تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند بلكه حق را به پيروى كسى كه از آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816088733




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ایرانی، ایرانی بخر


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


کالای داخلی؛
ایرانی، ایرانی بخر
گرمی بازار تولید فقط نفع اقتصادی ندارد و فقط آمار بیکاری و تورم را پایین نمی‎آورد بلکه به لحاظ فرهنگی به ملت ایران اعتماد به نفسی می‏‎دهد که شایسته آن‌اند. اگر بازار تولید داغ شود آن‌وقت کیفیت محصول چنان بالا می‎رود که برای مصرف تولیدات داخلی نیازی به شعار و تبلیغ نخواهیم داشت.



به گزارش سرویس اقتصادی جام نیوز، ایرانی، ایرانی بخر، هرچند این شعار قشنگ‎ترین شعاری است که می‎تواند زیر سایه اقتصاد دانش‌بنیان جامه عمل بپوشد. ایرانی ، ایرانی بخر اینکه یک جنسی در داخل تولید شود و با محصول خارجی‎اش رقابت کند یک بحث است، اینکه فرهنگ غلط « تولید داخل مساوی با بی‌کیفیتی است» تغییر کند، بحث دیگر. ما برای اینکه کارمان را راه بیندازیم به کالا، ابزار، مواد و محصولاتی نیازمندیم که در داخل یا خارج تولید شده‎اند. داخلی بودن یا خارجی بودن لباس، ماشین، لوازم آزمایشگاهی، تلویزیون، خوراکی و بقیه چیزهای زندگی و کارمان فرع بر موضوع است. اصل موضوع این است که ما به لباس و ماشین و لوازم و تجهیزات آزمایشگاهی و... نیاز داریم و مجبوریم از هر جا که دستمان می‎رسد، تهیه‌شان کنیم.
 
اما وقتی بحث کیفیت پیش می‎آید، بحث «برند» (نمانام) هم اهمیت پیدا می‎کند. لباس، لباس است اما وقتی یک لباس از لباس دیگر خوش‌دوخت‌تر، زیباتر، مقاوم‎تر و بهتر است آن‌وقت خریدار به صرافت آن می‎افتد که بین بد و خوب، خوب را و بین خوب و خوب‌تر، خوب‎تر را و در میان خوب‎ترها خوب‎ترین را انتخاب کند. اما آیا مفهوم «برند» همیشه با این خوب و خوب‎تر و خوب‎ترین انطباق دارد؟ مشغول نوشتن این یادداشت هستم که خبر آمده یک «پورش» و یک «بی‎ام‌و» در دو جای شهر تصادف کرده‎اند و متاسفانه مرگ سرنشینان خود را رقم زده‎اند.
 
هر دو ماشین متعلق به مهم‎ترین و بزرگ‎ترین کارخانه‎های تولید ماشین هستند و قیمتی نجومی دارند. هر دو ماشین آپشن‎هایی ویژه و لاکچری دارند و به‌شدت تبلیغ و ترویج می‌کنند که ایمن و راحت‌اند. پورش و بی‌ام‌و آن‌قدر معروف‌اند که با برندهای ساخت داخل قابل مقایسه نیستند. ثانیاً آن‎قدر معروف‌اند که بیشتر مردم دنیا آنها را می‌شناسند و داشتنشان را آرزو می‎کنند. با این حال در هر دو حادثه اخیر هیچ‌کدام امن نبودند و جلوی مرگ را نتوانستند بگیرند.
 
در هر دو مورد رفتار ماشین‎ها با پراید فرقی نداشته و سرنشینانش را به بیرون پرتاب کرده. منظورم این نیست که این ماشین‎های گرانقیمت فرقی با پیکان و پراید ندارند. قطعاً وظیفه مهندسان و تولیدکنندگان داخلی است اشکالات عمده پراید را برطرف کنند و آن را به سطح استاندارد برسانند و ضریب‎های ایمنی‎اش را بالا ببرند. اما نکته قابل‌توجه و تأمل در این میان آن است که جدای از محاسبات مهندسی و بحث‌های فنی، در ذهن و دل مردم مفهومی جا خوش کرده که ناخواسته تولید داخل را - حالا چه پراید و پیکان باشد و چه فرش ماشینی و لباس و کفش - تحقیر می‎کند و اعتبار جنس خارجی را بالا می‎برد.
 
