تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دانشمندی که از علمش سود برند ، از هفتاد هزار عابد بهتر است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837243561




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اسرائيل و بحران مشروعيت


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اسرائيل و بحران مشروعيت
اسرائيل و بحران مشروعيت نويسنده: ابراهيم شاهينمترجم: مهدي مرواني تنها اوضاع داخلي نيست كه رؤياي صهيونيستها را تهديد ميكند، بلكه تصوير موجود از رژيم اسراييل در جهان كه با رهبري لابي صهيونيستي اداره ميشود، دچار بحران شده است. با اين كه اسرائيل از تائيد نخبگان طبقه حاكم امريكا برخوردار است، اما از سپتامبر 2001 به اين سو به شدت از مقبوليت رژيم صهيونيستي در ميان مردم امريكا كاسته شده است، زيرا اغلب امريكايي ها معتقدند كه سياست خارجي امريكا در قبال خاورميانه باعث به وجود آمدن حوادث نيويورك شده است. بحران داخلي رژيم صهيونيستيدر باور صهيونيستها نمي گنجيد كه روزي برسد كه در آن هم كيشانشان وجود سرزميني را تهديد كنند كه همه آنها بر سرِ هدف واحدي به آن وارد شدند. علاوه بر فسادي كه بر طبقه حاكم و سياستمداران رژيم صهيونيستي از رئيس جمهور گرفته تا نخست وزير حاكم است، بايد گفت كه رژيم اشغال گر قدس در حال حاضر از وجود تفاوت طبقاتي رنج ميبرد و چند خانواده، مالك بيشتر ثروت موجود در اسرائيل هستند در حالي كه افراد زيادي در فقر به سر ميبرند. اينها خطراتي هستند كه بيش از تهديد همه كشورهاي عربي، اسرائيل را تهديد مي كنند. در نظر سنجي كه روزنامه اسرائيلي «يديعوت احارنوت» از كساني كه شصت سال پيش در گرفتن زمين فلسطينيها شركت داشته اند، انجام داده است، اين افراد از نااميدي و ناخشنودي خويش از اوضاع داخلي رژيم اشغالگر سخن گفتند. اين افراد كه از تئوريسينهاي اشغال فلسطين بودند به اين روزنامه اسرائيلي گفتند: «اين اسرائيلي نيست كه در روياي آن بوديم». روزنامه «يديعوت احارنوت» از اين افراد پرسيد: «پس از60 سال از تاسيس رژيم اسرائيل، چه چيزي بيشتر وجود آن را تهديد ميكند؟» پاسخ يكي از آنها چنين بود: «هيچ خطر خارجي اسرائيل را تهديد نمي كند ، تهديد اصلي در داخل آن نهفته است». وي اضافه كرد: «فساد همه چيز را در اسرائيل فرا گرفته است، اين كشور شبيه آن چيزي نيست كه در هنگام مبارزه براي تاسيس آن، فكر ميكرديم، ديگر هيچ رحم و شفقتي در ما نمانده است و هيچ كس در قبال ديگري احساس مسئوليت نمي كند». پاسخ يكي ديگر از اين افراد چنين بود: «مشكل اسرائيل دشمنان خارجي نيست، زيرا اسرائيل از نظر نظامي بر همسايههايش برتري دارد. ما نبايد از اين بابت نگران باشيم. مشكل ما در اخلاق و نظام ارزشي ما است. ما در روياي يك جامعه سوسياليستي بوديم كه در آن عدل حكم فرما باشد، اما جامعه امروز اسرائيل، يك جامعه سرمايه داري محض است».وي اضافه ميكند «با اين كه چيزهاي فوق العاده اي بدست آورديم، اما چيزهاي وحشتناكي نيز وجود دارد كه زخم جامعه را رو ميكند كه مهمترين آنها شكاف موجود ميان ثروتمندان و تهيدستان است».اين افراد، رژيم صهيونيستي را با كشورهاي غربي مقايسه ميكنند و يكي از آنها ميگويد: «بيشترين فاصله طبقاتي در ميان كشورهاي غربي در اسرائيل وجود دارد». وي اين فاصلههاي طبقاتي را يك خطر وجودي به شمار مي آورد و تاكيد ميكند كه اين شكاف اجتماعي مهمترين خطري است كه رژيم صهيونيستي را تهديد ميكند. وي اضافه ميكند: «حكومت در وضعيت بدي قرار دارد، و نمي تواند برنامه ريزي مناسبي داشته باشد، زيرا درگير بحرانهاي اخلاقي خويش است». وي ادامه مي دهد كه«هجده خانواده در اسرائيل وجود دارند كه تقريبا مالك همه چيز هستند، و وزارت دارايي هيچ كاري در اين مورد انجام نمي دهد. در اين جامعه ديگر اخلاق و شرم معنايي ندارند». وي نيز به مانند ديگران ميگويد كه فساد موجود در رژيم صهيونيستي موجوديت آن را به خطر مي اندازد. وي ادامه مي دهد كه وقتي اين فساد به يك فرهنگ عمومي تبديل شود، مردم همديگر را خواهند كشت. يكي از اين صهيونيستها ميگويد: اخلاق اين روزها كلمه غريبي شده است، و همه معيارهاي اخلاقي در اسرائيل تغيير كرده است. ما به جاي اينكه از هم پشتيباني كنيم به جان همديگر افتاده ايم. از يك جامعه سوسياليست به يك جامعه طبقاتي تبديل شده ايم كه فاصله ميان طبقه ثروتمند و تهيدست درآن بسيار زياد شده است و از اين نظر پس از امريكا در مرتبه دوم قرار ميگيرد».حكومت رژيم صهيونيستي دراين اواخر دچار يك سلسله رسواييهاي مالي، فساد و رفتارهاي غير اخلاقي شده است و رئيس جمهور رژيم صهيونيستي متهم به يك سري جرم ، تجاوز و سوءاستفاده جنسي شده است. همچنين نخست وزير وي ايهود اولمرت به دريافت رشوه و سوءاستفاده از نفوذ خويش متهم شده است. سفير رژيم صهيونيستي در السالوادور مست و عريان روي يكي از پياده روها پيدا شد. اين مسائل سبب شده است كه اطمينان مردم به رهبران سياسي در رژيم صهيونيستي كاهش يابد و خطرات داخلي موجوديت ميهن موعود صهيونيستها را به خطر بيندازد. وضعيت خارجي رژيم صهيونيستياگر اوضاع داخلي رژيم صهيونيستي به قهقرا مي رود و خطر ريشه كن شدن «كشور اسرائيل» را تهديد ميكند، بايد گفت كه پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 جهت گيري جامعه جهاني نسبت به رژيم صهيونيستي نيز تغيير كرده است، اين مسئله به ويژه در جامعه امريكا و نگاه امريكاييها به رژيم اشغال گر قدس بيشتر قابل لمس است. مي توان عوامل زيادي را براي تغيير نگاه جامعه امريكا به رژيم صهيونيستي برشمرد كه مهمترين آنها از اين قرارند:- حوادث 11 سپتامبر 2001- فرو افتادن نماد امريكا (مركز تجارت جهاني در نيويورك)- اشغال عراق توسط امريكا - تجاوز اسرائيل به لبنان - انتشار وسيعتر رسانههاي جايگزين به ويژه اينترنت. - انتشار احساس همدردي با مسلمانان و عربها در ميان مردم امريكا - ناكار آمد بودن سياست امريكا در خاور ميانه. - بالا گرفتن احساسات منفي نسبت به سياستهاي رژيم صهيونيستي در ميان مردم اروپا كه يك عامل فشار بر امريكا به شمار مي آيد. - گشوده شدن برخي گروههاي امريكايي بر ديدگاه عربي ، كه آفريقاييهاي امريكايي و گروههاي دانشگاهي و ليبرالها از آن جمله اند. در همين چارچوب گزارش «لابي صهيونيستي» كه در مارس 2006 منتشر شد و دو تن از بزرگترين اساتيد علوم سياسي ايالات متحده «استيون والت» و «جان ميرشماير» آن را نگاشتند، قابل توجه است. در فرازهايي از اين گزارش به چالشهايي اشاره شد، كه لابي صهيونيستي از سوي دانشگاههاي امريكايي با آن مواجه شده است. در اين گزارش آمده است كه اين چالشها و فشارها پس از انتفاضه دوم فلسطين در سال 2000 آغاز شده است. در اين گزارش آمده است كه لابي صهيونيستي نمي تواند جواب گوي انتقادات روز افزون عليه رژيم صهيونيستي در دانشگاههاي امريكا باشد و از اين رو به روشهاي ديگري روي آورده است. اين لابي موسسه اي براي برخي از شخصيتهاي دانشگاهي طرفدار رژيم صهيونيستي تشكيل داد كه تمام تحركات دانشگاهي را زير نظر بگيرند و دانشجويان را تشويق كنند كه عليه اساتيدي كه رژيم صهيونيستي را نقد ميكنند، گزارشهايي تنظيم كنند. همچنين ديگر اعضاي لابي صهيونيستي به كنگره فشار آوردند تا دانشگاههايي كه رژيم صهيونيستي در آنها نقد ميشود از حمايت و پشتيباني مالي دولت محروم شوند. اما بزرگترين بحراني كه چهره رژيم صهيونيستي در امريكا را به خطر انداخت، پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 به وجود آمد. تلاش امريكاييها براي فهم شرايطي كه اين حوادث را رقم زدند، اين بحران را براي صهيونيستها به وجود آورد. امريكاييها به دو گروه تقسيم شدند: گروه اول سياستهاي ويژه امريكا در قبال خاورميانه را علت اصلي به وجود آمدن اين حوادث مي دانند. گروه دوم ميگويند تروريستها از ارزشهاي حاكم بر جامعه امريكا متنفراند. به مرور زمان و با توجه به نفوذ نومحافظه كاران در حكومت امريكا و رسانه هاي امريكا گروه دوم بر گروه اول پيروز شد. اما اين باعث نشد كه امريكايي ها در سياستهاي كشورشان در قبال خاور ميانه بازنگري نكنند. موفقيت آميز نبودن فرايند صلح در سال 2001 و 2002 پرسشهاي بيشتري را در اين خصوص پيش كشيد. در سال 2002 و 2003 برخي از رسانه هاي صهيونيستي در امريكا با بررسي برخي از بزرگترين سازمان هايپشتيبان رژيم صهيونيستي در امريكا چنين گزارش دادند كه چهره رژيم صهيونيستي در امريكا دوراني بحراني را پشت سر مي گذارد. در تارخ 17 دسامبر 2003 خبر گزاري «جيوش تلگراف» گزارشي منتشر كرد كه در آن به كاهش ميزان محبوبيت رژيم صهيونيستي و كاهش حس همدردي با يهوديان در امريكا پرداخته شده بود و نهادهاي پشتيباني و حمايت از رژيم صهيونيستي در امريكا نسبت به سابق با استقبال بسيار كمتري مواجه ميشوند. در اين گزارش تاكيد شده است كه رژيم صهيونيستي توانسته است جهت گيري نخبگان سياسي امريكا را به سود سياستهاي خود حفظ كند ، اما در ارتباط با مردم امريكا با مشكل مواجه شده است. اين گزارش به نظر سنجي سازماني به نام «پروژه اسرائيل» اشاره ميكند كه در نوامبر 2003 انجام شده است، نتايج اين نظر سنجي نشان مي دهد 63درصد امريكاييها مايلند كه امريكا در قبال جدال خاورميانه بي طرف بماند. اين نسبت در سال 2002، 43درصد بوده است. اين گزارش روشن ميكند كه مقبوليت رژيم صهيونيستي در ميان سه طبقه به شدت كاهش يافته است. اين سه طبقه عبارتند از: دانشگاههاي امريكا، آفريقايي تبارهاي امريكايي و ليبرالها. پس ميتوان چنين نتيجه گرفت كه هجوم دائم رژيم صهيونيستي بر دشمنان و منتقدانش در امريكا به بهبودي چهره اش نزد مردم امريكا كمكي نكرده است. مردم امريكا احساس ميكنند كه اسرائيل هيچ برنامه اي براي ايجاد صلح در خاورميانه ندارد. «استيون والت» و «جان ميرشماير» در گزارش «لابي صهيونيستي» توجيه ها و ارزشهايي را كه ياوران رژيم صهيونيستي براي بدست آوردن حمايت مردم امريكا به كار ميبرند و چنين القا ميكنند كه ياري رساندن امريكا به رژيم صهيونيستي به نفع مردم امريكاست، را بررسي ميكنند و آنها را ناكار آمد تشخيص مي دهند. هر دو نگارنده اين گزارش تاكيد ميكنند كه علت تاييد رژيم صهيونيستي توسط امريكا اين تبليغات نيستند ، و تنها نفوذ و قدرت لابي صهيونيستي است كه باعث تاييد دائمي رژيم صهيونيستي توسط امريكا ميباشد. بدون شك يكي از دلايل اصلي وارد شدن امريكا به جنگ با عراق تامين امنيت استراتژيك اسرائيل در خاور ميانه است. اما با زياد شدن تلفات بشري امريكايي ها اين احساس در ميان آنها قوت گرفته است كه رژيم صهيونيستي براي امنيت امريكا يك تهديد محسوب ميشود. حتي بزرگترين متحدان امريكا نيز از سياستهاي امريكا ناخشنودند. نومحافظه كاران، اعضاي مهم لابي صهيونيستي در امريكا را در پروژه قانع كردن حكومت و مردم براي وارد شدن به جنگ عراق شركت دادند. آنها اين جنگ را آغازي براي محقق شدن روياي خويش براي ترسيم دوبارهنقشه خاورميانه مي دانستند. اما بيشتر دانشگاه ها و مراكز فرهنگي امريكا با اين اقدام حكومت مخالفت كردند و آن را مثال روشني از برنامه ريزي نادرست و سوء مديريت دانستند. اين مخالفتها تنها از سوي نويسندگان چپ گرا نبود بلكه نويسندگان راست گراي مطرح از جمله فرانسيس فوكوياما نيز به شدت با اقدامات حكومت امريكا مخالفت كردند. بدين ترتيب حالت شكست و سكوت در آغاز سال 2006 بر نومحافظه كاران سايه افكند و آنها حتي طرح «قرن جديد امريكايي» را نيز مسكوت گذاشتند و چيز جديدي در اين راستا منتشر نكردند. پروژه «قرن جديد امريكايي» يك پروژه فكري بود كه رهبران نومحافظه كاران در قالب آن طرحهاي خود را براي پي ريزي ساختار جديد نظم نوين جهاني بيان ميكردند. اين جريان از سپتامبر 2005 تاكنون هيچ چيز جديدي درباره خاورميانه منتشر نكرده است. با بررسي نظر سنجيهاي انجام شده، تغيير ديدگاه امريكاييها در قبال مسئله فلسطين و رژيم صهيونيستي را ميتوان به وضوح مشاهده كرد. در نظر سنجي انجام شده توسط موسسه روابط امريكا و اسلام (كاير) در سال 2004 مردم امريكا معتقد بودند كه دو سوي جدال يعني فلسطيني ها و صهيونيست ها به يك اندازه حق دارند. اما در نظر سنجي سال 2005 همين موسسه روشن شد كه 63 درصد امريكايي ها معتقدند كه حق با فلسطيني هاست. بحران رژيم صهونيستي در روابط خارجي اش به عوامل زيادي مرتبط است، كه عوامل زير از آن جمله اند:1. رژيم صهيونيستي در پنج سال گذشته نتوانسته است نظر مثبت مردم امريكا را به دست آورد. همچنين در فرايند ايجاد صلح ناكام بوده است و چنين به نظر مي رسد كه هيچ برنامه قانع كننده اي براي ايجاد صلح در خاور ميانه ندارد. 2. تاييد كامل رژيم صهيونيستي توسط ايالات متحده ( دولت و مردم) در آغاز جنگ 33 روزه لبنان ، نمايان گر احساس واقعي مردم نسبت به سياستهاي رژيم صهيونيستي نيست، بلكه تنها يك واكنش در راستاي حمايت از موضع گيري نخبگان و دولتمردان امريكا است كه به سود رژيم صهيونيستي وارد عمل شدند. و در نظر سنجي انجام شده توسط «كاير» در ژانويه 2006، 63% از مردم امريكا خواستار اعلام بي طرفي ايالات متحده در چالش خاورميانه شدند. 3. تغييرات بوجود آمده در عرصه تكنولوژي در دراز مدت بحران رژيم صهيونيستي را ژرف تر خواهد كرد و يافتن راه حلهاي سريع براي اين بحران را دشوار ميسازد. به ويژه با فراگير شدن اينترنت به عنوان يك منبع معلوماتي ، و زياد شدن تعداد مسلمانان و عربها در ايالات متحده و اروپا، و به وجود آمدن احساسات منفي در اروپا عليه سياستهاي رژيم صهيونيستي، اين بحران روز به روز شدت خواهد گرفت. همچنين برخي گروهها در امريكا از جمله آفريقايي هاي امريكايي و دانشگاه ها و ليبرالها، درها را به سوي ديدگاه هاي عربي گشوده اند. 4. تجاوز رژيم صهيونيستي به لبنان و زياده روي در استفاده از زور و نيروي مسلح، و نپذيرفتن راه حلهاي ديپلماتيك پيشنهاد شده از سوي بيشتر كشورهاي جهان و سازمانهاي بين المللي. 5. گزارش «لابي صهيونيستي» و منتشر شدن مقاله هاي بسيار در رابطه با نقش «لابي صهيونيستي «در امريكا كه نشان دهنده نقش بسيار مهم لابي صهيونيستي در معادلات امريكا است و لازم است درباره آن پژوهشهايگسترده اي صورت بگيرد. پيش از اين درباره نقش اين لابي در ايالات متحده كمتر سخن گفته شده است. اما اخيرا چندين مقاله و پژوهش در اين باره منتشر و بحثهاي زيادي در اين باره انجام شده است. در سالهاي اخير پژوهشها و گزارشهاي بسياري منتشر شد، كه چهره رژيم صهيونيستي را نزد مردم امريكا دگرگون ساخت. كتاب رئيس جمهور سابق امريكا جيمي كارتر تحت عنوان «فلسطين. .. صلح نه نژاد پرستي» و همچنين گزارش كميته «بيكرهاميلتون» كه درباره لزوم يافتن راه حل سياسي براي مشكلات منطقه و اهميت آن براي حل بحران عراق سخن گفته است، از مهمترين پژوهشهايي هستند كه به چهره رژيم صهيونيستي در امريكا ضربه وارد كرده اند. جيمي كارتر در كتاب خود، مسئوليت برهم خوردن فرايند صلح را متوجه رهبران رژيم صهيونيستي و ايالات متحده ميكند. كارتر مينويسد: رژيم صهيونيستي از زمان امضاي توافق نامه كمپ ديويد با مصر تاكنون هميشه در حال نقض و زير پا نهادن توافقنامه هاي صلح با عربها بوده است. با اين كه رسانه هاي امريكايي همگام با حكومت هميشه به طور مطلق از اسرائيل پشتيباني نموده اند ، اما برخي از رسانه هاي ليبرال امريكايي جهتگيري متفاوتي داشتند و با هدفهاي مختلف تلاش كردند تا نقش لابي صهيونيستي در تصميم گيريها را روشن نمايند. در مقاله اي كه نيويورك تايمز در تاريخ 28 ژانويه 2006 منتشر نمود، از نقش تاثير گذار لابي صهيونيستي در تصميم گيريهاي كاخ سفيد سخن گفته شد. «لاري جودسين» نويسنده اين مقاله، تاثير لابي صهيونيستي بر سياست گذاريهاي كاخ سفيد را با تلاش سازمانهاي مسلمانان و عربها براي ايجاد فشار بر حكومت مقايسه ميكند. اين تلاشها در جهت خنثي كردن فشار لابي صهيونيستي و ايجاد يك موازنه سياسي انجام مي شود. نويسنده ادامه مي دهد كه لابي صهيونيستي بدون شك موفق تر بوده است زيرا تصميم گيرندگان كاخ سفيد از ديدار با مسئولين سازمانهاي اسلامي و عربي امريكايي در زمان بحران پرهيز كردند تا مبادا لابي صهيونيستي را از خود برنجانند. نويسنده اين مقاله بر اجماع رهبران دو حزب اصلي امريكا بر سر پشتيباني از رژيم صهيونيستي اشاره ميكند و مي نويسد: صداي سازمانها و موسسات يهودي ليبرال در مقايسه با جهت گيري لابي تندروي پشتيبان اسرائيل بسيار نارسا و ضعيف است. نويسنده يادآور ميشود كه امكانات مادي لابي صهيونيستي بسيار زياد است. اين لابي توانسته است كمكهايي براي پشتيباني از رژيم صهيونيستي جمع آوري كند، كه سالانه به ده ها دلار مي رسد. در مقابل مسلمانان و عربها از ياري رساندن به سازمانهاي خيريه كمك به دو ملت لبنان و فلسطين در بحرانهاي اخير مي هراسند، زيرا سازمانها و موسسات خيريه مسلمانان و عربهاي امريكاو همچنين كساني كه به آنها ياري مي رسانند در سالهاي اخير از سوي دستگاه امنيتي تحت فشار قرار گرفته اند. نويسنده در ادامه مقاله ، از زبان يكي از سخنگويان مسلمان امريكا مينويسد: آن روزها كه سياستمداران امريكايي به شكل كاملا مطلق از رژيم صهيونيستي پشتيباني ميكردند، گذشت. زيرا تعداد مسلمانان در امريكا روز به روز بيشتر ميشود و آنها ميتوانند به وسيله نمايندگان خود به حكومت فشار بياورند. در مقاله ديگري كه در مجله ليبرال «ذِ نيشن» در روز 29 ژانويه 2006 منتشر شد، «آري برمن» مينويسد كه مدير اجرايي موسسه «ايپاك» (بزرگترين گروه فشار سياسي براي پشتيباني از رژيم صهيونيستي) 27 دقيقه را صرف خواندن ليست شخصيت هايي نمود كه در آخرين گردهمايي سالانه اين موسسات شركت كرده بودند. اغلب اعضايمجلس سنا و يك چهارم از اعضاي مجلس نمايندگان و دهها مسئول از كاخ سفيد در اين گردهم آيي حاضر بودند. همچنين يادآور شد كه تاثير «ايپاك» بر جهت گيريهاي مسئولين امريكايي در حال حاضر تنها به وارد كردن فشار سياسي برآنها محدود نمي شود ، بلكه «ايپاك» به شكل مستقيم در نوشتن پيش نويس قوانين و تصميم گيريها شركت ميكند. وي تاكيد ميكند كه در كنگره امريكا نمايندگاني هستند كه خواستار جهت گيري هاي بي طرفانه در قبال خاورميانه هستند. اين نمايندگان احساس كرده اند كه «ايپاك» به شكل روشني بر سياست ورزيهاي امريكا در قبال خاور ميانه سيطره دارد و آن را كنترل ميكند. نويسنده ادامه مي دهد كه جهت گيري اين نمايندگان و كارشناسان عليه «ايپاك» تاكنون هيچ تاثيري نداشته است، زيرا رهبران سياسي امريكا در تلاش اند تا «ايپاك» را خشنود سازند. اين لابي با استفاده از قدرت و نفوذ زياد خويش ميتواند كساني را كه با اين لابي يا رژيم صهيونيستي به مخالفت برمي خيزند، بدنام كند. همين ديدگاه در مقاله اي ديگر تحت عنوان «درها به شدت به روي كساني كه با رژيم صهيونيستي مخالفند،بسته ميشود» مطرح شده است. «رابرت جاميسون» نويسنده مقاله از تلاش لابي صهيونيستي براي جلوگيري از هر بحث و مناقشه اي درباره سياستهاي رژيم صهيونيستي، انتقاد ميكند، و تاكيد ميكند كه در شرايط موجود مردم امريكا نمي توانند واقعيت هاي نزاع خاور ميانه را ببينند. با اين كه موجوديت رژيم صهيونيستي به دليل بحرانهاي داخلي و خارجي به خطرافتاده است، اما ما نبايد تنها به اين مسئله دل خوش باشيم؛ زيرا نه بحرانهاي داخلي و نه حتي تغيير نظر مردم امريكا در رابطه با رژيم صهيونيستي نميتواند بيانگر يك اتفاق حتمي و گريز ناپذير باشد، زيرا لابي صهيونيستي اين قدرت را دارد كه از اين خطرات بكاهد و در تصميم گيري هاي امريكا در قبال خاورميانه، موثر باشد. لازم است كه مسلمانان از خطراتي كه رژيم صهيونيستي را تهديد ميكند آگاه باشند و روي آنها تمركز كنند. همچنين بايد يك پروژه روابط عموميفراگير در امريكا آغاز شود و كشورهاي اسلامي از اين پروژه حمايت كنند، تا از سيطره رژيم صهيونيستي بر مراكز تصميم گيري در امريكا جلوگيري شود. ما مسلمانان اگر در پي ايجاد راهي براي فشار بر امريكاييها باشيم تا آنها را قانع كنيم كه در نزاع خاور ميانه بيطرفي خود را حفظ كنند بايد پاسخ تاريخ دان انگليسي «ديويد ارفيد» را مد نظر قرار دهيم. خبرنگاري از «ديويد ارفيد» پرسيد كه چه هنگام در خاور ميانه صلح فراگير خواهد شد ؟ وي پاسخ داد: «هنگاميكه امريكا ضعيف شود» از او پرسيدند چه هنگام امريكا ضعيف خواهد شد؟ وي پاسخ داد: «آن هنگام كه امريكا با يك بحران ماليمواجه شود و مردم، يهوديان را مقصر بدانند، آن گونه كه آلمانيها چنين كردند... فروپاشي اقتصادي اتفاقي است كه رهبران كاخ سفيد از رخ دادن آن ميترسند و تلاش ميكنند تا از آن جلوگيري كنند و اين كار را حتي اگر لازم باشد با غارت ثروت مردم جهان و گرسنگي دادن به آنها و ايجاد نا آرامي و آشوب و ويران كردن محيط زيست و... انجام مي دهند. همه اين كارها براي آن است كه چرخ اقتصاد بچرخد تا پول به جيب عزيز دردانه امريكا يعني اسرائيل سرازير شود». منبع: پگاه حوزه/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن