واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار شنبه 23 شهریور 1387 تعداد مشاهده : 184 نقشي شيرين و مثبت سالهاست در عرصه بازيگري مشغول به فعاليت است. اگرچه قصهنويسي را خيلي پيشتر شروع كرده است، اما به گفته خودش در بازيگري زودتر جواب گرفته است. بهاره رهنما بازيگري را از سينما آغاز كرده؛ اما در اين سالها حضورش در تلويزيون پررنگتر شده است. اگرچه در بيشتر كارهاي تلويزيونياش، نقش دخترهاي گيج و لوس را داشته است. رهنما 2 سال پيش در ماه رمضان سريال زيرزمين را روي آنتن شبكه 3 داشت كه گويا اين مجموعه نقطه عطفي براي او محسوب ميشود. با رهنما به بهانه بازي در نقش مهشيد در مامور بدرقه گفتگو كرديم. بهاره رهنما از آن بازيگراني است كه زماني خيلي پر كار ميشود و زماني اصلا خبري از او نيست. اين به همريختگي نشات گرفته از چيست؟ هيچ وقت اينگونه نبوده كه اصلا نباشم. چون سعي كردهام حداقل سالي يك كار را داشته باشم. منهاي يك فاصله 4 ساله كه بين اولين كارم، فيلم «افعي» با فيلم «عاشقانه» افتاد. وگرنه هميشه حضور دارم؛ چه در سينما و چه در تلويزيون. البته شايد اين به همريختگي از شرايط زندگيام در سالهاي اخير نشات گرفته است چون در 2 دانشگاه مشغول به تحصيل بودم و از طرفي وظيفه بزرگ كردن بچهام را هم داشتم. همه اينها باعث ميشد اين بينظمي در جريان حرفهام به وجود آيد. پيش از شروع مصاحبه گفتيد زماني از بازي در تلويزيون ميترسيديد، چرا؟ از زياد ديده شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن وحشت داشتم. چون تو در تلويزيون با ميليونها سليقه متفاوت روبهرو هستي و خيلي سخت ميتواني مخاطب را بشناسي، اما به مرور زمان و با كسب تجربههاي مختلف اين ترس در من از بين رفت. ولي من فكر ميكنم در سينما بيشتر از تلويزيون حضور داشتيد و اصلا تلويزيون دغدغه شما نبوده است؟ شايد چون فكر ميكردم سينما حرفهايتر از تلويزيون است. ضمن اين كه وقتي بازيگر به تلويزيون كوچ ميكند، پيشنهادهاي كمتري براي بازي در سينما خواهد داشت. كه اين خود يك ترس براي بازيگر محسوب ميشود. ولي حداقل اين ترس شامل حال شما نبوده. چون ظرف يكسال گذشته در 3 كار سينمايي حضور داشتيد؟ بله. سعي كردم تعادلي بين اين دو عرصه به وجود آورم و از طرفي هم شانس با من يار بوده است. البته ناگفته نماند همه اين مسائل را مديون بازي در سريال زيرزمين هستم. چرا زيرزمين؟ چون زيرزمين نقطه عطفي در كارهاي من بود. در واقع در اين كار جنبههاي ديگري از بازي من ديده شد، كه تا به حال ديده نشده بود و برايم يك برگ برنده بود. حتي ميتوانم اين ادعا را داشته باشم كه زيرزمين راههاي تازهاي براي بازيگري به من نشان داد كه مهمترين آن رسيدن به يك جنس متفاوت در بازيهايم بود. اين جنس و شيوه متفاوت چه بود؟ اين كه راحتتر بتوانم با مخاطبم ارتباط برقرار كنم. چرا بيشتر به سمت كارهاي طنز تلويزيون گرايش داشتهايد؟ چون سريالهاي طنز در مقايسه با كارهاي ديگر موفقتر بودهاند. اما در بيشتر اين سريالها نقش دخترهاي لوس و حتي گيج را داشتهايد؟ شايد. اما به نظرم گاهي سر به هوا بودن با كمهوشي اشتباه گرفته ميشود و ممكن است اين گيجي، در بعضي جاها سادگي به نظر بيايد. بههر حال لحظههاي مختلفي در زندگي همه ما وجود دارد. ممكن است يك آدم باهوش، در مواقعي به يك آدم كمهوش تبديل شود. به هر حال من اين خاكستري بودن را ميپسندم. خب اين مساله خيلي هم به نفع شما نيست. چون هم به عنوان يك دختر لوس و كمهوش بين مخاطبان تلويزيون شناخته ميشويد و هم سختتر در نقشهاي جدي پذيرفته ميشويد؟ حرف شما را قبول دارم البته اين اتفاق زماني ميافتد كه من در اينگونه نقشها به تكرار برسم. ضمن اينكه تلاش ميكنم نقشهاي نزديك به هم را متفاوت بازي كنم. در واقع نقشها را براي خودم تحليل ميكنم و آنها را ميشكافم. پس ميشود گفت بازي در اين نقشها خيلي هم برايتان دلچسب و با قضاوت مخاطبان تلويزيون كنار آمدهايد؟ بله. البته اين را هم بايد بگويم كه متاسفانه نويسندگان ما نقشها را براساس سليقه مخاطب مينويسند و كارگردانها هم كمتر اهل ريسك كردن هستند. و تا بازيگري در نقشي جواب ميدهد، ديگر پيشنهادهاي او براساس همان نقش موفق خواهد بود. خب فكر ميكنيد چرا اين مساله در نگاه نويسندگان و كارگردانهاي ما وجود دارد؟ چون آنها كمتر روانشناسي ميدانند و جسارت پذيرش ريسك را ندارند. خودتان چقدر ريسكپذيري داريد؟ خيلي زياد. اصولا من آدم غير قابل پيشبينياي هستم البته گاهي اوقات هم محتاط ميشوم. در انتخاب كدام نقشتان ريسك كرديد؟ در واقع چشمهايتان را بستيد و گفتيد باداباد؟ در مجموعه مرد هزار چهره اين اتفاق افتاد چون هم نقش نقش فانتزي بود و هم بازي مشكلي را ميطلبيد و اگر نقش بد از آب در ميآمد، كار زمين ميخورد؛ اما چون كار با آقاي مديري را دوست داشتم، اين ريسك را كردم. برويم سراغ مامور بدرقه و نقش مهشيد. از اين كار بگوييد. از طرف جواد رضويان به اين گروه معرفي شدم در ابتدا هر دو نقش را يعني هم افسانه و هم مهشيد را به من پيشنهاد كردند كه در نهايت خودم مهشيد را قبول كردم. چرا؟ بازي در نقش افسانه ميتوانست شما را از كليشه شدن نجات دهد؟ قبول دارم كه اگر افسانه را بازي ميكردم، بيشتر و بهتر پذيرفته ميشدم. اما چون دوست داشتم با سيروس گرجستاني بازي كنم، اين نقش را پذيرفتم نميخواستم اين فرصت را از دست بدهم. مگر سيروس گرجستاني چه ويژگي خاصي دارد؟ ايشان بسيار بازيگر همراه و نفس به نفسي هستند و انرژي خوبي را به بازيگر مقابلشان ميبخشند. قصه مامور بدرقه را چقدر دوست داشتيد؟ قصه جذاب و شيريني دارد و حتي ميتوانم بگويم 60 درصد موفقيت اين سريال را مديون قصه خوبش هستيم. ضمن اين كه طنز شريف و نجيبي هم دارد. منظورتان از طنز شريف چيست؟ اين كه به هر قيمتي مخاطب را به خنده وادار نميكند و در واقع او را سركار نميگذارد. فكر ميكنيد قصه به لحاظ شخصيتپردازي چقدر موفق بوده است؟ من قبلا اميرعباس پيام (نويسنده) را دراين حد نميشناختم و وقتي هم كار را خواندم، از آن خوشم آمد و رگههايي از طنز در آن ديدم ولي هر چه كار جلوتر ميرفت، با حساسيتهاي ايشان بيشتر آشنا شدم و ديدم چطور با ظرافت و دقيق روي هر كدام از شخصيتهاي قصه كار ميكند. از طرفي، چون محسن طنابنده خودش نويسنده است و آقاي عفيفه (تهيهكننده) هم با اين كار آشنايي دارند، روي همه شخصيتها تحليل ميشد. به هر حال اين همفكري حسن بزرگي است كه در اين كار وجود دارد و فكر ميكنم همين موضوع باعث بهتر شدن كار شود و به بهتر ديده شدن آن كمك كند. آيا توانستيد آن طور كه ميخواستيد مهشيد را به تصوير بكشيد؟ مهشيد در اين كار يك دختر شيرين و مثبت است و بشدت هم به پدرش وابسته است. در ابتدا سعي كرديم خصوصياتي را براي مهشيد بگذاريم كه متاسفانه كمتر در دخترهاي امروزي ديده ميشود. البته در كنار اينها، خصوصيات منفياي هم براي او در نظر گرفتيم. مثل اين كه عاشق رفتن به خارج يا بسيار دختر عجولي است اما با اين همه خصوصيت بارز او سادگياش است. حتي از جايي كه عاشق ميشود، به دليل سادگياي كه دارد، عشقش را يك جور خاص بيان ميكند كه جالب است. راستي فكر نميكنيد تفاوت سني مهشيد با مادرش بسيار كم و غيرقابل باور است؟ خير. چون در شرايط معمولي هم اين تفاوت سني وجود دارد البته در طول داستان به اين مساله اشاره ميشود كه مادر خانواده زود ازدواج كرده است. اما به هر حال فكر ميكنم در همين چند قسمت اين مساله براي مخاطب جا افتاده است و ميتوانم بگويم خانم مهين ترابي يكي از متفاوتترين مادرهايي بودند كه تا به حال تجربه كردهام بده و بستان خوبي با هم در طول كار داشتيم. كار با سعيد سلطاني چطور تجربهاي بود؟ آن هم به عنوان تجربه اول. كار با ايشان را دوست داشتم. سلطاني كارگرداني است كه اندازه طنز را خوب ميشناسد و بشدت آدم امين و محترمي است امنيت رواني براي بازيگر بسيار مهم است و روي كار او تاثير زيادي دارد كه خوشبختانه سعيد سلطاني بسيار خوب اين مساله را درك ميكند و از اين جهت كار با ايشان برايم جالب بود. و يك سوال كليشهاي. بازي در سريالهاي مناسبتي ويژگي خاصي دارد يا خير؟ براي من كه بسيار خاص است. باور كنيد حتي پولي هم كه بابت بازي در سريالهاي ماه رمضان ميگيرم، بركت خاصي دارد. در ايام ماه رمضان، فضاي معنوي بيشتر حس ميشود و همين كه تو ميتواني هر شب سر سفره افطار مردم باشي، خيلي قشنگ و دوستداشتني است. اميدوارم دعاي خير مردم بدرقه راهمان باشد و اين توفيق را پيدا كنيم كه هر سال سر سفرههاي افطارشان باشيم. به هر حال بازي در سريالهاي مناسبتي آن هم در ماه رمضان، انرژي خاصي را به من ميدهد و حس لطيفتري دارم. بين سريالهايي كه در حال پخش است كدام يك را ديديد و دوست داشتيد؟ كار رضا عطاران را ميبينم و آن را دوست دارم. به نظرم طنز جديد و بامزهاي دارد. ميدانم كه قصه هم مينويسيد. قصد نوشتن فيلمنامه را نداريد؟ نوشتن قصه را ترجيح ميدهم. البته بتازگي فيلمنامهاي نوشتم كه در مرحله ساخت قرار دارد، اما نوشتن قصه هم برايم جذابتر است و هم يك كار دلي است و از روي علاقه آن را انجام ميدهم. همسر پيمان قاسمخاني بودن، تاثيري هم روي نوشتههايتان دارد؟ قطعا بيتاثير نيست، اما من خودم از سال 70 به اين طرف داستانهاي مختلفي را نوشتهام وبراي چيزي كه نوشته ميشود، بيشتر از چيزي كه به تصوير كشيده ميشود ارزش قائل هستم. همه كارهاي بعدي تان چيست؟ قصد دارم 6 ماه بعدي سال را كمي آرامتر سپري كنم. دلم براي بازي در تئاتر تنگ شده است و به احتمال زياد از مهر ماه نمايشخواني را شروع خواهم كرد و اين كه ميخواهم به زودي رماني را كه مدتهاست دارم به آن فكر ميكنم، به نگارش دربياورم. دلمشغولي اين روزهاي تان چيست؟ سالهاست كه آدمها برايم به 2 دسته تقسيم شدهاند. اين كه يا هنرپيشه هستند يا نيستند. اين ديگر به درون آدمها برميگردد، اما اميدوارم اگر نقابي را هم به چهرهايمان ميزنيم، يك نقاب واقعي و دوستداشتني باشد و نه وسيلهاي براي گول زدن يكديگر. محبوبه رياستي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]