واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
تعطیلی یک کتابفروشی دیگر در تهران / این بار شمال شهر قربانی گرفت فرهنگ > ادبیات - کتابفروشی مثلث هم دیگر توان روی پا ایستادن ندارد و بانیانش ترجیح میدهند کتابهای مانده را با تخفیف 15 درصدی بفروشند و کسب و کار دیگری را راه بیندازند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این کتابفروشی کوچک و جمع و جور که از آن میتوان به عنوان یک کتابفروشی محلی نام برد، از سال 1389 در خیابان دربند تهران راهاندازی شد. اوایل کار، به گفته لیلا هدایتپور صاحب این کتابفروشی اوضاع خوب بود و امید به آینده زیاد، اما هر چه کار جلوتر رفت، مشکلات بیشتر شد، فروش راضیکننده نبود و چرخ کسب و کار نمیچرخید. کار به گرفتن وام کشید با سود 28 درصد تا شاید دردی دوا شود، اما وقتی رقم بدهیها به 40 میلیون تومان رسید، هدایتپور متوجه شد که دیگر نمیتواند با این وضعیت به کارش ادامه بدهد. همه اینها یک طرف و مالیاتی که باید این کتابفروشی میداد، یک طرف؛ «ما حدود هشت میلیون تومان تا به حال پول برای مالیات دادهایم، آن هم برای این کتابفروشی کوچک، خندهدار است، نه؟»
وضعیت خنده دار است، موضوع مالیات صنف کتابفروشان هنوز حل نشده و هیچکدام از وعده و وعیدهای دولتها به سرانجامی نرسیده است. اما جدا از مالیات یک اتفاق دیگر هم این وسط افتاده است؛ «قیمت کتابها به شکل سرسامآوری بالا رفته و الان مثلا رمان جدیدی که از اورهان پاموک منتشر شده، 50 هزار تومان قیمت دارد، طبیعی است که یک نفر با خودش فکر میکند 50 هزار تومان را به جای این که بدهد یک رمان بخرد، میدهد دو بسته فیله میگیرد و چند روز در کنار خانواده میل میکند.» این البته اولین باری نیست که یک کتابفروشی در تهران تعطیل میشود، طی سالهای اخیر کتابفروشیهای زیادی در تهران تعطیل شدهاند و جایگزینی هم نداشتهاند، آخرین خبر در این زمینه باز میگردد به ماجرای نشر طهوری و اتفاقاتی که برای این ناشر افتاد. هدایتپور میگوید: «مثلا کتابفروشی طهوری که تعطیل شد، خیلیها تصمیم گرفتند برای حمایت از این ناشر و کتابفروش یک روز به کتابفروشی طهوری سر بزنند و کتاب بخرند، اما با یک روز خرید مشکل این کتابفروشی در طول یک سال حل میشود؟»
معلوم است که با این تفاسیر مشکل طهوری حل نمیشود، همانطور که مشکل سایر کتابفروشیها حل نشد و ترجیح دادند کرکره مغازه هایشان را پائین بکشند، مثل کتابفروشی «اگر» که زمانی داشت به یک پاتوق فرهنگی در خیابان 16 آذر تبدیل میشد، اما دست آخر تعطیلی را به ماندن و بدهی بالا آوردن ترجیح داد. شهر کتابها اما پر رونق هستند، فروشگاههایی بزرگ که در گوشه و کنار شهر (مناطق بالای شهر بیشتر) راه میافتد و مشتری هم دارند، اما هدایتپور میگوید که این شهر کتابها با تمام احترامی که برای آنها قائل است، بیشتر یک سوپر مارکت یا مکان تفریحی هستند، تا یک کتابفروشی که میکوشد کتابخوان تربیت کند و مردم را با مطالعه آشتی دهد. برای حرفش هم دلیل دارد: «ببینید، در همین شهر کتابها همه چیز فروخته میشود، کافه هست و ... دخل و خرج آنها اتفاقا از جای دیگری مثل فروش لوازم تحریر یا چیزهای دیگر در میآید و برایشان فروش کتاب خیلی فرقی ندارد.» حالا کتابفروشی مثلث دارد با خیابان دریند خداحافظی میکند، اما کاری که هدایتپور و همکارانش قرار است ادامه بدهند بیارتباط با حوزه فرهنگ و هنر نیست، آنها میخواهند محصولات هنری کاربردی را بفروشند، اما ته دلشان راضی نیستند، دلشان میخواهد بازهم دور و برشان پر از کتاب باشد و کتاب دست مردم بدهند و ... اما خودشان هم میدانند که دیگر نمیشود، پس با همین 15 درصد تخفیف تکلیف کتابهای مانده را روشن میکنند و میروند سراغ یک کسب و کار دیگر، کار که عار نیست، هست؟ 5858
کلید واژه ها: کتابفروشی - شهر کتاب - ادبیات -
دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 - 13:24:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]