پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1848640694
سياست - چه كسي جرأت دارد به اصلاحطلبان روزنامه ندهد؟
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سياست - چه كسي جرأت دارد به اصلاحطلبان روزنامه ندهد؟
سياست - چه كسي جرأت دارد به اصلاحطلبان روزنامه ندهد؟
متن كامل مناظره سيدمصطفي تاجزاده عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت و قاسم روانبخش، سردبير نشريه «پرتو سخن» وابسته به موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني كه دوازدهم آبانماه در دانشگاه كاشان انجام شده بود، ديروز در پايگاه خبري ياري منتشر شد. تاجزاده از جمله اولين چهرههايي بود كه براي انتخابات آتي رياستجمهوري بحث نامزدي آقاي خاتمي را مطرح كردند و در ماههاي اخير نيز بهطور جدي به دفاع از رئيسجمهور پيشين پرداخته است. در مقابل، روانبخش كه از شاگردان آيتالله مصباحيزدي است، در دور قبل انتخابات از سران ستاد احمدينژاد در قم بود و در ماههاي اخير هم در مقالات متعددي در وبلاگ شخصي و نيز نشريه پرتوسخن، به موضعگيري عليه آقاي خاتمي دست زده و حتي از نهادهاي امنيتي بهخاطر سكوت در قبال سخنرانيهاي رئيسجمهور پيشين انتقاد كرده است. يكي از مقالات تند روانبخش عليه خاتمي، حدود دو ماه پيش در قالب شبنامهاي در نماز جمعه قم توزيع شد كه از سوي حاميان خاتمي بهعنوان استارت جريان تخريب خاتمي، تحليل شد.
تاجزاده: مقدمتا عرض ميكنم خدمت دوستان كه گفتوگو به هر شكل خوب است و براي جامعه ما كه جامعهاي متنوع هستيم ضروري ميباشد. ما ديدگاههاي گوناگوني داريم و هيچ كدام هم توان حذف هيچ كدام از اين ديدگاهها را نداريم. نهايتا ميتوانيم ديگران را براي مدتي از حقوقشان محروم كنيم ولي باز در سطح جامعه هستند. اجازه بدهيد من همين جا گلايه كنم از اصولگرايان به علت فضاي نابرابري كه در جامعه از جمله براي اصلاحطلبان ايجاد كردهاند و امكان گفتوگو را در سطح ملي از ما گرفتهاند. چقدر خوب بود كه اين نوع جلسات ميتوانست در صدا و سيما برگزار شود و ديدگاههاي مختلف چه در سياست خارجي و چه در مسائل ديني، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي بيان شود. همينطور هر حزب قانوني رسانه خاص خودش را داشته باشد و ديدگاههايش را آنجا بيان كند و اين حق را به جامعه ميداديم كه بر اساس اين ديدگاهها قضاوت كند. اين نابرابري كنوني شعار و خواست امام نبوده، خواست مردم نبوده و در عصر كنوني هم پاسخگو نيست. ممكن است كسب قدرت ما را مغرور كند و فكر كنيم كه ميتوانيم اين نابرابري را ادامه دهيم. همين جا از جناب آقاي روانبخش به عنوان اولين سوال ميپرسم كه با كدام معيار ديني و قانوني ايشان حق دارد نامزد نمايندگي مجلس شود و بنده اين حق را ندارم، چون با افكار آقاي مصباح يا آقاي جنتي يا دوستاني از اين قبيل مخالف هستم؟ كدام نكته منفي در پرونده بنده است كه اين حق را از من ميگيرد كه اجازه انتشار روزنامه نداشته باشم؟ هرگونه نقطه ضعف اخلاقي سياسي و مالي و... كه دارم، چون اين دوستان خوشبختانه به نيمههاي پنهان ما نيز كاملا دسترسي دارند، در حضور جمع اعلام كنند كه چرا ما بايد از اين حقوق محروم شويم؟ آفتي كه به جمهوري اسلامي زده شده آفت محروم كردن مردم از حقوق خودشان است. به همين علت يكي از مهمترين وجوه اصلاحطلبي را مقابله با اين آفت و دفاع از حقوق ملت چه فردي چه جمعي و چه ملي ميدانيم. فكر ميكنيم آنچه نياز امروز جامعه ما است يك عدالت همهجانبه است نه فقط عدالت توزيعي، يعني عدالت قضايي، عدالت سياسي، عدالت اجتماعي، عدالت آموزشي، عدالت جنسيتي و حتي عدالت قومي. به باور اصلاحطلبان در اين جامعه شهروندان ميتوانند از يك زندگي شرافتمندانه بهرهمند شوند و هم كشور در سطح منطقه و بين همسايگانش در وضعيتي نباشد كه موجب شرمندگي مردم ايران شود.
روانبخش: من بنا نداشتم به مسائل حاشيهاي بپردازم ولي فقط دو نكته عرض ميكنم و بعد به سراغ بحث اصلي ميروم. پيشنهاد آقاي تاجزاده در مورد مناظره در صدا و سيما از مسائلي است كه ما هم به دنبال آن بودهايم. از جمله جناب آيتالله مصباح با جناب دكتر سروش در شبكه يك كه متاسفانه اين مناظره برگزار نشد. البته آقاي سروش استقبال نكرد. اگر شما نيز بتوانيد اين زمينه را فراهم كنيد صدا و سيما اين مناظره را در سطح عالي برگزار خواهد كرد ولي در سطح ما و آقاي تاجزاده، ما آمادگي داريم. نكته ديگر مناظره مكتوب است كه براي اين مطلب هم آمادهايم. متاسفانه چنين چيزي هم در روزنامههاي مدعي اصلاحطلبي آمادگي آن را ندارند. من كتابي نوشتم با عنوان جامعه چندصدايي و مقالات چاپ نشده در دوره هشت ساله اصلاحات كه مقالاتي بود كه نوشته بودم و جوابي نگرفته بودم از جمله يك يا دو مقاله در مورد نشريه عصر ما ارگان سازمان مجاهدين انقلاب كه آقاي تاجزاده عضو شوراي مركزي آن هستند كه قرار بوده چاپ بشود. پيگيري كرديم ولي گفتند چاپ نميكنيم. مقالهاي است در روزنامه بيان كه آقاي محتشميپور به آقاي مصباح عنوان خوارج را نسبت داد، پاسخ داده شد. هرچه پيگيري كرديم گفتند چاپ نميكنيم. بعد به مناسبت صدمين شماره بيان آن مقاله را آقاي محتشميپور دوباره چاپ كرد. اكنون هم آقاي تاجزاده اگر شما مايل باشيد در مطبوعات اصلاحطلب كه در دولت نهم بر تعداد آنها افزوده شده، ستوني باز كنيم و مناظره مكتوب داشته باشيم. بنده در نشريه پرتو ستوني باز ميكنم براي مناظره مكتوب.
تاجزاده: در مورد مناظره كه اعلام كردند بنده همين جا اعلام ميكنم از جناب آقاي مصباح تا هركدام از آقايان اصولگرا، چه در دانشگاه چه در صدا و سيما و چه در هر كجا كه اعلام كنند شركت ميكنم و فكر ميكنم اين مناظرهها به نفع همه است. البته تاكيد ميكنم اين بخشي از حقيقت است و آقاي روانبخش سعي ميكند كه از كنار قضيه رد شود. جناب آقاي روانبخش ما يك حزب قانوني هستيم. روزنامه نداريم. باز ميگوييد روزنامههاي اصلاحطلب اين گونه كار ميكنند. جبهه مشاركت يك حزب قانوني است و قانوني فعاليت ميكند اما دولت آقاي احمدينژاد به صورت غيرقانوني به آن روزنامه نميدهد. اين را مشاهده كنيد با شعار «زنده باد مخالف من» آقاي خاتمي. آقاي روانبخش! شما هرگز در دوره اصلاحات نه از انتشار روزنامه محروم شديد و نه مراسمتان را به هم زدند و نه در انتخابات رد صلاحيت شديد. در حقيقت از هيچ يك از حقوقتان محروم نشديد. اتفاقا در آن دوره تيراژتان بيشتر از امروز بود چرا كه اميد و نشاط بود، مردم هم مشتاقانه نشريات همه جريانهاي سياسي را مطالعه و مقايسه ميكردند. آقاي روانبخش خيلي صادقانه با هم صحبت كنيم. در اين كشور ما جرأت داريم جوابيه شما را چاپ نكنيم و راست راست در خيابان راه برويم؟ در حالي كه برعكس است. آقاي شريعتمداري نماينده محترم ولي فقيه در كيهان رسما دروغ عليه ما مينويسد و ما كه جواب ميدهيم چاپ نميكند. بعد هم ميگويد برو شكايت كن. چون ميداند مثل شكايت از آقاي جنتي بايگاني ميشود. چرا اين مظلومنماييهاي غيرواقعي را ميكنيد؟ اين كارها ديگر به شما نميآيد، دستبرداريد!
روانبخش: من دوست داشتم آقاي تاجزاده در مورد اين بحث صحبت ميكردند ولي با كنايه از كنار اين چارچوب گذشتند. ايشان ميفرمايند ما روزنامه نداريم. من ميگويم چه كسي جرأت دارد به شما روزنامه ندهد؟ آقاي مهاجراني وزير فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات به تنهايي و بدون تشكيل جلسه نشريه پرتو سخن را لغو امتياز كرد و اين تريبون ما را به اتهام درج مقالهاي در مورد آقاي منتظري و يك طرحي كه در آن روزنامه چاپ شده بود و اين طرح هم از ماهنامه صبح گرفته شده بود كه هيچ ربطي به اين مقاله هم نداشت، توقيف كرد. آقايان در زمان شعار جامعه چندصدايي و زندهباد مخالف من، اين تنها نشريه اصولگرا را بستند. شش ماه تلاش كرديم تا اينكه اثبات كرديم اين نشريه تقصيري نداشته است. شما ميگوييد نشريهتان را بستند. شما هم اين نشريه بيست هزار تيراژي را كه در مقابل نشريات آنروز شما چيزي نبود، شش ماه تعطيل كرديد. ما همان موقع هم كه نشريهمان را بستند، جنجال راه نينداختيم. گفتيم اشكال ندارد چرا كه ملتزم به قانون هستيم. ديوان عدالت اداري بررسي كرد و ديد اين حكم آقاي وزير خلاف قانون بوده است. روزنامه شما هم كه عصر ما است كه روزنامه نبود بلكه اول دوهفتهنامه بود و شما نشريه داشتيد ولي به دليل تخلف موارد زيادي از قانون مطبوعات بسته شد. شما هم برويد در ديوان عدالت اداري اعلام كنيد، مثل شرق كه بسته شد، ولي دوباره باز شد. يكي از موارد تخلف نشريه عصر ما همان مقاله آقاي آقاجري بود كه عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب بود كه گفت ماركس نيمي از حقيقت را گفته كه دين افيون ملتهاست و نيم ديگر حقيقت را من ميگويم كه دين افيون دولتها هم است. با نوشتن اين حرفهاي سخيف در نشريه، معلوم است كسي كه مسووليت دارد طبق قانون برخورد خواهد كرد. امروز هم كه بحمدلله نشريات مختلفي داريد مثل اعتماد و شهروند امروز. درست است كه مال شما نيست ولي آقاي عطريانفر عضو شوراي مركزي حزب مشاركت است كه دارد شهروند امروز را در ميآورد و اعتماد هم همينطور.
تاجزاده: دو نكته را توضيح دهم تا برگردم به بحث نسبت مردم با حكومت. جناب آقاي روانبخش در دوره اصلاحات اصولگرايان در مجموع حق همه نوع فعاليت در نقد اصلاحطلبان را داشتند. اصلا بحث درباره نشريه پرتو سخن با 20 هزار تيراژ نيست. در اين كشور يك دولت آمده بود با بيست ميليون رأي. آنوقت صدا و سيما تمام رسالتش اين بود كه آن را تخريب كند. آنزماني كه جناب آقاي كردان معاون آقاي لاريجاني در صدا و سيما بودند. يعني ما دولت بوديم، راديو و تلويزيون اين كشور رسما عليه حكومت كار ميكرد. با وجود اين امروز ادعا ميكنيد كه ما آن دوره رسانه نداشتيم و ما را بستيد! بعد كه توضيح ميدهيد معلوم ميشود اصلاحطلبان يك هفتهنامه بيست هزارتايي را در 11 سال گذشته به مدت شش ماه توقيف كردهاند. حالا روزنامه مشاركت هفت سال است توقيف موقت است. آقاي عطريانفر هم عضو شوراي مركزي كارگزاران است كه روزنامه دارد و به جبهه مشاركت ربطي ندارد. از دوستان ماست ولي ما ميگوييم جبهه مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي به عنوان دو حزب قانوني روزنامه نداريم. وضعيت راديو و تلويزيون را كه خود دوستان ميدانند. سوال روشن اين است كه جناب آقاي روانبخش! آيا شما حق ما ميدانيد كه ما روزنامه داشته باشيم يا نه؟ چرا در پرتو سخن شماره بعدي تيتر نميزنيد كه وزارت ارشاد چرا به مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي اجازه انتشار روزنامه نميدهد؟ كاري هم ندارم كه وزارت ارشاد قبول ميكند يا نه. اگر اين جمع ديدند كه در شماره بعدي يالثارات نوشتيد چرا به اين احزاب قانوني اجازه انتشار روزنامه نميدهيد بقيه صحبتهاي شما را هم تلقي به قبول ميكنند اما اگر از حق ما دفاع نكرديد معلوم ميشود خود شما جزء كساني هستيد كه معتقديد كه ما را بايد سركوب كرد. ما منتظر ميمانيم كه ببينيم شما از حقوق ما دفاع ميكنيد يا دفاع نميكنيد؟
روانبخش: روزنامه قانونياي كه رعايت قانون را بكند دفاع ميكنيم.
تاجزاده: عيبي ندارد از همين دفاع كنيد. ما گردنمان در مقابل قانون از مو باريكتر است. ببينيد دو تا شكايت با 24 ساعت فاصله تسليم قوه قضائيه شد يكي شكايت رئيس ستاد انتخابات كشور از رئيس هيات نظارت بود و ديگري شكايت رئيس هيات نظارت از رئيس ستاد انتخابات كشور. به شكايت اول رسيدگي شد. دادگاهش تشكيل شد و ما محكوم شديم. بعد از آن سخنگوي آقاي جنتي از من يك شكايت ديگر كرد كه چرا در دادگاه جواب سلام ما را نداديد و چرا به ما توهين كرديد و گفتيد ما تقلب كرديم. آن دادگاه هم برگزار شد و من را محكوم كردند. اما شكايت دوم، چي؟ به آن رسيدگي نشد. زماني گفتم شأن آيتالله جنتي اجل از اين است كه تشريف ببرند دادگاه. پيشنهاد كردم كه دادگاه را ببرند منزل ايشان. زشت است كه در جمهوري اسلامي يك شهروند، نه رئيس ستاد انتخابات و نه سرپرست وزارت كشور، از يك نفر شكايت كرده است. دستكم فرماليته بگوييد دادگاه تشكيل داديم ايشان تبرئه شد. بيخود گفته بود تاجزاده. ظاهر قضيه را رعايت كنيد. آن وقت ميگوييد عملكرد شما را ديدند! خب بله عملكرد ما و عملكرد آن طرف را ديدند. انگار يك طرف[اصولگراها] حكومت معصوم تشكيل داده است و يك طرف[اصلاحطلبان] حكومت كساني بود كه تا توانستند حقوق ملت را ضايع كردند. جناب آقاي روانبخش! آيا در اين حكومت كسي ميتواند بگويد كه ماركس گفته دين افيون تودههاست و نصف ديگر آن را هم من ميگويم كه دين افيون دولتهاست. آنوقت در دانشگاه تربيت مدرس تدريس كند؟ چنين چيزي ممكن است؟ چرا مخاطب را هميشه نادان فرض ميكنيد؟
روانبخش: فرمودند شأن آقاي جنتي بالا است كه به دادگاه نميروند و دادگاه را ببريد به خانهشان. خب آقاي خاتمي هم همينطور است. الان همين مردم كاشان جمعي شكايت كردند. طلاب حوزه علميه قم جمعي شكايت كردهاند. طلاب حوزه علميه مشهد جمعي شكايت كردند به دليل دست دادن ايشان به زن نامحرم. چرا دادگاه تشكيل نميشود؟ همان دادگاه ويژه روحانيت كه آقاي جنتي را به دادگاه نميخواند، اين همه شكايت را ناديده ميگيرد. بحث بعدي كه بحث دين را مطرح كرديد. بله بحث ما هم همين است. ميفرماييد كي جرات ميكند اين حرف را زده باشد. ميگوييم آقاي آقاجري جرات كرده و زده است.
تاجزاده: در مورد دادگاه شكايتي كه ما داريم از كسي است كه در راي مردم دست برده است و بايد در اين جامعه پاسخگو باشد و گذشت زمان آن را از بين نميبرد. يكي از آنها همين آقاي محمدزاده استاندار فعلي خراسان است. ايشان آنوقت استاندار لرستان بودند. ما ناگهان ديديم كه در استان لرستان در بعضي شهرها صدو هشتاد درصد واجدين شرايط راي دادند كه صدو سي درصد به رقيب آقاي خاتمي راي دادند. وقتي از او پرسيدند كه اين چه كاري بود كه انجام دادي، گفت بقيه نامردي كردند! در دولت جديد ترقي مقام پيدا كرد و شد استاندار خراسان. حالا اين ميخواهد امانتدار راي مردم شود. گل بود به سبزه هم آراسته شد. در مورد آقاي جنتي در انتخابات مجلس ششم كه ايشان در نتيجه انتخابات تهران دست بردند بايد بگويم تا قبل از تعطيلات عيد همه چيز درست پيش ميرفت. ايشان تشريف بردند مكه و چهل روز عربستان تشريف داشتند. بعد برگشتند و ادعا كردند انتخابات تهران بايد باطل شود! شكايت من اين بود كه ايشان هفتصد هزار راي مردم تهران را غيرقانوني باطل كرده و نتيجه انتخابات را تغيير داده است. اين مسئله بايد رسيدگي بشود يا نشود؟ آقاي دكتر عليرضارجايي از رفتن به مجلس باز ماند و به جاي آن آقاي دكتر حداد عادل وارد مجلس شد. آقاي روانبخش اين مسئله بايد رسيدگي بشود يا خير؟ شما تيتر بزنيد كه دادگاه آيتالله جنتي تشكيل شود كه اين هفتصد هزار راي را قانوني باطل كرده يا نكرده است؟
روانبخش: نكتهاي كه آقاي تاجزاده فرمودند راجع به بحث انتخابات كه در امانت مردم نبايد دست برده شود، بسيار مطلب درستي است و نظام جمهوري اسلامي راي مردم را امانت ميداند و اين تاكيد حضرت امام و مقام معظم رهبري همواره به همين امر هست و بوده و اگر مواردي كساني تخلف كرده باشند قانون با آنها برخورد ميكند، مثل خود آقاي تاجزاده در انتخابات مجلس ششم. علت اينكه ايشان را از كار بركنار كردند و در حكم دادگاه به انفصال از خدمت محكوم شدند همين دست بردن در آراي مردم بود كه در تهران اين مسئله اتفاق افتاد. از آنجا هم اين مسئله لو رفت كه آقاي حدادعادل آمد ليست صندوقها را از وزارت كشور گرفت و گفت بنده كه راي نياوردهام ليست صندوقها را بدهيد. چون ايشان از نفر سيام چند نفر آن طرفتر بود. نميدانم سيوچهارم بود سي و ششم بود نميدانم. ايشان گفت حق من است كه ليست صندوقها را داشته باشم. ليست صندوقها را كه به او دادند نگاه كرد و ديد صندوقي كه خودش و خانوادهاش در آن جا راي دادهاند راي او صفر اعلام شده. گفت شايد زن و بچهام به من خيانت كرده باشند راي نداده باشند اما من ميدانم كه خودم به خودم راي دادم. اين حرف مدرس است كه گفت راي خود من كو؟ اين ماجرا در دوران اصلاحات تكرار شد. گفت راي خودم را بدهيد. راي من در اين صندوق بود آن را ميخواهم و خواهان بازشماري اين صندوق شد. آمدند بازشماري كردند. حداد در آن صندوق 400 راي داشت. 400 راي حدادعادل را براي فرد ديگري خوانده بودند. خب! نتيجه انتخابات اين شد كه آقاي هاشمي كه در 29 و 30 در نوسان بود و آقاي محتشمي و حدادعادل هم بعد از سيام بودند. اينها خواهان اين شدند كه اگر در اين صندوق تخلف شده، نشان ميدهد در صندوقهاي ديگر هم تخلف شده و نشان ميدهد حق ما ضايع شده. پس حق ماست كه خواهان بازشماري صندوقها باشيم.
ممكن است باز هم بگوييد شوراي نگهبان جناحي برخورد كرد شما دوتايي (تاجزاده و جنتي) يك مشكل خاصي با هم داريد. هر جملهاي كه ميگوييد اسم آقاي جنتي در آن است. ولي خب! شوراي نگهبان جناحي برخورد كرد. مجلس اصلاحات چرا بر عملكرد شوراي نگهبان صحه گذاشت؟ مگر همان حدادعادل و محتشميپور كه وارد مجلس ششم شدند، همين مجلس ششم كه اكثريت در اختيار حزب مشاركت بود اعتبارنامه اين دو نفر را تاييد و تصويب كرد. تاييد مجلس ششم به اين دو نماينده تهران يعني مهر تاييد به آن تقلبي كه جنابعالي مدير انتخاباتش بوديد در تهران. شما كه ميگوييد استاندار لرستان در دوم خرداد تقلب كرده و بنده خدا اينجا نيست كه از خودش دفاع كند، سندي نداريد. همين طور ميفرماييد. سند كو؟ اما من سند دارم جلوي جمعيت ارائه ميكنم. همه مردم هم اخبارش را شنيديد و اسنادش وجود دارد. خود شما در آراي مردم به عنوان مدير انتخابات كشور دست برديد و محكوم هم شديد.
تاجزاده: در مورد انتخابات آقاي روانبخش به اطلاعات نادرستي اشاره كردند كه من سريع از آن ميگذرم. بنده به اتهام تقلب محكوم نشدم. بلكه به اتهام دخالت در كار فرمانداري محكوم شدم. منتها شكايت من از آقاي جنتي به عنوان تقلب در انتخابات بود كه به آن رسيدگي نشد. صندوقي كه راي آقاي حداد در آن صفر بود صندوق شوراي نگهبان بود نه وزارت كشور. 1500 صندوق هم بازشماري شد (نه 500 صندوق) و آراي آقاي حداد اندكي كاهش يافت. امضاهاي اعضاي هيات مركزي نظارت از جمله آقاي جنتي هم موجود است. اينها تاريخش هم وجود دارد. من خيلي نميخواهم به اين مسائل بپردازم.
روانبخش: جلسه مستقلي ميخواهد. اسناد ميخواهد.
تاجزاده: اسنادش را من منتشر كردهام. به آقاي جنتي پيشنهاد دادم مشتركا اسناد را منتشر كنيم، حاضر نشد. من خودم اين كار را كردم.
روانبخش: اولين مطلبي كه فرمودند اين بود كه به آقاي حداد اجازه بازشماري صندوقها داده شد. البته به خودش كه اجازه ندادند. تقاضاي ايشان را پذيرفتند. رسما و قانوني نشستند باز كردند و بررسي كردند و روشن شد. البته كسي كه تقاضاي بازشماري صندوق را ميكند بايد دليل قانعكنندهاي هم داشته باشد. آقاي حداد ميگويد در اين صندوق من به خودم راي دادم. اين دليل است. بازشماري كردند 400 تا راي بود. اين آقا ميتواند ادعا كند كه من ميخواهم چند تا صندوق ديگر هم بازشماري كنيد. اما اگر كسي همينطوري بگويد كه صندوقها را بدهيد ما ببريم بشماريم. در چنين صورتي هيچ وقت انتخابات فرآيندش تمام نميشود. من در خود قم هم وقتي راي نياوردم دليلي براي تقلب نديدم فلذا شكايت نكردم. آيا آقاي مهاجراني كه مقام معظم رهبري شخصا فرمودند من از عملكرد اين وزارت ارشاد راضي نيستم و مشروعيت يك دولت و نظام در جمهوري اسلامي به نظر ولي فقيه است. خب اگر ايشان گفت من رضايت ندارم و اكثر كارهايي كه ايشان كرده خلاف شرع و دين است. آقاي خاتمي در برابر مهاجراني چه كار كردند؟ يك سال مقاومت كردند. حتي هر وقت مهاجراني ميخواست استعفا بدهد، خاتمي نميگذاشت و ميگفت استعفاي مهاجراني با استعفاي من برابر و همراه است. مراجع تقليد مثل آيتالله نوريهمداني و آيتالله جواديآملي آمدند در تحصن سه روزه مسجد اعظم قم نشستند. فرياد ننگ ما ننگ ما وزير فرهنگ ما گفتند. نهايت چه شد؟ آقاي مهاجراني ماند سر پست خودش. بعد از تحصن پرتو ما را بستند. رئيس مركز گفتوگوي تمدنها شد.
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-