محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803290230
ققنوس استعاره ای از ماست
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ققنوس استعاره ای از ماست
عماد فائز مغنیه فرمانده دلاور ارتش حزب الله لبنان سه شنبه شب در محله كفر سوسوی دمشق طی عملیاتی تروریستی به شهادت رسید. او كه قریب 30 سال خار چشم آمریكایی ها و صهیونیست ها بود، دقیقاً به همان شیوه ای به شهادت رسید كه 14 قرن پیش مالك اشتر علی«ع» در راه عزیمت به مصر به شهادت رسیده بود. فرار از نبرد رویاروی و ترور ناجوانمردانه، البته رسم جباران سفاك تاریخ بوده است. این ترور و شهادت بزرگ را كه مانند بمبی خبری در دنیا منفجر شد، چگونه باید تحلیل كرد؟1- فقدان عماد مغنیه با توجه به شخصیت بزرگ و مؤثر او اگر چه غم كوچكی نیست اما تلقی اهل ایمان از مرگ در تضاد كامل با تلقی صهیونیست های جان دوست و جان ترس است. علی بن ابیطالب«ع» مولای والامقامی كه عماد مغنیه به او تأسی كرد، همان دلاور عرصه های جهاد بود كه وقتی پس از قریب 50 سال مجاهدت، در محراب نماز توسط شقی ترین اشقیا ترور شد و بر بستر شهادت افتاد، فرمود «والله ما فجأنی من الموت وارد كرهته ولا طالع انكرته... به خدا سوگند با مرگ چیزی سراغ من نیامد كه آن را نپسندم و نه چیزی پدید گردید كه آن را نشناسم و زشت شمارم، بلكه مانند جوینده ای بودم كه شب هنگام ناگهان به آب رسد و مانند جستجوگری بودم كه خواسته خود را بیابد. و آنچه نزد خداست، برای ابرار و نیكان بهتر است» (نامه 23 نهج البلاغه)مالك و چه بود مالك؟ اگر كوه بود، جدا از دیگر كوه ها بود و اگر سنگ بود، سنگی خارا بود كه سم هیچ ستوری به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده ای بر فراز آن نپردعماد مغنیه در حیات و جهاد و شهادتش، مالك اشتر را می مانست، همو كه علی بن ابیطالب در وصفش بارها فرموده بود «او شمشیری از شمشیرهای خداست كه نه تیزی آن كند و نه ضربت آن بی اثر شود» (نامه 38 نهج البلاغه) و «مالك را نه سستی است و نه لغزش، و نه كندی آنجا كه باید شتاب كند و نه تعجیل در آنجا كه كندی باید» (نامه 13 نهج البلاغه) یا «مالك و چه بود مالك؟ اگر كوه بود، جدا از دیگر كوه ها بود و اگر سنگ بود، سنگی خارا بود كه سم هیچ ستوری به ستیغ آن نرسد و هیچ پرنده ای بر فراز آن نپرد» (كلمه 443 كلمات قصار نهج البلاغه). اما مولای متقیان وقتی همین فرمانده دلاور و محبوب خود را به مصر فرستاد و مردم مصر را بر خویش در بهره گرفتن از وجود وی ترجیح داد، در پایان آن عهدنامه مفصل حكومتداری به عنوان دعا در حق خود و مالك اشتر عزیزش چنین مرقوم فرمود: «و انا اسئل الله بسعه رحمته و عظیم قدرته علی اعطاء كل رغبه أن... یختم لی و لك بالسعاده و الشهاده و انا الیه راغبون .و من از خداوند به رحمت گسترده و قدرت پرعظمتش در بخشیدن و برآوردن هر آرزویی مسئلت می كنم كه پایان من و تو را سعادت و شهادت قرار دهد كه ما آن را خواهانیم» (نامه 35 نهج البلاغه).این رسم و فرهنگ شهادت است. آیا ققنوس را از آتش می ترسانند و پروانه را از شمع پروا می دهند؟ كدام پاداش برای 03 سال مجاهدت عماد مغنیه- آن مجاهد سخت كوش اما گمنام- بالاتر از این؟ این را مادرش گواهی داد آنجا كه گفت «فرزندم منتظر چنین روزی بود. ما هم ناراحت نیستیم، ما او را در راه خدا دادیم. تنها ناراحتی من این است كه جز این سه فرزند شهید، دیگر جوانی ندارم تا تقدیم راه جهاد مقاومت كنم. خداوند سیدحسن نصرالله را حفظ كند. من به او می گویم كه ما با او هستیم. ما هرچه بیشتر شهید بدهیم، روحیه قوی تری پیدا می كنیم. دشمنان بدانند ما شكست نمی خوریم.»
مرگ اما برای صهیونیست ها مفهوم متضادی دارد «ای پیامبر به یهودیان بگو مرگی كه از آن می گریزید، شما را ملاقات خواهد كرد، سپس به سوی پروردگار دانای غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد تا شما را به حقیقت آنچه می كردید آگاه سازد» (آیه 8 سوره جمعه). پنجمین ارتش بزرگ جهان- به تعبیر خود صهیونیست ها- پس از پیروزی در 5 شبه رزم در مصاف با دولت های عربی، در جنگی 33 روزه شكستی را از امثال عماد مغنیه متحمل شد كه در طول تاریخ این رژیم سابقه نداشت و از آن به عنوان اولین و آخرین شكست رژیم اسرائیل قبل از فروپاشی تعبیر شد. چرا كه تلقی از جنگ و مرگ در دو سوی آن جبهه كاملاً متفاوت بود و این را اول بار سیدحسن نصرالله پس از وادار كردن نظامیان صهیونیست به فرار از جنوب لبنان در طلیعه هزاره سوم میلادی عنوان كرد «مرگ پاشنه آشیل و نقطه ضعف آنهاست. صهیونیست ها در حد افراط جان دوست و هراسان از مرگند. آن قدر ضربه می زنیم تا از پای درآیند.» و همین طور هم شد تا اینكه افتضاح شكست در جنگ 33 روزه و نیز فرار از غزه برای پنجمین ارتش بزرگ دنیا رقم خورد تا اهل دقت و استراتژی به این جمله بن گوریون بنیانگذار اسرائیل بیاندیشند كه «اسرائیل پس از اولین شكست در جنگ سقوط می كند».2- عماد مغنیه 71 روز پس از انتشار گزیده ای ویرایش شده از گزارش 126 صفحه ای كمیته وینوگراد ترور شد، گزارشی كه انتشار آن به خاطر فشار ارتش جهت بازخوانی نهایی، چند ماه (لااقل از مهرماه گذشته) به تأخیر افتاده بود و بنا بر نوشته روزنامه هاآرتص، تزیپی لیونی وزیرخارجه رژیم صهیونیستی درباره اش تصریح می كرد: «این گزارش تصویری بسیار نگران كننده از رهبری اسرائیل ارائه كرد». به نوشته هاآرتص «كمیته تهیه كننده گزارش، از عملكرد ارتش در جنگ 33روزه شوكه شده و نگران تأثیر منفی آن بر روحیه ارتش است.» همزمان برخی فرماندهان ارتش اسرائیل اعلام كردند: «گزارش وینوگراد به طوفانی می ماند كه از فرماندهان قربانی خواهد گرفت و ممكن است تا 3 سال یا حتی بیشتر دستگاه نظامی ما را دچار فلجی و ناتوانی كند.»گزارش وینوگراد در یك كلام با همه اختصار و پنهانكاری ها، راز مگو را درباره «افسانه ارتش بزرگ اسرائیل» گفت؛ پرستیژ قدرت این ارتش كه بازدارندگی قدرتمندی داشت، به خاطر جسارت و ایستادگی حزب الله فرو ریخته و اسطوره آن شكسته است. در گزارش آمده بود: «ارتش با طرح و برنامه ریزی قبلی وارد جنگ شد اما بدون طرح و برنامه عملیاتی تایید یا تمرین شده و با شتاب و سردرگمی رفتار كرد. فكر و دكترینی برای خروج از جنگ وجود نداشت. ارتش در برابر حملات موشكی حزب الله ناتوان بود. تصمیم گیری استراتژیكی وجود نداشت و ارتش نتوانست هرگز حزب الله را غافلگیر كند. رهبری سیاسی رژیم در سردرگمی به سر می برد و...»آمریكا پس از شكست فاجعه بار اسرائیل، تنها نظاره گر تحولات خاورمیانه و اوضاع فرو پاشیده اسرائیل است. نقش ما در خاورمیانه هر روز كمتر می شود. آمریكا برای جنگ با حزب الله به اسرائیل فشار آورد اما امروز حتی امنیت و موجودیت اسرائیل هم به خطر افتاده و بوش فقط نظاره گر است.3- اما عماد مغنیه و هزاران مغنیه حزب الله، تنها در اسطوره و طلسم قدرت اسرائیل نیانداختند. بخش سری و عمده گزارش كمیته وینوگراد هرگز منتشر نشد اما اخبار منابع مختلف ادعای شائول موفاز وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی را تأیید می كند كه به كمیته وینوگراد گفت: «قبل از جنگ به نخست وزیر اولمرت درباره توانمندی های حزب الله هشدار دادم و گفتم كه توانمندی های آن تنها در مرزها خلاصه نمی شود.» به رغم این برآورد، ارتش صهیونیستی باید به جنوب لبنان حمله می كرد چون آمریكا در چاره جویی برای بن بست های عظیم طرح خاورمیانه جدید چنین می خواست. آمریكا بدین ترتیب هم آغازگر جنگ با حزب الله بود و هم عامل فشار بر اسرائیل برای ادامه 33 روزه آن . بخش سری گزارش كمیته وینوگراد به نقش منفی و مؤثر آمریكا در آن فاجعه، شكست استراتژیك حیثیتی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل و لطمه به توان بازدارندگی آن می پردازد. به عبارت دیگر، شكست ارتش اسرائیل، تنها حلقه كوچكی از شكست بزرگ تر موساد و سازمان رزم و اطلاعات آمریكا بود. عماد مغنیه های دلاور حزب الله اعتبار پنتاگون و سیا را با شجاعت تمام ویران كردند.4- آیا شكستی چنان پردامنه و عمیق، با ترور سبعانه یكی از پرورش یافتگان مكتب حزب الله جبران می شود؟ با تروریست خواندن یك جنبش ملی نظیر حزب الله یا تروریست نامیدن و محاصره و قتل عام (هولوكاست) یك ملت در عمق فلسطین اشغالی و نوار غزه چطور؟ اكنون بازوان قدرتمند جنبش بیداری اسلامی از شمال و جنوب فلسطین اشغالی و از عمق این خاك، حلقوم رژیم تل آویو را فشار می دهد و در این میان به تعبیر «آوی پریمر» سفیر سابق اسرائیل در آلمان «پنجمین ارتش بزرگ دنیا، تنها در حد پلیسی اشغالگر تنزل یافته است. بیماری اصلی یعنی اشغال و سكونت و نگهبانی از آن، همچنان سرجای خود باقی است و این، همان اشتباه بزرگ است. شكست از حزب الله، بسیار ناامید كننده بود. دولت دیگر توان رهبری جنگ را ندارد حال آن كه ما همیشه در وضعیت جنگی به سر می بریم.»آمریكا و طرح سقط شده خاورمیانه جدید در زایمان كذایی كه خانم رایس عنوان می كرد، چطور؟ آیا آثار شادی از ترور عماد مغنیه بر سیمای كاخ سفیدنشینان دوام خواهد داشت در حالی كه به تعبیر چندی پیش روزنامه كریستین ساینس مانیتور «آمریكا پس از شكست فاجعه بار اسرائیل، تنها نظاره گر تحولات خاورمیانه و اوضاع فرو پاشیده اسرائیل است. نقش ما در خاورمیانه هر روز كمتر می شود. آمریكا برای جنگ با حزب الله به اسرائیل فشار آورد اما امروز حتی امنیت و موجودیت اسرائیل هم به خطر افتاده و بوش فقط نظاره گر است.»به راستی از صدها میلیون جوان مسلمان در جهان و خاورمیانه چند نفر عماد فائز مغنیه را می شناختند یا حتی نامش را شنیده بودند؟ امروز مرام و محبت او در دل این جوان ها زنده شده است بگذار تروریست ها و اشغالگران و جنایتكاران او را تروریست بخوانند. مگر نه اینكه حماس و حزب الله را تروریست خواندند و در مقابل، این دو جنبش تبدیل به حكومت یا جنبش ملی شدند؟ اگر راست باشد كه عماد مغنیه و یارانش 142 تفنگدار و كماندار آمریكا را از پای درآورده اند، افتخاری بزرگ تر از این نخواهد بود كه 33 روز با ارتش اسرائیل و دستگاه اطلاعاتی آمریكا و آلمان و فرانسه و انگلیس جنگیدند و فاتحانه از رزم سر بلند كردند.امروز عماد مغنیه عزیز در جنت الشهدای بیروت آرمیده اما شهادت او به تعبیر رمضان عبدالله «آغاز عصر جدید و منحصر به فردی است برای سرنوشت خاورمیانه اسلامی و دشمن صهیونیستی اش. حساب جدیدی باز شده كه دشمن نمی تواند از آن نجات یابد، حسابی كه قطرات خون مغنیه گشوده اند. دیر نیست تا جهان شاهد تبعات این اقدام احمقانه باشد. آثار مغنیه هنوز در تل آویو، خضیره و نتانیاهو برجای باقی است. او ژنرال های دشمن را از پای درآورد و ترسوها مجبور شدند از پشت به او حمله كنند.»فراعنه منتظر باشند و ببینند كه با چه سرعت شگفتی، از خون مطهر حاج عماد مغنیه، ده ها هزار عماد مغنیه سر بر می آورد. سلام و رضوان خدا بر او و بر همه سیراب شدگان جام شهادت. محمد ایمانی- کیهان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]
-
گوناگون
پربازدیدترینها