پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851636419
«حريم»
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«حريم» چند توريست خارجي در يک منطقهي جنگلي شمال ايران ناپديد ميشوند پس از جستجوي بسيار تنها دو تن از آنها پيدا ميشوند. اولي به شکل مرموزي کشته شده و ديگري به علت قطع پا از ناحيه زانو در بيمارستاني بستري شده است. مامور زبدهاي به نام محبي (حميد فرخنژاد) براي بررسي بيش تر و حل معما از پايتخت به منطقه اعزام ميشود. محبي به دليل از دست دادن همسر حاملهاش (شيرين بينا) در سانحهي رانندگي شرايط روحي مساعدي ندارد و خود را خانهنشين کرده ولي با اصرار مسئولان بالاتر رسيدگي به پرونده را ميپذيرد. در چالوس محبي به اتفاق يکي از افسران محلي به نام اسماعيلي (عنايت شفيعي) که مسئول پيگيري پرونده در منطقه بوده است بررسيهاي خود را آغاز ميکند. پزشکان نميتوانند دليل اصلي مرگ را تشخيص دهند و اين گونه به نظر ميرسد که هيچ پاسخ منطقي براي مرگ اين مرد وجود ندارد. فرد مجروح هم هنوز درحالت شديد شوک و بيهوشي به سر ميبرد و گرفتن اطلاعات از او ميسر نيست. در بازديد از هتل محل اقامت و خودروي خارجيها تعداد کتابهاي چاپي قديمي ودست نويسهاي حاوي مطالبي اسرارآميز پيدا ميشود که نشان ميدهد آنها گردشگر معمولي نبودهاند بلکه در پي کشف چيزي خاص بودهاند. محبي همچنين در مييابد که آنها از يک راهنماي محلي به نام دانشور استفاده کردهاند. در پرس وجو از دانشور در مييابد که او خارجيها را به نزديک يکي از روستاهاي دور افتاده در ميان جنگل برده؛ روستايي که بر اساس باور مردم بومي وضعيت عادي ندارد و ازقديم قصههاي عجيبي دربارهي آنجا و ساکنانش در منطقه گفته ميشود. حتي بعضي آن جا را از قديم محل تجمع ارواح ميدانند و معتقدند کسي نبايد به حريم آنها تجاوز کند. دانشور تاکيد ميکند که هشدار لازم را براي نزديک نشدن به آن جا به خارجيها داده ولي آنها توجه نکرده و بدون همراهي او وارد منطقهي حريم شدهاند. حالا محبي دنبال پاسخ اين سئوال است که دليل اصلي مسافرت خارجيها به ايران چه بوده است؟ او به همراهي اسماعيلي و دانشور به روستا ميروند و ساکنان برخوردهاي عجيب و نامتعارفي با آنها دارند. در اين ميان پيرمردي که به نظر کدخداي ده است به محبي ميگويد سالها پيش هم گروهي خارجي با نيتي شوم به اين محل آمده و همگي جان خود را از دست دادهاند. در اين ميان همه چيز رو به عقب دارد. افراد در ده ناپديد ميشوند و هر چه محبي به دنبال آنها ميگردد هيچ کس را پيدا نميکند. محبي در کابوس و هوشياري نشانههايي ميبيند که نشان از چيزهاي ديگري دارد و کم کم اين حس برايش ايجاد ميشود که گويا بين زندگي خود و ماجرايي که درگيرش شده پيوندهايي وجود دارد. ادامهي جستجوي محبي و همراهان در جنگل منتهي به کشف جسد يکي ديگر از خارجيها در وضعي عجيب ميشود. آزمايشها روي اين جنازه هم دليل مرگ را مشخص نميکند. محبي و اسماعيلي براي تحقق بيشتر به روستا بر ميگردند ولي هيچ کس درون روستا نيست و متروک به نظر ميرسد. محبي که اکنون علاوه بر معمايي که درگير آن شده مدام با کابوسهايي در خواب و بيداري نيز روبهرو ميشود، با بررسي نشانهها کمکم به راز خارجيها پي ميبرد. مدارک و کتابها را نشان ميدهد که خارجيها بر اساس اسناد پيشينيان به وجود غاري عجيب در ايران آگاه شدهاند و براي ربودن لوحي مدفون در آن به اين منطقه آمدهاند، لوحي که گويا در غار است حاوي رمزي است که گشودن آن بر انسانها مجاز نيست. اکنون علاوه بر ماموريت پليسي، نيرويي ديگر محبي را سمت حريم و غار موجود در آن ميکشد. محبي بار ديگر به هتل محل اقامت خارجيها ميرود. اتاق را زير و رو ميکند و درون يخچال قسمتي از لوح را مييابد. از قرار معلوم اين قسمت لوح مربوط به بازماندهي يک گروه انگليسي بوده که سالها پيش به اين منطقه آمده و فقط توانستهاند قسمتي از لوح را با خود ببرند. معلوم ميشود که خارجيها اکنون با به دست آوردن بخشي از لوح به نيت پيدا کردن بقيهي آن به منطقه آمده بودهاند. از سوي ديگر اسماعيلي و دو تن ديگر در منطقه ناپديد ميشوند و محبي اين بار مجبور به جستجو براي يافتن همکارانش ميشود. در جريان اين جستجو بالاي سر اسماعيلي در حال مرگ به راز پيچيدهي معماي زندگي و ماموريت اصلي خويش پي ميبرد. تقدير او اين بوده که موجودات پاسدار حريم را در حفظ گنجينهي غار و بازگرداندن دو قسمت ربوده شدهي لوح ياري دهد. چون او خود فرزند همين مکان است، توسط انگليسيها از موطنش جدا شده و مرگ همسر و فرزندش هم به دليل وضع خود محبي و ارتباطش با منطقهي حريم است؛ طبق اسناد و دست نوشتهها، فرزند انسان و ساکنان حريم نبايد به دنيا بيايد چون موجودي شيطاني خواهد بود. $تحليل: در فيلمهاي ژانر وحشت عامل ترس - مادي و يا غير مادي - يکي از عوامل پيش برنده داستان و روايت است. از آنجا که هر روايتي ميبايست داراي منطقي صحيح در حوادث اصلي و فرعي به گونه علت و معمولي باشد؛ لازم است که انگيزه اعمال و رفتارها پيش از عمل تعريف شده و مشخص گردد. خواه اين تعريف براي تماشاگر باز شده باشد و خواه به صورت بخش پنهان کوه يخ در زير آب از چشم تماشاگر عادي پنهان باشد. در فيلم حريم، نه انگيزهها و نه علتها - در اصل ماجرا - مشخص نيست. و اين مشکل اساسي داستان است به گونهاي که ميتوان گفت حريم داستان منسجم و درستي ندارد و کلاژي از چند واقعه است که در کنار يکديگر چيده و مونتاژ شدهاند. به عنوان مثال انگيزه عامل ترس چيست؟ چرا افراد را ميکشد؟ به چه علتي؟ چرا بيگناهاني نظير افسران آگاهي همراه با افسر تحقيق بايد مجازات شوند؟ چرا اين مجازات مرگ است؟ چرا بايد اين بلاها بر سر قهرمان داستان بيايد؟ چرا مخاطب بايد بترسد و خود قهرمان داستان در بيخبري باشد؟ هيچ پاسخي براي اين سئوالات وجود ندارد جز اينکه نبايد به محدودهاي خاص وارد شود؟ محدودهاي که ارواح در آن سلطنت مطلق و خودکامه دارند و از هرگونه پاسخگويي معافند. خداوند نيز در اين محدوده حاضر نيست و آنها را به دور تسلسلي که پاياني جز مرگ براي افسران آگاهي ندارد رها کرده است. نوعي تقديرگرايي پوچ و پوک که در مسيحيت منحرف شده به چشم ميآيد، گليم بخت کسي را که بافتند سياه - به آب زمزم و کوثر سپيد نتوان کرد! پس تلاش بشر و عقل و تواني که خداوند به او داده است به چه کار ميآيد؟ پوچي در اين خانه را زده است؟ هيچ پاسخي نيست تنها يک دليل وجود دارد و آن اين است که نبايد وارد اين محدوده شد؟ به کدام قانون طبيعت و يا عقل و ... چرا نبايد وارد شد؟! براي اينکه نبايد وارد شد؟ پاسخ هم در يک دول تسلسل ميافتد. فيلم در برخي از صحنهها موضوعي را مطرح ميکند که بعدها يا پيگيري نميشود و يا در پرده ابهام باقي ميماند. به عنوان مثال محدوده اي که تلفنهاي همراه يا بي سيم آنتن نميدهد. اين موضوع به آساني رها ميشود و هيچ اثري در پيش برد داستان و ماجرا ندارد. چرا کارگردان چنين موقعيتي را در فيلم قرار داده است و به چه نتايجي دست مييابد. در برخي از صحنهها تماشاگر از قهرمان فيلم اطلاع بيشتري دارد لذا ذهن و فکر تماشاگر همسو با محبي قهرمان داستان نيست. اين تفاوت در داشتن اطلاعات است که ميتواند پايان ماجرا را رقم بزند وحتي جذابيت و همسويي تماشاگر را افزايش يا کاهش دهد. اگر کمبود اطلاعات از سوي مخاطب باشد موجب پويايي و جذابيت موضوع و در اينگونه ژانر موجب افزايش ترس ميگردد و اگر اين کمبود از سوي قهرمان داستان باشد موجب دلسوزي براي اوست. خصوصاً که شخصيت محبي پس از مرگ همسرش به نوعي مسخ شده و انفعالي است او از روي بيميلي واکراه حرکت کرده است. چرا که پا در راهي ميگذارد که سرانجام آنرا نميداند. از سوي ديگر معلوم نيست که گره کار در کجا ميتواند باز شود و به چه روشي، نوعي ابهام در کار است که هيچ منطقي در پي آن نيست، آيا بين ارواح و اشياء باستاني ارتباطي وجود دارد؟! اين ارتباط تا چه حدي است آيا اين تعلق خاطر به حدي است که همه افراد را به دار مکافات بياويزند.؟! اگر ارواح يا عامل وحشت اين توان را دارند که افراد را با آن وضع فجيع به قتل برسانند وحتي ميتوانند در خارج از محدوده خود حضور پيدا کنند - به عنوان مثال صحنه آينه در دستشويي - چرا تکه ربوده شده از لوح را از درون يخچال بر نداشتند تا موضوع فيصله پيدا کند و همه چيزختم به خير شود؟! از سوي ديگر هرگز مشخص نميشود که اين ارواح با چه روشي افراد متجاوز را ميکشند؟ از سوي ديگر صحنههاي تقليدي - که در کلبه فيلم ديگر اين ژانر نيز ديده ميشد- آويزان کردن از درخت يا بستن به درخت - تقليدي ناشيانه از آثار غربي اين گونهي سينمايي است که هيچ منطق درستي ندارد. معادلات بسياري نيز در طول فيلم مطرح ميشود؛ که در انتها فقط تعدادي از آنها گرهگشايي ميشود. در حريم حرکتهاي دوربين بدور از توجيه و منطق است و تنها به عنوان يک تکنيک بکار گرفته شده و تکرار بيش از حد آن از ارزش کار کاسته است. گويي همواره کسي يا روحي در حال مراقبت و تعقيب ماجراست. اين موضوع هنگامي که نتيجهاي در برداشته باشد و يا با منطقي قابل قبول انجام شود تنها براي زمانهايي محدود قابل قبول است اما اگر به صورت امري هميشگي درآيد هم لطف خود را از دست ميدهد و هم منطق و باور خود را. تکرار بيمنطق حرکت دوربين روي دست موجب شده است حتي در آنجا که حرکت دوربين از پشت شاخههاي درخت داراي منطق نيز هست. تاثير خود را از دست بدهد. از سوي ديگر نور پردازي که ميتوانست در اين صحنهها در کمک به اهداف فيلم بکار گرفته شود کاربرد موثري نداشته است. در حريم نيز چون ساير فيلمهاي ژانر وحشت و خشونت کارگردان سعي نموده است از دو عامل ايجاد دلهره بيشترين بهرهبرداري را به نفع ايجاد ترس و دلهره در تماشاگر بنمايد. مورد اول حرکتهاي ناگهاني عامل وحشت باشد، روح باشد يا هرعامل طبيعي يا غيرطبيعي ديگر مورد دوم استفاده از افکتهاي صوتي و موسيقايي براي ايجاد پيش زمينه و انتظار تماشاگر براي اتفاقي قريبالوقوع يا درحال انجام است. حريم به اين دو عامل بسيار وابسته است. موسيقي در تمام طول فيلم به شدت و حرارت تماشاگران را همراهي ميکند و در بسياري از صحنهها اتفاقي نيز رخ نميدهد اما موسيقي همچنان ادامه دارد. اين موضوع موجب بياعتمادي رواني تماشاگران به اين ابزار کارآمد توليد دلهره و وحشت ميگردد. اما حرکتهاي ناگهاني عامل وحشت از جلوي دوربين در بسياري از موارد در هدف خود- ترساندن مخاطب- موفق بوده است گرچه در آن لحظه کسي فکر نميکند که منطق حضور عامل وحشت در اين صحنه چيست و به چه علتي است؟!شوک هاي مقطعي ولي مستمر از اصول ايجاد دلهره و نگه داشتن تماشاگر در اضطراب رواني و نگراني از وقوع پيش آمدي ناگهاني است. اين شوکها ميبايست در روند حرکت فيلم و بيان ماجرا و يا ايجاد تعليقها جايگاه داشته و روايت را پشتيباني کنند. اما ايجاد جايگاه و موضوعيت براي اين موارد زماني است که شکلگيري اين دسته از شوکها با ذهنيت قهرمان نسبت به خطر منطبق باشد والا کاربرد کليشهاي آن اثر ماندگاري براي پيگيري ماجرا نخواهد داشت. در حريم اين موضوع به درستي شکل نگرفته است و القاء اين شوکها به زور اثرات ناگهاني موسيقي و حضور عامل وحشت يا ارواح در صحنه است. شما اگر در شرايط عادي و معمولي هم که باشيد، حتي در خيابان، اگر صداي غيرمنتظره و بلندي را بشنويد شوکه ميشويد. چه رسد به فضاي تاريک تالار سينما. با آن همه پيش فرضهاي رواني و ذهني. اين سادهترين، پيش پا افتادهترين و غيرمنطقيترين روشي است که با توسل به آن ميتوان مردم را ترساند. متاسفانه در حريم روال منطقي، درست و هوشمندي براي علت وجودي شوکها و ضربههاي روحي به تماشاگر وجود نداشت. حداقل اگر بناست تماشاگران را زير ضربه تازيانه شلاقهاي رواني مستمر قرار دهيم بايد دليلي منطقي هم بر آن ارائه نمائيم! و اين از اشکالات اساسي حريم است. موضوع حريم که محور فيلمنامه و ماجراي فيلم را شکل ميدهد فاقد اعتبارعلمي و نظري است! نه در عمل از چنين موضوعي نشاني است و نه حتي در داستانهاي قديمي ما سابقه و جايگاهي داشته است که مردگان و ارواح به جنگ کورکورانه با زندگان بيايند! مردگان حريم امنيتي براي خود قائل نيستند. چرا که دنياي مردگان و زندگان از هم جداست و تداخلي با يکديگر ندارد. ما مجاز نيستيم که تماشاگران را به دنبال تخيلاتي وارداتي بکشانيم که نه واقعيت دارد و نه با فرهنگ و دين ما همخواني! راستي چرا و چگونه در چنين فضايي وارد ميشويم که تخيلاتي نه برپايه حقيقت يا واقعيت و نه حتي بر پايه امکان پذيري وقوع، دغدغه خاطر افرادي ميشود که بخشي از جامعه و تماشاگران سينماي ما را نيز با خود همراه کنند. پيام فيلم در يک جمله خلاصه ميشود «سرنوشت همه را خداوند از قبل نوشته است و هر کس براي کاري و يا ماموريتي به دنيا آمده است!» پيامي که توسط زن کولي داده ميشود که حاکي از نوعي تقديرگرايي و جبر است و فرشتهاي که سرنوشت مقدر را جاري ميسازد. آنچه از عرفان غربي خصوصاً از نوعي کوليها بر جاي مانده است. همچنانکه پيامبر اين پيام زني کولي است که سرنوشت افراد را از کف دستشان و نه کوشش و رفتار و عزمشان ميسنجد! تفکري که با انديشههاي اسلام اصيل در تضاد و يا به نوعي در تخالف است. ما به هيچ وجه معتقد به يکطرفه بودن تمامي ماجراهاي زندگي خويش از جانب خداوند نيستيم. چرا که در اين صورت اختيار، مسئوليت و پاسخگويي از انسان مرتفع و شان انساني انسان در حد حيوانات بيعقل و بياختيار و در حد غريزه - آن چيزي که هدف تفکر غربي در غايات و ارتقاء تکنولوژي در نشانه روي به سوي آن است - تنزل مييافت. بخشهايي از زندگي ما از پيش و بر اساس رحمت الهي تبيين شده و تقدير گشته است. از اين جمله است تولد و آنچه بدان مرتبط ميشود و اجل مسمي - حتمي - و امور مرتبط با آن. اما خداوندي که اين دو را بر پايه لطف خود قرار داده و تقدير کرده است بسياري از امور را حتي اجل و مرگ معلق را به عزم، کار و انديشه و رفتار ما با خود و ديگران محول کرده است و از همين روست که سرنوشت انسان حاصل تلاش و معرفت در پناه ايمان به خدا و توکل به او ميشود. و از همين جاست که معيار خداوند در انتخاب برگزيدگانش عزم آنها به شمار ميآيد، چرا که پنج تن از برگزيدگان خداوند از آدم تا انتهاي خلقت با صفت عزم وهمت از ديگران متمايز ميشوند و خداوند ايشان را پيامبران اولوالعزم ميخواند. متاسفانه پيش از تاملهاي کارشناسانه فيلمهايي ساخته و شعارهايي انتخاب و بر سر زبانها ميافتد که اگر نگوئيم از ريشه و اساس با فرهنگ اسلامي در تضاد است حداقل در تخالف است. از سوي ديگر فرمتها و ژانرهاي انتخاب شده نيز با تفکرات بنيادين جامعه ما همخواني ندارد. از موضوعاتي مهم ديگر در اين فيلم نشر خرافات و بيهودهگوييهايي است که به هيچ وجه جايگاه علمي و سابقه عملي ندارد. از اين موارد ازدواج ارواح با مردم است، و طبق اسناد ودستهنوشتههايي که بدست آمده است !! بخوانيد سند سازي براي خرافات - فرزند انسان و ساکنان حريم نبايد به دنيا بيايد چون موجودي شيطاني خواهد بود!! به عبارت ديگر مشخصه شيطان رفتار او نيست بلکه ازدواج روح با انسان است!! و يا در جاي ديگر مطرح ميشود که «مرگ همسر و فرزندش هم به دليل وضع خود محبي و ارتباطش با منطقهي حريم است»و هيچکس نيز تا به حال سئوال نکرده است که چرا؟! چه ارتباطي بين زندگي همسر محبي و منطقه وجود دارد؟ آيا زندگي انسانها بند به قوانين ارواح است؟ ارواح اگر چنين قدرتي داشتند نميمردند و جلوي مرگ خود را ميگرفتند. از سوي ديگر نقش خدا در اين داستان چيست؟! خدا غايب بزرگ اين داستان است. دنيايي که خداوند هيچ نقشي در آن ندارد و نه زندگي که حتي مرگ نيز در دست او نيست. البته نويسنده و کارگردان به ريشههاي ژانر وحشت کاملاً وفادار ماندهاند چرا که ژانر وحشت در بستر فضاي ارزشهاي غيرالهي است که شکل و نضج ميگيرد. آيا وقت آن نرسيده است که تاملها را به جد گيريم؟ اينک اين سئوال جدي - که کسي بدان پاسخ نداده است - همچنان باقي است! ساخت فيلمهاي ژانر وحشت با چه انگيزهاي صورت ميگيرد آيا هدف نشر خرافات مدرن است؟! آيا هدف نشان دادن ناچاره بودن انسانها در مقابل فضاي جبر گونهاي است که بر زندگي و تولد و مرگ انسانها سايه افکنده است؟! آيا هدف ترساندن مردم است. ترس از چه؟ از دشمني که به کمين آنهاست يا از خطري موهوم که زائيده تفکرات غربي و کپي نگاه آنهاست؟ اصولاً فيلمهاي هارور ترس پايهاند و براي ترساندن مردم در جامعهاي که ترس بنيان است ساخته ميشوند. اين موضوع دقيقاً در مقابله با فرهنگ اسلامي است! چرا که نااميدي در شرع مقدس اسلام از بزرگترين گناهان کبيره است. گرچه خوف و حزن دو مساله نگران کننده در طول تاريخ بشر بوده است. اما هيچگاه خداوند انسان را تنها و بيياور رها نکرده است و براي نجات از دل نگرانيها و اندوههايش او را به تبعيت از هدايت پيامبران خوانده است که در پناه آن ترس و دلهره به امنيت و آسايش مبدل ميگردد. تفاوت ماهوي در نوع نگاه شرق و غرب به نتايجي عملي ميرسد که از آن جمله است ژانر وحشت، نظر به پايان جهاني غرب و ... که نهايت آن ليبراليسم و سرمايهداري است. در مقابل اين انديشه نگاه آرماني و مدينه فاضله، موعودگرايي و تلاش براي برپايي و زمينه سازي مصلح کل و موعود اديان است که جهان را برگونهاي که مورد رضايت خداوند «سلام »است ميسازد وجامعهاي را بنيان مينهد که سراسر امنيت وآرامش و تعالي است. لذا اينجاست که حتي عرفان هاي از نوع غربي که حاصل تفکر غرب است براي نجات خود راه به غارها ميبرند، چيزي که تا از جنس ارواح خبيث نشوي و يا با آنان کنارنيايي و آنان را نپذيري بدان راه نخواهي يافت - آنچنانکه امروز در جهان سياست نيز چنين است» لن ترضي عنک اليهود و لاالنصاري ...»، يهود و نصارا هرگز از تو راضي نخواهند شد مگر آنکه از ايشان پيروي نمايي ... همچنان که در صحنه نهايي فيلم محبي پس از اينکه در مييابد همسرش در سلک اين ارواح درآمده است اجازه ورود به غار را مييابد. سير و سلوکي اديپ گونه، و حال سئوال اين است که وظيفه روشنفکران در پايش، پيرايش و آرايش افکار و انگيزههاي جامعه در چيست؟ چه کسي گفته است که در شرايطي فعلي که مردم با مشکلات فراوان دست به گريبانند وظيفه روشنفکر هنرمند به آشوب کشاندن ذهنيات و امنيت رواني و فکري جامعه است؟ اين بايدها و نبايدها، خطوط سبز و يا قرمزکاري از کجا تعريف و در چه مسندي تصويب شده است؟! و اگر انگيزه دست اندرکاران توليد نگاه به گيشه بوده است که صد افسوس! به چه قيمتي! تيغ تيز کشيدن بر مردم همچنان که هيچکاک معتقد بود تا آنجايي که ممکن است بايد اسباب زجر کشيدن تماشاگران را فراهم آورد!؟ و اگر نگاهمان را گيشه پر کرده است موضوعات بسيار ديگري هم بود که قابليت به تصوير درآمدن را داشت و ما از ديدن آنها ناتوان بوديم؟ آيا ما به راستي کاروان اخلاق و فرهنگ جامعه را راهبري مينمائيم. اين سئوالي است که از کارگردان و تهيه کننده تا مسئولين تصميمگير در قبال آن مسئولند و بايد پاسخگو باشند! قبل از انقلاب اسلامي حاکميت مطلق در دست سينماي فارسي بود. تا چندي پس از انقلاب نيز صداي خزيدن فيلم فارسي را ميشنيديم، مگر فيلم فارسي مشخصه اصلي ديگري جز مخاطب قرار دادن غرايز پست را داشت؟!و امروز آيا ژانر وحشت جز با غرايز تماشاگر سروکار دارد؟ چيزي که فرهنگ غرب تمامي توجه خود را معطوف به آن نموده است و سخن ديگر اينکه امروز اين بر عهده سياستگذاران فرهنگي و هنرمندان درد آشناست که با درک شرايط و زيرساختهاي فکري و عقيدتي شرق و غرب، بايدها و نبايدهاي اين گونه سينمايي را - آنچنان که امنيت اخلاقي و رواني جامعه تضمين گردد - تعريف نمايند. منبع: سي نما رسانه،شماره414/س
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
گزارش خبري مهر/بخش ديگري از حريم قلعه فلك الافلاك آزاد شد خرم آباد - خبرگزاري مهر: به منظور آزادسازي حريم قلعه فلك الافلاك كانون اصلاح و تربيت خرم آباد تخليه و ...
شكايت قضايي عليه غاصبان حريم پل لشكر شوشتر سرويس شهرستانها: مديركل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري خوزستان از اقدام قضايي و شكايت عليه ...
ثبت حريم ميراثي گرانترين خانه جهان مدتي پيش حريم ميراثي موزه مقدم كه از آن به عنوان گرانترين خانه جهان ياد ميشود، توسط يك ساختمان مسكوني 6 طبقه به خطر افتاده ...
حد بستر و حريم 415 كيلومتر از بازه هاي مخاطره آميز رودخانه هاي هرمزگان تعيين شد-جعفر زيرراهي روز پنج شنبه در مصاحبه با خبرنگار ايرنا اظهار داشت: دو هزار و 280 ...
حريم خصوصي در دنياي جديد-همانطور که در محل کار ويا خانه نشسته ايد و يا رانندگي مي کنيد امواج مختلف شما را محاصره کرده است . به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي ...
فيلمبرداري «حريم» به پايان رسيد-با حضور «حميدفرخنژاد» در آخرين پلان فيلم؛ خبرگزاري فارس: فيلمبرداري آخرين پلان «حريم» به كارگرداني رضا خطيبيسرابي ...
نقض حريم هوايي ونزوئلا از سوي آمريكا/اعتراض شديد كاراكاس به واشنگتن در پي نقض حريم هوايي ونزوئلا از سوي آمريكا، ونزوئلا با احضار سفير آمريكا در كاراكاس، ...
حريم منطقه 4 به فضاي تفريحي شهروندان تبديل مي شود خبرگزاري آريا- مدير كل حريم شهرداري تهران در گردهمايي صيانت از حريم شمال شرق تهران كه با حضور روحانيون و ...
رئيس شوراي شهر تهران : تهران حريم دار مي شود رئيس شوراي شهر تهران با هشدار نسبت به بروز بحران آب طي دو سال آينده در استان تهران در پي رشد بي رويه جمعيت در حريم ...
تعيين حريم ۱۵ اثر تاريخى در استان ايلام رئيس سازمان ميراث فرهنگى، صنايع دستى و گردشگرى استان ايلام از تعيين حريم ۱۵ اثر تاريخى در اين استان خبر داد.
-