تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834661979
ماجرای جالب و خواندنی ۴ ازدواج تاریخی
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
ازدواج علما؛
ماجرای جالب و خواندنی ۴ ازدواج تاریخی
روزی استاد محمدصالح مازندرانی یعنی علامه محمّدتقی مجلسی متوجه شد که شاگرد دانشمندش میل به ازدواج دارد. بعد از فراغت از تدریس به او گفت...
سرویس فرهنگی جام نیوز؛ ماجرای مراسم ازدواج چند نفر از علمای دینی اشاره میشود: *خواستگاری و ازدواج دختر علّامه مجلسی(ره)
روزی استاد محمدصالح مازندرانی یعنی علامه محمّدتقی مجلسی متوجه شد که شاگرد دانشمندش میل به ازدواج دارد. بعد از فراغت از تدریس به او گفت: اگر اجازه دهی دختری را برای شما خواستگاری کنم تا از رنج تنهایی آسوده شوی؟ شاگرد جوان سر به زیر انداخت و با زبان حال آمادگی خود را اعلام داشت، علامه مجلسی به اندرون رفت و آمنه بیگم را که در علوم دینی و ادبی به سرحد کمال رسیده بود فرا خواند و گفت: دخترم! شوهری برایت پیدا کردهام که در نهایت فقر و تنگدستی و منتهای فضل و صلاح و کمال درسی است، ولی قبولی او بسته به اجازه توست. آمنه بیگم در پاسخ پدر گفت: پدر! فقر و تنگدستی عیب مردان نیست! عقد آن دو، ساعتی بعد بسته شد و عروس را آراسته و مهیا کردند و به حجله عروسی بردند. داماد در حجله، عروس و رخسار زیبای او را دید و متوجه شد که عروس گذشته از شهرت علم و فضل، رخساری زیبا هم دارد و پی برد که واقعا علّامه، استاد بزرگوارش چه مهربانی در باره او داشته است و دختر نیز چه عنصر تربیت یافته با کمالی است که با این زیبایی و آن علم و فضل و اصالت خانوادگی حاضر شده با شاگرد پدرش که طلبهای مستمند است ازدواج کند. پس به گوشهای رفت و بر این نعمت الهی سجده شکر کرد و سرگرم مطالعه شد که اتفاقاً با مسأله علمی بسیار مشکلی مواجه شد که میبایست با دقت در آن میاندیشید تا آن را حل کند و برای مباحثه فردا با همتای خود یا تدریس آماده سازد، مطالعه آن صفحه مدتی طول کشید و عروس که ناظر کار وی بود، با فراست ذاتی پی برد که مسأله چیست و در چه کتابی است. داماد تا پاسی از شب مشغول مطالعه بود و فردا صبح برای مباحثه یا تدریس از خانه بیرون رفت، پس از رفتن داماد، عروس برخاست و کتاب را یافت. قلم به دست گرفت و مسأله را حل کرد و پاسخ داد و میان کتاب گذاشت تا داماد پس از بازگشت آن را ببیند. شب دوم چون داماد کتاب را گشود و سرگرم مطالعه شد، چشمش به نوشته عروس افتاد که با خط خود آن مسأله مشکل علمی از کتاب قواعد علامه حلی را حل کرده و برای اطلاع او پاسخ را در جای خود نهاده است تا او رنج مطالعه و تفکر را بر خود نسازد. پس از مطالعه و پاسخ دریافت که آن مطلب مشکل با سرانگشت همسرش حل شده است، بیدرنگ پیشانی بر خاک نهاد و خداوند متعال را شکر کرد که چنین همسر دانشمندی به وی ارزانی داشته است، به همین جهت آن شب نیز تا بامداد مشغول مطالعه و عبادت و شکرگزاری بود. وقتی استاد داماد و پدر عروس، از ماجرا آگاه شد، داماد را خواست و به وی گفت: اگر این دختر با تو همافق نیست، صریحاً بگو تا دیگری را برایت عقد کنم. ولی داماد گفت: نه، علّت نه این است که دختر دانشمند شما مورد علاقه من نیست، بلکه فقط به ملاحظه این است که میخواهم شکر خدا را به مقداری که میتوانم به جا آورم که چنین همسری به من موهبت کرده است و من میدانم که هر چه کوشش کنم نمیتوانم چنانکه باید شکر نعمت خدا را ادا کنم. چون علامه مجلسی این سخن را از داماد با کمال و شاگرد فرزانه دانشمند خود شنید، فرمود: آری، اعتراف به نداشتن قدرت برای شکرگزاری، خود دلیل به نهایت شکر بندگان است. *داستان طلبه و شاهزاده
شب هنگام محمد باقر -طلبه جوان- در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد، در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید. دختر پرسید: شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر -که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود- در گوشهای از اتاق خوابید. صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد، مأموران، شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند، شاه عصبانی پرسید: چرا شب به ما اطلاع ندادی و محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم، مرا به دست جلاد خواهد داد! شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطایی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید، چطور توانستی در برابر نفست مقاومت کنی؟ محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه میکرد، هر بار که نفسم وسوسه میکرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح به این ترتیب با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند. شاه عباس از تقوا و پرهیزکاری او خوشش آمد و دستور داد، همین شاهزاده را به عقد میر محمدباقر در آوردند و به او لقب «میرداماد» داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند، از مهمترین شاگردان وی میتوان به ملاصدرا اشاره کرد. *هنگامی که خوردن یک سیب سبب خیر میشود
درباره ماجرای ازدواج والدین فقیه محقق مقدس اردبیلی نقل میکنند: پدر جناب مقدس اردبیلی آمده بود، از آب جاری مشک را پر کند، دید سیبی بر آب روان است، گرفت و میل کرد، بعداً پشیمان شد که این سیب البته مالک داشته، بی اجازه او چرا تصرف کردم؟ حرکت کرد، مسیر آب را گرفت به بالا رفت تا رسید به جایی که آب از باغی که درخت سیب داشت بیرون میآمد، صاحب باغ را گفت :سیبی که بر آب روان بود من خوردم، از من راضی باش. گفت: ابداً راضی نیستم. گفت: قیمتش را میدهم. گفت: راضی نمیشوم. صاحب باغ گفت: من به یک شرط از تو راضی میشوم که دختری کور، کچل، لال، گنگ و مفلوج از پا دارم! اگر حاضری با او ازدواج کنی، من از تو راضی میشوم والا راضی نمیشوم! پدر مقدس اردبیلی چون دید چارهای ندارد از غایت ایمانش قبول کرد و تن به این ازدواج داد، صیغه عقد را جاری کردند، سپس با مشاهده کردن دختری زیبا بر خلاف گفتههای صاحب باغ به نزد آن رفت و گفت: آن دختری که برای من وصف کردی این نیست. گفت: این همان است، چون دیدم جدیت داشتی که برای خوردن یک سیب رضایت بگیری و من مدتها انتظار داشتم که این دختر را به مثل شما شخصی شوهر دهم، اما گفتم کور است؛ یعنی هنوز چشمش نامحرم را ندیده و گفتم کچل است؛ یعنی مویش را نامحرم ندیده و گفتم لال است؛ یعنی با مرد بیگانه سخن نگفته و گفتم از پا مفلوج است؛ یعنی تنها از خانه بیرون نرفته است! *گوش دادن به حرف پدر در ازدواج و راز رسیدن به مرجعیت
مرحوم آیتالله بروجردی(ره) درباره ماجرای ازدواج خود این گونه میگوید: در اصفهان تحصیل میکردم، اساتید آن روز اصفهان کم نظیر بودند، مانند آیتالله کلباسی، مرحوم آقا سیدباقر درچهای، حکیم بزرگ قشقایی، و حکیم بزرگ ملا محمد کاشانی. من گرم تحصیل در محضر ایشان و عاشق این اساتید بودم، همواره مایههای علمی من بالا میرفت که نامهای از پدر دریافت کردم-پدر ایشان (که از علما بود) در بروجرد، معاش زندگی را از راه کشاورزی تامین میکرد-، در نامه آمده بود: حسین عزیزم به بروجرد بیا، من وسایل عروسی تو را فراهم کردهام. نامهای به پدر نوشتم که مرا از ازدواج معاف کنید و اجازه بدهید درس بخوانم، پدر در جواب نوشت: فکر نمیکنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، این مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرمودهاست: «و بِالوالدین احساناً». بلافاصله به بروجرد رفتم. عروسی که تمام شد، پدرم گفت: حالا میخواهی بروی برو! آیتالله بروجردی بعدها گفتند: بروجردی شدن (یعنی به جایگاه مرجعیت و رسیدن به قلههای بلند علمی) مرهون این خانم بود که پدر من برای من گرفت!
فارس
۰۳/۰۲/۱۳۹۴ - ۱۸:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
علما چگونه ازدواج میکردند؟/ ماجرای جالب ۴ ازدواج تاریخی
علما چگونه ازدواج میکردند ماجرای جالب ۴ ازدواج تاریخی طلبه جوان گفت چون دختر به خواب رفت هر بار که نفسم وسوسه میکرد یکی از انگشتان را روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم به فضل خدا شیطان نتوانست ایمانم را بسوزاند به گزارش فرهنگ نیوز اول ذیااز نامههای خواندنی تا ماجرای ازدواج
کتاب بانوی انقلاب از نامههای خواندنی تا ماجرای ازدواج بانوی انقلاب عنوان یکی از جدیدترین آثار منتشر شده درباره همسر امام ره بانو خدیجه ثقفی است که از سوی مؤسسه عروج روانه بازار کتاب شده است به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز «بانوی انقلاب» عنوان یکی از جدیدترینمصاحبه جالب و خواندنی با یک دختر تازه محجبه
حجاب حکم خداوند حکیم مصاحبه جالب و خواندنی با یک دختر تازه محجبه ز- ف یکی از دانشجویان درس خوان و باهوش در دانشگاه تهران است او از بچگی در یک خانواده متوسط تهرانی زندگی کرده است به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز ز- ف یکی از دانشجویان درس خوان و باهوش در دانشگاه تهران است او ازآیتالله بهجت به توسل به حضرت زهرا(ع) تأکید میکردند/ماجرای زنی که در عتبات ازدواج کردو...
حضرت فاطمه ع در روایت و کلام آیتالله بهجت آیتالله بهجت به توسل به حضرت زهرا ع تأکید میکردند ماجرای زنی که در عتبات ازدواج کردو من یک روزی شوخی کردم و گفتم من خدمتم پیش آقا آقازادگی نیست من کارم اینجا کار قنبر و فضه است به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران در ادامهعکس جالب از بهاره رهنما و همسرش به مناسبت سالگرد ازدواج
عکس جالب از بهاره رهنما و همسرش به مناسبت سالگرد ازدواج بهاره رهنما و همسرش پیمان قاسم خانی بهاره رهنما با انتشار عکس زیر در صفحه اجتماعی اش نوشت و ازدواج ما امشب نورده ساله مي شودصفحه اجتماعی بهاره رهنما چهارشنبه 2 ارماجرای خواستگاری و ازدواج سیدحسن خمینی
ماجرای خواستگاری و ازدواج سیدحسن خمینی روز نو حسن آقا بعد از 45 دقیقه صحبت با دختر آیت الله موسوی بجنوردی در حالی که از خجالت خیس عرق شده بود از اتاق برگشت و گفت تا حالا با دختر نامحرم اینجور صحبت نکرده بودم حسن آقا گفت عقاید ما با هم یکی است 9 ماه بعد از فوت حاج احمدآقا خمینینکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان!
نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان آفرینش انسان نخست از یک حقیقت آغاز شده و پس از آن به اعتبار وجود طبیعى او و پیدایش وى در عالم طبیعت در شکم مادران در سه ظلمت یعنى تاریکى شکم تاریکى رحم و تاریکى زهدان تخمدان براى او خلقتى پس از خلقتى پدید خواهد آمد قرآن کریم موضوع آفرینش اماجرایی خواندنی از یک عروسی رویایی !!
ماجرایی خواندنی از یک عروسی رویایی ماجرایی خواندنی از یک عروسی رویایی به دليل درخواست كاربران براي بررسي كيفي موسسات تشريفات و خدمات مجالس تصميم گرفتيم هر ماه با يكي از موسسات كه در سايت بازديد بيشتري داشته اند و بيشتر مورد توجه بودند جلسه اي بگزاريم و گزارشي از اين جلسه را درماجرای جالب انتخاب اسپانسر پرسپولیس در دربی به روایت سیاسی
ماجرای جالب انتخاب اسپانسر پرسپولیس در دربی به روایت سیاسی نحوه انتخاب اسپانسر پرسپولیس در دربی رفت از جالب ترین اتفاقاتی است که در فوتبال رخ داده است روز نو نحوه انتخاب اسپانسر پرسپولیس در دربی رفت از جالب ترین اتفاقاتی است که در فوتبال رخ داده است پرسپولیسی ها بعد از فسخ قراماجرای جالب حضرت یونس و نهنگ
داستان ماجرای جالب حضرت یونس و نهنگ به گزارش سرویس کودک جام نیوز دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد معلم گفت از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجودى پستاندارعظیمالجثهاى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد دختر کوچک پرده اشتباه جالب تاریخی!
ده اشتباه جالب تاریخی هر اشتباه تاوان خاص خود را دارد برخی از این اشتباهات میتواند به ضرر جمعی از افراد تمام شود و دستهای دیگر نیز فقط به ضرر خود شخص تمام میشود در هر صورت اشتباه اشتباه است روز نو هر اشتباه تاوان خاص خود را دارد برخی از این اشتباهات میتواند به ضرر جمعماجرای راضی شدن همسر امام ( ره) به ازدواج با ایشان
بانوی انقلاب عنوان یکی از جدیدترین آثار منتشر شده درباره همسر امام ره بانو خدیجه ثقفی است که از سوی مؤسسه عروج روانه بازار کتاب شده است بانوی انقلاب عنوان یکی از جدیدترین آثار درباره زندگی همسر امام ره بانو خدیجه ثقفی است که به قلم علی ثقفی نوشته و از سوی مؤسسه عروج روسرانجام ماجرای بافت تاریخی شیراز به کجا خواهد رسید؟/ نگرانی کنشگران از تخریب مجدد این بافت
هرچند که از بهمن ماه سال گذشته تخریب بافت تاریخی شیراز در پی اجرای طرح توسعه حرم مطهر حضرت شاهچراغ ع با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری متوقف شده است اما از آنجا که این توقف با انتقاد شدید مسئولان استان فارس روبرو شد همچنان این نگرانی برای فعالان میراث فرهنگی وجود دارد که باجالب و خواندنی
شعر جالب و خواندنی سرویس کودک جام نیوز دندانه ای از شانه ام دیشب کمی لق شد شکست شاید که آن دندانه اش دندان شیری بوده است ای شانه جان دندان من عین همین افتاده بود اما به جای آن خدا محکم ترش را داده بود شانه بزن حالا تو با دندانه های این وری تا در بیاید آن ورت دندانه ی محماجرای ازدواج زشت ترین مرد با زیباترین زن+عکس
ماجرای ازدواج زشت ترین مرد با زیباترین زن عکس موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی انسانی زشت و عجیب الخلقه بود قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت موسی مندلسون پدر بزرگ آهنماجرای ازدواج بابا پنجعلی در «پایتخت۴»
ماجرای ازدواج بابا پنجعلی در پایتخت۴ علیرضا خمسه گفت نقش آقاخان در مجموعه تلویزیونی میکائیل را میتوان منفیترین نقشی دانست که تا به حال ایفا کردهام و آن را مدیون نگارش و نظارت سعید نعمتالله میدانم به گزارش نامه نیوز علیرضا خمسه درباره ایفای نقش آقاخان در مجموعهفارس در ۱۸جمادیالثانی گزارش میدهد نظر امام(ره) درباره شیخ اعظم/ ماجرای زمزمه «ولا الضالین» در گوش
فارس در ۱۸جمادیالثانی گزارش میدهدنظر امام ره درباره شیخ اعظم ماجرای زمزمه ولا الضالین در گوش شیخ انصاریامام خمینی درباره شیخ اعظم گفت آنهایی که این کتابهاى قطور را نوشتند و زندگىشان یک زندگى طلبگى بوده مثل شیخ انصارى آنها توانستند اسلام را در همه جهات حفظ کنند و فقه-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها