تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زيد بن خالد جُهَنى: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از هيچ نمازى به نماز ديگر مشغول...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815492227




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سینمای دینی و جذب مخاطب


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سینمای دینی و جذب مخاطب؟!مدتهاست که مقوله‌ای به نام سینمای دینی در جوامع سینمایی کشور به گوش می‌رسد، کارگردان‌های متفاوتی هستند که ادعای این را دارند که آثارشان در چارچوب این گونه از سینما جای می‌گیرد. نه نظریه پردازان و نه حتی سینماگران در مورد اینکه سینمای دینی دقیقا به چه نوع سینمایی می‌گویند و دارای چه مشخصه‌هایی است، به یك اتفاق نظر مشخص نرسیده‌اند. نوشتن درباره مفهوم سینمای دینی را در نوشته دیگری ادامه می‌دهیم، در اینجا می خواهیم به سوالی دیگر در این زمینه بپردازیم.
سینمای دینی
هم دیده‌ایم و هم شنیده‌ایم که فیلم‌هایی که با عنوان سینمای دینی اکران می‌شوند در گیشه موفق نیستند و انتظارات را برآورده نمی‌کنند، ولی از آنجا كه تمامی این فیلم‌ها اینگونه نیستند، می‌خواهیم علت این مساله را جستجو کنیم. البته شاید علل و دلایل دیگری هم وجود داشته باشند که ما در اینجا به برخی از مهمترین آن‌ها خواهیم پرداخت.سینمای دینی را در کشورهای دیگر هم دیده‌ایم البته باید به این نکته قبل از هر چیزی اشاره کنیم که سینمای دینی تفاوت‌هایی با سینمای معناگرا دارد. سینمای دینی ومذهبی در غرب با مفهوم مسیحیت درآمیخته است. که نمونه بارز و مشهور آن را می توانیم در سینمای «اینگماربرگمان» و فیلمی همچون «نور زمستانی» ببینیم. البته کارگردان‌های دیگری هم هستند که هر کدام این مفهوم را از فیلتر ذهنی خود عبور داده‌اند و آن را به تصویر کشیده اند؛ آثاری همچون «آخرین وسوسه‌های مسیح» اثر «مارتین اسکورسیزی»، «انجیل به روایت متی» اثر «پیرپائولو پازولینی» و یا در آثاری جدیدتر که با مقبولیت عام هم همراه بود همچون «مصایب مسیح» اثر «مل گیبسون». حتی پروتستان‌ها و کاتولیک‌ها هر کدام از زاویه دید خود به این مساله پرداخته‌اند. حال یک نکته روشن است و یک نکته مبهم وجود دارد.نکته مبهم اینكه ما برای دین‌مان برای ترویج تفکر توحیدی پیامبر و امامانی که مهمترین تعالیم را در جهت امور معنوی و مادی ارائه داده‌اند، چه گام رو به جلویی برداشته‌ایم؟ یکی از دلایلی که اکثرا اینگونه فیلم‌ها در گیشه موفق نیستند، شناخت مبهم سینماگران مسئولین و تماشاگران از سینمای دینی است. در ذهن اکثر مخاطبین حک شده است که سینمای دینی تریبونی ا‌ست برای موعظه‌گری و شعارگویی. در حالی كه سینمای دینی قبل از هر چیزی نگاهی نقادانه به هنر و دین می تواند داشته باشدمورد روشن اینکه غرب در راستای دین مذهب و ایدئولوژی خود و حتی در جهت ویرانگری‌هایش همواره توانسته است به درستی از تمام رسانه ها کمک بگیرد، مخاطبان زیادی را به سینماها بکشاند و یا از طریق رسانه‌ای دیگری همچون تلویزیون تاثیر مورد نظرش را بر مردم بگذارد و نه تنها توانسته است دین و ایدئولوژی خود را هر روز  بهتر و بیشتر تبلیغ کند و آن را به عنوان ارزشمندترین دین جلوه دهد، بلکه در تخریب دین و فرهنگ ممالک دیگری همچون ایران کوشیده است و هنوز هم این تلاش ادامه دارد.  نکته مبهم اینكه ما برای دین‌مان برای ترویج تفکر توحیدی پیامبر و امامانی که مهمترین تعالیم را در جهت امور معنوی و مادی ارائه داده‌اند، چه گام رو به جلویی برداشته‌ایم؟ یکی از دلایلی که اکثرا اینگونه فیلم‌ها در گیشه موفق نیستند، شناخت مبهم سینماگران مسئولین و تماشاگران از سینمای دینی است. در ذهن اکثر مخاطبین حک شده است که سینمای دینی تریبونی ا‌ست برای موعظه‌گری و شعارگویی. در حالی كه سینمای دینی قبل از هر چیزی نگاهی نقادانه به هنر و دین می تواند داشته باشد. اسلام را این بار از منظر یك دستاورد غربی می‌توان به جهانیان معرفی كرد و آن هم به زبان انسان این عصر. از طرفی دیگر در کشوری اسلامی همچون ایران، برای ساختن یک فیلم دینی نیازی به شعارگویی نیست نیازی به شناساندن دین به مخاطب نیست. مخاطبی که به سینما می‌رود، با دین و مذهب آشنایی کافی دارد. پس ساختار اینگونه فیلم‌ها بایستی چگونه باشد؟ در عصر مدرن انسان نسبت به مقوله دین و اساسا جهانی ملکوتی بدبین شد، به عبارتی یکی از ارمغان‌های مدرنیسم قهر کردن انسان با خالق خود و سجده کردن بر ماشین‌هایی بود که خودش ساخته بود. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین دستاوردهای انسان مدرن فرار از آسمان و گم شدن بر روی زمین است. سینمای دینی بایستی تلاشی باشد برای آشتی دادن انسان با آسمان. باید دوباره نگاه او را از روی زمین برچیند و او را بدون دستگاه‌های مکانیکی به عالم دیگری جدا از این جهان ببرد.  در ادامه، برای سخن گفتن از بایدها و نبایدهای سینمای دینی مواردی را بر می‌شماریم:1. سینمای دینی یک تفکر دینی می‌خواهد. زمانی که نویسنده دست به قلم و فیلمساز پشت دوربین قرار می گیرد، بایستی متوجه این نکته باشد که اثرش یک اثر معمولی نیست، و بداند که او قرار است در قلمرو دین گام بگذارد. علاوه بر این بایستی آگاهی کافی نسبت به موضع دین در برابر سینما و به طور عام در برابر تصویرگری داشته باشد، چرا که دین به خصوص دین توحیدی اسلام با هر شکل از بازنمایی واقعیت موافق نیست.  برای نمونه اگر بخواهیم مصداقی بیاوریم فیلم «طلا و مس» آخرین ساخته «همایون اسعدیان» ( هر چند این فیلم در مرز بین سینمای دینی و معناگرا قرار می گیرد و تقریبا اکثر مشخصه‌های هر دو نوع سینما را در خود دارد) نمونه قابل تاملی ا‌ست. فیلم درباره زندگی زناشویی یک طلبه است که دچار بحران شده است. فیلم به طرز هوشمندانه‌ای ریزترین روابط زندگی این زن و شوهر را نشان می دهد، به طریقی که نه تماشاگر امروزی که انتظار دارد همه واقعیت زندگی زناشویی را ببیند آزار می‌بیند و نه به حریم یک خانواده اسلامی و روحانی توهین کند.  سینمای دینی شاید در چارچوب خاصی قرار نگیرد همچنانکه به نظر برخی از سینماگران هر فیلمی که موضعی خاص در برابر انسان و جهان پیرامونش اتخاذ کند می تواند سینمای دینی محسوب شود، ولی از طریفی دیگر سینمای دینی خط قرمز‌هایی را مشخص می‌کند چرا که اساسا دین چارچوب‌هایی و قواعد و محدودیت‌هایی را برای انسان به وجود می‌آورد.2. در مورد دوم باید به مورد اول بازگردیم و آن اینکه آیا تلاشی که تا امروز در جهت شناساندن سینمای دینی و یا تقویت سینمای کشور در جهت ترویج و اشاعه دین صورت گرفته است کافی بوده است؟ اگر کافی بوده است پس چرا هنوز این نوع سینما پاسخ قابل قبولی از سوی مخاطبین دریافت نکرده است؟ چرا اکثر این فیلم‌ها با سینماهای خالی روبه‌رو می‌شوند؟ چرا هنوز تعریف واضحی از این نوع سینما وجود ندارد؟ علت اول باز می‌گردد به ساختار اینگونه فیلم‌ها از جهت تکنیک‌ها و امکانات سینمایی و نیز خلاقیت سینماگران در این زمینه( که این نکته نیز بازمی‌گردد به اینکه متاسفانه سینماگران کمی داریم که دغدغه دین و سینما را داشته باشند) که در موار د بعد به آن می‌پردازیم و دلیل دوم اینکه قبول بکنیم تلاشی که در این راستا چه از طرف مسئولین و چه از طرف تمامی اهالی سینما صورت گرفته، بسیار اندک بوده است. گویا فراموش کرده‌ایم که سینمای دینی این پتانسیل را در خود دارد که به عنوان یکی از مهمترین سلاح ها در برابر جنگ نرمی باشد که آغاز شده است.  سینمای دینی به تنهایی می‌تواند نه تنها جهانیان را با دین و فرهنگ ما بهتر آشنا کند بلکه قدرت این را دارد مردم ما را بار دیگر با معیارها و ارزش‌های اخلاقی خودمان و نیز هنر سینمای کشورمان آشتی دهد. بنابراین قبل از آنکه با تعجب به سالن‌های خالی سینما بنگریم، بایستی در عملکردهای خود تجدیدنظری صورت دهیم و توان خود را به لحاظ نظری در زمینه دین و سینما تقویت کنیم تا تعهدی دلسوزانه در قبال سینمای دینی در میان اهالی سینما، از مخاطبین گرفته تا عوامل فیلم،  ایجاد کنیم. 3. مشکل بعدی سینمای دینی در جذب مخاطب را باید از لحاظ ساختار فیلمیک بررسی کنیم که البته ضعف فیلمنامه از موارد اصلی آن است. زمانی که یک فیلم دینی ساخته می‌شود کارگردان یا فیلمنامه نویس باید آگاه باشد که فیلم یا فیلمنامه‌اش قبل از اینکه در هر حوزه‌ای از سینما یا هر ژانر و گونه‌ای مورد تحلیل و ارزیابی قرار بگیرد از منظر سینمایی و ساختار فیلمیک مورد تحلیل قرار می‌گیرد، پس باید از قدرت و اصول اساسی سینمایی چه از لحاظ فرم و ساختار و چه از لحاظ محتوا برخوردار باشد نه اینکه صرفا حالتی شعارگونه به خود بگیرند طوری که هیچگونه جذابیت داستانی و تصویری نداشته باشد. تماشاگر به سینما می‌آید که فیلمی ببیند که قبل ازهر چیز از ساختار داستانگویی قانع‌کننده‌ای برخوردار باشد، در غیر این صورت اگر قرار باشد فقط حرف گوش دهد به سینما نمی‌رود. در میان فیلم‌هایی که در این جهت ساخته شده‌اند و آثار ارزشمند و قابل قبولی بوده‌اند می‌توان به فیلم‌هایی همچون «خیلی دور، خیلی نزدیک» اثر «رضا میرکریمی» و «قدمگاه» به كارگردانی «محمد مهدی عسگرپور» می توان اشاره کرد. «مارمولک» اثر «کمال تبریزی» را می‌توان از جمله فیلم‌هایی دانست که با نگاهی طنزآمیز در تلاش بود تا نشان دهد که برای ارتباط برقرار با انسان امروزی بایستی با زبان امروزی با آن‌ها سخن گفت و در عین حال مسائل دینی را فراموش نکرد. قدمگاه که فیلمنامه‌ای خطی و کلاسیک دارد نه تنها از لحاظ سینمایی و داستانی تماشاگر را ارضا می‌کند بلکه پیامش را به باورپذیرترین شکل ممکن ارائه می‌دهد. این فیلم‌ها ثابت كردند که تماشاگران فیلم خوب و بد را تشخیص می‌دهند، سینمای دینی این قدرت را دارد که سالن‌های سینما را از تماشاگر لبریز کند و مسائل دینی در قالب یک فیلم داستانی به تصویر بکشد. پس خالی بودن سالن‌های سینما به ذوق و سلیقه تماشاگران مربوط نیست بلکه بیشتر نشان از این دارد که آثار قابل قبولی که در شأن مفاهیم دینی باشد تعدادشان اندک است. اگر انتظار داریم که در این جنگ رسانه‌ای سربلند باشیم و در برابر سیل عظیم توهین‌ها به دین و کشورمان ایستادگی کنیم و فرهنگ و دینمان را به جهانیان ارائه دهیم باید آثاری در شأن آرمان‌های دینی و فرهنگی و ملی خود هم به جهانیان و هم به ملت خود عرضه کنیم. 4. نکته آخری که در مورد سینمای دینی می‌توان در این نوشته به آن اشاره کرد که البته امیدواریم در نوشته‌ای دیگر بهتر و بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد، مساله اقتباس از متون دینی است. البته ناگفته نماند که در سینمای ایران اقتباس تا حدود کمی مورد استقبال سینماگران و فیلمنامه‌نویسان قرار گرفته است، ولی در حوزه دین و ادبیات دینی به دلیل اینکه کتب ارزشمندی در این زمینه وجود دارد، جای بحث دارد، که اقدامی صورت نگرفته است، البته آثاری در زمینه زندگی امامان و پیامبران ساخته شده است که برخی از آن‌ها از بهترین آثار سینمای دینی محسوب می‌شود. شاید بتوان گفت این كمبود اقتباس در سینمای دینی، به همان مورد اول برگردد که سینمای دینی هنوز به طور مشخصی تعریف نشده است و چارچوب‌های آن تعیین نشده است. «مارمولک» اثر «کمال تبریزی» را می‌توان از جمله فیلم‌هایی دانست که با نگاهی طنزآمیز در تلاش بود تا نشان دهد که برای ارتباط برقرار با انسان امروزی بایستی با زبان امروزی با آن‌ها سخن گفت و در عین حال مسائل دینی را فراموش نکرد. قدمگاه که فیلمنامه‌ای خطی و کلاسیک دارد نه تنها از لحاظ سینمایی و داستانی تماشاگر را ارضا می‌کند بلکه پیامش را به باورپذیرترین شکل ممکن ارائه می‌دهد. این فیلم‌ها ثابت كردند که تماشاگران فیلم خوب و بد را تشخیص می‌دهند، سینمای دینی این قدرت را دارد که سالن‌های سینما را از تماشاگر لبریز کند و مسائل دینی در قالب یک فیلم داستانی به تصویر بکشدسینمای دینی این فرصت را در اختیار بشری امروزی قرار می‌دهد که به وسیله یک رسانه جهانی که امروزه جایگاه ارزنده و توانایی در اندیشه انسان دارد، علاوه بر ارائه یک اثر هنری، هم دین را از منظر هنر و هنرمندان و از زاویه دید و منطق انسان امروزی و هم هنر را با چارچوب‌های دین مورد کنکاش قرار دهد. سینمای دینی می‌تواند بهتر از هر قالب هنری دیگر در عصر امروز پاسخ‌گوی بشر در برابر پرسش‌های انسانی و دینی باشد به شرطی که آثاری که در این حوزه پدید می‌آیند هم از لحاظ سینمایی و هم از منظر مباحث اسلامی و دینی ارضاکننده باشند.اسدالله غلامعلی(ریبوار)/ سوره سینماگروه سینما و تلویزیون تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن