واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هالیوود همواره از ادیان و قومیتهای مختلف تصاویر منفی ارائه کرده، اما مسلمانان بیش از دیگران با شخصیتپردازیهای منفی رو به رو شدهاند که علاوه بر ایفای نقش سینما برای سیا ، بخشی از علل آن را میتوان عدم درک صحیح از دین اسلام، فرهنگ مسلمانان و قرآن دانست. به گزارش خبرگزاری مهر ، انتقادهای بسیاری در این باره که رسانه ها به ویژه سینما و شبکههای تلویزیونی تمایل به ایجاد تصاویر الگو مانندی درباره ملیت های خاصی از دنیا دارند، مطرح شده است. حقیقت این است که هالیوود همواره ایتالیایی ها را مافیایی معرفی کرده، آسیایی ها را آب زیرکاه، سیاهپوستان را بد، هندی ها را بدرفتار و بی ادب، اسپانیایی ها را رشوه گیر، آمریکای لاتین ها را فروشنده مواد مخدر دانسته واین امر حقیقتی غیرقابل انکار است. در این میان بی انصافی و اتهام در حق اسلام و مسلمانان بیش از دیگران بوده است . مسلمانان در فیلمهای هالیوودی به عنوان افرادی به تصویر کشیده می شوند که هواپیما ربایی می کنند، بمب کار می گذارند و آدم می کشند و به نوعی مسلمانان را تروریست توصیف می کند. این الگو برای اغلب طبقه متوسط طراحی شده نقشی که برای زنان مسلمان همین طبقه طراحی شده نیز تصویر زنی است که از سوی مردان مورد ظلم واقع می شود. در این فیلمها با کاراکترهای متمول نیز رو به رو می شویم ، متمولان مسلمان در فیلمهای هالیوودی افرادی چاق و هوسران هستند که نمی دانند پولهای خود را چگونه خرج کنند. "جک جی. شاهین" یکی از مخالفان سرشناس این ذهنیت است و آن را در کتاب " عرب تلویزیونی" در سال 1984 درباره رسانه های ایالات متحده تبیین کرده است. وی پیش از نگارش این کتاب تصویر اعراب و مسلمانان را در 100 برنامه تلویزیونی محبوب طی یک دوره هشت ساله مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده شگفت انگیز بود. این برنامه ها که 150 میلیون مخاطب داشت تصویر منفی از مسلمانان به نمایش گذاشته بودند و حتی یک ویژگی و خصیصه خوب به آنها نسبت نداده بودند. نویسنده پرسیده است آیا تمایزی میان شخصیت پردازی سیاهپوستان به عنوان افرادی تنبل، اسپانیایی های کثیف و شلخته، یهودیان جاه طلب و ایتالیایی های مافیایی وجود دارد؟ طی سالهای اخیر چنین موضعگیری ها و اعتراضهایی هالیوود را وادار کرده تا هر چند ضعیف و ناقص، اما رویکردهای منطقی تری اتخاذ کند. تعصب هالیوود علیه مسلمانان امری مشهود است بنابراین نیازی به اثبات این قضیه نیست. واضح است که تنها اعتراض نسبت به این موضوع بدون اتخاذ هیچ نوع اقدامی راه حل مناسبی نیست.از آنجا که جهان اسلام سرمایه ای در بخش فیلمسازی ندارد نمی تواند هنگام متهم کردن هالیوود به ارائه تصاویر منفی از مسلمانان صدایی قانع کننده داشته باشد. در تحلیل نهایی، فردی که در فیلم سرمایه گذاری کرده نتیجه را تغییر می دهد. این حقیقت که کسانی که در سرمایه گذاری سینما، تئاتر، تلویزیون و بخشهای مشابه نقشی ندارد باید بهایی سنگین پرداخت کنند غیرقابل اجتناب است. البته مسلمانان حق دارند بپرسند چرا هالیوود همواره ما را به عنوان شخصیتهای منفی معرفی می کند؟ خوشبختانه واکنشهای شخصیتهای مدنی، منتقدان آکادمی و محافل با وجدان هالیوود را وادار کرده تا موضع خود را تصحیح کند. این تغییر در کتاب شاهین نیز مشخص است. وی در کتاب " عربهای بد فیلمها" در سال 2001 این اصلاح را تصدیق کرده است. درحالیکه وی پیشتر نگران تصاویر تمام برنامه های تلویزیونی و فیلم ها بود در این کتاب توجه خود را به فیلمهای هالیوودی معطوف کرده است. شاهین 900 فیلم را مورد بررسی قرار داده و طی آن به 12 ویژگی مثبت از کاراکترهای مسلمان رسیده است درحالی که 50 کاراکتر دیگر در خوب بودن و بد بودن متعادل بوده اند. در حقیقت هالیوود و شاید تمام جغرافیای غرب اطلاعات چندانی درباره اسلام و مسلمانان ندارند. برای مثال یکی دانستن اعراب با مسلمانان و برعکس آن یک اشتباه شایع است. در سال 1996 جی لنو کمدین مشهور که در برنامه لری کینگ در سی ان ان ظاهر شده بود باید به این پرسش پاسخ می داد که آیا تا کنون افرادی را مورد تمسخر قرار داده که بلافاصله پشیمان شده باشد و از آنها عذرخواهی کرده باشد؟ وی در پاسخ گفت: درباره ایران چیزی گفتم ، پس از واکنش آنها را به گفتگو دعوت کردم، پس از این گفتگو قانع شدم و عذرخواهی کردم. عذرخواهی وی در آن زمان مورد استقبال قرار گرفت اما یکی دانستن ایرانی ها با اعراب همچنان باقی ماند. افراد بسیاری در غرب هستند که نمی دانند ترکها، مالزیاییها، اندونزیایی ها، هندی ها و پاکستانی ها نیز مسلمان هستند اما عرب نیستند. درک صحیح اسلام برای هالیوود دشوار است با خواندن قرآن و احدایث نبوی به سادگی می توان دریافت که اسلام دین صلح و عشق است اما به نظر می رسد که هالیوود نه دسترسی ساده ای به منابع اولیه اسلام دارد و نه تلاش می کند که آنها را به درستی تفسیر کند. این ستاد علیه مسلمانان به طور خاص پس از یازدهم سپتامبر آغاز شد و در قالب اسلام هراسی توسعه یافت. حمله آمریکا به عراق تأثیر منفی در هالیوود داشت و آن را از تولید فیلمهایی با هدف عینی و دوراز تعصب باز داشت. در این رابطه باید به کتاب " هالیوود، پنتاگون و واشنگتن: فیلمهایی و امنیت ملی از جنگ جهانی دوم تا امروز" نوشته ژان میشل والنتین اشاره کرد. والنتین نمونه هایی را که نشان دهنده روابط نزدیک میان باورهای نادرست و کلیشه ای هالیوود و سیاست خارجی آمریکا بوده را فهرست کرده و نشان داده که این آثار چگونه به نحوی سیستماتیک در بسیاری از ژانرها از درام تا کمدی عمل می کند. بدین معنا که عادی سازی تعصب و تصاویر منفی هالیوود به واسطه موضوعات سیاسی صورت می گیرد. حملات یازدهم سپتامبر و جنگ عراق به خلق مجدد تصاویری از مسلمانان به عنوان تروریست منتهی شد که به نوبه خود توجیهی برای جنگ نامشروع آمریکا در عراق باشد. با تمام این اوصاف هالیوود نمی تواند برای همیشه این استراتژی را مبنی بر توصیف مسلمانان به عنوان تروریست حفظ کند. شاهین که قاطعانه به دنبال این مطلب است سال 2008 کتابی با عنوان " گناهکار: حکم هالیوود درباره اعراب پس از یازدهم سپتامبر" نوشت، چرا که این مسئله زمینه مناسبی برای تحقیقات بیشتر است. صحنه هایی که تصاویر منفی را تقویت می کنند به واسطه تکرار در ذهن افراد حک می شود اما سرانجام طرف دیگر داستان مشخص خواهد شد. فیلمنامه هایی که در گذشته ساخت آنها غیرممکن به نظر می رسد اکنون یکی پس از دیگری مورد توجه قرار گرفته اند. در این رابطه دو فیلم اخیر " خیانتکار" و " تفسیر" از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فیلم " خیانتکار" با کارگردانی و اقتباس " جفری ناچمانوف" ساخته شده و داستان آن با قتل پدر کودکی سودان در یک حمله تروریستی آغاز می شود. این کودک ( سمیر) به فردی بسیار پرهیزکار تبدیل می شود و پس از آنکه خانواده سمیر به شیکاگو نقل مکان می کند وی عضو یک سازمان تروریستی می شود. این درحالی است که وی هم سازمان و هم آمریکایی ها را با تردید نگاه می کند. سمیر مسلمان خوبی است و با تمام انوع ترور مخالف است. در صحنه پایانی سمیر آیه ای از قرآن می خواند با این مضمون که هرکس یک نفر را بکشد گویی تمام بشریت را کشته است. این صحنه درست تداعی کننده فیلم " مجموعه دروغها" است زمانی که " لئوناردو دی کاپریو" پس از شکنجه به شیخی که آیه ای از قرآن می خواند گفت که قرآن را نادرست تفسیر کرده اید و پس از آن آیه ای درباره صلح می خواند. فیلم " تفسیر " (2007) نیز با رویکردی خستگی ناپذیر یازدهم سپتامبر را مورد پرسش قرار داده است. در این فیلم به کارگردانی " گاوین هوود" یک پسر مصری به اتهام تروریسم دستگیر شده و به آفریقای جنوبی فرستاده می شود ، جایی که حمله بمبگذاری رخ داده است. ابراهیم مهندس شیمی با شکنجه های سختی مورد بازحویی قرار می گیرد و حقوق وی به نام امنیت ملی و مبارزه با تروریسم نقض می شوند. یکی از صحنه های تکان دهنده میان رئیس نیروهای امنیتی و سیاستمدار جوانی است که کارنامه روشنی برای سناتور شدن داشته شکل گرفته است. زمانی که این سیاستمدار جوان می گوید: "بگذارید شما را به قانون اساسی ایالات متحده ارجاع دهم تا بتوانید درباره حقوق و آزادی مردم مطالعه کنید". رئیس نیروهای امنیتی پاسخ می دهد: "بگذارید شما را به یازدهم سپتامبر ارجاع دهم". این فیلم به وضوح نشان می دهد که ابراهیم به رغم اتهامی که پیش رو دارد بی گناه است. هالیوود باید از مسلمانان عذرخواهی کند به گزارش مهر ، رویکردهای متعصبانه نسبت به مسلمانان در گذشته در تعدادی از فیلمها به تصویر کشیده شده اما در این میان یک وقفه وجود داشت. در فیلم " بوسه طولانی شب به خیر" (1996) سازمان اطلاعات آمریکا نقشه ای با حضور اعراب تعیین می کند. یکی از اعراب قرار بودن کشته شود و در قسمت بار کامیونی قرار گیرد که قرار بود در کانادا منفجر شود تا تروریستهای مسلمان مورد اتهام قرار گیرند. وقتی یکی از مأموران حافظه خود را از دست می دهد و در طول شکنجه چرایی کار را می پرسد این پاسخ را دریافت می کند که در حمله به برجهای دوقلو یکی از شواهد بی درنگ سازمان "سیا" را متهم کرده اما هیچ کس به وی توجه نمی کند حتی اگر درحال بازگو کردن حقیقت باشد. منظور از این حمله یازدهم سپتامبر نبوده بلکه حملاتی بوده که در سال 1999 علیه مرکز تجارت جهانی شکل گرفته است. همچنین نمونه هایی از این امر را می توان در فیلم نقشه پرواز (2005) مورد اشاره قرار داد، مادری که اعراب برای ربودن فرزند خود مورد اتهام قرار می دهد اما تا پایان این فیلم وی به حقیقت پی برده و از آنها عذرخواهی می کند. در گزارشی که روزنامه زمان ترکیه منتشر کرده آمده است: هالیوود باید از مسلمانان عذرخواهی کند چرا که تا کنون هیچ جامعه ای چنین برچسبهایی دریافت نکرده است. اما در این میان راه حلی هم وجود دارد اگر مسلمانان بتوانند خود را بهتر توصیف کنند و این تعابیر منفی را از بین ببرند این فرآیند تسریع خواهد شد. امروزه اقدامات هدفمند مؤثری در جریان است اما هنوز هم راهی طولانی در پیش است تا صنعت فیلمسازی برپایه حقایقی قرار گیرد که در زندگی جریان دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]