تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836081194
گرافیست ایرانی با شهرت جهانی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گرافیست ایرانی با شهرت جهانی نگاهی به زندگی هنری قباد شیواقباد شیوا، طراح گرافیك ایرانی، از سالهای جوانی برای عرضهی گرافیك بومی و برخاسته از فرهنگ ایرانی كوششی پیگیر داشته و اكنون در نگاه جهانیان به عنوان طراح گرافیك دارای سبك مطرح است. دانشنامهی بریتانیكا در ویرایش 2007 میلادی در بخش گرافیك كشورهای در حال توسعه به معرفی او به نمایندگی از قارهی آسیا پرداخته و پوستر بزرگداشت سعدی او را چاپ كرده است. شیوا نخستین طراح گرافیك معاصر ایران است كه خط شكسته نستعلیق را نه به عنوان عامل فرعی و خبررسان، بلكه به عنوان یك عنصر گرافیگی در آثار خود به كار برده است. انجمن بین المللی طراحان گرافیك او را به عنوان یكی از 12 طراح گرافیك برتر جهان برگزیده است.زندگینامهقباد شیوا در سال 1319 در شهر همدان چشم به جهان گشود. پدرش آشنا به شعر و عرفان و در نواختن تار زبردست بود و آوازی خوش داشت. مادری كه او را پرورش داد در واقع نامادری مهربان و باهوشی بود كه قباد و برادرانش را به مانند فرزندان خود دوست داشت. پدرش كارمند بود و برادر بزرگترش در بیمارستان آمریكاییها در همدان كار میكرد. همین برادر بود كه كارتهای كریسمسی را كه آمریكاییها به او هدیه میدادند برای قباد به ارمغان میآورد و آن كارتها گرایش به نقاشی را در قباد زنده كردند. كشیدن طرحهای روی آن كارتها نخستین تمرینهای قباد در راه فراگیری هنر و مهارت نقاشی كردن بود.در دوران دبیرستان در كلاس سیف الله گلپریان از سهلایی و مقوا و هر آن چه كه میشد كاردستی درست میكرد. اما یك روز كه همهی دانش آموزان باید كاردستیهای خود را تحویل میدادند، قباد كاری انجام نداده بود. هنگامی كه استاد از قباد خواست كار خود را نشان بدهد، ترس سراپای قباد را فراگرفت اما ناگهان به یاد آورد كه طرح یكی از كارتتبریكها را روی فیبر با رنگ پودری كشیده و در جیبش گذاشته بود. به ناچار همان را به استاد نشان داد و منتظر توبیخ او شد. اما استاد گلپریان نقاشی را با علاقه نگاه كرد و پس از این كه دریافت قباد آن را كشیده است، جلوی همكلاسیها از او و نقاشیاش بسیار تعریف كرد. این رویداد گرایش قباد را به نقاشی بیش از پیش افزایش داد.به زودی قباد دریافت كه سیف الله گلپریان كلاس نقاشی دارد. اما كلاسش ویژهی دختران بود و پسرها را راه نمیدادند. با وجود این، قباد از پدرش خواست كه از دوست دیرینش بخواهد پسرش را در كلاس نقاشی بپذیرد. گلپریان كه به توانمندی قباد در نقاشی آشنا بود پذیرفت كه او به عنوان دستیار به كلاسش راه پیدا كند. قباد در ساختن رنگ به استاد كمك میكرد و از او شیوههای رنگگذاری و نقاشی را میآموخت. چندی نگذشت كه قباد از ماندن در آن كلاس خسته شد، زیرا كار اصلی آنها نسخه برداری از نقاشیهای چاپ شدهی خارجی به ویژه روسی بود. از این رو، به دامن طبیعت پناه برد و تا پایان دورهی دبیرستان به نقاشی از طبیعت پرداخت.هنگامی كه قباد تصمیم گرفت برای رفتن به دانشكدهی هنرهای زیبا خود را آماده كند با مخالفت خانواده رو به رو شد. پدر به دلیل وابستگی عاطفی به قباد مخالف رفتن او به تهران بود و دیگران معتقد بودند كه با نقاشی نمیتوان هزینهی زندگی را فراهم كرد. این مخالفتها باعث ناراحتیهای روانی برای قباد شد و سرانجام او را به بیمارستان كشاند. پزشكان به خانوادهی قباد سفارش كردند كه او را در كارهایش آزاد بگذارند و گر نه حال او بدتر میشود. به این ترتیب، قباد جواز رفتن به دانشگاه را پیدا كرد و پس از این كه یك بار در كنكور دانشگاه پذیرفته نشد، سرانجام به آرزوی خود رسید و همراه بزرگانی چون عباس كیارستمی، فرشید مثقالی، آیدین آغداشلو و ابراهیم جعفری، دورهی آموزشی خود را در دانشگاه تهران آغاز كرد.زندگی در تهران دشواریهای خود را داشت و خانوادهی شیوا نمیتوانست از پس هزینههای زندگی و تحصیل شیوا برآید. همین تنگنای مالی باعث شد كه او به نقاشی تبلیغاتی(گرافیك) رو بیاورد. هر چند شیوا آن نخستین كارها را مزخرف دانسته است، اما همان كارها باعث چرخیدن نگاهها به سوی او شد و كانون آگهی زیبا جایگاهی را برای او در نظر گرفت. كار شیوا شبیه كاری از نمونههای خارجی بود و این كار هر چند برایش خسته كننده بود، اما برای گذران زندگی به ناچار به آن تن داد.هنگامی كه از مجلهی تماشا، هفتهنامهی اطلاع رسانی صدا و سیما، به سراغ شیوا آمدند همه چیز دگرگون شد. آن مجله فرصتی برای نوآوری فراهم كرد و باعث آشنایی با نویسندگانی شد كه او را به كارگزینی صدا سیما معرفی كردند و شیوا به عنوان یكی از كاركنان واحد دكور صدا سیما به طراحی دكور، پوسترهای اطلاعرسانی، از جمله پوسترهای جشن هنر شیراز، و روی جلد كتابهای انتشارات سروش پرداخت. او با كارهای برجسته و پسندیدهی خود مدیران تلویزیون را متقاعد كرد كه واحد گرافیك صدا و سیما را راهاندازی كننند. سپس، شیوا تصمیم گرفت واحد گرافیك انتشارات سروش را راهاندازی كند و به همین دلیل به چند كشور اروپایی سفر كرد تا ببیند واحدهای انتشاراتی در دنیا چگونه كار میكنند تا با چرخهی كار آشنا شود.كارهایی كه شیوا در آن سالها انجام داد نه تنها او را به عنوان یكی از طراحان گرافیك ایرانی پرآوازه كرد بلكه جایزههای جهانی را نیز برایش به همراه داشت. او جایزهی دوسالانهی پوستر بورنو را برد، مجلههای گرافیك كارهایش را چاپ میكردند و تا اندازه ای در جهان شناخته شده بود. با وجود این، احساس كرد كه به فراگیری "علم گرافیك" نیاز دارد. از این رو، برای دانشگاه پرت (Pratt) نیویورك درخواست فرستاد و پذیرفته شد. زمانی كه برای نام نویسی به آن دانشگاه رفت به او گفتند كه باید با هیئت علمی مصاحبه كند. شیوا تصور می كرد كه این مصاحبه بخشی از فرآیند پذیرش دانشجوی آن دانشگاه است. اما هنگامی كه به جلسهی مصاحبه رفت متوجه شد كه آنها تصور میكردند شیوا برای درسدادن درخواست داده است. هنگامی كه فهمیدند او برای درس خواندن آمده است، شگفت زده شدند، چرا كه از پیشینهی كاری او بر میآمد كه جوایز شناخته شدهای را برده است. آنها گزینش واحدها را به خود شیوا سپردند و او فقط درسهای پایهای گرافیك را برگزید و این بار نیز همگان را شگفتزده كرد.هنوز زمان زیادی از رفتن شیوا به آمریكا نگذشته بود كه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و همه چیز تا زمانی كه چندان روشن نبود به صورت نامشخص درآمد و پولی برای او فرستاده نمیشد. از این رو، برای گذران زندگی خود و خانوادهاش و فراهم كردن هزینهی مواد و ابزار كارش به جست و جوی كار پرداخت و سرانجام در كارگاه گلیزر، از طراحان گرافیك سرشناس آمریكایی، پذیرفته شد. او به كمك گلیزر توانست به مدرسهی هنرهای تجسمی نیویورك نیز راه یابد. سرانجام پس از فراهم شدن اندوختهی ارزشمندی از دانش گرافیك در سال 1360 به ایران بازگشت.شیوا پس از بازگشت به ایران تا زمان بازنشستگی در صدا و سیما كار كرد و در دانشكدهی هنرهای زیبای تهران، دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد به تدریس پرداخت. پس از بازنشستگی كارگاه شخصی خود را بر پا كرد و كار آموزشی را به شیوهی دیگری پی گرفت. این بار به جای این كه او به دانشگاه برود، از دانشجویان خواست به كارگاهش بیایند و دانش گرافیك را در عمل بیاموزند. اكنون قباد شیوا مدیر آموزشگاه فرهنگی هنری شیوا در تهران است و به آموزش گرافیك ایرانی به هنرآموزان جوان میپردازد تا رهپویان راه او گرافیك ایرانی را به پیش ببرند.
اندیشههای گرافیكیقباد شیوا در چند دهه فعالیت هنری خود كوشیده است آثار گرافیكی نوین با روح و فرهنگ ایرانی پدید آورد و بر این باور است كه: " ما باید با فرهنگ خودمان در گفت و گوی گرافیك جهانی حضور داشته باشیم." او در گفت و گوهایی كه با رسانههایی گوناگون داشته، از كم توجهی هنرمندان معاصر ایران به فرهنگ خودی گلایه كرده و چنین گفته است: " ما غافلیم در كشوری زندگی میكنیم كه آن چه در رابطه با ماست، یعنی هنر ما، از منابع نفتی سرشارتر است. متاسفانه در طول تاریخ معاصر هنرمندان هیچ نگاهی به این كشور عزیز ندارند و این جای تاسف است." او به هنرمندان جوان سفارش میكند كه به فرهنگ خود فكر كنند و آثاری پدید آورند كه برخاسته از فرهنگ بومی باشد و راهكار دستیابی به این هدف را آزاد اندیشه از قید و بندهای مكتبهای بیگانه میداند و حتی بر این باور است كه: " ما باید برای رسیدن به یك شناسنامهی فرهنگی، آن قدر بدون گرافیك باشیم تا گرافیك خودمان را به وجود آوریم."البته شیوا فقط به كار بردن عناصر هنر ایرانی مانند شمسه و ترنج را در یك اثر هنری كافی نمیداند، بلكه آن اثر باید بازتاب روح ایرانی باشد. به نظر او: "وقتی اثری دارای روح ایران باشد به آن میگویند گرافیك ایرانی. همان گونه كه وقتی دارای روح لهستانی یا آلمانی باشد به آن جا تعلق پیدا میكند." او فرهنگ ایرانی را فرهنگ غیرمستقیم و رازآلود میداند و بر این باور است كه: " اگر در آثار هنرمند رمز و راز وجود داشته باشد بدون هیچ گونه موتیف ایرانی، آن اثر شرقی و به طبع ایرانی است." از سوی دیگر ممكن است در یك پوستر موتیف ایرانی یا خط ایرانی به كار رفته باشد، اما آن اثر ایرانی نباشد. چنان كه خود او مثال میزند: "من یك پوستر دارم از یك گرافیست ژاپنی كه با كتیبهای به خط ایرانی كار شده است اما هنوز هم این اثر بسیار ژاپنی است."شیوا تقسیمبندی گرافیگ را به تجاری و هنری چندان درست نمیداند و یادآور میشود كه چند میلیون نفر در جای جای جهان هستند كه روشها و ابزار گرافیك را خوب میشناسند و میكوشند نیاز گرافیكی مردم را در حوزههای اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی پاسخ دهند. این دسته نمایشگاهی برای آثار خود برگزار نمیكنند، اما كار خود را درست انجام میدهند. اما در هر كشوری شمار اندكی پیدا میشوند كه : " در ضمن كاری كه انجام میدهند خواستار این هستند كه اندیشه، نگاه و حضور خود را در اثرشان بیان كنند. اینها همان گرافیستهای مولف هستند و دستاورد كار همین هنرمندان است كه نمایانگر جامعه، فرهنگ و جغرافیای آنان است." شیوا كوشیده است از این دسته باشد و خوشبختانه چنین است.به نظر شیوا كسی كه طراحی نمیداند، نمیتواند گرافیست خوبی باشد. او با هنرجویان سفارش میكند بسیار طراحی كنند و از همان آغاز به گرافیك رایانهای روی نیاورند بلكه آن را به خدمت طراحی در بیاورند. شیوا پیشبینی میكند كه غربیها كم كم رایانه را در كار گرافیكی كنار میگذارند و میگوید: " آنها خودشان طراحی كامپیوتری را قبول ندارند و به افرادی كه مینشینند رو به روی كامپیوتر و طراحی میكنند به اصطلاح میگویند: عروسك خیمه شببازی. جالب اینجاست به تصاویری هم كه با این سیستم بیرون میآید میگویند: "فحشای تصویری". غرب در حالی كه خودش سازنده كامپیوتر است اما در حال حاضركوشش میكند تا از آن فاصله بگیرد."نگاه شیوا به هنر اسلامی نیز بسیار نو و آموزنده است. او دلیل نزدیكی هنر اسلامی به ریاضیات و هندسه را حقیقتگرایی هنرمندان مسلمان میداند. او در این باره میگوید: " تصویر شما، خود شما نیست، تصویر شما دروغی از شما است. هر چقدر تصویر ماهرانهتر باشد، دروغ ماهرانهتری است. یك گل همان گل است، اما تصویرش نه. اما یك مربع همیشه مربع است و دیگر اشكال هندسی هم همین گونه است. به همین دلیل هنرمندان اسلامی رفتند سراغ عناصر بصری كه حقیقت دارد و این باعث شد هنر اسلامی، هندسی شود و حالا در غرب میبینیم كه پس از هجوم فیگور طی قرنهای متمادی، در هنرهای تجسمی بالاخره به انتزاع رسیدهاند، یعنی چه بخواهیم و چه نخواهیم آنها به انتزاع رسیدند، در صورتی كه هنر اسلامی از ابتدا چنین بود. برای مثال، میكل آنژ در خلق اثر «روز محشر» بر سقف كلیسای سیسیتن خدا را یك پیرمرد ریشدار نشان میدهد، اما در هنر اسلامی خدا یك نقطه است كه این به ذهنیت امروزه ما نزدیكتر است و بنابراین هنر خالصتری است."شیوا از درك نادرست غربیها از هنر اسلامی انتقاد میكند و میگوید: " غربیها چون این هنر را درك نمیكنند، آن را تزئین نامیدند، درحالی كه اینها بیان است نه تزئین، بیانی در قالب ابزار خالص كه همان هندسه است. آنها چه هنری را هنر تزئینی میگویند؟ از لحاظ علمی هنری كه معماری را تغییر نمیدهد، تزئینی است. اما اگر شما كاشیكاریهای گنبد مسجد شیخ لطف الله را بردارید، دیگر آن جلوه پیشین را ندارد. بنابراین هنر اسلامی هنری بیانگر است. در این هنر همه شكلها دارای معنی است و فقط یك چیز تزئینی نیست. هنر اسلامی یكی از خالصترین هنرهایی است كه بشر به آن دست یافته است."
او بر این باور است كه هنر اسلامی بسیار نو است و فقط به دلیل ناآگاهی و كم توجهی ما گرد كهنگی بر آن نشسته است. او میگوید:" درست است كه هنر اسلامی طی قرنها شكل گرفته، اما بسیار مدرن است. من پژوهشگر یا تاریخ نگار نیستم و اگر به این هنر علاقهمند شدم، به این دلیل است كه حرف آنها پس از دویست سال، هنوز حرف امروز است و این یعنی مدرنیته. ما مدرنیته را از قدیم داشتهایم. به نظر من شاهكار هنری، امضایی است كه من در مسجد جامع یزد دیدم و آن هم شكل و نحوه قرارگیری امضای یك استاد كاشیكار بود كه در یكی از طاقیها نصب شده بود و هنگامی كه من آن را با سواد امروز میبینم، فكر میكنم بسیار مدرن است. اگر خود من این كار را انجام بدهم، به من میگویند تو یك كانسپچوالیست مدرن هستی. صحبت اصلی من در این است كه ما تجلی هنرمندانه را از هزار سال پیش داشتهایم، اما چرا دیده نمیشود؟ شاید باید نیكلاس شیفری باشد كه با حس كنجكاوی آنها را ببیند و دوباره آن را عرضه كند تا ما آن را بفهمیم؟ "تعریف شیوا از مدرنیته نیز متفاوت از دیگران است. به نظر او: " مدرنیته خشت آخری است كه باید روی خشت زیرین و با تكیه به آن نهاده شود. هر چند كه این خشت آخر، شكل و ماده و اندازهی خودش را داراست. تا طاقچه و سكو و زمینهای نباشد، گلدان شما چگونه ایستایی خواهد داشت؟ گلدان معلق هم محكوم به سقوط و تكه تكه شدن است. سنت و میراث هم مثل پدیده DNA به چگونگی حضور جسمی و روحی ما شخصیت میدهند ." او افسوس میخورد كه در جامعهی ما "گذشته" را مترادف "كهنگی" میدانند و میگوید: " این شیوه از نگاه باید از اذهان محو شود. مادر كهنه نیست، مولوی كهنه نیست، مینیاتور كهنه نیست، خط و خطاطی كهنه نیست، آقا لطفعلی صورتگر شیرازی هم كهنه نیست، فرش هزار نقش ما هم كهنه نیست. سماور، حافظ و ابر و باد هم كهنه نیستند. اینها و خیلی چیزهای دیگر گوشت و استخوان و رگ و پی ما هستند. بازگشت به خودمان، بازگشت به كهنگی نیست. "او نمونههای خوبی از تازگی فرهنگ دیرین ایران دارد و از جمله گفته است: " ژرژ براك وقتی حروف و نوشتهها را به عنوان فرم با تصویر همنشین كرد و پایههای مكتب كوبیسم پیریزی كرد، همان موقع گفت كه این تداخل تصویر و حروف را از دیر باز در مینیاتورهای ایرانی یافته است و ما میدانیم بین این كشف ژرژ براك در مكتب كوبیسم و میراثهای مینیاتوری ما دست كم 300 سال فاصله زمانی وجوددارد. پس باید به هوش باشیم و قدر میراثهایمان را بدانیم. "سپاسگذاری جهانیانبه روزگاری كه شیوا كار گرافیكی را آغاز كرد، گرافیك ایران تابع گرافیك لهستان بود. اما او همواره از خود می پرسید چرا میگویند گرافیك لهستان، گرافیك ژاپن و نمیگویند گرافیك ایران. از این رو تصمیم گرفت گرافیك ایرانی كار كند و برای نخستین بار از طغرانویسی و خط شكسته نستعلیق به عنوان یك عنصر گرافیكی در پوستر پنجمین جشن هنر شیراز بهره گرفت. شگفت این كه همین نوآوری او بسیار به چشم آمد، آوازهی او را در جهان فراگیر كرد و آن پوستر را به موزههای آمریكا و اروپا فرستاد. هر چند شیوهی كار او در كشور خودش با بیمهری برخی از هنرمندان رو به رو شد، اما زمانی كه در آمریكا بود با برگزاری نمایشگاه كوشید گرافیك ایرانی را به جهانیان معرفی كند و باز هم جای شگفتی است كه ناایرانیها بسیار زودتر از ایرانیها به ارزش گرافیك ایرانی او پیبردند.هنگامی كه شیوا در دانشگاه پرت به فراگیری دانش گرافیك میپرداخت، خود دانشگاه نمایشگاهی بزرگ از آثار او برگزار كرد. برای آن كه بازدیدكنندگان آشنایی چندانی با ایران و هنر آن نداشتند، شیوا عكسهایی از كتاب "ایران پل فیروزهای" اثر رولف بنی را به صورت اسلاید در نمایشگاه به نمایش گذاشت و هر جا كه نیاز بود به بازدیدكنندگان توضیح میداد كه در كدام پوستر از آجركاری یا نقش و نگار ساختمانی كه در اسلایدها میبینند، بهره گرفته است. نمایشگاه بسیار پر شور بود و آوازهی آن در نیویورك پیچید تا این كه یك روز گروهی با دستگاههای عجیب و غریب به نمایشگاه آمدند و صدای قباد را به عنوان یك هنرمند برجسته ضبط كردند تا با موشك و دستگاههای ویژه به فضا بفرستند تا اگر در سیارههای دیگر حیات هوشمندی وجود داشته باشد، پیام نخبگان زمین را دریافت كنند.انجمن بین المللی طراحان گرافیك(AGI)، كه در برنامهی تازهای 12 كتاب از آثار 12 طراح گرافیك برتر جهان را با عنوان استادان بزرگ بین المللی طراحی گرافیك(International Masters of Graphic Design) منتشر كرد، یك جلد را به قباد شیوا اختصاص داد. این كار كه حتی برای خود شیوا نیز شگفتانگیز بود با عث شد كه شیوا با دفتر آن انجمن تماس بگیرد و دلیل گزینش خودش را به عنوان یكی از 12 استاد برتر گرافیك معاصر جهان بپرسد. چنین پاسخ شنید: "كارهای شما هویت مستقل و خاص دارد و شاخص گرافیك ایران است." آری، شیوا به هدفی كه از سالها جوانی پیگرفته بود، دست یافت، چرا كه میخواست در كنار گرافیك آلمان، گرافیك لهستان و گرافیك ژاپن، از گرافیك ایران نیز سخن به میان آید.سرانجام نام شیوا در ویرایش 2007 دانشنامهی بریتانیكا به عنوان یكی از سه طراح گرافیك برجستهی كشورهای در حال توسعه در كنار نام یك طراح گرافیك آفریقایی و یك طراح گرافیك آرژانتینی آمد. به نظر نویسندگان بریتانیكا، آثار این سه هنرمند پیام آور سنت و فرهنگ سرزمینی آنهاست. آنها به تحلیل آثاری از شیوا پرداخته و پوستر بزرگداشت سعدی شیوا را نیز به عنوان نمونهی برجستهای از گرافیك ایرانی چاپ كردهاند. در بخشی از آن مقاله چنین آمده است:"طراحان كشورهای در حال توسعه طرحهای خود را اغلب با رویكردهایی برگرفته از كشورهای صنعتی پدید میآورند، اما برای برقراری ارتباط دیداری كارآمدتر آن را با سنتهای محلی و ملی در هم میآمیزند. در سدهی بیستم میلادی قباد شیوا، طراح گرافیك ایرانی، جعبه رنگ نقاشی، خوشنویسی و صفحه آرایی نسخههای خطی را در كارهای گرافیگی خود وارد كرد. كارهای او از بستهبندی تا آگهیهای تبلیغاتی و مجلهها و روزنامهها تا پوسترهایی برای جشنها و همایشها گسترده است. برای مثال، پوستر او برای هشتصدمین سالگرد تولد شاعر نامدار ایرانی سعدی این مهارت او را در به گارگیری رنگ و تواناییاش را در آفریدن تصویری باطراوت به خوبی نشان میدهد. این تصویرسازیهای سبكدار، ادامهی سنتهای كتابهای خطی ایران كهن است، اما در بافتی از ذائقهی طراحی معاصر."شیوا در نگاه هنرمندانعلیاصغر محتاج، نقاش و طراح گرافیك، یكی از پوسترهای اركستر مجلسی رادیو تلویزیون ایران را كه در آن یك ویولون سل تكیه كرده بر صندلی با رنگهایی در هم پیچیده و بسیار لطیف نمایش داده شده است "لبخند ژكوند" قباد شیوا میداند.لیلی گلستان، نویسنده و مدیر گالری گلستان، نیز همین پوستر را بسیار زیبا و هوشمندانه و دوست داشتنی می داند و سنتی و مدرن بودن كارهای شیوا را این گونه بیان كرده است: " كارهایش به همان اندازه سنتیاند كه مدرن. از عناصر سنت مثل درخت سرو، گل سرخ، خوشنویسی و گل و مرغ استفادهی مدرن میكند و چه بجا. پس من ایرانی قرابت زیادی با اثر حس میكنم و اوی غیرایرانی هم رنگ و بوی اینجایی را خوب متوجه میشود."پرویز كلانتری، نقاش، اثرپذیری قباد شیوا را از فرهنگ ایرانی این گونه بیان كرده است:"من با چشم خودم او را دیدم كه روی فرشی كه قالیچهی حضرت سلیمان نبود بر فراز شهر به پرواز درآمد و در پروازش به انگلستان و فرانسه و آمریكا رفت و سر از نشریات بین المللی گرافیك درآورد. همان فرش خوش نقش و نگاری كه همهی عمرش از سالهای كودكی تا هنوز هم روی آن میخوابد و نقش خوابهایش را روی پوسترها برای ما تعریف میكند."علی خسروی، طراح گرافیك، از نقش قباد شیوا در وارد كردن خط فارسی و موتیفهای سنتی در طراحی گرافیك مدرن ایران چنین گفته است: " آن سالها هنرمندان گرافیك با تصور مدرن شدن و مدرن بودن، عناصر تصویری سنتی را كنار گذاشته بودند. شیوا با نگاهی دوباره و مدرن از این عناصر تصویری استفاده كرد. از خط نستعلیق برای ساختن چند پوستر به بهترین شیوه استفاده برد، كاری كه بعدها بسیاری از هنرمندان از آن تقلید كردند."كیوان سپهر، نویسنده و ناشر، این نوآوری شیوا را این گونه بیان كرده است: " شیوا پس از آن كه برای نخستینبار در سال 1350 ابتكار به كارگیری خط شكسته نستعلیق فارسی را نه به عنوان عاملی فرعی و فقط اطلاعرسان، بلكه به سبب استفاده از توان گرافیكی و تصویری آن در یك اثر هنری كاربردی به خود اختصاص داد، این نگاه را همچنان پیگرفت و از انرژی و جوانی تنیده در تن بازماندههای هنر باستانی و قدیم ایرانی، كه به ظاهر پیر و كهنه مینماید، بهره جست."محسن احتشامی، طراح گرافیك، مشخصترین بخش فعالیت حرفهای قباد شیوا را طراحی پوستر میداند و در این باره گفته است: " با وجود سفارشهای متفاوت و موضوعهای گوناگون طی سالها، استمرار یك حركت پیگیرانه و قابل لمس در كارهایش هویداست. رنگ نكتهی فراموش نكردنی كارهای اوست ... با وجودی كه موضوع بسیاری از پوسترهای دههی 1350 قباد شیوا فرامنطقهای است، اما استفاده از طرحهای آزاد و كاربرد پارهای نمادهای ایرانی همچون كار با جوهرهای دوندهی رنگی به مرور پوسترهای این دوره را را بومیتر و تغزلیتر كرده است."آیدین آغداشلو، نقاش و طراح گرافیك، شیوهی خاص كارهای شیوا را این گونه بیان كرده است:"شیوه كارش چنان واضح و مشخص است كه بیتماشای امضای كارهایش راحت میفهمیدی كه كار اوست و نگاهش به خوشنویسی سنتی ایرانی، بهویژه خط شكسته نستعلیق، او را در میان بنیادگذاران گرافیك معاصر ایران شاخص و خاص كرد."لئوناردو دسونولی دربارهی آثار شیوا گفته است: " من به تازگی طراحی گرافیك ایران را كشف كردهام. در آن یك شگفتی زیبا و نیرو بخش و نفسی ناگهانی حضور دارد. در دنیای مغلوب پندارهای غربی، ما نیاز به همتایی داریم كه ریشه در رسم و سنت خود داشته باشد. آثار شیوا به طور عمیق بر آمده از ذائقه پارسی است."سخن شیوا
دلمشغولی و دغدغه من از روزی كه كارم را شروع كردم تا همین امروز این بوده است كه چگونه هویتم، باورهایم و پشتوانه تاریخ و فرهنگم در پوستری كه طراحی میكنم نمود داشته باشد و چگونه از طریق گرافیك این فرهنگ را به همه جهان معرفی كنم و در یك كلمه چگونه كارم ایرانیتر باشد. منابع تصویری كه ما داریم از منابع نفتی ما بیشتر است و استخراج آن وظیفه و رسالت طراحان امروز ماست. مآخذ:1 . جعفری، مهشید. تا راه قلندری نپویی نشود(گفت و گو با قباد شیوا). نگاه نو، شمارهی 72 ، بهمن 13852 . رزمجو خوزانی، محسن. روح ایرانی شیوا. نگاه نو، شماره ی 72 ، بهمن 13853 . جلالی، رضا. وازارلی در بقچه مادربزرگ من است(گفت و گو با قباد شیوا). روزنامهی ایران، شمارهی 2045 ، 15 بهمن 13804 . میرزایی، علی. دربارهی شیوا(نظر هنرمندان دربارهی شیوا). نگاه نو، شمارهی 72 ، بهمن 13855 . دالوند، احمدرضا. شیوا از سالهای پیش تا هنوزهم. روزنامهی ایران، شمارهی 3192 ، 25 تیر 1384منبع:سایت پارس کلوپ/س
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3848]
صفحات پیشنهادی
گرافیست ایرانی با شهرت جهانی
گرافیست ایرانی با شهرت جهانی نگاهی به زندگی هنری قباد شیواقباد شیوا، طراح گرافیك ایرانی، از سالهای جوانی برای عرضهی گرافیك بومی و برخاسته از فرهنگ ...
گرافیست ایرانی با شهرت جهانی نگاهی به زندگی هنری قباد شیواقباد شیوا، طراح گرافیك ایرانی، از سالهای جوانی برای عرضهی گرافیك بومی و برخاسته از فرهنگ ...
خدایان گرافیک -
.ممنون از همتونپ اگر ممکنه لطف کنید گرافیست ایرانی معرفی نکنید چون اونها رو هممون اغلب میشناسیم. ... هربرت لوبالین هم در لوگو و تایپوگرافی شهرت جهانی داره . ... اگر به این طرحها خوب دقت میبینین که ایشون با چند تا خط ساده تونستن تصویر یک ...
.ممنون از همتونپ اگر ممکنه لطف کنید گرافیست ایرانی معرفی نکنید چون اونها رو هممون اغلب میشناسیم. ... هربرت لوبالین هم در لوگو و تایپوگرافی شهرت جهانی داره . ... اگر به این طرحها خوب دقت میبینین که ایشون با چند تا خط ساده تونستن تصویر یک ...
تاريخچه گرافيك ايران(قلم مرتضی ممیز) -
24 نوامبر 2005 – تاريخچه گرافيك ايران(قلم مرتضی ممیز) --t=20639 >تاريخچه گرافيك ... اين هنر باستاني داراي شهرت و آوزاه جهاني ميباشند و طرحهاي روي فرش با ...
24 نوامبر 2005 – تاريخچه گرافيك ايران(قلم مرتضی ممیز) --t=20639 >تاريخچه گرافيك ... اين هنر باستاني داراي شهرت و آوزاه جهاني ميباشند و طرحهاي روي فرش با ...
سینمای ایران جهانی میشود
سینمای ایران جهانی میشود-تفاهمنامه یک میلیارد تومانی وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات ... بهانه نمایشگاه عکس کردستان، مطلبی به بهانه گشایش دوسالانه گرافیک ایران، گفتگو با کارگردان فیلم .... یكی از عوامل موثر شهرت جهانی كیارستمی است.
سینمای ایران جهانی میشود-تفاهمنامه یک میلیارد تومانی وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات ... بهانه نمایشگاه عکس کردستان، مطلبی به بهانه گشایش دوسالانه گرافیک ایران، گفتگو با کارگردان فیلم .... یكی از عوامل موثر شهرت جهانی كیارستمی است.
پوستر جالب برای یک تماشاگر ایرانی جام جهانی فوتبال
پوستر جالب برای یک تماشاگر ایرانی جام جهانی فوتبال- ... تماشاگران تلویزیون از طریق کپشنها و وله های حرکتی و با زبان گرافیک ... فوتبال در سطح ملی و ... ورزش و هنر سال هاست در چهارراه های مختلف شهرت به هم بر می خورند و یک گوشه هایی ... بالاخره در ...
پوستر جالب برای یک تماشاگر ایرانی جام جهانی فوتبال- ... تماشاگران تلویزیون از طریق کپشنها و وله های حرکتی و با زبان گرافیک ... فوتبال در سطح ملی و ... ورزش و هنر سال هاست در چهارراه های مختلف شهرت به هم بر می خورند و یک گوشه هایی ... بالاخره در ...
اندیشوران حوزه علمیه در قسمت مشاهیر
ایزد پناه، عباس • عباس ایزد پناه محل تولد : قزوین شهرت تابعیت : ایران تاریخ تولد .... وارد حوزه علمیه قم گردیده همزمان با تاسیس مرکز جهانی علوم اسلامی -که در آن وقت شورای ..... استاد سالهاست كه به عنوان گرافيست و خوشنويس به خدمات هنري و فرهنگي ...
ایزد پناه، عباس • عباس ایزد پناه محل تولد : قزوین شهرت تابعیت : ایران تاریخ تولد .... وارد حوزه علمیه قم گردیده همزمان با تاسیس مرکز جهانی علوم اسلامی -که در آن وقت شورای ..... استاد سالهاست كه به عنوان گرافيست و خوشنويس به خدمات هنري و فرهنگي ...
تاریخ نقاشی و رنگ در معماری ایران
تاریخ نقاشی و رنگ در معماری ایران-مرمت بدون شناخت دنیای لطیف هنر، بدون غور در ... آیا برداشت های هنرمندان گرافیست و نمونه برداری از آثار گذشته کافی است؟ ..... جاوید با لباس های پرکار و رنگ های متنوع بر آجرهای رنگین و لعاب دار آن شهرت جهانی دارد.
تاریخ نقاشی و رنگ در معماری ایران-مرمت بدون شناخت دنیای لطیف هنر، بدون غور در ... آیا برداشت های هنرمندان گرافیست و نمونه برداری از آثار گذشته کافی است؟ ..... جاوید با لباس های پرکار و رنگ های متنوع بر آجرهای رنگین و لعاب دار آن شهرت جهانی دارد.
تاریخچه اولین دانشگاه جهان در ایران
تاریخچه اولین دانشگاه جهان در ایران-شهر «جندی شاپور» را شاپور اوّل ساسانی (241-272 م) به هم چشمی ... با مطالعه و بررسی این دانشگاه میتوان به قدمت تعلیم و تعلم رسمی در ایران پی برد. .... شاپور كه در خارج آن حوزه نیز مابین اطبّا و در بیمارستانها شهرت داشته و مورد عمل و اتّباع بوده است. ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟
تاریخچه اولین دانشگاه جهان در ایران-شهر «جندی شاپور» را شاپور اوّل ساسانی (241-272 م) به هم چشمی ... با مطالعه و بررسی این دانشگاه میتوان به قدمت تعلیم و تعلم رسمی در ایران پی برد. .... شاپور كه در خارج آن حوزه نیز مابین اطبّا و در بیمارستانها شهرت داشته و مورد عمل و اتّباع بوده است. ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟
مصاحبه جالب با آرش مهاجری مانکن ایرانی +عکس
مصاحبه جالب با آرش مهاجری مانکن ایرانی +عکس-یکی از قدیمی.ترین مدل.های ایرانی است که از همان ابتدای جوانی وارد این حرفه شده، اتفاقی که در خارج از ایران هم در همین سال.ها رخ می. ... های ایرانی در سطح استاندارد جهانی نیستند؟ ما چند مدل و مانکن ... به طراحی و گرافیک علاقه زیادی دارم و حتی تصمیم گرفته. ... چقدر در این مدت شهرت پیدا کرده.ای؟
مصاحبه جالب با آرش مهاجری مانکن ایرانی +عکس-یکی از قدیمی.ترین مدل.های ایرانی است که از همان ابتدای جوانی وارد این حرفه شده، اتفاقی که در خارج از ایران هم در همین سال.ها رخ می. ... های ایرانی در سطح استاندارد جهانی نیستند؟ ما چند مدل و مانکن ... به طراحی و گرافیک علاقه زیادی دارم و حتی تصمیم گرفته. ... چقدر در این مدت شهرت پیدا کرده.ای؟
بازی رایانه ای ایرانی در مقابل بازی رایانه ای آمریکایی - واضح
بازی رایانه ای ایرانی در مقابل بازی رایانه ای آمریکایی کانون بازیهای رایانه ای ایران اقدام به تولید و ارائه بازی تازه ای کرده است که ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟ ... کامپیوتر در خدمت هوششاید تعجب کنید چون بازیهای کامپیوتری شهرت بدی پیدا . ... گفتگو با حبیب زرگرپور، گرافیست شركت رایانه ای جورج لوكاس ...
بازی رایانه ای ایرانی در مقابل بازی رایانه ای آمریکایی کانون بازیهای رایانه ای ایران اقدام به تولید و ارائه بازی تازه ای کرده است که ... رییس مرکز تجارت جهانی ایران ممنوع الخروج است؟ ... کامپیوتر در خدمت هوششاید تعجب کنید چون بازیهای کامپیوتری شهرت بدی پیدا . ... گفتگو با حبیب زرگرپور، گرافیست شركت رایانه ای جورج لوكاس ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها