محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832803520
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين نويسنده: سيد محمد دبير سياقي مقدمه سند حاضر وقفنامهاي است که در آن شاه سلطانحسين صفوي درآمد دو قطعه باغ واقع در شرق و شمال شرقي شهر قزوين را که يکي نام »باغ سليمانآباد« و ديگري نام »باغ صفيآباد« داشته است، با شروطي وقف مشاهد ثلاثه که از آن جمله مزار معروف به پيغمبريه قزوين است کرده و توليت آن را در عهده ميرزا قوامالدين محمدالحسيني فرزند ميرزا محمدمهدي و پس از وي به اصلح اولاد و اصلح اولاد اولاد او... قرار داده است.متن سند و نمونهاي از عکس نسخه آن با توضيحاتي اينجا آورده ميشود و اضافه مينمايد که مندرجات آن علاوه بر وقوف بر نيّت خير واقف و اهتمام مردم به احياء مشاهد و مقابر متبرّکه و شناساندن گروهي از بزرگان زمان، نشاندهنده وضع جغرافيايي قسمتي از شهر قزوين در آن عصر است و بخصوص ذکر کلمه »حکمآباد« که ظاهرا قديمتر جايي است که به کار رفته قابل توجه است. بجاست که توضيحا اضافه شود که در قزوين دو »حکمآباد« وجود داشته است، يکي همين حکم آباد يا سبزيکار آقاجمالي که در شرق قزوين واقع و مشجر است و تا چند سال پيش به سبزيکاري اختصاص داشت و امروزه گردشگاه عمومي شده است و ديگري حکمآباد هزارجريب که بيرون دروازه راه کوشک و شمال شهر واقع بود که تا حدود پنجاه سال پيش آباد بود، اما امروزه اراضي آن به خانه و خيابان و غيره تبديل گرديده و نام آن نيز از خاطرها رفته است.متن سند وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوينبسماللّه الرحمن الرحيمگوهر شاهوار حمدي بيقياس و سپاس والا اساس که غوّاصان بحار ملک و ملکوت و سيّاحان لجج اسرار عالم جبروت به دستياري زبان بيان از قعر جان و جنان برآورده در ساحت ظهور و عرصه شهود درةالتّاج فرق کلام و زيور صور اظهار مراد و مرام تمام، سزاوار باريالبرايا مالکالملکي است، جلّجلاله، که واقفان مواقف غيب و شهادت بر درگاه عزّت و جلالش سر »ما عبدناک حقّ عبادتک«(1) پيش افکنده در سرّ »ما عرفناک حقّ معرفتک« (2) سرگرداناند. پاشاه لايزال و کريم متعال که سرابستان عالم امکان را به آب و رنگ گلهاي گوناگون مکوّنات و ازهار رنگارنگ موجودات، مخضّر و روحافزا فرموده بنينوع انسان را به خلعت کرامت »ولقد کرّمنا بنيآدم«(3) معزّز و مکرّم نمود، و برگزيدگان ساحت عرفان را به تاج و هّاج »انّا جعلناک خليفةً في الارض«(4) سرافراز و شايستگان تخت مکرمت و امتنان را به فرّ فرخنده »تؤتي الملک من تشاء« (5) ممتاز گردانيده به مؤدّاي هدايت انتماي »تعزُّ من تشاء« (6)علم عزّت و اقتدارشان را در عرصه روزگار برافراشت و طوق اطاعت و فرمانروايي ايشان را در گردن خلايق افکنده، زمام مهام رعيّت را در کف کفايت ايشان گذاشت تا فرمان واجبالاذعان »انَّ اللّه يَأمُر بِالعَدلِ وَالاِحسان«(7) را کار بسته به طليعه انوار شموس عدالتشان معني »و اشرقت الارض بنور ربّها«(8) درجه شيوع و ظهور يابد و مهام خواص و عوام را در سلک اصابت و التيام انتظام داده احدي از سررشته فرمانشان سر انقياد و امتثال برنتابد »و ذلک فضلاللّه يؤتيه من يشاء«(9) و رياض صلوات زاکيات و تحيّات ناميات که به آبياري دهاقين خلوص عقيدت و صفاي طويّت و آبروي ابتهال و ضراعت در اراضي جان و جنان ارباب ايمان و ايقان به عمل آيد و اغصان نهال استعمالش سر ارتفاع از بام قصور بلاقصور سبعه معلقه افلاک برافراشته، سايه مرحمت بر سر ساکنان عالم بالا اندازند و ثمرات فوايد بيغايت و عوائد بينهايت بر کرّوبيان ملأ اعلي نثار سازند، وقف سدّه سنيّه و عتبه عليّه بلندپايهاي است والاشأن که عندليبان دستانسراي گلستان مدايحش را وقوف بر کنه برگي از گل گلشن وصف جمالش، موقوف بر محال و بيرون از حيطه وهم و خيال، و طيور عقل و اوهام را هواي رسيدن به شاخسار نهال کمالش مستلزم سوختن پر و بال، سلطان سرير دانش و بينش، فرمانرواي اقليم آفرينش، شجره طيّبه روضه »کُنتُ نبيّا و آدمَ بَينَ الماء والطّين« (10) ثمره هنيئه حديقه »وَ ما اَرسَلناکَ الاّ رَحمَةً للعالَمين« (11)، مقصود آفرينش عالم آب و خاک والاقدر »لَولاک لَما خَلَقتُ الاَفلاک«( 12)، شاهنشاه تختگاه »دَني فَتَدَلّي فَکانَ قابَ قَوسَين اَو اَدني«(13) محرم بارگاه »انّ لي مَعَ اللّه« (14) برگزيده »ولکن رَسُولاللّه«(15) .محمّد که چرخ و فلک طور اوستهمه نورها پرتو نور اوست(16).و بر آل و اولاد و عترت امجاد آن حضرت، اَعني مسندنشينان سراپرده »اِنّما يُريدُاللّه ليَذهَب عَنّکُم الرِّجس اَهل البَيت وَ يُطَهِّرکُم تَطهيرا«(17) ،بزرگان خانواده »وَيُطعمون الطَّعام عَلي حُبِّه مِسکيناً وَ يَتيماً و اَسيرا«(18) ، فرمانروايان »اَطيعُواللّه وَ اَطيعُوا الرَّسولَ وَ اوليالاَمرِ مِنکُم« (19) که حاصل عمر عزيز و سرمايه اوقات شريفه را وقف آبادي رياض هدايت و ارشاد و اخضرار مزارع صلاح و سداد کافّه عباد نموده، ابواب جنّات عدن بر روي همگي گشاده و صلاي »فَادخُلوها خالدين«(20) دردادهاند سيّما مهبط الطاف حضرت آفريدگار، شهسوار »لا فَتي ءالاّ عَلي لا سَيفَ ءالاّ ذوالفقار« (21) مَظهرِ اَنوار »اَنَا مَدينَةُ العِلم وَ عَلَيُّ بابها« (22)، محرم اسرار »لَو کُشفَ الغَطا ماازددت يقينا«(23) برازنده منزلت »لوثنيتِ الوسادة«(24) کاشف اسرار، اوّلين و آخرين خليفه رسول رَبُالعالمين اَسَداللّه الغالب، مَظهَرُالعَجائب وَ مظهرالغَّرائب و مُفَرِّقُالکَتايِب(25)، اَميرُالمُؤمنين صَلَواتُاللّه وَ سَلامُه عَلَيه و عَلَي الاَْئِمَّةَ مِن اولادِه اَجمَعين اِلي يَومالدّين.امّا بعد، بر اذهان ثاقبه ارباب الباب و قلوب صافيه اصحاب صدق و صواب پوشيده و پنهان نيست که بهتر نهالي که دهاقين بساتين ملک و ملّت در رياض زندگاني برآرند تا در يوم »تَجِدُ کُلّ نَفس ما عملت مِن خَير محضرا« ثمرات مَثوبات جَزيله و فواکه أجور جميله حيازة نمايند و نيکوتر بذري که در مزارع آمال افشانند تا در يوم »لايَنفَعُ مال وَ لاَ بنونُ اِلاّ مَن اَتي اللّه بقَلبٍ سَليم«(26) از ارتفاع محصولات آن به رفع درجات و محسوسات فايز گردند به فحواي هدايت مُؤدّاي »الدُّنيا مَزرَعَةُ الآخِرة« حديث نبوي است. ابنيمين فريومدي آن را به نظم آورده است:اين جهان مزرعه آخرت است هر چه خواهد دلت اي دوست بکار(ديوان ابنيمين، ص244) جز آن نتواند بود که در سراي دنيا دست اعتصام به حبلالمتين متابعت شريعت بيضا استوار و پاي استقامت در شاهراه اشاعت خيرات و مبرّات پايدار داشته، بنا بر منطوق وثيق و نويد انيق »مَثَل الَّذين يُنفِقون اموالهم في سبيل اللّه کَمَثلِ حَبَّة اَنبَتَت سَبعَ سَنابِل في کُلّ سُنبُلة مائة حَبَّة واللّه يُضاعَف لمَن يَشاء«(27) به دريافت مثوبات متضاعفه و ادراک اعراض متوافره اميدوار باشند،خصوصا پادشاهان والامقدار و سَلاطين کامکار که به حسب شايستگي ذات به مزيد تشريفات اختصاص يافته، حضرت آفريدگار جلّ شأنه دست اقتدارشان را بر تمکّن از انواع خيرات و اصناف مبرّات گشاده و زمام امور رعيّت را در قبضه اهتمام ايشان نهاده تا طريق انيق عدل و احسان را مسلوک دارند و اهتمام فقرا و مراقبت جانب اصحاب زُهد و اتقا را اهم بر مهمّات راجح شمارند، مصدوقه اين حال و مصداق اين مقال آنکه بنا بر تضاعف توفيقات ربّانيه و تظاهر تأييدات صمدانيه که هميشه بوده و ميباشد در بارگاه بندگان ثريّا مکان نوّاب کامياب سپهر رکاب فلک جناب عالميان مآب،اعظم سلاطين گردون وقار، افخم خواقين ذويالاقتدار اعدل پادشاهان بسيط زمين، اَقبل خسروان نَصفَت آيين، نيّر اوج جاه و جلال، مهر سپهر عظمت و اقبال، خورشيد چهار بالش شهامت و جهانباني، بدر منير فلک نباهت و کامراني، زبده دودمان دولت مشيّدةالمباني، خلف خاندان خلافت و صاحبقراني، برازنده تاج و تخت سليماني، زيبنده افسر و ديهيم خسرواني، واقف امور سلطنت و رعيّتپروري، مؤسّس اساس نصفت و عدلگستري، پادشاهي دينپناه که حاصل رياض آمال فرخندهمآلش وقف عام انتظام مهام رعايا و محصول مزارع اوقات و احوال رعيتش وقف خاص دعاي دوام دولت روزافزون اوست. جهانپناهي که دست اهتمامش در اصلاح امور رعايا و انجاح مرام برايا علم اشتهار برافراشته و قلم عنايت نظامش در تشييد مباني قربات و تمهيد قواعد وقوف و تصدقات رقم »انّ المتصدّقين والمتصدّقات«(28) بر صفحه دوران نگاشته مدام شاهباز همّتش در هواي اشاعت خيرات و مبرّات در پرواز و علوّ منزلتش با تفقّد احوال ضعفا و فقرا دمساز، شمسه ايوان سروري و فخار، بدر آسمان مهتري و وقار، سلاله اهلبيت ولايت و امامت، نقاوه صدرنشينان بارگاه مجد و کرامت، غلام به اخلاص حضرت خيرالبشر کلب آستان اميرالمؤمنين حيدر، السّلطان بن السُّلطان بن السلطان والخاقان بن الخاقان بن الخاقان لازالت اغراس رياض دولته القاهرة مخضرة بمياه الابود و اطناب قباب سلطنته الباهرة ممتد باوتاد الخلود و لابرحت شفاه الولاة لاثمة و لبابه و جباه الغناة مُعَفَّرة علي اعتابه 29)، وقف صحيح شرعي فرمود و حبس مخلّد ملّي نمودند و از خالص مال خود اخراج فرمودند قُربَةً اِلي [اللّه] و طَلَبا لمَرضاته، همگي و تمامي دو درب باغ واقعتان در اراضي باغستان، دارالسلطنه قزوين بر اين موجب:باغ مبارک سليمانآباد مشهورا که احداث فرموده نواب مستطاب جنّتمکان فردوسآشيان است انار [اللّه] برهانه (30).مسمّي به باغ نو بالتمام دويست نفر(31) محدود به حدود ذيل:به حکمآباد (32)؛ به جاده قراء؛ به باغات ماريان(33) به بلوک محمدصفيباغ مبارک صفيآباد واقع جنب باغ مزبور که احداثکرده نواب دينپناه خلدآرامگاه رضوانمکان(34) است انار [اللّه] برهانه مسمّي به بلوک محمّدصفي بالتمام دويست نفر محدود به حدود ذيل:به بلوک سليمانآباد؛ به حکمآباد به بلوک محمّدي؛ به جاده قراءبه وجهي ناقل شرعي و نهجي معتبر ملّي به سرکار بندگان ثريّامکان واقف ادام[ اللّه[ ايّام دولته انتقال و اختصاص شرعي پذيرفته با جميع توابع و لواحق شرعيّه و شرب معلوم و کافّه متعلقات و عامّه منضمّات بر سرکار روضه منوّره مطهّره عرشدرجه سدرهمرتبه عليه التحيّة والثّناء(35) و مزار کثيرالانوار معروف بر »پيغمبريه« (36) واقع در جنب دولتخانه مبارکه و مرقد منوّر فيض اثر(37) واقعات در دارالسلطنه قزوين مزبور که هر ساله بعد از وضع يک عشر به جهت حقّالتّوليه، تتمه محصولات حديقتين مزبورتين صرف حفاظ و روشنايي مشاهد مشرّفه مطهّره ثلاثه شود بر اين موجب و آنچه از حاصل حديقتين مزبورتين در هر سالي باقي ماند صرف مرمّت و عمارت آستانجات مزبوره از بنّايي و نجاري و غير آن شود و هرگاه در سالي احتياج به مرمت و عمارت نبوده باشد وجه اضافه را قنديل طلا يا نقره ساخته در آستانههاي متبرکه مزبوره بياويزند و تفويض فرمود بندگان ثريّامکان در ضمن عقد مسفور توليت وقف مذکور را به سيادت و نجابت و فضيلت پناه افادت و افاضت و هدايت دستگاه علاّمي فهّامي ميرزا قوامالدين محمد الحسيني خلف مرحمت و مغفرتپناه مبروري ميرزا محمّدمهدي(38) و بعد از آن به اصلح اولاد و اصلح اولاد اولاد و اصلح اولاد اولاد اولاد مومياليه ما توالدوا و تناسلوا، بدون اعتبار تقدّم بطني بر بطني و العياذ اگر اولاد مشاراليه منقرض شوند توليت وقف مزبور مفوّض است به عالم صالح امامي ساکن دارالسلطنه قزوين و با تعدد و اشتباه (39)به مخرّج به قرعه شرعيه. التماس مينمايند نوّاب اشرف اقدس واقف موفّق ادام [اللّه] ايّامه و اعانه في جميعالمواقف، از پادشاهانِ هر عصر و اوان که مقرر دارند که عمّال دارالسلطنه قزوين از روي سعي و اهتمام تمام متوجّه نظم و نسق و رونق حديقتين موقوفتين مزبورتين شوند و نوعي نمايند که محصولات آنها بتمامها صرف مصارف مقرره مزبوره گرديده. متوجّه اجر جميل و ثواب جزيل از درگاه کريم وهّاب و مترقب تأييد و اعانت از ارواح طيّبه و بواطن قدسيّه انبيا و ائمههدي صلواتُاللّه عليهم اجمعين بوده باشند و صيغه وقف بر نهج شرع شريف جريان يافت و شرايط صحّت آن بتمامها به عمل آمد و بندگان ثريّامکان حديقتين مسفورتين را از يد تملک اخراج و به تصّرف وقف دادند و جميع ما يعتبر في لزومه به وقوع پيوست. وقفا صحيحا شرعّيا معتبرا دينيّا، لايباع و لايوهب و لايورث و لايملک الي ان يرث الارض و من عليها. و روا نيست هيچ آفريده را که به شرايط و ارکان وقف مزبور تغييري راه دهد يا به خلاف مقتضاي وقف مزبور تصرفي در آن نمايد فَمَن بدّله بَعدَ ما سَمِعَهُ فانّما اثمـه عَلَي الّذين يُبَـدِّلونه. وَ کانَ ذلِکَ في شَهـرِ رَمَضان المُبارک مِن شُهور سنة 1131، احدي و ثلاثين و مائة بعد الاَلف مِنَ الهِجرَة المُبارکة النَّبَوية.هواميرالمؤمنين علي عليهالسلام ـ حديقتيني که در متن قلمي گرديده وقف فرموديم. کلب آستان سلطان حسين (من خطّه). محل مهر مهر آثار نواب کامياب اشرف اقدس ارفع اعلي.هو اللّه سبحانه ـ حسب الفرمان قضا جريان قدر توأمان بندگان ثريّامکان قبله و قدوه جهانيانکمترين غلامان آستانولايت نشان مأمور به اداي شهادت در اين کتاب مستطاب گرديد (من خطه) محل مهر وزير سابق ديوان اعلي (40).بسماللّه اَلحَمدُللّهِ رَب العالمين و اَلصَّلوة عَلي عباده المُکَرَّمين الّذين اصطفي، و بعد فقد صدر الاَمر الاشرف الاقدس المبارک باثبات الدّاعي لدوام الدولة القاهرة الباهرة السلطانيّه الّذي رفع لواها علي جُمَّة الثُّريا شهادته في هذه المجلّة الجليلة الشريفة المنيفه فَکَتبتُ حامدا مُصَلّيا مُمتثلاً. محل مهر عالي حضرت علاّمة العلمائي آخوند ملامحمدحسين ملاّباشي(41)بسماللّه الرحمن الرحيم و عليه توکلي ـ الحمدللّه الواقف علي النيّات، العارف بالطّويات الصّارف للبليات، الکاشف للکربات والصّلوة والسّلام علي محمّد اشرف البريّات و علي آله اکرم الذّرّيات. و بعد فقد شرّفني امر السلطان العادل صاحب السلطنة الکبري والدولة الابدية العظمي لازالت رايات جلاله منشوره و مرفوعه و هامات اعدائه مقموعة. باثبات شهادتي علي هذه الوقفيّة الشرعيّة المنيفه الملّية المرعية انا العبد المعتاق الي رحمةاللّه الغني ابنسلمان محمد سعيد القزويني (42).هو ـ قد تشرفت بامره الاشرف و اذنه الاقدس الارفع الاعلي خلّداللّه ملکه ابدا ما دامت الارض والسّماء و جعلني فداه علي الوقوف بحکم ذلک الکتاب الّذي لاريب فيه من المبدء الي المآب فصِرتُ واقفا علي المشيته الجازمة والارادة الحَتمية اللازمة و راضيا بالقضاء والقدر والامضاء الّذي لا مردّ له، فکتبتُ شهادتي علي ما في هذه الصحيفة الصحيحة الشرعيّة. و انا العبد الحقير الفقير الفدوي، اسماعيل الشهير بمحمّد القاضي القزويني((43).هو ـ الحمدللّه الواقف علي ضمائر کلّ شيء، الحيّ الّذي جَعَل القرآن تبيانا لکلّ شيء والصلوة والسّلام علي من قرن بطاعته و اوجب علي العالمين محبّته محمّد و آله الطّاهرين و علي عليّ اميرالمؤمنين و ذريته المعصومين، الّذي جَعَل مودتّهم اجر رسالته، قد صدر امر الاشرف المطاع لايزال نافذا في الاقطاع و الارباع باثبات الشهادة علي هذه الوقفية المحرّرة و کَتبتُ امتثالاً للامر الاعلي عبدهُ والدّاعي ابنبهاءالدين محمدالحسيني (44) محل مهر عالي حضرت سامي رتبت سلالة السادات والنجبائي علاّمي فهّامي ميرزامحمد شفيع شيخالاسلام.نکته قابل ذکر که سند آن پس از تحرير و حروفچيني اين مقاله در دسترس نگارنده قرار گرفت آنکه نام باغهاي سعادتآباد و صفيآباد و سليمانآباد به عنوان خالصه و وقف در فهرستي از املاک خالصه و وقفي که در دوران محمدشاه قاجار به سال 1259 هجري تنظيم و تحرير گرديده آمده است.پی نوشتها:1-سعدي، گلستان، (کليات سعدي چاپ مرحوم فروغي، ص3)2-سعدي، گلستان، (کليات سعدي چاپ مرحوم فروغي، ص3) 3-قرآن کريم، سوره اسري 17، قسمتي از آيه 704- قرآن کريم، سوره ص38، قسمتي از آيه 265-قرآن کريم، سوره آل عمران 3، قسمتي از آيه 266-قرآن کريم، سوره آل عمران 3، قسمتي از آيه 26 7-قرآن کريم، سوره نحل 16، قسمتي از آيه 908- قرآن کريم، سوره زمر 39، قسمتي از آيه 699-قرآن کريم، سوره جمعه 62، قسمتي از آيه 410-حديث نبوي است11-قرآن کريم، سوره انبياء 21، آيه 10712-حديث قدسي است13-قرآن کريم، سوره نجم 53، آيات 8 و 914-حديث نبوي است15-قرآن کريم، سوره احزاب 33، قسمتي از آيه 4016-نام سراينده بيت با تفحص اجمالي که شد معلوم نگرديد17-قرآن کريم، سوره احزاب 33، آيه 3318-قرآن کريم، سوره دهر 76، آيه 819-قرآن کريم، سوره نساء 4، قسمتي از آيه 5920-قرآن کريم، سوره زُمر 39، قسمتي از آيه 73 21-فرموده پيغمبر اسلام(ص) است در حق حضرت علي(ع) در جنگ خندق و کشتن ايشان عمرو بن عبدود (ذوالخمار) را و گفتهاند جبرئيل از آسمان اين ندا در داده است. سوزني شاعر در اشاره به همين مطلب سروده است:»روح« از هوا به حرب علي گفت »لا فتيالاّ علي«، چو شد زعلي کشته ذوالخمارسوزني (ديوان، ص178، چاپ اول تهران 1338)22-فرموده رسول اکرم است در حق حضرت علي(ع).فردوسي طوسي عليه الرحمه آن را به نظم آورده است:که من شهر علمم عليّم در است درست اين سخن گفت پيغمبر است(شاهنامه، مقدمه، بيت 103)23-منسوب به حضرت علي(ع) است. اما ابونصر سراج آن را به عامر بن عبدالقيس تميمي نسبت داده است.(تعليقات فيه ما فيه از مرحوم فروزانفر، ص273)24- منسوب به حضرت علي(ع) است25-وصفي است حضرت علي(ع) را26- قرآن کريم، سوره شعرا 26، آيات 88 و 8927-قرآن کريم، سوره بقره 2، آيه 26128- قرآن کريم، سوره احزاب 33، آيه 3529-مراد واقف، شاه سلطانحسين صفوي فرزند شاهسليمان (1106 تا 1135 هجري) و ارشد پسران هفتگانه اوست30-مراد ظاهرا شاهسليمان صفوي است. به قرينه نام باغ. شاهسليمان، صفيميرزا، پسر شاهعباس دوم از زن چرکس او، ابتدا به نام شاهصفي دوم بر تخت نشست و بعدها او راشاهسليمان خواندند. (1077 تا 1106 هجري)31-»نفر«، در اصطلاح باغداري، پنجاه بوته انگور است در مساحتي به وسعت چهارصد و پنجاه متر مربع، هر پانصد نفر يک »نار« و معادل بيست و پنج هزار بوته در دويست و بيست و پنج هزار متر مربع مساحت است32-»حکمآباد«، مراد حکمآباد پنبهريسه يا سبزيکار آقاجمالي است که امروزه گردشگاه عمومي شده است. عامّه »حکتموار« ميگفتند33-»ماريان« از باغات واقع در شمال و متمايل به شمال شرقي شهر قزوين و از موقوفات مرحوم حاج ملاّعبدالوهاب رئيسالمجتهدين قزوين و اولين متولي موقوفات مسجد سلطاني قزوين متوفي به سال 1264 هجري قمري، جدّ مادري نگارنده است. بنابر آنچه از افراد خانواده شنيدهام پنج »فَند« بوده است (فَند، پند، بند، از تقسيمات باغات است و در تقسيمات زراعتي، زميني است که يک جفت گاو آن را زراعت کند). ماريان از رودخانه ارنزک مشروب ميشده است. توضيح آنکه: سرچشمه رودخانه ارنزک در حوالي ده ميزوج در بيست کيلومتري شمال قزوين است. در مسير آن رودخانه، پاي گردنه »کماسار« مرحوم سيدعليخان جدّ خاندان اميرشاهي بندي بسته بود معروف به بند »سيدعليخان«. دو کيلومتر پايينتر از آن محمدوليخان سپهسالار بندي بست، برابر امامزاده باراجين، اما يک سال بعد از بسته شدن بند (مشهور به بند سپهدار)، در سيزدهم ارديبهشت 1337 قمري شبهنگام باران شديدي آمد و سيل درياچه پشتِ بند را پُر کرد. بقاياي آن بند يا سدّ هنوز باقي است. رودخانه ارنزک اينجا دو رشته ميشده است، رشتهاي اختصاص به باغهاي شهر داشته و رشته ديگر مستقيما به شهر ميآمده و در مسير خود آسياهاي دوازدهگانه شهر را ميگردانده است و در زير باغ موثّقالدوله (يک کيلومتري شمال شرقي شهر) چهار قسمت ميشده، يک قسمت مخصوص سبزيکار آقاجمالي (حکمآباد پنبهريسه) بوده و سه قسمت ديگر به نام آب »آسياب جوب« محلاّت پنبهريسه و گلبينه تا حدود دروازه تهران را مشروب ميکرده است. امروزه وضع رودخانه به سبب بناهاي بسيار و احداث خيابان و از ميان رفتن باغها تغيير کرده است. (از مينودر مرحوم گلريز ص835 و 836 و يادداشتهاي نگارنده)؛34-ظاهرا مراد شاهصفي است به قرينه نام باغ و مراد از شاهصفي احتمالاً شاهصفي اول پدر شاهعباس صفوي باشد نه شاهصفي دوم که بعدها به شاهسليمان معروف شد35-از اين سه محل که چند سطر پايينتر با عنوان »مشاهد مشرفه مطهره ثلاثه« ذکر شده است، يکي مراد پيغمبريه است ـ مدفن چهارتن از انبياء بنياسرائيل ـ که درباره آن توضيح داده ميشود؛ اما مورد ديگر که با عنوان »روضه منوره مطهره عرشدرجه سدرهمرتبه، عليه التحية والثناء« ذکر شده است، عنواني که بيشتر درخور و سزاوار مشاهد ائمه هدي(ع) و نيز پيامبر اکرم(ص) است معلوم نشد، کجاست، و مورد سوم با عنوان »مرقد منّور فيض اثر« نيز شايد به قرينه عبارتِ »واقعات در دارالسلطنه قزوين« و توجه به لفظ جمع »واقعات« بتوان حدس زد که مراد، مرقد »شاهزاده حسين« در جنوب شهر و مرقد »صالح بن حسن« در جنب مزار پيامبران چهارگانه مذکور در همان پيغمبريه باشد. بديهي است که اين حدس و احتمال محتاج تأييد از سند و مدرک ديگري است که اميد است به دست آيد و مطلب را روشن کند36-از اين سه محل که چند سطر پايينتر با عنوان »مشاهد مشرفه مطهره ثلاثه« ذکر شده است، يکي مراد پيغمبريه است ـ مدفن چهارتن از انبياء بنياسرائيل ـ که درباره آن توضيح داده ميشود؛ اما مورد ديگر که با عنوان »روضه منوره مطهره عرشدرجه سدرهمرتبه، عليه التحية والثناء« ذکر شده است، عنواني که بيشتر درخور و سزاوار مشاهد ائمه هدي(ع) و نيز پيامبر اکرم(ص) است معلوم نشد، کجاست، و مورد سوم با عنوان »مرقد منّور فيض اثر« نيز شايد به قرينه عبارتِ »واقعات در دارالسلطنه قزوين« و توجه به لفظ جمع »واقعات« بتوان حدس زد که مراد، مرقد »شاهزاده حسين« در جنوب شهر و مرقد »صالح بن حسن« در جنب مزار پيامبران چهارگانه مذکور در همان پيغمبريه باشد. بديهي است که اين حدس و احتمال محتاج تأييد از سند و مدرک ديگري است که اميد است به دست آيد و مطلب را روشن کند37-از اين سه محل که چند سطر پايينتر با عنوان »مشاهد مشرفه مطهره ثلاثه« ذکر شده است، يکي مراد پيغمبريه است ـ مدفن چهارتن از انبياء بنياسرائيل ـ که درباره آن توضيح داده ميشود؛ اما مورد ديگر که با عنوان »روضه منوره مطهره عرشدرجه سدرهمرتبه، عليه التحية والثناء« ذکر شده است، عنواني که بيشتر درخور و سزاوار مشاهد ائمه هدي(ع) و نيز پيامبر اکرم(ص) است معلوم نشد، کجاست، و مورد سوم با عنوان »مرقد منّور فيض اثر« نيز شايد به قرينه عبارتِ »واقعات در دارالسلطنه قزوين« و توجه به لفظ جمع »واقعات« بتوان حدس زد که مراد، مرقد »شاهزاده حسين« در جنوب شهر و مرقد »صالح بن حسن« در جنب مزار پيامبران چهارگانه مذکور در همان پيغمبريه باشد. بديهي است که اين حدس و احتمال محتاج تأييد از سند و مدرک ديگري است که اميد است به دست آيد و مطلب را روشن کند38-ميرزا قوامالدين محمدالحسيني فرزند سيد محمدمهدي حسيني قزويني متولي وقف، از فقها و ادبا و شعراي عهد صفويه و از شاگردان شيخ جعفر قاضي است و در حدود سال 1150هجري قمري درگذشته است. تأليفات بسيار دارد و چندين اُرجوزه در موضوعاتِ: بيان، تجريد، حساب، خط، صرف، نحو، طب، فقه و غيره. (ريحانةالادب مرحوم محمدعلي مدرس، چاپ سوم، ج4، ص492 و 493)39-»اشتباه« اينجا به معني مشابهت و همانندي و همساني است 40-وزير سابق ديوان اعلي، از شهود وقفنامه. شايد مراد محمدقليخان شاملو باشد که پيش از فتحعليخان اعتمادالدوله داغستاني وزير ديوان اعلي بوده است41-آخوند ملامحمدحسين ملاّباشي، از شهود وقفنامه، وي اميرمحمدحسين خاتونآبادي از اکابر علماي اماميه است. در فقه و ادبيات و فنون حکمت مهارت و خط و ربط و املاء و انشاء مرغوب داشت. از پدر خود و جدّ مادريش مرحوم ملا محمدباقر مجلسي و آقاجمال خوانساري و آقاحسين خوانساري و سيدعليخان شيرازي شارح صحيفه و بعضي افاضل بحرين روايت نموده است و سيدمهدي بحرالعلوم و شيخ زينالدين بن علي خوانساري و فرزندش سيدعبدالباقي ازوي روايت کردهاند. خاتونآبادي تأليفات سودمندي دارد. بنا بر نوشته سميعا خاتونآبادي در تذکرةالملوک، ضمن شرح منصب »ملاّ باشيگري« بعد از فوت ميرمحمدباقر ملاباشي، ملاباشي شد و بغير از تدريس در مدرسه چهارباغ به اموري که ملاباشيان انجام ميدادند، قيام و اقدام داشت. ملاّباشي در مجلس پادشاهان، نزديک به مسند مکاني معين داشت و احدي از فضلا و سادات نزديکتر از ايشان در خدمت پادشاهان نمينشستند و ايشان به غير از استدعاء وظيفه به جهت طالب علمان و مستحقين و رفع تعدي از مظلومين و شفاعت مقصرين و تحقيق مسائل شرعيه و تعليم ادعيه و امور مشروعه به هيچ وجه در کار ديگري مداخله نميکردند. (از تذکرةالملوک به تصحيح نگارنده، ص1 و 2 ـ ريحانةالادب چاپ دوم، ج2، ص101ـ103).42-محمد سعيد بن سلمان قزويني، از شهود وقفنامه شناخته نشد43- اسماعيل، مشهور به محمد قاضي قزويني، از شهود وقفنامه شناخته نشد44-ميرزا محمدشفيع شيخالاسلام ابن بهاءالدين محمدالحسيني، از شهود وقفنامه، يکي از افراد خاندان کهن شيخالاسلام قزوين است. سر دودمان اين خاندان امير سيدحسين بن علي کرکي جبل عاملي ملقب به خاتمالمجتهدين است که نسب به حضرت علي(ع) ميرساند. فرزند او عبدالعال و فرزند او کمالالدين حسين و فرزند او بهاءالدين محمد است که همه مانند پدران خود شيخالاسلام قزوين بودند. مرحوم گلريز در کتاب مينو در (ص327ـ329) مينويسد بهاءالدين محمد دو پسر داشت يکي ميرمحمدتقي شيخالاسلام متوفي به سال 1199هجري و ديگري ميرمحمدشفيع نايبالصداره که با اين دو برادر دو سلسله »صدري« و »نايبالصدري« از »شيخالاسلامي« منشعب ميشوند. سپس اضافه ميکند که فرزند ميرمحمدتقي شيخالاسلام، ميرمحمدباقر شيخالاسلام است که سه پسر داشت، از جمله ميرزا محمدتقي شيخالاسلام متوفي به سال 1239قمري و فرزند او حاج ميرزاحسن شيخالاسلام و فرزند او حاج ميرزا مفيد شيخالاسلام که چهار پسر داشت، از جمله حاج ميرزا مسعود شيخالاسلام است که در شب انقلاب قزوين (1327 قمري) به دست مجاهدين کشته شد و فرزندش حاج ميرزاحسن شيخالاسلام ملقب به رئيسالمجاهدين متوفي به سال 1337 قمري، و بعد از فرزندان و نوادگان نايبالصدر نام ميبرد.نکته قابل تأمل و ظاهرا اصلاحي در بيان مرحوم گلريز راجع به دو برادري که در رأس سلسله »نايبالصدري« و »شيخالاسلامي« قرار گرفتهاند اين است که آن بهاءالدين محمّدي که مرحوم گلريز نام ميبرد، بايد نواده بهاءالدين محمّدي باشد که در وقفنامه حاضر ذکر شده است و فرزندش ميرزا محمدشفيع شيخالاسلام از شهود وقفنامه است چه اين ميرزا محمدشفيع بن بهاءالدين محمد با لقب »شيخالاسلام« در وقفنامه ذکر شده است و وقفنامه در 1131 قمري تنظيم شده و مير محمد شفيع بن بهاءالدين محمد، برادر ميرزا محمدتقي شيخالاسلام (متوفي 1199 قمري) که لابد او نيز چند سالي قبل يا بعد از برادر درگذشته است و مرحوم گلريز او را نايبالصداره مينويسد، هم از نظر عنوان و هم از نظر سنين عمر با ميرزا محمدشفيع شيخالاسلام شاهد وقفنامه نميتواند يکي باشد. لذا با توجه به اينکه در سلسله افراد اين خانواده چند نام مشابه فرزندزادگان با نياکان وجود دارد، از قبيل ميرزاحسن، محمدشفيع، محمدتقي و غيره، احتمالاً نام يک بهاءالدين محمد و يک محمدشفيع، پس از ميرزا محمدشفيع شيخالاسلام شاهد وقفنامه حذف شده باشد. بدين توضيح که ميرزا محمدشفيع شيخالاسلام شاهد وقفنامه، پسري به نام بهاءالدين محمد داشته و او داراي دو پسر، يکي به نام ميرمحمدتقي شيخالاسلام و ديگري به نام ميرمحمدشفيع نايبالصداره بوده که اولي مؤسس سلسله شيخالاسلامي و دومي مؤسس سلسله نايبالصدري شده است.اما پيغمبريه ـ بقعهاي است در خياباني به همين نام در مغرب عمارت و باغ چهل ستون که آن را چهار انبياء نيز ميگويند به مناسبت آنکه چهارتن از انبياء بنياسرائيل به نامهاي سلام، سلوم، سهولي و القيا آنجا مدفوناند داخل حرم به صورت چهار گوش است و در وسط صندوق مزار چهار انبيا و امامزاده صالح بن حسن قرار دارد، صندوق از چوب و عاري از هر گونه تکلف و صنعت است و ازاره داخل حرم از کاشي است و سوره مبارکه جمعه به خط نسخ مرحوم شيخ علي سکاکي شالي که از هنرمندان و خطاطان بنام قزوين بود در کيلويي حرم کتيبه شده و گچبري نمودهاند و در آخر کتيبه اين عبارت ذکر شده است»تَقَبَّل من باني هذه البقعة الشريفة الحضرت المستطاب الحاج ميرزامسعود شيخ الاسلام.کتبه اقل المشايخ علي. سنة 1323«. درِ حرم رو به جنوب در ايوان مشرف به حياط واقع شده... و از جانب خاور و باختر به کفشکنهاي شرقي و غربي اتصال دارد و به وسيله پلکانهاي سنگي به حياط مي رود. وسعت حياط کمتر از سيصد متر مربع است و در گودي واقع شده و ايوان بقعه در حدود سه متر از کف حياط مرتفعتر است و در وسط حياط حوضي است با چندين قبر که در زمان سابق آنجا مدفون شدهاند. آرامگاه حاج ميرزا مسعود در جانب غربي بقعه در طبقه اول واقع شده است. از حياط پيغمبريه در بزرگي از جانب مغرب به خيابان پيغمبريه ساخته شده که کتيبه مختصري از کاشي در سر در آن به طرف داخل نصب گرديده است. (از کتاب مينـودر مرحوم گلريـز، با مختصر تغيير و حذف، ص647 ـ649).مرحوم گلريز در خلال اين شرح، متذکر نيمهکاره بودن و روسازي نشدن ايوان بقعه شده است که اين زمان تعميراتي آنجا صورت گرفته است و تغييراتي نيز در سطح حياط و غيره دادهاند. و نيز مرحوم گلريز از تذکرهاي که مرحوم حاج سيدتقي از دانشمندان قزوين تأليف کرده است با ذکر نسبنامه ايشان تا حضرت علي(ع) مطالبي نقل کرده است از جمله مطالب قابل ذکر آن تذکره اينکه »مرحوم حاج ملاعبدالوهاب از معروفترين فقهاي قزوين اهتمام در تعمير آن مشهد شريف مبارک داشت و به اين نيّت و همت روزگار را به سر برد و در سفر زيارت در نجف اشرف... مدفون گرديد و محل محتاج تعمير و تجديد بناي مبارکه است...« (مينو در، ص634 و 635) و بعد ميافزايند در کتابهايي که از سده پنجم تا سده يازدهم هجري تأليف شدهاند همچون »أرشاد« خليل حافظ و »تدوين« امام رافعي و »آثارالبلاد« قزويني و »تاريخ گزيده« و »نزهةالقلوب« حمداللّه مستوفي و »ضيافةالاخوان« آقارضي قزويني که در بعضي از آنها مخصوصا مقابر بزرگان و مزارهاي متبرکه، اين شهر را به تفصيل نام بردهاند، هيچيک از آنها اشارتي به پيغمبريه و بقعه مزبور ننمودهاند، از اينرو به نظر ميرسد که اين بقعه محدث باشد چون در دوران صفويه پادشاهان اين سلسله به بقاع متبرکه و مزارهاي منتسب به آل علي(ع) توجه خاصي داشتند و هر جا امامزاده يا مشهدي از بنيفاطمه يا علويان سراغ ميکردند براي او قبّه و بارگاه و صحن و دستگاه بنياد کرده، املاک و مستغلاتي بر آن وقف مينمودند و يکي را هم به توليت آن ميگماشتند. در دوران قاجاريه هم اين رويه کم و بيش معمول بود...« در دنبال مطالب مذکور تحت عنوان »شنيدنيها راجع به پيغمبريه« آوردهاند: »از خدّام پيغمبريه که يکي از آنها سيّد و چشمش نابينا شده و ديگري آقاي عبدالحسين حکمي، که سنّ خود را هفتاد و يک سال ميگفت و از سي و پنج سال پيش اطاقدار مقبره حاج ميرزامسعود شيخالاسلام است، پرسيدم درباره اين مقبره از پيشينيان چه شنيده است؟ پاسخ داد آنچه از معمرين شنيدهام اين نقطه رودخانه بوده و کنار آن آسيايي قرار داشته، دو نفر از پيغمبرها که سلام و سلوم، نام داشتهاند و مردم را دعوت ميکردهاند به اين آسيا پناه ميآورند، سهولي و القيا که براي پيدا کردن آنها ميآيند در همين مکان بيمار شده و بدرود زندگي ميگويند و آنها را هم پهلوي آن دو تن دفن ميکنند. معروف است که آنها در سردابي مدفوناند. برخي اشخاص که توانستهاند به سرداب بروند و جنازهها را ببينند، نقل کردهاند که سرهاي آنها به طرف شرق و پاهاشان رو به مغرب بوده است. حکمي که مردي دقيقتر و مطلعتر به نظر ميرسيد ميگفت آنطور که ما شنيدهايم اين پيغمبرها در زمان شاهپور بودهاند. شيخالاسلام (حاج ميرزامسعود) هنگام بناي اينجا دستور داد اطراف بقعه را براي شفتهريزي کندند، در هفت ذرع عمق تازه تنور و چراغ روغني پيدا شد، اين بود که شيخالاسلام ديگر نگذاشت بکنند، آنجا شفته ريختند. ضمنا ميگفت که در هنگام حفر اين مکان دو عدد سنگ يشم پيدا شد. ظاهرا چندتن يهودي عتيقهفروش از بغداد آمده بودند و در اين حفّاري نظري داشتند... اکنون از سرداب مورد ذکر اثري نيست و مدخل آن هم در بناي خيابان از ميان رفته است... حکمي ميگفت در قديم علما و اشخاص بزرگ احترام مالا کلامي به اين بقعه داشتند، به طوري که بعضي از آنها هنگام عبور از کنار بقعه، يعني از خيابان، کفشهاي خود را ميکندند.در شمال بقعه پيغمبريه، مدرسه پيغمبريه واقع شده است که آن هم در جانب غربي باغ چهل ستون و درِ حاشيه شرقي خيابان پيغمبريه واقع شده است و در آن از طرف مغرب به خيابان مذکور باز ميشود. باز به نوشته مرحوم گلريز در کتاب مينو در (ص563 و 564) حياط مدرسه متوسط و ساختمان آن يک طبقه است. طول آن از شمال به جنوب هفت طاقنماست، کهيکي از طاقنماها راهروست و بقيه حجره. عرض مدرسه، هشت طاقنماست که در طرف شمال دو تا از طاقنماها نصف طاقنماهاي ديگرست و يکي از آنها کوچکتر از بقيه ميباشد. طرف جنوب راهرويي به طرف حرم پيغمبريه است که مَدرسِ مدرسه در اين قسمت واقع گرديده. طرف شرقي حياط چهار تا پنج حجره دارد. سرتاسر سمت شمالي مدرسه مهتابي پهن وسيعي است. در جهت جنوبي قسمتي جزء حرم پيغمبريه است. يک قسمت هم ظاهرا مدرس ميباشد و طبقه ديگري است که در آنجا جماعت ميشده است و اکنون جاي تدريس به دانشجويان است. در جانب مغرب دري بوده است که به سرداب بقعه پيغمبريه ميرفته، ولي پس از آنکه باني ساختمان مرحوم حاج ميرزا مسعود شيخالاسلام اقدام به بناي حرم پيغمبريه ميکند، درِ سرداب را که از داخل مدرسه بوده است مسدود مينمايد، چنانکه اکنون هيچگونه اثري از درِ سرداب و محل آن ديده نميشود. در حال حاضر (زمان تأليف کتاب مينودر) عدهاي از مردم دهستانهاي قزوين در اين مدرسه سکونت دارند و به تحصيل علوم قديمه مشغولاند. از کتيبه سردر مدرسه، چنين برميآيد که اين مدرسه را باني ديگري بوده است که موفق به اتمام آن نگرديده، شايد باني آن شاهطهماسب صفوي، يا يکي از رجال عصر وي بوده، دور نيست که بناي قبلي پيغمبريه هم که شيخالاسلام خراب کرد و از نو ساخت، از آثار پادشاه مزبور يا از رجال عصر صفوي باشد. به هر حال چون بناي مدرسه ناتمام بوده است. محمدتقيا ابنميرزا هدايت اصفهاني معروف به ساروتقي مقتول در شعبان 1055هجري، وزير شاهعباس ثاني اقدام به اتمام آن نموده است و چگونگي آن بالاي در ورودي مدرسه کتيبهاي به خط نستعليق ممتاز در سنگ مرمر منقور گرديده است. بدين قرار: »باسمه سبحانه. در زمان نواب کامياب سپهر رکاب اشرف اقدس و ارفع همايون سلطان سلاطين ربع مسکون، غلام به اخلاص اميرالمؤمنين حيدر عليهالصلوات اللّه الملک الاکبر، ابوالمظفر شاهعباس بن شاه صفي الصفوي الموسوي الحسيني بهادرخان خلّداللّه ملکه، بنده درگاه عالمپناه وزير اعظم اين دولت ابدي پيوند محمدتقيا ابنميرزا هدايت اصفهاني به اتمام اين مقام شريف قيام نمود. اميد که ثوابش به روزگار فرخنده آثار نواب کامياب عايد گردد. کتبه الفقير شفيع بن عبدالجبار في 1054«.نود و شش سال بعد »مولا ويردي بيگ« نامي اين مدرسه را تعمير کرده و کتيبه منظومي که به خط نستعليق در سنگ مرمر نقر گرديده است نيز در سردر ورودي مدرسه کار گذارده شده که چنين است:در جهان از نيکدانيهاي مولاويردي بيگ چون که شد شامل به حالش فضل ربّ العالميناين مکان دلگشا را باعث تعمير شد کز صفا دم ميزند صحنش زفردوس برينمينمايد اهل حال از بس در آنجا کسب فيض از بنايش زيبد ار بر خويشتن بالد زمينخواهش تاريخ تعميرش زعقل پر هنر چون که بنمودم همان جا بود گويا در کمينآسمان از سر کله برداشت، با آواز گفت: »مدرسِ ارباب دانش، جاي اصحاب يقين«1150(پايان نوشته مرحوم گلريز)در حال حاضر توليت اين مدرسه با خانواده آشوريان قزوين است...منبع:ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 825]
صفحات پیشنهادی
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين نويسنده: سيد محمد دبير سياقي مقدمه سند حاضر وقفنامهاي است که در آن شاه سلطانحسين صفوي درآمد دو قطعه باغ واقع در ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين نويسنده: سيد محمد دبير سياقي مقدمه سند حاضر وقفنامهاي است که در آن شاه سلطانحسين صفوي درآمد دو قطعه باغ واقع در ...
پنجاه بدر در قزوين (تصویر)
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين-وقفنامه باغهاي سليمانآباد و ... بود که تا حدود پنجاه سال پيش آباد بود، اما ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين-وقفنامه باغهاي سليمانآباد و ... بود که تا حدود پنجاه سال پيش آباد بود، اما ...
تصاویری از باغ چهلستون
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين اما پيغمبريه ـ بقعهاي است در خياباني به همين نام در مغرب عمارت و باغ چهل ستون که آن .... منبع:ميراث جاويدانمعرفي سايت ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين اما پيغمبريه ـ بقعهاي است در خياباني به همين نام در مغرب عمارت و باغ چهل ستون که آن .... منبع:ميراث جاويدانمعرفي سايت ...
تصاویری از باغ گلشن
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ... برگي از گل گلشن وصف جمالش، موقوف بر محال و بيرون از حيطه وهم و خيال، و طيور عقل ... مسمّي به باغ نو بالتمام دويست ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ... برگي از گل گلشن وصف جمالش، موقوف بر محال و بيرون از حيطه وهم و خيال، و طيور عقل ... مسمّي به باغ نو بالتمام دويست ...
چهار هزار تن انار از باغات صدوق برداشت شد
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين مسمّي به باغ نو بالتمام دويست نفر(31) محدود به حدود ذيل:به حکمآباد (32)؛ به جاده قراء؛ به ... باغ مزبور که احداثکرده نواب ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين مسمّي به باغ نو بالتمام دويست نفر(31) محدود به حدود ذيل:به حکمآباد (32)؛ به جاده قراء؛ به ... باغ مزبور که احداثکرده نواب ...
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن نويسنده:رضا مختاري مقدمه مدرسه علميه علوي(مريمبيگم ) خوانسار يکي از مدارس ... وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ...
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن نويسنده:رضا مختاري مقدمه مدرسه علميه علوي(مريمبيگم ) خوانسار يکي از مدارس ... وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ...
سيماي وقف خراسان
چون ميرزا محسن، داماد شاه عباس بوده، شاه صفي (1028 تا 1053 ه ق) به منظور جلوگيري از دعوي سلطنت فرزندان وي بعضي ..... وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ...
چون ميرزا محسن، داماد شاه عباس بوده، شاه صفي (1028 تا 1053 ه ق) به منظور جلوگيري از دعوي سلطنت فرزندان وي بعضي ..... وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ...
ابتهال مشهور استاد عبدالعال
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ... به آبياري دهاقين خلوص عقيدت و صفاي طويّت و آبروي ابتهال و ضراعت در اراضي جان .... سال بعد از بسته شدن بند (مشهور ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين ... به آبياري دهاقين خلوص عقيدت و صفاي طويّت و آبروي ابتهال و ضراعت در اراضي جان .... سال بعد از بسته شدن بند (مشهور ...
تهيه و فروش تصاوير منسوب به پيامبر اكرم
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين (تعليقات فيه ما فيه از مرحوم فروزانفر، ص273)24- منسوب به حضرت علي(ع) ... که بيشتر درخور و سزاوار مشاهد ائمه هدي(ع) و ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين (تعليقات فيه ما فيه از مرحوم فروزانفر، ص273)24- منسوب به حضرت علي(ع) ... که بيشتر درخور و سزاوار مشاهد ائمه هدي(ع) و ...
عکس قدیمی از حرم حضرت علی (ع) در نجف اشرف
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين متن سند و نمونهاي از عکس نسخه آن با توضيحاتي اينجا آورده ميشود و اضافه مينمايد که ..... (تعليقات فيه ما فيه از مرحوم ...
وقفنامه باغهاي سليمانآباد و صفيآباد قزوين متن سند و نمونهاي از عکس نسخه آن با توضيحاتي اينجا آورده ميشود و اضافه مينمايد که ..... (تعليقات فيه ما فيه از مرحوم ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها