تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804048706




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روی مرورگر گوگل نوشتم خدا


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان:   روی مرورگر گوگل نوشتم:«خدا»...      
خدا،آسمان
وقتی در گوگل نوشتم خدا؛ اولین پیوند از ویکی‌پدیا بود. بازش کردم، اول نوشت:" این نوشتار به واژه «خدا» به مفهومی که در یکتاپرستی و یکتاپرستی نوبتی به کار می رود، می پردازد. برای مفهوم یزدان پرستانهٔ کلی به الوهیت بنگرید." پایین تر نوشت:" خُدا نام اطلاق شده در فارسی به موجود آفریدگار جهان؛ اما متمایز از آن، در نظام های ایمانی است، خواه این خدا به صورت یکتا در یکتاپرستی مطرح باشد، یا به صورت الهه ای در کنار دیگر خدایان که در چندخدایی طرح می شود. همچنین چه ارتباطش را با جهان حفظ نموده باشد و چه در امورات آن دخالت نکند. خدا متداول ترین واژه ای است که به آفریدگار فراطبیعی ناظر جهان اطلاق شده است. متکلمان ویژگیهای گوناگونی را به مفاهیم متعدد خدا نسبت داده اند. از معمولترین این ویژگی ها می توان به علم مطلق، قدرت مطلق، حضور در همه جا در آن واحد، خیر اعلی بودن، بسیط بودن و وجود داشتن ضروری اشاره نمود.همچنین خدا به عنوان وجودی مجرد و شخصی وار؛ مرجع تام تعهد اخلاقی و بزرگترین موجود قابل تصور، تلقی شده است." زبانم لال است؛ لال ِلال ِلال!!! خدایا؟! در انحنای بندگیت خود را در پست ترین دره های معنویت یافتم! انگار تو را نمی فهمم! هستی، و من چه ساده یاد تو را در لحظه های مبهم حیات گم می کنم. لحظه های سرخوشی و بی عاری... بودنت را کتمان می کنم تا زیر بار گناه های پیاپی بی هوش نشوم و فراموشم می شود که این کتمان، عین بی هوشی ست... . روزهاست با آنکه می دانم هستی، دست در گریبان گناه انداخته ام و دلایلی معکوس را توجیه می نامم برای آسودگی خاطرم! می گویم:"اهدنا الصراط المستقیم"... .آن وقت دستم را می گیری. به گام هایم جان می بخشی! آن زمان من پر از آرایه‌ام! پرم از بودن؛ که بود و نبودم تو می شوی و بودنم با بود تو معنا می پذیرد! روزهاست خود را آزاد می نامم و آزاده، با آنکه می دانم سر بر سینه ی اسارت گذاشته ام! پناهم بخش! تنهایم... تنهای بی تو! روزهاست دست تنهایی را می بوسم و لحظه های پر از تشویش او را در آغوش می کشم و می بویم... . می دانم هستی، این منم که نیستم! پشت نقاب تاریک تنهایی دلم را قاب کرده ام تا چیزی باشد برای دوستی! تو در دلم هستی، از قاب دلم برایم از بودنت می گویی، می گویی که هستم با تو، تویی که نیستی، تویی که مرا بین هجوم رخدادها گم کرده ای! و زمانی می خوانمت که تنهایی با گوشت و خونم عجین است! پرم از اشک و گلایه! دستم از دوستی ها خالی ست! آن وقت زیر گوشم می خوانی: «هنگامه ی تنهاییت، در لحظات اندوهت، آن هنگام که می خواهی به یادت بیاورند در امتداد لحظه های بی کسی، بخوان مرا، بخوان مرا که آغوشم برای حضورت باز است... می پذیرمت حتی با دامانی پر گناه، شیرینی توبه ات را هم به جانت می چشانم، آن وقت تو هستی و من، آن وقت تو هستی و همه چیز، تو هستی و همه کس، تو هستی و دنیایی، تو هستی و آفریننده ات! و وقتی که با او هستی، همه چیز نیز از آن توست! تو را برای خودم برگزیدم! بنده ی خودم باش نه همه ی متعلقات من!». می گویم:"اهدنا الصراط المستقیم"... .آن وقت دستم را می گیری. به گام هایم جان می بخشی! آن زمان من پر از آرایه‌ام! پرم از بودن؛ که بود و نبودم تو می شوی و بودنم با بود تو معنا می پذیرد! من می مانم و تو! تنهایی...! باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از : المیرا سادات شاهاندشتی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن