تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836343485
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسلائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. ابتكار: «نگاه ايران مداري به جهان»نگاه «ايران مداري» به جهان عنوان نگاه ويژه روزنامه ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي خوانيد:پايههاي سياست خارجي هر کشور را ديپلماسي عمومي و رسمي تشکيل ميدهد ديپلماسي رسمي عبارت است از نقش و تکنيکهاي که ديپلمات و مجموعه دستگاه خارجي و حاکمان يک کشور بکار ميبرند اما ديپلماسي عمومي در حقيقت به مجموعه توانمنديها، تاريخ و در يک کلام به فرهنگ يک ملت بر ميگردد.ديپلماسي عمومي نقش مشروعيت بخشي و موتور محرکه براي ديپلماسي رسمي هر کشور است يکي از پيامدهاي جهاني سازي و تبديل جهان به دهکده واحد ؛ تقويت نقش ديپلماسي عمومي در سياست خارجي کشورها است بنابراين بي دليل نيست که در سدههاي اخير اروپاييان سرچشمههاي سياست خارجي خود را در ارزشهاي فرهنگي ديگر کشورها جستجو کردند.دولت هاي اروپايي براي گسترش حوزه نفوذ خود از مبلغين و ميسونرهاي مذهبي؛ بهره جسته و با تاسيس پايگاههاي مذهبي، موسسات علمي پژوهشي، مدارس و بيمارستان ها به تلاش گستردهاي براي تغيير باورهاي فرهنگي ديگر کشورها دست يازيدند به تعبير ديگر سياستمدار غربي تلاش داشت که تصميم گيري بين المللي خود را با ارزش هاي مردم آن کشور در هم آميزد اما برغم پيشرفت چشمگير دنياي ارتباطات و سهولت امکان دسترسي به محيط داخلي ديگر کشورها و فراهم آمدن زمينه شناخت دقيق تر نسبت به باورها، عادات و فرهنگ کشورها؛حدود سي سال است که آنچه غرب در تعامل با ايران انتخاب کرده است مبتني بر مولفه خواست مردم نبوده و همين هم عامل شکست مجموعه سياستهاي غرب در قبال ايران ميباشد.مردم ايران اگر چه تابع منابع فرهنگي متفاوتي هستند و اين تفاوت منابع گاهي رفتارهاي متناقضي را باعث شده است اما جوهر فرهنگي مشترکي وجود دارد که کاستي منابع متعدد را جبران ميکند بي توجهي غربيها به ويژگيهاي مشترک فرهنگي ايرانيان همواره آنان را در رويکرد تقابل کيش و مات کرده است يکي از ويژگيهاي مهم فرهنگي ايرانيان در مقايسه با ديگر فرهنگ ها؛ احساس غرور و روحيه برتري آنان نسبت به ديگران است ايرانيان به عنوان حاملان سر بلند فرهنگ باستاني، در خود احساس عميقي از برتري نسبت به ديگران ميکنند متمايز بودن نژاد و فرهنگ ايراني نه تنها براي بيگانگان بلکه براي خود ايرانيان يک واقعيت پذيرفته شده است و در يک کلام نگاه ايران به جهان (ايران مداري) است.ويژگي ديگر ايرانيان نگاه بد بينانه به همراه توهم توطئه نسبت به سياستهاي ديگر کشورها است اين ويژگي محصول رفتار تاريخي کشورهاي بزرگ چون بريتانيا، آمريکا و روسيه در قبال ايران ميباشد بدبيني ايراني نسبت به انگليس آنچنان عميق است که در محاورههاي روزانه و به شکل عاميانه بکار ميرود. کار، کار انگليس است، دست دائي جان ناپلئون پشت همه وقايع است و حتي دامنه بد بيني مردم نسبت به انگليسيها گاهي دامن سياستهاي داخلي را هم ميگيرد.رفتار غير صادقانه روسها و فراز و فرود آنان و استفاده ابزاري از برگهاي ايران در صحنه بين الملل اين کشور را در زمره انگليس قرار داده است و مردم اکنون همان داوري که در خصوص انگليسيها و عدم اعتماد به آنان دارند نسبت به روسيه هم پيدا کرده اند.رابطه ايران با کشورهاي عربي تابع نوع نگاه تاريخي ايرانيان به اعراب بوده است اگر چه انقلاب اسلامي تلاش کرد با دميدن روح اسلامي در روابط و اينکه اسلام تنها عامل وحدت بخش بحساب آيد اما وقايعي چون جنگ هشت ساله عراق عليه ايران، فاجعه مکه،حمايت همه جانبه شوراي همکاري خليج فارس از عراق و ادعاهاي امارات در خصوص جزاير سه گانه همه وهمه باعث گرديده است تا فرهنگ سياسي مردم در خصوص اعراب از قاعده برتري تاريخي و نژادي و فرهنگي نشآت گيرد.فرهنگ سياسي ايرانيان به دليل ترکيبي بودن دارايي رويهاي و باطني متفاوت ميباشد. همين تفاوت،موجب گمراهي آمريکاييها شده است ظاهر فرهنگ سياسي ايرانيان، گوياي علاقمندي آنها به زيست مسالمت آميز با همه کشورها بخصوص غربيها ميباشد بخش اعظم سياستهاي دولتمردان آمريکا معطوف به اين ظاهر بوده است آنان هر گاه خواسته اند سياست خصمانه در خصوص ايران اتخاذ نمايند تلاش کرده اند سهم مردم و حکومت را جدا نمايند غافل از اينکه باطن فرهنگ سياسي ايرانيان تابع اصل بد بيني نسبت به نيات غربي هاست و در طول تاريخ هم نشان داده اند که ممکن است نسبت به وضع موجود کشورشان نا راضي باشند اما در مقابل سياستهاي ديگران که به تحقير کشورشان ميانجامد؛بسيار حساس هستند و سياستهاي خصمانه عامل انسجام بخش آنان ميباشد.در منازعات کنوني غرب با ايران هم چنين وضعيتي حاکم است مردم شايد به فرآيند تصميم گيري و مواضع حاکمان انتقاد داشته باشند که دارند اما انرژي هستهاي را حق خود ميدانند. تلاش غرب براي منصرف کردن ايران را ناشي از غرور و انحصار طلبي نژادي ميخوانند و در تعارض با غرور ايراني خود قلمداد ميکنند.مقاومت مردم در جنگ هشت ساله و تحمل سختيهاي جنگ هم در نتيجه همين ويژگي بود اکنون هم نگاه مردم به تحريمها به گونهاي است که تحريمها را اعلام جنگ عليه منافع خود ميدانند و آماده مقاومت هستند.وطن امروز: «شکست بزرگ ملک عبدالله در سفر به سوريه و لبنان»شکست بزرگ ملک عبدالله در سفر به سوريه و لبنان عنوان يادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم هادي مجيدي است كه در آن مي خوانيد:نشست سهجانبه بيروت با حضور ملک عبدالله پادشاه عربستان و رؤساي جمهوري سوريه و لبنان روز شنبه به پايان رسيد. حال بايد ديد چه اهدافي براي ملک عبدالله در سفر به لبنان پيشبيني شده بود و اين سفر چه کارکردي را براي ملک عبدالله داشته است.بخشي از اين سناريو بايد با همکاري و حمايت کشورهاي عربي همپيمان آمريکا اجرا شود. از آنجايي که سيدحسن نصرالله همواره با تکيه بر هوشمندي و اطلاعات دقيق در زمان مناسب وارد موضوعات ميشود و اين کار بارها از سوي وي تکرار شده است ، حدود 2 هفته پيش او اقدام به يک سخنراني و درباره گزارش دادگاه حريري اعلام موضع کرد و اين منطق را که مستندات دادگاه و کساني که به عنوان شاهد معرفي شدهاند، ساختگي بوده و با دلايل ساختگي قصد نابودي مقاومت را دارند و... به جهانيان و مردم لبنان اعلام كرد.در واقع حزب الله با اين اظهارات يک اقدام پيشدستانه سياسي را انجام داد و اين مساله موجب شد که برنامهريزيهاي آمريکايي- اسرائيلي و عربي چنان که انتظار ميرفت به پيش نرود و اساس گزارش دادگاه با خدشه مواجه شود. در اين ميان نقش ملک عبدالله اين بود که قبل از صدور گزارش«بگمار» سفري به بيروت داشته باشد و جريان14 مارس و حکومت حريري را با حمايت خود قوام و انرژي کافي ببخشد تا هنگامي که گزارش منتشر شد حکومت و جريان 14 مارس بتواند در مقابل حزبالله بايستد و از وجاهت و مشروعيت کافي نيز برخوردار باشد، لذا در وهله اول نقش عربستان به عنوان اسپانسر و حمايتکننده جريان حکومت و 14 مارس مقابل حزبالله و جريان مقاومت تعريف شده بود اما اقدام پيشدستانه سيدحسن نصرالله موجب شد که اين وضع بهم بريزد و آشفتگي و دستپاچگي را در مواضع افراد 14 مارس و حاميان آنها به وجود بياورد لذا چيزي که امروز در مواضع عربستان و مقامات کشورهاي عربي سازشکار يا 14 مارس مشاهده ميشود، اين است که از حزبالله ميخواهند سکوت پيشه کند زيرا هنوز گزارشي منتشر نشده، دادگاه داراي وجاهت قانوني است و مشروعيت کافي دارد و بدون دليل کسي را متهم نميکند و....در واقع سعي ميکنند چارچوبهاي اوليه پذيرش حکم دادگاه را مهيا کنند اما فشار و اعتباري که سخنان سيدحسن نصرالله داشته است، موجب شده که اين مسير با يک شوک مواجه شود. سفر اخير ملک عبدالله در واقع ناشي از اين دستپاچگي و فضاي آشفته و شوکي است که به سناريوي طراحي شده وارد شده است.عبدالله براي اينکه بتواند زمينههاي لازم منطقهاي را نيز فراهم کند، ضمن سفر به مصر، اردن و سپس سوريه در گفتوگو با بشار اسد تلاش کرد که با طرح مشوقهاي مالي، فاصله بين سوريه و مقاومت و سوريه و ايران را رقم بزند که اظهارات مقامات آمريکايي تاکيدي بر اين مساله است که خواسته بودند فاصله بين سوريه و ايران از خلال گفتوگوهاي ملک عبدالله شکل بگيرد و سوريها هم به اين مساله به خوبي پاسخ دادند و عملا از ظرفيتهاي اين سفر استفاده کرده و در عين حال به ضوابط و قوانين خود در ديپلماسي نيز پايبند بودند.نشست سهجانبه بيروت با حضور ملک عبدالله پادشاه عربستان و رؤساي جمهوري سوريه و لبنان روز شنبه به پايان رسيد.حال بايد ديد چه اهدافي براي ملک عبدالله در سفر به لبنان پيشبيني شده بود و اين سفر چه کارکردي را براي ملک عبدالله داشته است.بخشي از اين سناريو بايد با همکاري و حمايت کشورهاي عربي همپيمان آمريکا اجرا شود. از آنجايي که سيدحسن نصرالله همواره با تکيه بر هوشمندي و اطلاعات دقيق در زمان مناسب وارد موضوعات ميشود و اين کار بارها از سوي وي تکرار شده است، حدود 2 هفته پيش او اقدام به يک سخنراني و درباره گزارش دادگاه حريري اعلام موضع کرد و اين منطق را که مستندات دادگاه و کساني که به عنوان شاهد معرفي شدهاند، ساختگي بوده و با دلايل ساختگي قصد نابودي مقاومت را دارند و... به جهانيان و مردم لبنان اعلام كرد.در واقع حزبالله با اين اظهارات يک اقدام پيشدستانه سياسي را انجام داد و اين مساله موجب شد که برنامهريزيهاي آمريکايي- اسرائيلي و عربي چنان که انتظار ميرفت به پيش نرود و اساس گزارش دادگاه با خدشه مواجه شود.در اين ميان نقش ملک عبدالله اين بود که قبل از صدور گزارش«بگمار» سفري به بيروت داشته باشد و جريان 14 مارس و حکومت حريري را با حمايت خود قوام و انرژي کافي ببخشد تا هنگامي که گزارش منتشر شد حکومت و جريان 14 مارس بتواند در مقابل حزبالله بايستد و از وجاهت و مشروعيت کافي نيز برخوردار باشد لذا در وهله اول نقش عربستان به عنوان اسپانسر و حمايتکننده جريان حکومت و 14 مارس مقابل حزبالله و جريان مقاومت تعريف شده بود اما اقدام پيشدستانه سيدحسن نصرالله موجب شد که اين وضع بهم بريزد و آشفتگي و دستپاچگي را در مواضع افراد 14 مارس و حاميان آنها به وجود بياورد لذا چيزي که امروز در مواضع عربستان و مقامات کشورهاي عربي سازشکار يا 14 مارس مشاهده ميشود، اين است که از حزبالله ميخواهند سکوت پيشه کند زيرا هنوز گزارشي منتشر نشده، دادگاه داراي وجاهت قانوني است و مشروعيت کافي دارد و بدون دليل کسي را متهم نميکند و....در واقع سعي ميکنند چارچوبهاي اوليه پذيرش حکم دادگاه را مهيا کنند اما فشار و اعتباري که سخنان سيدحسن نصرالله داشته است، موجب شده که اين مسير با يک شوک مواجه شود. سفر اخير ملک عبدالله در واقع ناشي از اين دستپاچگي و فضاي آشفته و شوکي است که به سناريوي طراحي شده وارد شده است.عبدالله براي اينکه بتواند زمينههاي لازم منطقهاي را نيز فراهم کند، ضمن سفر به مصر، اردن و سپس سوريه در گفتوگو با بشار اسد تلاش کرد که با طرح مشوقهاي مالي، فاصله بين سوريه و مقاومت و سوريه و ايران را رقم بزند که اظهارات مقامات آمريکايي تاکيدي بر اين مساله است که خواسته بودند فاصله بين سوريه و ايران از خلال گفتوگوهاي ملک عبدالله شکل بگيرد و سوريها هم به اين مساله به خوبي پاسخ دادند و عملا از ظرفيتهاي اين سفر استفاده کرده و در عين حال به ضوابط و قوانين خود در ديپلماسي نيز پايبند بودند.پس سفر ملک عبدالله به 2 دليل دچار شرايط پيشبيني نشدهاي شد: اولا اينکه سخنان سيدحسن نصرالله يک شوک به مسير اجراي سناريوي آمريکايي- اسرائيلي وارد کرد و دوم اينکه سفر ملک عبدالله به سوريه نتوانست با مشوقهاي مالي يا در واقع فريبهاي ناشي از مشوقهاي مالي، دمشق را از مقاومت و نوع نگاه اين کشور به دادگاه يا ارتباط با ايران جدا کند و آنها را در مسير جديدي قرار دهد لذا سفر وي با شکست مواجه شد.در نتيجه مذاکراتي که عبدالله در دمشق داشت به اين نتيجه رسيدند که پادشاه عربستان از طريق محافل بينالمللي که در واقع همان آمريکا و طراحان اصلي گزارش دادگاه حريري هستند موضوع توقف يا تعويق انتشار گزارش دادگاه را مورد بحث و بررسي قرار دهند.معناي اين مساله اين است که آنها تلاش خواهند کرد از طريق ترميم اشکالاتي که در مسير اجراي سناريوي لبنان براي ايشان پيش آمده يک گزارش جديد طراحي کنند و با يک پيشبيني جديد وارد صحنه شوند و الان پيشبرد سناريوي مربوط به دادگاه حريري در لبنان با وقفه و شرايط انفعالي روبهرو است.پس نقش ملک عبدالله چه در دمشق و چه در بيروت در چارچوب طرحي است که براي لبنان منظور شده و قرار است به اجرا گذاشته شود. ماهيت سياسي اقدام دادگاه حريري با توجه به اظهارات جاسوس عبدالباسط بني عوده و مکالمات ساختگياي که از جاسوسان رژيم صهيونيستي به دستآمده، کاملا آشکار است، لذا اقداماتي که در دادگاه حريري انجام ميشود به عنوان يک ابزار آمريکايي ـ اسرائيلي براي پيشبرد اهداف سياست منطقهاي آمريکا و رژيم صهيونيستي به کارگرفته ميشود و پيشاپيش ميتوان به اهداف و ماهيت عملکرد اين دادگاه واقف شد بويژه اينکه دادگاههاي بينالمللي که عمدتا تصدي قضاوت پرونده کشورهايي مانند يوگسلاوي، سودان و سومالي را بر عهده گرفتهاند در خدمت سياستهاي آمريکايي بوده و در چارچوب نيازمنديهاي سياستهاي منطقهاي آمريکا اقدام کردهاند و اين کشورها را معمولا به ورطه تجزيه کشانده يا در مسيري قرار دادهاند که وضع نامعلومي براي آنها رقم خورده است.در حال حاضر آخرين پرونده اين دادگاهها درباره سودان است که در آن با متهم کردن ژنرال بشير، سودان را در آستانه تجزيه قرار دادهاند.اين وضع عينا در سومالي و يوگسلاوي تکرار شده اما هيچگاه متهمان و عاملان اصلي پروندههايي که دادگاههاي بينالمللي دنبال کردهاند، به سزاي اعمال خود به صورت واقعي نرسيدهاند؛ مثل ميلوسويچ و پراچيچ در پرونده صربستان اما در مسير ايجاد اتهام به اين رهبران صرب فقط اهداف آمريکايي براي ايجاد حضور و نفوذ در اين کشور اروپايي در نظر گرفته شد لذا سناريويي که براي لبنان هم تدارک ديده شده با توجه به محتوا و ماهيت سياسي پيشبيني شده براي اين دادگاه در صحنه امنيتي و سياسي لبنان، براي بر هم زدن ثبات فعلي و حذف توانمندي مقاومت در لبنان برنامهريزي شده است. اگر اين مسير به خوبي توسط آمريکا و رژيم صهيونيستي هدايت شود و کارکرد خود را داشته باشد، مقدمه جنگ در لبنان ميتواند در ماههاي پاياني سال ميلادي براي آنها مهيا شود.آرمان: «بي تقوايي سياسي»بي تقوايي سياسي سرمقاله روزنامه آرمان به قلم محمد غروي عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم است كه در آن مي خوانيد: بايد توجه داشت کشور ما و جهان اسلام در موقعيت خطيري قرار دارد و توطئههاي غرب نسبت به جهان اسلام و ايران که ام القراي جهان اسلام است، به اشکال مختلف خود را نشان ميدهد.مسئله تحريم و به دنبال آن تهديدهاي نظامي و برخي فشارهاي بين المللي نويد خوبي ارزيابي نميشود. به نظر ميرسد در اين شرايط آنچه کشور به آن نياز دارد استقامت و پافشاري بر حقوق حقه ملت است.چرا که در اين زمينه عقبنشيني حدي ندارد و اگر دشمن به اين نتيجه برسد که راهکار خوبي انتخاب کرده، ديگر حقي براي ما قايل نميشود.البته اين استقامت و پافشاري بايد توام با ديپلماسي فعال در سطح منطقه و جهان و با تدبير باشد. اظهارنظرها بايد کنترل و حساب شده باشد.گاهي اوقات ممکن است اظهارنظرها مصرف داخلي داشته باشند ولي ممکن است دشمن را در مقاصد شوم اش راهنما و براي کشور و نظام آسيبي در پي داشته باشد.مسئله دوم که بايد در اين شرايط خطير به آن توجه داشت وحدت داخلي و پرهيز از گسترش فضاي تهمت، دروغ و افتراء است. در شرايط فعلي هيچ عنصري همانند وحدت بين نيروهاي طرفدار انقلاب با سليقههاي مختلف نميتواند نقش بازدارندگي را ايفا کند.اگر دانسته و ندانسته به وحدت و يکپارچگي داخلي آسيبي برسد، مطمئنم در اين کارزار بين المللي کشور و نظام آسيب خواهد ديد لذا امروز خودداري از دامن زدن به فضاي تهمت و افترا وظيفه همه است و بايد اختلافات داخلي را به حداقل ممکن رسانده و نگذاشت به کدورت سياسي مبدل شود.اختلاف سليقه لازمه جامعه پويا است ولي نبايد به رودررويي سياسي انجاميده و سبب رواج بازار شايعه، دروغ و افتراء شود.متاسفانه برخي رسانهها فتنه انگيزي ميکنند. حتي برخي نيروهاي طرفدار ولي از نوع افراطي دوستداران نظام را متهم به موارد مختلف کرده و تلاش ميکنند آنان را در نيروگاه غيرخودي ببينند.کساني که دانسته و ندانسته به هر نحوي موجب گسترش و استمرار فضاي تهمت و افتراء شوند و نيروهاي طرفدار نظام را متهم، دوستداران را معاند و عليه نيروهاي خودي در اردوگاه دشمن سنگر بگيرند حتما بايد در رفتار خود تجدد نظر کنند.در شرايط فعلي مهم اين است نيروهاي طرفدار نظام و رهبري وحدت خود را حفظ کنند. البته از نيروهاي اصولگرا اين انتظار بيشتر است. متاسفانه برخي افراطيون اصولگرا خوب عمل نکرده و نميکنند.ان شاء الله اين افراد مصالح نظام و ملت را بر هواهاي نفساني خود ترجيح داده و هر چه بيشتر سعي کنند نيروهاي خودي و طرفدار نظام را حفظ و نگذارند ديگران از نيروهاي خودي استفاده و حتي اگر استفاده کردند طوري رفتار نکنند تا زاويه انحراف شان بيشتر شود.مسئولان که در صف اول جامعه قرار دارند نيز نبايد مطالب را سطحي ديده و شرايط را موضعي بنگرند.راجع به اظهارنظرها حقيقت اين است که بايد تقواي الهي مد نظر قرار گيرد. تمامي اظهارنظرها راجع به اشخاص، افتراءها و نقل قولهاي غيرمستند در پيشگاه خداوند حسابرسي ميشود. لطمه هايي که از اين اظهارنظرها به حيثيت و آبروي شخصيتها و افراد وارد ميآيد، آثار سوء اجتماعي آن همگي مورد سوال پروردگار قرار ميگيرد بنابراين اولا همه بايد تلاش داشته باشند تا در چهارچوب حرف زده و دچار افراط و تفريط نشوند و اگر قصوري ميبينند در حدي که به کسي ظلمي نشود، اظهارنظر کنند.متاسفانه هم اکنون در اين خصوص بيتقوايي افزايش يافته است. برخوردها، نقل قول ها، شايعاتي که راجع به برخي شخصيتها به گوش ميرسد انتظاري نيست که ما از جامعه ديني داريم. دنياي اقتصاد: «صندوق ارزي ايرانيان ؛ فرصتها و تهديدها»صندوق ارزي ايرانيان ؛ فرصتها و تهديدها سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن مي خوانيد:نخستين صندوق سرمايهگذاري ارزي ايرانيان امروز بهصورت رسمي با حضور رييسجمهور در حاشيه همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور رونمايي ميشود.اين صندوق كه در ابتدا با نام صندوق سرمايهگذاري ارزي ايرانيان مقيم خارج از كشور نامگذاري شده بود، به درستي در ادامه با حذف بخش «مقيم خارج از كشور» ميتواند دايره سرمايهگذاران بالقوه خود را گسترش دهد. اين صندوق كه سرمايهگذاران آن ملزم به واريز وجوه خود به صورت يورويي هستند، در حال حاضر در مرحله شناسايي هياتامنا (موسسان اوليه) قرار دارد.بر اين اساس هريك از سرمايهگذاران داخلي (اعم از نهادها، سازمانها، صندوقها، بنگاهها و...) ميتوانند با تعهد يك ميليون يورو (13 ميليارد ريال) پس از جذب حداقل 75 ميليون يورو (975 ميليارد ريال) از سوي ساير سرمايهگذاران داخلي و خارجي، نسبت به واريز مبلغ تعهد شده اقدام كنند. مزيت سرمايهگذاران داخلي كه در حال حاضر تعهد واريز يك ميليون يورو را ميكنند، حضور در هياتامنا و مشاركت در انتخاب اركان صندوق از جمله متولي، مدير و مدير ثبت صندوق است.اين صندوق در شرايطي در حال راهاندازي است كه تاكنون صندوق سرمايهگذاري خارجي ثبت شده در داخل ايران وجود نداشته و تنها دو صندوق سرمايهگذاري كه در خارج از كشور ثبت شدهاند، وجوه سرمايهگذاران خارجي را با تبديل به ريال در بورس تهران سرمايهگذاري ميكردند.به هر روي اين صندوق در صورت موفقيت در جذب 75 ميليون يورو وجوه سرمايهگذاران خارجي و اجراي تعهد 25 ميليون يورويي سرمايهگذاران داخلي، ميتواند فعاليت خود را آغاز كند.هدف از راهاندازي اين صندوق نيز، تبديل مبالغ جمعآوري شده يورويي به ريال و سرمايهگذاري اين وجوه در بورس تهران است اما سرمايهگذاري در اين صندوق براي سرمايهگذاران داخلي و خارجي داراي ريسكهاي متفاوتي است.اولين ريسك حاكم بر سرمايهگذاري در اين صندوق كه براي هر دو گروه سرمايهگذاران داخلي و خارجي مشترك است، ريسك سرمايهگذاري در بورس تهران است.بايد توجه داشت كه بورس تهران از ابتداي سال 88 تاكنون، بيش از 100 درصد افزايش شاخص و بازدهي را ثبت كرده است كه در نتيجه زمان ورود وجوه اين صندوق به بورس تهران ميتواند مقارن با دوره تصحيح قيمت سهام به دليل رشد بيرويه و هيجاني باشد. اين تصحيح قيمت همچنين ميتواند با اجراي طرح تحول اقتصادي و هدفمندسازي يارانهها، بيش از حد معمول تشديد شود.دومين ريسك كه تنها براي سرمايهگذاران ايراني و سرمايهگذاران خارجي كه واحد پول كشور محل اقامت آنها يورو نيست، وجود دارد، ريسك نوسان نرخ ارز است.بايد توجه داشت كه در حال حاضر سياست بانك مركزي ايران در تعيين نرخ برابري ريال در مقابل ساير ارزها به گونهاي است كه در عمل ريال در مقابل دلار آمريكا آزادي نوسان محدودي در حد 5 تا 10 درصد در سال را دارد و نرخ برابري ساير ارزها در مقابل ريال براساس نرخ برابري آن ارز در مقابل دلار آمريكا در سطح بينالمللي تعيين ميشود.به عنوان مثال اگر برابري يورو در مقابل دلار آمريكا در سطح جهاني 1.3 و نرخ هر دلار آمريكا در داخل 10 هزار ريال باشد، نرخ يورو در داخل معادل 13 هزار ريال معامله ميشود.حال اگر تا زمان جمعآوري حداقل نقدينگي موردنياز براي راهاندازي صندوق (100 ميليون يورو)، نرخ برابري يورو در مقابل دلار آمريكا افزايش يابد، بالطبع ريسك سرمايهگذاري در اين صندوق براي سرمايهگذاران غيريورويي از جمله ايرانيان افزايش خواهد يافت؛ چراكه هر گونه افت نرخ برابري يورو در سطح جهاني با توجه به ثبات نسبي نرخ برابري دلار آمريكا در برابر ريال، باعث خواهد شد اين گروه از سرمايهگذاران حتي در صورت افزايش ارزش واحدهاي سرمايهگذاري اين صندوق، بخشي از اين سود را به واسطه كاهش برابري يورو در مقابل ريال از دست بدهند.در مجموع سياستهاي ارزي ايران، نحوه تعيين نرخ ارز و حتي آزادسازي احتمالي نرخ ارز و روند حركت بازار سهام در ماههاي آينده به عنوان ريسكهاي مثبت و منفي سرمايهگذاران فعلي و آتي اين صندوق شمرده شود.رسالت: «مشروطه ، عرصه عبرت آموزي»مشروطه ، عرصه عبرت آموزي سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدمهدي انصاري است كه در آن مي خوانيد:در جايي خوانده بودم تاريخ هرگز قضاوت نمي کند بلکه گستره خود را پيش پاي ما مي گذارد تا آن را بشکافيم و رويدادهاي نهفته را بيرون بکشيم. اين ماييم که قضاوت مي کنيم. اين ماييم که سبب قضاوت درست و نادرست مي شويم.اين ماييم که با چشم تنگ و فهم ناقص فقط نقطه کوچکي را مي بينيم و يا با ديده باز و درک صحيح پهنه وسيع تري را مي نگريم تا حقيقت چه باشد. عبرت در دل تاريخ است، ذات تاريخ و گذشت زمان، پختگي و عبرت آموزي است. بايد به پديده هاي تاريخي با نگاهي جديد و عميق نگريست. عبرت يعني رفتن از سطح به عمق و با اين ديد مي توان عبرت هاي فراواني از مشروطه فرا گرفت.چنانچه رويدادهاي تاريخي و اجتماعي معاصر را در رابطه با يکديگر بررسي نماييم به نتايج بهتر و معنادارتري خواهيم رسيد: در ربيع الاول1268 هجري قمري ميرزا تقي خان اميرکبير به دستور ناصرالدين شاه در حمام باغ فين کاشان به شهادت مي رسد.46 سال پس از اين حادثه تلخ يعني در سال 1314 هجري ناصر الدين شاه باگلوله يکي از فرزندان رشيد ملت يعني ميرزا رضاي کرماني به قتل مي رسد و سرانجام در سال 1324 هجري برابر با مرداد 1285 خورشيدي (يعني 56 سال بعد از شهادت اميرکبير) حاصل مبارزات ملت ايران با امضاي فرمان مشروطيت به بار مي نشيند... و اين يعني ثمر دادن مبارزات يک ملت در مواجهه با استبداد و طاغوت.مشروطيت طي يک دهه با انحراف و شکست مواجه مي شود و شيخ فضل الله مشروطه مشروعه خواه بر سر دار مي شود 1288 (شمسي) و پس از اين رويداد يعني 69 سال بعد پيروزي نهايي ملت رقم مي خورد.البته هرچند هر ساله در ايام سالگرد پيروزي انقلاب مشروطيت حسرت و افسوس بر اذهان جامعه ايراني سايه مي افکند و حالت مشترکي با ايرانيان زمان مشروطه که شاهد شکست مشروطه بودند پيدا مي شود اما چون باز تاريخ را با تاريخ مرور مي کنيم مي بينيم که رويدادهاي تلخ پيشين لازمه وقايع بعدي بوده اند و به خاطر پيروزي هاي بعدي است که مي توان سختي هايشان را تحمل کرد زيرا بررسي رويدادهاي تاريخي نياز به تجزيه و تحليل و بررسي تطبيقي دارد.بايسته و شايسته اين است که با شناخت علل و عوامل مستحدثه دلايل انحطاط يا توفيق را يافت و به عنوان عبرت از آن درس گرفت. بررسي انقلاب مشروطه نيز مشمول همين قاعده است علاوه بر آن با استفاده از تجربيات به دست آمده بايد وضعيت موجود را با بصيرت و هوشمندي آسيب شناسي کرد تا از تکرار حوادث تلخ تر جلوگيري شود.وقايع نگاري صرف تاريخ و يا بررسي نظري يک رخداد تاريخي اگرچه کار مفيدي است اما نمي تواند راهگشاي اکثريت جامعه باشد. آنچه که نفع عمومي را در پي خواهد داشت تجزيه و تحليل بي غل و غش تاريخ و مقايسه وضع موجود با آن و تبيين انحراف از معيارها است.در يک ارزيابي کلي دلايل عمده شکست مشروطيت در ايران عبارت است از يکي انحراف محتواي اين نظام حکومتي از اصل و ذات خويش که مردم را صاحبان اصلي قدرت مي داند.دوم مقاومت صاحبان سنتي قدرت، ملاکين بزرگ و متحجرين در مقابل تغيير و نوآوري و تجدد و سوم روحيه استبداد زدگي مردم اگر مشروطه واقعي با لحاظ کردن احکام حيات بخش اسلام تداوم يافته بود به طور يقين امروز ايران جزء کشورهاي بسيار پيشرفته و مبتني بر اصل عدالت اسلامي بود.متاسفانه به دلايل مختلف سياسي و فرهنگي در زمان ما هم تاريخ شاهد است که جمعي تحت عناوين مختلف در صددند با تضعيف بعد اسلاميت نظام و کمرنگ کردن نقش ديانت در اداره کشور سرنوشت مشابهي را براي نظام جمهوري اسلامي رقم زنند.با وجود گذشت يک قرن از انقلاب مشروطه هنوز جاي پرسش و پژوهش هاي فراواني درباره آن مقطع پر تب و تاب تاريخي وجود دارد.انقلابي که با عدالتخواهي شروع شد وبا مشروطه مشروعه خواهي به تعالي رسيد و با انحرافي که در نهضت توسط روشنفکران وغربزده ها به وجود آمده به بيراهه رفت و در نهايت به حاکميت رضا خان مير پنج انجاميد. اين کلي ترين توصيف از انقلاب مشروطه ايراني است...يکي از مباحث مهمي که جا دارد در سالگرد انقلاب مشروطيت مورد توجه پژوهشگران و محققان قرار گيرد تاريخ نگاري اين واقعه مهم تاريخ معاصر است که همچنان نيازمند غنابخشي است. علاوه بر اينکه اکثر کتاب هاي تاريخي در زمينه مشروطه کاملا جانبدارانه و مغرضانه نسبت به جبهه ديني آن نوشته شده است.پس از شهادت شيخ فضل الله و شکست مشروعه خواهان مذهبيون از مشروطه نااميد شدند و کنار کشيدند. اين مسئله باعث شد تا رقيب وارد عرصه شود و شرايط را به نفع خويش مصادره کند.پيروزي و حکومت رضا شاه هم مزيد بر علت شد تا فضا و تفسير غير ديني از مشروطه غلبه کند تا اينکه پس از پيروزي انقلاب اسلامي نسبت به اين تاريخ نگاري جانبدارانه واکنش نشان داده شد. امروز که به درک بهتري از مشروطه رسيده ايم مي بينيم که تاريخ نگاري غير از خود مشروطه است.موج سواري و انحراف قضيه مسئله مهمي است که بايد نقد شود. بايد تاريخ نگاري مشروطه را از خود مشروطه جدا کرد. اين تاريخ نگاري همه مشروطه نيست بلکه با عينک خاصي از نهضت پرداخته شده است. اين بازنگري در مشروطه در واقع بازنگري به خودمان در شرايط فعلي است.امروزه و بخصوص در سال هاي اخير برخي پديده ها و مسائل را در جامعه و در رفتارهاي بعضي از خواص مي بينيم به گونه اي که فکر مي کنيم مسائل جديدي است اما اگر به مشروطه باز گرديم مي بينيم که اين مسائل در آن زمان مطرح بوده و اينجاست که ضرورت بصيرت وعبرت آموزي از تاريخ معاصر براي نخبگان سياسي و خواص و حتي عامه مردم صد چندان مي شود. بستري مهيا است براي عبرت گرفتن تا هزينه هاي تاريخي دوران خود را به حداقل برسانيم و اين يعني کياست و هوشمندي يک ملت.كيهان:«آنجا چه خبر است؟!»آنجا چه خبر است؟! يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي خوانيد:از چندماه قبل كه زمزمه برپايي اين همايش آغاز شد به آساني قابل پيش بيني بود كه تحت پوشش و نام جذاب «همايش بزرگ ايرانيان خارج از كشور» چه آشي قرار است پخته شود و چه كساني اين ديگ را دور از چشم رئيس جمهور محترم و تنها با سوءاستفاده از نام و جايگاه -و متاسفانه اعتماد غيرقابل توجيه - ايشان، روي اجاق گذاشته اند! دو سال پيش نيز همايشي با همين نام و همين عنوان برپا شده بود و گردش كار و نتايج آن مي توانست نشانه هاي هشداردهنده اي درباره دومين نمونه آن باشد، يعني همايشي كه از امروز صبح در تهران برپا مي شود و نزديك به 1200تن از ايرانيان مقيم خارج كشور براي شركت در آن دعوت شده اند.برخي از گزارش ها و اخباري كه درباره همايش 11مرداد 89 به كيهان مي رسيد، نه فقط تأسف آور، بلكه سوال برانگيز و نگران كننده بود و از احتمال بروز رخدادي ناخوشايند حكايت مي كرد.اخباري از مقدمه چيني ها، زمينه سازي ها، هزينه هاي چندده ميلياردتوماني و بي حساب و كتاب، رايزني هاي داخلي و خارجي، تهديدها و تشويق ها، هويت برخي از ايرانيان دعوت شده، سوابق سوء و شناخته شده چند تن از دست اندركاران اصلي همايش، صدور دستور العمل ها و امريه ها خطاب به اين دستگاه دولتي و آن مركز امنيتي كه مبادا... و خبرهاي مشابه ديگر ، اين ترديد را پديد مي آورد كه ماجرا فراتر از «ناپختگي» و «ندانم كاري» باشد و خداي نخواسته كاسه اي زير نيم كاسه باشد! اين دفعه اما، زبان به كام گرفتيم و قلم به نيام كشيديم تا مانند هميشه، اولين صدا را به اعتراض بلند نكرده باشيم و منتظر مانديم كه فلان مسئول حقوقي، فلان حافظ منافع ملي، فلان مركز اطلاعاتي و امنيتي، فلان مسئول سياست خارجي و... صدايي به اعتراض بلند كند و به عنوان ابتدايي ترين وظيفه قانوني خود از برخي پلشتي هاي آشكار در برپايي اين همايش جلوگيري كند و يا اگر احياناً با صدور دستور العمل و امريه اي از اعتراض منع شده است! دست كم در مقابل برخي پرسش هاي جدي و نگران كننده اي كه درباره اين همايش و مسائل پيراموني آن پديد آمده است، پاسخي ارائه كند، ولي متأسفانه- و همانگونه كه حدس مي زديم- از آناني كه انتظار مي رفت صدايي شنيده نشد و از آنجا كه به قول امام راحلمان(ره)، صاحبان قلم- از جمله مطبوعات- هم درباره آنچه مي نويسند مسئولند و هم درباره آنچه بايد بنويسند و نمي نويسند، چاره اي جز پرداختن به ماجرا باقي نماند.گفتني است اخبار رسيده حكايت از آن دارد كه برخي از دست اندركاران برپايي همايش، تعدادي را مأمور پاسخگويي به اعتراض و انتقاد احتمالي كيهان كرده اند. گويي پيشا پيش مي دانسته اند آنچه در پي انجام آن هستند به يقين با اعتراض كيهان روبرو مي شود! و از سوي ديگر طي دو هفته اخير، برخي از مسئولان در تماس با كيهان به گونه اي غيرمنتظره، شرح مفصلي از آثار مثبت و مشعشع «همايش ايرانيان خارج از كشور» ارائه كرده بودند! كه ظاهراً با هدف پيشگيري از اعتراض بود.و اما، بعد از اين مقدمه كه ضروري به نظر مي رسيد، درباره همايش موسوم به «همايش بزرگ ايرانيان خارج از كشور» اگرچه گفتني هاي فراواني هست ولي در اين نوشته محدود، تنها به مواردي از آنها كه اندكي از بسيارهاست اشاره و-فعلاً- بسنده مي كنيم.1-دعوت از ايرانيان مقيم خارج كشور و برپايي همايشي براي آشنايي آنان با پيشرفت ها و تحولات حيرت انگيز جمهوري اسلامي ايران نه فقط اقدامي شايسته بلكه ضرورتي انكارناپذير است. مخصوصاً آن كه از چند ميليون ايراني مقيم كشورهاي خارجي فقط 3 تا 5 درصد آنها در شمار مخالفان نظام - اپوزيسيون- قرار دارند و اكثريت قريب به اتفاق آنان به وطن خويش و ارزش هاي آن وابسته و دلبسته اند، از سوي ديگر بسياري از ايرانيان مقيم خارج كشور نخبگان برجسته اي در رشته هاي مختلف علمي و تكنولوژيك هستند كه مي توانند و تمايل دارند علم و تخصص خود را در اختيار هموطنان خود قرار دهند.اين درحالي است كه دشمنان بيروني با بهره گيري از غول هاي رسانه اي و شيپورهاي پرسروصداي تبليغاتي از ايران و جمهوري اسلامي ايران چهره اي مخدوش و ناپسند ارائه داده اند، بنابراين حضور اين طيف از ايرانيان مقيم خارج كشور، اولا؛ تصوير معكوسي كه دشمنان از ايران اسلامي ساخته اند را اصلاح مي كند و ثانياً؛ تبليغات سوء قدرت هاي استكباري درباره «فرار مغزها» را به ورود آنان تبديل خواهد كرد و طرفه آن كه حساب يك مشت اپوزيسيون بي سواد و كاسه ليس را از انبوه ايرانيان دلبسته به اسلام و ايران جدا مي كند و...بنابراين، برپايي همايش با حضور ايرانيان مقيم خارج كشور مورد سوال نيست، بلكه پرسش آن است كه آيا اين همايش، همان است كه بايد باشد و يا در پوشش آن -خواسته يا ناخواسته- پاي مسائل ديگري در ميان است؟!خدا بر درجات شهيد مطهري بيفزايد كه مي فرمود، «اشاعره» در تاريكي كلاه «معتزله» را برداشتند و در حالي كه موضوع مورد اختلاف آنها مسائلي نظير «عدل الهي» و «حسن و قبح ذاتي اعمال» بود، به ناگاه نام خود را «اهل حديث» گذاشتند تا اين توهم پديد آيد كه «معتزله» به احاديث اعتقادي ندارند! و حال آن كه به قول استاد شهيد، معتزله به مراتب بيشتر از «اشاعره» اهل حديث بودند.چيزي شبيه سرقت واژه «اصلاح طلب» از سوي عواملي كه امروزه معلوم شده ستون پنجم مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس بوده اند البته به هيچ وجه در پي اهانت به اشاعره نيستيم و از تشبيه آنان با گروه هاي موسوم به اصلاح طلب كه فقط يك تمثيل است پوزش مي خواهيم.2- در اين جملات دقت كنيد «... مسئولين حكومت عقب افتاده و خونخوار جمهوري اسلامي ايران عليه هر آنچه ايراني و انساني است قيام كرده و قصد دارند نام ميهن را به قهقرا ببرند و در اين راه از هيچ خرابكاري و قتل و جنايتي ابا نخواهند داشت»! و يا به اين اظهارنظر توجه كنيد «... اسلامي بودن براي ما محدوديت ايجاد كرده است و ميدان عمل ما را براي اين كه جايگاهي در جهان حاضر پيدا كنيم مشكل كرده است.مثلا سياست ضداسرائيلي ما...»! در اين جمله نيز دقت فرمائيد «اگر بخواهيم حركت اصلاحي خود را از قانون اساسي شروع كنيم و جلو برويم بايد بتوانيم در آينده نزديك ولي فقيه را تحمل كنيم و در عين حال در جهت تغيير قانون مربوط به آن بكوشيم»!خب! درباره اين اظهارنظرها و صاحب اين ديدگاه چه تصوري داريد؟ راه دوري نرويد و به ذهنتان فشار نياوريد. ايشان يكي از اصلي ترين دعوت شدگان به همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور است و هم اكنون در اتاق شماره... هتل استقلال تهران در حال رايزني و تبادل نظر با برخي از دست اندركاران اصلي همايش است. او يك ضدانقلاب تابلودار است و همكار شناخته شده سازمان «سيا».اين آقا، سرشاخه ايرانيان دعوت شده از آمريكا براي شركت در همايش است. او هوشنگ اميراحمدي است، معروف به دلال رابطه با آمريكا و عنصر ضدانقلابي كه تغيير اسلاميت نظام را با جديت دنبال مي كند!اگرچه نام و هويت بسياري از دعوت شدگان به اين همايش اعلام نشده است ولي كيهان از طريق افراد مومن و متعهدي كه در جمع برگزاركنندگان همايش حضور دارند به نام و مشخصات برخي از آنها كه هويتي كم و بيش مشابه هوشنگ اميراحمدي دارند، پي برده است.اكنون سوال اين است كه افرادي از اين قماش با چه انگيزه اي به همايش دعوت شده اند؟ آنها نظام جمهوري اسلامي ايران را «عقب افتاده»! و «خونخوار»! مي دانند، اسلامي بودن نظام را «مشكل آفرين»! مي نامند، حذف ولايت فقيه از قانون اساسي را دنبال مي كنند و... اين افراد كه به گواهي اسناد موجود تغيير هويت نداده اند، بنابراين بايد پرسيد كه آيا برخي از دست اندركاران دعوت از اين افراد در خفا هويتي مشابه آنها دارند؟! و يا كساني از همين قماش در ميان دست اندركاران برپايي همايش نفوذ كرده اند؟! هر سه احتمال، نتيجه اي يكسان دارند. ندارند؟!3- مگر قرار نبود از ايرانيان دلبسته به اين آب و خاك و ارزش هاي اسلامي آن كه اكثريت هموطنان مقيم خارج كشور را تشكيل مي دهند براي شركت در همايش دعوت شود تا زمينه براي مشاركت آنان در عمران و آباداني، سرمايه گذاري، خدمت به هموطنان خويش و... فراهم گردد؟ و در همان حال تودهني محكمي باشد به قدرت هاي خارجي و چند درصد اپوزيسيون كاسه ليس آنها؟! اگر قرار اين بود- كه بود- و چنانچه بر اين نكته تصريح شده بود- كه شده بود- چرا به جاي آنان، افرادي از همان چند درصد محدود اپوزيسيون و اراذل و اوباش كاسه ليس آمريكا و اسرائيل و انگليس را به همايش دعوت كرده ايد؟!4- مسئولان همايش اعلام كرده اند برخي از دعوت شدگان نگران بوده اند كه مبادا در ايران مورد بازخواست قرار گيرند! كه بايد پرسيد، مگر طي 31 سال گذشته انبوهي از هموطنان ايراني مقيم آمريكا و اروپا آزادانه و بدون كمترين مانعي به ايران سفر نكرده و هم اكنون نيز اين سفرها ادامه ندارد؟! بنابراين آن را كه حساب پاك است از محاسبه چه باك است؟ و پرسش آن است كه اين عده از دعوت شدگان چه كساني بوده اند كه به خاطر سوابق سوءخود از حضور در ايران بيم داشته اند؟! آيا اين نكته نيز حكايت از آن ندارد كه شماري از دعوت شدگان از همان قماش اپوزيسيون هستند؟! و گرنه طي 31 سال گذشته، هيچگاه راه ورود براي ايرانيان مقيم خارج از كشور و فاقد سوابق سوء بسته نبوده و نيست.5- به اين بيان حكيمانه امام راحلمان(ره) كه در بيانات رهبرمعظم انقلاب نيز بارها آمده است توجه كنيد. به يقين، اين روزها را مي ديده اند و براي همين روزها فرموده اند: «آغوش كشور و انقلاب هميشه براي پذيرفتن همه كساني كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است، ولي نه به قيمت طلبكاري آنان از همه اصول، كه چرا مرگ بر آمريكا گفتيد! چرا جنگ كرديد! چرا نسبت به منافقين و ضدانقلابيون حكم خدا را جاري مي كنيد؟ چرا شعار نه شرقي و نه غربي داده ايد؟ چرا لانه جاسوسي را اشغال كرده ايم و صدها چراي ديگر»اكنون جاي اين سوال از برخي دست اندركاران همايش ياد شده است كه آيا شما آقايان از همين افراد دعوت نكرده ايد؟ اسناد موجود كه نشان مي دهد چنين كرده ايد. بنابراين، به ادامه همان بيانات حضرت امام(ره) توجه كنيد:«تا من هستم نخواهم گذاشت حكومت به دست ليبرال ها بيفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقين اسلام اين مردم بي پناه را از بين ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقي نه غربي عدول نخواهم كرد» صحيفه امام جلد 21 ص 286 و همه مي دانند كه امام راحل ما «ره» هنوز هم در ميان ماست و خامنه اي، خميني ديگر است.6- اشاره به اين نكته نيز ضروري است كه نوشته پيش روي به هيچوجه در پي تعريض و متهم كردن اكثريت دعوت شدگان به همايش مورد اشاره نيست بلكه شماري از آنان حضور برخي از افراد بدنام و بدسابقه اي را كه به همايش دعوت شده اند، اهانت به خود مي دانند و از شركت اين عده در همايش با توجه به سوابق شناخته شده آنها ابراز تعجب مي كنند.7- و بالاخره، اگرچه گفتني هاي ديگري نيز دراين باره هست كه شنيدني است ولي به همين اندازه بسنده مي كنيم و اميدواريم برادر ارجمندمان جناب آقاي دكتراحمدي نژاد رئيس جمهور مردمي و متعهد كشورمان از سوءاستفاده كساني كه با بينش و منش ايشان هيچ نسبتي ندارند، و براي بهره گيري از همايش ياد شده كيسه دوخته اند، جلوگيري كنند.تهران امروز: «تحريمها فقط فرصتسوز نيستند»تحريمها فقط فرصتسوز نيستند عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم مجتبي امينپور است كه در آن مي خوانيد:اين روزها موضوع تحريمهاي اقتصادي، مالي و تكنولوژيك ايران و نيز تحريمهاي اضافي و مستقل، سرخط بسياري از رسانههاي غربي را تشكيل ميدهد. اين دسته از اخبار بيش از آنكه بيانگر واقعيت موجود باشند، بيشتر با هدف اثرگذاريهاي رواني تهيه و تنظيم ميشوند.اگر در دوران استعمار قديم، ميسيونرهاي مذهبي پيشاپيش لژيونهاي استعماري حركت ميكردند، در عصر كنوني، رسانهها پيش از ارتشها وارد ميدان ميشوند.به عبارت ديگر آنچه را كه رسانهها توليد ميكنند «واقعيت» رخ داده است و اگر حادثهاي در عالم واقع رخ دهد اما رسانهها آن را پوشش ندهند، گويي چنين حادثهاي هرگز رخ نداده است. مبتني بر همين منطق است كه خبرهاي تحريم با هدف اثرگذاري بر اراده مديران و تصميمگيران ايراني و تاثيرگذاري بر افكار عمومي توليد و بازتوليد ميشوند.تحريمها اما سمت و سوي ديگري نيز دارند كه بيش از خبرهاي تبليغاتي رسانهاي غرب، واقعيت دارند. تبديل شدن تواناييهاي نهفته و از قوه به فعل رسيدن استعدادها و امكاناتي كه در كشور وجود دارد، اگر سرعت و شتاب بيشتري يافته، بر اثر نيروي پيشرانشي بوده كه تحريمها ايجاد كردهاند.مروري بر خبرهاي رسانههاي كشور بازتاب دهنده همين واقعيت است. دستكم دورنماي يك جهش تكنولوژيك، صنعتي، اقتصادي و حتي مالي به خوبي احساس ميشود.جنبوجوش و كوشش خودانگيخته و در عين حال هدفمند نيروهاي ايراني در رويكرد به توليد فنآوري، ارتقاي سطح تواناييهاي صنعتي، پيشرفتهاي به دست آمده در زمينه علوم پايه و علوم كاربردي و حتي رونق داغ بورس تهران، نمايانگر ميزان تاثيرات مثبت تحريمها بر نيروهاي كارآمد ايراني است.شكلگيري اين باور كه تنها راه برونرفت از وابستگي و تاثيرات سياستهاي ناپايدار كشورهاي غربي، «ايستادن روي پاي خود» است، موجب شده تا ضرورت وقوع يك جنبش و نهضت تكنولوژيك، صنعتي و اقتصادي در ايران احساس شود.تحريمها دستكم از اين ديدگاه كه موجب كاهش يا قطع وابستگيهاي تكنولوژيك و اقتصادي ايران به كشورها و بازارهاي غربي ميشوند، مثبت و مفيد ارزيابي ميشوند.با اين حال كوشش در جايگزيني كالاها و خدمات ايراني به جاي كالاها و خدمات غربي، تنها بخشي از تحول زيربنايي است كه كشور به آن نياز دارد.در جريان جنبش مليشدن صنعت نفت نيز دولت انگليس و همپيمانانش، خريد نفت ايران را تحريم كردند حتي هنگامي كه يكي از خريداران ايتاليايي حاضر شد نفت ايران را خريداري كند، تنها چند روز بعد هواپيماي شخصي او سرنگون شد و خريدار ايتاليايي در آن سانحه جان باخت.با اين حال شرايط امروز ايران با شرايط آن روز ايران بسيار متفاوتتر است. نيروهايي نيز كه برابر ايران صفآرايي كردهاند، تفاوتهاي بسياري با نيروهاي آن روز جهان دارند. خواه ناخواه آمريكا ميراثدار استعمارگران اروپايي بهويژه انگليس در پايان قرن بيستم و آغاز هزاره سوم است. در ايران نيز نظام سياسي بسيار متفاوتي مستقر است.انقلاب اسلامي توانسته ضمن سرنگون ساختن رژيم پادشاهي، توانمنديهاي عملي و تئوريك خود را به جهان نشان دهد. ايران اسلامي هماكنون پيشاهنگ جنبش جهاني اسلامگرايي است و در صورتي كه خداي ناخواسته، دچار نقصان و شكست شود، نه تنها ايران اسلامي كه جنبش جهاني اسلامگرايي دچار فروكاست و شكست خواهد شد.هم از اين روست كه بايد رهايي از وابستگيهاي اقتصادي، تكنولوژيك و صنعتي را به عنوان يك ضرورت در دستور كار قرار داد.جهش علمي و تكنولوژي امروزه همانقدر اهميت دارد كه جهش معرفتشناسانه نيروهاي مبارز در جريان انقلاب اسلامي. بيرون از غوغاسالاريهاي رسانههاي غربي، بايد سرفصل برنامههاي جهش علمي، اقتصادي خود را تعريف يا بازتعريف كنيم.واقعيت اين است كه جهان در حال تجربهاي متفاوت از جهان دوقطبي پيشين است. اگر از فرصتهاي به دست آمده به خوبي بهرهبرداري نشود، اي بسا كه تاريخ و روزگار درباره ما، تصميمگيران و تصميمسازان كنوني، قضاوت خوبي نخواهد كرد. فرصتي كه در نبود يكي از دو قطب قدرت درجهان امروز پيش آمده است، ميتواند زمينههاي گ�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]
صفحات پیشنهادی
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزیده سرمقاله روزنامه های امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: چه بهتر از اين؟
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفرينش: «اصلاح ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و دنيا پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: دوئل يكطرفه!
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند اكه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: اشغال ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مياسئل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز-گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: گمشده امروز ما ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. كيهان: اتوبوس كه چپ ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها