تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زبان، درنده اى است كه اگر رها شود، گاز مى گيرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820947627




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تساهل و تسامح در مشرق زمين


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: تساهل و تسامح در مشرق زمين
بارور كردن سنت و به‌روز كردن آن همانقدر كه در گروي بازخواني و نقد سنت است در گروي برجسته كردن وجوهي از سنت نيز هست.
آفتاب: تسامح و تساهل يكي از بيشمار ثمرات بسط پروژه مدرنيته در وجه ليبرالش در مغرب زمين است. امّا اين به‌آن معنا نيست كه دراين سو، در شرق باستاني اثري از تساهل و تسامح نبوده است. بارور كردن سنت و به‌روز كردن آن همانقدر كه در گروي بازخواني و نقد سنت است در گروي برجسته كردن وجوهي از سنت نيز هست.

دراين نوشتار ابتدا به‌يكي دو نمونه از تعصب جنايت بار شاهان صفوي پرداخته مي‌شود. سپس نامه جلال‌الدين اكبر پادشاه آزاد انديش هندوستان به‌شاه‌عباس آورده مي‌شود كه سندي در دفاع از تساهل و تسامح در شرق و جهان اسلام است.

در احسن التواريخ درباره دوران شاه‌اسماعيل آمده است كه:

«مقرر شد كلمه طيبه اشهد ان عليا ولي الله وحي‌علي‌خيرالعمل به‌تجويز علماي مذهب اماميه برغم سنيان بدگهر داخل اذان نمايند و من بعد موذنان در خواندن اذان و شيعيان در وقت اداي فريضه به‌اين كلمات متبركه تلفظ نمايند و بعد از اتمام اذان تبرا و لعن و طعن بر اعداء دين محمدي وتولا بر آل او نمايند، و تبرائيان مقرر فرمودند كه در كوچه ها و بازارها و محلّات مي‌گشتند لعن و طعن بر خلفاي ثلاث و بر سفيان و اعداي حضرات دوازده امام و بر قاتلان ايشان مي‌نموده باشند و مستمعان به‌بانگ بلند كلمه «بيش باد و كم نباد» گفته هر يك از اين معني تكاهل و تغافل ورزند، تبرداران و قورچيان به‌قتل ايشان پردازند..»

از آنجا كه تا پيش از عصر صفويه بخش قابل توجهي از مردم ايران سني بودند سني‌كشي عظيمي در ايران راه افتاد كه در حكم پاكسازي مذهبي بود. در پاسخ به‌اين غيرت ديني پادشاه صفوي كه در سكّه‌اي كه ضرب كرده بود از خود به عنوان ”بنده شاه ولايت“ نام مي‌برد سلطان سليم خان اوّل پادشاه سني مذهب عثماني نيز دستور كشتن شيعيان ساكن عثماني را داده كه ده‌ها هزار شيعه كشته‌ شدند. در مقابل اما نامه جلال‌الدين اكبر به‌شاه عباس قرار دارد. گفتني است كه جلال‌الدين اكبر پيروان تمام اديان را به‌يك چشم مي‌نگريست و ميان رعايايش

” سلطان سليم خان اوّل پادشاه سني مذهب عثماني نيز دستور كشتن شيعيان ساكن عثماني را داده كه ده‌ها هزار شيعه كشته‌ شدند. ... “

از هر ديني تفاوتي قائل نبود. في‌الواقع مي‌توان اعتقاد به‌‌نوعي حقوق بنيادين اوليه را از سيره پادشاهي اكبر دريافت. پيش از آوردن نامه اكبر به‌شاه عباس خوب است نگاهي بيندازيم به‌”دستورالعمل شاهنشاهي“ كه اكبر براي تمام عمال خود فرستاده بود.

«به كيش و دين خلق خدا متعرض نشويد كه خردمند در كار دنيا كه فنا پذيرست زيان خود نگزيند، در معامله اين كه پاينده است چگونه ديده و دانسته زيان‌مندي اختيار خواهد كرد؟ اگر حق با اوست خود با حق سر مخالفت و تعرض داري و اگر حق با توست و دانا و دانسته خلاف آن گزيده و خود هنجار پيماي ناداني است محل ترحم و اعانت است. نه جاي تعرض و انكار، و نيكوكاران و خيرانديشان هر گروه را دوستدار باشند.»

در نامه جلال‌الدين اكبر به‌شاه عبّاس مي‌خوانيم:

«... و همواره نصب‌العين مطالعه دولت افزاي خود بايد داشت كه ايزد توانا بر خلائق مختلف‌المشارب متلون الاحوال در فيض گشوده پرورش مي‌نمايد. پس بر ذمت همت والاي سلاطين، كه ظلال ربوبيت‌اند، لازم است كه اين طرز را از دست ندهند، كه دادار جهان آفرين اين گروه عالي را براي انتظام نشأه ظاهر و پاسباني جمهور عالم آورده است. كه نگاهباني عرض و ناموس طبقات انام نمايند.
آدمي‌زاد در كار دنيا، كه گذران و ناپايدار است، ديده و دانسته

” جلال‌الدين اكبر پيروان تمام اديان را به‌يك چشم مي‌نگريست و ميان رعايايش از هر ديني تفاوتي قائل نبود. ... “

خطا نگزيند، در كار دين و مذهب كه باقي و مستدام است، چگونه مساهلت نمايد؟ پس حال هر طايفه‌اي از دو شق بيرون نيست: يا حق به‌جانب اوست. در آن صورت خود مسترشدان انصافمند را جز به‌تبعيت گزير نتواند بود. و اگر در اختيار روش خاص سهوي و خطائي رفته است؛ بيچاره بيمار نادانيست و محل ترحم و شفقت، نه جاي شورش و سرزنش».

او در نامه ديگري به‌عبدالله خان ازبك مي‌نويسد:
«... خصوصاً در وقت صحبت با آخوندهاي سياه دل و سياه‌كاران تيره درون كه از براي خواهش جاه و زبردستي و خودي و خودپرستي چشم بر كاغذ دوخته‌اند، و فرمان آسماني و نامه جاوداني راكه فرستاده خدا و رسانيده پيغمبر اوست، از شاهراه گردانيده برنگ ديگر مي‌نمايند... مي‌خواهند كه در فرمانروايي و در كارگزاري شريك پادشاهي باشند... دل دانش گزين همواره در پي تحصيل مرضيات الهي مي‌باشد و چون اختلاف بسيار درهر باب به‌سمع مي‌رسد و در مطالب علمي و عملي طلب دلايل و براهين مي‌‌نمايد، همواره استكشاف غوامض مسائل دين و تنقيح مقاصد مجتهدين و مستنبطات عقايد سلف و ماخذ اقاويل خلف، و تفحص مدار خلاف و تصفح مواقع اختلاف و منشأ خلافي كه در اين يك هزار سال ميان علماي امت متنازع فيه بود، چنانكه كتب متداول مبسوط بر تفاصيل آن مشتمل است،‌ مي‌نمايد. »

تساهل و تسامح اكبرشاهي اما در خود هند گوركاني نيز پايدار نماند و از پي او سفره تساهل و تسامح جمع شد و قداره تعصب و جهالت بيرون آورده شد.
 چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 438]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن