تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى‏داشتند و ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804617753




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قلم در آموزه‏هاى اسلامى


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قلم در آموزه‏هاى اسلامى
قلم در آموزه‏هاى اسلامى مقدمهقلم، از منظر قرآن، سمبل تفكر و آگاهى بشر است و آنقدر مقدس است كه خداوند بدان قسم ياد نمود. اولين چيزى كه خداوند خلق كرد، «قلم» بود. زبان(بيان) با گذشت زمان كهنه مى‏شود و ماندگار نيست، اما قلم مى‏تواند باعث ماندگارى و بقا گردد.اصولاً آن‏چه فرهنگ انسان‏ها را تا به امروز باقى نگه داشته و موجب تعالى و رشد تمدن‏ها و فرهنگ‏ها گرديد، عمدتاً «قلم» بوده است. اقتدار و تداوم دين بر دو اصل «قلم و شمشير» استوار است. زمانى كه جنگجويان به شمشير خويش قسم مى‏خوردند و بدان افتخار مى‏كردند، براى نويسندگان و اهل قلم همين افتخار بس كه خداوند به قلم آنان سوگند ياد كرده است. در اين نوشتارِ مختصر برآنيم كه جايگاه «قلم» را در آموزه‏هاى اسلامى مورد بررسى قرار دهيم.نقش قلم در زندگى انسانيكى از مسائل مهم و ارزنده‏اى كه هيچ ملتى ـ كه به حيات و بقاء و تكامل خويش علاقه‏مند است ـ نمى‏تواند از آن غفلت نمايد، مسئله نويسندگى است. زيرا نويسندگى هنرى است كه مادر بسيارى از هنرهاى ديگر محسوب مى‏شود. و از اين جهت كه فن و هنر است، نقش بسزايى در رشد و تعالى افراد و جوامع دارد و زمينه‏اى براى هنرهاى ديگر به شمار مى‏رود. به عنوان نمونه؛ تئاتر، سينما، و بسيارى از هنرهاى ديگر احتياج به نمايشنامه و سناريو دارد كه قبلاً بايد نوشته شود و اين كار به وسيله نويسندگان انجام مى‏گيرد.يكى از مهم‏ترين رويدادهاى زندگى بشر، پيدايش خط بوده است؛ كه نيات و منويات ارزشمند و يا بى‏ارزش بشر را ثبت نموده و براى آيندگان به يادگار گذاشته است.قلم، سرچشمه تمدن‏هاى بشرى و منشأ پيشرفت و تكامل علوم، و بيدارى انديشه‏ها و افكار و شكل گرفتن مذاهب، و منشأ هدايت و آگاهى بشر بوده است، بدان حد كه دوران زندگى بشر با پيدايش قلم (خط) به دوران «تاريخى» و دوران «ما قبل تاريخ» تقسيم مى‏شود. دوران تاريخ زندگى انسان از زمان اختراع خط آغاز مى‏شود؛ زمانى كه انسان توانست ماجراى زندگى‏اش را بر صفحات نقش نمايد و سطورى بر صفحه كاغذ و شبيه آن به يادگار گذارَد.قلم، حافظ علوم و معارف، پاسدار افكار انديشمندان، حلقه اتصال فكرى علما، و پل ارتباطى گذشته و آينده است، و حتى ارتباط آسمان و زمين نيز از طريق لوح و قلم حاصل شده است.قلم، ابزارى است كه انسان‏هاى جدا از هم ـ از نظر زمان و مكان ـ را پيوند مى‏دهد؛ به طورى كه گويى همه متفكران اعصار گذشته را، كه در تمام نقاط زمين به سر مى‏برند، در يك كتابخانه عظيم، جمع مى‏بينيم.