واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سينماي ما- روزنامه کیهان باانتشار یادداشتی در انتقاد از فیلم لطفامزاحم نشوید نوشت :فیلم سينمايي «لطفاً مزاحم نشويد!» ساخته محسن عبدالوهاب (تيم سينمايي كوثري- بني اعتماد) بازتاب طعنه هاي سياسي طيفي از مردم در تاكسي ها و اتوبوس هاست. بويژه نسل گذشته كه همواره تلاش دارد اوضاع قبل از انقلاب را بهتر از وضعيت پس از پيروزي انقلاب جلوه دهد بي آنكه تغييرات گسترده درسطح زندگي مردم طي اين 32 سال را در نظر درآورد. بار اصلي فيلم بر دوش همين طعنه هاي دم دستي است و بالاخره از زبان يك مسافر تاكسي اين مسئله را القا مي كند كه اوضاع قبل از انقلاب، بهتر از بعد انقلاب بود. مردي كه تيپ او متعلق به گذشته است به حاج آقاي محضردار (روحانيت) حرفهايي درباره ناهنجاري هاي اجتماعي با اين مضمون كه چرا حالا اين طوري شده و سابق اين گونه نبود، مي زند. به گزارش پارس توریسم ،کیهان درادامه یادداشت خود می نویسد :در اين فيلم مصائب و ناهنجاري هاي اجتماعي به حاج آقا (روحانيت) منتسب شده و دليل دزدي جوان، اعتياد تعميركاران تلويزيون و نفاق مجري صدا و سيما، اعمال او (طيف او) و غيره عنوان مي شود اما وقتي كه همين روحاني مي خواهد جلوي سوءاستفاده يك جوان از يك زن ميانسال (در پوشش ازدواج) را بگيرد با عباراتي مواجه مي شود كه «لطفا مزاحم نشويد» را در ذهن متبادر مي كند. در واقع خطاب اين فيلم، روحانيت و به نوعي حكومت است. فيلم حرفه اصلي روحاني را منبر رفتن و روضه خواندن و حداكثر بحث عقد و ازدواج اعلام مي كند و از طيف او مي خواهد مزاحم ديگر امور مردم نشود و اجازه دهد هر طور مي خواهند زندگي كنند. در واقع آن روي ديگر نام فيلم را بايد «لطفا سكولار شويد!» گذاشت. چرا كه خواسته سكولاريسم از دين و روحانيت هم اين است كه فقط به عبادت در معناي ظاهري آن پرداخته و به ديگر امور كاري نداشته باشد. حال آنكه در مكتب اسلام، همه اعمال بايد در مسيري باشد كه عبادت به حساب آيد. و اما اينكه سازندگان فيلم به سراغ طعنه هاي درون تاكسي ها و اتوبوس هاي واحد رفته اند و آنها را تاييد مي كنند نشان از سطحي و دم دستي بودن افكار و عقايد خودشان هم دارد. چرا كه باوجود گراني، فساد اداري و برخي نابساماني هاي ديگر، وضعيت زندگي مردم نسبت به زمان قبل از انقلاب بسيار مرفه تر است. اكثر پدران امروز كه جوان ها و نوجوان هاي قبل از انقلاب بوده اند از سنين كودكي براي تأمين مخارج خود و خانواده ها سخت كار كرده اند. حال آنكه فرزندانشان تا مقطع ليسانس از پدرانشان پول مي گيرند و به كمتر از كار پشت ميزي با حقوق بالا رضايت نمي دهند. فرزندان ديروز فاقد امكانات اوليه زندگي بودند، اما بچه هاي امروز آخرين امكانات روز را دارند، خوراك مردمان آن روز غذاهايي ساده بود و گاه به همه اعضاي خانواده هم نمي رسيد، اما امروز با وجود گراني، اكثراً غذاي خوب مي خورند و دورريزشان آنقدر زياد است كه گاه مي توان نصف مردم شهر را با آن سير كرد. اين مسائل را ننوشتم تا نوشته از حالت سينمايي به اجتماعي تغيير كند. بلكه اينها خود سوژه چندين فيلم سينمايي و سريال است و البته تلنگري به سازندگان فيلم هايي چون «لطفا مزاحم نشويد» تا بدانند براساس حرف هاي عده اي فيلم ساختن، ممكن است طيفي از آنها را جذب نمايد، اما هيچ رشدي در آنان ايجاد نمي كند. بهتر نبود درباره ريشه مفاسد اقتصادي و اجتماعي كه سررشته آن از كاخ سفيد شروع شده و به برخي افراد و حتي سازمان ها در داخل مي رسد پرداخته شود يا ريشه هاي نظري ناهنجاري هاي اجتماعي و اقتصادي جامعه مورد بررسي قرار گيرد؟! اين نوع فيلم ها دليل قهر مردم با سينما را نمايان مي كنند چرا كه چيزي جز سطحي گرايي، جز ابتذال يا تمسخر ارزش ها ارائه نمي دهند. بنابراين مخاطبان آن ها در كل كشور به 500 هزار نفر نمي رسد (به جز چند فيلم خوب مثل ملك سليمان). اين فيلم البته يك نكته مثبت براي مديران صدا و سيما و بويژه آقاي ضرغامي داشت تا بداند چه كساني، وظيفه آگاهي بخشي به مردم را از دستگاه تحت امر او برعهده مي گيرند. امثال مجري تلويزيوني كه فيلم مورد بحث ما نشان مي دهد همين حالا در صدا و سيما كم نيستند. نمونه هايي كه طي سالهاي اخير از طريق صدا و سيما مشهور شدند و به ثروت هم رسيدند و بسيار مورد حمايت مديران صدا و سيما قرار گرفته و مي گيرند. اين افراد كمترين اعتقادي به مباني ديني، اخلاقي و حتي منافع ملي ندارند بلكه براي درآمدهاي بالا درون و بيرون سازمان و تحميل عقايد، تيپ ظاهري و سخنان خود به رسانه ملي مي آيند. آيا بهتر نيست يك بازنگري اساسي در بدنه صدا و سيما انجام گيرد؟ منبع : پارس تويسم-كيهان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]