تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكرگزارى در همه حال بود كه بندگان مخلصش با آن عبادتش ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819994728




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

طرح تدوین کتابشناسی بزرگ شیعه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
طرح تدوین کتابشناسی بزرگ شیعه
طرح تدوین کتابشناسی بزرگ شیعه نويسنده:بياض حجه الاسلام والمسلمین جناب آقای رضا مختاری پژوهشگر توانمند حوزه علمیه ی قم لطف نمودند و چیکیده ای از طرح تدوین کتابشناسی بزرگ شیعه را که قرار است توسط مؤسسه ای که به همت ایشان و با نام مؤسسه كتابشناسى بزرگ شيعه راه اندازی شده است تهیه گردد در اختیار بنده برای نشر در وبلاگ بیاض قرار دادند ، امید است که مقبول دوستان افتاده و دوستان اهل فن با نظرات و همفکری های لازم ایشان را در این امر خطیر یاری رسان باشند . ضرورت تدوين كتابشناسى بزرگ شيعهتدوين كتابشناسى شيعه از چند جهت ضرورت اساسى دارد: نخست معرفى ميراث عظيم فرهنگى شيعه براى خود شيعه و معتقدان و پيروان اين مكتب حيات‏بخش و نورانى؛ دوم معرفى آن به دنياى غير شيعى و غير مسلمان. حقيقت آن است كه نه تنها اكثريت مردم شيعه بلكه بسيارى از خواص و عالمان شيعه هم از حجم عظيم و چند و چون ميراث علمى شيعه بى‏خبرند، نوآوريهاى عالمان شيعه در زمينه‏هاى مختلف و زحمات و تلاشهاى طاقت‏فرسا و شبانه‏روزى آنان همچنان در پس پرده ابهام باقى مانده است و اين ابهام مايه دسترسى نداشتن و استفاده نكردن از آنها، و از سوى ديگر باعث كارهاى مكرّر و كم‏مايه و بدون اتّكا و استناد به منابع پيشين گشته است. فراوان مشاهده مى‏شود كه دانشمندى مدتها زحمت كشيده و در موضوعى اثرى پديد آورده است كه مانند يا حتى بهتر از آن سالها پيش از آن تأليف شده بوده است و چه بسا نظر و رأيى را انتخاب كرده كه با دلائل متقن در آثار پيشين مفصّلاً طرح و نقد شده است. اين نكته افزون بر هدر دادن امكانات و عمر گرانبهاى انسانها، مايه عدم پيشرفت علم و درجا زدن آن مى‏شود. براى اينكه كلى گويى نكرده باشم بهتر است مقصود خود را با ذكر مثالى روشن كنم:امروزه بسيارى از معاصران درباره غنا و موسيقى رساله‏ها و آثار مستقل پديد آورده‏اند و بجرأت مى‏توان گفت كه همه يا اغلب مؤلّفان آنها حتّى بر پنج رساله فقهىِ ويژه غنا از فقيهان پيشين وقوف نداشته و از آنها استفاده نكرده‏اند، ديگران نيز به طريق اولى همين تعداد رساله ويژه غنا را نمى‏توانند نام ببرند، چون از وجود آنها آگاهى ندارند - مگر كسانى كه مدّتها در اين موضوع از اين زاويه كار كرده‏اند - و نتيجه نظرى را به كرسى نشانده‏اند كه سالها پيش با ادلّه متقن و دقيق ردّ شده است. در حالى كه فقيهان سلف ما از زمان محقّق سبزوارى (م 1090) تاكنون بيش از چهل رساله فقهى ويژه غنا تأليف كرده‏اند كه ما به فضل الهى با فحص زياد به حدود سى عدد از آنها وقوف يافتيم و با كمك دوستان تصحيح كرديم كه در مجموعه ميراث فقهى (1): غنا و موسيقى منتشر شده است. گرچه برخى از اين رساله‏ها سخن تازه‏اى ندارند ولى بسيارى از آنها مشتمل بر تحقيقات عالى و زيبا در اين موضوع است كه نمى‏شود بدون مراجعه به آنها در اين موضوع قلم زد، در حالى كه بايد امروزه بر ميراث گذشتگان وقوف يافت و كار و تحقيقات آنان را ادامه داد و به پيشرفت علم كمك كرد.ممكن است گفته شود با مراجعه به كتابشناسيهاى شيعه مانند ذريعه مى‏شود بر اين آثار وقوف يافت. ولى جان كلام اينجاست كه در ذريعه نيز حدود يك سوم رساله‏هاى موجود غنا معرفى شده است و علاوه بر اين، از لحاظ كيفى هم اين معرّفى ناقص است و با مراجعه به ذريعه نمى‏توان از چند و چون آنها آگاه شد. خود اينجانب هم حتّى پس از مدتى فحص و مطالعه در اين موضوع، احتمال نمى‏دادم حجم رساله‏هاى غنا اين مقدار باشد.همين نكته در ساير موضوعات مانند رؤيت هلال هم صادق است. تا پيش از برپايى كنگره شيخ مفيد و مقدّس اردبيلى (رضوان الله عليهما) بسيارى از خواص هم از حجم عظيم كارهاى علمى و نظريات اين دو بزرگوار بى‏اطلاع بودند و اين نشان مى‏دهد كه ميراث مكتوب شيعه حتى براى خواص شيعه ناشناخته مانده است. آگاهى از آثار علمى گذشتگان ثمره مهم ديگرى كه دارد پرداختن به روشهاى نو براى عرضه حقايق علمى و جلوگيرى از تكرار مكرّرات است.علاوه بر اين، بسيارى از آثار علمى و شناخته شده ما مانند كتب اربعه، بحار، آثار شيخ مفيد، سيد مرتضى، شيخ طوسى و خواجه نصيرالدين طوسى فقط نامشان معروف است و از چند و چون و زواياى آنها بسيارى از خواص هم بى اطّلاعند چه رسد به ديگران؛ و اينها همه به علاوه دلائلى ديگر، ضرورت تدوين كتابشناسى شيعه را به صورتى كه خواهد آمد روشن مى‏سازد.از سوى ديگر، بهترين معرِّف مذهب ما و بيان كننده حقيقت و چگونگيهاى آن، آثارى است كه بزرگان اين مكتب سامان داده‏اند، و براى دفع تهمتهاى مخالفان و نشان دادن اصالت اين مكتب، هيچ راهى بهتر از عرضه كردن و شناساندن درست و فنّى و همه جانبه آثار اين مكتب نيست. افزون بر اين، ما ركنهاى ركين مذهب خود را با آثارشان مى‏شناسيم. شيخ صدوق، شيخ مفيد، شيخ طوسى، سيد مرتضى، محقّق حلّى، خواجه نصيرالدين طوسى، علامه حلّى، شهيدين، فيض كاشانى و علامه مجلسى (قدّس الله اسرارهم) را آثارشان به ما شناسانده است نه چيز ديگر.امروزه ما بايد از سهم هر يك از اين بزرگان در پيشبرد رشته‏هاى مختلف فقه و اصول، فلسفه، كلام، اخلاق، تفسير و... آگاه باشيم و كار را از آنجا كه آنان رها كرده‏اند ادامه دهيم نه اينكه فقط مصرف كننده باشيم و به فهم آراء اين بزرگواران اكتفا كنيم. و اين امر مستلزم شناخت دقيق آثار آنان، و شناخت دقيق آثار آنان متوقف بر تدوين كتابشناسى شيعه به شكلى است كه خواهد آمد.مى‏دانيم كه كتابشناسيها و فهرستهاى مهم شيعه را نياز زمان و انگيزه دفاع از تشيّع به وجود آورده است؛ مثلاً سبب تأليف ذريعه اين بود كه جرجى زيدان اديب مسيحى عرب در تاريخ آداب اللغه العربيه نقش شيعه را در بناى فرهنگ اسلامى بسيار اندك شمرده بود. اين امر بر علماى شيعه گران افتاد و تنى چند از آنان گرد هم آمدند، و سه تن از ايشان به قصد معرفى دانشمندان اين مذهب و آثار آنان و دفع دعوى باطل جرجى زيدان و امثال او تصميم گرفتند كه اقدام كنند و آقا بزرگ تأليف ذريعه را بر عهده گرفت.حدود هزار سال پيش نيز سلف صالح تهرانى يعنى نجاشى، رجالى بزرگ شيعه، فهرست معروف خود - مشهور به رجال نجاشى - را به همين منظور سامان داد.شيخ طوسى معاصر نجاشى نيز از كثرت و پراكندگى آثار شيعه در آباديها و سختى احاطه بر همه آنها سخن گفته است.حقيقت آن است كه امروز نيز دنياى غيرشيعى با آثار شيعه اماميه بيگانه است و آن را نشناخته است. بنگريد كه دكتر وهبه زحيلى، كه به ايران هم رفت و آمد مى‏كند و فى الجمله با شيعه آشناست، در اثر معروفش الفقه الإسلامى و أدلّته درباره شيعه و مؤسّس مكتب فقهى شيعه اماميه چه گفته است:سابعاً - أبوجعفر، محمد بن الحسن بن فرّوخ الصفار الأعرج القُمِّي المتوفى سنه 290 هـ مؤسس مذهب الشيعه الإماميه في الفقه... و ابن فرّوخ هو المؤسس الحقيقي لفقه الشيعه الإماميه في فارس في كتابه «بشائر [كذا] الدرجات في علوم آل محمد، وما خصهم الله» به طبع سنه 1285 هـ . بزرگان و پيشينيان ما با زحمات طاقت‏فرسا و غيرقابل تصوّر براى ما، هر كدام وظيفه خود را در معرفى و احياى آثار اماميه بخوبى انجام داده‏اند. زحمات علامه امينى و شيخ آقا بزرگ تهرانى در اين زمينه زبانزد است. محدّث نورى و ميرحامد حسين براى دستيابى و شناخت و معرفى آثار شيعه - يا آثارى كه بتوان حقانيت مذهب شيعه را با آنها اثبات كرد - جانفشانيها كرده‏اند. نمونه‏اى از زحمات محدّث نورى در اين راه از نامه‏هايى كه براى ميرحامد حسين نوشته مشهود است.اين بزرگان در زمان خود با نبود امكانات و خون دل خوردن بسيار و تلاشهاى طاقت فرسا وظيفه خود راه بخوبى انجام دادند؛ ولى امروزه همه امكانات براى كارهاى علمى و خدمت به تشيّع - از جمله تدوين كتابشناسى بزرگ شيعه - مهيّاست. در زمانى كه تهرانى به تأليف و نشر ذريعه دست زد، جز چند جلد معدود فهرست نسخه‏هاى خطى وجود نداشت، كتابخانه‏هاى عمومى و قابل دسترسى و وسايل ارتباطى و چاپ و نشر بسان امروز نبود، بسيارى از كتابهاى تراجم و رجال و تذكره و نيز عمده آثار شيعه يا چاپ نشده بود و يا به صورت چاپ سنگى و مغلوط و بدخوان و بدون فهرستهاى راهنما و گاه بدون صفحه شمار بود. ولى امروزه همه گونه امكانات مهيّاست، و