تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820082760




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درسي از اديسون


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
درسي از اديسون
درسي از اديسون اديسون در سنين پيري پس از كشف لامپ، يكي از ثروتمندان آمريكا به شمار مي‌رفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمايشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگي بود، هزينه مي‌كرد... اين آزمايشگاه، بزرگترين عشق پيرمرد بود. هر روز اختراعي جديد در آن شكل مي‌گرفت تا آماده بهينه‌سازي و ورود به بازار شود. در همين روزها بود كه نيمه‌هاي شب از اداره آتش نشاني به پسر اديسون اطلاع دادند، آزمايشگاه پدرش در آتش مي‌سوزد و حقيقتاً كاري از دست كسي بر نمي‌آيد و تمامي تلاش ماموان فقط براي جلوگيري از گسترش آتش به ساير ساختمانها است! آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولي به اطلاع پيرمرد رسانده شود... پسر با خود‌انديشيد كه احتمالاً پيرمرد با شنيدن اين خبر سكته مي‌كند و لذا از بيدار كردن او منصرف شد، خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب ديد كه پيرمرد در مقابل ساختمان آزمايشگاه روي يك صندلي نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره مي‌كند! پسر تصميم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او مي‌انديشيد كه پدر در بدترين شرايط عمرش بسر مي‌برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را ديد و با صداي بلند و سر شار از شادي گفت: پسر تو اينجايي؟ مي‌بيني چقدر زيباست؟! رنگ آميزي شعله‌ها را مي‌بيني؟! حيرت آور است! من فكر مي‌كنم كه آن شعله‌هاي بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! واي! خداي من، خيلي زيباست! كاش مادرت هم اينجا بود و اين منظره زيبا را مي‌ديد. كمتر كسي در طول عمرش امكان ديدن چنين منظره زيبايي را خواهد داشت! نظر تو چيست پسرم؟! پسر حيران و گيج جواب داد: پدر تمام زندگي‌ات در آتش مي‌سوزد و تو از زيبايي رنگ شعله‌ها صحبت مي‌كني؟! چطور مي‌تواني؟! من تمام بدنم مي‌لرزد و تو خونسرد نشسته اي؟! پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاري بر نمي‌آيد. مأموران هم كه تمام تلاششان را مي‌كنند. در اين لحظه بهترين كار لذت بردن از منظره‌اي است كه ديگر تكرار نخواهد شد...! در مورد آزمايشگاه و باز‌سازي يا نو‌سازي آن فردا فكر مي‌كنيم! الآن موقع اين كار نيست! به شعله‌هاي زيبا نگاه كن كه ديگر چنين امكاني را نخواهي داشت!اديسون سال بعد دوباره در آزمايشگاه جديدش مشغول كار شد و همان سال يكي از بزرگترين اختراع بشريت يعني ضبط صدا را تقديم جهانيان كرد. آري او گرامافون را درست يك سال پس از آن واقعه اختراع کرد.منبع: روزنامه اطلاعات /س
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 386]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن