تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):روزه سپرى است از آفت هاى دنيا و پرده اى است از عذاب آخرت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805577912




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جدال مرگ و زندگي


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: جدال مرگ و زندگي


مرور- ليلا رضايي:
«سالمرگي»، آخرين رمان اصغر الهي، نويسنده قديمي و پيشكسوت ايران، سال گذشته در 3 جايزه كتاب سال، بنياد گلشيري و منتقدان و نويسندگان مطبوعات، نامزد دريافت جايزه نهايي بود.

با اين حال دشواري كتاب و شيوه نگارش ويژه‌اي كه الهي دارد، سبب شد موفقيت‌هاي اثر در ميان خواننده‌هاي معمولي‌تر ادبيات داستاني تكرار نشود و شايد از دست دادن 2 جايزه از اين جوايز نيز تا حدودي تحت‌تأثير همين ويژگي بوده است. اما به هر حال «سالمرگي» از جمله مطرح‌ترين آثار داستاني سال گذشته محسوب مي‌شود كه توانست جايزه بهترين رمان سال بنياد گلشيري را نيز از آن خود كند.

شخصيت‌هاي وامانده، آدم‌هايي كه در زندگي از زندگي كردن، واهمه دارند و در رويارويي با روزمرگي‌هاي خود، گيج مي‌شوند، بازي‌هاي زباني، درگيري‌هاي شخصيتي كاراكترها با خود و دنياي پيرامونشان و... همه آن‌چيزي است كه در سالمرگي به آنها پرداخته شده است.
اصغر الهي كه در سال‌هاي گذشته، همواره گونه ويژه‌اي از داستان را نوشته است، اين‌بار سعي كرده قالب ديگري را بيازمايد. او حتي سعي كرده شكل ديگري از زمان را حتي مجزا و مستقل از ديگر آثار تجربه كند.

در اين كه سالمرگي يك اثر مستقل و متفاوت از ديگر آثار اين نويسنده است شكي نيست، اما اين رمان نتوانسته به تنهايي سبك ويژه نويسنده را نمايانگر باشد. چيزي كه در آثار پيشين نويسنده اتفاق مي‌افتاد و او را صاحب سبك و سياق خاص خود مي‌كرد.

سالمرگي عنوان يكي از رمان‌هايي است كه عليرغم آگاهي و اشراف نويسنده به فضاهاي موجود در آن، نمي‌توانند به‌سادگي، راضي و آن طور كه بايد، به خواننده‌اش منتقل شود.
اصغر الهي، نويسنده سالمرگي، با اشاره به نشانه كوچكي از قصص قرآن و با توسل به آنچه بين خداوند و عزرائيل رد و بدل مي‌شود، سعي كرده توجيهي براي اتفاقات درون رمان كه خود، خالق آنها بوده، به مخاطب ارائه كند. اما نه‌تنها موفق به اين امر نشده، بلكه به كرات دست خواننده خود را گرفته و در عين اينكه با خود همراه مي‌كند، ناگهان رهايش كرده و در سردرگمي محضي معلقش مي‌گذارد و مخاطب در اين مواقع به‌سختي مي‌تواند خود را از آن رهايي بخشد.

اينكه نويسنده، در جاي جاي داستان، در سطر به سطر آن حضور داشته و رد پايي از خود بر جاي گذاشته باشد، پس از اين رهايي مطلق خواننده، چندان جالب‌توجه نيست؛ كه در سالمرگي به شكلي كاملاً غلو شده، مشهود است. درواقع ارتباط بين متن و خواننده سالمرگي با وجود سكته‌هايي كه دارد، ارتباط چندان كاملي نيست و اين موجب به‌هم ريختن نظم كلي ارتباط مي‌شود. اين به‌هم‌ريختگي تا جايي ادامه پيدا مي‌كند كه بخش‌هاي مختلف رمان، هيچ ارتباط منطقي با هم ندارند. انگار هر بخش به شكلي كاملاً مجزا و مستقل از ديگر بخش‌هاست و نويسنده سعي در تمام كردن و به‌پايان رساندن كل داستان در هر يك از بخش‌ها دارد.

با وجود زبان ساده و شيوايي كه «سالمرگي» دارد، پيچيدگي متن، همچون هاله‌اي، رويارويي با آن را دشوار مي‌كند. البته تجربيات شخص نويسنده، فضاهاي ذهني او و اطلاعاتي كه درباره نوشتن دارد، كمك قابل توجهي به روند داستان‌نويسي او كرده است ولي اين نمي‌تواند دليل موجهي باشد بر اين كه نويسنده، زمان را از ياد برده و درگيري‌هاي زماني داستان را آن‌قدر زياد كند كه سردرگمي خواننده را سبب شود.

