تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835172728




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جامعه سیاست زده و ننوشتن!


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جامعه سیاستزده و ننوشتن!بخش اول: احتمالا تعریف ما از دین اشکال دارد بخش دوم: برنامه های سیما، نازلتر از ذائقه مخاطب (بخش پایانی مصاحبه اختصاصی تبیان با داریوش نوروزی)این بار گفتگوی ما ، گفتگویی طولانی شد. شاید اگر شما هم جای ما بودید و  به عنوان جوانی که تازه در ابتدای راه  است ، با استادی  با تجربه هم صحبت می شدید همین قدر دوست داشتید  از اطلاعات او بهرمند شوید ! در انتهای گفتگو دلایل رکود ادبیات کشورمان و راهکارهای مقابله با آن را با آقای نوروزی به بحث نشسته ایم....
جامعه سیاست زده و ننوشتن!
آقای نوروزی خوب است که در پایان صحبتمان کمی هم از اوضاع کلی ادبیات کودک و نوجوان صحبت کنیم، بعضی ها معتقدند که این روزها، همانند سالهای دهه های شصت و هفتاد، آسمان ادبیات کودک و نوجوان ایران، ستاره ای ندارد. آیا شما هم با این موضوع موافقید؟من می خواهم سوال شما را با این سوال جواب بدهم که مگر در دهه های شصت وهفتاد، مثلاً ستارگانی داشتیم که آن ستارگان الان نیستند؟! ببینید خیلی وقت ها هست که ما یک سری ملاکهایی برای خودمان داریم و بعد می رویم و به دنبال مصداقهایش می گردیم. این یک طور نگاه است. اما نگاه دیگر این است که ما پرورش یافته و تربیت شده یک دوره ای هستیم و به آن دوره تعلق خاطر داریم و کتابهای آن دوره را کتابهای خوبی می دانیم.پس طبیعتاً ملاکهایمان را هم از آن کتابها می گیریم و می گوییم این ها کتاب های خوبی است و مصداقهایش هم همین کتابها می شود. چیزی که می خواهم بگویم این است که من با این نظر خیلی موافق نیستم، چون به نظر من نویسندگان آن زمان هنوز هم زنده هستند، هنوز هم می نویسند و نوع نوشتنشان هم فرقی نکرده است. البته فقط می شود این نکته را اضافه کرد که ممکن است آن نویسنده ها، حالا دیگر دامنه فعالیت شان کم شده و کمتر می نویسند. به همین جهت ممکن است به نظر بیاید داستانهای خوب به آن اندازه که در طی آن سالها بوده حالا دیگر نیست. با این حال من فکر می کنم این دوران افت وخیز در ادبیات، همواره به طور طبیعی وجود دارد و فقط شامل ادبیات کودک نمی شود. ادبیات بزرگسالمان هم این مشکل را دارد. جنبه های دیگر ادبی نیز اینطور است. در شعر هم حتی کم و بیش دچار این رکود شده ایم. پس در اینکه امروز در حوزه ی ادبیات شاهد رکود هستیم ، شکی نیست. بسیار خوب ، به نظر شما دلیل این رکود چه می تواند باشد؟به نظر من باید تحلیل کنیم که چرا در این دوره تاریخی دچار مشکل شده ایم؟ من فکر می کنم شاید یک مقدار شرایط نامطلوب اجتماعی باعث چنین مسئله ای باشد. شرایطی که به هر حال همه از آن متأثر می شوند و باعث می شود که میزان فعالیت ها کم بشود و اگر از این دید نگاه کنیم حرف شما تا حدی درست است و این مسئله همانطور که گفتم برمی گردد به کلیت اجتماعی ما که دامنگیر زمینه های دیگر ادبی وهنری ما هم هست. کما اینکه سینمای ما هم همین وضعیت را دارد. چه سینمای کودک و چه سینمای بزرگسال دچار همین مشکل شده است. ادبیات نمایشی و سینما چطور؟ از این جهت این سوال را مطرح می کنم چون می خواهیم از تجربیات شما در این زمینه هم استفاده کنیم.بله، باید بگویم که سینمایمان هم دچار این مشکل شده است. ما دیگر سینمای کودک خوب نداریم و با فیلمهای ارزشمند کودک مواجه نیستیم . جشنواره کودک برگزار می شود اما شما ببینید چند نمونه از این فیلم ها، فیلم هایی است که در جشنواره کودک برای کودکان است؟! هیچکدام. ولی هر سال در جشنواره کودک هستند و می خواهیم هر طور شده هر سال جشنواره را برگزار کنیم. از طرفی هیچ توجهی هم به سینمای کودک نداریم و فیلم کودک تولید نمی کنیم؛ از فیلم هایی استفاده می کنیم که در تلویزیون و با نگاه تلویزیونی ساخته شده است و توجه نداریم که عرصه سینما با عرصه تلویزیون متفاوت است. آنجا تولید می شود و در جشنواره کودک به عنوان فیلم سینمایی نمایش داده می شود. البته باز هم تعداد چنین فیلم هایی که برای کودکان باشد چندان زیاد نیست. اینها تناقض های آشکاری است که در این روند در عرصه فیلم کودک وجود دارد. کارگردانان قدیمی هستند اما فیلم کودکی ساخته نمی شود. جشنواره کودک آنچنان دیده نمی شود. این ها مشکلاتی است که با آن درگیر هستیم و برای حل آن باید برنامه ریزی بشود. کما اینکه چرا از سینمای کودک دهه 60 تا سالهای 72-73 به عنوان دوره طلایی یاد می شود؟ برای اینکه به آن توجه شده و برایش برنامه ریزی شده است. برای اینکه نگاه درستی نسبت به قضیه وجود داشته و سینما رشد کرده است. اصلاً می خواهم بدانم چه مشخصه ای در یک اثر  ادبی  باعث درخشش آن خواهد شد؟وقتی می گوییم درخشش، یعنی اینکه می خواهیم از مشخصه ای حرف بزنیم که آن را مستثنی می کند و به عنوان یک اثر خاص و استثنایی مطرح می کند. چنین اثری باید هم از نظر معانی عمیق وهم از نظر فصاحت و زیبایی در درجه خوبی باشد. نکته دیگر اینکه از کجا به وجود چنین مشخصاتی در اثر پی ببریم؟ یعنی از کجا معلوم می شود که این اثر، اثر خوبی است؟ باید بگویم از مخاطب. یعنی وقتی مخاطب جذب می شود و طرفداران وعلاقمندان این کتاب بالا می رود، تعبیر ما این خواهد شد که این کتاب خیلی خوب بوده؛ چرا که هم مخاطب زیادی داشته و هم توانسته بسیاری از آن معانی عمیق را که مد نظر بوده است را رعایت کند و مخاطب را تحت تأثیر قرار بدهد و زمانی می تواند مخاطب را متأثر کند که معانی عمیق انسانی در آن نهفته باشد و دارای تجربه های عمیقی باشد که مخاطب بتواند با آن نوشته زندگی بکند. البته در این سطح از گفتگو ما تنها می توانیم وجه سطحی و ژورنالیستی قضیه را بیان کنیم. اگر قرار باشد که اینها شکافته بشود و عمیق تر گفته شود آن وقت، به تحلیل های حساب شده تری احتیاج است که شاید اینجا موقعیتش فراهم نباشد. بسیار خوب، اینجا این سوال پیش می آید که با توجه به فرمایش شما، برای بیان این تحلیل های حساب شده بهتر نیست نشست ها و یا سمینارهایی برگزار شود تا نویسندگان جوان بتوانند از تجربیات نسل شما بهره مند شوند؟ چون بعضی وقتها آثاری دیده می شود که به این معیارها توجهی ندارند. گویا نویسنده فقط خواسته چیزی بنویسد و صفحه ای سیاه کند.خوب اگر سمینار گذاشته بشود خوب است. اما دلیل اصلی رکود و بی توجهی به معیارها، ندانستن نیست. من می خواهم به نکته مهم تری اشاره کنم. در ابتدا به وضوح این مسئله را بیان کنم که قصدم اصلاً نقد اجتماع نیست و یا اینکه بخواهم به جامعه ایراد بگیرم، نه اصلاً. این موضوع را مطرح می کنم تا به نکته اصلی برسیم، می خواهم بگویم وقتی یک جامعه سیاستزده می شود، یعنی همه توجه ها به مسائل سیاسی معطوف است و سیاست در اولویت قرار می گیرد و همه چیز با ملاک های سیاسی سنجیده می شود و همه چیز با متر و معیار سیاست بررسی می شود، آن وقت مسائل ادبی و فرهنگی و هنری مغفول می شود؛ آن ها را فراموش می کنیم و به آنها توجهی نمی کنیم. دیگراینکه معمولاً سیاست امر پر تنشی است که به شدت جامعه را از خودش متأثر می کند؛ افراد را متأثر می کند و هنرمندان که آدمهای حساس تری هستند، نسبت به چنین شرایطی بیشتر دچار تنش و اضطراب و سرخوردگی می شوند و اتفاقی که می افتد نتیجه اش این می شود که آنها کمتر می توانند بنویسند، خلاقیتشان کمتر بروز می کند و درگیری های غیر هنری و غیر فرهنگی پیدا می کنند و به آدمهایی در عرصه سیاست تبدیل می شوند و آن اتفاقی که ما دلمان می خواهد نمی افتد. پس نتیجه می گیریم که اول باید شرایط را برای یک هنرمند فراهم کنیم و بعد منتظر کار ارزشمند باشیم ...بله ، و اشکال دیگری که وجود دارد این است که ما فکر می کنیم هنرمند یک اثر هنری است که حالا ما باید آن را هدایت و یا اصلاح بکنیم که مطابق ملاک ها و معیارهای ما حرکت کند و حرف بزند. در حالی که اینطور نیست. هنرمند فردی است بسیار حساس تر از آدمهای عادی جامعه و نسبت به رویدادها و اتفاق های اجتماعی، عکس العمل های سریع تر و قبل از موعدی از خودش نشان می دهد و بیشتر متأثر می شود. طبیعتاً ما باید هوای او را داشته باشیم. باید متوجه باشیم که او هنرمند است و رفتاری درخور شأن و موقعیت خودش داشته باشیم تا آن زایندگی و خلاقیتش شکوفا بشود. ما در واقع طی سالیان سال در جامعه زحمت می کشیم تا یک هنرمند تربیت بشود، کار کند و اثر هنری اش دیده بشود؛ اما وقتی زمان بهره برداری می شود به نحوی از انحاء در شرایط بدی قرار می گیرد. مثلاً فرض کنید که الان آیا یک قصه کودک می بینید که مورد توجه قرار بگیرد و گل بکند و مطبوعات، رادیو و تلویزیون و رسانه های ما در خدمت تشویق و ترغیب و قدردانی و نشان دادن آن باشند؟ نه، خب وقتی چنین چیزی نیست، طبیعتاً آن اتفاق می افتد که جامعه هنری ما دچار رکود می شود. البته این یکی از دلایلش است. دلایل متعدد دیگری هم دارد. ولی در کل در چنین جامعه ای که دائم دچار تنش سیاسی است و طبیعتاً در شرایط سیاسی حاکم، توجه کنید سیاستمداران نه، منظورم نگاه سیاسی جامعه است، مسائل هنری درک نمی شود. چون برایش در اولویت قرار ندارد. این است که جامعه هنری عقب می ماند.گفت و گو از: زینب محسنی نیا- بخش ادبیات تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 399]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن