محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855756633
چند سند وقفي مربوط به قزوين
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چند سند وقفي مربوط به قزوين نويسنده: سيد محمد دبير سياقي سند شماره 1 در صفحه 38 شماره دوم سال دوم مجله حاضر ضمن مقاله مربوط به زندگينامه عالم ربّاني حاج ملاّعبدالوهاب قزويني ـ نخستين متولي موقوفات مسجدالنبي قزوين (1) ـ اشاره به سندي شده بود مربوط به اراضي دهِ «اَکِ» وقفي و قنات شاه طهماسبي و حاج رضائي و درجِ عکسِ آن سند، اما به سبب قابل استفاده نبودن عکس آن سند، آنجا امکان درج نيافت. اينک متن سند مذکور با بخشي از عکس آن همراه توضيحاتي به عنوان سند شماره 1 اينجا نقل ميشود و چنانکه از مندرجات آن برميآيد فتحعليشاه قاجار به مباشرت فرزندش، شاهزاده علينقي ميرزا رکنالدوله، حاکم قزوين (در نوبت دوم حکومت) قسمتي از اراضي بائر و مجهولالمالک دهِ مخروبه «اَک» را پس از محقق شدن مجهولالمالک يا عديمالمالک بودن به مبلغ پانصد تومان وجه رايج به ملکيت خود در ميآورد و سپس آن اراضي را با جميع متعلّقات بر مصارف قناتِ اَک و قنات شاريس که آب آن عمارات ديواني و محلاّت طرفين خيابان سپه (خيابان دولت) خاصه محله خيابان قزوين را مشروب ميساخته است وقف مينمايد و مرحوم حاج ملاعبدالوهاب را متولي اين موقوفه ميسازد. سند مذکور را رکنالدوله به نيابت از فتحعليشاه و متولي وقف، با شرحي مهر کردهاند و چند تن از مجتهدان قزوين نيز به عنوان شاهد مهر خود را بر آن نهادهاند. (2) اينک متن سند:متن سند شماره 1هوالواقف علي الضمائر والخبير بالسَّرائرالحمدللّه الّذي اَعَلم خُلّص عِباده بِطراز اِعزاز المعرفة والتحقيق و فَضَّلَهُم علي غيرهم بصنوف الکرامة والتوفيق و وفَّقَهُم لتمهيد قواعد الخيرات و تشييد معاقد المَبَرّات ليبقي آثار مساعيهم الجميلة علي صَحايف الايام بتقدير العزيز العليم. «ذلک فَضلُاللّه يُؤتيه مَنْ يَشاءُ وَاللّهُ ذُوالفَضلِ العَظيم».(3) و صَلّياللّه عَلي مُحمَّد خير خَلقه و آله المعصومين اجمعين.زيباترين حَمدي که واقفان مواقف عبوديت و عاکفان درگاه اُلوهيّت مقبولِ بارگاه صمديّت گردانند و رَعناترين شکري که کرّوبيان عالم غيب و کارکنان جهانِ لارَيب خلعت تحسين بر وي پوشانند حضرت واقفالسَّرائري را سزاست که زِمام مهامِ سعادتمندان فيروزبخت را به دست قائد توفيق داده و به مُفاد آيه «لَنْ تَنالُوا البِرِّ حَتّي تُنِفقُوا مِمّا تُحِبّون» (4)مفتاح ابواب سعادات سرمديّه و نيلِ مرادات ابديّه در کف انفاق نهاده زُلال احسانش پيوسته غُبار افتقار از چهره عالميان شسته (5) و خامه امتنانش روزيِ بندگان را بر خوان احسان نوشته در مَدرس فلک برجيس را مدرّس ساخته و در چرخ چهارم که مسجد بيتالمعمورست طيلسان فرق انام انجم انداخته. کيوان در دهکده بندگيش دهقان کهن اساس و ماهِ نو در يَدِ مُزارعان صُنعش داس: (6).اين گهرين خانه مينانمايکرده به صُنع از پيِ مردم به پاي کوکبه چرخ به انجم نگاشتانجمنِ خاک به مردم گماشت و درودِ خجسته ورود وقفِ دستگاه جناب مقدس رسالتپناهي است ـ صلياللّه عليه و آله ـ که منشور فائضالنور رسالتش به مُهرِ «ولکنْ رَسُولَاللّهِ وَخاتَمَ النَّبيّين» (7)مُزين و رقم زينتافروز به طُغرايِ غَرّايِ «وَما اَرْسَلْناکَ اِلاّ رَحْمَةً لِلعالَمين» (8) مُسَجّل و مُعَنون؛ پيغمبري که تا قيام ساعت، مملکت امامت وقف اولاد کرام و عترت والامقام اوست، يعني جناب مقدس اعلي محمد المصطفي صلّياللّه عليه و آله و بر آلِ اطهار و اولاد او سيّما گنجور خزينه (...) (9) دربان ايمان، سلطانالموحّدين امامالمتقين سيّدالاخيار قائدالابرار المنصوص بنصِّ: «لوجمع الناس علي حُبّ عليٍ لما خلق اللّه النار» امام المشارق والمغارب علي بن ابيطالب صلواةاللّه و سلامه عليه و آله المعصومين.وصيّ احمد مرسل که بي محبّتِ اوبه روز حشر نگردند انبيا مغفور اگر نه ذاتِ تو بودي غرض کجا (10) آدمز کتمِ غيب نهادي قدم به صدر ظهور؟ و بعد غرض از خلقت انسان و باعث بر ايجاد بندگان که به درجات عبادات و به سُلَّم حسنات به آسمان قُرب ايزدي قدم نهند و به وسيله بندگي و ذريعه سرافکندگي به درگاه عزّتش تقرّب جويند اين معني مکشوف ضمير مُنير بندگان سکندرشان اعليحضرت شهنشاه عالمپناه:[شاه] فريدون فر و جم اقتدارخسرو دريادل کِسراشعار اسکندر طالع جمشيد سرير کيکاووس کياسَت و کيخسرو نظير ديباچه قانون مروّت مِهر مُنير فلک فتوت، طراوتبخش بوستان شهرياري، دُرّةالتاج اِکليل سلطنت و تاجداري... گرديد بر حسب توقيع منيع و فرمان آفتاب شعاع مُطاع مبارک ظلّاللهي (11) و به عنايات خسروانه رکنالدولة العَليّه العالية (12) السلطاني عاليجناب مقدس القاب حقايق و معارف اکتساب فضايل و فواضل انتساب علاّمة العلماء مجتهدالعصر والزّمان خيرالحاج حاجي ملاّعبدالوهاب(13) ـ ادام اللّه فضله و اِفضاله ـ امتثالاً لامر الاشرف العلية العالية من باب خير عام و رعايت مسلمين و شاربين قناتِ اَک و شاه طهماسبي و حاجي رضائي (14) از آبي و خشکي دائر حسب المقرر آبِ قناتِ اَک و وادي دو دهه تاش و شاريس (15) را به شهر جاري فرموده و عموم مسلمين و شاربين بر سجدات شکر يزداني و پيروي الطاف سبحاني و دولتِ خديوانه خاقاني قيام و شکر اين عطيّه عُظمي نموده و همت ملوکانه مصروف آن شد که اراضي اَکِ مخروبه را به نحوي که خالياز عيوب شرعيّه و مصون از شبهه و نقيصه باشد تصدق و وقف خيرات فرموده که مداخل آن صرف تعمير و تنقيه قنوات مزبور گرديده صدق صدقات جاريات بر آن وارد موجب عُلوّ درجات گردد، لهذا اراضي اک مخروبه واقعه در بلوک اقبال (16)دارالسلطةء قزوين که از جمله قراء و اراضي مجهولالمالک بل عديمالمالک است بعد از آنکه امنايِ شرعِ مطاع فحص فرموده و محقق شد که مجهولالمالک و عديمالمالک است محکوم به عديمالمالک شد، موافق موازين شرعيه به شرح قباله عليحده به امنا و وکلايِ ظلّاللهي به مبلغ پانصد تومان تبريزي مصالحه و اجراء صيغه شد، ملکيّت متحقق و انتقال شرعي به ملکيّت به عمل آمد. بعد از استقرار ملکيّت شرعيّه شاهنشاه دينپناه تصدّق و وقف مؤبّد و حبس مُخلَّد صحيح شرعي فرمودند قربتا الياللّه کل شش دانگ اراضي اک مخروبه را که مستغني از تحديد و توصيف است با جميع توابع شرعيّه و کافّه لواحق ملّيه (17) از اراضي و صحاري و مزارع و مراتع و دهکده مخروبه و طواحين دائره و بائره و باغات مخروبه و مشجره و مُعنّب(18) و کُلّما يتعلق بها بحيث لايستثني منها شيء بر مصارف خير و تنقيه قنات اَک و قنوات شاه طهماسبي و حاجي رضائي که مسمّي به رکنآباد است و مفوّض فرمودند توليت وقف را به سرکار عاليجناب مقدس القاب حقايق و معارف اکتساب العالم البارع البَهيّ اللوذعي علاّمة العلمائي افقه الفقهائي مجتهدالعصر والزمان قُدوَةالحاج حاجي ملاعبدالوهاب ـ اداماللّه فضله و افضاله العالي ـ و بعد از ايشان با اولاد ذکور و اولاد ذکور ايشان ما تعاقبوا و تناسلوا و ارحام و متعلقان معظماليه که به حليه رشد و تقوا و فضل آراسته، در صورت تعدّد من يصلح للتوليه عمل به قرعه شود و متولي قربتا الياللّه متصدّي توليت شود چنانچه متولي هر عصري متوقع حقالتوليه شود يک عشر از مداخل مُفَوض به او خواهد شد. اما دستورالعمل متولي در هر عصري ممارست حدود و مؤونت زراعت ديمي را مقدم بر حقالتوليه و مصارفالمقرره داشته بعد از جمعآوري محصول، يک عشر به صيغه حقالتّوليه موضوع و تتمه را حسبالمقرر مصروف دارند. احدي از زارعين و مباشرين حقّ تعدّي و منع از جريان آب و زراعت آبي از آبهاي مزبور نداشته مگر در موقع بهار و مواقعي که آب فاضل از مجاري شهري بوده و گنجايش و استعداد کشيدن تمام آب را نداشته باعث خرابي و صدمه شود. در اين صورت البته محل مزبور بالنسبه به ساير قراء اعلاء فوه و متولي عصر غبطه و مراعات تکثير عايدات وقف را ملحوظ بدارد. چنانچه متولي عصر و زارعين و مباشرين وقف تخلف از شرايط و مقررات مزبوره نمايند و دست تعدي گشاده مانع جريان آبهاي مزبوره شوند به لعنت ابدي و محنت سرمدي گرفتار شوند و صيغه وقف به شرايط مقرره جاري و به تصرف متولي وقف داده شد و به وقفيت عمل شد. و کان وقوع ذلک في خامس شهر محرمالحرام من شهور سنه 1247 سبع و اربعين و مأتين بعد الالف من الهجرة النبويه المصطفويه صلياللّه عليه و آله الطيبين الطاهرين المنتجبين ـ فمن بَدّله بعد ما سمعه فانّما اِثمُهُ عَليَ الّذينَ يُبدّلونَه وَاللّه سميعٌ عليم.حواشي سندچون بندگان نواب مستطاب فلک جناب سپهر رکاب، مهر سپهر فتوت و سماحت، شمس عالمافروز جلالت و خلافت، جوهر حسام بسالت و دليري هژبر بيشه شجاعت و شيرگيري، اختر گيتيافروز افق جهانداري، سر عالمآراي شرف شهرياري، شمع شبستان ظلالّلهي، گوهر معدلت شاهنشاهي، نگين خاتم يدالّلهي، مُشيّد ارکان باهره قاآني، اعتضاد الدولة البهية الخاقاني، رکنالدولة العلية العاليه، شاهزاده علينقي ميرزا ـ اَيّداللّه تعالي ايام معدلته و شوکته ـ صاحباختيار قزوين همواره فرمانفرما و مؤسس خيرات و صدقات جاريات و قنوات و اجراء مِياه گرديده، به نام نامي ايشان و همچنين در وقف نمودن محل مزبور و تنقيه قنات مذکوره از درگاه [معدلت] پناهي ـ روحنا فداه ـ مستدعي گرديدهاند که در حقيقت در مثوبات و اجر وي سهيم و شريک ميباشند، لهذا علما و فضلاء و مهين شريکان و عموم مسلمين و شاربين بعد از تذکره دعاي شاهنشاهي به ذکر دعاي نواب رکنالدولة السلطاني...خواهند شد والصلوة والسّلام علي اشرف الانبياء محمد و آله صلواةاللّه عليهم اجمعين، ختم بالخير فيه حرّر في التاريخ المتن.بسماللّه الرحمن الرحيم. الحمدللّه الملهم للخيرات والمبرّات الموفق للصدقات الجاريات المتفضّل علي عباده في يوم الحساب والصلوة والسلام عَلي مُحمّد اشرف البريّات الکاينات و آله و اهل بيته الطاهرين والطاهرات. و بعد فقد وقع صيغ العقد الوقف الصحيح الشرعي والسبيل العام الملّي15، من المصدر الاعلي الاشرف السلطاني والخاقاني المعظم الشهنشاهي علي نهج المرقوم في الکتاب و تحقق الشرايط علي وِفق السُّنَّة والکتاب بالوکالة والولاية راعيا فيه الخطاء والصواب ـ اداماللّه سلطنته و معدلته ـ و بعد رکن دولته الساع في الاموال المرضيه رکناللدولة الباقية بمحمد و آله خيرالبريّه. نمَّقَهُ العبد الجاني (محل مهر عاليجناب فضايل و معارف اکتساب افقهالفقهاء المجتهدين الوحيد في عصره الفريد في دهره آقاي حاجي ملاعبدالوهاب، زيد فضله و افضاله العالي.) بسماللّه تعالي بعد تحقق الملک والانتقال من المصدر الاعلي عَلي نهج المسطور قد وقعت صيغة الوقف من معلمنا الاعظم و استادنا الافخم ما نُمِقَ فيه و سُطِرَ نَمَّقَهُ العبد. (محل مهر عاليجناب قدسي القاب فضايل و معارف اکتساب علاّمي فهّامي مقتدي الانامي آخوند ملاحسين پيشنماز پنجعلي (19) عليهالسلام.) بسماللّه خيرالاسماء قد وقع الوقف علي ما سُطر کما سُطر من اشرف السلاطين و اعظم الملوک ـ اداماللّه تعالي ملکه و ايّام معدلته ـ اللهم بارک و زد في اجر هذا العمل واجعله من الباقيات الصالحات نَمَّقَه العبد (محل مهر عاليجناب فضايل و معارف اکتساب حقايق و دقايق ابواب نخبة الفضلاء العظام مقتديالانام آقاميرزا عبداللّه نايبالصدر (20) زيد فضله العالي.) قد جري العقد الوقف المبارک کما رُقم في المتن بعد صدور الامر المطاع المنيع من الاشرف الاعظم الاکرم الارفع حماهاللّه تعالي بقربة العين و صانَه عن کل محذور و شين ـ (محل مهر عاليجناب فضايل و معارف اکتساب قدسي و قدوسي انتساب، جامع المعقول والمنقول، هادي الفروع والاصول، زبدة الفقهاء والمحققين، علامة العلماء والمجتهدين، آخوند ملاعبدالکريم ايرواني (21) مُدّظِلّه العالي.) سند شماره 2اين سند مربوط است به مصالحه درآمد دو دستگاه آسياب واقع در دهِ اَک از طرف مرحوم حاج ملاعبدالوهاب به عنوان متولي به مرحوم ميرزا حسن شيخالاسلام به عنوان مستأجر به مدت نود سال در برابر دو عدد اشرفي کشورستاني، به شرط آنکه دو عشر از مداخل از بابت حقالارض و حقّابه دو دستگاه آسياب مستمرا تسليم شود و به حواله متولي وقف صرف حقوق مباشر و مستحفظ آبِ نهر و رشته قناتِ اَک وقفي و حقابه رودخانه دَلي چاي و رودخانه شاريس که مختص شرب عمارات ديواني و محلات اطراف خيابان دولتي (محله خيابان) است برسد، تا در تابستان اهالي اماکن و محلات مورد اشاره دچار تنگي آب نگردند. اين سند را مرحوم شيخالاسلام و مرحوم حاج مُلاّعبدالوهاب مهر کردهاند و مرحوم شهيد ثالث آن را تسجيل کرده است.سند حاضر سواد نسخه متعلّق به مرحوم شيخالاسلام است که دو فرزند مرحوم شهيد ثالث (مرحوم شيخ عيسي شهيدي و مرحوم شيخ فتحاللّه شهيدي) و نيز نواده شهيد، مرحوم حاج ميرزا نصراللّه شهيدي، بر صحت آن گواهي نوشتهاند.متن سند شماره 2بعدالحمد والصلوة نسختان، باعث بر تحرير و تسطير اين کلمات خيريت مقدمات آن است که چون قنات خيابان وقف بر دولتخانه و محلاّت ما تحت و اطراف آن بود (22) چندي قبل از اين خراب و مُنطمس و بعد به مساعي حضرت مستطاب عمدةالعلماء والفقهاء والمجتهدين، الوَحيد في عصره، اَلفريد في امره آقاي حاجي ملاّعبدالوهّاب مجت (23) ـ دام فضله العالي ـ آباد و آب آن از قنات اکِ وقفي (24)مَعَ حَقّابه از وادي دلُوچاي (25) و واديِ شاريس (26) به شهر و دولتخانه جاري ميگرديد و در ايّام تابستان نظر به طولِ مسافت و قلّت آب و نزولِ ايلات در ميان (27) و دو دهه تاش (28) و جوارِ نهرِ شاه ارخي (29) و تقلّبِ مُتقلّبين و سرقتکنندگان، آب بعضي اوقات منقطع ميگرديد و مستحفظ دائمي در اَکِ وقفي و مافوقِ آن ضرور داشت، بعد از تأمل کامل و ملاحظه بالغ مصلحتبينان اقتضا نمود دو حجر (30)طاحونه واقعه در اَکِ وقفي که به آبهاي مذکور دَوَران داشته دائر نمايند و مباشرين آن محافظت نهر و آب را نموده از قلّت و کثرت مُطّلع بوده نگذارند آب قطع شود. لهذا به عقد مصالحه صحيحه شرعيه شرطيّه واگذاشت عاليجناب مستغنيالالقاب، غوثالدّنيا والدين، غياثالاسلام والمسلمين، ناشرالاحکام الشريعه، مجتهدالعصر والزمان، وحيدالعصر والدّوران والزمان، آقاي حاجي ملاّعبدالوهاب مجتهد ـ دام فضله العالي ـ مِن بابِ التَّولية الشَّرعية کُلّ ارض و اعيان دو حَجَر طاحونه مخروبه واقعه در اَکِ وقفي را مَعَ مايحتاجُ اليه مِنَ المُتعلقات به عاليجناب شامخ الدَّرجات فضائل اکتساب، نُقاوة السّادات والاَشراف و سُلالة الفضلاء والاَنجاب، عمدة الاعاظم الاطياب، حاجي ميرزا حسن شيخالاسلام (31) از حالِ تحرير الي مُدّت نود سال کاملِ شمسي به مالالمصالحه دو عدد اشرفي کشورستاني (32) هزار ديناري هجده نخودي نقد به شرط اينکه دو عُشر از مداخل و منافع از بابت حقالارض والماء دو حجر طاحونه مستمرا بعد از آبادي تسليم نمايد و اخراجات طاحونه از حفر چاه و قيمتِ سنگ و طويله و ساير مايحتاج همه را متحمّل شده بعد از انقضاء مدّت مصالحه مزبوره اَعيان را مُفوَّض به وقف و متوليِ وقف سازد و يا قرار و بنايِ جديدي با متوليِ وقت گذارند و دو عشر حقالوقف را همه ساله در مدّت مصالحه بعد از وضعِ اخراجاتِ راونج (33) حسبالحواله عاليجناب معزياليه و يا متوليِ وقف صرفِ مباشر و مستحفظ آب و نهر و رشته قنات بنمايند و صيغه مصالحه شرطيّه بالعربيه والفارسيه به شرايط و قيود مزبوره جاري گرديد. و کان ذلک في چهارم اسد پارس ئيل خيريت تحويل من شهور سنه الف و مأتين و ثمانية و خمسين من الهجرة النبويه ـ عَلي هاجرها اَلف اَلف تحيّته و ثنيّه ـ سنه 1258. (محل مهر حاج ملاعبدالوهاب) حواشي سندبسماللّه تعالي. لقد جري العقد الشرعي کما رُقِم فيه (محل خاتم شريف مرحوم مغفور عليين آشيان المُتکي باَعلي غُرَف الجنان حاجي ملامحمدتقي شهيد ثالث (34) اعلياللّه مقامه.) بسماللّه و له الحمد قوبل مع اصله الاصيل المسجّل المختوم بخاتم الشريف جَدّي الشهيد الثالث والمرقوم برقمه الشريف قُدّسَ سِرُّه الاحقر فتحاللّه نجله (35) (محل مهر.) قُوبل و طُوبِقَ ذامَعَ اصله الاصيل المُسجّل الممهور بخطّ و خاتم المرحوم المغفور العالم الفاضل افضل الفضلاء في عصره والفريد في زمانه الحاج ملامحمدتقي البرغاني الشهيد الثالث، اعلياللّه مقامه و رُفع في الخلد مکانه، الاحقر حاج شيخ عيسي شهيدي. (36) (محل مهر.) ذاموضع خطّه... (37) اَعلامه و في الفردوس مقامه.بسماللّه و له الحمد. ذا مطابق مع اصله الممهور والمسجّل الموشّح بخط و خاتم جَدّي العَلاّمه ـ رفع اللّه بالخُلد اَعلامَه اعلياللّه مَقامه ـ الحاج ملاّ محمدتقي الشهيد السعيد البرغاني و انا العبد. (محل مهر.) بسماللّه الرحمن الرحيم ذاموضع خاتم جَدّي الامجد زادَه اللّه في دار الجده مجدا. الاحقر نصراللّه (38) نجل الشهيد الثالث، اعلياللّه مقامه.سواد مطابق است با اصل ورقه که ممهور است به مهر مرحوم خلدآشيان آقا ميرزا حسن شيخالاسلام...* اللّه تعالي.سند شماره 3اين سند مربوط است به وقفِ درآمد يازده باب دکاکين احداثي و شش باب دکاکين ابتياعي واقف (به عنوان وجوه بريّه) از شاهزاده بديعالزمان ميرزا، فرزند محمدقلي ميرزا ملکآرا فرزند فتحعليشاه قاجار، براي مصارف و تعميرات مسجدالنبي (مسجد سلطاني) قزوين و مخارج لازمه از روشنائي و حقوق مؤذن و خادم و آبِ وضوآورندگان. و توليت آن با واقف بدون دريافت عشر درآمد و پس از او با اولاد وي با دريافت عشر درآمد به عنوان حقالتوليه است. واقف فردي از خاندان مشهور رفيعيهاي قزوين است و سند به مهر او رسيده و سه تن از مجتهدان و عالمان زمان بر صحت آن گواهي نوشتهاند. متن سند شماره 3بسمه تبارک و تعالي الحمدللّه الواقف علي السرائر المطلع علي الضمائر. والصلوة والسّلام علي اشرف الاوائل والاواخر المبعوث من افضل القبائل و اکمل العشائر سيد العبد والحرائر الذي يفوق فخره فخر کل فاخر و عَلَت شَريعته و سُنَّته علي الشرايع السالفه ناسخا لبدع الجبائر، المحمود الاحمد ابيالقاسم محمّد، صلياللّه عليه و آله. از آنجائي که صدقات جاريات و خيرات متواترات از هريک بنينوع انساني که باقي مانَد مثلِ بقاء خود آن شخص است چنانچه قدسي شريف «اِذا ماتَ ابنآدم انقطع عمله الاّ مِن ثلاث: صدقة جاريه او علم ينتفع به او ولد صالح يدعو له» صريح در آن است و بهترين صدقات جاريات و اکثر نفعا از وجوه خيريّه چيزي است که راجع به مصالح عامه مؤمنين از قبيلِ اِعلاء کلمه اسلام و ابقاءِ بِقاعالخير و معابد محترمه باشد، لذا جناب مستطاب علاّمة العلماء الاعلام السّيد الاجل القمقام الحاج ميرزا محمد رفيع قزويني (39) ـ سَلَّمهاللّه تعالي ـ نسل سليل و نجل جليل مرحوم جنّت و رضوان آرامگاه طوبي جايگاه آقا مير سيدعلي مجتهد ـ طابِ مثواه ـ محض تسنّن به سنّت سيدالمرسلين (ص) قربتا الياللّه و طلبا لِمرضاته و بقاءً لمعبد المسلمين وقف مؤبّد شرعي و حبس مخلّد اسلامي نمود مجموع يازده باب دکاکين ملکي جديدالبناءِ خود را که در جلو خان سمت مغرب جامعِ کبير قزوين(40) واقع شده است مشهور به مسجد سلطاني (41) به انضمام شش باب ديگر جنبِ آن دکاکين را که از نواب اشرف والا شاهزاده بديعالزمان ميرزا (42) ـ اَطالاللّه بَقائه ـ به وجهي از وجوه شرعيه و جهتي از جهاتِ بريّه به ايشان راجع شده بود که مجموعا هفده باب ميشود که في محل وقوعها مستغني از تحديد و توصيف است با جميع متعلقات آنها از ارض و اعيان که همه ساله اليالابد منافع عايده از آنها پس از وضع يک عشر از آن که راجع به متولي هر عصري است به استثناء خودِ جناب واقف، و پس از وضع مخارج لازمه و تعميرات حتميّه مَحال مزبوره تتمه آن صرف در روشنائي و مؤذن و خادم و آب آوردن برايِ وضويِ مُصَلّين و ساير مصالح راجعه به مسجد ـ الاهم فالاهم ـ به هر قسمي که در هر عصري اصلح به نظر متولي باشد شود و توليت آنها را با نفسِ نفيس خود قرار داد مادامالحيوة بدون ملاحظه يک عشر که حقالتّوليه است و پس از خود با ارشد از اولاد ذکور خود به شرط الاتصاف بالتّقوي بدون ملاحظه طبقاتي و در صورت تعدّد با ارشد و اکبر سنّا از اولاد خود و مع انقراض اولاد الواقف، امر توليت راجع به أعلم از ائمه جماعت مسجد مزبور است به نهج مزبور. صيغه وقف مشتملاً علي الشرايط الصّحه متقربا الياللّه تعالي جاري شد و به تصرف وقف داده شد و فعلاً تصرفات جناب معظماليه در دکاکين مزبوره به عنوانِ نظارت شرعيه و توليت است. فَمَن بَدّلَهُ بَعدَ ما سَمِعَهُ... (43) إثمُهُ عَلَي الّذينَ يُبَدِّلُونَه. و کان وقوع ذلک يوم السبت عاشر شهر ربيع الثاني من شهور سنه 1255. (محل مهر مرحوم مغفور حجةالاسلام واقف آقاي حاجي ميرزا رفيع قزويني طاب مثواه.) حواشي سندقوبل هذه الورقه مع اصلها المعتبر و هما نسختان حررّه الاحقر علياکبر (44) [مهر اداره اوقاف قزوين]الامر کما رُقِمَ و سُطِرَ اقل الطُّلاّب. محل مهر مرحوم مغفور آقا شيخ جعفر، رحمةاللّه عليه (45)قد تشرّف سمعي باعترافه ـ دام ظلّه ـ علي ما هو المرقوم فيه بتمامه في يوم الواحد والعشرين من شهر ربيع الثاني4. (محل مهر مرحوم مغفور آقاي سيدعلي محرّر طاب ثراه سنه 1255.) قد وقع المحکي فيه کما حکي من جنابه دام ظِلّه حسبما زُبر و سُطر بمحضر مني في 14 شهر من التاريخ. (محل مهر مرحوم مغفور حجةالاسلام آقا سيدباقر مجتهد مشهور به قويميداني طاب ثراه (46).سند شماره 4اين سند مربوط است به واگذاري محصول و عوايد دِهِ وقفي شارْد يا لَهارْد واقع در بلوک دشتابي از بلوکات جنوب و جنوب غربي قزوين به مدَتَ سه سال از ابتداي سال 1293 (سال موش) تا پايان سال 1295 (سال پلنگ) به عنوان اجاره از طرف متوليانِ وقت موقوفه، فرزندان مرحوم حاج ملاعبدالوهاب مجتهد قزويني به مرحوم حاج ميرزا مسعود شيخالاسلام. متن سند در دوم ذيقعده سال 1290 هجري (برابر سال مرغ، تخاقوي ئيل) که ظاهرا مصادف با اواخر بهمن يا اوايل اسفندماه بوده است نوشته شده اما آغاز اجاره ابتداي سال 1293 تعيين شده است. مالالاجاره هر سال بايستي در چهار قسط مساوي در ماههاي شهريور و مهر و آبان و آذر هر سال پرداخت شود و به مصرف مخارج مسجد سلطاني و قنات خيابان برسد. اينک متن سند:حواشي سند شماره 4محل خط و مهر جناب مستطاب آقاي آقا سيدعلي سلّمهاللّه تعالي.قد جري المحکي فيه بمحضري حيثما جري و حکي فيه. حررّه الاحقر في شهر ذيالقعده 1290.سواد مطابق، اصل است و اصل نزد اين اقلالسادات ضبط است حرره. مهر مسعود الحسيني.متن سند شماره 4هو ـ باعث بر تحرير اين حروف ميمنت معروف آن است که حاضر گرديدند در محضر شرح مطاع لازمالاتباع جناب شامخالالقاب فضايل اکتساب آقاميرزا ابوالقاسم (47) و عاليجناب مبادي آداب ميرزا محمدباقر خلفانِ مرحوم جنّتمکان علّيينآشيان حاجي ملاّعبدالوهاب اعلياللّه مقامه (48) اصالتا از جانب خود وکالتا از قبل اخويِ خود عاليجناب ميرزا محمديوسف و بعدالحضور وکيل نمودند جناب مستطاب شريعتمآب مُجتهد العصر والزمان آقائي آقا سيدعلي (49) سَلَّمهاللّه تعالي را و پس از استقرار وکالت مصالحه صحيحه شرعيه نمودند جناب مستطاب شريعتمآبي جميع منافع ششدانگ قريه شارْدَ (50) دشبتَي وقفي قناتِ خيابان و مسجد سلطاني قزوين را به جناب مستطاب فخامتمآب جلالت انتساب آقاي حاج ميرزا مسعود شيخالاسلامي (51) دامَ مجده العالي در مدت سه سال کامل شمسي که عبارت از رفع (52) سه محصول شتنوي و صيفي باشد در ابتدا از سنه آتيه (53) سيچقان ئيل 1293، از قرار تفصيل محرّره ذيل و تمامي منافع طاحون، (54) قريه مزبوره و منافع باغات يونجهزار و نقدي رعيت و آنچه منافع حاصل از محال مزبور شود استيفاي منافع از آن نمايند به هر اسم و رسم که بوده باشد از يک تومان الي ده هزار تومان به مالالمصالحه مبلغ دوهزار و دويست و پنجاه تومان تبريزي روپيه بيست و شش نخودي مسکوک به سکّه مبارکه ناصرالدين شاهي رايج خزانه عامره و جناب متصالح معظّم قبول مصالحه نمود عقد مصالحه صحيحه، ايجابا و قبولاً بالعربي والفارسي مشتملاً علي شرايط الصحيحه و خاليا عن النواقص با اسقاط جميع خيارات موجبه للفسخ سيّما خيارالعلة الغبن و لوکان فاحشا معادلاً لمال المصالحه بينهما جاري و واقع گرديد و در ضمنالعقد شرط شرعي استقرار يافت که وجه مالالمصالحه را جناب متصالح در هر سال از قرار تفصيل ذيل از قرار اقساط مشخصه بجهتِ مخارج قناتِ خيابان و مسجد سلطاني بموجب قبض متوليان شرعيه مزبوره يا نايب سناب ايشان تسليم نمايند:سنه سيچقان ئيل (55).سنه [اودئيل] (56).سنه پارس ئيل (57).و جناب مستطاب شريعتمآب آقاي آقا سيدعلي نيز از قرار قبض را مزين فرمايند که مورد ايرادي نباشد و شرط شرعي شد آنچه مخارج از بابت قنات و محوطه اربابي و محل مزبور ملازم شود به اطلاع عاليجناب آقا ميرزا باقر و دو نفر ريشسفيد محل خرج نموده در قسط آخر همان سنه محسوب دارند، چنانچه تنخواهي از بابت مالالمصالحه قبل از وقوع اقساط اربعه بجهتِ خرج قنات خيابان و مسجد سلطاني احتياج شود الي يکصد تومان در هر سالي جناب مستطاب متصالح معظم بدهد و وکيل در مصالحه و تنزيل از قرار توماني دويست دينار در هر ماه ميباشد و نيز شرط شرعي استقرار يافت که چنانچه خداي نخواسته، آفت ارضي و سماوي، هر اسم و رسم که بوده باشد به محصول محل وارد شود الي دويست تومان در هر سال جناب مستطاب متصالح معظم متحمل بشوند چنانچه زايد از اين مبلغ آفت وارد آيد اختيار فسخ با جناب متصالح خواهد بود، آنچه منافع و محصول عايد شود متعلق به وقف است و در صورت تعلل در اداء مالالمصالحه اختيار فسخ با جناب متوليان شرعيه خواهد بود. تحريرا في دوم شهر ذيقعدة الحرام سنه 1290. محل مهر عاليجناب آقا ميرزا باقر. پی نوشت:1- در اصل: الميراث. قياسا تصحيح شد. 2- اسناد مورد استفاده در اين مقاله از پرونده هاي موجود در اداره ي اوقاف شهرستان قزوين اتخاذ شده است. 3- قرآن کريم، سوره 3 آلعمران قسمتي از آيه 73. 4- قرآن کريم، سوره 3 آلعمران، قسمتي از آيه 153. 5- در اصل: نشسته. قياسا تصحيح شد. 6- در اصل: داش. قياسا تصحيح شد. 7- قرآنکريم، سوره 33 احزاب، قسمتي از آيه 40. 8- قرآنکريم، سوره 21 انبياء، قسمتي از آيه 107. 9- لا يُقرء. 10- در اصل: کجا غرض. 11- مراد فتحعليشاه قاجار (1212 تا 1250 هجري قمري) است. 12- مراد رکنالدوله علي نقيميرزا هشتمين پسر فتحعليشاه متولد شوال 1207 هجري است که نوبت اوّل از 1222 تا 1238 و نوبت دوم از 1239 تا درگذشت فتحعليشاه حاکم قزوين بوده و يکسال در فاصله 1238 و 1239 حکومت خراسان را داشته است و در مشهد به ياري حاج آقاجان معمار، صحننو، يا صحن فتحعليشاهي را در سمت شرقي حرم مطهر حضرت رضا (ع) بنا نهاده است. وي از محرکين عليخان ظلالسلطان فرزند فتحعليشاه براي تصاحب سلطنت است و تاج سلطنت را او بر سر ظلالسلطان که خود را عادلشاه ناميده بود نهاده و بدين مناسبت عنوان تاجبخش به وي دادهاند.پس از حرکت محمدشاه قاجار و قائممقام از تبريز به سوي تهران او براي مذاکره در باب سلطنت عادلشاه عازم تبريز شده و در ميانه راه ميانه و زنجان به اردوي محمدشاه رسيده و پس از مذاکره بازداشت و به تهران آورده شده و همراه دهنفر ديگر از شاهزادگان به حبس قلعه اردبيل فرستاده شده است. پس از فرار چهارتن از شاهزادگان از زندان اردبيل رکنالدوله را با ديگر شاهزادگان زنداني به تبريز بردند و تا پايان عمر همانجا ماند. 13- شرح احوال حاج ملاعبدالوهاب در مقاله نگارنده مندرج در شماره 2 سال دوّم همين مجله آمده است. 14- قنات اک و شاهطهماسبي و حاجرضائي. آب قنات اک به قنات خيابان ميپيوندد و به شهر ميآيد. از قنات شاهطهماسبي ظاهرا مراد همان قنات خيابان است، هرچند که نسبت احداث آن را به شاهعباس ثاني دادهاند (مينودر، ج1، ص267) و در حاليکه با توجه به احداث دولتخانه و عمارت چهلستون بهدست شاهطهماسب و اينکه آب قنات مذکور عمارات دولتخانه و محلاّت اطراف خيابان دولت (محله خيابان) را مشروب ميساخته بايد مربوط به شاهطهماسب باشد. از قنات حاجرضائي اطلاعي بهدست نيامد. 15- وادي به معني رودخانه است. درباره «دو دهه تاش»، اک و شاريس به توضيحات سند شماره3 مراجعه فرمائيد. 16- بلوک اقبال، بلوک حومه قزوين يعني آباديهاي گِرد شهر تا حدود دوفرسنگ است. 17- مليّه، ملّي، منسوب به ملّت، مربوط به آيين و دين است و کلمه در معني اصلي خود بهکار رفته است. پس از مشروطيت است که کلمه معني ديگر يافته است. 18- در متن سند: رفق. قياسا تصحيح شد. 19- از احوالات آخوند ملاحسين پيشنماز و ملاعبدالکريم ايرواني با تفحص اجمالي اطلاعي بهدست نيامد. 20- ميرزا عبداللّه نايبالصدر (متوفي 1287 هجري) فرزند حاجميرزا سيدمحمد خليل نايبالصدر خطيب حضور فتحعليشاه فرزند ميرزا سيد محمدشفيع نايبالصدر است. فرزندان و نوادگان او نيز عنوان نايبالصدر داشتهاند. 21- از احوالات آخوند ملاحسين پيشنماز و ملاعبدالکريم ايرواني با تفحص اجمالي اطلاعي بهدست نيامد. 22- قنات خيابان، از مهمترين قنوات قزوين است. نسبت آن را به شاهعباس ثاني دادهاند. اما احتمالاً مربوط به دوران شاهطهماسب اوّل صفوي (930 تا 984 هجري) باشد و شايد همان قنات شاهطهماسبي باشد که در سند شماره1 آمده است. آبده اين قنات قريه اک در پانزده کيلومتري شمالغربي قزوين است و حدود سه تا چهار سنگ از آب رودخانه «دَلي چاي» که سرچشمه آن در قريه خراس است حقابه دارد که همهجا روباز تا قريه اک ميآيد و با قنات اک توأم ميشود و به محمودآباد ميرسد و آنجا به آب شاريس که متعلق به شهر است ميپيوندد و همچنان روباز تا محاذي خرمنگاه دهِ ناصرآباد (نصرآباد) ميآيد و آنجا داخل شترگلو ميشود و از زير زمين جريان مييابد و در پشت باغ سپهسالار به سمت خيابان فردوسي تغيير جهت ميدهد و در برابر عمارت چهلستون و اول خيابان شاهپور آفتابي ميشود. شاخهاي به طرف محله بُلاغي ميرود و شاخهاي به طرف خيابان سپه جاري ميگردد و محله خيابان را مشروب ميسازد.مراد از دولتخانه، عمارات سلطنتي دوران صفويه و قاجاريه است، يعني محوطهاي که درحال حاضر ميان سبزه ميدان در شمال و خيابان پيغمبريه در غرب و خيابان دولتي يا سپه در جنوب و خيابان جنوب و شرق حياط نادري و باغ چهلستون (شاهپورسابق) محصور است و عمارت چهلستون و سر در عاليقاپو از بقاياي آنهاست. از محلات تحت دولتخانه مراد محلّه خيابان است، يعني قسمت غربي و شرقي خيابان سپه تا حدود بازارچه خيابان و خيابان تهران. 23- شرح حال مرحوم حاج ملاعبدالوهاب در مقاله پيشين نگارنده در همين مجله (سال دوم شماره دوم ص36 تا 44) آمده است. 24- اک آبادي کوچکي است در شمالغربي قزوين و شمالشرقي ده حسينآباد با فاصله سهچهار کيلومتر از شوسه قزوين به رشت. 25- دَلوچاي (دلي چاي، بهمعني رود ديوانه) رودخانهاي است که از کوههاي خَراس و کَکَهجين و بادمَجين در بيستوپنج تا سيکيلومتري شمالغربي قزوين سرچشمه ميگيرد و در بهار حدود پنجاه سنگ آب دارد، اما در تابستان آب آن به دو تا سه سنگ تغيير مييابد و اين مقدار در قريه اک وارد قنات روباز خيابان ميشود مابقي آب بهاره بهسوي جنوب جريان مييابد و از ميان ده نظامآباد و حسينآباد بهسوي اراضي هاديآباد و راموشان و شيداصفهان و داغلان ميرود. 26- شاريس (محمودآباد) آبادي کوچکي است در شمالغربي قزوين و رودخانهاي که از آنجا جريان مييابد همين نام دارد. 27- ميانج در شمالشرقي شاريس و دو دهه تاش (دو دهه تاج ـ در متن سند «دو دهه باش»؟) در شمالغربي آن است. 28- ميانج در شمالشرقي شاريس و دو دهه تاش (دو دهه تاج ـ در متن سند «دو دهه باش»؟) در شمالغربي آن است. 29- «اَرْخْ» در ترکي معني نهر دارد و از شاه ارخي ظاهرا مراد همان قنات روباز خيابان است. 30- «حجر» بهمعني سنگ، معدودي است براي شمارش آسياب نظير «تخته» براي قالي و «طاقه» براي شال و «رأس» براي اسب و «زنجير» براي فيل و «نفر» براي شتر و غيره. 31- مرحوم حاجيميرزا حسن شيخالاسلام فرزند ميرزا محمدتقي شيخالاسلام (متوفي 1239 هجري) فرزند ميرمحمدباقر شيخالاسلام فرزند مير محمدتقي شيخالاسلام (متوفي 1199 هجري) فرزند بهاءالدين محمد فرزند کمالالدين حسين... فرزند عبدالعال فرزند مير سيد حسين بن علي کرکي جبل عاملي ملقب به خاتمالمجتهدين است و سلسله نسبت آنان به حضرت مولا اميرالمؤمنين علي (ع) ميرسد. حاج ميرزا مفيد شيخالاسلام فرزند صاحب ترجمه است و از چهار پسر او يکي حاج ميرزا مسعود شيخالاسلام است که در شب انقلاب قزوين در 1327 هجري بهدست مجاهدين کشته شده است. ميرزا حسن شيخالاسلام ملقب به رئيسالمجاهدين (متوفي 1337 هجري) از فرزندان اوست. 32- کشورستاني، نوعي سکّه زر است که در سيسال آغاز سلطنت فتحعليشاه رايج بوده و در 1241 قمري به جاي آن سکه «صاحبقراني» (به مناسبت يک قرن سيساله سلطنت شاه) ضرب و رايج شده است. 33- رَوَنج، هَرنَج اصطلاحي در قنات و احتمالاً بر مجراي تونل مانند قنات اطلاق ميشود. 34- حاج ملامحمدتقي برغاني، شهيد ثالث، مقتول در 1263 هجري از مشاهير علماي زمان خود بود و نياکانش تا دهپشت از علما و پارسايان بودهاند. شمهاي از حالات او در مقاله سابق نگارنده آمده است. 35- حاج شيخ فتحاللّه فرزند شيخ صادق نواده مرحوم شهيد ثالث و در عداد مجتهدان عصر خود بوده است. 36- حاج شيخ عيسي شهيدي فرزند مرحوم شهيد ثالث است و از مجتهدان عصر خود بوده است. 37- لايقرء. 38- حاج ميرزا نصراللّه شهيدي فرزند حاج ميرزا هدايتاللّه معروف به حاج مجتهد فرزند آقاشيخ صادق فرزند مرحوم شهيد ثالث است. در نجف تحصيل کرده و در رديف علماي وقت قزوين بوده است. 39- مرحوم حاج ميرزا محمدرفيع فرزند ميرسيدعلي فرزند ميرعبدالباقي فرزند ميرمحمدصالح (از شاگردان آقاجمال خونساري) فرزند ميرمحمدزمان طالقاني (از شاگردان آخوند ملاخليلاي قزويني) در قزوين و نجف تحصيل کرده، دانشمندي پارسا بوده و در 1273 هجري بجواني درگذشته است. مرحوم آيتاللّه حاجي سيد ابوالحسن رفيعي نواده آن مرحوم و فرزند ميرزا ابراهيم مشهور به ميرزا خليل است. 40- از جامعکبير مشهور به مسجد سلطاني مراد مسجدالنبي امروزي است نه مسجد جامع عتيق. 41- از شاهزاده بديعالزمان ميرزا ظاهرا مراد بديعالزمان ميرزا ملقب به صاحب اختيار پسر چهارم محمدقليميرزا ملکآرا پسر سوم فتحعليشاه قاجار است که در زمان حکومت پدرش در مازندران نيابت حکومت استرآباد را داشت و شورشي را که در 1242 هجري به تحريک روسها در آن ناحيه ايجاد شده بود با ياري چندتن از سرکردگان کاملاً خوابانيد و در سال 1247 که عباسميرزا نايبالسلطنه براي مقاصدي در خراسان اقامت داشت، مأمور خدمت او گرديد و هنگام درگذشت فتحعليشاه (1250 هجري) به مساعي ميرزا فضلاللّه نصيرالملک عليآبادي و صوابديد ميرزا ابوالقاسم قائممقام فراهاني او را به همراه ملکآرا به تهران آوردند. در 1251 هجري بديعالزمان ميرزا همراه دهنفر از شاهزادگان به حبس قلعه اردبيل افتاد و چون در 1253هـ.ق چهارتن از آنان از قلعه گريختند و به روسيه رفتند بديعالزمان ميرزا را با ديگران، به تبريز فرستادند. وي پدر شاهزاده نادر ميرزا مؤلف تاريخ تبريز است. مادر بديعالزمان ميرزا دخترمصطفي قليخان عم فتحعليشاه بوده است. در کتاب مينودر مرحوم گلريز (ص326 ج1) عنوان «مخاطبالسلطان» به وي داده شده است. 42- از احوالات شهود با تفحص اجمالي اطلاعي بهدست نيامد. 43- لايقرء. 44- از احوالات شهود با تفحص اجمالي اطلاعي بهدست نيامد. 45- از احوالات شهود با تفحص اجمالي اطلاعي بهدست نيامد. .46- از احوالات شهود با تفحص اجمالي اطلاعي بهدست نيامد. 47- عکسي از آقاميرزا ابوالقاسم ملاباشي در شماره دوم از سال دوم همين مجله اشاره مسلسل 6 صفحه 36 چاپ شده است. 48- شرح حال مرحوم حاج ملاعبدالوهاب رئيس مجتهدين قزوين و اولين متولي موقوفات مسجد سلطاني در شماره دوم از سال دوم همين مجله آمده است. 49- آقا سيدعلي مجتهد قزويني شرح احوال آن مرحوم با تفحص اجمالي بهدست نيامد. 50- شارْد يا لَهارْد، دهي است از دهستان دشتابي واقع در مغرب محمدآباد در جنوب قزوين. 51- حاج ميرزا مسعود شيخالاسلام فرزند حاج ميرزا مفيد شيخالاسلام است و خانواده شيخالاسلام که نسبت به حضرت علي (ع) ميرسانند از خاندانهاي کهن قزوين هستند. حاج ميرزا مسعود شيخالاسلام در شبِ انقلاب قزوين 1327 قمري به دست مجاهدين کشته شده است. فرزند وي حاج ميرزا حسن شيخالاسلام ملقب به رئيسالمجاهدين در 1337 قمري درگذشته است. 52- رفعِ محصول، برداشت محصول. 53- منظور از سنه آتيه سال بعد از سال تحرير سند که در ذيقعده 1290 برابر اواخر بهمن يا اوايل اسفندماه سال مرغ (تخاقويئيل) نوشته شده است نيست. مراد سيچقانئيل 1293 قمري است. در عبارت ضعف تأليف هست. 54- طاحونه، آسيا. 55- سيچقانئيل، به معني سالِ موش، نام سال اول از سالهاي ترکي است در دوره دوازدهساله سالشماري آنان و در ايران تا اوايل قرن اخير شمسي متداول بوده است. 56- جاي اين کلمه در متن سند نانويس مانده است، از روي ترتيب سنوات افزوده شد، اودئيل به معني سال گاو نام سال دوم است از سالهاي ترکي. 57- پارسئيل به معني سال پلنگ يا يوزپلنگ، نام سال سوم است از سالهاي ترکي. منبع: ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4968]
صفحات پیشنهادی
چند سند وقفي مربوط به قزوين
چند سند وقفي مربوط به قزوين نويسنده: سيد محمد دبير سياقي سند شماره 1 در صفحه 38 شماره دوم سال دوم مجله حاضر ضمن مقاله مربوط به زندگينامه عالم ربّاني حاج ...
چند سند وقفي مربوط به قزوين نويسنده: سيد محمد دبير سياقي سند شماره 1 در صفحه 38 شماره دوم سال دوم مجله حاضر ضمن مقاله مربوط به زندگينامه عالم ربّاني حاج ...
کتابهای وقف
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى ... ايلخانان نمونه فارس • چند سند وقفي مربوط به قزوين • وقف مسلمان بر کافر • وقف و ...
احادیث و روایات: پیامبر اکرم (ص):به خدايى كه جانم در اختيار اوست، وارد بهشت نمى ... ايلخانان نمونه فارس • چند سند وقفي مربوط به قزوين • وقف مسلمان بر کافر • وقف و ...
چند خبر از اداره کل بازرسي استان قزوين
چند خبر از اداره کل بازرسي استان قزوين-محمد حسين يزدان پناه در گفت و گو با ... نسبت به تأمين نيروي کار کمتري نسبت به تعهد في مابين اقدام کرده و کارفرما نيز در ... اين مسوول در ادامه گفت: همچنين در بررسي اسناد و مدارک مربوط به فروش يک قطعه ...
چند خبر از اداره کل بازرسي استان قزوين-محمد حسين يزدان پناه در گفت و گو با ... نسبت به تأمين نيروي کار کمتري نسبت به تعهد في مابين اقدام کرده و کارفرما نيز در ... اين مسوول در ادامه گفت: همچنين در بررسي اسناد و مدارک مربوط به فروش يک قطعه ...
بررسي وقف زنان و کارکردهاي اجتماعي فرهنگي آن
در اين مقاله سعي شده تا به کمک اسناد مکتوب موجود وقفي از پايان دوره صفوي تا زمان ... ايجاد موقوفات در اين خطه به بازخواني و بازنويسي اسناد وقفي مربوط به زنان اقدام که ... نويسنده مقاله ضمن بررسي چند موقوفه مهم در اصفهان که به زنان تعلق دارد بيان مي دارد .... 997 هجري قمري تمامي موضع سليمان آباد قزوين را وقف بر آستان قدس رضوي نمود.
در اين مقاله سعي شده تا به کمک اسناد مکتوب موجود وقفي از پايان دوره صفوي تا زمان ... ايجاد موقوفات در اين خطه به بازخواني و بازنويسي اسناد وقفي مربوط به زنان اقدام که ... نويسنده مقاله ضمن بررسي چند موقوفه مهم در اصفهان که به زنان تعلق دارد بيان مي دارد .... 997 هجري قمري تمامي موضع سليمان آباد قزوين را وقف بر آستان قدس رضوي نمود.
وقف نامهي موقوفات سرداران قزويني در ايروان
اصل سند متعلق به آقاي دکتر خرومي است که چند سال پيش براي تهيهي عکس و کپي .... (1231)9) از پروندههاي مربوط به سرداران قزويني در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و ... وقفي خاص به تاريخ 1231 ه ق که از حيث نوع وقف مشابه وقفنامهي ايروان است و طي ...
اصل سند متعلق به آقاي دکتر خرومي است که چند سال پيش براي تهيهي عکس و کپي .... (1231)9) از پروندههاي مربوط به سرداران قزويني در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و ... وقفي خاص به تاريخ 1231 ه ق که از حيث نوع وقف مشابه وقفنامهي ايروان است و طي ...
اسناد وقف استان تهران در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه
اسناد وقف استان تهران در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه نويسنده: عمادالدين ... جديد، اجراي درست نيات واقف، نظارت صحيح بر مصارف موقوفه و مسائل مربوط به تعي. ... نگهداري نسخهي اصل، تاريخ اسناد و يا فهرست اماکن خاص وقفي همچون امامزادهها، مدارس، ... در موقوفات جمعي نيز گاه نام يک يا چند نفر از مجموع واقفان نوشته شده بود.
اسناد وقف استان تهران در بايگاني مرکزي سازمان اوقاف و امور خيريه نويسنده: عمادالدين ... جديد، اجراي درست نيات واقف، نظارت صحيح بر مصارف موقوفه و مسائل مربوط به تعي. ... نگهداري نسخهي اصل، تاريخ اسناد و يا فهرست اماکن خاص وقفي همچون امامزادهها، مدارس، ... در موقوفات جمعي نيز گاه نام يک يا چند نفر از مجموع واقفان نوشته شده بود.
گزارشي از اسناد وقف (مرکز اسناد فرايبورگ)2
در قسمت ديگر اين سند به تاريخ 17 جمادي الآخر سال 889 فروش دوباره به ... بن محمود )خواجه احرار( دربارة چند قريه، قطعه زمين، باغ و املاک ديگر در نواحي سمرقند، بخارا و .... محمد يحيي، نوة خواجه احرار، مربوط به املاک وقف که از طرف نوة خواجه احرار موقوفه شدهاند). ... مزار شاهزاده حسين )ع( در قزوين و کتيبة سر در جنوبي همين بقعه )به تاريخ 1040هـ.
در قسمت ديگر اين سند به تاريخ 17 جمادي الآخر سال 889 فروش دوباره به ... بن محمود )خواجه احرار( دربارة چند قريه، قطعه زمين، باغ و املاک ديگر در نواحي سمرقند، بخارا و .... محمد يحيي، نوة خواجه احرار، مربوط به املاک وقف که از طرف نوة خواجه احرار موقوفه شدهاند). ... مزار شاهزاده حسين )ع( در قزوين و کتيبة سر در جنوبي همين بقعه )به تاريخ 1040هـ.
فهرست توصيفي اسناد وقف در مرکز اسناد رياست جمهوري
همچنين در اين مرکز اسناد، مدارک و دفاتر مربوط به سابقه و تحولات زمينداري و کشاورزي .... به شکايات وزارت راه با حسن لطفي در باب استفادهي بنگاه راهآهن از آب وقفي ده .... اوقاف قزوين در باب رسيدگي به دعاوي اشخاص راجع به نحوهي مصرف درآمد موقوفهها، .... دامغان و سمنان در باب رسيدگي به عرايض چند تن از اهالي، راجع به مداخلات افراد در ...
همچنين در اين مرکز اسناد، مدارک و دفاتر مربوط به سابقه و تحولات زمينداري و کشاورزي .... به شکايات وزارت راه با حسن لطفي در باب استفادهي بنگاه راهآهن از آب وقفي ده .... اوقاف قزوين در باب رسيدگي به دعاوي اشخاص راجع به نحوهي مصرف درآمد موقوفهها، .... دامغان و سمنان در باب رسيدگي به عرايض چند تن از اهالي، راجع به مداخلات افراد در ...
بررسي زمينهاي وقفي شهر رامشير
با عنايت به اين که اراضي شهر و بخش رامشير وقفياند و اين مسأله به عنوان يکي از مسائل ... قبوض مالياتي و قراردادهاي اجاره و اجارهنامهها و همچنين بخشنامهاي مربوط به .... و جرندق واقعه در قزوين است؛ به اين معنا که سه دانگ جراحي را براي مصارف خيرات و .... و اغلب براي يک قطعه زمين چند فرد ادعاي مالکيت ميکنند و با سند غير معتبري از خود ...
با عنايت به اين که اراضي شهر و بخش رامشير وقفياند و اين مسأله به عنوان يکي از مسائل ... قبوض مالياتي و قراردادهاي اجاره و اجارهنامهها و همچنين بخشنامهاي مربوط به .... و جرندق واقعه در قزوين است؛ به اين معنا که سه دانگ جراحي را براي مصارف خيرات و .... و اغلب براي يک قطعه زمين چند فرد ادعاي مالکيت ميکنند و با سند غير معتبري از خود ...
نگاهي به موقوفات آستان قدس رضوي
قديميترين سند موجود وقف به تاريخ 931 ه ق و به نام عتيق عليبناحمد ملک طوسي ... و لذا احصاي رقبات وقفي دراين دو طومار را بايد سند وقفيات آستان قدس رضوي به شمار آورد ... چند و چوني موقوفات آستان قدس رضوي با شمارهاي مخصوص در دفتري با نام دفتر ... قزويني در مشهد، کتابخانهي مسجد گوهر شاد، کتابخانهي وزيري يزد، کتابخانهي ...
قديميترين سند موجود وقف به تاريخ 931 ه ق و به نام عتيق عليبناحمد ملک طوسي ... و لذا احصاي رقبات وقفي دراين دو طومار را بايد سند وقفيات آستان قدس رضوي به شمار آورد ... چند و چوني موقوفات آستان قدس رضوي با شمارهاي مخصوص در دفتري با نام دفتر ... قزويني در مشهد، کتابخانهي مسجد گوهر شاد، کتابخانهي وزيري يزد، کتابخانهي ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها