واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
برنده کيست : عقل يا احساس ؟ نويسنده : دکتر مير عماد الدين فريور ( روانشناس ) لابد شما هم شنيده ايد که مي گويند پشت سر هر مرد موفقي يک زن مدير قرار دارد . بسياري از انسان ها ، استعدادها و انرژي هاي نهفته درون خودشان را نمي شناسند و به درستي آنها را درک نمي کنند . اگر بتوانيم به توانمندي هاي خودمان آگاهي پيدا کنيم و به صورت مثبت مورد بهره برداري شان قرار بدهيم ، مي توانيم به بسياري از آرمان ها و اهداف خود در زندگي برسيم و بسياري از تجربه هايي را که خواهان آن هستيم ، کسب کنيم . در درون انسان ، نيروهاي شگرفي نهفته است که قدرتمندترين آنها احساس ها و عواطف بشري است . در واقع ، اين قدرت عظيم بر حسب چگونگي استفاده از آن ( مثبت يا منفي ) مي تواند مفيدترين و بهترين يا مضرترين و بدترين عامل در انسان ها باشد . همه کم و بيش آگاهند که عقل و احساس به نسبت مساوي بين مردان و زنان تقسيم نشده و به طور طبيعي خانم ها نسبت به آقايان از احساس و عواطف قوي تري برخوردارند . حال ببينيم خانمها از احساس و عواطف قوي خود که بر حسب چگونگي استفاده ، وسيله و منشأ « قدرت و توانمندي » يا « ضعف و ناتواني » آنان است ، در زندگي فردي و زندگي مشترک شان چگونه استفاده مي کنند ؟ احساس ها و هيجان ها در رفتار و عملکرد انسان نقش اصلي و اساسي را بازي مي کنند چرا که کنش و واکنش هاي رفتاري انسان ها بيشتر ناشي از احساس ها و عواطف آنان است . احساس ها و انديشه ها مکمل هم هستند . اگر ذهن خود را مديريت کنيم ، کنش ها و واکنش هاي ما در برابر حوادث و پيشامدها ترکيبي هماهنگ و مناسب از انديشه و احساس خواهد بود و در اين شرايط رفتار و عملکردمان مفيد ، مثبت ، سازنده و نتيجه بخش مي شود ؛ در حالي که بسياري مواقع افراد نمي توانند ذهن خويش را به درستي مديريت کنند و در نتيجه ، احساس ها ، عواطف و خردمندي در کنار هم قرار نگرفته و مقابل هم قرار مي گيرند . هر وقت بين « احساس » و « خردمندي » ، اينگونه ، تقابل و درگيري پيش بيايد ، معمولاً احساس پيروز ميدان مي شود چرا که احساس بسيار قدرتمند است و در واقع همانند هر وسيله ديگري ، اگر آن را خوب مديريت کرده و از آن به صورت درست ، مثبت و سازنده استفاده کنيم ، از يک زندگي شاد ، سالم و موفق همراه با آرامش برخوردار خواهيم شد ، در حالي که اگر از احساس به صورت منفي و مخرب استفاده کنيم ، زندگي خودمان و اطرافيان خود را در مسير تشويش ، اضطراب ، حرص و طمع ، حسودي ، بيماري ، ظلم ، خيانت و جنايت قرار خواهيم داد . با توجه به اينکه به طور طبيعي ، خانمها از احساس و عواطف قوي تري برخوردار هستند ، مي توانند عواطف و احساس هاي خود ، همسر و ديگران را با قدرت بيشتري در جهت مثبت و سازنده يا منفي و مخرب هدايت کنند . بنابراين هر خانمي با توجه به ديدگاهي که دارد ، بر حسب اينکه از احساس و عواطف خود به صورت درست و مثبت يا منفي و غلط استفاده نمايد ، در چگونگي حال و هواي زندگي مشترک ، بسيار موثر واقع شده و مي تواند روحيه خود و خانواده اش را تقويت کرده و شاداب و سر حال نمايد يا به شدت آن ، را تضعيف ، مشوش و بيمار سازد . به عبارت ديگر ، هر زني مي تواند با توجه به نحوه ي استفاده از قدرت احساسش ، به راحتي خود ، همسر و فرزندانش را در جهت مثبت ، سازندگي و آرامش يا منفي ، تشويش و اضطراب سوق دهد و باعث کاميابي و خوشبختي يا شکست و بدبختي خود و همسر و فرزندانش شود . اگر خانم ها احساس هاي خود را هر چه بهتر بشناسند و بر آن مديريت کرده و در زندگي جاري از آنها به صورت مثبت ، سازنده و مطلوب استفاده نمايند ، در ساختن زندگي فردي و مشترک عالي ، بسيار فراتر از آنچه فکر مي کنند ، موفق و موثر مي شوند . همچنين در موقعيت هاي اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي ، هنري و ورزشي موفقيت هاي عالي کسب کرده و احساس رضايت عميق خواهند نمود . خانم ها را بر حسب چگونگي مديريت بر احساس و عواطف و هماهنگي آن با خردمندي شان مي توان در دو گروه کلي قرار داد : ـ زنان مدير ، آگاه و موفق ـ زنان ناآگاه ، کم دانش و ناموفق ويژگي هاي زنان موفق : خانم هاي مدير و آگاه و موفق با رويدادها و حوادث زندگي ، مثبت برخورد مي کنند و مي توانند استعدادها و توانمندي هاي خود و همسرشان را کشف نموده و با رفتار و عملکرد مناسب ، آنها را در مسيري سازنده و مثبت هدايت کند . ـ زن دانا با مديريت بر ذهن خويش ، مي تواند خودش و شوهرش را بهتر بشناسد و عميق تر درک کند و با رابطه ي شايسته تري که ايجاد مي کند ، قادر مي شد همسر خود را در استفاده از احساس هاي مثبتش ، ياري دهد . ـ زن مدير و آگاه مي داند که حسن جويي ، تحسين و تشويق ، غذاي روح و روان انسان بوده و در پيشبرد کارها بسيار موثر است . ـ زن مدير و دانا ، ژرف ترين نيازهاي خود و همسرش را با کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان با تجربه ، کشف مي کند و در مواقع سخت ، آگاهانه به ياري شوهرش مي شتابد و در واقع ، همراه و شريک زندگي او مي شود نه فقط همسر قانوني او .ـ زن مدير ، با کسب مهارت و آگاهي هاي لازم ، تلاش مي کند همسري شاد ، دوست داشتني ، حامي و علاقه مند داشته باشد نه شوهري نگران ، مضطرب ، عصباني ، غير حامي . ـ زنان مدير ، در ايجاد تفاهم ، صداقت و اعتماد دو سويه ، با همدلي متقابل در شادابي و آرامش خود و همسر ، در ايجاد محيط مطلوب ، در ساخت زندگي مشترک با نشاط ، در پيشرفت و موفقيت خود و همسر خويش تلاش کرده و بسيار موثر واقع مي شوند . ـ زن مدير در زندگي مشترک سعي مي کند تعادل در کارها را از خود شروع کند . به اين معني که ، از خودش به خوبي مراقبت مي کند ، به تغذيه مناسب ، استراحت لازم ، ورزش ، به مصاحبت و کارهايي که از آن لذت مي برد، مي پردازد تا با احساس خوبي که پيدا مي کند با توانمندي و شکيبايي بيشتر ، پذيراي همسر و فرزندان شده و مسايل و مشکلات را بهتر و راحت تر حل و فصل کند . ـ هدف زن مدير اين است که هميشه موقعيت « برنده ـ برنده » بين خود و همسرش ايجاد کند . پيوسته از خود مي پرسد که بايد چه کار کنيم و چه قدم هايي برداريم که هر دو نفرمان زندگي شاد و پرطراوتي داشته و هر دو برنده شويم ؟ زن آگاه و مدير ، خود و همسرش را در يک تيم دو نفره مي بيند که بايد نيازهاي احساسي و عاطفي ، جنسي ، مالي و حمايتي هر دو نفر به کمک يکديگر بر طرف شود و مي داند که هر يک چيزهايي براي آموختن از همسرشان دارند و هر کدام چيزهايي دارند که به ديگري ببخشند . همين است که در مورد خانم هاي مدير ، لايق و شايسته گفته اند : « پشت سر هر مرد موفق ، يک زن مدير و مدبر است » . منبع:روزنامه ي سلامت شماره ي 229 /س
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]