محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855090996
پیامبر ادب فارسی
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پیامبر ادب فارسی نويسنده: محمّد شجاعی ولادتسعدی شیرازی، یکی از شاعران توانا و شیرین سخن ایران است. وی در دهه نخستین قرن هفتم هجری در شیراز و در خاندانی که همه از عالمان دین بودند پا به عرصه هستی نهاد. نامش مُشَرَّف الدین یا مُصلحُ الدین است. هنوز کودک بود که از نوازش دستهای مهربان پدر بیبهره ماند. در سن جوانی به بغداد رفت و در نظامیه که از دانشگاههای مهم علوم دینی آن زمان محسوب میشد به تحصیل پرداخت و از محضر دو استاد بزرگ «ابنجوزی» و «شهابالدین سُهروردی» بهرهها گرفت.مسافرتهای طولانیسعدی، در همان ایام جوانی، ضمن فراگیری علوم دینی، به مطالعه تاریخ و سیره نبوی پرداخت و در فن خطابه و موعظه مهارت یافت. سپس راهی یک سفر طولانی شد که نزدیک سی سال به درازا کشید. وی در این مدت از شهرهای عراق، شام، حجاز، مکه، بیت المقدس، طرابلس و دمشق دیدن کرد. در یکی از این سفرها، در شهر طرابلُس (هم اکنون جزو لبنان است) به دست صلیبیان اسیر شد.صلیبیان گروهی از مسیحیان بودند که در آن زمان برای اشغال بیتالمقدس به آن منطقه لشکرکشی کرده بودند.اسارت در طرابلسسعدی، در یکی از سفرهایش به دست صلیبیان اسیر شد. او درباره این واقعه میگوید: در دمشق، از همنشینی یارانم ملالتی پدید آمده بود، سر در بیابان قدس نهادم و با حیوانات اُنس گرفتم تا وقتی که اسیر فرنگ شدم. در خندق طرابلُس مرا همراه با یهودیان به کار گِل (و بنایی) واداشتند، تا آن که یکی از رؤسای شهر حَلَب که سابقه آشنایی میان ما بود مرا بشناخت و گفت:ای فلان! این چه حالت است؟ گفتم چه بگویم؟پای در زنجیر پیش دوستانبِهْ که با بیگانگان در بوستان بر حالت من رحمت آورد و با پرداخت ده دینار از قید اسارت خلاصم کرد و با خود به حلب برد.بازگشت به شیرازسعدی پس از 30 سال دوری از وطن و سیر در آفاق و انفُس و گردشهای علمی و معنوی، سرانجام به شیراز بازگشت و حاصل تجربیات و مطالعات خود را به رشته تحریر درآورد. او ابتدا در سال 655 کتاب کم نظیر بوستان را در ده باب به نظم درآورد و سپس در سال 656 کتاب گلستان را به نثر مُسجَّع و آهنگین تدوین کرد. این دو کتاب از شاهکارهای ادب فارسی است که تاکنون کسی نتوانسته همانند آن کتابی تألیف کند.ستایش پروردگارسعدی در دیباچه گلستان با نثر دلنشین و آهنگین خود اینگونه به ستایش پروردگار میپردازد. «منت خدای را عزوجل، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نفسی که فرو میرود مُمِدّ حیات است و چون بر میآید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.از دست و زبان که به درآید کز عهده شکرش به در آید بنده همان به که ز تقصیر خویشعذر به درگاه خدای آورد ورنه سزاوار خداوندیاشکس نتواند که به جای آورد نعمتهای پروردگارسعدی، در دیباچه گلستان، بعد از ستایش پروردگار از نعمتهای او این چنین سخن میگوید: باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده.ای کریمی که از خزانه غیب / گبر و ترسا وظیفه خورداری / دوستان را کجا کنی محروم / تو که با دشمنان نظر داری ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارندتا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری ستایش پیامبر و اهلبیت اوسعدی در دیباچه گلستان پس از ستایش پروردگار، با چند جمله کوتاه و پرمعنا به ستایش پیامبر گرامی اسلام میپردازد و سپس با یک بیت که آن را به عربی سروده، بر محمّد و آل او درود میفرستد، و بدین گون، محبت خود را به این خاندان ابراز میدارد:بَلَغَ العُلی بِکَمالِهِ، کَشَفَ الدُّجی بِجَمالِهِ حَسُنَتْ جَمیعُ خِصاله، صلّوا عَلَیْهِ وَ الِهِ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله با کمال خود به اوج رسید و تاریکی جهل و نادانی را با نور جمال معرفت خود زائل کرد، اخلاق او، همه نیکوست؛ [پس] بر او و اهل بیت او درود بفرستید.غنیمت شمردن عمرسعدی، در کتاب گلستان، در اشعاری زیبا، غنیمت شمردن عمر گرانبها را این چنین گوشزد میکند:هر دم از عمر میرود نفسیچون نگه میکنم نماند بسی ای که پنجاه رفت و در خوابیمگر این پنج روزه دریابی خجل آن کس که رفت و کار نساختکوس رحلت زدند و بار نساخت خواب نوشین بامداد رحیلباز دارد پیاده را ز سبیل هر که آمد عمارتی نو ساخترفت و منزل به دیگری پرداخت نیک و بد چون همی بباید مُردخُنُک آن کس که گوی نیکی بُرد برگ عیشی به گور خویش فرستکس نیارد ز پس، تو پیش فرست تالیف گلستان سعدی، درباره انگیزه نوشتن کتاب گلستان چنین گفته است. پس از غصه خوردن بر عمرم که بیهوده تلف شده بود، مصلحت چنان دیدم که گوشهگیری انتخاب کنم و دیگر سخن نگویم تا آن که یکی از دوستان قدیم، از در درآمد، هرچه با من شوخی کرد جوابش را ندادم و سر از زانوی تعبّد برنگرفتم، رنجیده نگه کرد و گفت:کنونت که امکان گفتار هستبگو ای برادر به لطف و خوشی که فردا چو پیک اجل در رسدبه حکم ضرورت زبان در کشی یکی از دوستان به او گفت: سعدی قسم یاد کرده که دیگر سخن نگوید. او در پاسخ گفت: خلاف راهِ درست است که ذوالفقار علی در نیام باشد و زبان سعدی در کام.زبان در دهان ای خردمند چیستکلید درِ گنج صاحب هنر چون در بسته باشد چه داند کسیکه جوهر فروش است یا پیلهور سعدی، بعد از شنیدن این سخنان، قلم به دست گرفته و شروع به تالیف گلستان میکند.گلستان سعدیگلستان سعدی، هشت باب دارد، سعدی در این بابها یک دوره آداب معاشرت و اخلاق و معارف دینی را با بیانی زیبا و دلانگیز و به صورت داستانهایی آموزنده و شیرین، همراه با اشعاری کوتاه و دلنشین، آورده است. باب اول گلستان، در سیرت پادشاهان نام دارد. سعدی در این باب با بیانی ملایم و نرم و غیرمستقیم به نصیحت پادشاهان پرداخته و یک دوره آداب حوکمت داری و روش برخورد با مردم را به آنها میآموزد. این باب از 41 داستان کوتاه و شیرین تشکیل شده است.حکایت اول از گلستان سعدیگلستان سعدی با این حکایت آغاز میشود:شنیدم پادشاهی به کشتن اسیری اشارت کرد، اسیر بیچاره در آن حالت ناامیدی، مَلِک را دشنام داد، که گفتهاند: هر که دست از جان بشوید، هرچه در دل دارد بگوید. مَلِک پرسید چه میگوید؟ یکی از وزیران پاک نهاد گفت:ای پادشاه میگوید: والکاظمین الغَیظ و العافینَ عَنِ الناس؛ نیکوکارانی که خشم خود را فرو مینشانند و از گناه مردم میگذرند.