تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى جبرئيل با وحى به نزدم مى‏آمد، نخستين چيزى كه به من القا مى‏كرد، بسم اللّه‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820839923




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شهر دروازه هاي کهن


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 شهر دروازه هاي کهن
شهر دروازه هاي کهن نويسنده: دکتر سيد سعيد الدين سجادي شرح و مطالب در موقعيت محلات و دروازه هاي کهن اصفهان از قرن ششم هجري در عصر سلجوقيه يا سلاجقه و بعد صفويان در نوشته هاي «نصف جهان في تعريف الاصفهان» محمد مهدي بن محمد رضا اصفهاني و ابنيه و عمارات و تکايا و بقاء مرحوم علامه استاد جلال الدين همايي و کتاب اصفهان مير سيد علي جناب و گنجينه آثار تاريخي اصفهان محقق معاصر استاد دکتر لطف الله هنرفر و اشاره به فهرست آنها در کتاب «شيخ بهايي در آيينه عشق مرکز انتشارات حوزه علميه قم» مبتني بر وجود چهار دروازه ، يهوديه – طبريه – خور ، دروازه مرو و خراسان) و الفيس يا اسفيج به طرف وادي زاينده رود و فارس با ساختار محلات شش گانه به شرح زير : 1- محله لنبان و قينان و سه پله در منطقه جنوب غربي با سمت و سوي ماربين و ماربانان و مناطق سردسيري تيران و کرون و فريدن يعني سرچشمه زاينده رود که شاهرگ اصلي و اقتصادي اين شهر باستاني و عامل حيات و سرافرازي تاريخي آن محسوب مي گردد. 2- محلات خواجو و باغ کاران در ناحيه جنوب شرقي3- محلات کران و سيد احمديان در ناحيه شرقي با نگاه به مناطق شرقي فلات ايران 4- چلمان با سنبلان و محدوده امامزاده درب امام در منطقه مرکزي غربي 5- در دشت يا بابلدشت در محدوده شمال شرقي با نگاه به دشت حاصلخيز برخوار از نظر اقتصادي – سياسي - نظامي 6- يهوديه يا جويباره ، در شمال شرقي که قدمت آن به عصر کوچ يهوديان از بابل به اصفهان در زمان حکومت کوروش هخامنشي و ساحت يهوديه به فرمان شوشاندخت يا همسر يهودي يزدگرد اول ساساني در سال هاي 400 تا 420 قبل از ميلاد که بعدها با تحولات و تغييرات و افزايش جمعيت در مقاطع مختلف تاريخي به صورت گسترش محلات جديد شهري و بوجود آمدن محلات چهل گانه و دروازه هاي چهارده گانه جهت تامين ارتباطات و امنيت و رفع نيازهاي حکومتي به شرح ذيل گرديده است . 1- دروازه مارنان يا ماربانان در سمت جنوب به طرف برزرود جي و دستگرد خيار و گار حمام مناطق لنجانات و النجانات و مناطق ترک نشين آيدو غميش که به مفهوم ترکي (ماه زاينده رود يا ماه دينار ) تلقي مي گردد. 2- دروازه لنبان قينان و سه پله مربوط به نواحي مرزي ناجوان – علي آباد – نصرآباد – ميرزا طاهر به طرف آتشگاه و آتشکده شهر ارودشير ماربين و نجف آباد 3- دروازه اليادران (آريادران) از سمت شمال غرب و در ارتباط با مناطق جاوان- کودجان از مناطق باغ نو – صارميه فعلي و جوي شاه و کهندژ به طرف ماربين و نجف آباد.4- دروازه جوزدان از مناطق درب کوشک محله نوي جوزدان – در باغ شاه – باغ شاه – برزان و آفاران به طرف رهنان و ماربين و نجف آباد.5- دروازه بيدآباد در مناطق شمال غرب و شامل باغ قره کيا- باغ همايون – بيدآباد – شيخ بيدآباد - پاچنار – باغات ولورگ بيدآباد – دستگرد مورچا – درب کوشک- دروازه نو- پشت بارو – علي قلي آقا- آب بخشان- مورنان و خوابجون به سمت مناطق علويجه و دهق و نجف آباد و عراق عجم6- دروازه چهارسوق و مستهلک و قبرستان بني فاطمه محله نو – قزلباش باغ جنت عباس آباد و تبريزي ها از سمت غرب به طرف مناطق تيران و کرون و کردهاي سفلي و عليا و دشت هاي سردسيري فريدن.7 – دروازه دردشت يا بابلدشت و سرقبرآقا در ناحيه شمال شرقي در مسير مهر آباد و شمس آباد تيران و آهنگران به طرف حاجي آباد مورچه خورت – جوشقان قالي – کاشان و قم و ري با مبداء کاروان سرايي به نام گارمورچا که امروز اثري از آن بر جاي نبوده و لذا بايد در حفظ نام و تاريخ و محل آن دقت و کوشش بيشتري را به انجام رسانيد. 8- دروازه طوقچي که در واژه و مفهوم ترکي آن مربوط به باغ هاي پرورش طيور و مسووليت مسوولان مطبخ سلطنتي و وجود محلات جروان يا جيران – باغ سهيل و باغ پرندگان شکاري ، باغ قوشخانه به سمت مناطق سواران و سودان جي و ارزنان و دارک اردشير زينبيه فعلي به طرف منطقه برخوار و اردستان و نايين و يزد از مناطق مهم تجاري و علمي شهر اصفهان نظر محلات جماله کاله – تل عاشقان نيم آورد- شرق مسجد کليم محله نظاميه و خواجه نظام الملک و کوچه يازده پيچ پشت بارو و اطراف ميدان مير يا عتيق با ميدان کهنه که مناطق باباقاسم – ابواسحاقيه – شهشهان و مقبره مجلسي و مناطق قديمي ديگر را شامل مي گردد.9- باب و دروازه يهوديه يا جويباره در شمال شرقي شهر و در اراضي جروان يا جيران خوشبنان يا خوش صحرافرسان يا پرسان و فلفلان يا فلفلچي و محدوده امام زاده شاه مير حمزه و امام زاده اسحاق و مقبره خواجه سعيد در مجاورت منار ساربان و چهل دختران و مناطق پايين دروازه و گلاب گيرها و در نهايت کاروانسراي بسيار قديمي و احتمالي عصر سلاجقه گارلنگ واقع در صحرايي با همين نام که از بين رفته و در اين مورد هم شايسته است مشخصات و محل جغرافيايي و کاربرد اوليه و زحمات محققان و آثار مکتوب گذشتگان ثبت و ضبط شده آنها را گرامي داشته و حراست نماييم .10- دروازه سيد احمديان شامل مجموعه محلات احمد آباد – صحراي آسنجان (آحسين جان يا سنجريه ) – امامزاده اسماعيل – امامزاده جعفر گلبهار و يزد آباد – نمکي – درب و دريچه دال بيتي يا دارالبيت و پاشاخ (تربت نظام محل و مقبره و دفن وزير ملکشاه و آلب ارسلان سلجوقي و ديگر منسوبين 11- دروازه کران در منطقه مرکزي شرق اصفهان شامل محلات و قبرستان باغ مراد و کهن چشمه (سرچشمه خوراسگان) و محلات چشمه پاقلعه – قلعه تبرک و باغ ها و اراضي گران و بافکان و امام زاده شاه زيد و باطرفان يا طالنان – خرجان – کومان و اشگهان که اقتباسي از سيره نام واژه هاي اشکانيان و مشابه نام هاي نظير ارشگاوندچي و آشگران رودشت و اشگستان اردستان بود ، و در اثر گذشت زمان به صورت نامواژه هاي نامأنوس و ناشناخته در فرهنگ عوام تبديل گرديده است .12- دروازه ظله در منطقه شرقي و محلات ترواسگان يا تل واسگان که در فورس قديم به مفهوم محل مضطرنين وبيچارگان و آوارگان بوده و حومه محلات نورباران – قبرستان منشي و مقبره شيخ يوسف و اراضي جوزدان خرابه و از مراکز نورقلي و کنترل مالياتي خارج از شهر زمان خويش محسوب مي شده است .13- دروازه جنوب شرقي حسن آباد در محلات باغ کاران و خواجو که در حقيقت شارع اصلي شهر اصفهان بوده و تا ميدان قديم امتداد داشته و در عصر صفويه ؛ با تشکيل محله نو خواجو – چرخاب فعلي مسير چهارباغ صدر – صالح آباد باغ فرنون کوي هفت مدرسه و رستم بيگ و امامزاده هاي باقر و احمد عليه السلام و کوي بکتاش و حاتم بيگ و بازار بزرگ مقصود بيک و باغهاي کلم و خلفاء به طرف ميدان قديم و معبد کاروانيان و ساکنان محلات و مسيرهاي شهري بوده است . 14- دروازه دولت يا دروازه چهارباغ عباسي که خود مدخل ورودي و کنترلي عمارات سلطنتي عصر صفوي متشکل از ميدان نقش جهان – کاخ هاي حکومتي – مراکز ديوان بيگي – قورچي باشي – سپهسالار – فرش خانه – طاووس خانه – وزير اعظم – داروغه – توحيد خانه که همان زورخانه شيرگويا که با ضرب آهنگ و گويندگي شير خدا مجري و مروج تمرينات ورزشي و کشتي پهلواني با ذکر صلوات و دعا و مدح اميرالمومنين امام علي (ع) در پرورش اخلاق – جسم و روان شاهزاده گان جوان و کارگزاران دولتي و گارد شاهي و محافظان حکومتي مشغول و در قسمت هاي ديگر نظير رکيب خانه و يا اسطبل سلطنتي و کوي فراشان و باغبان هاي عمارات دولتي گلدسته حاج محمد علي درب کوشک – سرلت ناروان - خلج ها هشت بهشت – جهان نما و عالي قاپو مجموعه پشت مطبخ سالن هاي پذيرايي سفراء و نمايندگان خارجي و مهمانان مرشدان کامل که مورد استفاده بوده است . و در مواردي با تاسيسات موجود مشابه هر سلجوقي مورد استفاده قرار مي گرفته و با احتساب مناطق حاشيه اي ديگر شهر اصفهان نظير گبر آباد – گلدي پارچه – تخت فولاد – سعادت آباد – جلفا – حسين آباد – سيچان – فرح آباد – هزار جريب و مراکز مذهبي و تفرج گاه هاي ديگر که به تدريج بعد از خرابي هاي افغان و تحولات افشاريه و زنديه و قاجار و پلهوي تغييرات وسيعي هويدا و با تحولات و پس از انقلاب اسلامي و تغييرات سريع بافت هاي قبلي و گسترش محلات و عمارات اصفهان به صورت کلان شهر جديد و صنعتي ميهن اسلامي تبديل و به شکل و ساختار پيشرفته امروزي تبديل گرديده است .در پايان بي مناسبت نيست درباره واقعه عجيب ديگري که در تاريخ شهريور ماه سال 1384 هجري شمسي در يک حفاري اتفاقي و غير منتظره در يک منطقه حاشيه اي اصفهان يعني در منطقه گز برخوار و در محدوده امامزاده شاه نعمت الله بن عزالدين بن فخرالدين علي جزي متولد 850 ومتوفي به 930 ه.ق که از مقابر متبرکه گز و منطقه برخوار بوده و از احفاد و ابوالحسن علي زين العابدين امامزاده درب امام که از نوادگان علي العريض فرزند کوچک و بلافصل امام هما جعفر بن محمد الصادق(ع) که با مهاجرت از مدينه در قرن پنجم هجري به اصفهان مراجعه وبه تبليغ دين جد بزرگوار خودش پيش مشغول و از طريق دروازه در دشت و باب الدشت در اوايل قرن هشتم هجري به گز برخوار مهاجرت و نياي او که امير شيخ جمال الدين جعفر اصفهاني که از عرفاي صاحب حال و بنام عصر و مورد احترام قطب المحققان شيخ صفي الدين اردبيلي بوده و در تاريخ آمده که بنابر وصيت نامبرده تعيل و ترقين در را انجام و نواده اش علامه قاضي القضات شاخ اسحق روح الله شاه نعمت الله العبد الفقير – صاحب درگاه تعالي مناب عوالي جاه – صدر خاصه مستوفي شاه اسماعيل صفوي در سال هاي پاياني و قرن نهم و اوايل قرن دهم في سنه سبع عشر و تسع مايه ي 917 هجري النبوي که مورد احترام و زيارتگاه مردم و اهالي محل بوده است در عمق 8 الي 10 قري و در اطراف محل مقبره امامزاده مزبور به آثاري از يک سرداب خشت و گلي با خشت هاي 50×50 سانتي متر و قطر 10 سانتي متر با يک دهانه خروجي شيب دار برخورد که منجر به کشف دو عدد شي شيشه ي سالم سبز رنگ و ضخيم مقاوم بدون وجود حباب و کدورت ساختاري و داراي گردن حدود 10 و 15 سانتي متر طول يکي بزرگتر – يکي کوچکتر با دهانه شيب دار و مدور بدون دستگيره که همگي حکايت از هنرمندي و توانايي سازندگان – قدمت زمان و عمق تاريخي بسيار آنجا را گواهي مي نمايد .1- حال با عنايت به معماري خشت و گلي مشابه مصالح ساختماني قلعه باستاني بم شهرستان نرماشير استان کرمان و سابقه برج و باروي خشتي و گلي تاريخي و فرهنگ زبان محلي خاص بسيار قديمي با ريشه فورس قديم و عمق سرداب و نحو ساختاري و عمود بودن سرداب بر قبله مسلمانان و ساير معابد اسلامي موجود در منطقه و لابه هاي خاکي دست نخورده و توجه به رسوم و آيين زرتشتي در ايجاد بوي خوش و عطر و عود در تعابير آنها ذهن هر انساني را به گذشته هاي بسيار دور و قبل از اسلام متبادر و تداعي نموده و عدم وجود توانايي ساخت و اين اشياء در هزاران سال قبل و اظهار نظر کارشناسان و گمانه زني هاي اوليه که شيشه ها از نوع سلادون بوده و از طريق تعاملات تجاري و هزاران کيلومتر فاصله به اين منطقه منتقل و لذا قدمت آنها را بايد قبل از اسلام و در تمدن هاي عصر ساساني و اشکاني و يا حتي هخامنشي و منطقه چين باستان تلقي نمود که از راه هاي کارواني و اختلاط هاي قومي و تجاري از ديوار چين و صحراي گبي Goby و قره قوروم و منطقه کشمير و تنگه خيبر و پنجاب و کلکته و دهلي و مولتان و يزد و کرمان به اصفهان و يا از طريق شمال و جاده ابريشم به صورت عبور از ديوار چين و صحراي گبي – قره قوروم – شينيان – ارومچي – کاشغر – تاشکند خطا و ختن – بلخ – هرات – مرو و خراسان به کوير مرکزي سمنان و اصفهان و گز و برخوار منتقل و به سلامت با امانت گذارده و امروزه پس از گذشت هزاره ها و جابجايي هزاران فرسنگ که از مسيري از شرق به طرف غرب آسيا بوده و امروز توسط اميري ايران – سرداران – قلعه بانان و از بقاياي بزرگمردان دين در کسوت بزرگ هيربدان ، موبدان در سرداب و مقبره خويش سر از خاک تيره برآورده و به جهت گراميداشت و پاسداشت مليت و فرهنگ و تاريخ سرزمين خويش به مصداق کلام دقيقي شاعر و بزرگ مرد ديگر ادب همين سرزمين ؛ ستايش خداوندي و با زبان بي زباني ندا در مي دهد که «بفرمان پغمبر راستگوي – روي گنبد آذر آريد روي » و به وظيفه خويش پايان دهيد.و هداياي وي به موزه اشياء باستاني سازمان حج و اوقاف و امور خيريه استان اصفهان منتقل ، تا تعيين قدمت و شناسايي دقيق و تحليل و بررسي لازم تدوين شناسنامه حفظ و حراست و اين ميراث ارزشمند جهت آينده گان به يادگار قرار داده شود که اميد است در اين مورد و نيز مسوولان اداري و فرهنگي به وظايف خويش به نحو مطلوب عمل نموده و گوشه ديگري از مسير پرشيب و فراز اين شهر تاريخي و پايتخت فرهنگي دوم جهان اسلام را روشن نموده و افتخارات ديگري بر افتخارات اين مرز و بوم سعادتمند بيفزايند. منبع: نشريه اصفهان زيبا/خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن