واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مالیات و ماهیت آن در اقتصاد ایران
بخش اقتصاد- مالیات كلمه ای است گنگ و دارای مفاهیم مختلف وانواع و ابعاد گوناگون ازاینرو نیاز به بررسی و باز كاوی دارد. 1. مفهوم كلی مالیات دراصطلاح اقتصاددانان جدید مالیات اینگونه تعریف شده است : مالیات مقدار پول و یا مالی است كه شهروندان یك كشور طبق قانون به دولت خود می پردازند تا در جهت اداره امور كشور تامین كالاها و خدمات عمومی و ضروری تضمین امنیت و دفاع همگانی و عمران و آبادانی توسط دولت مورد بهره برداری قرار بگیرد مالیات ریشه تاریخی طولانی و عمیقی دارد و عمر آن با پیدایش نخستین حكومتها و سازمانهای مدیریت اجتماعی همراه می باشد. در تاریخ هیچ رژیمی وجود نداشته كه از شهروندان خود و یااقوام و ملتهایی كه احیانا مغلوب او واقع می شدند بفهوم كلی كلمه مالیات نگیرد تنها نوع و مقدار مالیات و نحوه وصول آن متفاوت بوده است و اصل آن هیچگاه متروك نبوده است در عصر حاضر یكی از پایه های استوار كشورداری ترقی و پیشرفت وارائه خدمات به مردم و در نتیجه دریافت مالیات می باشد دریافت مالیات از جامعه در كشورهای جهان امری طبیعی و براساس سیاست مالی می باشد و در برخی از كشورهای صنعتی جهان 90 تا 98 درصد بودجه عمومی از طریق مالیاتها تامین می شود و مردم نیز هیچگونه واكنش منفی در برابر آن بروز نمی دهند. 2.انواع مالیات مالیات را بر پایه ملاكها واعتبارات گوناگون می توان تقسیم بندی كرد وانواع آن را مشخص نمود. در اینجا دو تقسیم بندی اصلی مطرح میشود:االف) مالیات مستقیم و غیرمستقیم براساس این تقسیم بندی مالیات از نظر چگونگی تعلق گرفتن به كالاهای مورد مالیات دو نوع می تواند باشد: مستقیم یا غیرمستقیم . مالیات مستقیم: آن است كه بدون هیچ واسطه ای روی درآمدافراد و یا سازمانها و موسسات اقتصادی بسته شود و توسط مامورین دولتی بطور مستقیم وصول شود. مانند مالیات سرانه ای كه دولت براساس افراد ساكن در كشور و طبق آمارافراد هر خانوار مالیات می گیرد ازاین قبیل مالیاتی كه دولت بطور مستقیم از حقوق كارمندان خود كسر می كند. مالیات مستقیم اگر براساس میزان دارائی و یا درآمداشخاص و موسسات استوار باشد و شامل درآمدهای سطح پائین نگردد در تامین عدالت اجتماعی نقش بسزایی خواهد داشت . مالیات غیرمستقیم: آن است كه با واسطه و بطور غیرمستقیمم ازاصل در آمد شهروندان گرفته می شود واغلب پرداخت كننده می تواند آنها را به اشخاص دیگری منتقل كند و خود وسیله پرداخت مالیات باشد. مالیات غیرمستقیم در شكلهای گوناگونی قابل پیاده شدن می باشد و پرداخت آن نیز بااینكه بر دوش همگان می باشد ولی محسوس نیست بطور معمول عموم مردم وجود آن رااحساس نمی كنند. مانند: عوارض گمرگی كه بر ورود و صدور كالاها بسته می شود كه در نهایت از نوع مالیات غیرمستقیم بشمار می آید. زیرا وارد كننده كالا به میزان عوارضی كه ازاین بابت به دولت می پردازد به نرخ فروش كالا در بازارهای داخلی می افزاید چنانكه صادركنندگان كالاهای داخلی به خارج نیز در هنگام خرید و فروش میزان عوارضی را كه باید بابت صدور كالا بپردازند از نظر دور نمی دارند. مالیات بر فروش از دیگر شكلهای مالیات غیرمستقیم می باشد. و آن به این صورت است كه ابتدا دولت روی یك كالای ویژه مالیات می بندد و در نتیجه بطور قهری قیمت آن برای مصرف كنندگان افزایش می یابد و در مجموع باید گفت : سنگینی مالیاتهای غیرمستقیم بر دوش اكثریت قشرهای كم درآمد و فقیر جامعه می باشد: زیرا در پرداخت این مالیات آن كس كه دارد و آن كس كه ندارد هر دو باید زیر یك بار بروند در این صورت فشار بر كسی است كه ندارد. ب) تقسیمی دیگراز مالیات ازاین دیدگاه كه چند درصد مالیات گرفته شود واز چه نوع درآمدی و با چه محاسبه ای مالیات به سه نوع تقسیم می شود. 1.مالیات تصاعدی . 2.مالیات تنازلی . 3.مالیات تعادلی . مالیات تصاعدی به این صورت است كه آنانی كه از درآمد بیشتری برخور دارند بصورت تصاعدی مالیاتش افزایش می یابد و درصد بیشتری از درآمدشان را بایستی به عنوان مالیات پرداخت كنند.ازاینرو میزان مالیات هماهنگ با میزان رشد درآمد افزایش می یابد. در نوع تصاعدی ثروتمندان به مراتب بیشتراز فقرا مالیات می پردازند و قشرهای فقیر جامعه در بلند كردن اهرم سنگین مالیات سهم بسیار كمتری دارند.
مالیات تنازلی عكس روش تصاعدی است . یعنی نظام مالیاتی كشور بگونه ای تنظیم شده است كه هر چه درآمد پائین تر باشد مالیات بیشتری باید بپردازد و در برابر آنانی كه از ثروت بیشتری برخوردارند مالیات كمتری می پردازند. البته این چنین مالیاتی همیشه با ظاهری مردم پسند و در زیر شعارهای زیبا انجام می گیرد به عنوان نمونه می توان از مالیتهای غیر مستقیم سخن راند كه بسیاری آن را طرح می كنند در نتیجه بار سنگین مالیات بطور عمده بر دوش محرومان و كم درآمدهای جامعه خواهد بود. گرچه روش مالیات تنازلی می تواند هم بطور مستقیم و هم بطور غیرمستقیم قابل اعمال باشد. مالیات تعادلی حد میانگین روشهای تصاعدی و تنازلی است . یعنی درآمدهای بالا و درآمدهای پائین هر دو بطور مساوی مالیات می پردازند كه البته این نوع مالیات نمی تواند روشی عدالت خواهانه باشد زیرا چگونه كسانی كه از ثروت بیشتری برخوردارند و هر روز براندوخته های خود می افزایند همانند كسانی كه اندك در آمدی داشته باشند بطور مساوی مالیات بپردازند. 3.مالیات و اقتصاد مااز موضوعات مهم در هر اقتصادی مسئله تولید است در میان موانع متعدد تولید و سرمایهگذاری، عاملی كه رفع آن از دیگر موانع مهمتر و در عین حال، امكانپذیرتر است، تغییر و اصلاح قوانین و مقررات میباشد. از اهم قوانین مرتبط با بخش تولید و سرمایه گذاری در كشورمان، می توان به قوانین كار و تأمین اجتماعی، قوانین مالیاتی، مقررات صادرات و واردات، تعزیرات حكومتی و سیاستهای بانكی اشاره كرد.در واقع، وجود قوانین و مقررات ناكارا و نامناسب علاوه بر اینكه موجبات دخالت بیشتر دولت را فراهم میآورد، سبب كندی و ركود تولید شده و سرمایهگذاران را به خروج از فعالیتهای تولیدی و حركت به سوی دلالی یا فعالیتهای كوتاهمدت، تشویق و رهنمون میسازد. در میان مجموعه مقررات مؤثر بر حوزه تولید، قوانین مالیاتی نقش مهمی در روند تولید و سرمایهگذاری و رونق یا ركود آن دارند.متاسفانه نظام مالیاتی ایران، با وجود پیشرفتهای دهه اخیر نسبت به قبل از آن، هنوز تنها به عنوان یک منبع درآمد برای دولتها عمل می کند و سایر جنبه های آن، از جمله هدایت اقتصاد و ایجاد انگیزه، مورد توجه نبوده است.در این مقاله به ذکز چند نکته از چالشهای نظام مالیاتی در کشور بسنده میکنم4. چالش های مالیات در ایراناول: نرخهای مالیاتی متعدد:در بالا راجع به انواع نرخهای مالیاتی تو ضیح داده شد؛ دو نكته باید در مورد نرخهای مالیاتی مورد توجه قرار گیرد. نكته اول، بالا بودن نرخهای مالیاتی و نكته دوم، تنوع این نرخها است كه برای سرمایهگذاران و صاحبان صنایع، مشكلآفرین شده است.دوم : مشکلات پرداخت مالیات: تشریفات وصول مالیات شامل تنظیم اظهارنامه مالیاتی همراه با ترازنامه سود و زیان، به روز بودن دفاتر و دیگر مدارك و اسناد از یك سو و تعدّد افراد و مراجع رسیدگیكننده به اظهارنامه مالیاتی و دیگر مدارك مؤدیان از سوی دیگر، بر مشكلات و پیچیدگیهای جمعآوری و پرداخت مالیات افزوده است.و بحث پایانیموضوع دیگری که بد نیست به آن بپردازیم مجازاتهای مالیاتی است که در صورت عدم پرداخت مالیات از افراد اخذ می گردد اما مثل خیلی از بخش های اقتصاد ما در عمل این کسبه خرده پا و یا شرکتهای کوچک هستند که باید هزینه واقعی این مجازاتها را بپردازند نه تولید کننده ها و شرکت های بزرگی که با فرار مالیاتی بدترین آسیب را به اقتصاد کشور میزنند. و از این منظر به نظر میرسد که به یک عزم جدی برای اصلاح امور مالیاتی در میان مسئولین احتیاج داریم. البته منصفانه این است که بگوییم سهم مالیات از درآمد دولت در کشور ما بسیار پایین است و به عنوان مثال در اغلب کشورهای دنیا مالیات بر ارزش افزوده حدود 14 یا 15 درصد است در حالیکه این نرخ درایران تنها 3 درصد است و همین نرخ هم به یکی از چالشهای دولت هم تبدیل شده است. شاید تنها علت این مسائل این باشد که ما به مالیات تنها به عنوان روشی برای کسب درآمد دولت نگاه میکنیم و توجهی به اثرات آن در شکوفایی اقتصاد و دست یابی به رشد پایدار نداریم.اگر مالیات به موقع پرداخت شود و درجای خود توسط دولت استفاده شود قطعا اثرات قابل توجهی بر رشد و شکوفایی اقتصاد خواهد داشت. ریحانه حمیدی فرگروه جامعه و ارتباطات
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 442]