اما وقتی خبر تصادف ماشین‌های داخلی را می‎شنویم - جدا از مسائل فنی، مهندسی - ناخواسته ذهن‌مان به این سمت می‎رود که جنس ایرانی نامرغوب و بی‎کیفیت است و کاربرش را بی‎ارزش می‎کند. در اصل بحث برند یک بحث فرهنگی است و اگر بخواهیم دراین‌باره کاری بکنیم و راهی برویم، مقدم بر آن باید آموزه‎ها و باورهای فرهنگی‎مان را تغییر بدهیم. آنچه باعث شده من این یادداشت را بنویسم عزم فناوران و دانشگاهیان و صنعتگران کشور است که «سومین نمایشگاه و تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ساخت ایرانی» را برگزار کرده‎اند و مراکز آموزشی و دانشگاهی را به صرافت انداخته‎اند تا به جای خرید محصولات خارجی به تولید داخلی توجه کنند.
 
اما این نمایشگاه و نمایشگاه‎هایی از این دست اگر با اصلاح فرهنگ همراه نباشد، آن‌وقت بسیاری از مصرف‎کنندگان، خواسته و ناخواسته فکر می‏‌کنند اگر از برند داخلی بخرند لطف کرده‎اند و کارشان مستحق تشویق و تسهیل فوق‌العاده است. البته برای ترغیب مصرف‎کنندگان به مصرف کالای تولید داخل حتماً باید سیاست‎های تشویقی وضع شوند و حتماً باید تسهیلاتی در نظر گرفته شوند. ما تا نتوانیم مشکل فرهنگی‎مان را حل کنیم این سیاست‎ها راه به جایی نمی‎برد. ماجرا را از زاویه‏‌ای دیگر نگاه کنیم. فرض بگیرید با یک نفر که او را نمی‎شناسید قرار ملاقات دارید. دو تصویر از طرف قرارتان ارائه می‎دهم. در تصویر اول او سوار یک ماشین گرانقیمت خارجی است و لباس‎هایش مارک‎دار است و ساخت اروپا. ساعتش سوئیسی است و چندین میلیون می‎ارزد. کفش‎هایش نیز ایتالیایی است و...
 
در تصویر دوم طرف قرارتان با پراید می‎آید. لباس‎هایش ارزان و ساخت داخل است و... با او چطور برخورد می‏‌کنید؟ در همین تهران خودمان مراکزی هست که به شما ماشین و ساعت و لباس خارجی و «برند» ساعتی و روزانه کرایه می‎دهد و هر روز هم مشتری دارد. مردم برای چه چیز باید خودشان را طور دیگر بیارایند و طور دیگر جلوه دهند؟ با ماشین و لباس و ساعت خارجی و گرانقیمت روی چه کسی می‎خواهند تاثیر بگذارند؟ جالب است که این قضیه علنی و آشکار است و همه می‎دانند که امکان چنین ظاهرسازی و ظاهر فریبی‎ای وجود دارد. با این حال این « تظاهر» کارساز است و مردم امورشان را با آن راه می‎اندازند؛ معنی این حرف این است که یک چیزی درون انسان کم است و به کمک ظاهر می‏توان آن کم و کسری را لاپوشانی کرد. معنی این حرف این است که وقتی اعتماد به نفس مخدوش باشد، آدمی ناچار است خود را با برندهای معتبر بیاراید. از حیث جمعی هم جامعه‎ای مصرف‌زده و گرفتار برند می‏‌شود که مشکل عدم اطمینان به خود را داشته باشد. کهن جامه خویش آراستن/ به از جامه عاریت خواستن.
 
قومی که چنین شعاری را در فرهنگ خود دارد راحت‎تر می‏‌تواند از بلای مصرف‎زدگی بگریزد. منتها همه مشکل به مصرف‎زدگی برنمی‏‌گردد. فرش ایرانی مرغوب‎ترین فرش جهان موجود است و علی‎رغم خراب شدن بازار و ورود رقبای جدید، هنوز فرش ایرانی از سکه نیفتاده و حرف اول را می‎زند. معنی این حرف این است که در صنعت و هنر خوب عمل کرده‎ایم و از ابتدا سنگ بنا را درست گذاشته‎ایم.
 
پیکان هم - مسامحتاً- ایرانی است اما نه‌تنها ماشین خوبی نبوده بلکه روز به‌ روز هم خراب‌تر شده است. پیکان 48 بهتر از پیکان 50 و پیکان 50 بهتر از پیکان 60 بوده است. روند نزولی کیفیت رد این برند به‌قدری غیرقابل چشم‌پوشی بوده که از یک جایی جلوی ضرر را گرفتند و این برند را تعطیل کردند. پس «کیفیت» مهم است و نباید دست‌کمش گرفت. کیفیت حتی روی طرز تلقی ما نیز اثر می‎گذارد. بعضی برندهای داخلی برای اینکه بگویند کیفیتشان بالاست، روی جعبه و بسته‌بندی خود می‎نویسند: «صادراتی»؛ صادراتی یعنی اینکه محصول ما آنقدر کیفیت دارد که حتی خارجی‎های سخت‌پسند هم محصول ما را استفاده می‎کنند. خارجی‎ها سخت‌پسند نیستند، اما از آنجایی که پول دارند راحت‌تر می‎توانند انتخاب کنند.
 
اما اتفاقاً خاورمیانه‌ای‌ها پولدارترند و تنوع انتخابشان هم گسترده‌تر است. انگلیسی‎ها ضرب‌المثلی دارند که روحیه‌شان را بازگو می‌کند. می‎گویند ما اینقدر پولدار نیستیم که جنس ارزان بخریم. این حرف یعنی که جنس ارزان مترادف بی‎کیفیتی است و گرانی نشانه کیفیت. بعضی‌ برندها از همین طرز تلقی سوءاستفاده می‎کنند و قیمت کالای خود را بالا می‎برند. ناخودآگاه مصرف‌کننده می‎پندارد که کیفیت محصول نیز بالاست... بحث اقتصادی مهم است.
 
کشورهای در حال توسعه با الگوهای متعددی در خصوص پیشرفت مواجه‌اند. خیلی‎هایشان می‎خواهند پا جای ژاپن بگذارند. خیلی‎ها هم می‎خواهند شبیه کره شوند. جدیداً الگوی ترکیه هم اضافه شده است. اما عیب همه این الگوها این است که مبتنی بر فرهنگ و جغرافیای کشور نیست و روی همین اساس قیمت تمام شده محصولات گران می‎شود، ایضاً کیفیت نیز صرفاً در قیاس با نمونه‎های اروپایی سنجیده می‎شود. خودکفا شدن قطعاً به معنی ساخت همه‌چیز در داخل نیست. ما با دنیا در تعاملیم و می‎توانیم بخشی از نیازهایمان را از دنیا تأمین کنیم. اما به شرطی که مصرف‌کننده صرف نباشیم و بخشی از نیاز روز دنیا را با هم برطرف کنیم.
 
البته نفت‌فروشی هم برطرف کردن نیاز دنیاست، اما هیچ عقل و اقتصادی خام‌فروشی را توصیه نمی‌کند. ما قابلیت‎های دیگری هم داریم که مبتنی بر آنها می‎توانیم تولیدکننده باشیم. چرم از ایران به ایتالیا می‎رود و کفش از ایتالیا به جهان صادر می‎شود. خاک جزیره هرمز را ما کشتی کشتی و به ارزان‌ترین حد ممکن به کارخانه‎های آرایشی و بهداشتی می‎فروشیم تا محصولات گرانقیمت تولید کنند و به دنیا بفروشند. اگر اقتصاد کشور، همان‌طوری که مسئولان امر پیگیری می‎کنند و همان‌طوری که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی تأکید می‌فرمایند، دانش‌بنیان شود، قطع و یقین نام ایران نیز به فهرست تولیدکنندگان جهان وارد می‎شود.
 
گرمی بازار تولید فقط نفع اقتصادی ندارد و فقط  آمار بیکاری و تورم را پایین نمی‎آورد بلکه به لحاظ فرهنگی به ملت ایران اعتماد به نفسی می‏‎دهد که شایسته آن‌اند. اگر بازار تولید داغ شود آن‌وقت کیفیت محصول چنان بالا می‎رود که برای مصرف تولیدات داخلی نیازی به شعار و تبلیغ نخواهیم داشت. هرچند این شعار قشنگ‎ترین شعاری است که می‎تواند زیر سایه اقتصاد دانش‌بنیان جامه عمل بپوشد: «ایرانی، ایرانی بخر.»
 
* رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی معاونت علمی وفناوری ریاست جمهوری و مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان



۱۷/۰۲/۱۳۹۴ - ۲۰:۰۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اقتصادی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن