واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اندر فهم درست اقتصاد مقاومتی 4- دکتر محمدباقر بهشتی* هدف سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، تامین رشد پویا و بهبود شاخص های مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشم انداز تعیین شده که باید به طور مناسب تشریح شود.
منظور از رشد، رشد اقتصادی است و هدف از رشد پویا، استمرار آن طی زمان که می توان آن را رشد مستمر هم نامید اما اقتصاد زمانی رشد پیدا می کند که در وضع متغیرهای مهم اقتصادی بهبود حاصل شود.
از آنجایی که برخی متغیرهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، تولید ناخالص ملی (GNP) و درآمد ملی بیانگر وضعیت اقتصاد کلان یک جامعه محسوب می شوند، بنابراین تغییرات این متغیرها نسبت به دوره قبل را نشانه رشد اقتصادی تلقی می کنند.
به عنوان در برنامه های چهارم و پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصویب شده بود که تولید ناخالص داخلی ایران سالانه به طور متوسط به میزان 8 درصد افزایش یابد.
هر چند رشد تولید ناخالص داخلی به معنی رشد اقتصادی مرسوم شده اما باید گفت معنی دقیق رشد اقتصدی، رشد درآمد سرانه به قیمت ثابت است.
در واقع رشد اقتصادی باید نشان دهد که رفاه متوسط جامعه افزایش یابد که درآمد سرانه، بیانگر رفاه متوسط جامعه است و هرقدر میزان درآمد سرانه بیشتر باشد، مبین بالا بودن متوسط رفاه جامعه می باشد.
توجه شود اگر درآمد ملی (یا تولید ناخالص داخلی یا تولید ناخالص ملی) جامعه ای برای مثال یک درصد افزایش یابد و در همین حدود هم جمعیت رشد کند، رشد درآمد سرانه صفر خواهد بود و به رغم افزایش درآمد ملی، رفاه جامعه ثابت باقی می ماند.
معنی قیمت ثابت در درآمد سرانه این است که در محاسبات درآمد سرانه باید تغییر قیمت ها حذف شود که این کار از طریق تعیین یک سال به عنوان سال پایه و انجام محاسبات براساس قیمت های سال پایه انجام می گیرد.
برای مثال بانک مرکزی براساس قیمت های سال پایه 1390 محاسبه کرده که تولید ناخالص داخلی ایران در سال 1391 نسبت به سال 1390 حدود 8/6 درصد کم شده و اگر رشد حدود 3/1 درصدی جمعیت را هم به آن اضافه کنیم به این نتیجه می رسیم که رفاه متوسط هر ایرانی در سال 1391 نسبت به سال قبل به طور تقریبی 1/8 درصد کاهش یافته است.
منفی بودن رشد اقتصادی به معنی فقیر شدن جامعه است و بنابراین همه جوامع تلاش می کنند که اقصاد خود را رشد دهند؛ رشد اقتصادی در یک جامعه زمانی رخ می دهد که همه مردم جامعه به دنبال تحقق آن باشند، یعنی بر تلاش خود بی افزایند تا تولیدات کالا و خدمات جامعه افزایش پیدا کند.
می توان گفت تحقق رشد اقتصادی به بسیج عمومی نیاز دارد که در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی از رویکرد جهادی از آن نام برده شده است؛ اما اگر رشد اقتصادی استمرار نداشته باشد، نمی تواند به بهبود وضعیت اقتصادی جامعه منجر شود.
اگر رشد اقتصادی هدف شماره یک جامعه در همه سال ها باشد، در این صورت کل امکانات جامعه در مسیر استمرار رشد اقتصادی بکار گرفته خواهد شد که این شیوه نه فقط رفاه شهروندان را به طور مستمر بالا خواهد برد، بلکه جایگاه کشور را در دنیا ارتقا خواهد بخشید.
مثال چین در این زمینه گویاست که چگونه این کشور درحال توسعه توانسته در مدت بیش از 30 سال رشد درآمد سرانه اش را در هرسال بیش از 7 درصد افزایش دهد و به قدرت دوم اقتصاد دنیا تبدیل شود.
باید به این نکته اشاره شود که برخی فکر می کنند رشد اقصادی جنبه کمی دارد و توسعه یک موضوع کیفی است؛ این جمله را باید به این صورت تکمیل کنیم که رشد اقتصادی هرچند کمیت است اما استمرار آن بدون تغییر در کیفیت نمی تواند مقدور باشد.
بنابراین استمرار رشد اقتصادی مستلزم انجام تغییرات کیفی در جامعه است و اگر این تغییرات انجام شود، رشد اقتصادی خود گویای توسعه اقتصادی خواهد بود.
* مشاور اقتصادی استاندار اردبیل و استاد اقتصاد دانشگاه تبریز
8123
13/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]