واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 28 مرداد 1387 تعداد مشاهده : 90 خبرگزاري فارس: سه تن از سينماگران ايراني در گفتوگو با فارس راهكارهاي پرداختن سينماي ايران را به فرهنگ مهدويت مورد بررسي قرار دادند. به گزارش خبرگزاري فارس، «محمدعلي باشهآهنگر» كارگردان فيلم «فرزند خاك» در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس، گفت: حديثي است كه ميگويد هر كسي امام زمان خود را نشناسد اگر بميرد به مرگ جاهليت مرده و اين رمز موفقيت ما در شناخت اين قضيه است. يعني به عبارتي ديگر اگر چنين باشدما در شناخت آقا امام زمان(عج) قصور كردهايم و هنوز او را نشناختهايم. * باشه آهنگر: براي پرداخت به فرهنگ مهدويت در سينما، بايد از نظر تكنيكي و پژوهشي قوي شويم وي افزود: شما ميدانيد كه در سينما - كه يكي از مهمترين رسانههاي غرب در حال حاضر است- مهمترين عنصر براي اينكه شما بتوانيد با مخاطب و تماشاگر ارتباط برقرار كنيد اين است كه بخواهيد مطلبي را انتقال بدهيد از پژوهش و تحقيق بي نصيب نباشد، ما اگر ميخواهيم در مورد امام زمان صحبت كنيم، اول بايد ايشان را بشناسيم. وقتي ما به اين معرفت رسيديم ، آن موقع اين موضوع كه ما از منتظران ورود و حضور او هستيم، خودبه خود درجهان بيني ما متبلور ميشود و چه بخواهيم و چه نخواهيم، ميتوانيم در مورد اين فرهنگ صحبت كنيم و آن را در تمام شئونات زندگيمان نصبالعين قرار دهيم. وي ادامه داد : فرهنگ آخرزماني به جز شيعه در مسيحت و در برخي از فرقههاي مذهبي هم وجود دارد كه در ما خيلي قويتر است ولي اين فرهنگ هم مثل همه چيز ما كه دچار غفلت و فراموشي شده، بيش از همه چيز مورد غفلت واقع شده است. باشهآهنگر گفت: مهمترين عنصري كه دراين زمينه ميتواند كمك كند اين است كه مراكز مربوط به فرهنگ مهدويت در حوزههاي علميه بيايند و اين فرهنگ را براي فيلمساز تبيين كنند چرا كه فيلمساز اگر قرار است دراين زمينه كار كند، خودش بايد در شناخت از اين قضيه، پر باشد و خودش بايد باور داشته باشد كه آخرالزمان هست و بايد چگونه به آن بپردازد. وي ادامه داد: مشكل ديگر از زيرساختهاي سينماي ما است كه موجب ميشود سينماي ما از ورود به مسائل ماورايي به هر شكل، از نظر ايجاد تصوير دچار مشكل باشد در حالي كه ميبينيم در كشورهايي كه از نظر صنعت و تكنولوژي سينما قوي هستند، چه فيلمهاي با عظمتي ميسازند و چگونه از تكنيك و جلوههاي ويژه استفاده ميكنند و گاه آن چيزي را كه وجود ندارد، بهوجود ميآورند. كارگردان «فرزند خاك» به فارس گفت: به جز تلاش در رهايي از اين غفلت فني و تكنيكي، من فكر ميكنم مهمترين چيزي كه در زمينه فرهنگ مهدويت ميتواند به داد هنر و سينماي ما برسد، ايجاد مراكز پژوهشي دراين زمينه است كه اگر اين اتفاق بيفتد، ما كاملا ميتوانيم در داستانهايمان از اين فرهنگ بهره ببريم. * شاه حسيني: باور فردي و حمايت عملي راهكار رسيدن به سينماي مهدوي است انسيه شاهحسيني در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس، گفت: اول از همه اعتقاد مطرح است. ميدانيد كه اساس سينما فيلمنامه است و فيلم، با فيلمنامه شروع ميشود. يعني براي عزيمت به ماورا و رسيدن به مقصد و معنا، نقطه شروع، فيلمنامه است بنابراين وقتي كه فيلمنامه نويس اين سفر را شروع ميكند، اگر به فلسفه انتظار يا هر مسئله ارزشي (خدايي، پيامبري، مذهبي و انساني ) اعتقاد داشته باشد، نيمي از راه را پيموده است. كافي است به آن حرفي كه ميزند، اعتقاد داشته باشد و آنگاه، ميتواند راه را درست برود. چرا؟چون براساس خصلتش حركت ميكند. وي اظهار داشت: اگر چنانچه تلويزيون را باز كنيد، ببينيد كه فلان مدير گفته كه مسئله مهدويت بايد وارد سينما شود و اگر كسي چنين كند، حمايت ميشود و در اين اوضاع و احوال، جشنواره بينالمللي مهدويت برگزار ميكنيم و به هنرمندان بگوئيم بشتابيد! و من هنرمند هم بدوم و بگويم كه اينجا تنورش داغتر است! به جايي نميرسيم چون امكان ندارد كه من چيزي را بنويسم كه با فطرتم در تضاد است چرا كه صرفا ديدهام يك جايي خبري هست و من هم رفتهام به اين جمع پيوستهام. اين يك فرآيند سفارشي است و من براي همين ميگويم، اعتقاد، اولين شرط در كار در زمينههاي مذهبي و خصوصا فرهنگ مهدويت است. يعني اگر اين مسئله اول؛ يعني باور و اعتقاد فيلمساز به آن چيزي كه ميگويد، درست باشد، فيلمساز خيلي راحت ميتواند به مسئله مهدويت هم نزديك شود. كارگردان «شببه خير فرمانده» گفت: دومين مسئلهاي كه اهميتش از مسئله اول، كمتر هم نيست توجه مسئولين محترم شعاردهنده است. يعني كساني كه ميگويند درمورد معنويت و مهدويت فيلم بسازيد. آنها اگر كساني باشند كه تا آخرين مرحله پاي حرف خودشان بايستند، كارشان مؤثر و سازنده است وگرنه اگر اينطور باشد كه بودجه بدهند، فيلم به مرحله توليد هم برسد، توليد هم بشود، يك بار هم درجشنواره فجر نمايش داده شود، هزار و يك جايزه هم به آن تعلق بگيرد، با حمايت به اين سو و آن سو هم برود، آن را به جشنواره ايتاليايي فيلمهاي مذهبي هم بفرستند اما موقع اكران هيچ سينماداري به خودش اجازه ندهد كه اين فيلم را پخش كند، اين حمايت فقط در حد شعار باقي ميماند. وي ادامه داد: صاحبان سينما هميشه فرياد مي كنند كه پرسنل ما بايد هميشه حقوقشان را بگيرند و صادقانه ميگويم كه حق هم دارند، بنابراين براي آن كه آنها هم راضي باشند و بتوانند آن فيلم خاص را هم نمايش دهند و ضرر نكنند، بهترين راه اين است كه مديريت سينما، يا آن كسي كه متولي فيلم سفارشي است، بگويد كه سينمادار عزيز، من صندليهايتان را ميخرم يا بليتهايتان را درمدارس يا ارتش و...ميفروشم تا اين فيلم فرهنگي را نشان دهيد و آنگاه كه صاحب فيلم ببيند اين كمك همه جانبه وجود دارد، آن وقت ميتوانيم ادعا كنيم كه ساخت فيلم در زمينه موضوع مهدويت، ممكن است. وي درمورد خوشبينياش نسبت به اين قضيه، گفت: اينجا سرزمين معجزهها است، يعني ما با معجزه زندگي ميكنيم و اميدواريم اين معجزه هم اتفاق بيفتد. * شيخطادي: فيلمسازي درباره مهدويت و انتظار با فرمول هاليوود غيرممكن است «پرويز شيخطادي» در گفتوگو با خبرنگار سينمايي فارس، گفت: اعتقادم بر اين است كه اگر ما بخواهيم به شكل هاليوودي و با همان فلسفه غرب بخواهيم در اين زمينه جلو برويم، چون آنها بيشتر قهرمان ميسازند و اصلا به ستاره سازي اعتقاد دارند و ما در سطح مديريت، ديدگاههايمان معمولا اعتقادي بر اين نيست كه ستارهسازي صورت بگيرد، به آنچه ميخواهيم دست نمييابيم. از سويي در شكل ديگر قضيه، اگر بخواهيم برپايه فلسفه شرق و فلسفه اسلامي و جلو برويم و فيلم بسازيم، بايد فاكتورها و اجزايش را بشناسيم و رعايت كنيم. يعني ما نياز نداريم كه حتما در يك فيلم، يك قهرمان را نشان بدهيم. يعني نياز نداريم و نبايد هم نشان دهيم، بلكه بيشتر به فرهنگش بپردازيم و بتوانيم با سينما، ويژگيهاي يك جامعه منتظر و مفهوم انتظار را معنا كنيم، برايش داستان تهيه كنيم و بعد بتوانيم بر اساس آن، فيلم و قصه بسازيم. وي ادامه داد: ما مادامي كه بخواهيم تصورمان براين باشد كه بخواهيم موجودي را مثل موجودات ترسيم شده در فيلمهاي اروپايي و آمريكايي با آن فلسفه و فرهنگ طراحي كنيم، به جايي نميرسيم چون آن نگاه در فلسفه ما جواب نميدهد، ضمن اين كه موانع خودش را هم دارد. وي گفت: چيزي كه ميتوانيم در اين زمينه مطرح كنيم، فقط بحث ويژگيهاي انتظار و حكومت منتظر را معني كنيم و براساس آن داستان بنويسيم و الي آخر. كارگردان فيلمهاي «پشت پرده مه» و «سينه سرخ» به فارس گفت: ما بايد در اين زمينه به كليه فاكتورها توجه كنيم. موعود ما نجات دهنده فردي نيست يعني تعريفي كه ما از موعود و منجي و نجات بخش داريم، متكي بر مردم و متكي برفرهنگ، شعور و درجات فكري، فرهنگي، علمي، اعتقادي و ايماني مردم است. وي اظهار داشت: چننين موعودي تعريفش خيلي فرق ميكند با اسطورههايي هاليوودي چون آن الگوها متكي بر باورهاي مردمي نيستند و متكي برشخص يا يك ستاره يا يك قهرمان فردياند. اين كارگردان گفت: اگر قرار است كار روي فرهنگ مهدويت در سينماي ايران جا نهادينه شود و مثل تصميمات و شعارهاي ديگر، فصلي و زودگذر نباشد، بايد كار ريشهاي در اين زمينه صورت گيرد و نبايد با اين مسأله بزرگ، با سادهانگاري و نگاه شعاري برخورد كرد. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 479]