افتادن در ورطه تغيير زمان، اصلي‌ترين عامل دور شدن خواننده از سالمرگي است. خواننده نمي‌داند در زمان حال سير مي‌كند، در گذشته دور يا نزديك يا... شايد پرداختن به چنين مقوله‌اي علاوه بر عمدي بودن، مربوط به نوگرايي و مدرن‌نويسي باشد كه الهي پيشه كرده است.

نوآوري‌هاي به‌ياد‌ماندني

- شكستن فضاهاي دروني در سالمرگي را شايد به‌جرأت بتوان يكي از ويژگي‌هاي خوب آن دانست. انكساراتي كه به طبقه‌بندي اجتماعي خاصي دقيق نمي‌شود و تمامي اقشار را دربرمي‌گيرد.

- پرداختن به باورها، عقايد و اعتقادات منطقه‌اي، ويژگي بارز «سالمرگي» است. نويسنده با پرداختن به يك سري باورها، سعي در شناساندن محيطي كه داستان در آن اتفاق افتاده، دارد. هر چند به قدر كفايت به اين امر نمي‌پردازد.

- از موارد ديگري كه پس از خواندن سالمرگي به ذهن مي‌ماند، زبان شاعرانه‌اي است كه در كل كتاب ديده مي‌شود. حتي ريتم دروني و جملات نيز به‌نظر بي‌هدف و بي‌منظور نبوده است، كه چنين چيزي بيش از هر چيز ديگري، شاعر بودن نويسنده را به رخ مي‌كشد: «فكر و خيال مرا مي‌ربود. ريزش نور ماه را بر شانه‌هايم حس مي‌كردم. نفس كشيدن برگ را مي‌بوييدم. صداي ترك خوردن پوسته زمين به گوشم مي‌آمد. صداي شكستن دانه در دل زمين، به گمانم روز اول خلقت بود. ماه را شبي ديگر در خردينگي به همين شكل و شمايل ديده بودم، به مثل زني پريوار...»

- در «سالمرگي» ما فقط يك روايي داريم، يك اول شخص كه در موقعيت‌هاي مختلف جاي خود را حتي به سوم‌شخص‌ها نيز مي‌دهد. هر چند اين شيوه روايت، برقراري ارتباط با متن را با مشكل مواجه مي‌كند و خواننده نمي‌داند درگير كدام يك از شخصيت‌هاست، اما ساختاري را شكل مي‌دهد كه ويژه و روان‌پريشانه است. انگار الهي خواسته فضاي وهم‌آلود و بومي خودرا با نوع روايت نيز القا كند.

- شخصيت‌هاي سالمرگي هر يك به‌تنهايي و مستقل از ديگر كاراكترها، شخصيت پخته و قابل قبولي دارند اما اينكه چرا خواننده نمي‌تواند مناسبت روابطي اين شخصيت‌ها را در ذهن خود بچيند، سؤالي نيست كه جوابش را كس ديگري جز نويسنده بدهد. اگر چه سالمرگي، دغدغه انسان‌هايي است كه دغدغه زندگي دارند و در همين دغدغه زنده ماندن مي‌ميرند ولي زندگي باز هم در جريان است، اما به شكلي ديگر و به‌گونه‌اي نامتجانس‌تر از گونه ديگر!

زندگي، آدم‌ها، مرگ

به هر حال سالمرگي، حاكي از سالمرگي آدم‌هايي است كه زندگي درگيرشان كرده است كه گاه اين درگيري چندان به‌نفعشان نيست. شناخت خوب و دقيق نويسنده از آدم‌هاي پيرامونش مهم‌ترين دليل انتخاب چنين مقوله‌اي است. اينجا هر كس زندگي خودش را دارد. زن‌ها همان زن‌هاي هميشگي دهه‌هاي 60-50 هستند كه خاله زنكي در زندگي‌شان بيداد مي‌كند. مردها اما چهره واقعي و تصوير روشني ندارند و چندان شناختي از آنها حاصل نمي‌شود اما اين اشكال داستان نيست، اين همان عمدهايي است كه نويسنده سعي در پرداختشان دارد تا باورپذيري اثر را بيشتر و بيشتر كند.

سالمرگي شايد خواسته با تعليق‌هاي موجود، به يك قالب نو و مدرن دست پيدا كند، كه از اين منظر شايد مورد توجه داوران و منتقدان ادبي قرار گرفت. اساساً پايه و اساس چنين رمان‌هايي كه سالمرگي نيز جزو آنهاست در نحوه ساختاري آن خلاصه مي‌شود كه در سن و سال خود و در زماني كه كمتر رماني مي‌توانسته توجه خواننده‌هاي خود را جلب كند، اثر قابل قبولي است.

تاريخ درج: 23 ارديبهشت 1387 ساعت 12:51 تاريخ تاييد: 23 ارديبهشت 1387 ساعت 14:48 تاريخ به روز رساني: 23 ارديبهشت 1387 ساعت 13:52
 چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 233]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن