واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نگاهی اجمالی به ادبیات داستانی معاصر نوجوانتغییر ذائقه دو نسل
شاید در هیچ دورهای از تاریخ ادبیات ایران، شتاب تغییرات ذائقه و سائقه از یک نسل به نسل دیگر به اندازه تغییرات در نسلهای 30، 40 سال اخیر نبوده است. مرور ادبیات نوجوانان در چند سال منتهی به انقلاب تا اواخر دهه 70 و مقایسه آن با ادبیات نوجوان امروز بخشی از تفاوتهای عمده ادبیات این دورانها را برملا میکند. جامعهشناسی مخاطبان نوجوان ایرانی در سالهای پیش از انقلاب اسلامی، یعنی دهه 40 و اوایل دهه 50 خورشیدی، نشان میدهد که آن نسل از آنجا که هنوز درگیر موج بحرانها و تحولات سریع اجتماعی و فرهنگی اواخر دهه 50 نشده، سالهای آرامی را پشتسر میگذارد و بهرغم فراز و نشیبهای گهگاهی در لایههای سیاسی و مردمی، هنوز در متن تنشها و چالشهای بزرگ قرار نگرفته است. به فراخور همان روزهای آرام است که کارنامه ادبیات نوجوان بهویژه پر میشود از داستانهای مقتبس از ادبیات کهن ایران و بیش از همه از کارهای ارزشمند مرحوم مهدی آذر یزدی و ترجمه آثار گوناگون اروپایی از جمله الکساندر دوما و هانس کریستین آندرسن. غالب آثار نوجوانان در آن زمان از ماجراهایی که ذهن خواننده را درگیر تعلیقها، گرهها و ترس بیش از حد کند، خالی است. نهایت ماجرای داستانهای پرحادثه در آن دوران، ماجراهای گالیور و مارکوپولو یا روایت ساده شده داستانهای معروفی چون موبی دیک است وگرنه داستانهای لطیف و احساسی سیندرلا، سفید برفی و هفتکوتوله، داستانهای ژول ورن یا قصههای خوب برای بچههای خوب رقیب نداشتند. با وجود آنکه رمان نوجوان همسنگ طبیعت وی، زاده تنش و بحران است و به عقیده صاحبنظران، همواره از تقابل جامعه سنتی و نوین شکل میگیرد در دوران پیش از انقلاب، رمان نوجوان پنداری تاثیر گویایی از تعاملات اجتماعی نمیگرفت و حداکثر، بار عاطفی کشمکشها و بحرانهای روحی و روانی خاص سنین نوجوانی را به دوش میکشید. حتی در بحبوحه استیلای ادبیات روشنفکری چپ داستانهای نوجوانان و درونمایههای لطیف آنها دستخوش تغییر چندانی نشد. شاید حداکثر تاثیری که اندیشه چپ در ادبیات نوجوان داشت، بازتاب مفاهیمی همچون فقر و بیکاری بهمنظور تشویق نامستقیم به قیام در برابر سلطه زورگویان و حاکمان مزدور «امپریالیست» (بهزعم ایشان) بود. نسیم خاکسار، علی اشرف درویشیان و حتی جلال آلاحمد از بارزترین نویسندگان این طیف بودند که بسیاری از بزرگسالان امروز ساعات مطالعه آزاد خود در دوره نوجوانی را مصروف خواندن داستانهای آنها کردند. در عین حال میتوان گفت که صمد بهرنگی در این میان از اقبال بلندتری برخوردار بود. کتابهای مشهوری از بهرنگی همچون افسانههای آذربایجان، الدوز و بهویژه قصه بسیار معروف ماهی سیاه کوچولو هنوز هم خواننده دارند، گو آن که این خوانندگان از معدود کودکان و نوجوانان امروزی باشند که نوستالژی والدینشان آنها را تشویق به خواندن چنین آثاری کرده باشد. سالهای نخست انقلاب، بهویژه سراسر دهه 60 تا نیمههای دهه 70 را شاید بتوان استثنایی در آن گذار سریع ادبیات داستانی نوجوان از نسلی به نسل دیگر برشمرد. درواقع بهرغم پیروزی انقلاباسلامی ، جنگ تحمیلی و در نتیجه توالی سریع اتفاقات سیاسی و اجتماعی، گونهای خمودگی کشدار و طولانی ادبیات داستانی نوجوان را فرا میگیرد. لازم است تاکید شود که این دوره فترت ادبی تنها اختصاص به ادبیات داستانی نوجوان دارد، چون شعر کودک و نوجوان راه تحول تازهای را مییابد و ادبیات بزرگسالان هم بهطور کلی، یعنی چه شعر و چه داستان، همچنان به پویایی و تجربهگری ادامه میدهد و حتی منجر به کشف و آفرینش گرایشهای جدیدی در ژانر ادبیات مقاومت میگردد. اما در دهه 80 که مصادف با انقلاب اینترنتی و بالا رفتن تصاعدی شمار فیلمها و تکثیر شبکههای تلویزیونی است، اتفاق بسیار مهمی در ادبیات منثور نوجوانان میافتد. به یکبارگی و همسو با این تحول بزرگ در فناوری رسانهای، فیلمسازان در ایران و جهان متوجه گرایش نسل جدید به برخی از ژانرهای سینمایی از جمله علمی-تخیلی، جنگی، اکشن و ترسناک میشوند. کشف این پتانسیل بزرگ سبب نگارش انواع فیلمنامههای جدید و مقتبس از ادبیات داستانی در ژانرهای پیشگفته میگردد. نقطه عطف و اوج این روند، ظهور پدیده هری پاتر است که در پی آن سیل داستانهای پرخواننده نوجوانان با موضوع سحر و جادو و علمی-تخیلی خاص روانه بازار میشود. ویژگی منحصربهفرد مجموعه هریپاتر و مجموعههای شبیه به آن تنها پرخواننده بودن و پرفروش بودن، در نتیجه شمارگان چاپ بالا و تعدد بازنشر آنها نیست، بلکه آن است که (شاید) برای نخستینبار، هم نسخه کاغذی و هم نسخه سینمایی یک اثر، اقبال بسیار گستردهای پیدا میکند. در ضمن بیسبب نیست که هریپاتر را «نقطه عطف» نیز بنامیم، زیرا دیگر از هریپاتر به بعد شاهد سینمایی هستیم که عطش ادبیات دارد. بهنظر میرسد از این پس سینما در هر زمان بیصبرانه منتظر رمان است تا از آن فیلم بسازد. به دیگر سخن، گویی رماننویس از پیش، داستان خود را برای آداپتاسیون سینمایی مینگارد بیآنکه به اصول سناریونویسی ملتزم باشد. این تحول در جهت معکوس آن البته در حال انجام بوده و هست. داستانهای قهرمانان سینما و پویانمایی چون بتمن، سوپرمن، اسپایدرمن و بایونیکل همواره در قالب کتاب نیز منتشر شده و میشوند. پدیده جدید دیگر که متعلق به دهه حاضر و مرتبط با پیشرفت فناوری چندرسانهای است، نوشتن داستان نوجوان از روی بازیهای رایانهای است. داستانهایی چون وارکرفت (Warcraft) که از روی بازی رایانهای ساخته شده از آن جمله هستند. جالب آن اثر اخیر در چندین جلد قطور به چاپ رسیده که در نوع خود، برای ادبیات نوجوان که معمولا محدودیت حجم در آن رعایت میشود، اتفاق تازهای محسوب میشود. با وجود آنکه امروزه اینگونه آثار از پرخوانندهترین کتابهای نوجوانان محسوب میشود، هنوز اثر ایرانی قابل ذکری در این ژانر تالیف نشده و قریب به اتفاق اینگونه کتابها از زبانهای خارجی (بهویژه انگلیسی) ترجمه میشوند. همزمان با رواج طنز و داستانهای خندهدار در ادبیات بزرگسالان، ادبیات نوجوان نیز از این ژانر قدیمی بینصیب نمانده است. نمونههای فراوانی از این دست قصهها برای نوجوانان به چاپ رسیده و میرسد که اغلب آنها از زبانهای دیگر (بهویژه انگلیسی) ترجمه شدهاند. مانولیتو، مجموعه داستانهای بامزهای است که توسط نویسندهای اسپانیایی به نام الویرا لیندو نوشته شده و فرزانه مهری برگردان فارسی بسیار خوبی از آن به دست داده است. از مجموعههای دیگر داستانهای طنز نوجوانان میتوان به مجموعه چطور زنده بمانیم (چطور یک پسر زنده بماند، چطور یک دختر زنده بماند، چطور در بحران بلوغ زنده بمانیم،...) که مثل بیشتر آثار نوجوانان، در عین حال بهصورت آشکاری دغدغه بدآموزی نداشتن هم در آنها دیده میشود. مسعود سالاریتهیه و تنظیم برای تبیان : مهسا رضایی - ادبیات
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 870]