محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844247790
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم:90 و پشت پرده فوتبال«90 و پشت پرده فوتبال» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم حجتالله اكبرآبادي است كه در آن ميخوانيد؛ اگرچه هميشه اين بحث مطرح بوده كه برنامه 90 تا چه ميزان توانسته است به رشد و توسعه فوتبال ملي كمك كند، اما به طور طبيعي فكر ميكنيم اگر مسوولان ورزش و فدراسيون فوتبال به ظرافتهاي خاص اين برنامه توجه لازم را مبذول ميداشتند، كلي از مشكلات امروز فوتبال ما محلي براي بروز و ظهور نداشت.البته امروز برنامه پرمخاطب 90 به يمن اقبال مردمي، جايگاه ماندگارش در فوتبال ايران را به تصوير كشيده و نيازي به اين نيست كه پيرامون اهميت آن و تاثيرگذاريهاي مثبتش دست به قلم برد، اما نكته اينجاست كه با وجود اقبال گسترده مردم در جاي جاي ايران اسلامي، مسوولان ورزش و فوتبال نخواستهاند با دريافت مناسب پيامهاي مثبت اين برنامه، طرحي نو در جهت توسعه و پويايي فوتبال درانداخته و به مقابله با ناهنجاريهايش بپردازند.با اين رويكرد بايد اشاره كنيم كه برنامه 90، پنجشنبه شب گذشته با توانمندي و زيركي عادل فردوسيپور يكي از داغترين برنامههاي خود را جلوي آنتن برد تا پروندهاي كه طي يك سال اخير روي آن حرف و حديثهاي زيادي مطرح بوده است با حضور علي دايي در برنامه، بدون واسطه و شفاف در معرض قضاوت مردمي قرار گيرد. عادل فردوسيپور كه كارش را خوب بلد بوده و از تكرار گريزان است در اين برنامه نيز شرايطي را فراهم آورد تا علي دايي در باره مطالباتش از فدراسيون فوتبال توضيحات لازم را ارائه داده و به همراه رئيس كميته استيناف فدراسيون نكتهاي را ناگفته نگذارند. هر چند كه در اين برنامه به نوعي ديگر پشت پرده فوتبال عيان و در معرض قضاوت همگان قرار گرفت، اما يقينا اينكه فدراسيون به دايي بدهكار هست يا خير يا حق با دايي است يا فدراسيون، اهدافي نبودند كه برنامه 90 و عادل فردوسيپور به دنبال آن باشند، چه اصولا خود مردم بهترين قاضي هستند و مسائل مختلف را خوب از هم تميز ميدهند. به سخني ديگر در اين برنامه يك بار ديگر واقعيت امروز فوتبال ايران و پشت صحنه آن به نمايش گذاشته شد، فوتبالي كه سالانه 400، 500 ميليارد تومان پول در آن هزينه ميشود و در چنين چشماندازي رقمهاي كلاني بيضابطه در آن جابهجا ميشود، بدون آن كه اصولا بهرهوري مناسبي از اين هزينهكردها عايد و واصل فوتبال ملي ايران شود. از سوي ديگر برنامه 90 شرايطي را فراهم آورده كه مردم به درستي با قهرمانان مليشان آشنا شوند، اينكه عدهاي از آنان بر سر چه اعداد و ارقامي در فوتبال دعوا ميكنند.جالب اينكه عمده اين دعواها و جنجالسازيها نيز بر سر پول بوده است، آن هم در فوتبالي كه 95 درصد آن دولتي است و پولش از جيب بيتالمال پرداخت ميشود. شايد اگر بحث اين مبالغ 800، 900 و يك ميلياردي نبود، بسياري از دعواها و مجادلات فوتبالي مجالي براي عرض اندام نداشتند، اما چون جنگ و نزاع بر سر چند ميليون ناقابل نيست، بازيگران عرصه فوتبال براي رسيدن به درصد بيشتري از پول آن، دست به پردهدري و عبور از مرزهاي اخلاقي ميزنند تا اين وسط سر فوتبال ايران بيكلاه مانده باشد و بس!البته صدا و سيما جدا از برنامههاي ورزشي، در كارهاي طنز و نمايشي خود نيز بارها موضوع ناهنجاريهاي ورزشي و بويژه فوتبال را به تصوير كشيده است. در مرد هزار چهره و در سريال مسير زايندهرود به خوبي چهره ورزشكاران مدعي، كمظرفيت و بياخلاق به تصوير كشيده شده است تا همانطور كه درابتدا اشاره رفت، توجه مسوولان بدان جلب شده و در جهت برخورد درست با اين كژيها در ورزش اقدام كنند. بيشك فوتبال به عنوان ورزشي جذاب و فراگير، صرف بازي در زمين چمن و جلوي تماشاگران نيست، فوتبال ورزشي است با يك دنيا زيبايي و حركتهاي انساني و جوانمردانه كه در عين حال اگر از آن خوب مراقبت نشود، مافياي فوتبال و زدوبندهاي مالي و رسانهاي و... در آن فرصت نفس كشيدن راهم از ديگران سلب ميكنند. اميدواريم مسوولان سازمان تربيت بدني و فدراسيون فوتبال در زمينه مقابله با اين ناهنجاريها، راهكارهاي لازم را مورد توجه قرار داده و از اتلاف ثروت ملي فوتبال جلوگيري كنند.كيهان:سررسيد قسط هجدهم«سررسيد قسط هجدهم» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن ميخوانيد؛ مي گفت عجب خوش شانسم من. همه پول پيدا مي كنند ولي من دفترچه قسط پيدا كرده ام و يك سال و نيم است كه قسط هاي آن را از جيب خود پرداخت مي كنم. آيا باراك اوباما مي تواند بگويد همان آدم بدشانس قصه ماست كه در بدترين وضعيت آمريكا پس از جنگ جهاني دوم، رئيس جمهور شده و تاوان اشتباهات ديگران را مي دهد؟ شايد تا يك سال پيش مي توانست همين را بگويد و از خود سلب مسئوليت كند اما اكنون او كارنامه اي يك سال و نيمه را بر دوش مي كشد كه كم اشتباه تر از كارنامه جرج بوش و بيل كلينتون نيست. درست است كه او در روزگار فرتوتي آمريكا به قدرت رسيده و مصداق كسي است كه به جاي پول، دفترچه قسط پيدا كرده باشد اما خود وي نيز در پيش آوردن اوضاع وخيم براي آمريكا بي تقصير نبوده است.