تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 9 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802712071




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جهاد غيب ، شهادت


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار پنجشنبه 22 مرداد 1388 تعداد مشاهده : 111 جهاد غيب ، شهادت جام جم آنلاين: مشيت الا‌هي تحقق كلمه توحيد بر كره ارض در كشاكش ميان حق و باطل است. اين اتفاق نه به تمامي به اعجاز، كه به ولايت، فيض و امداد حضرت الاه، جل و علاء و اختيار، ايمان و جهاد انسان صورت مي‌گيرد؛ جهادي كه عرصات آن در پهنايي از وجود مجاهدان خدا تا صفحه انديشه آنها تا سامان‌هاي حيات اجتماعي ايشان تا بروزات فرهنگي آن اجتماع و تا عمق ميدان‌هاي نبرد مسلحانه گسترده است و اين جهاد سرمدي را مرز و پاياني نيست. جوهره حيات انسان ايمان است؛ ايماني كه خاستگاه عمل اوست و اين ايمان، برآمده از اختيار انسان است؛ انا هديناه السبيل، اما شاكراً و اما كفوراً. اختيار انسان به حق و باطل تعلق مي‌يابد و در ميانه اين مؤمني‌ها و كافري‌هاست كه انسان معنا مي‌گيرد و هجرت و هبوط مي‌يابد و آنچه اين ميان فاصل صالح و طالح است، همانا اختيار ايمان به غيب است. فرشتگان مقرب بر اختيار انسان خرده گرفتند كه به فساد و خونريزي منتها مي‌شود و از فرارسيدن دوران انحطاط در عالم خلق و ضلالت نسل‌ها بيم داشتند و حضرت الاه، جل علاء از غيب چيزي مي‌دانست كه ايشان را نياموخته بود و كشاكش ميان حق و باطل و دوران جهاد بر كره ارض از همين جا آغاز شد. جهاد يك اختيار است؛ اختياري كه از ايمان انسان به غيب برمي‌آيد و اين سان است كه قدسيت عالم غيب از مجراي آن ايمان و اختيار تا وجود و بيان مجاهدان خدا و تا رزم و سلاح و ابزار و آوردگاه جهاد آنها سرايت مي‌يابد و آفاق عالم شهادت را در دل نشئه غيبي عالم پيش مي‌برد. جهاد يك نظام وظيفه عمومي نيست و نه يك حرفه سازماني و نه حتي يك نظامي‌‌گري صرف يا تلاشي مستمر در پي آرماني والا. جهاد عهدي است كه از تلقي حضرت الاه، جل و علاء و توبه انسان برآمده است. انسان به سوداي بقا در اغواي شيطان لغزيد و بر زمين هبوط كرد و به غيب مبتلا شد. حال انسان تائب به كلمات جهاد در ميدان نبرد در رجم ابليس است تا به شهادت و فنا به مستقر خويش هجرت كند. فتلقي آدم ربه بكلمات فتاب عليه، انه هو التواب الرحيم. جنگيدن براي نظامي‌هاي حرفه‌اي يك حرفه است، يك ممر معاش، امكاني براي جولان غضب، مجال استيلايي نظم‌آلود بر فرودستان و در نهايت يك عرق سرزميني. ذات نظامي‌گري با نفي اختيار انسان همراه است، سلب اختيار از مادون و اطاعت‌پذير خواستن او در سلسله مراتب و سلب اختيار از دشمن و غلبه قهرآلود بر او و اراده‌اش. همين نفي اختيار است كه جنگ را واقعيتي غيرانساني و غيراخلاقي مي‌دارد و رزم و سلاح و ابزار و آوردگاه نبرد را ناخواستني و هولناك. نظامي‌هاي حرفه‌اي سال‌هايي از عمر خويش را در مدارس و دانشكده‌هاي نظام مي‌گذرانند و كشتن و برانداختن مي‌آموزند. سال‌هاي بعدي زندگي نظامي‌هاي حرفه‌اي در ميانه پادگان‌هاي نظامي و خانه‌هاي سازماني مي‌گذرد؛ به اين دلخوشي كه جنگي در نخواهد گرفت و آنها كسي را نخواهند كشت و تمام طول جنگ در اين اميد سر مي‌شود كه جنگ به پايان خواهد رسيد و آنها از برانداختن پادگان‌ها، خانه‌هايشان را بنا خواهند كرد. هيچ ‌كس كتمان نمي‌كند كه حتي نظامي‌هاي حرفه‌اي براي صلح مي‌جنگند. دوكوهه هم پادگاني بود كه در زمان صلح به دست نظامي‌ها ‌نابود شد؛ جنگ براي نظامي‌ها به پايان رسيده بود و از ويرانه‌هاي گردان كميل، حمزه و مسلم، خانه‌هاي سازماني آدم‌هايي بنا شد كه پر از اين دلخوشي هستند كه جنگي درنخواهد گرفت و آنها كسي را نخواهند كشت. نظامي‌هايي كه با خونسردي دوكوهه را نابود كردند، آن را پادگاني نظامي و ناخواستني مي‌دانستند كه پس از پايان دوران جنگ مي‌شد آن را به جايي مفيدتر و صلح‌آلود بدل كرد. دوكوهه براي بسيجي‌ها اما يك پادگان متروكه قابل تخريب نبود. آسمان شهري بود كه در دل خيابان‌ها و ساختمان‌ها و زمين صبحگاهش و از ميان سال‌ها جهاد اصغر و اكبر مجاهدان خدا، انسان تائب بر آن ظهور كرده بود. دوكوهه نماد جهاد سرمدي انسان تائب بود؛ شهري كه خير و شر از شهرهاي ديگر تا آنجا امتداد مي‌يافت، اما اين اختيار و ايمان و جهاد آدم‌هاي آن بود كه آن‌شهر و ساكنانش را از دنياي اطراف منزه مي‌كرد و به قطعات حقيقي تاريخ عالم متصل مي‌ساخت. آنها كه دوكوهه را نابود كردند، جنگ را پايان‌يافته تلقي مي‌كردند، غافل از اين كه جهاد در راه خدا هماره هست و نبرد ميان حق و باطل را پاياني نيست. اين نبرد بي‌مرز و سرمدي در پهنايي به وسعت وجود مجاهدان خدا تا صفحه انديشه آنها تا سامان‌هاي اجتماعي حيات ايشان تا بروزات فرهنگي آن اجتماع و تا عمق ميدان‌هاي نبرد مسلحانه استمرار دارد: كل ا‡رض كربلا و كل يوم عاشورا. آدم‌هايي كه در دهه 60 هجري در ساختمان‌هاي كميل، حمزه، انصار، عمار و ذوالفقار مي‌زيستند، در تولاي امام زمان‌شان براي اداي تكليف ازلي انسان مي‌جنگيدند و نه فيصله جنگ يا برتري در ديپلماسي بر يك همسايه متجاوز يا حتي رسيدن به صلح شرافتمندانه؛ تكليف آن آدم‌ها رفع فتنه از عالم و نابودي استكبار و طاغوت‌ها بود و اين آرمان چه آن زمان و چه اين زمان برجاست. حقيقت جهاد غيب‌آلود است و روِيت و روايت آن با ايمان ساخته شده است ، ايمان به غيب و شهادت آن، كه اين تنها از اهلش ساخته استتا زماني كه ابليس در اغواي خلق است و طاغوت و استكبار ‌زنده است، سخن از صلح ياوه و تسويلي بيش نيست؛ «انسان تائب» از طلب بقا، به خوردن ميوه ممنوعه، توبه كرد و در كوران آتش جهاد تن به فنا سپرد، اما توبه او هنوز به سرانجام نرسيده است؛ پرچم سرخ هنوز، بر فراز مزار حضرت سيدالشهداء عليه‌السلام، در اهتزاز است و امام عليه‌السلام، هنوز از ميان ما غائب است و طاغوت، گستاخ‌تر از هميشه، پهناي حيات انسان را در استيلاي خويش دارد و در دشمني با اسلام نقاب از چهره افكنده است. وضعيت ذاتي ميان حق و باطل جنگ است و نه صلح و اگر زماني صلح و آتش‌بس ميان اسلام و كفر درمي‌گيرد، برهه‌اي است براي حفظ اصل اسلام تا يورشي مجدد بر كفر. اين نه به معناي آشتي با باطل است و نه به معناي پايان جهاد و بر زمين نهادن سلاح و سپردن عرصه حيات و انديشه و فرهنگ انسان به طاغوت و استكبار. امام عليه‌السلام، به شمشير ظهور خواهد كرد؛ ان‌شاءالله؛ چه آن زمان استضعاف از ميان رفته و حجت بر همگان تمام شده است. آن زمان انسان‌ها ميان ايمان و كفر يكي را از سر اختيار برگزيده‌اند ‌و ابتلاي آنان به باطل نه از سر جهل و جبر كه از ايمان به ابليس است و اين كشاكش و نبرد مؤمنان و مستكبران است كه حق و باطل را از هم جدا مي‌كند و هر يك را در چهره تام خويش مي‌نماياند و حقيقت‌شان را عيان مي‌سازد. عرصات مدام جهاد جز همان پهنه حيات انسان نيست؛ وجود او و انديشه‌اش و سامان‌هاي حيات اجتماعي او، و بروزات فرهنگي اين اجتماع و در نهايت ميادين جنگ مسلحانه. عرصات جهاد اما مراتبي در غيب دارند و مراتبي به شهادت و هر كس به اندازه سعه نشئه شهادت خويش حقيقت جهاد را در مي‌يابد؛ همان‌گونه كه فرشتگان تنها فساد و خونريزي را از آن حقيقت دريافتند و حضرتش، جل و علا خطابشان كرد: ا‡لم ا‡قل لكم اني ا‡علم غيب السماوات و الارض. حقيقت جهاد، غيب‌آلود است و روِيت و روايت آن با ايمان ساخته شده است؛ ايمان به غيب و شهادت آن كه اين تنها از اهلش ساخته است؛ الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلاه و مما رزقناهم ينفقون و الذين يؤمنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و بالاخره هم يوقنون. در عرصات و ابتلا جهاد پرده‌هاي غيب از مقابل مجاهدان خدا پس مي‌نشيند و مراتب غيب در وجود ايشان به شهادت تحويل مي‌شود و در اين مجاهدت و استقامت است كه به بركت شهادت ايشان آفاق غيب براي ديگران نيز گسترده مي‌نمايد؛ ديگراني محصور در نشئات نازل شهادت. اين گونه است كه آسمان، انگار، در معارك قتال و بر مزار شهيدان راه خدا، به زمين نزديك‌تر مي‌نمايد و حالخوش‌تر است و فضا ملكوتي‌تر و دعا مستجاب‌تر. و اگر مشام غيب را نشناسي و در عالم شهادت محجوب مانده باشي، معارك مدام جهاد برايت ناديدني است، و رد خاكريزهاي سرمدي نبرد حق و باطل را نمي‌يابي و خط مقدم جهاد را پيدا نمي‌كني. مي‌بيني جنگ در مرداد 1367 هجري ميان ايران و عراق پايان گرفته است و تو به خانه بازگشته‌اي و با طاغوت در صلح زندگي مي‌كني و دلخوشي كه صلح خواهد ماند و جنگي در نخواهد گرفت. جهاد نه از باورها و دلمشغولي‌ها و شرايط آدم‌هاي شهر كه از ولايت و فيض و توبه و اراده هماره الهي نشأت مي‌گيرد و در تولا و تلقي و توبه «انسان تائب» و ترك اختيارش در اراده حضرت الاه، جل و علا بر صفحه حيات او جاري مي‌شود؛ قل لو كنتم في بيوتكم لبرز الذين كتب عليهم القتل الي مضاجعهم. ناخوانده اگر باشيم در غفلت خواهيم ماند كه غيب عالم اين روزها در كدامين عرصات و در جان كدام مجاهدان خدا به شهادت تحويل مي‌شود و در خواهيم ماند كه ايشان از كجا اختيار، ايمان، هدايت و استقامت خويش در ميادين جهاد اصغر و اكبر را مي‌يابند؟ امام عليه‌السلام مظهر غيب عالم است و سبب اتصال ميان عوالم غيب و شهادت و اوست كه جريان عالم خلق و نبرد حق و باطل را در ولايت خويش بر دوش دارد و خارج از اين ولايت هر چه هست، هبوط در صلح، غفلت، ضلالت، طغيان و بقا بر نيمه تاريك كره ارض است؛ من مات و لم يعرف امام زمانه، مات ميته جاهليه...




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن