واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: پيش از اين که آريايي ها وارد فلات ايران شوند اقوامي از آسيايي ها در اين سرزمين زندگي مي کردند و بعنوان ساکنان اوليه اين سرزمين به شمار مي آمدند . اين اقوام بومي آسيايي تا مدت زماني دراز در برابر پارتيان که شاخه اي از آريايي هاي مهاجر بودند مقاومت کردند اما سرانجام در برابر قدرت منسجم اقوام آريايي تاب پايداري نياوردند و شکست را پذيرفتند. مدت زيادي به طول نيانجاميد که آريايي ها به سرزمين ايران وارد شدند و پارتيان در شمال و ساگارتيها در جنوب خراسان سکني گزيدند. اين سرزمين در قرن ششم پيش از ميلاد تحت تصرف هخامنشيان قرار گرفت و پس از انقراض سلسله هخامنشيان بدست اسکندر مقدوني و استقرار دولت سلوکي بر قلمرو قبلي هخامنشيان سلسله اي وابسته به يونانيان در ايران زمين و خراسان بر روي کار آمد وسرانجام قبايل پارتي با يکديگر متحد شده و بر عليه سلوکيان قيام نمودند. با انقراض سلسله سلوکيان در ايران روزگار فرمانروايي پارتيان پيروز که بعدها به اشکانيان معروف شدند، آغاز شد. سرزمين خراسان در عصر اشکانيان و ساسانيان يکي از چهار ولايت بزرگ ايران زمين، اپاختر (شمال)، خراسان (شرق)، نيمروز (جنوب) و خاوران (مغرب) به شمار مي رفت. اين تقسيمات در دوران اسلامي نيز حفظ شد ولايات چهار گانه ايران زمين به وسيله يک اسپهبد و چهار مرزبان اداره مي شدند. پس از فتح ايران به دست مسلمين و ورود اسلام به اين سرزمين نيز، خراسان همواره به عنوان مرکز معنوي ايران و يکي از خاستگاه هاي ادب فارسي اهميت زيادي داشته است. تعداد بسياري از بزرگان فرهنگي، سياسي، مذهبي و ادبي ايران از اين سرزمين برخاسته اند . در دوره اسلامي سلسله هاي عباسيان، طاهريان، صفاريان، سامانيان، غزنويان، سلجوقيان ، خوارزمشاهيان و پس از حمله چنگيز به ايران و خراسان و قتل عام و ويراني شهرهاي آن ، حکومت هاي ملوک کرت، امراي سربداران، تيموريان، ازبک ها ، صفويان ، افاغنه ، افشاريان و قاجاريه بر اين ديار حکم راندند. دعوت از حضرت علي ابن موسي الرضا (ع) به منظور پذيرفتن ولايت عهدي مأمون عباسي و شهادت آن حضرت در سال 203 هـجري قمري و پيش از آن قيام سياه جامگان به فرماندهي و رهبري ابومسلم خراساني که به انقراض سلسله بني اميه در سال 201 هـجري قمري انجاميد از بزرگترين حوادث تاريخي خراسان در دوران اسلامي به شمار مي آيند. نگاهي گذرا به پيشينه تاريخي بعضي از نقاط و سرزمين هاي مهم و با اهميت در خراسان کهن .......................................................................................... * مشهد در قرون اوليه اسلامي حوضه کشف رود را توس مي ناميدند . اين ناحيه چهار شهر رادکان ، تروغبند ، تابران و نوغان را دربر مي گرفت و سناباد دهکده اي از مضافات نوغان بود. امروزه به تابران نيز توس مي گويند و اين ناحيه همان منطقه اي است که بعدها به رشد و بالندگي رسيد و بخش مهمي از شهر مشهد را تشکيل داد. سناباد نيز روستايي معروف بود که در سال 193 هـجري قمري هارون الرشيد را در آن به خاک سپردند. مأمون پس از مرگ پدر، قبه اي بر فراز قبرش واقع در عمارت حميد بن قحطبه والي توس ساخت. پيکر مطهر حضرت امام رضا (ع) را نيز پس از شهادت در همان عمارت به خاک سپرده شد. در طي ساليان متمادي موقعيت ويژه جغرافياي شهر توس سبب شده که بارها مورد هجوم و تاخت و تاز اقوام مختلف قرار گيرد و سلسله هايي چون طاهريان، صفاريان ، سامانيان ، غزنويان ، سلجوقيان ، خوارزمشاهيان ، مغول ها، ايلخانان، ازبک ها، صفويان، افاغنه، افشاريه به ترتيب بر آن حکم برانند. هر چند که در اواخر قرن دهم و اوايل قرن يازدهم هجري قمري مشهد به مدت 10 سال در تصرف ازبک ها بود و در اوايل سده دوازدهم نيز از هجوم افغان ها در امان نماند اما با روي کار آمدن نادرشاه افشار به اوج شکوفايي و آباداني رسيد. پس از مرگ نادرشاه مشهد به تدريج اهميت ، اعتبار و مرکزيت خود را از دست داد . اين وضعيت ديري نپائيد و با تصرف مشهد به دست فتحعلي شاه قاجار در سال 1218 مشهد بار ديگر به عنوان مرکز خراسان شناخته شد و آرامش نسبي بر آن حکمفرما گرديد . * وجه تسميه خراسان و مشهد خورآسان نام گذشته ي خراسان است که از دو کلمه « خور » به معناي خورشيد و آسان به معناي ظاهر شدن تشکيل شده است. اين سرزمين چون در شرقي ترين ناحيه ايران زمين قرار داشته است و خورشيد زودتر از ساير نقاط در آن طلوع مي کرده ، اين نام را به خود گرفته است . از اين رو خور آسان به معناي پديدار شدن خورشيد يا سرزمين بامدادان و طلوع آفتاب بکار رفته است . بديهي است که از نقطه نظر دانش جغرافيا خورشيد اصولاً از سوي مشرق طلوع نموده و به سمت مغرب غروب مي کند. به استناد اين توصيف خورآسان را مي توان سرزمين شرقي يا شرقي ترين ناحيه ي ايران زمين نيز تلقي کرد. واژه خورآسان در طول اعصار به سبب کثرت استعمال تحول يافته و به خراسان امروزي بدل گشته است . خراسان در عصر هخامنشيان ، اشکانيان و ساسانيان بعنوان يکي از ولايات چهارگانه ايران زمين به شمار مي رفته است . اين چهار ولايت گسترده و پهناور عبارتند از اپاختر يا شمال ، خراسان يا مشرق ، نيمروز يا جنوب و خاوران يا مغرب . اما وجه تسميه شهر مشهد همچون ارزش و اعتبار زايدالوصف اين خطه سراسر به يمن بارگاه مقدس امام هشتم حضرت علي بن موسي الرضا (ع)با شهات آن امام همام در ماه صفر سال 203 هجري قمري بدست مأمون عباسي و خاکسپاري آن امام در ضلع جنوبي عمارت حميد بن قحطبه والي توس اولين سنگ بناي شکل گيري شهري وسيع که بعدها مشهد نام گرفت گذاشته شد. اين شهر بر گرد قريه سناباد که از توابع توس به شمار مي رفت بنا گرديد . واژه مشهد که در اصل کلمه عربي و بر وزن مفعل است به معناي محل شهود و حضور يا شهادتگاه و يا مکاني که در آن کسي شهيد گشته است به کار مي رود و کلمه مشهد نيز بر شهادت حضرت رضا (ع) و مدفن وي در آن مکان دلالت دارد . از اين رو بعضاً از شهر مشهد با نام مشهد الرضا نيز ياد مي شود . بي ترديد مشهد به عنوان دومين کلانشهر مذهبي جهان با دوميليون و 700هزار نفر جمعيت سالانه ميزبان 25ميليون زائر و مسافر است ، که آباداني و گسترش خويش را مديون وجود بارگاه قدس رضوي ميدادند .کد/4 662/2713
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]