وضعيت باليني دولت اوباما را مي توان به استناد چند گزارش روشن كرد. اول، چالش ايران كه چالش هسته اي تنها نوك كوه يخ آن است. دوم، اوضاع افغانستان و عراق. سوم، چالش فلسطين و لبنان و رژيم صهيونيستي و چهارم، برآيند اين چالش ها در تلقي عمومي مردم خاورميانه از «دولت تغيير آمريكا». اين چالش ها اگرچه مستقل اما به هم زنجير شده و دور پاي دولت آمريكا بسته شده اند. اوباما در قبال چالش هاي ايران، افغانستان و فلسطين- با اندكي تفاوت هاي تاكتيكي- در همان مواضعي ايستاد كه سلف او، بوش ايستاده بود. برآيند رويكرد 18 ماهه وي، تلقي مردم خاورميانه است كه قرار بود نگاهشان نسبت به آمريكا متحول شود تا بتوان گره چالش ها را نيز يكي پس از ديگري گشود. نظرسنجي اخير دانشگاه مريلند و مؤسسه زاگبي (به سفارش مؤسسه بروكينگز در واشنگتن) كه سر و صداي زيادي نيز در آمريكا برپا كرد، ارزيابي ما را آسانتر مي كند.براساس اين نظرسنجي كه در 6 كشور مصر، عربستان، اردن، مراكش، امارات و لبنان انجام شده، 63 درصد مردم منطقه مي گويند از سياست هاي اوباما در ارتباط با خاورميانه مأيوس هستند و ادعاي نزديكي به جهان اسلام را باور نمي كنند و فقط 15درصد به اين سياست ها اميد دارند. اين در حالي است كه در نظرسنجي ژانويه سال 2009، 51درصد مردم خاورميانه به اوباما به ديده مثبت نگاه مي كرده اند و تنها 16درصد نگرش منفي داشته اند. همچنين 77درصد آنها از حق ايران حتي در حد داشتن سلاح هسته اي دفاع كرده اند كه 24درصد رشد نشان مي دهد. از طرف ديگر اعتقاد به اينكه «تجهيز ايران به سلاح اتمي تحولي مثبت در خاورميانه است» از 29درصد به 57درصد افزايش يافته است. براساس همين نظرسنجي و با وجود حجم بي سابقه تبليغات ايران هراسان، تنها 10درصد مردم خاورميانه ايران را تهديدي براي منطقه مي دانند حال آن كه 88درصد آنها رژيم صهيونيستي و 77 درصد نيز آمريكا را تهديد اصلي براي خاورميانه مي دانند. اين نظرسنجي شاهكار عملكرد 18ماهه آقاي اوباما در قبال ايران، فلسطين و اسرائيل، افغانستان و عراق است.اما شايد اين نظرسنجي همه واقعيت و معادله قدرت ميان آمريكا و جهان اسلام- كه ايران نمايندگي آن را مي كند- نشان ندهد. 57 سال پيش، آمريكاي تازه كار با كودتايي پيش پا افتاده توانست نهضت ملي را در ايران ساقط كند. 32 سال پيش كارتر مي توانست به راحتي سران مصر و رژيم صهيونيستي را در كمپ ديويد جمع كند تا درباره سرنوشت فلسطين با موفقيت تصميم بگيرند. حدود 20 سال پيش آمريكا توانست به آساني رژيم عراق را فلج كند و 7 سال قبل سربازان پنتاگون به سادگي آب خوردن توانستند وسط پايتخت عراق عكس يادگاري بگيرند. اما حالا وضعيت فرق كرده است. وزير خارجه اوباما بايد ماه ها بدود و وقت بگذارد تا مثلا نتانياهو و محمود عباس را دوم سپتامبر آينده كنار يك ميز بنشاند و تازه آنجا طرفين از هم بپرسند وقتي نه نماينده دولت مردمي حماس پاي ميز مذاكره است و نه ايران كه از ملت فلسطين پشتيباني مي كند، ما اينجا جمع شده ايم كه چه بكنيم؟اكنون سربازان آمريكا بدون عكس يادگاري و نشان دادن علامت V ، با 4400 نفر تلفات، يك هزار ميليارد دلار هزينه مادي- كه مي شد خرج شكوفايي اقتصادي شود- و چند برابر آن خسارت حيثيتي، عراق را ترك مي كنند در حالي كه متحدان و دوستان ديرينه ايران روي كار آمده اند و خبرنگار راديو فردا مجبور است از «تل آويو» گزارش دهد «اينجا نگراني ها از خروج آمريكا شدت يافته و هراس از اين است كه اگر دولت اردن نيز فرو بريزد، اسرائيل تنها همسايه و ديوار دفاعي خود را نيز از دست مي دهد». اوضاع افغانستان اما وخيم تر است. اوباما در كشوري كه روزي تبديل به تله مرگ براي اتحاد جماهير شوروي و روز ديگر، تريبوني براي اعلام آقايي آمريكا بر جهان در آغاز هزاره سوم (سال 2001 ميلادي) شد، گويا روي ارّه نشسته است. نه مي تواند بماند و نه مي تواند خارج شود. نظاميان آمريكايي در همين چند ماه اخير ركورد تلفات در روزگار بوش را شكسته اند و شناسنامه هاي باطل شده خود را يكي پس از ديگري- مانند اوراق دفترچه قسط مورد بحث- براي مرد ارّه نشين كاخ سفيد مي فرستند تا يكي يكي حساب كند. بدتر از همه سخنان ژنرال مك كريستال بود كه هزينه اخراج را به جان خريد تا نمك به زخم اوباما بپاشد و بگويد «او هيچ از جنگ افغانستان سر در نمي آورد، ملاقات با اوباما مرا افسرده و مأيوس كرد».رسانه ها و تحليل گران بسياري بوده اند كه يادآور شده اند «هر جا آمريكا عقب مي نشيند، ايران سنجيده و با دقت جاي او را پر مي كند». سخنان گلن ديويس (نماينده آمريكا در آژانس) حقيقت است كه مي گويد «من نمي توانم آينده تحريم ها را پيش بيني كنم كه اگر بلد بودم، دلال سهام مي شدم نه ديپلمات... افكار عمومي نبايد از آمريكا انتظار داشته باشند كه مشكل را به تنهايي حل كند. اينكه فكر كنند آمريكا قدرتمندترين كشور جهان است و همه به او گوش مي دهند، پس مي تواند راه حل را ديكته كند، آن روزها به سر رسيده و آن دوره تمام شده است» اما او قدّ حوزه مسئوليت خود، ناتواني دولت متبوعش را مي فهمد. يعني اين سردرگمي تيم اوباما در كاخ سفيد، نسبت به گرفتاري هايي كه در افغانستان و عراق و لبنان و فلسطين دارد و كم يا بيش زير سر اقتدار و درايت ايران مي بيند، كمتر است؟ صاحب نظران بسياري با پاتريك كلاوسون معاون مؤسسه واشنگتن براي سياست خاور نزديك هم عقيده اند كه «اعتماد به نفس ايران بسيار بالاست و بدين ترتيب مي تواند تحريم ها را نقش بر آب كند». اما اين اعتماد به نفس صرفا به حوزه دفاع از برنامه هسته اي منحصر نمي شود. چالش هسته اي با همه بزرگي اش، فرع بر آن «اعتماد به نفس» است كه از ايران تو سري خور و ضعيف 57 سال پيش، ايران جوان و شاداب و قدرتمند 2010 را بركشيده است.30 سال پيش، تحريم هاي سنگين با همه سختي ها آن روز و ضعف هاي اقتصادي و سياسي و ديپلماتيك ايران، نتوانست كارگر شود هيچ، كه حتي فرصت ابتكار و خلاقيت و جهش شد.آيا حالا اين رفتارهاي ايذايي مي تواند كاري از پيش ببرد؟ از 20-15 سال پيش دولت هاي آمريكا بارها چرتكه انداختند و برنامه ريختند تا به ايران تازه از جنگ درآمده و فاقد زيرساخت ها يورش آورند اما بارها در پايان همان محاسبات به عنوان جمع بندي نوشتند؛ دورنمايي از اينكه ايران به زانو درآيد وجود ندارد ولي هزينه ها و خسارت هاي سنگين چنين جنگي براي ما قابل برآورد نيست. اكنون ايران در نقطه اي ايستاده كه مي توان گفت هرگز مانند امروز قدرتمند نبوده و هيچ گاه مانند امروز از قدرت غافلگيري، تهاجم و زدن ضربات استراتژيك ويرانگر برخوردار نبوده است. همين واقعيت باعث مي شد تا روزنامه هافينگتون پست خبر بدهد «مقاومت ايران، باعث چنددستگي و اختلاف در دولت اوباما شده است» و آن چنان آثار گيجي و سردرگمي را در سيماي اين دولت آشكار سازد كه فارين پاليسي ناچار از گزارش شود:«پرزيدنت اوباما مي گويد تلاش هاي ما براي انزواي ايران در حال نتيجه دادن است و كليه گزينه ها روي ميز است. اين مثل كاريكاتوري است كه در آن دو نفر به تخته سياهي پر از معادلات پيچيده خيره شده اند و در نقطه اي نوشته شده «بعد معجزه اي روي مي دهد»! يكي از آنها به ديگري مي گويد «فكر مي كنم بايد اين قسمت دوم را قدري روشن تر بيان كنيد»! دقيقا من مي خواهم يكي روشن كند كه ما چگونه به چالش هاي ايران پايان مي دهيم... مشكل اصلي اين است كه رويكرد ما پر از تناقض است».روزي كه بوش دولت آمريكا را تحويل اوباما داد، ايران در مرز غني سازي 5/3 درصد ايستاده بود. امروز ايران غني سازي 20 درصد را با موفقيت آغاز كرده است. آن روز ايران يك تأسيسات غني سازي در نطنز داشت، امروز تأسيسات «فردو» رو به تكميل است. آن روز نيروگاه بوشهر فاقد افق روشن بود و امروز در كنار راه اندازي قريب الوقوع اين نيروگاه، راه اندازي چندين نيروگاه اتمي و سايت غني سازي اورانيوم به طور جدي در حال برنامه ريزي است.اوباما هنوز نجنگيده، بدنام شده است. حتي اگر گوشه لباس او به جنگي جديد بگيرد، فاتحه «دولت تغيير» كه طراحي اتاق فكرهاي وابسته به محافل پنهان قدرت در آمريكاست، خوانده است. اما بالاتر از همه اين محاسبات، كوچك ترين اميدي به اثرگذاري گزينه نظامي وجود ندارد. تحريم هم كه تيري در تاريكي است. خدا نكند جاي اوباما باشيد اما اگر جاي او و تيم او بوديد، چه مي كرديد؟ حتي اگر قرار بود به تهديد اقتصادي و نظامي دل ببنديد، كجا را نشانه مي رفتيد؟ «اعتماد به نفس حاكميت و دولت- ملت ايران». جنگ نرم كه از ابزار جنگ رواني و تبليغاتي، فتنه انگيزي و اختلاف افكني و نااميدسازي بهره مي گيرد، اين نقطه كانوني قدرت را در «ايران جديد» هدف گرفته است. اين آخرين و واقعي ترين نقشه جنگ دشمن است و تهديد نظامي و سياسي و اقتصادي قرار است ضمن تمركز فشارها و بر هم زدن محاسبات در ايران، «وحدت، اميد و اعتماد ملي» را بزند. از اين سو، هر كس در راستاي خالي كردن دل مردم يا نااميد و بدگمان كردن و از هم پراكندن افكار عمومي يا مسئولان عمل كند، در نقشه و زمين دشمن بازي مي كند. بي ترديد طيف هايي، برانگيخته دشمنند. «انّ الشياطين ليوحون الي اوليائهم ليجادلوكم. شيطان ها به دوستان خود الهام مي كنند و مي آموزند تا با شما مجادله كنند». هر كس بساط بگومگو بچيند يا اسباب مجادله و تخطئه اميد و اقتدار و اعتماد و اتحاد ملت ايران را فراهم كند، با واسطه يا بي واسطه از شياطين روزگار دستورالعمل و رهنمود مي گيرد، در هر جايگاه و گروه و طيفي كه باشد.منافقين و مرجفوني را كه كارويژه شان ترساندن، ايجاد بدگماني، اختلاف آفريني، طي طريق زيگزاگ در مرز حق و باطل، تأسيس مسجد ضرار براي كفر و تفرقه و كمين مؤمنان، و پراكندن امت از مدار وحدت و عزت و قدرت (امامت و ولايت) است، بايد منزوي كرد. آنها- با همه سعه صدر و جذب حداكثري كه بايد داشت- در زمره دفع حداقلي هستند. آنها تنها اميدهاي شيطان بزرگند. و از اين طرف بايد از بن دندان ايمان داشت و به لوازم اين ايمان متعهد بود كه به فرموده حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) «خداوند امامت ما را امان از تفرقه قرار داد». ولايت و رهبري نايب امام عصر(عج) بود كه در اين 32 سال، ايران را از تندبادها عبور داد و از تهديدهاي بنيان برافكن، فرصت هاي كم نظير پيروزي و پيشرفت ساخت. امروز هم اين،ميزان تولا و تبرّاي امت و به ويژه مسئولان است كه سرعت پيروزي و پيشرفت را تعيين مي كند. فتنه 88 گردنه اي بود كه به نشيب افتاد اما خصم مستأصل، ناچار است دل به خطا و اشتباهات يا خيانت هاي همراهان قافله ببندد. پس از اين چه كسي حاضر است سرمايه آبروي خويش را ارزاني دشمني كند كه 57 سال پيش حتي به يك چهره لائيك و خوش باور- نسبت به آمريكا- در قواره هاي دكتر مصدق هم رحم نكرد؟ به قول آقاي رابرت گيتس «ايراني خوب ايراني مرده اي است كه با گلوله او را كشته باشند». بايد ديد آيا پس از اين هم رئيس كينه جوي پنتاگون(رئيس اسبق سيا)، براي خود پيشمرگاني كه آماده خودكشي يا نشستن روي ارّه باشند پيدا مي كند؟مردم سالاري:لزوم گفت وگو هاي داخلي براي مقابله با تهديدات خارجي«لزوم گفت وگو هاي داخلي براي مقابله با تهديدات خارجي»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم ابوالفضل فاتح است كه در آن ميخوانيد؛بر اساس شواهد و قرائن، تهديدات خارجي نسبت به کشور روندي رو به تزايد يافته است.بيگانه مدعي، دير زماني است که با "ايران به ما هو ايران" سر ناسازگاري داشته و انقلاب اسلامي دليل مضاعفي بر عداوت پيشين است; چنان که در 28 مرداد شاهد بوديم و طي سي سال اخير نيز صرف نظر از اينکه چه دولتي بر سر کار بوده، تجربه کرده ايم. انکار نمي کنم که اينک برخي بي کفايتي ها و شکاف و نابساماني هاي داخلي، ماجراجويان خارجي را به طمع بيشتر انداخته و سوداي عقب نگه داشتن کشور را چه با تحريم و چه تهديد دامن زده است. عبور از گذرگاه خطير اين روزها و صيانت از سرمايه هاي ملي از جمله نيروگاه بوشهر و صنعت هسته اي که ريشه در دهه هاي گذشته دارد، نيازمند همت، الفت و دقت همگاني است.بيگانه بايد بداند و دريابد که ايراني با هر آيين و زبان و از هر جناح و خط سياسي به رغم همه تفاوت ها و اختلاف نظرها در برابر تهديد او، يد واحده است.بايد با صداي رسا و با همه امکانات بر سر بيگانه فرياد کشيد و او را بر حذر داشت. بيگانه، هر که مي خواهد باشد، حق ندارد و به ياري خدا نمي تواند مناقشات و مجادلات داخلي را بهانه خشونت و ماجراجويي جديدي در منطقه کند. در اين موقعيت، بهره گيري از حداکثر ذخيره عقلاني و مديريتي کشور بدور از هرگونه حب و بغض براي تدبير متمايز و راسخ و در اتخاذ مواضع، وظيفه دست اندرکاران امور است تا آنچه ملت هزينه آن را مي پردازد داراي بيشترين سنجيدگي و پشتوانه ملي باشد. همينطور، اقتضاي عقل و شرع، دوري گزيني حداکثري از حساسيت هاي داخلي است.اين به مفهوم امتناع از نقد بي کفايتي ها يا عبور و عدول از حقوق مردم نيست اين به مفهوم پاسداشت شرايط و منافع ملي است. براين اساس انتظار مي رود هر کس و در هر جا به نوبه خود تلاش کند تا در اين وضعيت هشدار، از سطح منازعات داخلي کاسته و در برابر تهديد احتمالي اما جدي بيگانه، عمق و گستره وفاق ملي را افزوني دهد. در اين شرايط همين طور بازگشت به قانون ولو گام به گام، آزادي رسانه هاي منتقد و آزادي هر زنداني پاسخ مثبتي است که تداوم آن غلبه بر مشکلا ت عميق خواهد بود. همچنان که از امام (ره) آموخته ايم تمرکز بر آسيب ها در نقد، اولي بر فاش گويي و تمرکز بر اشخاص است. نه همه چيز را به پرده بردن و نه همه چيز را پرده برداشتن روا است. نه آن پنهانکاري است و نه اين شفافيت.همين طور شايسته است امکان گفت وگو در مسائل مهم ملي باز شود.گفت وگو نه به خودي خود حرام است نه واجب. نه کسي را به خودي خود عزيز مي کند نه ذليل، اما در ميان ملت هاي بزرگ سنتي است جا افتاده و معقول ترين و ابتدايي ترين راه اصلاح.در حيرتم چرا کساني گفت وگوي داخلي را ننگ مي دانند؟تاريخ هرگز از حاکمان و نخبگاني که براي سعادت ملتشان باب گفت وگو را گشوده اند به بدي ياد نخواهد کرد. اتفاقا در تاريخ مبارزات بزرگان اين ملت تا دلمان بخواهد غيرت و فاصله هست،اما کمتر اثري از گفت و گو يافت مي شود. نقد آيندگان متوجه کساني خواهد بود که گفت و گو و اصلاح را رد کرده و بر طبل فاصله کوبيده اند. چه بساکه شدت ناروايي ها و شکست بسياري از نرمش ها اين سخنان را به نقد و سخره کشد. اما اگر فرجي باشد از همين مراعات ها و باب هاي گفت و گو آغاز مي شود و اگر چنين نباشد رويه اي اخلاقي و قابل دفاع به ويژه در شرايط تهديد خارجي است. مي دانم که برخي جريان هاي نفوذي منحرف به ظاهر انقلابي که در داخل بر طبل خشونت مي کوبد و جز سيطره و منافع باندشان، ايران و آينده انقلاب پشيزي برايشان اهميت ندارد اين نوشته را حمل بر ضعف خواهند کرد، البته از آنها باکي نيست. هر چه بگويي آنها بر نمط خود خواهند راند. مخاطب اين نوشته آنها نيستند.رسالت:قلب رآکتور تپيد«قلب رآکتور تپيد»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن ميخوانيد؛آغاز انتقال سوخت به قلب رآکتور نيروگاه اتمي بوشهر و برگزاري همزمان جشن هسته اي در سرتاسر کشور روز گذشته خبر اول بيشتر رسانه هاي دنيا بود. اهميت مضاعف اين خبر از آن رو بود که بار ديگر کذب بودن تهديدها و بلوف هاي رژيم صهيونيستي را براي جهانيان مشخص کرد. اين رژيم جعلي بدون توجه به قد و قامت خود مدعي شده بود قبل از سوخت گذاري نيروگاه بوشهر تاسيسات هسته اي جمهوري اسلامي را موشک باران ميکند.انتقال سوخت به رآکتور نيروگاه اتمي بوشهر حلقه نهايي چرخه سوخت در کشور است. با سوخت گذاري نيروگاه هسته اي کشور کمتر از چند ماه برق هسته اي وارد مدار مي شود و ملت ايران شيريني مجاهدت دو دهه خود در بومي سازي فناوري هسته اي را خواهد چشيد. ايران ثابت کرد که از حق مسلم چرخه سوخت کوتاه نخواهد آمد و هيچ فشار و تحريمي قادر نخواهد بود در اراده پولادين ملت خللي وارد کند. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب در ديدار اخيرشان با مسئولان نظام چرخه توليد سوخت حق ماست و ما از اين حق کوتاه نخواهيم آمد و دست برنخواهيم داشت؛ اين حق ماست. ما مي خواهيم سوخت را توليد کنيم. چندين هزار مگاوات، ما به سوخت هسته اي نياز داريم. نيروگاه هاي هسته اي بايد به وجود بيايد. خوراک اين نيروگاه ها بايد در داخل توليد بشود. اگر قرار شد براي خوراک اين نيروگاه ها به خارج متوسل بشويم و محتاج باشيم، امور کشور نخواهد گذشت؛ بايد داخل بتواند خودش توليد کند. بنابراين حق ماست و دنبال اين را خواهيم گرفت. آنها در جواب مي گويند خوب، ايران احتياج دارد به سوخت هسته اي، ما برايش تامين مي کنيم؛ بانک جهاني درست بکنيم، چه مي کنيم، تامين مي کنيم. اين حرف، حرف مهملي است، حرف بي معنا و بي وجهي است.غرب در مسئله تامين مايحتاج سوخت20 درصد جمهوري اسلامي براي رآکتور تحقيقاتي تهران به صراحت ثابت کرد که نه تنها قابل اعتماد نيست بلکه با توسل به اهرم فشار سوخت در صدد باج گيري و زياده خواهي است. آمريکايي ها و اروپايي ها زماني که فهميدند جمهوري اسلامي نيازمند سوخت20 درصد براي کارهاي تحقيقاتي و دارويي است به هر طريقي متوسل شدند تا به ملت و دولت ايران فشار بياورند و به بهانه تامين اين سوخت منافع ملي ما را پايمال نمايند.حال چگونه مي توان اميدوار بود غربي ها در آينده براي تامين سوخت رآکتورهاي هسته اي توليد کننده برق و فروش آن به ايران بازي درنياورند و شاهراه انرژي کشور در آينده اي نه چندان دور را با مشکل مواجه نکنند.امروز علاوه بر ايران بر تمام کشورهاي مستقل دنيا ثابت شده است که غرب منبع غير قابل اطميناني براي تامين سوخت هسته اي در آينده است. اگر چه در وضعيت کنوني سوخت هاي فسيلي به ثمن بخس و بدون هيچ مزد و منتي از شرق به غرب سرازير است اما هيچ تضميني وجود ندارد که غربي هاي مستکبر نيز چنين رفتار انسان دوستانه اي در قبال کشورهاي توسعه نيافته اتخاذ کنند. از همين امروز قابل پيش بيني است که غربي ها در ازاي چند تن سوخت3/5 يا20 درصد چه مطالبات گزاف و بدون منطقي از کشورهاي آسيايي، آفريقايي و آمريکاي لاتين خواهند داشت. انتظارات و باج هايي نظير تاسيس پايگاه نظامي در داخل خاک کشورهاي مستقل براي آمريکايي ها و کشورهاي ناتو، تحميل نوع خاصي از تفکر سياسي و فرهنگي به کشورهاي جهان سوم، تاراج معادن و سرمايه هاي ملت ها و حتي تقاضاي حق توحش و کاپيتولاسيون و... تنها بخشي از فشارهاي قابل پيش بيني است که غربي ها براي تامين سوخت کشورهاي مستقل در آينده وارد خواهند کرد.تجارب تاريخي و واقعيت هاي دو دهه گذشته در ايران نشان داد اگر ملتي واقعا بخواهد به فناوري هسته اي دست پيدا کنند هيچ قدرت خارجي نمي تواند مانع اين اراده گردد. در واقع خارج از خواست دولت ها، تمايلات ملت ها در اين زمينه تعيين کننده است. آنهايي که مدعي بودند ديپلماسي هسته اي بايد پشت در اتاق هاي تشريفات ديپلماتيک باقي بماند- چون امکان دارد جمهوري اسلامي در اين پروژه شکست بخورد- امروز قدرت اتحاد ملي شکل گرفته پيرامون فناوري هسته اي را درک مي کنند. پاشنه آشيل پروژه فناوري صلح آميز هسته اي ايران تزلزل پايه هاي اتحاد ملي شکل گرفته حول اين موضوع است. “انرژي هسته اي حق مسلم ماستامروز به يک شعار ملي و فراتر از آن خواست عمومي در کشور تبديل شده است و اشاعه تذبذب عمومي با حرف ها و موضع گيري هاي خام و نسنجيده شبيه بي عقلي ها و خيانت هاي امثال شعبان بي مخ ها در قضيه ملي شدن نفت است.امروز هيچ کس نمي تواند شيريني اين پيروزي بزرگ را به کام ملت ايران تلخ کند چرا که مردم با گوشت و پوست خود ارزش دستاوردهاي عظيم کشور در عرصه فناوري هسته اي را احساس مي کنند و بهتر از هر کسي مي دانند که اين فناوري حيات سرافرازانه فرزندان اين ملت در آينده را تامين و تضمين مي نمايد.تهران امروز:30 مرداد و نيروگاه بوشهر«30 مرداد و نيروگاه بوشهر»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم حسن وزيني است كه در آن ميخوانيد؛سيام مرداد در آخرين سال دهه 80، در پي آغاز سوختگذاري نيروگاه اتمي بوشهر شانه به شانه روزهايي چون 13 آبان (روز دانشآموز) 16 آذر (روز دانشجو) 22 بهمن (سالروز پيروزي انقلاب)، 12 فروردين (روز جمهوري اسلامي)، 27 تير (سالروز پذيرش قطعنامه 1598) نقطه عطفي در تاريخ شد. وجه تشابه 30 مرداد با ساير روزهاي پرافتخار آن است كه اين روز مانند آن روزها به نماد پيروزي مقاومت ملي در برابر تهديدات و فشارهاي خارجي تبديل شده است. 30 مرداد 89 در تورق تقويم دو روز پس از 28 مرداد جاي گرفته است. روزي كه يادآور شكست جبهه مردمي و داخلي در برابر دخالت كودتاگرانه نيروهاي خارجي بود. اما 30 مرداد روايتگر استقامت و سرانجام پيروزي ملت و حاكميتي است كه 15 سال در برابر مشقات و فشارها و تهديدها عليه ساخت نيروگاه اتمي بوشهر ايستادگي كردند. در اين پيروزي 5 دولت از دولت سازندگي تا دولت عدالتمحور سهم ويژهاي دارند و نميتوان اين دستاورد بزرگ را به يك دولت اختصاص داد.آغاز سوختگذاري در قلب نيروگاه بوشهر كه اوايل هفته آينده به پايان خواهد رسيد با لفاظيها و تهديدهاي برخي دولتها و مقامات غربي مصادف شده است. علت آن است كه اراده ملي ايرانيان با وجود عهدشكني چينيها در ابتداي امر و قصور روسها در مراحل ساخت، هيچگاه در برابر فشارهاي سياسي و اقتصادي نشكست، تا با نزديك شدن نيروگاه بوشهر به فاز نهايي توليد برق (دو ماه ديگر) يكي از آرزوهاي ديرينه مسئولان دلسوز جمهوري اسلامي برآورده شود. اكنون با برداشته شدن گام بزرگ و سخت راهاندازي نيروگاه اتمي بوشهر، ايران در كنار ساير توانمنديهاي هستهاي از قبيل استخراج اورانيوم، خالصسازي اورانيوم و غنيسازي آن در تاسيسات مختلف خود در يزد، اصفهان و نطنز هماكنون به امكان توليد نيروي برق از انرژي هستهاي رسيده است.آن هم در شرايطي كه هنوز جوهر قطعنامههاي 1929 با هدف ناتوان ساختن ايران از پيشرفتهاي هستهاي خشك نشده است نه تنها قطعنامه شوراي امنيت، بلكه تهديدهاي آمريكا و اسرائيل سرنوشتي جز نظاره تحقق يكي از گامهاي هستهاي ايران نيافتند.با وجود اهميت ويژه نيروگاه اتمي براي ايران، كامل ساختن چرخه هستهاي، مزاياي اقتصادي و اعتبار بينالمللي به چند واقعيت ديگر نيز بايد توجه داشت از جمله اينكه:1 - با نزديك شدن زمان افتتاح رسمي نيروگاه بوشهر، ساير فعاليتهاي هستهاي كشور به خصوص غنيسازي اورانيوم اهميت بيشتري مييابد. طبيعي است گرچه روسيه متعهد به تامين سوخت بوشهر است اما نبايد خلف وعده آنها به دلايل فني و سياسي و تحت فشار غرب را به مدت 10 سال ناديده گرفت. بنابراين كامل كردن توانمندي در اين زمينه، تضمين كننده فعاليت مداوم نيروگاه بوشهر و ساير نيروگاههايي خواهد بود كه قرار است در آينده ساخته شود.2 - نيروگاه بوشهر گرچه دروازه ورود ايران به علم و فنآوري و تكنولوژي هستهاي است اما پايان آن نيست همانگونه كه موجب توسعه تواناييهايي در كشور در زمينههايي چون غنيسازي اورانيوم شده است. اكنون براساس مصوبه مجلس قريب به 20 نيروگاه ديگر بايد در دستور كار ساخت قرار گيرد تا در يك افق 50 ساله حداقل 20هزار مگاوات برق كشور از طريق نيروگاههاي هستهاي تامين شود. علاوه بر اين در ساير علوم و فنآوريها نيز وابستگي بشر به فنآوري هستهاي در حال گسترش است بنابراين نيروگاه بوشهر پايگاه توسعه فنآوري هستهاي كشور خواهد شد.3 - راهاندازي بوشهر از منظر ملتها و دولتهاي منطقه معنايي جز اعتبار يافتن و قدرت اراده ملي يك كشور و پيروزي آن در برابر فشارهاي دشمنان ندارد. به عبارت ديگر اگر ملتي آگاهانه و هوشمندانه خواهان حق خود باشد گرچه در اين راه هزينههايي متحمل شود اما عاقبت پيروز خواهد شد. آنچه امروز اعمال قطعنامههاي شوراي امنيت بر ملتهاي مستقل را سخت، دشوار و بينتيجه كرده است. گسترش همين الگوست. اين صداي ملت ايران است كه ملتهاي را به صبر و استقامت فرا ميخواند و روز به روز بر مخاطبان اين پيام افزوده ميشود و مناسبات بينالمللي را تحت تاثير قرار خواهد داد. اگر امروز بسياري از كشورهاي جهان بر حق ايران در فعاليتهاي هستهاي مهر حمايت ميزنند، ناشي از آن است كه اين پيام به گوش ملتها و دولتها رسيده است.وطن امروز:صادرات برق هستهاي گام بعدي نيروگاه بوشهر«صادرات برق هستهاي گام بعدي نيروگاه بوشهر»عنوان سرمقالهي روزنامهي وطن امروز به قلم غلامعلي ميگلينژاد است كه در آن ميخوانيد؛حدود 35 سال قبل ايران قراردادي با يک شرکت مربوط به کشور آلمان غربي مبني بر احداث 2 راکتور اتمي در بوشهر منعقد کرد که با اوجگيري انقلاب اسلامي، نيروهاي آلماني بوشهر را ترک کردند و نيروگاهي که ميرفت با تکميل ساختمانها و قرار گرفتن دستگاهها در آن به نيروگاه فعال کشور تبديل شود، در معرض بمباران نيروهاي هوايي رژيم بعث عراق قرار گرفت. راکتور شماره يک نيروگاه اتمي كه بالغ بر 65 درصد پيشرفت فيزيکي داشت پس از پذيرفتن قطعنامه و آتشبس توسط هواپيماهاي عراقي مکرر بمباران شد و بعد از جنگ نيز آلمانها حاضر نشدند براي ادامه کار و تکميل اين نيروگاه با توجه به تعهداتي كه داشتند به ايران بازگشته و کار خود را به پايان برسانند.قرارداد ايران با روسيه براي تکميل اين نيروگاه از همين جا شکل گرفت و روسيه براي تکميل اين نيروگاه وارد ايران شد و راکتور اتمي شماره يک بوشهر در معرض تکميل کار و راهاندازي قرار گرفت. بعد از اينکه قرارداد اين راکتور منعقد شد، نيروهاي متخصص روس و ايراني وارد کار شدند و حدود يک سال قبل سوخت مجازي در قلب راکتور اتمي بوشهر قرار گرفت و تستهاي لازم روي نيروگاه اتمي انجام شد که بحمدالله با توجه به تستهايي که انجام شد، بعد از اصلاح، فرآيند کار با موفقيت پشت سر گذاشته شد. نهايتا بعد از آخرين تستي که صورت گرفت، نيروگاه اتمي بوشهر آماده سوختگذاري اصلي شده است که در شهريورماه به حول و قوه الهي سوخت مجازي از درون راکتور به بيرون منتقل و سوخت اصلي که بالغ بر 7 سال است از روسيه به ايران منتقل شده است، در راکتور اتمي قرار ميگيرد.از 25 شهريور ماه با سوختگذاري نيروگاه اتمي بوشهر وارد فاز راهاندازي شده و در نيمه آبانماه با توجه به مقدمات کاري که صورت گرفته و شبکههاي فشار قوي که از ساليان قبل طراحي شده، هزار مگاوات برق نيروگاه بوشهر وارد شبکه سراسري برق ايران خواهد شد و ايران از اين پس داراي انرژي هستهاي و برق هستهاي خواهد شد. البته علاوه بر آن پيشبيني شده است که 20 هزار مگاوات توليد برق هستهاي داشته باشيم که براي توليد اين ميزان برق، 5 راکتور اتمي در بوشهر پيشبيني شده که به موازات اين نيروگاهها، نيروگاههاي ديگر هم در فازهاي بعدي در برنامه احداث قرار ميگيرد. با توجه به تحريمهايي که از ابتداي انقلاب کشورمان با آن مواجه بوده است اما اين استقامت و پيگيري دولتمردان ما و همچنين همه ايرانيان بود که نيروگاه اتمي بوشهر را به مرحله بهرهبرداري رساند. يکي از مسائل مهم در اين زمينه اين بود که با وجود تحريمهايي که از ابتداي پيروزي انقلاب از ناحيه آمريکا و متحدان غربياش اعمال شده است.اما کشور روسيه به عنوان پيمانکار احداث نيروگاه اتمي بوشهر به تعهدات خود عمل کرد و در حال حاضر شاهد راهاندازي اين نيروگاه به عنوان نخستين نيروگاه اتمي ايران هستيم.اين نخستين گام براي رسيدن به انرژيهاي نو است و براي رسيدن به اهداف مندرج در چشمانداز 20ساله کشور با توجه به اينکه تاکنون توليد برق کشور از ناحيه سوخت فسيلي صورت ميگرفت، بايد کشور به سمت انرژيهاي نو حرکت کند و انرژيهاي پاک را مورد استفاده قرار دهد و به همين ترتيب بايد گفت اين مسير در ايران غيرقابل بازگشت است و همانطور که مسؤولان نظام و مردم بارها اعلام کردهاند، اين مسير را با استقامت و همدلي به پيش خواهيم برد و تامين و احداث نيروگاههاي هستهاي جزو اولويتهاي کاري نظام است که نياز برق کشور را بتوانيم تامين کنيم و علاوه بر آن در بخش صادرات هم همانند گذشته درباره توليد برق سرمايهگذاري کرده باشيم. در پايان با توجه به شرايط بدي که کشورمان در راهاندازي اين نيروگاه با آن مواجه بود بايد اين موفقيت را بهرغم تحريمها و کارشکنيهايي که از جانب کشورهاي غربي صورت گرفته، به مقام معظم رهبري، دولت خدمتگزار، نيروهاي متخصص ايراني و همه ايرانيان در اقصي نقاط جهان تبريک گفت.سياست روز:روزي ماندگار در تاريخ ايران«روزي ماندگار در تاريخ ايران»عنوان سرمقالهي روزنامهي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيد؛شايد بسياري گمان کنند که ساخت يک نيروگاه اتمي اين همه تبليغ و رسانهاي کردن ندارد، اما غافل از آن هستند که اين نيروگاه در کمال ناباوري و در شرايطي به بهرهبرداري ميرسد که همه دستها و اقدامات خارجي براي جلوگيري از راهاندازي آن بود.نيروگاهي که 36 سال پيش از اين توسط کارشناسان آلماني بنا نهاده شده بود، پس از انقلاب اسلامي ايران به خاطر فرهنگ انقلابي نظام جمهوري اسلامي ايران ساخت اين نيروگاه مسکوت ماند و طرف آلماني از اجراي تعهدات خود سر باز زد و همين شد که ادامه ساخت نيروگاه اتمي بوشهر از يک کشور غربي به کشوري ديگر محول شد.روز گذشته روز به ياد ماندني براي مردم ايران بود چرا که اين نيروگاه هنگامي به ثمر نشست که تحريمهاي شديد عليه ايران اسلامي وضع شده است. روز تزريق سوخت هستهاي به نيروگاه اتمي بوشهر يک روز تاريخي براي غرور ملي ايران زمين است چون همه عواملي که دست به دست هم داده بودند تا اين نيروگاه به بهرهبرداري نرسد، از اين اتفاق مهم شوکه شدند و توقع نداشتند که اين کار انجام شود. کارشکنيها را پشت سر گذاشتيم تنها با همت مردم و دولتمردان همه تاريخ جمهوري اسلامي ايران از هنگامي که پروژه بزرگ نيروگاه اتمي بوشهر به روسيه سپرده شد تاکنون همه در اين مهم سهيم هستند.روسيه گرچه بارها از راهاندازي نيروگاه طفره رفت و مشکلات فني را بهانه کرد اما هنگامي که عزم جدي ومصمم ايران را براي دستيابي به فنآوري صلحآميز هستهاي ديد، بر آن شد تا عليرغم فشارهاي آمريکا و ديگران به تعهدات خود عمل کند و اين اقدام را در اذهان مردم ايران به ثبت برساند و ثابت کند که پايبند به تعهدات خود هست.به نظر ميرسد روسيه پس از يک دوره کوتاه بحراني در روابط دوجانبه اکنون پي به سياستهاي دوگانه و منفعتطلبانه آمريکا برده است و از همين روست که درخواست نشست فوري درباره بيانيه تهران را مطرح ميکند.هنگامي که معاون وزير خارجه روسيه از تصميم مسکو براي دعوت از نمايندگان برزيل و ترکيه به عنوان کشورهاي امضاکننده بيانيه تهران دراين نشست خبر ميدهد نشان دهنده رويکرد منطقي اين کشور نسبت به مسائل منطقهاي و جهاني است.اگر سياستهاي روسيه رويکرد اينگونه در قبال ايران داشته باشد، احتمال ميرود شاهد خروج موضوع هستهاي جمهوري اسلامي ايران از موضوعات جهاني باشيم.ابتكار:اهداف روسيه از راه اندازي نيروگاه بوشهر«اهداف روسيه از راه اندازي نيروگاه بوشهر»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم آسيه مهرورز است كه در آن ميخوانيد؛اعلام خبر سوخت گذاري نيروگاه بوشهر از سوي آژانس انرژي اتمي روسيه، اين هفته بازتاب گستردهاي در رسانههاي غربي و منطقهاي داشت .اين رسانهها در تحليلهاي متعددي که در پوشش خبري بارگذاري نيروگاه بوشهر داشتند از ابعاد مختلفي به قرار گرفتن نيروگاه بوشهر در مدار برق هستهاي کشورمان از 31 مرداد ماه پرداختند.تحليلهايي از اين دست که ايران به باشگاه قدرتهاي هستهاي جهان پيوست يا اينکه راه اندازي اين نيروگاه نشانهاي از روابط مستحکم روسيه و ايران است که به رغم حمايت روسيه از دور چهارم تحريمهاي شوراي امنيت همچنان ادامه دارد .در همين زمينه، روزنامه فرانسوي زبان “ لو فيگارو “ از منظري ديگر به خبر عمليات سوخت گذاري نيروگاه بوشهر پرداخت و در گزارشي نوشت : تصميم روسيه براي راه اندازي نيروگاه اتمي بوشهر در 21ماه اوت،باعث تفرقه در گروه وين شده است که مسکو، واشنگتن و پاريس اعضاي آن هستند .صرف نظر از بازتاب گسترده عمليات لجستيکي براي راه اندازي نيروگاه بوشهر در رسانههاي غربي، تاکيد دوباره سرگئي ريابکوف معاون وزير خارجه روسيه در باره عزم کشورش براي تکميل و راه اندازي نيروگاه بوشهر که در ادامه اظهارات سخنگوي سازمان اتمي روسيه صورت گرفته است، از لايههاي پشت پرده مثلث ايران، روسيه، آمريکا حکايت دارد .اين واقعيت زماني آشکار تر ميشود که بدانيم به فاصله کوتاهي پس از اعلام خبر راه اندازي نيروگاه از سوي مقام مسئول شرکت روس اتم،رابرت گيبس سخنگوي کاخ سفيد اعلام کرد با راه اندازي نيروگاه بوشهر ايران ديگر نيازي به غني سازي اورانيوم ندارد .در اينکه اکنون آمريکاييها به شدت ميکوشند تا با واداشتن ايران به توقف کليه فعاليتهاي هستهاي خود برگ برندهاي را درقبال اجراي استراتژي دو سويه مبني بر فشار و مذاکره رو کرده و اين راهبرد را موفقيت آميز جلوه دهند و يا دست کم با تست زدن ايران ميزان آمادگي کشورمان را براي ورود به مذاکرات ماه آينده با گروه 1+5 بسنجند، ترديدي نيست، با اين وجود آنچه روسيه را واداشته تا در فضاي تحريمهاي بين المللي شوراي امنيت و تحريمهاي يکجانبه آمريکا و اتحاديه اروپا به راه اندازي نيروگاه بوشهر اقدام کند از چند واقعيت حکايت دارد.نخست اينکه به رغم گشايشهايي که در ماههاي اخير در روابط روسيه و آمريکا پديد آمده و روسيه را وا داشته تا با در نظر گرفتن نياز خود به غرب در ابعاد اقتصادي و تکنولوژيکي رفتار هنجارمند و همسويي را با رويکردهاي غرب در صحنه جهاني از خود بروز دهد،نگراني روسيه در از دست دادن ايران واقعيتي ديگر است که رهبران کرملين را واداشته تا در روابط خود با ايران تجديد نظر کنند به ويژه که مقامات ايران در ماههاي اخير به کرات از مواضع متناقض روسيه در قبال روابط دوستانه دو کشور و امتناع از تحويل موشکهاي اس سيصد به کشورمان انتقاد کرده اند.از اينرو اعلام آمادگي روسيه در راه اندازي نيروگاه بوشهر که کاملا در چارچوب مقررات ان پي تي قرار داشته و بخشي از تعهدات روسيه به شمار ميرود،نشان ميدهد که مسکو با درک الزامات ژئوپوليتيکي منطقه و نياز به همکاري ايران در ثبات و امنيت منطقه مايل نيست ظرفيتهاي ايران را ناديده بگيرد.دوم اينکه، اگرچه اقدامات روسيه در خصوص نيروگاه بوشهر و کارشکنيهاي اين کشور در سالهاي اخير همواره تابعي از ملاحظات سياست خارجي اين کشور بوده، با اين حال شواهد و قرائن نشان ميدهد که راه اندازي نيروگاه بوشهر هيچ تبعاتي براي روسيه نخواهد داشت، چون روسيه پيش از اين در معامله با آمريکا راه اندازي نيروگاه بوشهر را از شمول قطعنامه تحريمي خارج کرده و کوشيده بود دست خود را در همکاري با ايران در اين نيروگاه باز گذارد .سوم اينکه تاخير در راه اندازي نيروگاه تا مرحله متوقف شدن اين همکاريها در عمل ميتواند اعتبار روسيه را در بازار فن آوريهاي هستهاي به شدت خدشه دار کند، در حال حاضر روسيه قراردادهاي کلاني را با کشورهاي مختلف در خاورميانه، آمريکاي لاتين، اروپاي شرقي،و آفريقا در زمينه احداث نيروگاههاي هستهاي منعقد کرده است .بر اين اساس بي توجهي روسيه به تفکيک موضوع برنامه هستهاي ايران با نيروگاه بوشهر ميتواند جايگاه اين کشور را نزد شرکاي هستهاي مسکو به شدت متزلزل کند.با اين حال آنچه در روزهاي اخير در روابط روسيه و غرب به وقوع پيوست در عزم مسکو براي راه اندازي نيروگاه بوشهر بي تاثير نيست ، حکم دادگاه بين المللي لاهه مبني بر اينکه درخواست استقلال کوزوو از جمهوري صربستان مغاير با مقررات حقوق بين ا لمللي نيست،موجب شده تا دولت مسکو که به شدت با هرگونه استقلال طلبي کوزور از متحد ديرينه اش صربستان در حوزه بالکان مخالف است، ضمن زير سئوال بردن استقلال کوزوو، حمايت کشورهاي غربي از جمله آمريکا را از استقلال کوزوو محکوم کند.همچنين اقدام سناي آمريکا در به تعويق انداختن تصميم گيري در باره سرنوشت پيمان کاهش سلاحهاي استراتژيک موسوم به استارت جديد تا پس از تعطيلات تابستاني سنا اين ترديد را در ميان مقامات مسکو افزايش داده است که با به تعويق افتادن پيمان استارت، آمريکا تمايلي به محدود کردن توان بارزدارندگي غير متعارف خود به ويژه در حوزههاي پيرامون مرزهاي روسيه نداشته باشد؛ روسيه خود در ذيل توافقنامه با واشنگتن پايبندي به پيمان استارت را به انصراف آمريکا از برنامه هايش در زمينه استقرار بخشهايي از سامانه موشکي در اروپا منوط کرده بود.به اين ترتيب با اولين نشانههاي تصويب نشدن پيمان استارت جديد در سناي آمريکا که احتملا در ارتباط معنا داري با انتخابات ميان دورهاي پيش روي کنگره و فشار جمهوريخواهان قرار دارد، به نظر ميرسد روسيه به اين نتيجه رسيده است تا با انگشت نهادن بر موضوعات حساسيت برانگيزي همچون توانايي هستهاي ايران اين پيام را به مقامات واشنگتن ارسال کند که ناديده گرفتن منافع ملي و امنيت روسيه از سوي آمريکا با هزينههاي بيشتري براي اين کشور همراه خواهد شد.با اين حال برخي گمانه زنيها درباره آمادگي روسيه براي راه اندازي نيروگاه بوشهر از واقعيت ديگري نيز حکايت دارد و آن اينکه اين حرکت روسيه با هماهنگي غرب به ويژه آمريکا صورت گرفته و دو طرف با تقسيم کار جديد و تفکيک قائل شدن ميان برنامه هستهاي ايران و موضوع نيروگاه بوشهر، ميکوشند اين پيام را به جمهوري اسلامي ايران القا کنند که در مذاکرات آتي گروه 1+5 حاضر به هيچ گونه سازشي در قبال برنامه غني سازي ايران نخواهند بود.اين کشورها با وانمود کردن اين نکته که صرفا فعاليت نيروگاه بوشهر را در چارچوب مقررات آژانس قبول دارند و با وجود نيروگاه بوشهر، ايران ديگر نيازي به غني سازي اورانيوم ندارد، در صددند تا از واگذاري امتيازات جديد در مذاکرات هستهاي به ايران طفره بروند.حال آنکه جمهوري اسلامي ايران بارها سياست خود را در مورد تامين بيست هزار مگاوات برق هستهاي در بيست سال آينده اعلام کرده است و اين در حالي است که نيروگاه بوشهر فقط قادر است هزار مگاوات برق را به شبکه برق کشور منتقل کند.از سوي ديگر کارشکني گروه وين در تامين سوخت نيروگاه تحقيقاتي تهران که تنها 5 مگاوات قدرت دارد خود نشان دهنده اهميت توليد سوخت در داخل کشور و بومي شدن اين دانش در کشور است، به ويژه که فعاليتهاي غني سازي ايران همچنان در چارچوب مقررات آژانس قرار دارد .در مجموع هر چند روسيه تابه حال توانسته به بازي دو گانهاي در قبال نيروگاه هستهاي بوشهر دست بزند،گذشت زمان، فرصتهاي محدودتري را در
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها