واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: قضاوت هاى مغرضانه به ادبيات دينى لطمه زده است
به گفته احمد بيگدلى برخى از نويسندگان دين مدار، در نوشتن داستان هاى متكى به مفاهيم قرآنى و اعتقادات مذهبى، گاهى فراموش مى كنند اثرى كه مى آفرينند، بايد يك اثر ادبى خلاق باشد. اين نويسنده و برگزيده بيست و پنجمين دوره كتاب سال، با بيان اينكه ادبيات داستانى، هنرى است خلاق برپايه وقايع و شواهد و خلق يك اثر ادبى، بدون برداشت هاى عينى از جامعه اى كه در آن زندگى مى كنيم، نمى تواند داستان را از وهم و خيال انگيزى صرف برهاند، اظهار كرد: «هرچند نقش خيال در آفرينش يك داستان بديع، عامل اساسى به شمار مى آيد، اما وابستگى كامل و اغراق آميز به ارائه هاى خيال انگيز، داستان را تا حد يك قطعه ادبى تنزل مى دهد.» وى افزود: «بايد به اين مطلب مهم توجه داشت كه داستان، مالك و صاحب اختيارحقيقت نيست، بلكه در جستجوى آن است؛ اين جاست كه نويسنده از ديگر مردمان متمايز مى شود، تا زمينه هاى كشف و شهود را براى خوانندگانش فراهم آورد و آن ها را وا دارد تا درضمن آموختن، از لذت روحانى كشف و شهود، نيز برخوردار شوند.» اين نويسنده تصريح كرد: «البته در موضوع داستان هاى دينى، مقصود اعتقادات توحيدى، عرفانى و شخصى نويسنده است، بدون آنكه با رنگ و بوى سياست درآميخته باشد كه اگر آميخته شود، مقوله ديگرى خواهد بود.» وى همچنين گفت: «وقتى نويسنده در جامعه اى زندگى مى كند كه بخش مهم آن متكى به تفكر مذهبى است، آن وقت نمى تواند فارغ از همه مسائل مربوط به آن باشد.» بيگدلى افزود: «سال اول يا دوم پس از پيروزى انقلاب اسلامى بود كه كلمه روشنفكر، ناگهان معنى اصيل اش را از دست داد و قربانى اعتقادات تند و شتاب زده كسانى شد كه گمان مى كردند دين مدارى نقطه مقابل روشنفكرى است.» او ادامه داد: «برخى برخورد هاى ظاهرى و قضاوت هاى مغرضانه درباره آثار، شكافى را در توليد آثار ادبى با محتواى دينى پديد آورد كه امروزه سعى مى شود آثار مخرب آن را ترميم كنند. اما لطمه وارد شده سبب شد تا بخش بسيار كوچكى از نويسندگانمان نگران شوند كه رفتن به سوى خلق آثارى متأثر از مذهب، تفسيرها و برداشت هاى ناصواب احتمالى را پديد آورد كه نشود به سادگى به آن ها پاسخ صريح و روشنى داد.» اين نويسنده بيان كرد: «بنابراين اين گروه راه سلامت را در آن يافتند كه از كنار مذهب بگذرند و خودشان را گرفتار نكنند. هنوز هم و پس از گذشت اين همه سال در نقدها و نظرها، پاره اى، احترام نويسنده بودن به كلى از يادشان مى رود و حرمت قلم را نگه نمى دارند.» بيگدلى افزود: «برخى از نويسندگان دين مدار، در نوشتن داستان هاى متكى به مفاهيم قرآنى و اعتقادات مذهبى، گاهى فراموش مى كنند، اثرى كه مى آفرينند، يك اثر ادبى خلاق است. در جهان امروز زبان و ساختار داستان چنان تكامل يافته كه نمى شود كتاب زرد رايج و معمولى را با موعظه و نصايح پدرى روحانى به عنوان يك اثر مطلوب تاثيرگذار در اختيار نسل جوان پوينده قرار داد؛ زيرا كه جاى مؤعظه منبر است و اتفاقا منبر، بهترين جا براى موعظه و نصايح مذهبى به شمار مى آيد. موعظه را هم مى شود به ادبيات خلاق تعميم داد، ولى بدون شعار و تأكيد بر موعظه؛ بلكه بر بسترى از عمل داستانى و منسجم.» وى ادامه داد: «خلق يك اثر ادبى خلاق مذهبى و متكى به آيات الهى، آن هم با زبان و ساختار داستانى مدرن و ايده آل، زحمت و مرارت مى خواهد و حداقل آن اين است كه از تجربه همان نويسندگان پس زده شده پيشين، بهره مند شويم و آموخته هاى آنان را در جهت ايده آل هاى واقعى خودمان به كار گيريم. چنين حركتى تنها از آن دسته از روشنفكران دين مدار ما بر مى آيد كه به جاى شعار و موعظه، كمر همت بربندند و راه و رسم خلق چنين آثارى را به شيوه هاى مدرن و به روز، بياموزند و به اين سخن ارزشمند حضرت على (ع) توسل پيدا بجويند كه مى فرمايند: «در سخن نگر، نه گوينده.» اين نويسنده همچنين بيان كرد: «يكى ديگر از علل دور ماندن ادبيات معاصر از مفاهيم قرآنى نگرانى از سانسور است. و در اينجا، علاوه بر سانسور متن، سانسور نويسنده هم مد نظر است. سانسور نويسنده به عنوان فاقد صلاحيت و سانسور اثر به دليل برداشت هاى آزاد و متفاوت از آنچه مطابق با سليقه ماست.» بيگدلى در پايان گفت: «شكى نيست كه افتتاح باب مذاكره و پرسش، پر كردن شكاف عميق و برداشتن خط كش و گونيا، راه را براى رسيدن به ادبيات قرآنى بالنده و پويا باز خواهد كرد و نقد علمى و بى غرض در تعالى بخشيدن به اين نوع ادبى بسيار مؤثر خواهد بود.»
يکشنبه|ا|11|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]