وزیر دیگر که این سخن شنید، گفت: درست نیست که در محضر پادشاه جز به راستی سخن بگویم. این اسیر مَلِک را دشنام و ناسزا گفت. ملک، روی از این سخن درهم آورد و گفت: آن دروغ وی پسندیدهتر آمد مرا از این راست که تو گفتی؛ زیرا در آن مصلحتی بود و بنای این بر بدسرشتی، و خردمندان گفتهاند: دروغی مصلحتآمیز بِهْ که راستی فتنهانگیز.حکایت نوزدهم از گلستان سعدیسعدی در حکایت نوزدهم گلستان، مردم و پادشاهان را از کوچکترین ظلم و ستم بر دیگران نهی میکند و میگوید:آوردهاند که انوشیروان (عادل) را در شکارگاهی صید کباب کردند ونمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بِستان تا رسمی نشود. (یعنی نمک را به بهای روز بخر نه کمتر، تا آیین نادرستی باب نشود و ده خراب نگردد) گفتند: این مقدار کم، چه زیانی در پی دارد؟ گفت: بنیاد ظلم در جهان، اول اندکی بوده است هر که آمد مقداری بر آن افزود تا بدین درجه رسیده است.اگر ز باغ رعیت مَلِک خورد سیبیبرآورند غلامان او درخت از بیخ عزت نفسسعدی در حکایات خود، مردمان را به داشتن طبع بلند و دست یافتن به عزت نفس توصیه میکند او این معنا را در حکایتی زیبا، چنین آورده است:دو برادر یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زور بازو نان خوردی، تا این که روزی برادر توانگر به برادر فقیر میگوید:چرا خدمت سلطان نکنی تا از مشقت کار کردن برهی؟ و برادرش پاسخ میدهد: تو چرا کار نکنی تا از مذلت خدمت، رهایی یابی؟ که خردمندان گفتهاند: نان خود خوردن و نشستن، بِهْ که کمر به خدمت سلطان بستن.عمر گرانمایه در این صرف شدتا چه خورم صیف و چه پوشم شتا ای شکم خیره به نانی بسازتا نکنی پشت به خدمت دو تا باب دوم گلستانباب دوم گلستان سعدی، «در اخلاق درویشان» نام دارد، سعدی در این باب با بیان 48 حکایت کوتاه و شیرین، اخلاق و آداب برخورد با دیگران را به مردم میآموزد. مثلاً در اولین حکایت این باب، مردم را از سوء ظن و بدگمانی به دیگران باز میدارد، سعدی میگوید:شخصی به مرد پارسایی گفت: نظر تو درباره فلان شخص چیست که دیگران درباره او بد میگویند؟ گفت: بر ظاهرش عیب نمیبینم و در باطنش غیب نمیدانم.هر که را جامه پارسا بینیپارسا دان و نیکبخت انگار ور ندانی که در نهانش چیستمحتسب را درون خانه چه کار نهی از خودپسندیسعدی در حکایت هفتم از گلستان، با زبانی ساده و شیرین مردم را از غیبت کردن و نیز از عبادتی که خدای ناخواسته منجر به غرور و خودخواهی گردد نهی کرده است:یاد دارم که در ایام طفولیت، متعبد بودمی و شب خیز، اهل زهد و پرهیز، شبی در خدمت پدر رحمةاللّه علیه نشسته بودم همه شب دیده بر هم بسته و مُصْحَف عزیز بر کنارگرفته و طایفهای گرد ما خفته، پدر را گفتم: از اینان یکی سر بر نمیدارد که دوگانهای بگزارد، چنان خواب غفلت بردهاند که گویی نخفتهاند که مردهاند، گفت: جان پدر، تو نیز اگر بخفتی بِهْ از آن که در پوستین خلق افتی.نبیند مدعی جز خویشتن راکه دارد پرده پندار در پیش گرت چشم خدا بینی ببخشندنبینی هیچ کس عاجزتر از خویش احترام به پدر و مادرسعدی در حکایتی مردم را به احترام و خدمت به پدر و مادر فرا میخواند و از این که روزی از روی نادانی بر سرِ مادر خود فریاد کشیده است اظهار شرم میکند و میگوید:وقتی به جهلِ جوانی، بانگ بر مادر زدم. دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت: مگر خُردی فراموش کردی که درشتی میکنیچه خوش گفت زالی به فرزند خویشچو دیدش پلنگ افکن و پیلتن گر از عهد خردیت یاد آمدیکه بیچاره بودی در آغوش من نکردی در این روز بر من جفاکه تو شیرمردی و من پیرزن در فضیلت قناعتباب سوم گلستان سعدی، «در فضیلت قناعت» نام دارد، او در این باب 28 حکایت از قناعت آورده است و نتیجه آن را عزت نفس، کرامت و بلند طبعی دانسته است:حاتم طایی را گفتند، از تو بزرگ همتتر در جهان دیدهای یا شنیدهای؟ گفت: بلی، روزی چهل شتر قربان کرده بودم، پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم. خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش: به مهمانی حاتم، چرا نروی که خلقی بر سفره او گرد آمدهاند. گفت:هر که نان از عمل خویش خوردمنّت حاتم طایی نبرد من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم.شکر خداسعدی در حکایتی از گلستان، انسان را به شکرگزاری بر آن چه دارد فرا میخواند:«هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روزی از گردش آسمان درهم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم به مسجد جامع کوفه درآمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت، سپاس حق به جای آوردم و بر بیکفشی صبر کردم.غلبه بر هوای نفسسعدی با داستانی کوتاه پند میدهد که انسان در هنگام خشم باید بر خویشتن مسلط باشد و خشم خود را فرو برد، در این حکایت آمده است:یکی از صاحبدلان، زور آزمایی را دید به هم برآمده و کف در دهان آورده. گفت: این را چه حالت است؟ گفتند: فلان، دشنام دادش. گفت: این فرومایه هزار مَنْ سنگ برمیدارد و طاقت سخنی نمیآرد.این حکایت سعدی، یادآور این سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآله است وقتی که آن حضرت از راهی میگذشت، جمعی را دید که در اطراف مردی حلقه زدهاند، پرسیدند: چه خبر است؟ گفتند یا رسول اللّه مردی زورمند و توانگر است و سنگی بدین بزرگی را برمیدارد. فرمود: شجاع و زورمند کسی است که بر هوای نفس خود چیره شود.سعدی از نگاه خاورشناسان اروپاییاز حدود 300 سال پیش که خاورشناسان اروپایی با ادبیات مشرق زمین آشنا شدهاند، با اشتیاق فراوان، به ترجمه این آثار پرداختهاند: از جمله این آثار که تاکنون به دست شصت خاورشناس ترجمه شده و حدود شصت بار نیز تجدید چاپ شده، کتاب گلستان سعدی است.«گارسین دِتاسی» خاورشناس غربی میگوید: «سعدی از مهمترین نویسندگان ایرانی است که نزد عموم مردم اروپا شهرت دارد.»برخی از نویسندگان اروپایی که آثار سعدی را ترجمه کردهاند عبارتند از:فِردریش اُکسین باخ (به زبان آلمانی)، ژانیتوس (به لاتین)، اولئاریوس (به آلمانی)، سولیوان اِشتیفن (به انگلیسیی)، دِفْرِمِری (به زبان فرانسه)، نازاریانْتس (به روسی) و کازیمرسْکی (به لهستانی)تاثیرپذیری نویسندگان اروپایی از سعدیپس از آشنایی کشورهای غربی با آثار اندیشمندان شرقی و به خصوص نویسندگان ایرانی، هر کدام خواسته یا ناخواسته از این آثار تاثیر پذیرفته و داستانهایی شبیه به آن پدید آوردهاند «فِدر» نویسنده مشهور اروپایی، داستانی بدین مضمون دارد: شخصی شیشهای خالی در راه مییابد و پس از