واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۵
در نشست همایش حافظ که شامگاه 15 اردیبهشتماه در سالن مطهری دانشگاه آزاد اسلامی برگزار شد، نشستی با موضوع حافظ و هویت ملی با حضور مصطفی ملکیان، علیاصغر دادبه، ژاله آموزگار و شروین وکیلی برگزار شد. به گزارش ایسنا، در ابتدای این نشست ژاله آموزگار گفت: وقتی اسم ایران و هویت ایران میآید نمیتوان این هویت را تنها به نقشه ایران و مرزهای جغرافیایی محدود کرد. ما به مرزبندیهای سیاسی کاری نداریم. وقتی درباره حافظ حرف میزنیم درباره عشق به فرهنگ ایرانی حرف میزنیم. دکتر شایگان به تازگی گفته است که نمی دانم چرا همه دنیا شاعر داشته اما هیچ کدام از این کشورها عاشقانه شاعرهایشان را مانند ایرانیان دوست نداشتند. در ادامه دکتر علیاصغر دادبه گفت: من مسئلهای را طرح کردم که در آن هویت ملی مثل یک مثلث است. هر مثلث سه ضلع دارد ولی هر سه ضلع ارزش مساوی ندارند. یکی از این اضلاع زبان و ادب ملی، یکی تاریخ و اساطیر و ضلع سوم حکمت و فلسفه ملی است. از آغاز قرن سوم با آغاز حکومت ملی در ایران نخستین گام برداشته شد. آن دو قرن اولیه واقعا دو قرن سکوت نبودند اما به این دلیل که حکومت و زبان ملی نداشتیم در نتیجه ثبت نمی شد تا اینکه یعقوب لیث با آن کلام مشهور آغازگر زبان میشود. او افزود: سرانجام در قرن چهار که عصر طلایی فرهنگ است هویت ملی به نتیجه می رسد و هر سه ضلع احیا می شود و اهمیت فردوسی در این است که هر سه ضلع را احیا کرد و اگر ابن سینا در اواخر عمر به سوی حکمت مشرقی برمی گردد به آن دلیل است که حکمت مشرقی همان حکمت ملی ماست که فردوسی اولین بار آن را مطرح کرد. دیوان حافظ نیز دیوانی است که سند هویت ماست و البته اشارات تاریخی و اساطیری نیز به جای خود مهم است. در ادامه این نشست مصطفی ملکیان گفت: از شرکت در این پنل خوشحالم اما اگر بخواهم نظرم را بگویم احتمال سوء تفاهم می بینم. مطلبی که من قصد بیان آن را دارم ممکن است استادان حاضر را ناراحت کند. به نظر من در این که هرکس از جمله ما ایرانیان به وطن خود علاقهمندیم امر جدیدی نیست. یونانی ها، چینیها و ژاپنی ها هم به کشورشان و فرهنگشان علاقهمند هستند و اتفاقا این علاقه غریزی است و کسی درباره حب کشورش تفکر نکرده است. او اظهار کرد: نکته دوم این است که وقتی ما وطن خودمان را دوست داریم بزرگان وطن مان را نیز به همان اندازه دوست داریم. مثلا آلمانی ها هم به گوته علاقهمندند مثل ما که به فردوسی، حافظ و سعدی علاقه مندیم. در هر فرهنگی شعر مطرح است مردم آن فرهنگ به شعر علاقه مندند، اگر نمایشنامه یا فلسفه مطرح باشد به نمایشنامه یا فلسفه علاقه مندند. هر کدام بر حسب سنتشان عمل می کنند اما اینکه چرا ما بیش از همه به شاعرانمان علاقه داریم به این دلیل است که ما اینها را می شناسیم. اگر آنان که نمی شناسیم مطرح نیستند دلیل بر این نیست که آنها خوب نیستند. اگر فردوسی گفته بود هنر نزد ایرانیان هم هست خوب بود اما اینکه می گوید هنر نزد ایرانیان است و بس را نمی توانم قبول کنم یا نظامی که می گوید همه عالم تن است و ایران دل، اگر نظامی یونانی بود می گفت همه عالم تن است و یونان دل! ملکیان ادامه داد: چون نظامی این را گفته دلیل نمی شود که هر چه را گفته بپذیریم. چگونه می توان کمدی الهی، ایلیاد و ادیسه را ندید؟ من به هیچ معنای انتزاعی اعتقاد ندارم و فقط به انسانهای دارای گوشت و استخوان ایمان دارم. حبشی، رومی و ایرانی و.... به نظر من مساوی هستند و ما باید به سوی دلسوزی برای تمام بشریت برویم ولی اگر این دلسوزی باشد موافقم که باید اول شامل حال هموطنانمان باشد. سپس دکتر دادبه در پاسخ به صحبت های دکتر ملکیان گفت: حرف های شما را قبول دارم اما منطق شعر و هنر با عقل متفاوت است. اگر ما مثل دوامی و غیره بخواهیم عمل کنیم و عاقلانه حرف بزنیم باید بگوییم پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت کفر است؛ اگر بخواهیم با منطق عقل نگاه کنیم. از لوازم شعر مبالغه است و وقتی می گوید هنر نزد ایرانیان است و بس مبالغه کرده است. فردوسی این را می داند که نزد دیگران هم هنر است پس عینک متفاوت است و نظامی و فردوسی منکر هنرهای دیگران نبودند و در شعر هدف اخبار نیست. دادبه در پایان گفت: ما در جهانی هستیم که مورد هجوم و انکاریم. وقتی همه ما را انکار می کنند اینکه حرف از هویت ایرانی بزنیم خودشیفتگی نیست. در ادامه این نشست دکتر شروین وکیلی سخنانی را مطرح کرد و به دفاع از هر دو موضع پرداخت. دکتر ماحوزی و مجدالدین کیوانی هم مسائلی را مطرح کردند. بر اساس این گزارش، همایش بینالمللی حافظ توسط دانشگاه آزاد اسلامی در تهران و شیراز برگزار میشود. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]