تنها در ايران - گذشته از كشورهاى ديگر - حدود دويست و پنجاه مجلّد فهرست نسخه‏هاى خطى، افزون بر تحقيقات كتابشناسى ديگر، منتشر شده است، همچنين ميكروفيلمها و عكسهايى از مخطوطات خارج از ايران تهيه و فهرست شده است و بسيارى از آثار شيعه به صورت محققانه و با چاپى مصحّح عرضه شده‏اند، علاوه بر اينكه استفاده از نرم افزارها مى‏تواند معدّ خوبى براى اين كار عظيم باشد. و اگر امروز از اين فرصت طلايى براى معرفى تشيّع به جهان استفاده نكنيم بدون ترديد فردا مسؤول خواهيم بود.تلاشها و كوششهاى گذشتگان ما مانند شيخ المشايخ شيخ آقا بزرگ تهرانى (طَيَّبَ الله نفسه) هرچند در خور ارجگزارى بسيار است و در زمان خود بهترين كار ممكن بوده است و هنوز هم مهمترين منبع در زمينه كتابشناسى شيعه است، ولى امروزه نبايد به آن اكتفا كرد، زيرا نواقصى دارد و نمى‏شود آن را بدين صورت به دنياى غير شيعى عرضه كرد.بنابراين كتابشناسيهاى موجود شيعه و از همه مهم‏تر ذريعه، با همه عظمت و محاسنى كه دارند، و ما وامدار زحمات و كوششهاى خالصانه مؤلّفان آنهاييم، براى اين منظور كافى نيست؛ هرچند بايد از همه آنها در پى‏ريزى بناى عظيم كتابشناسى كتب شيعه استفاده كرد و آنها را در حقيقت پيش نويس اين اثر بزرگ دانست.آنچه در اين طرح مدّنظر است، افزون بر فوايد كتابشناختى - كه در جاى خود خيلى ارزنده است - فايده كلامى و جهتِ دفاع از تشيّع در اين طرح است و در حقيقت اين طرح بيشتر صبغه كلامى و عقيدتى دارد تا صبغه كتابشناختى؛ يعنى اين كتابشناسى معرفى آثار شيعه اماميه به جهانيان و نوعى دفاع غير مستقيم از اين مكتب حيات‏بخش است.حقيقت آن است كه شيعه و رهبر بزرگ آن هنوز مظلوم است و اين مظلوميت در ادوار و اعصار مختلف جلوه‏هاى گوناگونى داشته است كه ذيلاً به نمونه‏اى از آن اشاره مى‏شود:سرگذشت مولا اميرالمؤمنين (عليه صلوات الله ورسله وملائكته أجمعين) و خليفه دوم و سوم را در الموسوعه الفقهيه (چاپ كويت) بخوانيد و با يكديگر مقايسه كنيد. در سرگذشت خليفه دوم و سوم پس از تجليلهاى بسيار مى‏خوانيم:- قتله أبولؤلؤه المجوسي، وهو يصلّي الصبح.(1)- قتله بعض الخارجين عليه بداره يوم الأضحى، وهو يقرأ القرآن.(2)ولى در سرگذشت حضرت امير گفته‏اند: «فلم يستقم به الأمر حتّى قتل بالكوفه» (3) و حداقل نگفته‏اند در مسجد به شهادت رسيد.نمونه ديگر اينكه در دائره المعارف اسلام درباره امام صادق‏عليه السلام در چاپ اول تنها هجده سطر (در ترجمه عربى هفت سطر) كه آن هم خالى از اشتباه و غرض نيست، آمده است و يا مقاله «ابوذر غفارى» فقط چهار سطر است كه حتى به شيعه بودن وى نيز اشاره نشده است. در خلاصه يك جلدى همين دائره المعارف درباره عمامه سه صفحه و نيم مطلب آمده است ولى حتى نام شيخ طوسى در آن نيامده است.(4) همچنين در دائره المعارف فريد وجدى (1373 - 1295 ق) ذيل «اسلام» يا «ايمان» چيزى نيامده ولى درباره «بابيه» مقاله‏اى در حدود دوازده صفحه آمده است.نيز درباره سلمان فارسى فقط به اين عبارت اكتفا شده است:سلمان الفارسي ويسمّى الخير، كان من فضلاء الصحابه وأصله من أصبهان، أوّل مشاهده وقعه خندق، توفّي سنه 34.نمونه ديگر مقاله «شيعه» است در شش سطر، ولى مقاله «قرامطه» در بيست و يك صفحه.(5)دكتر عبدالجواد فلاطورى سالها پيش از پيروزى انقلاب اسلامى گفته است:اگر محض امتحان، تمام كتب و مقالاتى را كه در بيست و پنج ساله اخير به زبانهاى مختلف غربى درباره اسلام و ممالك اسلامى منتشر شده از نظر بگذرانيم و شماره كنيم (اين جانب اين كار را بر اساس مجله معروف Abstracta islamica از سال 1943 به بعد انجام داده‏ام) بسادگى به اين نكته برمى‏خوريم كه از بين هر صد نوشته‏اى كه درباره اسلام ديده مى‏شود، فقط دو عدد به غير اهل سنّت و جماعت مربوط است و از اين مقدار اندك نيز تازه از بين هر هفت نوشته، يك كتاب با يك مقاله به شيعه اثنا عشرى اختصاص يافته، يعنى تقريباً از هر سيصد و پنجاه كتاب و مقاله، يك عدد به شيعه دوازده امامى ارتباط دارد كه بسيار كمتر از نوشته‏هايى است كه درباره شيعيان زيدى و اسماعيلى مشاهده مى‏شود. علت اين امر هرچه باشد فعلاً مورد بحث نيست، آنچه براى ما مهمّ است قضاوتهايى است كه در اين نوشته‏ها درباره شيعه ديده مى‏شود از قبيل: شيعه فرقه سياسى‏اى بيش نيست، شيعه پيرو معتزله است، شيعه فكر توارث سلطنتى قديم ايران را درباره فرزندان پيغمبرصلى الله عليه وآله اجرا نموده و به جاى توارث قدرت سلطنت، توارث نيروى معنوى امامت را قائل گشته. شيعه معتقد به تحريف قرآن است... شيعه تحت تأثير فكر مسيحيت قائل به قربانى فرد مقدّسى (منظور امام سوم‏عليه السلام است) براى نجات دادن امت از گناهان خود است، و بالأخره شيعه يك نوع فرقه صوفى منش تخيّلاتى است. اين قضاوتها هنوز هم رايج است و حتى در دائره المعارف اسلامى مشاهده مى‏شود.براى محقق صادق و بى غرض امكان انكار وجود علل و عواملى كه به قضاوتهاى فوق منجر گشته نيست و بلكه به عكس درست به همين دليل و براى اينكه بتواند نشان بدهد كه اين نوع عقايد ويژه طبقه خاصى از شيعيان بوده و در فوق آن، طبقاتى عالى‏تر با افكار علمى دقيق وجود دارد، لزوم «تحقيق علمى» صحيحى را مبتنى بر اساس و اصول آزمايش شده و همه جانبه احساس مى‏كند.(6)طرح تدوين دانشنامه آثار علمى شيعهالف) اهداف1 . معرفى دقيق و جامع و همه جانبه آثار علمى شيعه به جهان امروز.2 . دفاع كلامى غير مستقيم از شيعه و تبيين ديدگاه‏هاى كلامى شيعه.3 . ارائه و تدوين دقيق تاريخ علم در مذهب شيعه مانند تاريخ التراث العربى از سزگين و تاريخ الأدب العربى از بروكلمان، كه البته نقش شيعه در اين دو اثر تقريباً ناديده انگاشته شده است.ب)محتوا1 . محتواى دانشنامه، معرفى دقيق و تفصيلى تمامى تأليفات عالمان شيعه اماميه از آغاز تا پايان سال 1400 ق يعنى تا آغاز سده پانزدهم هجرى است، زيرا طى سال‏هاى تأليف كتابشناسى، آثار بسيارى پديد مى‏آيد و اگر محدوده كار مشخّص نباشد همواره بايد در آن دست برد. سال 1400 هم رقم رندى است و هم تقريباً مصادف با آغاز پيروزى انقلاب اسلامى ايران است. آثارى كه پس از اين تاريخ تأليف شده است، در مستدرك و تأليفى جداگانه شناسانده مى‏شود.2 . در اين اثر تنها آثار اماميه معرفى مى‏شود تا هم به انجام رساندن آن آسان باشد و هم نشانه توجه ويژه به فرقه ناجيه. البته از آثار غير اماميه در تأليف اين اثر استفاده خواهد شد و گاه به طور ضمنى شناسانده مى‏شوند؛ مانند آن قسم از شروح و حواشى كتاب‏هاى اماميه كه پديد آورندگان آنها غير امامى هستند.3 . برخى آثار حاوى مطالبى است كه نظر اماميه و اكثر علماى اين مكتب با آن موافق نيست. بايد ضمن معرفى روشن ساخت كه اين مطالب منعكس كننده ديدگاه بيشتر عالمان امامى نيست و نظر ويژه مؤلف اثر مزبور است.4 . معرفى بسيارى از آثار - نه همه آنها - بايد تفصيلى و گسترده و مشتمل بر اين نكات باشد:- موضوع، زبان و نام دقيق و كامل كتاب و نيز نام‏هايى كه به آن شهرت دارد يا با آن نام‏ها از آن اثر ياد مى‏شود؛- نام و لقب مؤلف يا مترجم و تاريخ تولد و وفات آنها؛- ذكر نام مُهدى اليه؛- تاريخ دقيق شروع و پايان تأليف و اين كه آيا نويسنده در آن تجديد نظر كرده يا نه؛- ارزش علمى كتاب؛- خلاصه محتواى كتاب؛- روش مؤلف در تدوين و بخش‏بندى؛- كتاب‏هايى كه از اثر مورد بحث به نحو محسوس و ملموس تأثير پذيرفته‏اند؛- ذكر همه نسخه‏هاى خطى و در مواردى اهمّ نسخه‏هاى خطى كتاب؛- يادآورى منابع پژوهش بيشتر درباره كتاب؛- كتاب چاپ شده است يا نه؟ بر فرض چاپ، تعداد چاپ‏ها، اوصاف و مشخصات دقيق آنها و در صورت عدم چاپ، ذكر آغاز و انجام؛- يادكرد اجمالى شروح، حواشى، تعليقه‏ها، ترجمه‏ها، تلخيص‏ها، مستدرك‏ها، ردّيه‏ها و نظم كتاب؛- ذكر ديگر آثار نويسنده كه در اثر مورد بحث، نام برده يا به آنها ارجاع داده است و نيز تصريح به عدم آن در صورتى كه نامى از ديگر آثارش نبرده باشد؛- ذكر مواردى كه نويسنده در ديگر آثارش از اثر مورد بحث ياد كرده است؛(دو مورد اخير در صحّت انتساب كتاب‏ها نقش اساسى دارد.)- فوايد گوناگون علمى، تاريخى و كتابشناختى كه از آثار استفاده مى‏شود؛ مانند نام بردن و نقل از كتاب‏هايى كه اكنون مفقودند.5 . براى نشان دادن عظمت شيعه و آثار علمى‏اش نبايد در فكر بالا بردن شمار آثار شيعه بود. بلكه بايد كيفيت عالى و محتواى ارزشمند آنها را تبيين كرد و اين نكته در معرّفى‏ها مد نظر قرار گيرد، هرچند تعداد مؤلفات كم باشد.6 . در شناخت مؤلفان شيعى نبايد به نوشته تذكره‏نويسان اكتفا كرد، زيرا چه بسا عالمى در ستار تقيه بوده است.7 . در يافتن آثار عالمان شيعه نيز نبايد به كتاب‏هاى تذكره، رجال و تراجم بسنده كرد، زيرا بسيارى از آثار شيعه در اين گونه كتاب‏ها مذكور نيست، بلكه به مناسبت، در ساير كتاب‏ها از آنها نام برده شده است.8 . بسيارى از آثار شيعه كه نامشان در كتاب‏هاى تراجم و رجال آمده امروزه در دست نيست، ولى در بسيارى كتاب‏ها مطالبى از آنها نقل شده است. در شناساندن اين گونه آثار بايد به كتاب‏هايى مراجعه كرد كه مطالب آنها را نقل كرده‏اند و نبايد به ذكر نامشان و اين كه امروزه مفقود شده‏اند، بسنده كرد.9 . سرگذشت كوتاه و متقن و مستند هر مؤلفى هنگام معرفى اولين اثر او، درج و هنگام معرفى آثار آن مؤلف، به مورد اول ارجاع داده شود. بهتر است تاريخ درگذشت هر نويسنده، نام آثار وى به اجمال ذكر شود تا يكجا فهرست آثار او قابل رؤيت و مراجعه باشد.10 . برخى اصطلاحات و عناوين - كه موضوع يا نام يك كتاب خاص نيست - جداگانه به طور مشروح توضيح داده شود. چنان كه مرحوم آقابزرگ در الذريعه اين كار را انجام داده است. مثلاً عنوان‏هاى اجازات، تقريرات، اربعين و نيز تعريف دقيق علوم و... .ج( روش تدوين1 . كتاب‏ها به ترتيب الفبايى نام آنها معرفى مى‏شوند و هرگاه دو يا چند كتاب داراى يك نام باشند، به ترتيب تاريخ وفات نويسندگان با تاريخ تأليف اثر مرتب مى‏شوند. ملاك، نام صحيح كتاب يا نامى است كه مؤلف بر آن نهاده و ساير اسامى، ولو مشهور باشند، به عنوان اصلى ارجاع داده مى‏شوند.2 . هر كتاب داراى يك شماره خواهد بود؛ آن هم جايى كه معرفى مى‏شود، و هنگام ارجاع ساير عنوان‏ها به عنوان اصلى، بدون شماره خواهد بود. از آغاز تا آخر همه مجلدات، شماره‏ها مسلسل است.3 . بسيارى از كتاب‏ها داراى سبك و سياق واحدند؛ مانند رساله‏ها و كتاب‏هاى جواب سؤالات، كه مؤلفان نامى بر آنها ننهاده‏اند. در نتيجه در كتابشناسى‏ها نام‏هاى گوناگون بر آنها گذاشته‏اند. در اين قبيل موارد، بهترين عنوان انتخاب، و ساير عنوان‏ها به آن ارجاع داده مى‏شود.4 . آثار وابسته، مانند شرح‏ها، مستدرك‏ها، ترجمه‏ها و... ذيل معرفى هر اثر ذكر مى‏شوند.5 . نام آثار مشابه، ذيل هر معرفى ذكر مى‏شود.6 . با استفاده از ارجاعات دقيق و روشمند از تكرارهاى بى‏ثمر پرهيز مى‏شود.7 . نمونه‏هايى از دستخط علماى شيعه و تصوير صفحاتى از نسخه‏هاى خطى مهم و معتمد، در مواضع مناسب، كليشه مى‏شود.8 . در پايان هر جلد، انواع فهارس راهنما (از قبيل فهرست موضوعى، مثلاً فهرست كتابهاى فقهى، فلسفى، كلامى و... ، فهرست تأليفات و آثار هر قرن، فهرست آثار مفقود، فهرست آثار موجود مخطوط، فهرست آثار فارسى، آثار عربى، و نيز ديگر زبانها) درج و پس از نشر همه مجلدات، چند جلد فهرست راهنما تدوين و چاپ مى‏شود.9 . در آغاز، يك جلد به عنوان مدخل و مقدمه، تأليف و چاپ مى‏شود. شامل معرفى فهرست‏هاى نسخه‏هاى خطى جهان، معرفى كتاب‏هاى تراجم و رجال و تذكره و كتابشناسى، روش و چگونگى‏هاى كار تأليف كتابشناسى، توضيحاتى درباره تشيع و سابقه و خدمات و خاستگاه آن، »منشور عقايد شيعه« كه به تأييد اكثر عالمان طراز اول شيعه برسد و جلو سيل اتهامات مخالفان تشيع را بگيرد.10 . اين اثر به زبان فارسى تدوين، و سپس به زبان‏هاى عربى و انگليسى ترجمه مى‏شود و به هر سه زبان به صورت نشر الكترونيكى نيز عرضه خواهد شد.د) چند تذكر1 . به سامان رسيدن اين طرح، كار يك يا دو يا ده نفر نيست؛ بلكه بايد عده زيادى از اهل خبره در دانش‏هاى گوناگون، كه با چگونگى‏هاى كار نيز آشنا باشند، اين اثر را تدوين كنند و هر كدام به معرفى كتاب‏هاى مربوط به رشته خود بپردازند.2 . پيش‏بينى مى‏شود حجم چنين اثرى حدود سى جلد در قطع رحلى مانند دانشنامه جهان اسلام و هر جلدى هفتصد صفحه و جمعاً بيش از بيست هزار صفحه رحلى، شود.3 . در كتاب ارزشمند ذريعه با همه عظمتى كه دارد حدود پانزده درصد اين طرح عملى شده است.4 . براى زودتر به ثمر رسيدن كار مى‏توان مرحله اول اجراى طرح را مثلاً به آثار شيعه تا پايان سده دهم محدود كرد. و بقيه آثار را در دوره دوم اجراى طرح معرفى كرد، كه در اين صورت مى‏توان در حدود ده تا پانزده سال، مرحله اول طرح را اجرا كرد. و پيش‏بينى مى‏شود در صورت وجود امكانات و همكارى حدود يك صد نفر محقق، اين كار طى بيست سال به سرانجام برسد.5 . «طرح تفصيلى تدوين كتابشناسى بزرگ شيعه» هشت سال پيش يعنى به سال 1376 به قلم اين بنده به صورت كتابى منتشر شد و اكنون مؤسسه كتابشناسى بزرگ شيعه تأسيس و عملاً مقدّمات كار به فضل و عنايت الهى شروع شده است: بعزمه دونَها العيّوقُ منزله وساعدٍ ليس تَثْنِيهِ المُلِمّاتُإذا ما كنتَ في أمرٍ مَرومٍ فلا تَقنع بما دونَ النجومِفعاليت‏هاى جنبىالف) تأسيس كتابخانه تخصصى فهارس نسخ خطى، و كتابشناسيها.ب) تأسيس كتابخانه بزرگ آثار شيعه؛ يعنى حداقل يك نسخه از همه آثار شيعه (اعم از خطى و چاپى) تهيه و در اين كتابخانه نگهدارى و در معرض ديد و استفاده پژوهشگران قرار خواهد گرفت.ج) تدوين فهرستگان جهانى نسخه‏هاى خطى آثار شيعه.پی نوشت:1) الموسوعه الفقهيه، ج 1، ص 336، به نقل از الفكر الإسلامى، شماره 16، ص 257.2) الموسوعه الفقهيه، ج 1، ص 360، به نقل از الفكر الإسلامى، شماره 16، ص 257.3) الموسوعه الفقهيه، ج 1، ص 361، به نقل از الفكر الإسلامى، شماره 257 16.4) طرح تدوين دائره المعارف تشيّع، ص 30.5) طرح تدوين دائره المعارف تشيّع، ص 36.6) يادنامه علامه امينى، ص 437 - 436، مقاله «تحقيق عقايد و علوم شيعى».منبع: سواد





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 354]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن