واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فوتبال، کالایی فرهنگی با مصرفی انبوهدنیا و زندگی ما، به دست جریان های متضاد جهانی شدن و هویت، شکل می گیرد. انقلاب تکنولوژی اطلاعات و بازسازی ساختار سرمایه داری، شکل تازه ای از جامعه یعنی جامعه شبکه ای را پایه گذارده است.(ایمانوئل کاستلز.جهانی شدن و مدرنیته)
در جامعه شبکه ای همه تحت یک آموزش اشتراکی قرار می گیرند. در واقع این از مختصات مهم چنین جامعه ای است. انسانها را به طرق گوناگون به یکدیگر متصل می کنند از هر جای دنیا که باشند، و سپس آنها را به شکلی نامحسوس تحت آموزه های خاصی قرار می دهند.اما مهم ترین اصل آموزه ای، ایجاد یکسان اندیشی در میان تمامی مردم دنیاست. انسانها در هر نقطه از این دنیا که باشند با هر نژاد و فرهنگی، تحت تعلیم یک نظام یکسان قرار می گیرند و همگان باید به سمت یکسان سازی اندیشه ها حرکت کنند. وقتی چنین چیزی محقق شود آنوقت سردمداران نظام سرمایه داری به راحتی می توانند پیام خود را به گوش همگان برسانند و همه را به فرمانبرداری از تعلیمات خود وادار سازند.به نظر می رسد اصلی ترین عرصه برای سرکوب و آموزش تلقینات در جامعه مدرن، عرصه اوقات فراغت استاما نکته دیگر این است که اکنون زمانی نیست که به محو اندیشه و احساسات از طریق داس و چکش بپردازند. اکنون زمانه ای است که هر کس از روش های ملایم تر و نرم تری بهره برد، موفق تر است. مثلا روشی همچون آموزش و تلقین در خواب. البته این بدان معناست که انسانها را به طریق مختلف دچار خواب آلودگی و غفلت کنیم و سپس در چنین شرایطی به آموزش اذهان آنها بپردازیم. چنین شرایطی در آن زمان که به آن اوقات فراغت می گویند به خوبی فراهم است. به نظر می رسد اصلی ترین عرصه برای سرکوب و آموزش تلقینات در جامعه مدرن، عرصه اوقات فراغت است.چرا که در اوقاتی که به نام فراغت تعریف می شود، انسانها وقت خود را صرف تفریح می کنند. اما این همان زمانی است که برای تحت تعلیم قرار گرفتن، مناسب است و اتفاقا تربیت در همین لحظات صورت می گیرد. چون فضای ذهنی افراد در لحظات فراغت، اغلب خواب است و گاردهای دفاعی کاملا باز است. پس همه چیز برای پذیرش آماده است. پذیرش آموزشی نامحسوس،غیرمستقیم و البته زمزمه وار...صنعت سرگرمی برای ما عناصری را خلق می کند که مشتاقانه به سمت آنها حرکت کنیم و از بودن با آنها لذت بریم. صنعت سرگرمی برای ما فوتبال را می آفریند. به راستی فوتبال چیست و از کجا آمده؟برخی جامعه شناسان معتقدند پس از صنعتی شدن جوامع ، نیاز به نیروی کار سبب مهاجرت مردمانی از گروههای قومی متقاوت و نژادهای گوناگون به مناطق شهری شد. این اجتماع ناهمگون ، جامعه شناسان را به این نتیجه رهنمون ساخت که کاهش ارتباطات چهره به چهره به ضعف پیوندهای اجتماعی اعضاء جامعه خواهد انجامید. از سوی دیگر کار سنگین، طاقت فرسا و مستمر در کارخانه های که سبب خستگی جسمی و روحی توامان می شد سبب ایجاد نیازی به نام فراغت گشت. فراغتی که در آن انسان مدرن مدتی را از دغدغه های روان پریش زندگی صنعتی بیرون آید و همه چیز – حتی خود را – به فراموشی بسپارد.
همزمان با تحولاتی که بعد از انقلاب صنعتی به وقوع پیوست، یک زمان و وقت آزاد در زندگی بشر طراحی شد و برای پرکردن این وقت آزاد برنامه ریزی هایی صورت گرفت.یکی از تفاوتهای مبادلات فرهنگی عصر حاضر با دوره ی پیشا مدرن محتوای این مبادلات است. در واقع به محتوای معرفتی و ادبی گذشته که آمیخته با مفاهیم و فضای هنری بود، اثرات فرهنگی ورزش نیز افزوده گشت. محصولات پیشین به مبادله معرفت و دانش یا ادب و هنر منجر می شد، «اما تمدن صنعتی با خود " فراغت" را به همراه آورد و فراغت با تولید محصولات فرهنگی جدید به نام " سرگرمی " به نیازهای زندگی جدید پاسخ داد. ورزش و تفریح مهمترین محصولات حوزه ی سرگرمی محسوب می شوند. گرچه سرگرمی و محصولات آن ، یعنی ورزش و تفریح وامدار دانش و هنرند، اما ماهیتی متفاوت دارند. به گونه ای که اکنون می توان گفت ما با چهار نوع محصول عمده ی فرهنگی یعنی معرفت ، هنر ، ادبیات و سرگرمی مواجهیم. البته این چهار حوزه با یکدیگر همپوشانی های غیر قابل انکاری دارند که جز در مقام تحلیل نمی توان میانشان تمیز داد."فوتبال امروز فی نفسه یک جهان است؛ با کمی دقت متوجه می شویم مسائلی که در جهان بزرگتر وجود دارد، در ورزش هم بازتولید می شود. همان تمایزات طبقاتی که در جامعه وجود دارد، در ورزشی مثل فوتبال هم دیده می شودتفاوتهای فاحشی بین ورزش مدرن با ورزش سنتی وجود دارد. د. کارکرد اصلی ورزش سنتی، "تقویت قوای بدنی افراد" و "اجرای مناسک و آئین های قومی" است اما ورزش مدرن بیش از آنکه در راستای تقویت قوای جسمی جلوه گر باشد، یک کالای فرهنگی محسوب می شود. کالایی جذاب و رنگارنگ که در زمان فراغت مصرف می شود و ورزش مدرنی همچون فوتبال، یکی از کانون های مهم تولید و مصرف سرگرمی است و اکنون بیشتر شبیه به یک کالای فرهنگی می باشد.
ورزش مدرن، بسیار بیش از آنکه مشارکت کننده در آن وجود داشته باشد داشته باشد، تماشاگر یا مخاطب دارد. اگر ۲۲ نفر در یک میدان فوتبال بازی می کنند ، چند صد میلیون نفر به تماشای آن می پردازند. اکنون تماشاگری مسابقات ورزشی ، یک نوع فعالیت اجتماعی عمده درحیطه ی فعالیتهای فراغتی محسوب می شود که صنایع سرگرمی را رونق فراوان بخشیده است و جام جهانی نقطه عطف این موضوع است. جام جهانی بزرگترین عرصه تجارت و سرگرمی است.جام جهانی پدیده ای قدرتمند و با نفوذ است. با حضور این پدیده، همه چیز رنگ دیگری می گیرد. جو تماشاگری و مخاطبان ورزش دگرگون می شود و یک رویداد از گستره محلی به سطح ملی و بین المللی کشیده می شود. با این انتقال اتفاقات زیادی رخ می دهد. فوتبال امروز فی نفسه یک جهان است؛ با کمی دقت متوجه می شویم مسائلی که در جهان بزرگتر وجود دارد، در ورزش هم بازتولید می شود. همان تمایزات طبقاتی که در جامعه وجود دارد، در ورزشی مثل فوتبال هم دیده می شود. همه اینها وقتی به اوج خود می رسند که جام جهانی از راه می رسد. به این ترتیب که مجموعی از اقوام و ملیتها در یک نقطه از جهان جمع می شوند و جشنواره ای از تبلیغات کالاهای تجاری و فرهنگی را به همراه می آورند. آنچه مهم ایت اینکه وقتی در برابر چنین پدیده ای قرار می گیریم فراموش نکنیم که این یک موقعیت فراغتی مناسب و منحصر به فرد است تا در لوای سرگرمی و تفریح، ما را تحت آموزش های خاص خود قرار دهد. مراقب باشیم تا تسلیم صنعت سرگرمی نشویم.فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سیاستمنابع:"جهانی شدن و مدرنیته" نوشته ایمانوئل کاستلز"زندگی در عیش،مردن در خوشی" نوشته نیل پستمنسایت رجا نیوز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 240]