واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هر دوشنبه شب زمانى كه «مدار صفردرجه» روى آنتن مى رود، دخترى فرانسوى را در ميان شخصيت هاى داستان مى بينيم كه به فارسى حرف مى زند و در خيابان تهران قديم راه مى رود، او يكى از ۲ شخصيت اصلى اين سريال پر بيننده است كه بار روايى داستان را به دوش مى كشد. سارا آستروس نام اين شخصيت بوده و «ناتالى متى» آن را بازى كرده است. ناتالى متى ۲۹ سال پيش در رم به دنيا آمده است. او مادرى ايتاليايى و پدرى هلندى دارد. اين خانواده از ۴ سالگى ناتالى در پاريس اقامت كرده اند. زندگى در پايتخت فرهنگى جهان موجب شده تا وى به بازيگرى علاقه مند شود و در رشته تئاتر دانشگاه سوربن تحصيلاتش را به پايان برساند. او البته در كنار تحصيل آكادميك مدت ۶ سال هم در هنرستان بازيگرى (اكتورز استوديو) دوره بازيگرى گذرانده است. حاصل اين پيگيرى هم بازى در بيش از ۲۰ فيلم كوتاه، ۶ نمايش صحنه اى و يك فيلم سينمايى در فرانسه بوده است. نكته جالب در اين بازيگر فرانسوى ازدواج با يك ايرانى اهل هنر به نام عماد دهكردى است، شايد همين اشتراك فكرى موجب شده باشد كه ناتالى متى بتواند سختى هاى حضور در اين سريال را به مدت ۲ سال (۳ ماه مجارستان، ۲ هفته پاريس و چند ماه در ايران) تحمل كند. متى اين روزها مشغول بازى در كار جديد خود در روستاى دورافتاده اى در ايتاليا بود و امكان گفت وگوى حضورى برايمان فراهم نشد. اما به واسطه امكانات مدرنى مانند تلفن و اينترنت گفت وگويى با اين بازيگر انجام داده ايم كه حاوى نكات خواندنى است. * خانم متى، لطفاً بفرماييد چطور شد كه براى بازى در سريال «مدار صفردرجه» دعوت شديد؟ كاملاً اتفاقى بود. من پيش از بازى در سريال «مدار صفردرجه» به ايران آمده بودم تا در طرح ديگرى به ايفاى نقش بپردازم، اما به دلايلى اين امكان به وجود نيامد، به دلايلى مانند مشكلات زمانى و اين طور مسائل. مدتى از اين ماجرا گذشته بود كه به وسيله عبدالله اسكندرى [طراح چهره پردازى سينما] به گروه سازنده سريال معرفى شده بودم. بنابراين وقتى كه حسن فتحى، ايرج رامين فر و همكاران ديگر براى ديدن لوكيشن هاى سريال و انتخاب بازيگر به پاريس آمده بودند با آنها آشنا شدم و همه چيز آنقدر با سرعت گذشت كه متوجه نشدم دوباره در ايران هستم و خودم را در تهران پيدا كردم. * فكر مى كنم به واسطه ازدواج تان با يك ايرانى پيش از حضور در اين سريال با آداب و فرهنگ ايرانى آشنا بوديد، اما مى خواهم بدانم براى بازى در اين نقش چقدر در باره ايرانى ها تحقيق كرديد؟ من در دوران تحصيل با يك دختر ايرانى دوست بودم و درباره ايران اطلاعاتى داشتم. از طرف ديگر با فرهنگ و آداب و رسوم ايران باستان در دوران دانشگاه آشنا شده بودم. همچنين ازدواجم با يك ايرانى دليلى شد كه بيشتر درباره ايران علاقه مند شوم و درباره اين كشور كهن اطلاعات به دست بياورم. همانطور كه گفتم پيش از بازى در اين سريال به ايران آمده بودم و شناخت كلى درباره آن داشتم. * شما پيش از بازى در اين سريال تجربه بازى در فيلم هاى كوتاه سينمايى و حتى تئاتر را داشته ايد، بازى «مدار صفر درجه» در مقايسه با كارهاى ديگرتان چگونه تجربه اى بود؟ خب اين سريال يك تجربه كاملاً موفقيت آميز براى من بود. اين كار ويژگى هاى خاصى داشت مثلاً من بايد خودم را با شرايط و فرهنگ متفاوتى از آنچه خودم داشتم تطبيق مى دادم. البته به عنوان يك كار تلويزيونى اين نخستين تجربه ام بود. سريال «مدار صفردرجه» زمان فيلمبردارى طولانى داشت و در طول ۲ سال ضبط چند ماهى بين كار ما فاصله افتاد، مثلاً دو سكانس پى در پى را ما در عرض يك سال فيلمبردارى كرديم. سختى اين كار براى ما نگاه داشتن يك حس و بازى يكسان و تكرار آن در يك مقطع زمانى طولانى بود. به هر حال اين كار براى من به عنوان يك بازيگر تجربه موفقيت آميزى بود. * آيا بازى در نقش يك دختر يهودى برايتان تجربه تازه اى بود؟ منظورم اين است كه آيا پيش از اين سريال چنين نقشى بازى كرده بوديد يا نه، بفرماييد كه سارا با نقش هاى قبلى شما چقدر تفاوت داشته است؟ راستش براى نخستين بار بود كه در يك طرح تاريخى بازى مى كردم. همانطور كه مى دانيد داستان سريال در بين سال هاى ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۵ اتفاق مى افتد، يعنى زمانى كه نازى ها به فرانسه حمله و شروع به كشتن يهودى ها مى كنند، ترس و نگرانى فضاى شهر پاريس را گرفته و شرايط سختى براى شهروندان فرانسه ايجاد شده است. در اين ميان من به عنوان بازيگر نقش دختر يهودى بايد اين ترس و نگرانى را در تمام حركاتم، لحن صحبت كردن و بازى ام در آن قسمت از داستان نشان مى دادم، علاوه بر اين من نقش يك دختر جوان را در ۷۰-۶۰ سال پيش بازى مى كردم كه مدل راه رفتن، نگاه كردن، غذا خوردن و تمامى حركات او با يك دختر جوان امروزى فرق داشت. اين موضوع كار مرا مقدارى سخت مى كرد. * با توجه به اين كه بازيگران مجارى، لبنانى و شما در كنار بازيگران ايرانى به ايفاى نقش مى پرداختيد، فكر مى كنم به زبان اصلى خودتان ديالوگ ها را بيان كرده ايد و اينجا روى صداى شما به فارسى دوبله شده است. اما به نظر مى رسد در برخى از صحنه ها به فارسى ديالوگ ها را بيان كرده ايد، آيا همين طور است؟ بله. من گرچه با زبان فارسى آشنايى داشتم اما سعى كردم به خاطر اين سريال فارسى يادبگيرم و خيلى دوست داشتم كه خودم به فارسى حرف مى زدم ولى چون كه صداى سرصحنه گرفته نمى شد، كارگردان ترجيح داد كه من و ديگر هنرپيشه هاى خارجى بازبان اصلى خودمان ديالوگ هارا بيان كنيم. * خانم متى، همانطور كه مى دانيد «مريم شيرزاد» گوينده با سابقه ايرانى روى صداى شما به فارسى حرف زده است، در اين باره چه نظرى داريد؟ اصلاً چه احساسى از شنيدن صداى فرد ديگرى روى صورت خودتان داريد؟ من وقتى در ايران بودم يك بار ايشان را در استوديو ديدم و فكر مى كنم كه كار ايشان خيلى سخت بوده است. چون كه من متن ديالوگ ها را به زبان فرانسه بيان مى كردم كه به لحاظ تركيبى جملاتى ساده تر هستند و كلمات كمترى نسبت به زبان فارسى دارند، بنابراين دوبلور من ناچار بوده كه ديالوگ ها را به سرعت بگويد. در مورد احساسم از شنيدن صداى يك فرد ديگر روى تصوير خودم بايد بگويم، احساس مى كنم خيلى عجيب است كه يك نفر ديگر بازبان ديگرى روى صورت من حرف بزند. بويژه براى نخستين بار كه شنيدم خيلى برايم عجيب بود، ولى با تمام ايرانى هايى كه برخورد كرده ام گفته اند كه از اين صدا خيلى خوششان مى آيد و من هم از اين اتفاق خيلى راضى هستم. * بازى در مقابل بازيگران ايرانى و خارجى چطور بود؟ جالب بود و تمركز زيادى لازم داشت. بازيگران اين سريال از چند كشور مختلف آمده بودند و در طول فيلمبردارى بازبان هاى مختلفى مانند انگليسى، عربى، ارمنى، فرانسوى و فارسى حرف مى زدند. هركسى به زبان خودش بازى مى كرد و سعى مى كرد حسش را منتقل كند. بازى در كنار تمام هنرپيشگان خارجى و ايرانى تجربه خوبى براى من بود. * در مقابل شهاب حسينى كه نقش حبيب پارسا را بازى مى كرد چطور؟ شما بيشترين بخش بازى تان در مقابل اين بازيگر جوان ايرانى مى گذشت. خوب بود. ايشان در طول كار كمك هاى زيادى به من كردند. * كار با حسن فتحى به عنوان كارگردان چه؟ در اين باره هم لطفاً توضيح بدهيد. ايشان خيلى صبر و حوصله به خرج داد، هر جا كه متوجه نقش، بازى يا ديالوگ هايم نمى شدم به من خيلى كمك مى كرد، جاهايى كه صحنه عوض مى شد با حوصله آن را توضيح مى داد و من در طول كار خيلى آرام بودم و تجربه راحت و خوبى را از سر گذراندم. * آيا سريال را ديده ايد؟ نظرتان درباره بازى خودتان چيست؟ نه، من نمى توانم سريال را در فرانسه تماشا كنم. البته چند قسمت آن را از طريق اينترنت تماشا كردم كه البته كيفيت خيلى بدى داشت. اميدوارم بتوانم نسخه كامل آن را خيلى زود ببينم. * آيا با آثار تلويزيونى ايران يا سينماى ما آشنايى داريد؟ مدتى كه در ايران بودم به دليل رشته تحصيلى ام سعى كردم با سينماى ايران آشنا شوم. در اين مدت فيلم هاى زيادى ديدم و بايد بگويم سينماى ايران را خيلى دوست دارم. به سينماى عباس كيارستمى علاقه مندم و به خاطر رئاليسم (واقع گرايى)، ژرف انديشى، سادگى و آرامش فيلم هاى ايشان را دوست دارم. البته فيلم هايى از جعفر پناهى، داريوش مهرجويى، بهرام بيضايى، محسن مخملباف و خيلى از فيلمسازان ايرانى را ديدم و واقعاً دوست دارم كه در يك فيلم سينمايى ايرانى بازى كنم. از بازى هنرپيشه هاى ايرانى تا آنجا كه فيلم هاى ايرانى را تماشا كردم از بازى ليلا حاتمى و گلشيفته فراهانى خيلى خوشم آمد. * از شما به خاطر وقتى كه به «ايران» داديد سپاسگزارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 303]