آن که آن را میبوید میبیند بوی عطر میدهد و نتیجه میگیرد که این شیشه به خاطر همنشینی با عطر، خوشبو و عطرآگین شده است. انسان پس از خواندن این داستان، بیدرنگ به یاد شعر معروف سعدی میافتد:گِلی خوشبوی در حمام روزیرسید از دست محبوبی به دستم بدو گفتم که مشکی یا عبیریکه از بوی دلاویز تو مستم بگفتا من گِلی ناچیز بودمولیکن مدتی با گل نشستم کمال همنشین در من اثر کردوگرنه من همان خاکم که هستم تاثیر ویکتور هوگو از سعدی«ویکتور هوگو» یکی از نویسندگان اروپایی است که از داستانهای سعدی تاثیر پذیرفته است. این نویسنده مشهور فرانسوی در داستانی میگوید: گوشه خلوت کنار دریا و نغمه امواج کف آلود، در پیشگاه عظمت آفرینش به آهنگ خدایی ترنم میکنند. هوگو در این داستان، صدای امواج دریا را تسبیح خداوند میداند. و انسان را به یاد حکایتی زیبا از سعدی میاندازد که: یاد دارم که شبی در کاروانی همه شب رفته بودم و سحر در کنار بیشهای خفته.اهل دل و شوریدهای که در آن سفر همراه ما بود، نعرهای برآورد و راه بیابان گرفت و یک نفس آرام نیافت. چون روز شد گفتمش آن چه حالت بود؟ گفت:بلبلان را دیدم که به ناله درآمده بودند از روی درخت و کبکان از کوه و غوکان در آب و بهایم از بیشه، اندیشه کردم که مروّت نباشد همه در تسبیح و من به غفلت خفتهدوش مرغی به صبح مینالیدعقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش گفت باور نداشتم که تو رابانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گوی و من خاموش بنیآدم اعضای یک پیکرندیکی از اشعار سعدی، که شهرتی جهانی یافته است، شعری زیباست با این آغاز «بنی آدم اعضای یک پیکرند»، این شعر هم اینک بر سر در سازمان ملل، خودنمایی میکند تا همه جهانیان را به تفکری ژرف وا دارد.بنی آدم اعضای یک پیکرندکه در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگاردگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بیغمینشاید که نامت نهند آدمی سعدی (علیه الرحمه) مضمون این شعر زیبا را از پیامبر گرامی اسلامی صلیاللهعلیهوآله گرفته است که فرمودهاند: مردم مانند یک پیکرند چون عضوی بیمار گردد و ناله کند همه پیکر مانند آن به بیداری و تب مبتلا میگردند.منبع: سایت حوزه/خ
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1348]
صفحات پیشنهادی
پیامبر ادب فارسی
پیامبر ادب فارسی نويسنده: محمّد شجاعی ولادتسعدی شیرازی، یکی از شاعران توانا و شیرین سخن ایران است. وی در دهه نخستین قرن هفتم هجری در شیراز و در خاندانی که همه ...
پیامبر ادب فارسی نويسنده: محمّد شجاعی ولادتسعدی شیرازی، یکی از شاعران توانا و شیرین سخن ایران است. وی در دهه نخستین قرن هفتم هجری در شیراز و در خاندانی که همه ...
بعثـت و رهـاورد آن در آينـه ادب فارسي
29 جولای 2008 – بعثـت و رهـاورد آن در آينـه ادب فارسي بعثت پيامبر يا برانگيخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترين فراز تاريخ اسلام بوده و نزول قرآن مبين نيز ...
29 جولای 2008 – بعثـت و رهـاورد آن در آينـه ادب فارسي بعثت پيامبر يا برانگيخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترين فراز تاريخ اسلام بوده و نزول قرآن مبين نيز ...
اوصاف پيامبر(ص) در شعر فارسي
در پهنه ادب فارسي كمتر شاعري را ميتوان سراغ گرفت كه در شعر خويش، پيامبر اكرم(ص) را نستوده باشد.بسياري از شاعران فارسيگوي در منظومههاي خويش معراج پيامبر ...
در پهنه ادب فارسي كمتر شاعري را ميتوان سراغ گرفت كه در شعر خويش، پيامبر اكرم(ص) را نستوده باشد.بسياري از شاعران فارسيگوي در منظومههاي خويش معراج پيامبر ...
نیایش و ادب فارسی
در این زمینه، سخنان زیبا و دلنشین پیامبر گرامی اسلامی(ص) و ائمه بزرگوار ما، چون جویباری گلهای معطر ادب فارسی را آبیاری نموده اند که به اقتضای کلام، آنها را نیز ...
در این زمینه، سخنان زیبا و دلنشین پیامبر گرامی اسلامی(ص) و ائمه بزرگوار ما، چون جویباری گلهای معطر ادب فارسی را آبیاری نموده اند که به اقتضای کلام، آنها را نیز ...
سيماي حضرت فاطمه (س) در آئينه ي ادب فارسي (2)
سيماي حضرت فاطمه (س) در آئينه ي ادب فارسي (2)-سيماي حضرت فاطمه (س) در آئينه ي ... که خالق منان در آيات شريفه او را کوثرمي نامد و پيامبر گرامي او را ام ابيها مي داند چه م.
سيماي حضرت فاطمه (س) در آئينه ي ادب فارسي (2)-سيماي حضرت فاطمه (س) در آئينه ي ... که خالق منان در آيات شريفه او را کوثرمي نامد و پيامبر گرامي او را ام ابيها مي داند چه م.
ادب آموختن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسيله قرآن
ادب آموختن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسيله قرآن-ادب آموختن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسيله قرآن نويسنده:مولي محسن فيض كاشاني پيامبر در ...
ادب آموختن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسيله قرآن-ادب آموختن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وسيله قرآن نويسنده:مولي محسن فيض كاشاني پيامبر در ...
پیامبر و خدیجه ، ادب و عاطفه
پیامبر و خدیجه ، ادب و عاطفه-پیامبر و خدیجه ، ادب و عاطفه نويسنده: علیاکبر ... سایت واضح آرشیو وب فارسی می باشد و هیچ یک از مطالب درج شده را تایید یا رد نمی کند و ...
پیامبر و خدیجه ، ادب و عاطفه-پیامبر و خدیجه ، ادب و عاطفه نويسنده: علیاکبر ... سایت واضح آرشیو وب فارسی می باشد و هیچ یک از مطالب درج شده را تایید یا رد نمی کند و ...
جلوه های رمضان در آئینه شعر و ادب فارسی
جلوه های رمضان در آئینه شعر و ادب فارسی در غیاث اللغات در توصیف ماه مبارک ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص): نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است.
جلوه های رمضان در آئینه شعر و ادب فارسی در غیاث اللغات در توصیف ماه مبارک ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص): نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است.
شعر و ادب فارسي در آران و آذربايجان دوران ايلخاني
شعر و ادب فارسي در آران و آذربايجان دوران ايلخاني-شعر و ادب فارسي در آران و ... يکي دو برگ از آغاز کتاب که در نيايش خدا و ستايش پيامبر (ص) بوده در دست نيست.
شعر و ادب فارسي در آران و آذربايجان دوران ايلخاني-شعر و ادب فارسي در آران و ... يکي دو برگ از آغاز کتاب که در نيايش خدا و ستايش پيامبر (ص) بوده در دست نيست.
گشايش گردهم آيي سراسري انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
گشايش گردهم آيي سراسري انجمن ترويج زبان و ادب فارسي سرويس فرهنگي: سومين ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، ...
گشايش گردهم آيي سراسري انجمن ترويج زبان و ادب فارسي سرويس فرهنگي: سومين ... احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها