تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند متعال، به بنده‏اش در هر روز نصيحتى عرضه مى‏كند، كه اگر بپذيرد، خوشبخت و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816506463




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آمد نوروز هم از بامداد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آمد نوروز هم از بامداد
آمد نوروز هم از بامداد شاعر : منوچهري آمدنش فرخ و فرخنده باد آمد نوروز هم از بامداد مرد زمستان و بهاران بزاد باز جهان خرم و خوب ايستاد گيتي گرديد چو دارالقرار ز ابر سيه‌روي سمن‌وي راد زلفک شمشاد بپيراستند روي گل سرخ بياراستند بلبلکان زير و ستا خواستند کبکان بر کوه به تک خاستند ناي‌زنان بر سر شاخ چنار فاختگان همبر بنشاستند ژاله به گلنار درآويختند لاله به شمشاد برآميختند وز بر اين در فرو ريختند بر سر آن مشک فرو بيختند از دل خاک و دو رخ کوهسار نقش و تماثيل برانگيختند صلصلکان مشک تبت سوختند قمريکان ناي بياموختند سرخ گلان ياقوت اندوختند زرد گلان شمع برافروختند زين سو و زان سو به لب جويبار سروبنان جامعه‌ي نو دوختند آهوکان گوش برافراختند بلبلکان بر گلکان تاختند زاغان گلزار بپرداختند گورخران ميمنه‌ها ساختند با ترکان چگل و قندهار بيدلکان جان و روان باختند زي سمن و سوسن بشتافتيم باز جهان خرم و خوش يافتيم دل ز غم هجران بشکافتيم زلف پريرويان برتافتيم بوقلمونيها درنوبهار خوبتر از بوقلمون يافتيم لاله بر لاله فرو کاشتيم پيکر در پيکر بنگاشتيم دشت به ياقوت‌تر انباشتيم گيتي را چون ارم انگاشتيم شاخ گل و نسترن آبدار باز به هر گوشه برافراشتيم خويد دميد از دو بناگوش مشت باز جهان گشت چو خرم بهشت گل به مل و مل به گل اندر سرشت ابر به آب مژه در روي کشت کرد گل و گوهر بر ما نثار باد سحرگاهي ارديبهشت بستان همرنگ ستبرق شده‌ست صحرا گويي که خورنق شده‌ست سوسن چون ديبه ازرق شده‌ست بلبل همطبع فرزدق شده‌ست پاکتر از آب و قويتر ز نار باده‌ي خوشبوي مروق شده‌ست ميغ نبيني که چه راند همي مرغ نبيني که چه خواند همي دوست نبيني چه ستاند همي دشت به چه ماند همي بر سمن و نسترن و لاله‌زار باغ بتان را بنشاند همي بر رخش از مدح نگاري کنم من بروم نيز بهاري کنم بر تنش از شعر شعاري کنم بر سرش از در خماري کنم پيش اميرالامرا بختيار وينهمه را زود نثاري کنم بر ملک شرق عزيزست سخت بار خدايي که به توفيق بخت و آخر کارش بدهد تاج و تخت مير همي‌برکشدش لخت لخت عالي گردد به ميان مرغزار اندک اندک سر شاخ درخت قطب همه شرق و همه غرب کرد ايزد تيغش سبب ضرب کرد بسکه شد و با ملکان حرب کرد تا پدرش کنيت ابو حرب کرد خلق جهان طالبش و دوستدار از لطف و آن سخن چرب کرد کس نشنيده‌ست ز لب لاي او از کرم و نعمت والاي او هست بر آن قالب و بالاي او فر خدايي همه آلاي او هست چنان ماه دو پنج و چهار صورت او و رخ زيباي او کز خردش جانست از جان تنش مهتر آزاده‌ي مهتر منش بسته وفا دامن در دامنش کرده ظفرمسکن در مسکنش در همه گيتي ز صغار و کبار خلق ندانم به سخن گفتنش سيرتهاي ملکي بينمش همتهاي ملکي بينمش مدت برج فلکي بينمش دولتهاي فلکي بينمش گاه جوانمردي و گاه وقار بويا چون مشک زکي بينمش رايش در غيب همي‌بنگرد همتش از چرخ همي‌بگذرد دولت او سعد ابد پرورد هيبت او چنگل شيران درد قافله‌ي نعمت را بر قطار بختش هر روز همي‌آورد تا شکن زلف بود مشکبوي تا گل خودروي بود خوبروي تا زن بدمهر بود جنگجوي تا بت کشمير بود جعد موي بلبل خوشگوي به آواز زار تا زبر سرو کند گفتگوي بختش هر روز فزاينده باد عمر خداوندم پاينده باد رايش هر زنگ زداينده باد دستش هرگاه گشاينده باد ملکت او را به حق کردگار درد رونده طرب آينده باد
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 245]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن