تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816522343




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

موسوي: سينماي ايران بايد خصوصي شود


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار چهارشنبه 30 بهمن 1387 تعداد مشاهده : 49 موسوي: سينماي ايران بايد خصوصي شود خبرگزاري فارس: رئيس شوراي عالي تهيه كنندگان سينماي ايران گفت: سياست‌گذاري سينماي ايران بايد به حركت سينما به سمت مالكيت‌ خصوصي ختم شود و بايد براي مشاركت هرچه بيشتر مردم در فعاليت‌هاي اقتصادي- فرهنگي، زمينه‌سازي كرد. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، «غلامرضا موسوي» تهيه‌كننده باتجربه سينماي ايران پس از پيروزي انقلاب و رئيس شوراي عالي تهيه كنندگان سينماي ايران، در گفت‌وگويي به‌مناسبت سي‌سالگي انقلاب اسلامي ايران، پيرامون توليد در سينماي ايران و دستاوردهاي سينما طي سي سال اخير و راهكارهاي ارتقاي اين بخش صحبت كرد. *در طي سي سال كه از عمر سينماي پس از انقلاب مي‌گذرد آيا پيشرفت‌هاي سينماي ايران تكنيكي بوده و يا مضموني؟ - ما قبل از انقلاب سينماي‌مان تكنيك بود به علاوه تجربه‌هاي برخي از همكاران و تعداد معدود فيلمساز خوب و تعداد معدودتري فيلم خوب. اما پس از انقلاب، طبيعتا با توجه به رشدي كه فرهنگ داشت، يكي از زمينه‌هايي كه داراي رشد بسيار فوق‌العاده‌ بود، به گمان من سينما بود كه توانست در زمينه‌هاي تكميل امور تكنيكي، رشد فيلم‌سازان متفكر جديد، تهيه‌كنندگان جديد و فيلم‌هاي انساني جديد، گام‌هاي بسيار اساسي را بردارد و صاحب سينمايي شويم كه داراي تفكر ويژه‌اي است و حتي بعد از موفقيت سينماي ايران در جشنواره‌هاي جهاني، حضور فيلم‌هاي ايراني جزو ضروريت‌هاي جشنواره‌هاي گروه الف شد و اين ‌جشنواره‌ها براي اعتبار گرفتن، به فيلم‌هاي ايراني روي مي‌آوردند. بنابراين سينماي پس از انقلاب ما هم در زمينه تكنيك و هم در زمينه تفكر و هم در زمينه بالندگي نيرو‌هاي انساني و به طور كل در زمينه‌هاي مختلف، رشد بسيار خوبي داشته است به طوري كه امروزه 70 فيلم توليد مي‌كنيم كه مي‌توان گفت اغلب اين فيلم‌ها از بالاي استاندارد هستند، فارغ از اين كه سليقه ما با برخي از فيلم‌ها هم‌خواني دارد و يا ندارد. اما به گمان من، ما اكثر فيلم‌هاي‌مان بالاي استاندارد است و اين قابل مقايسه با سينماي قبل از انقلاب ايران كه فيلم‌هاي استانداردش استثناء بود، نيست. البته اين را هم نبايد نديده بگيريم كه ما از تكنيك و نيروهاي انساني آموزش ديده قبل از انقلاب به خوبي استفاده كرديم و خوشبختانه نيروهاي متفكر فيلم‌سازي قبل از انقلاب هم، بعد از انقلاب هم جذب سينما شدند و مجموعه اين‌ها سينماي ايران را شكل داد. * همان طور كه شما هم گفتيد سينماي ايران پيشرفت‌هاي خوبي داشته است اما در كنار اين پيشرفت‌ها، به عدم توفيق‌ هم - به ويژه در بحث جذب مخاطب- مي‌رسيم. اين افت‌وخيزها را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ - به گمان من، سينماي ايران در كنار رشد رو به بالاي خود، افت هم داشته است. واقعيت‌ اين است كه سينما هميشه چون هنر است در برخي موارد طبيعي است كه با افت‌هايي در بعضي سال‌ها روبرو مي‌شود و در بعضي سال‌ها با افزايش كيفيت، اين‌ را شما در هنرمندان ما هم مي‌توانيد ببينيد، يعني اين كه همه هنرمندان، دليلي ندارد كه فيلم دوم‌شان بهتر از فيلم اول و يا فيلم پنجم بهتر از فيلم چهارم باشد. در مواردي به دلايل شرايط جامعه، شرايط روحي و مسايل مختلف جامعه شناختي طبيعتا امكان دارد در برخي مقاطع فيلم‌هاي ضعيف‌تر و در برخي مقاطع هم به نسبت كار خودشان فيلم‌هاي قوي‌تري ارائه كنند، اما اگر از نظر تماشاگر باشد دوستان يكسري مسائل را ناديده مي‌گيرند. متأسفانه ما در زمينه سالن‌هاي سينما يك ارثي را كه برده‌ بوديم را تنها تا چند سال پيش استفاده مي‌كرديم، يعني فقط چراغ‌هاي اين خانه را روشن مي‌كرديم و مي‌رفتيم داخل و به فكر اين كه سقف اين خانه بايد ايزوگام بشود، ديوارهايش رنگ شود، مواظب ترك‌هايش باشيم و ... نبوديم، بنابراين اين سالن‌هاي سينما تا سه چهار سال پيش داشت به يك مخروبه‌اي تبديل مي‌شد به طوري كه ما از حدود 300 سالن سينما واقعا 40 سالن خوب نداشتيم، اما اخيرا با اقدامي كه توسط سينماشهر صورت گرفته، نزديك به 72 سالن جديد اضافه و يا ساخته شده كه همگي به همت سينماشهر بوده‌ است و بعد وقتي نگاه مي‌كنيم كه تماشاگر ما براي ديدن فيلم به اين سالن‌ها مي‌آيد يعني برابر آماري كه مديرعامل فيلميران ارائه كرده بود در برخي از سينماهاي بازسازي شده ما تا ده برابر تماشاگر بيشتر به سينماها رفته است.سينماهايي كه داراي صدا، تصوير و صندلي بهتري شده بودند و اين قضيه طبيعي هم بود چرا كه ما سينماهايي داشتيم كه متعلق به 30 سال قبل از انقلاب بود و اين‌ها كم كم مخروبه شده بودند. نكته‌ ديگري كه دوستان در نظر نمي‌گيرند، اين است كه معمولا 5/2 ميليون تماشاگر، فيلم‌ها را از طريق شبكه نمايش خانگي تماشا مي‌كنند، يعني الان با توجه به اينكه متوسط تيراژ فيلم‌هاي سينمايي 500 هزار نسخه است و اگر بگوئيم كه هر نسخه را فقط 5 نفر ببينند، به طور متوسط سينماي ايران 5/2 تماشاگر شبكه خانگي نمايش دارد. اگر ما داراي سالن‌هايي به تعداد تماشاچي مي‌بوديم و پراكندكي سالن‌ها به دقت و كارشناسانه بود (و نه اين كه سينماهاي ما در مركز متمركز مي‌شدند) به نتايج خوبي مي‌رسيديم. خودتان مي‌دانيد كه يك سفر درون شهري در كلان‌ شهر‌ براي رسيدن به سينما، وقت بسيار زيادي را طلب مي‌كند، بنابراين سينما قاعدتا بايد در محلات موجود باشد و اگر سالن‌ها با اين پراكندگي در خورشأن تماشاگر ايراني وجود داشته باشد، آن وقت ديگر نمي‌توان گفت كه مخاطب سينماي ايران افت كرده است... البته به گمان من در همين حال هم بر تعداد اين مخاطب اضافه شده است، يعني بايد واقعا دست اين مردم را بوسيد كه در اين سالن‌ها فيلم تماشا مي‌كنند چون من بعيد مي‌دانم خانواده‌هاي بسياري از ما بروند و در اين سالن‌ها فيلم تماشا كنند. بنابراين ما از نظر تماشاگر هم برخلاف آنچه كه گفته مي‌شود افت فاحشي نداشته‌ايم، ضمن اين كه تماشاگر در اكران هميشه با توجه به اضافه شدن اشكال متفاوت سينما را مي‌توانند ببينند، يعني شما سينما را علاوه بر سالن از طريق شبكه‌هاي ويدئو، تلويزيون‌هاي محلي،ماهواره و ... را مي‌توانيد ببينيد و اگر با توجه به اين موارد، تعداد تماشاگر ما را ببينيد، افت چندان غيرقابل جبراني نداشته‌ايم و مي‌توان گفت كه اين روند يك سير طبيعي دارد. * در بحث مضمون و محتوا در كدام ژانرها موفق بوده‌ايم و در كدام‌ ژانر‌ها ناموفق؟ - به اعتقاد من، نوع مميزي فيلم‌ها و نوع برخورد با فيلم‌ها،حمايتي كه سازمان‌هاي مختلف مي‌كنند، باعث مي‌شود كه مضامين و قصه‌‌هاي بيشتري در برخي از دوران توليد شود. وقتي به عنوان مثال پليس حمايت‌ بيشتري كند، فيلم‌هاي پليسي هم افزايش كمي و كيفي پيدا خواهند كرد، اگر همين حمايت‌ها در زمينه شهري باشد، مسلما فيلم شهري و اجتماعي رشد خواهد كرد، ضمن اين كه تمام اين‌ها به مميزي برخواهد گشت. سرمايه وقتي كه به طور مستقيم مي‌آيد، محافظه كار است و طبيعتا محافظه‌كاري سرمايه باعث خواهد شد به سمت و سويي حركت كند كه احتمال از بين رفتن آن كم‌تر است، بنابراين همه اين‌ عوامل باعث شده تا سينماي ما در زمان‌هاي مختلف، به سمت ژانرهاي مختلف برود و متأسفانه اين اواخر، سينما كم‌تر مضامين اجتماعي افراد را طرح مي‌كند. * انقلاب ما يكسري آرمان‌هايي داشته است كه طبيعا اين آرمان‌ها كاملا فرهنگي بوده است،با توجه به اين موضوع آيا كليت سينماي ايران توانسته آرمان‌ها و اهداف انقلاب را در خود منعكس كند؟ - به اعتقاد من، كار را بايد به طور جمعي ديد. اگر از بالا نگاه كنيد،اين اتفاق با يك حركت بسيار آرام صورت گرفته و طبيعتا يك كمبود‌هايي هم دارد و اين كمبود‌ها برمي‌گردد به پراكندگي سياست‌گذاري در كشورمان. شما در حالي كه شوراي انقلاب فرهنگي را داريد و تمام روساي قوا عضو آن هستند اما هركدام از وزارتخانه و كساني كه با سينما سروكار دارند -و تلويزيون- همه برنامه‌هاي خودشان را دارند. يعني شما در حوزه هنري شاهد اتفاقاتي هستيد كه خودشان سياست‌گذاري كرده‌اند، در سينما شاهد سياست‌گذاري مديران سينمايي هستيم، در تلويزيون شاهد سياست‌گذاري مديران تلويزيون هستيم و طبيعتا اين‌ها با هم هماهنگ هم نيستند. به گمان من بزرگ‌ترين معضل ما اين است كه علي‌رغم داشتن شوراي انقلاب فرهنگي از برنامه‌ريزي متمركزي برخوردار نيستيم. به گمان من به جز شوراي عالي انقلاب فرهنگي همه نهاد‌ها بايد مجري سياست‌ها باشند و تنها اين شورا بايد سياست‌گذاري كند اما واقعيت اين است كه اين امر وجود ندارد و اين كاستي‌ها و تفاوت نگاه‌ها هم بخشي از مشكلات ما را شكل مي‌دهد. * اگر قرار باشد سي سال آينده سينماي ايران را در نظر بگيريم، براي اين كه استراتژي مناسب تري داشته باشيم بايد چه كار كنيم؟ - به اعتقاد من بايد اجازه داد بخش خصوصي بتواند فعاليت خودش را در همه زمينه‌هاي هنر، آزادانه و طبيعي انجام دهد. حمايت يك وجه ديگري است اما براي اين حمايت، وارد آن كار نبايد شد.اتفاق بدي كه افتاده، اين است كه دوباره دولت دارد فيلمسازي را تجربه مي‌كند و ما درگير هستيم با فيلم‌هاي لوباجتي كه بودجه براي ده فيلم داده شده اما مديران مي‌خواهند ٢٠ فيلم بسازند تا بگويند بازده كاري ما اين بوده است. طبيعتا كيفيت كارها پائين مي‌آيد و از طرفي چند ميليارد داده‌اند به فيلم‌هاي كه هيچ وجه مذهبي و ملي ندارد كه به جز «روز رستاخيز» احمدرضا درويش، مابقي فيلم‌هايي كه دارد ساخته مي‌شود، هيچ‌كدام نفعي براي سينماي ايران نخواهد داشت و بودجه‌اي كه مي‌تواند سينماي ايران را آباد كند و وسايل جديدي را وارد كند، به پاي فيلم‌هايي ريخته‌اند كه هم باعث مي‌شود دستمزد‌ها بيشتر شود و هم فيلم‌هايي ساخته شود كه هيچ نتيجه‌اي براي سينماي ايران نخواهد داشت و من اين را با اطمينان كامل مي‌گويم، چرا كه پس از اين كه اين ‌فيلم‌ها آماده نمايش شد، خواهيد ديد كه آيا مي‌ارزد چندين ميليارد تومان پول را كه با آن مي‌شود تعداد زيادي فيلم ساخت، تعداد زيادي سالن را بازسازي كرد و تعداد زيادي تجهيزات سينمايي وارد كرد، به يك فيلم اختصاص داد كه با آن تجربياتي كنند كه مثلا در هنگ‌كنگ بارها و بارها صورت گرفته و يا تجربياتي كند كه سال‌ها پيش در استوديوي پارس فيلم انجام گرفته و حالا دوستان مي‌خواهند با هزينه‌هاي بسيار بالاتر انجام دهند. به گمان من، اين از همان اشتباهاتي است كه دارد مي‌شود و آن سياست‌گذاري بايد برود به سمت حذف اين اشتباهات و در درجه بعدي بايد به تسريع حركت‌هاي ما جهت رشد هرچه بيشتر هنر صنعت سينما و حركت آن به سمت مالكيت‌هاي خصوصي ختم شود. در حقيقت بايد از ظرفيت و منابع بخش خصوصي بهره‌گيري عقلاني داشته باشيم. همچنين براي رسيدن به يك افق روشن در سينماي ايران، به اعتقاد من بايد براي مشاركت هرچه بيشتر مردم در فعاليت‌هاي اقتصادي- فرهنگي، زمينه‌سازي كرد و در نهايت، بايد فعاليت‌هاي غيرضروري را كاهش داد چرا كه حمايت و فيلمسازي دو مقوله كاملا متفاوت است، چرا كه ما مي‌توانيم در آينده همين حمايت را هم نخواهيم به شرطي كه سينما به عنوان يك هنر صنعت تصويب شده باشد. همانطور كه فيلم‌هاي بدنه ما معمولا از دولت كمك آنچناني را نمي‌گيرد و نهايت منتي كه گذاشته مي‌شود در حد صد و ده حلقه نگاتيو است كه اين صدو ده حلقه نگاتيو، در كل 5 ميليون تومان هم نخواهد شد، يعني دولت 5 ميليون به همه فيلم‌ها دارد كمك مي‌كند كه اين اصلا رقم قابل‌توجهي براي فيلمي كه حداقل سيصد ميليون تومان هزينه‌اش مي‌شود، نيست. اين در حالي است كه ما در سينما مشكل نقدينگي را داريم. تفاوت سينماي ما با خارج از كشور در اين است كه در كشورهاي ديگر سينما را صنعت مي‌شناسند و بنابراين وام مي‌دهند با سه تا چهار درصد اما اگر قرار باشد ما وامي براي كار فرهنگي بگيريم، با 27% سود بايد اين كار را انجام دهيم. * با نگاهي به سينماي سي‌سال اخير كشورمان، كدام دوره را در٣٠ سال گذشته براي سينماي ايران مهم‌تر ارزيابي مي‌كنيد؟ - سينماي ايران دوره‌هاي مختلفي دارد، زمان آقاي كلهر سينما اساسا خيلي وجود نداشت و سينماي ما را ايشان و همكاران‌شان (آقاي مرادخاني و مهدي مسعود‌شاهي) با چنگ و دندان حفظ كردند كه حاصلش در آن دوران «آفتاب نشين‌ها»ي صباغ زاده و تعداد كمي فيلم ديگر بود،دوره بعدي كه طبيعتا به دوره آقاي انوار و بهشتي منجر مي‌شود، دوره راه‌اندازي سينمايي است كه شكل عام‌تري به خود مي‌گيرد و اين شكل عام، باعث مي‌شود كه ما صاحب توليدات فرهنگي شويم و در عين حال، بتوانيم فيلم‌هاي‌مان را به خارج از كشور هم بفرستيم و بگوئيم كه ماهم صاحب سينماي متفكري هستيم. شايد تنها انتقادي كه به اين زمان مي‌شد، اين بود كه مي‌گفتند نوعي «سينماي گلخانه‌اي» راه افتاده و در حقيقت كارگردان سالاري به‌وجود آمده است. اما در مقابل خدماتي كه آقايان انوار و بهشتي به سينماي ايران كردند، بايد گفت كه ديكته نوشته شده طبيعتا غلط هم دارد اما با اين حال، آن مقطع يكي از بهترين دوران سينماي ما بود و به‌خصوص بايد به نكته توجه كرد كه ما اين سينما را در دوران جنگ داشتيم و نگاتيو و گلوله با هم وارد مي‌شدند و بايد تقدير كرد از اين مديريت كه راه خوبي را رفتند، اما بعد از رفتن انوار و بهشتي، با يك شكل مديريت بدون سياست و روش در سينما برخورد مي‌كنيم كه اين باعث مي‌شود دوباره فيلم‌هايي كه فقط فيلم سينمايي هستند و كم‌تر حاصل فكر و انديشه هستند، ساخته شود. در اين دوره، به هر حال فيلم‌هاي بالاي استاندارد ما كم مي‌شوند، اما در دوره بعدي كه با آقاي سيف‌الله داد به عنوان معاونت سينمايي و منوچهر محمدي به عنوان مدير كل شروع مي‌شود و به طور كلي، با تيم مديريتي آقاي «داد»، سينماي ايران جان دوباره‌اي مي‌گيرد. طبيعتا به دليل اوضاع موجود و همان شرايطي كه در مطبوعات پيش مي‌آيد، در سينما هم پيش‌ مي‌آيد ولي به هرحال در همان دوره شاهد فيلم‌هاي اجتماعي بسيار زياد‌تري هستيم. بعد از رفتن سيف‌الله داد، طبيعتا سينما به محافظه‌كاري مي‌افتد. در حال حاضر هم بيشتر فعاليت‌هايي كه شده -نظير سالن‌سازي- بسيار خوب بوده و نگاه به مسايل زير بنايي سينماي ايران از سوي مديران قابل‌تأمل بوده است اگرچه توليد فيلم‌هايي نظير «فيلم فاخر»، حرام كردن بودجه سينماي ايران در راهي است كه غير قابل بازگشت است. گفت‌وگو از: احسان هوشيارگر انتهاي پيام/ا




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن