واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عکس هاي رضا کيانيان با موضوع کلاغ
رضا کيانيان گرايش به عکاسي را همانند بازيگري و نويسندگي از علايق خود دانست و تاکيد کرد توجه به هرکدام از آنها نشاندهنده فراموش کردن باقي نيست.به گزارش خبرآنلاين، اين بازيگر سينما و تلويزيون در مورد نمايشگاه عکاسي «قار سوم؛ اتفاق ميافتد» که در گالري ماه مهر برپاست صحبت کرد.کيانيان که پيش از اين نيز تجربه برپايي نمايشگاه انفرادي عکس داشته در مورد انتخاب موضوع کلاغ براي عکاسي گفت: «اگر از ميمون عکاسي کرده بودم، ميگفتند چرا ميمون؟ ولي از اين مسئله که فرافکني بود بگذريم، واقعا کلاغ را دوست دارم. عکاسي را پيدا نميکنيد که حداقل يک آلبوم از کلاغ نداشته باشد.»او ادامه داد: «من از راز و اسطوره خوشم ميآيد. پشت کلاغ اسطورههاي زيادي وجود دارد و قسمت جالب، اين است که اسطوره کلاغ در آسيا، آمريکا و اروپا يکي است. اين درحالي است که در آن زمان که اين اسطورهها ساخته ميشدند، آدمها در قارههاي مختلف از يکديگر خبر نداشتند و برايم عجيب است که چطور اين اسطورهها مشترک هستند.»کيانيان در مورد کلاغ توضيح داد: «به غير از اسطورههاي مشترک، کلي داستانهاي عجيب و غريب در مورد زندگي کلاغ روايت شده است؛ مثلا ميگويند 400 سال عمر ميکند، درحاليکه پيرترين کلاغ دنيا الان در آزمايشگاهي در آمريکا با 24 سال، نگهداري ميشود.»او با بيان اينکه مردم باورهاي عجيب و غريبي درباره کلاغ دارند، اظهار کرد: «خيلي از مردم اعتقاد دارند اگر کلاغي روبري تو بنشيند و دو بار قار کند، خبري در راه است. اگر سه بار قار کند خبر براي تو است و اتفاقي ميافتد اصلا هم فرقي نميکند اتفاق خوب باشد يا بد.»کيانيان: اگر از ميمون عکاسي کرده بودم، ميگفتند چرا ميمون؟ ولي از اين مسئله که فرافکني بود بگذريم، واقعا کلاغ را دوست دارم. عکاسي را پيدا نميکنيد که حداقل يک آلبوم از کلاغ نداشته باشداو با اشاره به اسطورههاي گوناگوني که درباره کلاغ وجود دارد، ادامه داد: «اين اسطورهها را دوست دارم، به ويژه اين که در مورد کلاغ، خرس و مار در ملل مختلف اسطورههاي بسياري وجود دارد و اين اسطورهها در سرزمينهاي گوناگون مشابه يکديگر هستند. از سوي ديگر باورهاي عجيب مردم درباره کلاغ برايم جالب بود، بنابراين نمايشگاه من از اين باورها و اسطورههاي مردمي ميآيد و نامش را گذاشتهام قار سوم: اتفاق ميافتد.»او گفت: «هدفم از برپايي اين نمايشگاه شناساندن کلاغ و عکاسي صرف از اين پرنده نيست چرا که در دوره معاصر درباره هر سوژه، هزاران عکس وجود دارد و از اين نظر عکاسي خيلي مشکل است، زيرا بايد عکسهايي بگيري که پيش از آن کسي نگرفته باشد و اين يکي از کارهايي است که من در ثبت اين تصاوير انجام دادهام.»کيانيان توضيح داد: «ميخواستم لحظاتي از کلاغ را ثبت کنم که به گرافيک خاصي رسيده باشد و با اين عکاسي و گرافيک، مفهومي در ذهن مخاطب شکل بگيرد که با کمک موسيقي و چيدمان آن را کامل کنم.»او با اشاره به تکنيک و نوع عکاسي در اين نمايشگاه گفت: «وقتي با سرعت پايين عکاسي ميکنيد عکسها فلو ميشود، اما در عکاسي مدرن فلو بودن هم مانند فوکوس ميتواند ارزشمند باشد. آنها ما را به گرافيک ميرساند. آن شيوه عکاسي که عکس نبايد فلو باشد يا دست عکاس نبايد تکان بخورد مربوط به حوزه ديگري از عکاسي است اما در عکاسي خالص ميتوان از هر چيزي استفاده کرد، مهم اين است که چه چيزي را به عنوان اثر نهايي در مقابل چشم تماشاگر ميگذاريد.»اين بازيگر سينما در پاسخ به پرسشي درباره تاثير شهرتش در استقبال مخاطبان از نمايشگاههاي تجسمياش گفت: «هر بازيگري براي به دست آوردن شهرت زحمت ميکشد. من 60 سال سن دارم و از دبيرستان در گروههاي حرفهاي تئاتر کار کردهام. شهرت چيزي نيست که از آسمان با چتر روي دوش آدم فرود بيايد. البته به جز برخي موارد که براي عدهاي شهرت دفعي ايجاد ميشود، اما شهرت من دفعي نيست. براي آن سالهاي سال زحمت کشيدهام و صاحب ديد شدهام و نميتوان سالها زحمت و تلاش مرا زير سئوال برد.»او گفت: «در نمايشگاه قبلي هم اين نکته را گفتم که براي من جزئيات مهم است، چرا که کليات قرنهاست گفته ميشود. کليات زماني معني پيدا ميکند که به زندگي روزمره ما يعني همان جزئيات ترجمه شود. زندگي و تفکر را جزئيات ميسازند. من هم با برگزاري نمايشگاههايم مخاطب را به ديدن دوبارهي جزئيات دعوت ميکنم.»کيانيان در پاسخ به پرسشي درباره هدف نمايشگاهش توضيح داد: «هدف هيچ هنرمندي بيان يک مسئله اجتماعي نيست زيرا خلق اثر هنري خود يک هدف است. اين نگاه مخربي است که خلق اثر هنري را در خدمت چيز ديگري بدانيم چرا که هنر، هنر است و در خدمت چيز ديگري نيست.»نويسنده کتابهايي همچون «بازيگري» و «شعبده بازيگري» با اشاره به علاقهمندياش به حوزههاي گوناگون هنري يادآور شد: «وقتي کتاب مينويسم به معناي اين است که نويسنده هستم. وقتي عکس ميگيرم به معني اين است که عکاسم. بنابراين حضور من در اين عرصهها به معناي آن نيست که به اين عرصهها گريز زدهام. زماني که از تئاتر به سينما رفتم عدهاي به من گفتند تو از تئاتر آمدهاي. نميفهمم چرا بايد مدام عرصههاي مختلف هنري را با يکديگر مقايسه کنيم. هر پديده را بايد با خودش مقايسه کرد. وقتي در عرصه تجسمي کار ميکنم آن را بايد در همين عرصه مقايسه کرد نه با بازيگري.»نمايشگاه «قار سوم؛ اتفاق ميافتد» تا روز 15 آذرماه در گالري ماه مهر برپاست. همچنين رضا کيانيان اين روزها با دو عکس در نمايشگاه «گوش ونگوگ برش دوم» در گالري 10 هم حضور دارد.گروه هنر تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]