قلم در آينه آيات قرآندر عظمت و شأن قلم همين بس كه در قرآن كريم، سوره‏اى به آن اختصاص داده شده و خداوند متعال به قلم و آثار قلم و سطرها و كلماتى كه از نوك قلم بر صفحه كاغذ نقش مى‏بندد، سوگند مى‏خورد؛ «ن وَ القَلَمِ وَ ما يَسطُرون؛2 ن، و سوگند به قلم و آن‏چه مى‏نويسند».آن‏چه در اين‏جا بدان سوگند ياد شده است، ظاهراً موضوع كوچكى است: يك قطعه نى، و يا هر چيزى شبيه به آن، و كمى ماده سياه رنگ، و سپس سطرهايى كه بر صفحه كاغذ ناچيز رقم زده مى‏شود. امّا آن‏چه كه باعث عظمت قلم و نگاشته‏هاى قلم است، سوگندى است كه خداوند بدان خورده است؛ زيرا در قرآن كريم خداوند متعال همه جا به مظاهر عالم وجودى كه خود خلق فرموده، قسم ياد مى‏كند، مانند: عصر، شب، فجر، خورشيد، ماه و...اين‏ها همه مظاهر آفرينش‏اند، گردش منظم شب و روز، آفتاب و باران، آسمان و ستارگان، همه و همه، اهميت دارند و در جهان عظيم خلقت نقشى ايفا مى‏كنند و در زندگى انسان كه گل سرسبد آفرينش است، تأثير مستقيم و غير مستقيم دارند، قلم نيز يكى از آن مظاهر هستى است.اين آيات شريفه، به روشنى، جايگاه قلم را در ميدان تعليم و تعلم بيان مى‏كند. از جمله نكات در خور توجه در اين آيات شريفه اين است كه:- عبارت «و ربك الاكرم الذى علم بالقلم» يعنى تربيت، پرورش و تكامل، در سايه صفت ربوبيت پروردگار، نسبت به «قلم» به كار رفته است، و قلم جهت بر طرف كردن جهل بشر، ابزار تعليم گرديده است.- «عَلَّم الانسان ما لَم يَعلَم» يعنى همان خدايى كه به وسيله «قلم» انسان را تعليم داد و به او آن‏چه نمى‏دانست آموخت، قادر است به بنده‏اى درس نخوانده، مانند پيامبر(صلى الله عليه و آله) قرائت و تلاوت را بياموزد.- از «اَلَّذى عَلَّمَ بِالقَلَم» دو معنا مى‏توان دريافت:الف) خداوند، نوشتن را به انسان آموخت و توانايى اين كار بزرگ را كه مبدأ تاريخ بشر، و سرچشمه علوم و فنون و تمدن‏هاست، در او ايجاد كرد.ب) مراد اين است كه علوم و فنون و دانش‏ها را از اين طريق به انسان آموخت.و در واقع طبق يك تفسير، منظور «تعليم كتابت» است، و طبق تفسير ديگر، مراد، علومى است كه از طريق «كتابت» به انسان رسيده است.3- عظمت سوگند به قلم (در سوره قلم) هنگامى آشكارتر مى‏شود كه توجه داشته باشيم آن روزى كه اين آيه شريفه نازل گشت، نويسنده و ارباب قلم در آن محيط وجود نداشت، بلكه عرب‏ها خواندن و نوشتن را حقير مى‏شمردند و آن‏چه در نظر آن‏ها مقدس بود، شمشير و اسب بود و نه نوشته و قلم. چنان‏كه در مقدمه ابن خلدون درباره آن‏ها آمده است: «اين قوم بر حسب طبيعت، وحشى و يغماگر بودند و موجبات وحشيگرى چنان در ميان آنها استوار بود كه همچون خوى و سرشت آنان شده بود و از اين خوى لذت مى‏بردند؛ زيرا در پرتو آن از قيود فرمانبرى حكام و قوانين سرباز مى‏زدند و نسبت به سياست و كشوردارى، نافرمانى مى‏كردند و پيداست كه چنين خوى و سرشتى، با عمران و تمدن منافات دارد... خوى آن‏ها غارتگرى بوده و هر چه را در دست ديگران مى‏يافتند، مى‏ربودند و تاراج مى‏كردند...»4.افزون بر اين‏ها اين آيات شريفه از زبان پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) كه «امّى»، يعنى درس نخوانده بود، تراوش نمود، و آن هم در محيطى كه جهل و نادانى آن را فرا گرفته بود و نويسنده‏اى در آن وجود نداشت، و اگر كسانى مختصر سواد خواندن و نوشتن داشتند، تعداد آنان در سراسر سرزمين «مكه» كه مركز عبادى و سياسى و اقتصادى «حجاز» بود از بيست نفر تجاوز نمى‏كرد. نزول اين آيات در آن محيط، بيانگر اهميت ويژه خداوند به «علم و قلم» است. شاعرى از شعراى عرب با استناد به آيات ياد شده مى‏گويد:اذا أقسم الابطال يوما بسيفهم و عدوّه مما يجلب المجد و الكرمكفى قلم الكتاب فخرا و رفعةً مدى الدهر ان الله أقسم بالقلم!5آن روز كه جنگجويان قهرمان به شمشيرهاى خود سوگند ياد كنند، و آن را اسباب بزرگى و افتخار بشمرند، براى قلم نويسندگان همين افتخار و سربلندى در تمام دوران جهان بس كه خداوند سوگند به قلم ياد كرده است، نه به شمشير.آرى؛ پيامبر (صلى الله عليه و آله) در آن اجتماع بى قلم و پر شمشير، جامعه‏اى را پى‏ريزى مى‏كند كه «قلم» بر «شمشير» ترجيح دارد و نظام اجتماعى آن بر آزادى بيان و قلم و تراوش فكر و انديشه استوار است. پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) فرمود: سه صدا است كه حجاب‏ها را پاره مى‏كند و به پيشگاه با عظمت خدا مى‏رسد: «صرير الأقلام العلماء و وطى اقدام المجاهدين و صوت مغازل المحصنات؛ 6 صداى گردش قلم‏هاى دانشمندان به هنگام نوشتن و صداى قدم‏هاى مجاهدان در ميدان جهاد و صداى چرخ نخ‏ريسى زنان پاك‏دامن».قلم در آينه رواياتپيشوايان معصوم (عليهم السلام)، اين مفسران واقعى كلام وحى نيز درباره قلم سخنانى پربار به يادگار گذاشته‏اند كه علاوه بر آن‏چه گذشت، برخى ديگر از آن‏ها را مرور مى‏كنيم.رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) فرمود: «انّ اول ما خلق الله القلم، فقال له اكتب فجرى بما هو كائن الى الابد؛7 به درستى كه نخستين چيزى كه خداوند آفريد، قلم بود؛ پس به او فرمان داد بنويس! و او آن‏چه را بوده و خواهد بود تا روز قيامت نوشت». گرچه قلم در اين روايت اشاره به قلم تقدير و قضا و قدر است، اما هر چه هست، نقش قلم را در سرنوشت بشر و مقدرات او روشن مى‏سازد.8هلال بن يسار مى‏گويد كه: ديدم پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) براى اصحاب خود علم و حكمت بيان مى‏كند. به او گفتم: اى رسول خدا! براى من آن‏چه را كه به ياران خود فرمودى، تكرار كن. پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: آيا قلم و دوات همراه دارى؟ گفتم: نه؛ فرمود: قلم و دوات را از خود جدا مكن، كه خير و بركت تا روز قيامت در مركب و قلم و نويسندگان آن است.9و نيز در روايتى ديگر فرمود: علم و دانش را مهار كنيد. گفته شد مهار علم چگونه است؟ رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) فرمود: نوشتن آن10.در روايتى از امام حسن (عليه السلام) نقل شده كه فرزندان خود و فرزندان برادرش را فراخواند و [به آنان] فرمود: هرچند شما اكنون به عنوان افراد خردسال قوم به شمار مى‏آييد، ولى نزديك است (و اين اميد وجود دارد) كه در آينده از بزرگان قوم و قبيله خود شويد؛ بنابراين، بر شما لازم است كه دانش را فرا گيريد؛ پس هر كس از شما نتواند آن را حفظ كند، بايد آن را بنويسد و در خانه خود قرار دهد.11مفضل بن عمر از امام صادق (عليه السلام) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود: «اكتب و بث علمك فى أخوانك؛12 علم خويش را بنويس و ميان برادرانت منتشر كن».و همچنين از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «على كل جزء من اجزائك زكاة واجبة لله عزوجل... و زكاة اليد البذل و العطاء بما انعم الله عليك به و تحريكها بكتابة العلوم؛13 براى خداوند بر هر جزيى از اجزاى تو زكاتى واجب است... و زكات دست، بخشش و بذل و سخاوت است از آن‏چه خداوند به تو ارزانى داشته و حركت دادن دست در نگارش علوم».بزرگ‏ترين نمونه ارزشِ ما فوقِ تصورى كه اسلام به «قلم» مى‏دهد، آن است كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در آن هنگام كه همه هدفش بسيج توده‏ها بود و بيش از همه به «مجاهد» و «مبارز» نياز داشت، نه به «دانشمند» و «نويسنده»، اعلام فرمود كه «مِداد العلماء أفضل من دماء الشهدا»؛ مركّب قلم دانشمندان از خون شهيدان برتر است.و نيز فرمود:«اذا كان يوم القيامة وزن مداد العلماء بدماء الشهداء فيرجح مداد العلماء بدماء الشهداء؛ فرداى رستاخيز، مركب «قلم» دانشمندان و خون شهيدان را با هم مى‏سنجند، مركب و تراوش قلمى دانشمندان و نويسندگان (متعهد و ارزش آفرين) بر خون شهيدان برترى مى‏يابد»14.امروز تمام تمدن‏ها و علوم و پيشرفت‏هايى كه در هر زمينه نصيب بشر شده است مرهون تلاش بى‏دريغ نويسندگان گذشته است و به راستى «مداد علماء» بر «دماء شهدا» پيشى گرفته است؛ زيرا، هم زيربناى خون شهيد و هم پشتوانه آن، مركب قلم‏هاى دانشمندان است، و سرنوشت اجتماعات بشرى در درجه نخست به قلم‏ها بستگى دارد.آن‏چه از انديشه‏ها بر روى سنگ يا پوست يا كاغذ ثبت مى‏شود، هميشه پايدار مى‏ماند، از نسلى به نسل ديگر مى‏رسد و از دوره‏اى به دوره ديگر انتقال مى‏يابد. سنگ نبشته‏هايى كه بر دل كوه‏ها يا بر روى گورها و ديوارهاى معابد و مساجد نقش بسته است، هزاران سال باقى مانده و همچنان باقى خواهد ماند و با آيندگان سخن خواهد گفت. بشر از قلم و آن‏چه بدان نوشته مى‏شود، سود جسته است. تورات و انجيل، اگر چه به صورت اصيل براى پيروان اديان يهود و نصارا باقى نمانده است، اما هر چه هست در سايه قلم و نگارش پايدار مانده است. از همه مهم‏تر، قرآن كريم، آخرين و كامل‏ترين كتاب خدا كه در پانزده سده پيش بر آخرين و برترين پيامبران وحى شده است، توسط كاتبان وحى بر ابزارهاى نوشتنى آن زمان نقش بست و هم اكنون مسلمانان سراسر جهان از آن بهره مى‏برند. نيز سخنان انبياء عظام الهى و گفتار گهربار معصومين (عليهم السلام) به وسيله قلم نويسندگان و گويندگان به اسلاميان رسيده است.بعضى از دانشمندان گفته‏اند: «البيان بيانان: بيان اللسان و بيان البُنان. بيان اللسان تدرسه الأعوام و بيان الأقلام باق على مرّ الأيام؛»15 بيان دو نوع است: بيان زبان و بيان قلم. بيان زبان با گذشت زمان كهنه مى‏شود و از بين مى‏رود؛ ولى بيان قلم‏ها تا ابد باقى است.براى قلم امتيازاتى است كه در بيان نيست؛ مهم‏ترين امتيازات قلم عبارت‏اند از:الف) جاودانگى آثار قلم:سخن(بيان)، فرّار است، چنان‏كه حفظ كردن مطالب نيز اين گونه است. ولى نوشتن مطالب، موجب استقرار آن در ذهن است. از اين روست كه در روايات اسلامى به نوشتن تأكيد شده است. چنان‏كه رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) فرمود: علم و دانش را مهار كنيد، گفته شد مهار علم چگونه است؟ فرمود: نوشتن آن.نكته شايان ذكر اين كه اگر در روايات درباره علما آمده: «العلماء باقون ما بقى الدهر»، به نظر نگارنده، مراد، علماى صاحب قلم است؛ آنان هستند كه براى هميشه جاودانه مى‏گردند و «اعيانهم مفقوده و امثالهم فى القلوب موجوده». افكار، آثار و كتب آن‏هاست كه در دل‏ها مى‏ماند. با مراجعه به تاريخ زندگى دانشمندان به ويژه در ميان مسلمانان درمى‏يابيم كه دانشمندان بزرگى وجود داشتند كه در عرصه‏هاى مختلف علمى نسبت ديگران برجسته‏تر بودند، اما چون اهل قلم نبودند، هيچ آثارى از آن‏ها باقى نمانده است و با مرگ آنان زحمات چندين ساله و تمام علوم و تجربيات نافع آن‏ها به خاك سپرده شده است و فراموش شده‏اند كه اين خسارت بزرگى براى جوامع بشرى است.ب) دقيق بودنامتياز دوم نوشته، «دقيق بودن» آن است. امام على (عليه السلام) فرمود: «كتاب الرجل ابلغ من نطقه»؛16 نوشتار انسان از گفتارش رساتر است.ج) عميق بودن:مطالب نوشته عميق است؛ در حالى كه سخن و بيان، كم‏محتوا است. نويسندگان گاهى ساعت‏ها فكر مى‏كنند تا يك سطر بنويسند؛ ولى، در سخن، چنين دقتى نيست. از اين رو، مصاحبه‏ها هيچ گاه ارزش اعلاميه‏ها ندارد. در اعلاميه‏ها دقت و ظرافتى به كار رفته كه در سخن و بيان وجود ندارد و بر اين اساس از سنديت قوى‏اى برخوردار است. بنابراين، «بقاء»، «دقت و ظرافت»، و «عميق بودن» از مهم‏ترين امتيازات قلم(نوشته) است.آيات و روايات ياد شده هر كدام حاوى مطالب و نكات ژرف و مهمى است كه نياز به بررسى بيشترى دارند، اما در نگاهى گذرا به اين جملات گرانمايه به اين حقيقت پى مى‏بريم كه قلم و نگارش مقامى بس بلند و قداستى آسمانى دارند.البته تمام آن‏چه گفته شد، درباره قلم‏هايى است كه در مسير حق و عدالت گردش مى‏كنند و فضائل انسانى را پاس مى‏دارند و با رياكارى و ظلم و ستم و تمام زشتى‏ها مبارزه مى‏نمايند، اما قلم‏هاى مسموم و گمراه كننده، بزرگ‏ترين بلا و عظيم‏ترين خطر براى جوامع انسانى محسوب مى‏شوند؛ زيرا همان گونه كه اصلاحات جوامع بشرى از قلم‏هاى نويسندگان مؤمن و متعقد بر مى‏خيزد، فساد و تباهى نيز از قلم‏هاى مسموم و فاسد است.پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) درباره مسئوليت سنگين صاحبان قلم فرمود: «روز قيامت صاحب قلم و نويسنده را در تابوتى از آتش كه با قفل‏هاى آتشين بسته شده است مى‏آورند، آن‏گاه نوشته‏هاى او ارزيابى مى‏شود اگر آن را در راه هدايت مردم به سوى خدا و خواسته او به كار گرفته باشد، وى را از جايگاه آتشين آزاد نمايند و اگر قلم را در راه معصيت و فساد و ترويج افكار انحرافى استخدام نموده باشد در آن تابوت آتشين هفتاد سال در عذاب خواهد بود»17.بزرگ‏معمار انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى (رحمة الله عليه) نيز درباره اهميت و مسئوليت اهل قلم فرمود: «آن قدر كه بشر از قلم‏هاى صحيح نفع برده است، از چيز ديگر نبرده است، و آن قدر كه ضرر كشيده است، از چيزهاى ديگر نبرده است. قلم‏ها و بيان‏ها با مغزهاى مردم رابطه دارند18.»و درباره مسئوليت اهل قلم فرمود: «كسى كه قلم به دست مى‏گيرد، بداند كه مورد سؤال قرار مى‏گيرد كه اين‏كه نوشتى چه بود؟ اين قلم‏ها، بسيارى‏شان با اسم اسلام است و نه براى اسلام. اين عهد بزرگى است به دوش شما و مسئوليتى بزرگ است و بدانيد كه يك روز از باب اين مسئوليت سؤال خواهيد شد19».قلم‏هاى نويسندگان حقيقت‏گرا و فضيلت‏خواه و واقع‏بين، عامل بقاى قدرت سالم در حكومت‏اند و هرگز حكومت سالم به جنگ اهل قلم نمى‏رود و در حكومت سالم شمشير و سرنيزه در مقابل «قلم» قرار نمى‏گيرد؛ زيرا همين كه قلم‏ها شكسته شد و زبان مردان حق گو و حق‏شناس در دستان حاميان خنياگرى قرار گرفت، به جاى غلبه شرف و فضيلت، باطل و رذيلت رشد مى‏كند، حقْ خريد و فروش مى‏شود، انصاف و مروت در اختيار وقاحت و نامردى قرار مى‏گيرد و دلائل و شواهد فراوان وجود دارد كه چنين جوامعى را اگر كوه‏هاى زر و طلاى بى غش حمايت كنند در قِبال آتشفشان توفنده تاريخ ياراى مقاومت نخواهد داشت و چون دودى بر هوا خواهد رفت.پى‏نوشت‏ها :1ـ علق/ 1-5 .2ـ قلم/ 1.3ـ تفسير نمونه، ج 27، ص 158، با اندكى دخل و تصرف.4ـ ترجمه مقدمه ابن خلدون، ج 1، ص 285-286.5ـ روح البيان، ج 10، ص 102.6ـ الشهاب فى الحكم و الآداب، به نقل از تفسير نمونه، ج 24، ص 377.7ـ بحارالانوار، ج 57 ، ص 374.8ـ تفسير نمونه، ج 24، ص 375.9ـ شرح آداب المتعلمين، خواجه نصير، ص 112.10ـ ميزان الحكمه، ج 8 ، ص 324؛ منية‏المريد، ص 163.11ـ ميزان الحكمه، ج 8 ، ص 324:12ـ ميزان الحكمة، ص 321.13ـ بحارالانوار، ج 96، ص 7.14ـ همان، ج 2، ص 16.15ـ مجمع البيان، ج 10، ص 332.16ـ بر ساحل سخن، سيد ابوالقاسم حسينى، ص 269 به نقل از غرر و درر.17ـ كنز العمال، ج 6 ، ص 86 .18ـ 6/10/1359.19ـ 10/3/1360.برگرفته از : یاس :: خرداد 1385، شماره 39 منبع: http://www.hawzah.net/خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن