محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845862365
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن نويسنده:رضا مختاري مقدمه مدرسه علميه علوي(مريمبيگم ) خوانسار يکي از مدارس قديمي و با برکت و معنويت خوانسار است که بيش از سيصد سال پيش به امر مريمبيگم، يکي از شاهزادگان صفوي، بنا شده)1 ) و تاريخ وقفنامه آن که بعد از بناي مدرسه انشا شده، سال 1106هـ.ق است. همچنين تاريخ وقف يک نسخه خطي ارزنده کتاب کافي بر مدرسه سال 1113هـ.ق است(2 )که نشان ميدهد مدرسه در همان سالها داراي کتابخانه بوده است.اين مدرسه رقبات موقوفه زيادي داشته است، ولي در شصت سال اخير به وقف عمل نشده و عدهاي موقوفات آن را تملّک و تصرّف کردهاند و تاکنون هم اداره اوقاف و متوليان امر موفّق نشدهاند رقبات وقفي مدرسه را به وقفيت برگردانند، و طي اين سالها ريالي از درآمد وقف عايد مدرسه نشده است. از نسخه اصل وقفنامه مدرسه و موقوفات آن که در سال 1106هـ.ق نوشته شده، خبري در دست نيست)3 )، ولي رونويس آن که در سال 1308هـ.ش از روي نسخه اصل نوشته شده در دست است. متأسفانه در همان تاريخ، يا پيش از آن، در اصل وقفنامه، به عمد مشخصات رقبات وقفي، بجز يک قلم، سياه و محو شده است؛ چنان که از مدارک و اسناد آينده معلوم ميشود، ولي خوشبختانه از مدارک و اسناد قطعي ديگر، ميتوان رقبات وقفي مدرسه را مشخّص کرد. از وقفنامه مدرسه که در پايان مقال ميآيد، معلوم ميشود که مدرسه رقبات وقفي زيادي داشته و افزون بر آن، شواهد و مدارک فراواني وجود دارد که هم چگونگي تملّک رقبات وقفي، به دست اشخاص را نشان ميدهد و هم نکتههاي ريز و درشت تاريخي ارزندهاي از آنها استفاده ميشود. اينک اين اسناد و مدارک به ترتيب تاريخي همراه با توضيحي اندک ارائه ميشود:سندي در دست است که نشان ميدهد تا تاريخ 1308هـ.ق يعني بيش از يکصد سال پيش، موقوفات مدرسه به مصرف واقعي ميرسيده و بزرگترين عالم آن دوره شهر اصفهان يعني آيتاللّه ميرزا هاشم چهارسوقي)4 )(1235ـ 1318هـ.ق ) بر آن نظارت داشته است. اين سند نامهاي است که فخرالذاکرين خوانساري خطاب به ايشان نوشته و مدّعي شده که از فرزندان واقف است و بايد او متولّي وقف باشد، عين نامه وي و پاسخ آيتاللّه چهارسوقي، أعلياللّه مقامه في غرفات الجنان، بدين شرح است:نامه فخرالذاکرين خوانساريهوحجّت الإسلاما، نائب الإماما، مرجع الأحکاما، أداماللّه ظلالکم العالي علي رؤوس الأنام.عرض اين اقلّ، ميرزا محمّد الملقّب بفخرالذاکرين خوانساري، خدمت آقاي حجّتالاسلام آن است که در خصوص امر موقوفات مدرسه واقعه در محلّه عليا [ي] خوانسار، که ثبت اعيان موقوفه در ورقه عليحده شده، چون اختيار با سرکار عالي است، و عزل و نصب را سرکار مقرّر فرموديد، تکليف داعي را هم معيّن بفرماييد که بعد از مدتي مديد که مزاحم سرکار آقاي حجّتالاسلام بوده و هستم، آسوده مراجعت به وطن مألوف خود نموده مشغول دعاگويي وجود مبارک بشوم.الأمر أمر العالي.بسم اللّه الرحمن الرحيمجناب مستطاب قدسي القاب فخرالذاکرين آخوند ملاّ ميرزا محمد خوانساري، در خصوص امر موقوفات مدرسه خوانسار واقعه در محله علياي بلد، که اينجانب به مقتضاي آنچه در ورقه عليحده ثبت کردهام، حکم آن نمودهام، و چهار شخص از علماء و فضلاء و صلحاء خوانسار را قرار دادم که متولّي امر باشند، به نحوي که مفصّلاً مرقوم شده.حال که جناب شما در مقام اثبات استحقاق خود توليت را، و بودن خود را از اولاد واقف برآمديد، و مدتي در اصفهان در محضر اينجانب با آن آقايان گفتگو نمودم، اگرچه امري معلوم نشد که بتوانم بالفعل حکمي در آن بنمايم؛ نظر به آنچه از ايرادات بر يکديگر از جانبين اظهار ميشد و شبهاتي که در بين حاصل ميشد نسبت به مدّعا به شما، لکن نظر به اينکه خواستم، از باب مصالح عديده، شما هم دخيل در امر باشيد؛ لهذا در خصوص گز و کاه گلستان کوه خوانسار(5 )که داخل در موقوفات بوده، قرار شد و صيغه جاري شد ميان شما و حضرات آقايان که در اين دو فقره نسبت به دو دانگ از کوه اختيار با شما باشد، که به نحو اصلح به مصارف هر که مدعي ميباشد اولاد واقف بودن را برسد، چه خود شما چه ديگري، و در مابقي موقوفات مسطوره قرار شد که شما هم شريک باشيد با حضرات آقايان که پنج نفر باشيد، و به اطّلاع و استصواب يکديگر نماء آنها را به مصارف مقرّره مدرسه و طلاّب آن برسانيد. و اين قرار، منافات با حکم داعي از براي آن چهار نفر ندارد، بلکه مؤيّد آن است؛ زيرا که اين قراري است که ايشان با شما و در محضر داعي نمودهاند و به توسّط خود ايشان شده. اميد هست که بر وجه اصلح [عمل کنيد] که تمام مأجور و مثاب باشيد. إنشاءاللّه.في 8 ذيالقعدة الحرام سنه 1308.مهر: «هاشم الموسوي ابن زينالعابدين».بسمه تعاليآنچه را که مرحوم مغفور آيتاللّه العظمي آقاي آميرزا محمدهاشم خوانساري، رضواناللّه عليه، مرقوم فرمودند مطاع و بر طبق آن بايد رفتار شود. خداونـد توفيق و سعادت عطا فرمايد في 17/ج2/ 1412. الأحقـر خوانساريمهر: «مصطفي الحسيني»مرحوم آيتاللّه سيدمصطفي صفائي خوانساري)6 )، طاب ثراه، که خود سينه به سينه آگاهيهاي دقيقي از موقوفات مدرسه داشتند، چند سال پيش اين سند را تأييد، و چند سطري که ذيل سند ملاحظه ميشود مرقوم کردند تا کسي در اصالت و صحّت آن خدشه نکند.چنانکه از اسناد و مدارک استفاده ميشود مدتي پس از حکم آيتاللّه چهارسوقي در سال 1308هـ.ق، مرحوم آقا سيد محمدمهدي خوانساري معروف به ثقةالاسلام شهيد، که در سال 1336هـ.ق به دستور صمصامالسلطنه به دار آويخته شد(7 ) متولّي موقوفات مدرسه بوده است و مرحوم آيتاللّه گلپايگاني، طاب ثراه، که در اوان طلبگي، پيش از آنکه در سال 1336هـ.ق به اراک بروند، مدّتي در اين مدرسه به تحصيل مشغول بودهاند، فرمودهاند: «مرحوم ثقةالاسلام از درآمد موقوفات مدرسه ماهي يک تومان به من که طلبه مدرسه بودم ميداد».پس از به دار آويخته شدن مرحوم ثقةالاسلام برخي پنداشتهاند رقبات تحت توليت و تصرّف ثقةالاسلام ملک شخصي ايشان بوده است، از اينرو گويا اداره معارف و اوقاف آن زمان از عالمان خوانسار خواسته است وقفيت آن رقبات را گواهي و تأييد کنند. سندي که در پي ميآيد شامل اين درخواست و پاسخ علماي خوانسار است:سواد احکام علماء خوانسارحضور مبارک علماء عظام و فقهاء کرام، دامت برکاتهم و مدّظلّهم، عرض ميشود در موضوع املاکات موقوفه مدرسه که عبارت است از:سه دانگ جعفرآباد، و شش دانگ گل بيدهند، و قنات حاجي ميرزا، و گلستان کوه هر کدام از جنابان عالي مسبوق هستيد که خارج از متملّکات مرحمتمآب، رضوان جايگاه، علّيين آرامگاه، فردوس وساده، مرحوم ثقةالاسلام، أعلياللّه مقامه الشريف، است دو کلمه در فوق همين ورقه مرقوم، و به خاتم مبارک مزّين و ممهور فرماييد، که عندالحاجة حجّت بوده باشد. أجرکم علياللّه و أمرکم مطاع.تحريرا في يوم چهارم شوّال المکرّم مطابق يک هزار و سيصد و سي و شش: غشلو 1336.هوچهارم قلم از آب و املاک مرقومه، موقوفه بر مدرسه علياست، و تصرّفات مرحوم ثقةالاسلام، طاب ثراه، در اعيان مرقومه به عنوان وقفيت بوده، و از متملّکات آن مرحوم خارج است، و شياع و استفاضه قطعيه و تواتر ثابت است، و محلّ انکار احدي نيست.و حرّره في شهر ذيالقعدة الحرام 1336.سجلّ مهر: «محمّدمهدي ابن محمد اسماعيل».محل مهر و سجلّ شريعتمدار آقاي ميرزا مهدي فاضل خوانساري.بسماللّه خير الأسماءدر باب اعيان مرقومه در متن که چهار قلم است به عنوان وقفيت بر مدرسه عليا مداخله ميفرمودند مرحوم ثقةالاسلام، طابثراه، وبه استفاضه قطعيه محقّق است که خارج ازمتملّکات آن مرحوم است، و ابدا عنوان ملکيت نبوده است. و ذا في الثامن من شهر ذيقعدة 1336.سجلّ مهر: «عبده الراجي محمدباقر بن محمد».محل مهر و سجلّ شريعتمدار آقاي حاجي ميرزا محمّدباقر مجتهد خوانساري.هواز مطالب بديهه و مسلّميه است که املاک مرقومه که چهار قلم است وقف بر مدرسه خوانسار است، و اصلاً دخلي و ربطي به متروکات و مخلّفات مرحمتمآب علّيينمکان، ثقةالاسلام، طاب ثراه، نداشته و ندارد. و حرّره الأقلّ في شهر ذيالقعدة الحرام 1336.سجلّ مهر: «عبده الراجي محمدعلي».محل مهر و خاتم خلد مقام مرحوم آقاي ملامحمد علي حکيم طاب ثراه.بسماللّه تبارک و تعاليدر باب اعيان مرقومه در متن که چهار قلم است به عنوان وقفيت بر مدرسه عليا بوده تصرّفات مرحوم ثقةالاسلام، طاب ثراه، و از متملّکات ايشان خارج بوده.و حرّره سجلّ مهر: «علي ابن ابوالقاسم الموسوي».محل مهر و سجلّ مرحوم خلدمقام آقاي آقا سيدعلي مجتهد خوانساري.سواد مطابق با اصل است.امضاي غلامرضا معارفيمهر «اداره معارف و اوقاف ثلاث(8 )، گلپايگان»پس از اين تاريخ از چند نامهاي که برخي از فرزندان مرحوم ثقةالاسلام به اداره اوقاف نوشتهاند، برميآيد که پس از مرحوم ثقةالاسلام برخي از فرزندان ايشان متصدي امر موقوفات مدرسه بودهاند و درآمد موقوفات به مصرف وقف ميرسيده است.دو نامه از اين نامهها که در ارديبهشتماه 1304هـ.ش نوشته شده، چنين است:الف )11 برج ارديبهشت 1304حضور محترم رياست جليله معارف و اوقاف ولايات ثلاث، دامت فيوضاته.مرقومه شريفه تحت نمره 73 مورّخه 5 برج، راجع به تعيين عايدات مدرسه علياي خوانسار و مصرف آن واصل.جوابا خاطر محترم را تصديع ميدهد: مدرسه مزبور هيچ زمان فاقد طلبه و محصّل نبوده، و همه جهت بالغ بر سيصد من حبوبات و جنس عايدات دارد که به مصرف مرمّت و چراغ مدرسه و حقوق خادم و معلّم ميرسد. در اين سنوات اخير چون خرابي زياده داشت مبالغي مدرسه مقروض، و چنانچه رياست محترم، خوانسار تشريففرما شديد حضورا رسيدگي و مطالب معروضه کشف خواهد شد.ثقةالاسلام زاده خوانساريب )25 ارديبهشت 1304حضور محترم رياست جليله معارف و اوقاف، دامت فيوضاته.مرقومه نمره 102 مورّخه 14 برج زيارت، وضعيات مدرسه علياي خوانسار و عوايد آن را استيضاح فرموده بوديد، جوابا تصديع ميدهد:مدرسه مزبور داراي نوزده حجره، که ده باب آن مسکون، مابقي زوايا و انبار است، در سنوات سابق کليه حجرات دائر و داراي طلبه بود. سنه ماضيه به واسطه خرابي چند باب حجره و بياعتباري مدرسه هشت نفر طلبه خارجي داشته که معمولاً هر نفري ماهي چهار من به وزن شاه و ده سير نفط مقرّري آنها بود، بعلاوه هفتاد تومان مخارج تعمير و خرابي حجرات شد به طور مقاطعه، ولي در هذه السنة چون ماه مبارک رمضان در پيش بود تاکنون طلبه خارجي نيامده، فقط منحصر به چند نفر فارسي و عربي خوان داخلي است بدون شهريه، و از هر حيث مدرسه پاکيزه و دائر است، و معلّم مخصوص چندينساله مدرسه، آقاي آخوند ملامحمدعلي که از فضلايعصر ميباشند مشغول تدريس هستند، و نيز خادم مدرسه ملامحمّد عبداللّه است. به هر يک از آنها مطابق معمول سنواتي يکصد و بيست من گندم حقوق داده ميشود. اثاثيه مخصوص هم ندارد.و امّا راجع به عايدات ساليانه چون مزارعي که متعلق به مدرسه است چشمهسار و کمرعيّت، عايدي مستقيمي ندارد. بعضي سالهاي کمباران کمتر و بعضي سالهاي خوش زيادتر، و تا حال از سيصد من جنس بعد از تفرقه رعيت زيادتر عايد نشده. و چنانچه موفّق گردد در زياد کردن رعيّت، اميد است عايدات فيالجمله ترقّي نمايد. عجالتا مدرسه براي تعمير سنوات ماضيه مبالغي مقروض، و حاليه هم تمام مدرسه مرمّت و سفيدکاري و نجّاري لازم دارد که اگر مسامحه شود خرابي آن فوقالعاده خواهد شد.ثقةالاسلامزاده خوانساريچهار سال پس از ارسال اين دونامه، يعني در سال 1308هـ.ش رئيس اداره معارف و اوقاف گلپايگان، غلامرضا معارفي، نامهاي به وزير معارف و اوقاف وقت نوشته و زواياي تاريکي از مسأله رقبات موقوفه مدرسه را روشن کرده است، اين نامه بدين قرار است:نمره عمومي 840، تاريخ تحرير و پاکنويس و ثبت و خروج 8 /12 /1308هـ.شمقام منيع وزارت جليله معارف و اوقاف، دامت شوکته.در جواب ابلاغ نمره 2118 /22149 [مورخ] 17 /10 /1308 صادره از اداره کلّ اوقاف راجع به موقوفات مدرسه مريمبيگم(مدرسه علياي خوانسار ) خاطر عالي را مستحضر ميدارد که در اثر ابلاغ نمره 1710/ 171144 [مورخ] 6/ 8/ 1308 اقدام به تحقيق و رسيدگي، و مطابق تحقيقات خارجي:گلستانکوه و مزرعه گل بيدهند(9 ) و قنات حاجي ميرزا و سه دانگ جعفرآباد، و مطابق مشهور نيز يک دانگ و نيم مزرعه غيبي، و سه دانگ چشمه مير از موقوفات مدرسه مزبوره، و در تصرّف آقامحمد شهيدزاده خلف مرحوم آقاي ميرزا محمدمهدي معروف، و عوائد و مصارف آن تحقيقا غير معلوم، ولي مطابق دوسيه)10 )مربوطه، در دفتر رقبات مخصوصا در جزء يکصد و پنجاه و کسري، رقبات موقوفات خوانسار و توابع آن، که اغلب حيف و ميل ميگردد، غير از شش دانگ مزرعه گل بيدهند اسمي نميباشد، و مطابق سواد وقفنامه که اصل آن در نزد حجّتالاسلام آقاي ميرزا عبدالجواد جعفري مجتهد خوانساري، که فعلاً از طرف وزارت جليله متبوعه مدرّس رسمي ميباشد، موجود است، و يک سطر از آن که جاي ذکر رقبات ميباشد سياه، و بغير از شش دانگ مزرعه گل بيدهند هيچ يک از رقبات معلوم نميباشد، و براي تکميل تحقيق تلو نمره 659 مورخ 10 /9/ 1308 از آقاي محمد مومي اليه متصرّف توضيح خواسته و مطالبه مدرک تصرّف نموده، و مشاراليه به واسطه نفوذ محلّي مغرور، و علاوه بر اينکه جواب کتبي نداده، منکر موقوفات، و تهديد و فحّاشي با شيخ سعيد امامي، و مشغول دسيسه و انتريگ(11 )، و از قرار معلوم، فعلاً اطرافيان خود را به اسم معلّمي و غيره وادار به تهيه شکايات مجعوله نموده، و عنقريب هم اين بنده دچار توضيح و استيضاح وزارت جليله متبوعه خواهد گرديد، و مطابق دوسيه مربوطه فقط در زمان سابق از طرف ايشان دو مراسله به اداره اوقاف رسيده که نه به خط ايشان و نه به امضاء ايشان. و معلوم ميشود روز اول مشاراليه درصدد بلعيدن موقوفه مزبوره [بوده]، و در خط حساب نبوده است. و چيزي که بوده وجود و بقاي مدرسه، مانع از فقدان اسناد موقوفه گرديده است. و چنانچه مشهور است موقوفه قريه تيدجان)12 ) را که سالي بالغ بر هفتصد تومان عوايد داشته، دوسيه آن را ايشان از يک نفر امناي اوقاف سابق به مبلغ پانزده تومان خريداري و از ميان برده است. و مطابق مفاد وقفنامه، مرحوم واقف، رقبات مزبوره را با شرايط خيلي قابل توجهي در 1241 وقف بر مدرسه مرقومه و طلاّب آن نموده، که متأسّفانه فعلاً عمل به آن نميشود، و توليت و نظارت آن را بعد از خود به عهده دو نفر اولاد خود نسلاً بعد نسلٍ قرار داده، و با انقراض اولاد، تعيين متولّي و ناظر را به عهده عالمي از علماء اماميه ساکن خوانسار يا ساکن اصفهان، که متّصف به صفت فضل و صلاح بوده باشد گذارده، و مطابق تصديق نمره 470 اداره اوقاف اصفهان و تصديقات نمره 259، و نمره 2014 اوقاف گلپايگان که در دوسيه مربوطه ضبط است، نظر به انقراض اولاد واقف، از طرف علماء اصفهان توليت مدرسه و موقوفات مزبوره به عهده آقاي ميرزا عبدالجواد معزّياليه مرقوم، که قبلاً هم با مرحوم والد ايشان بوده، واگذار گرديده. و از اين نقطهنظر ناگزير، تلو نمره 776 مورخ 7 /11 /1308 و نمره 832 مورخ 1 /12 /1308 از آقاي معزّياليه نيز توضيح خواسته، و ايشان صراحتا مدّعي توليت، و بر طبق آن چند فقره احکام علماء اعلام و حجج اسلام اصفهان را از قبيل آقاي دهکردي(13 )و آخوند ملاعبدالکريم(14 ) و آقاي فشارکي و مرحوم آقا نجفي و غيره ارائه، و جدّا تقاضاي احقاق حق خود را مينمايد. و اداره معارف و اوقاف فعلي هم نظر به مفاد وقفنامه و احکام صريح اجلّالعلماء، با رعايت حفظ موقوفه مزبوره، توليت معزّياليه را تصديق، و با قطع علاقه به مأموريت خود از ولايات ثلاث گلپايگان، نسبت به آقاي معزّياليه استدعاي بذل مساعدت و تقاضاي صدور ابلاغ و امر به احقاق مينمايد.غلامرضا معارفيدر نامه غلامرضا معارفي، رئيس وقت اداره معارف و اوقاف گلپايگان، اشارهاي به احکام علماي اصفهان و اداره معارف و اوقاف شده است. متن حکم علماي اصفهان و اداره معارف چنين است:الف )بسماللّه الرحمن الرحيمدر[باره] موقوفات مدرسه خوانسار که در يد آباء و اجداد جناب شريعتمدار، عمدة الفضلاء الأمجاد و زبدة العلماء الأنجاب أبوالوداد والسداد، آقاي حاجي ميرزا عبدالجواد، نجل جليل مرحوم خلدمقام آقاي حاجي ميرزا محمدتقي خوانساري، أعلياللّه مقاماته، بوده، و معلوم نيست حاجت به نصب عالمي ديگر داشته باشد، فعلي هذا اين احقر آقاي آقا ميرزا عبدالجواد مشاراليه، زيدت مکانته السديدة، را تعيين در امر توليت آنها ـ و صرف در مصارف مقرّره در وقف آن به مقتضاي تکليف شرعي در آن ـ نمودم.انشاءاللّه آنچه احتياط در لوازم توليت وقف است اعمال خواهد نمود که احياء و اجراء آن اوقاف بر وجه احسن ـ أخذا و صرفا و دخلاً و خرجا ـ بشود. أعاناللّه من أعانه في ذلک في ليلة 29 شهر رجبالمرجّب 1329.محل مهر شريعتمدار آقاي آخوند ملاعبدالکريم جزياز جمله علماء مفوّضين امر توليت را به نايب ايشان، [الـ] سيّد السند، [الـ] فقيه المستند، سرکار شريعتمدار آقاي آقاميرمحمدتقي.و من جملة المفوّضين عمدة العلماء العاملين سيّد الفقهاء المجتهدين آقاي آقا مير محمدصادق، مدرسه جدّه.و من جملة المفوّضين [الـ] علاّمة الفهّامة حجتالاسلام والمسلمين آقاي آخوند ملا محمدحسين فشارکي،و حضرت آيتاللّه في الأرضين آقاي حاجي شيخ محمدتقي نجفي، سلّمهاللّه.ب )بسماللّه الرحمن الرحيمبعد الحمد والصلاة،إنّ المدرسة الواقعة في بلدة الخوانساران [کذا] کانت توليتها راجعةً إلي العالم الفقيه المنصوب في زمن الغيبة، فقد نصبتُ لتوليتها والقيام بأمرها علي الوجه الأحسن، جناب العالم العامل والفاضل الکامل، نور حدقة السيادة، نور حديقة السعادة، الحسيب النبيل من سلالة خير البريّة، سنام الفضل والنبالة، ذوالمجد والسداد، الآميرزا محمدجواد، لا زال مؤيّدا بالنبيّ و آله الأمجاد.و شرطتُ عليه أن يعمل فيما فُوِّضَ إليه علي منهاج الورع والتقوي، و أن يسلک مسلک الاحتياط في المشتبهات، واللّه وليّ السداد.حرّره بيده الداثرة المضافُ إلي خالق البريّة، السيد أبوالقاسم الدهکردي في شهر شعبانالمعظّم من شهور سنة 1329 حامدا مصلّيا مسلّما.محل مهر سرکار حجتالاسلام والمسلمين آقاي آسيّد ابوالقاسم دهکردي.ج )بسماللّه الرحمن الرحيم23 برج قوس 1298نظر به وقفنامچه معتبره مدرسه خوانسار واقعه در محلّه عليا، که سواد آن مصدّقا ضبط اداره است، و در آن وقفنامچه تصريح شده است که توليت با اولاد متولّي بطنا بعد بطنٍ، و پس از انقراض تعيين متولي با علماء اعلام اصفهان، و فعلاً سنواتي است که اولاد متولّي منقرض هستند، اينک به موجب مرقومات آقايان علماء اصفهان که ثبت دفتر اداره اوقاف ولايات ثلاث شد؛ علاوه بر مرقومات آقايان علماء اعلام اصفهان، کثّراللّه أمثالهم، اليوم هم از طرف اداره اوقاف ولايات ثلاث، توليت کلّ رقبات موقوفه مدرسه علياي خوانسار، به ملاحظه اعلميت و صحّت اعمال و افعال مفوّض شد به جناب مستطاب شريعتمدار ملاذالاسلام آقاي آميرزا عبدالجواد مجتهد خوانساري، دامت برکاته العالي [کذا] که همهساله منافع عايدات رقبات را به مصارف مدرسه مطابق مقرّرات واقف برسانند، و صورت عايدي و مخارج همهساله را به اداره اوقاف ولايات ثلاث تسليم نمايند.سلطان العلماء النائيني، رئيس معارف و اوقاف ولايات ثلاث.ظاهرا پس از نامه غلامرضا معارفي، و شايد پيش از آن، وزير معارف و اوقاف نامهاي به فرزند مرحوم ثقةالاسلام که متصدي موقوفات مدرسه بوده نوشته و از ايشان خواسته است در اين زمينه توضيح دهد و ايشان نامهاي احترامآميز و فاقد تاريخ به وزير معارف(15 ) نوشته که از اين قرار است:قربانت شومکاش چندين مدرسه را دخالت داشتم تا بدين وسيله منظور نظرِ ازهر گشته، از صدور مرقومات شريفه مسرور و محفوظ گردد. هر چند درک فيض ملاقات را ننموده، ولي اوصاف حميده و اخلاق پسنديده عاليه حضرت مستطاب عالي اين داعي را مجذوب داشته، و افسوس دارم که چرا از وجود محترمت دور، و از فيض حضورت مهجور مانده. بديهي است از عدم سعادت و بيتوفيقي اهالي خوانسار بايد بعد از قرني که يک وجود محترم خيّر نيکنفس مثل حضرت عالي، که براي ترقّي معارف و شرافت انسانيت مأمور، و اين مقام مقدّس را عهدهدار ميشود، اين محيط فاسد از اين نعمت محروم، و در وادي ضلالت سرگردان باشيم، گمان ميکنم اهالي اين محلّ از سهم خود صرف نظر نکنند، و اگر اداي حقوق آنها را نفرماييد بزرگترين ظلم درباره اين دعاگويان فرموديد.مخصوصا دعوت ميکنم در اين فصل بهار و موقع تفرّج خوانسار چند روزي را در اين منزل محقّر تشريففرما، و ارادت کيش را قرين امتنان فرماييد، از تعارفات رسمي، گذشته، دوستانه خواهش و انتظار دارد.راجع به مدرسه استيضاح فرموده بوديد. گويا مطالب را مشتبه، و خاطر محترم را مشوب نموده باشند. مخلص در اين عوالم نيستم، و به مزاق [صحيح: مذاق] خود دخالت و خورد و بُرد وقف را حرام و کفر ميداند. شش هفت سال است که مخلص دخالت در امر مدرسه ميکند بعد از مرحوم ثقةالاسلام، سالي سي چهل تومان از عايدات شخصي به مصرف مدرسه ميرساند. و خيلي ميل دارم که از روي دقّت رسيدگي فرماييد، و طلب مخلص را معين نماييد. دو مزرعه مختصر اختصاص به مدرسه دارد که با زحمات زياد مختصر زراعتي در آنها ميشود، و بهطور غير مستقيم به تفاوت سالي سيصد من، بعضي سالها زيادتر، بعضي کمتر، عايدات دارد که به مصرف معلّم و خادم ميرسد. ساير مخارجات از قبيل چراغ و مخارج تحصيل طلاّب پريشان، به طور ماهانه بايد شخصا متحمّل شود.انشاءاللّه اگر تشريف آورديد بهطور تحقيق کشف عرايض ميشود. مخصوصا اين ايّام را که ميخواهد تمام مدرسه را مرمت و سفيد نمايد، مبالغ کلّي خرج گچ و غيره دارد که بايد شخصا عهدهدار شود و محلّي ندارد. زياده را تصديع باشد.حساب پنجاه سال قبل هم به خط ثقةالاسلام حاضر، چنانچه محتاج باشد، ارائه ميدارد. محمّد پس از اين نامه و دعوت وزير معارف و اوقاف به خوانسار، گويا غائله رقبات وقفي مدرسه ختم شده، و تقريبا از همان تاريخ تاکنون ريالي از درآمد موقوفـات عايد مدرسه نشده، و رقبات وقفـي به تصرّف يا تملّک اشخاص درآمـده است. اميـد است اداره اوقاف با استمـداد از قوّه قضائيـه بتوانـد اين رقبات را به وقفيت برگردانـد و پيداست که هر چه زمان بگذرد اين امـر مشکلتـر ميشود. از اينکـه حدود هفتاد سـال پيش در وقفنامه، مشخصـات رقبات وقفـي سياه شده و احيانا برخي از وقفنامههاي مدرسه اتلاف شده معلوم ميشود که از همان زمان برخي درصدد بلعيـدن اين موقوفات بودهاند.باري از سرنوشت مدرسه در شصت سال اخير همينقدر ميدانيم که با مراجعت مرحوم آيتاللّه سيدحسين علوي، أعلياللّه مقامه في غرفات الجنان، از نجف اشرف در سال 1348هـ.ق مدرسه مجدّدا رونق گرفت و محفل درس و بحث شد و به دست اين مرد بزرگ، بدون استفاده از رقبات وقفي، به نحو شايستهاي اداره شد. آيتاللّه علوي يکي از عالمان وارسته و مجهولالقدر خوانسار بود که در تاريخ 21/ 4 /1368هـ.ش درست دو روز پيش از اربعين امام خميني، طيّباللّه رمسه، در حدود نودسالگي زندگاني را بدرود گفت. آيتاللّه علوي در سال 1278 شمسي به دنيا آمد و پس از تحصيل مقدمات علوم در خوانسار و اصفهان، رهسپار نجف اشرف شد و در محضر بزرگان آن حوزه با عظمت، از جمله حضرات آيات سيدابوالحسن اصفهاني، ميرزاي نائيني، ضياءالدين عراقي و اصطهباناتي، رضواناللّه عليهم، به تحصيل پرداخت و پس از چند سال تحصيل و وصول به مرتبه اجتهاد، همراه با اجازاتي از آن بزرگان، به ايران بازگشت و در زادگاه خود، خوانسار، رحل اقامت افکند و به تدريس علوم ديني و رتق و فتق امور مردم مشغول شد. وي با چهرهاي گشاده، همه قشرهاي مردم را، از پير و جوان، روستايي و شهري، باسواد و بيسواد به حضور ميپذيرفت و هر يک را به فراخور حالشان ارشاد ميکرد. در خانهاش همواره به روي مراجعين باز بود، و هر کس به حضورش ميرسيد بيبهره برنميگشت. محفل او مجلس قرآن و حديث و موعظه و ادب بود و کسي از آن خسته نميشد. کمتر اتفاق ميافتاد که در جلسهاي، هر چند چند دقيقهاي، آيهاي يا حديثي يا شعري پندآميز نخواند. و از آنجا که خود عالم عامل بود سخنانش بر دل مينشست. عاشق خدمت به مردم بود نه طالب نام و نان. بارها در مقام موعظه و نصيحت آياتي از قرآن را از او شنيدم که با چشمان اشکبار و حالتي حزنآميز قرائت ميکرد، ماننـد کريمـه «إنّا مِـنَ المُجرِميـنَ مُنتَقِمـونَ»، «ما يَلفَـظ مِن قَـولٍ إلاّ لَـدَيـهِ رقيـبُ عَتيـد»، «ألَـم يَعلَـم بِـأنَّ اللّهَ يَـري».اين آيات و مانند آنها را فراوان با سوز دل قرائت ميکرد. خود را طلبکار مردم نميدانست و در برابر خدماتش از کسي توقّعي نداشت. با توکّل، سادهزيست، پارسا و انقلابي بود. بارها در جلسات به ما ميفرمود: «امام خميني را دعا کنيد، تا اين مرد را داريد، غمي نداريد.» و «در نماز جمعه شرکت کنيد.» عمري را با زهد و پارسايي به سر آورد، از مال دنيا چيزي نيندوخت و با دستي خالي از مال دنيا و پروندهاي مشحون از حسنات از دنيا رفت. سرگذشت آيتاللّه علوي، در مقدمه صلاةالمسافر(تأليف ايشان، چاپ قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1415هـ.ق ) آمده است. از آنجا که مدرسه علوي رو به ويراني نهاده بود، ايشان در سال 1353هـ.ش/1394هـ.ق به تعمير و توسعه آن همّت گماشتند و آن را به مدرسهاي مرتّب و معمور تبديل کردند. در روزنامه اطلاعات مورّخ 20 /3/ 1353 گزارشي از بازسازي مدرسه درج شده است. اين مدرسه به برکت سکونت اتقيا و صلحا در آن، همچون ميرزاي قمي صاحب قوانين و آيتاللّه گلپايگاني، رضواناللّه عليهما، بسيار با معنويت و پربرکت و توفيقافزاست. پس از درگذشت آيتاللّه علوي تاکنون نيز مدرسه به شکل مطلوبي به همّت فرزند برومند ايشان اداره ميشود.اينک توجه شما را به وقفنامه مدرسه و موقوفات آن جلب ميکنم. اين وقفنامه در سال 1106هـ.ق نوشته شده و تا سال 1308هـ.ش اصل آن موجود بوده است، ولي آنچه مورد استفاده اينجانب بود، سواد آن است که در سال 1308هـ.ش نوشته شده است. مواضع نقطهچين در نسخه اصل سياه شده و در سواد آن به جايش نقطهچين شده است.وقفنامه مدرسه و رقبات وقفي آنبسماللّه الرحمن الرحيمامّا بعد، بر سالکان مسالک... که در اين ايّام خجسته انجام، داعيان دولت قاهره، و طالبان علوم دينيه که در قصبه طيّبه خوانسار ـ که نمونهاي است از جنّات تجري من تحتها الأنهار ـ مسکن و محلّي که در آن مجتمعتا به تحصيل علوم خيرالأنام، و دعاگوئي دوام دولت ابد توأم اشتغال نمايند؛ نداشتند، در اين اوقات التماس نمودند به اقلّ خلقاللّه حاجي ميرزا محمد خلف صدق مرحمت و مغفرت و رضوانمآب سلطان محمد خوانساري، من جمله کمترين بندگان نوّاب مستطاب، معلّي القاب، خورشيد احتجاب، فلک جناب، خديجةالوزراء، بلقيسالزمان، ناموسالعالمين، عصمت الدنيا والدين، به توفيق ربّاني، و به توجه دولت و ميمنت نوّاب علياجناب، و تحصيل دعاي خير از جهت روح کثيرالفتوح طوبيآشيان، خلدمکان؛ و از جهت از ياد عمر و دولت فرشته احترام بناي مدرسه و حمّامي در آن بلد به اتمام رسانيد تا عباداللّه ـ که وديعه حضرت واهبالعطاءاند ـ در آن مرفّهالحال و فارغالبال به دعاگوئي اشتغال نمايند، و ثواب آن را به روزگار فرخنده آثار عايد گردانند. و بنا بر حديث حضرت خيرالبرية که «الدنيا مزرعة الآخرة»، و به تفقّد فراغ بال علماء و أجلاّء اثناعشريه، کثّرهم اللّه بين البريّةاين بناي متين را وقف ايشان نموده، و به صدق نيّت و صفاء طويّت، همگي و تمامي مزرعه مدعوّه به «گل بيدهند» مشتمله بر باغ معنّب البعض و اشجار صنوبر...............و توليت آن را به نفس نفيس خود مفوّض گردانيد، و بعد از انقضاء زمان حيات مستعار به ولد اکبر ارشد ارجمنـد خود محمد مقيـم بطنا بعد بطن من الذکور؛ و نظارت و تصدّي آن را به فرزند اعزّ اکرم خود محمدرحيم عقبا بعد عقب من الذکران، فإن انقرضوا إلي الذکور من الاناث؛ و هر گاه، العياذباللّه، از ناظر و متولّي اولاد ذکور ذکور يا اولاد ذکور از اناث باقي نماند عالمي از علماء اماميه که ساکن القصبة يا ساکن دارالسلطنه اصفهان که متّصف به صفت فضل و صلاح باشد متولّـي و ناظر از جهت موقوفات مذکور تعيين نمايد.و تدريس و نظم و نسق مدرسه را به فضيلت و کمالات دستگاه، افادت و افاضتپناه، حقائق و معارفآگاه، جامعالمعقول والمنقول، حاوي الفروع و الاصول، علاّمي فهّامي، مولانا حاجي محمد الخوانساري مفوّض گردانيده؛ و بعد از اجابت داعي «کلّ نفس ذائقة الموت» به اولاد ذکور او بطنا بعد بطنٍ بشرط الأهلية، و اگر اولاد مدرّس قابليت و اهليت نداشته باشند، متولّي و ناظر عالمي که متّصف به فضل و صلاح باشد از جهت تدريس تعيين نمايند، مشروط به آنکه متولّي و ناظر در مرتبه، سعي وافي در تعمير و توفير مداخل به تقديم رسانيده، آنچه از محصولات به عمل آيد:اوّلاً اخراجات موقوفات و تعمير ضروري، و وضع و اخراج آنچه محتاجإليه رواج و رونق مدرسه مذکوره بُـوَد؛ از قبيـل اجـرت خدمه و روشنايـي و سايـر مصارفـي که به حسب عرف بلد ضرور و در کار باشـد نماينـد.و آنچه باقي ماند عُشري از متولّي، و عُشري از ناظر و متصدي، و عُشري از مدرّس، و تتمّه را مدرّس بين الطلبة الأجلّة، علي تفاوت مراتبهم، قسمت نمايد، به شرط آنکه شب و روز به مطالعه و مباحثه و ضروريات علوم نبويه اشتغال نمايند بيموانع شرعي، مگر در هفته يک شب و دو شب که مختارند.و در هر شب و روز شش نفر از ايشان هر يک، يک جزو کلام مجيد تلاوت نمايد، و ثواب آن را به روح مقدّس طوبيآشيان، فردوسمکان، قربت نمايند، و شش نفر ديگر از طلبه کرام هر يک، يک جزو کلاماللّه را تلاوت نموده، ثواب آن را به روزگار خير مآلنوّاب، علياجناب، غنيّالأَلقاب هديه فرستند. و تتمّه از طلبه علم هر يک، يک جزو قرآن تلاوت، و ثواب آن را به واقف و باني مدرسه، حفظهاللّه، هبه نمايند.و شرط ديگر آنکه مباشرين موقوفات ممالک در آن تصرّف و دخل ننمايند.«فَمَن بدّلَه بَعدَ ماسَمِعَهُ فَإنَّما إثمُهُ عَلَي الّذينَ يُبَدِّلُونَه وَاللّهُ سَميعُ عَليمُ»وقفا صحيحا شرعيا و شرطا صريحا مليّا.و کان ذلک في شهر رجبالمرجّب من شهور سنة ستّة و مائة بعد الألف من الهجرة النبوية المصطفوية.به موجبي که مسطور گرديده من أوّله إلي آخره قابل و متصرّف شدم، و صيغه شرعيه به موجبي که نوشته شده، خواندم و به تصرف موقوفعليهم دادم.اقلّ عباداللّه بنده کمترين درگاه آستان خلافتنشان حاجي سيدمحمّد.مهر: «پيرو دين، ميرزامحمد»مهر:«عبده محمد أفوّض أمري إلياللّه اِنّ اللّه بصير بالعباد».گواهان وقفبسماللّه الرحمن الرحيماعتـرف الواقف، دام تأييـده و توفيقـه، بما فيـه لديّ، حرّرها العبد الأقلّ محمدتقي الشيرازيمحل مهرأنا من الشاهدين علي ذلک، حرّرها العبد إبراهيم.جناب حضرت ستودهاطوار، تأييدآثار، واقف مؤميإليه، اعتراف به جميع جهات مزبور متن نمود، العبد الأقلّ محمد مسيح. محل مهر.جناب ستوده و مرضيه اطوار، توفيق آثار، واقف به شرح مسطور متن در حضور کمترين بندگان آستان خلافت نشان اقرار و اعتراف نمودند. مهر مسيح.بسماللّه الرحمن الرحيمجناب عالي حضرت واقف مشارإليه اقرار و اعتراف به جميع جهات مزبوره متن نمودند. حرّرها العبد الذليل، مهر: «و اُفوّض أمري إلي اللّه، عبده محمّد المسعود»بسماللّه الرحمن الرحيمقد وقع و صدر الاعتراف الصريح السمعي والإقرار من الواقف... الخيرات والمبرّات بشراشره... و کتب داعيا لدوام الدولة.)مهر: «يا اللّه المحمود في کلّ قوله» ).[شهادت به مطابقت سواد با اصل:]سواد مطابق با اصل است. و آن اصل نزد اين اقلالطلبة و خادمالشريعة است. ميرزا عبدالجواد موسوي مهر ميرزا عبدالجواد: «عبدالجواد الموسوي»اين سواد با اصل وقفنامه که در نزد آقاي آقا ميرزا عبدالجواد است مطابقت شد، صحيح است، 8 /12 /8 [130]، غلامرضا معارفي.مهر: «اداره معارف و اوقاف ثلاث»«گلپايگان»وقفنامه کافي خطي کتابخانه مدرسه علوي خوانساربسماللّه الرحمن الرحيمالحمدللّه الواقف علي السرائر، والمطّلع علي الضمائر، والصلاة علـي أشرف خلقه محمـد و آله الأکابـر.نقش مهر هم «هوشياري» است.و بعد، وقف مخلّد و حبس مؤبّد نمود جناب عاليحضرت، متعاليمنزلت، ستودهخصلت، حميدهطويّت، ملکيطينت، مستغنيالألقابي [کذا]، مقرّب ريشسفيد حرم محترم اصفهان، صانه اللّه عن طوارق الحدثان، وصيّ شرعي مرحمت و غفرانپناه، آقا حسنعلي اين کتاب جلد ثاني فروع کليني را از مال مرحوم مغفور مشارإليه، بر کافّه علماء اماميه و فقهاء اثناعشريه [و] طلبه مدرسه واقعه در قصبه خوانسار، که جناب عاليحضرت، متعاليمنزلت، توفيقآثاري، حاجي الحرمين الشريفين، حاجي ميرزا محمّدا(16 ) ساختهاند که مطالعه و بهرهمند گردند.و ثواب آن را اوّلاً به روح مقدّس مطهّر حضرات عرشدرجات سدرهمرتبات، هديه نمايند و ثانيا به روزگار فرخندهآثار واقف موفّق، أداماللّه دولته و عمره، واصل گردانند.و توليت قبض و بسـط آن را مفوّض نمود به جنـاب...)17 ) و بعد از آن به ارشـد اولاد ذکـور مشارإليه که متولّـي مدرسه مذکوره باشنـد نسـلاً بعد نسل، مشروط به آنکه در معرض بيـع و هبه و صلح در نياورند.تغييردهنده به لعنت خدا و أئمه هدي گرفتار گردد، و صيغه شرعيه وقف خوانده شد «فَمَن بدّلَه بَعدَ ما سَمِعَهُ فَإنَّما إثمُهُ عَلَي الذّينَ يُبَدِّلُونَه»تحريرا في رجبالمرجّب 1113مهر «لا إله إلاّ اللّه الملک الحقّ المبين»«هوشياري»)18 ). پی نوشتها:1-تاريخچه اوقاف اصفهان، ص259؛ مريم بيگم مدرسهاي هم در اصفهان ساخته که در خيابان نشاط کنوني اصفهان بوده است، و اکنون به جاي آن دبستاني ساختهاند 2-اين وقفنامه در پايان همين نوشته خواهد آمد. اين نسخه کافي مکتوب به سال 1078هـ.ق، بسيار نفيس، خوش خط، مصحَّح، داراي حواشي توضيحي سودمند، با علامت بلاغ و از اول کتاب الجهاد تا آخر روضه کافي است، و به نظر ميرسد از روي نسخه پدر شيخ بهائي که با شهيد ثاني، رضواناللّه عليهما، مقابله کرده بوده، نوشته شده است. مشخصات نسخه شناسي اين نسخه در مقاله «فهرست نسخههاي خطي کتابخانه مدرسه علوي خوانسار»(آينه پژوهش، شماره 22، ص100 ) آمده است، 3- همينقدر ميدانيم که نسخه اصل در سال 1308هـ.ش نزد ميرزا عبدالجواد موسوي بوده است. چنان که از اسناد آينده روشن ميشود4-سرگذشت اين عالم جليلالقدر و کممانند در کتاب مناهجالمعارف(صفحه سيصد و شش تا سيصد و نوزده، مقدّمه 5-گلستان کوه خوانسار، در فصل بهار منظرهاي زيبا و ديدني دارد و در چند کيلومتري خوانسار در کنار جاده خوانسار به اصفهان واقع شده و محصول گز آن معروف، و داراي زمينهاي مزروعي است 6- آيتاللّه سيدمصطفي صفائي خوانساري، طاب ثراه، از شاگردان معروف مؤسّس حوزه قم مرحوم آيتاللّه حائري، و از اطرافيان و مشاوران مرحوم آيتاللّه بروجردي و مورد احترام بزرگان بودند. ايشان در سال 1413هـ.ق بدرود حيات گفت و در مسجد بالا سر حرم مطهّر حضرت معصومه، سلاماللّه عليها، همانجا که سالهاي طولاني صبحها اقامه جماعت ميکرد به خاک سپرده شد. سرگذشت ايشان در مجله پيام حوزه(ش2، ص76ـ 80 ) و مقدمه کتاب فهرست هزار و پانصد نسخه خطي آمده است. مصحّح ) آمده است7-سرگذشت ثقةالاسلام شهيد در کتاب خاطرات من يا روشن شدن تاريخ صد ساله تأليف اعظام الوزارة(ص463ـ 471 ) و مناهجالمعارف(ص دويست و يازده تا دويست و چهارده، مقدّمه مصحّح ) آمده است،8-سابقا شهرهاي خمين، گلپايگان و خوانسار به ولايات ثلاث معروف بوده، و ظاهرا هر سه، يک «اداره معارف و اوقاف» داشته است9-بيدهند روستايي است سرسبز در نزديکي خوانسار، کنار جاده خوانسار به گلپايگان10-دوسيه= پرونده 11-«انتريگ: وقايع و حوادث مختلفي که به وسيله آنها مطلب اصلي پرورانده شود... و بيننده را جلب کند و احساسات و عواطف را در او بيدار و تحريک نمايد»(فرهنگ معين، ذيل همين واژه )12-تيدجان روستايي است در چند کيلومتري خوانسار، در کنار جاده خوانسار به گلپايگان13-مرحوم آقا سيد ابوالقاسم دهکردي، عليهالرحمة. دهکرد همان شهرکرد امروزي است 14-مرحوم آخوند ملاعبدالکريم گزي، عليهالرحمة، براي اطلاع از سرگذشت اين بزرگان رک: تاريخ علمي و اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير15-عنوان وزير معارف و اوقاف در نامه نيست و طبق رسم قديم به نوشتن نام وي در پشت پاکت اکتفا شده، و پاکتنامه هم در دست نيست، ولي به قرائني نامه به ايشان نوشته شده است16-محمدا = محمدآقا17-در اصل به عمد سياه شده است18-بالاي وقفنامه نوشته شده: «الخاقاني آقاهوشيار، سلّمهاللّه»منبع:ميراث جاويدانمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2255]
صفحات پیشنهادی
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن نويسنده:رضا مختاري مقدمه مدرسه علميه علوي(مريمبيگم ) خوانسار يکي از مدارس قديمي و با برکت و معنويت خوانسار است که بيش ...
وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن نويسنده:رضا مختاري مقدمه مدرسه علميه علوي(مريمبيگم ) خوانسار يکي از مدارس قديمي و با برکت و معنويت خوانسار است که بيش ...
کتابهای وقف
... يک وقفنامه قديمي کازرون • حکايتهاي وقف • سخني درباه وقف و نگاهي به موقوفه غلامي ... و فطرت اسلامي • وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن • وقفنامه موقوفات سيد ...
... يک وقفنامه قديمي کازرون • حکايتهاي وقف • سخني درباه وقف و نگاهي به موقوفه غلامي ... و فطرت اسلامي • وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن • وقفنامه موقوفات سيد ...
دو وقف نامه کتاب از عهد صفوي
از جمله اين وقفنامهها وقفنامه کتابهاي مدرسه چهارباغ اصفهان است. ... بين رفته است و عجالة نگارنده به ياد ندارد که کتابي از موقوفات مدرسه چهارباغ را ديده باشد. ... از اربعين علامه مجلسي، قدّسسره، متعلّق به کتابخانه مدرسه علوي خوانسار ـ که آن را در فهرست ...
از جمله اين وقفنامهها وقفنامه کتابهاي مدرسه چهارباغ اصفهان است. ... بين رفته است و عجالة نگارنده به ياد ندارد که کتابي از موقوفات مدرسه چهارباغ را ديده باشد. ... از اربعين علامه مجلسي، قدّسسره، متعلّق به کتابخانه مدرسه علوي خوانسار ـ که آن را در فهرست ...
گفتوگو با جلیل واقعطلب
یا مجهول السیاده در موسم حج میان حجاج شیعه گردش كرده، طلب سهم سادات مینمایند. ... وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن و اين قرار، منافات با حکم داعي از براي آن چهار ...
یا مجهول السیاده در موسم حج میان حجاج شیعه گردش كرده، طلب سهم سادات مینمایند. ... وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن و اين قرار، منافات با حکم داعي از براي آن چهار ...
موقوفات بر پاية مخطوطات(1)
کليدواژه: وقف، وقف نامه هاي خطي مقدمه شناسايي موقوفات به جهت حفظ و احياي آنها از جمله ... و آستانة سلطان نورالدين علي غازي علوي اردکاني در اردکان شيراز موقوفه: روستاي .... 16) وقفنامة مدرسة امامية شيراز واقف: امام وردي بيک نسخهشناسي: قم: گلپايگاني، ش .... در اول و آخر صورت مهر و امضاء علامه مجلسي و آقا جمال خوانساري و بسياري از علماي ...
کليدواژه: وقف، وقف نامه هاي خطي مقدمه شناسايي موقوفات به جهت حفظ و احياي آنها از جمله ... و آستانة سلطان نورالدين علي غازي علوي اردکاني در اردکان شيراز موقوفه: روستاي .... 16) وقفنامة مدرسة امامية شيراز واقف: امام وردي بيک نسخهشناسي: قم: گلپايگاني، ش .... در اول و آخر صورت مهر و امضاء علامه مجلسي و آقا جمال خوانساري و بسياري از علماي ...
سيماي وقف خراسان
اين بانو نيز در سال 823 قمري موقوفات کرامندي را به مدرسه اختصاص داده، که اگر از پارهاي اختلاف نظرها دربارهي صحت و سقم ..... وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن ...
اين بانو نيز در سال 823 قمري موقوفات کرامندي را به مدرسه اختصاص داده، که اگر از پارهاي اختلاف نظرها دربارهي صحت و سقم ..... وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن ...
دو وقفنامهي ديگر از شاه سلطان حسين صفوي
دو وقفنامهي ديگر از شاه سلطان حسين صفوي-دو وقفنامهي ديگر از شاه سلطان حسين صفوي ... ق (14)و موقوفه سنگاب مدرسه سلطاني در 1110 ه. ... مهمترين نشانه اين موضوع وجود نام و مهر جمالالدين محمد بن حسين خوانساري (20) و محمد باقر بن اسماعيل .... تقويم نوروز)، آثار علوي، کائنات وجود رضيالدين ابونصر طبرسي، ترجمه عهد نامه مالک اشتر.
دو وقفنامهي ديگر از شاه سلطان حسين صفوي-دو وقفنامهي ديگر از شاه سلطان حسين صفوي ... ق (14)و موقوفه سنگاب مدرسه سلطاني در 1110 ه. ... مهمترين نشانه اين موضوع وجود نام و مهر جمالالدين محمد بن حسين خوانساري (20) و محمد باقر بن اسماعيل .... تقويم نوروز)، آثار علوي، کائنات وجود رضيالدين ابونصر طبرسي، ترجمه عهد نامه مالک اشتر.
وقف در فقه و حقوق
در دوران بني عباس (از 132 تا 656 ه - ق) ادارهي موقوفات در اختيار کسي بود که «صدر الوقف» ناميده ميشد و چون آل عثمان در ...... وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن ...
در دوران بني عباس (از 132 تا 656 ه - ق) ادارهي موقوفات در اختيار کسي بود که «صدر الوقف» ناميده ميشد و چون آل عثمان در ...... وقفنامه مدرسه علوي خوانسار و موقوفات آن ...
وقف نامه مدرسه چهارباغ اصفهان
... حسين وقف بر مدرسه کرده است که عايدات آنها به اضافه عايدات ساير موقوفات مدرسه ... ق که ساختمان آجري مدرسه مشرف بر تمامشدن بود، طي وقفنامهاي ـ که متن کامل آن در مقاله ... محمد خوانساري و محمدباقر پسر اسماعيل حسيني خاتونآبادي مدرس همين مدرسه سلطاني و .... صاحب نسبِ بزرگوار نبوي، فايز حسب بااعتبار علوي، پشت و پناهِ اهل ايمان، ...
... حسين وقف بر مدرسه کرده است که عايدات آنها به اضافه عايدات ساير موقوفات مدرسه ... ق که ساختمان آجري مدرسه مشرف بر تمامشدن بود، طي وقفنامهاي ـ که متن کامل آن در مقاله ... محمد خوانساري و محمدباقر پسر اسماعيل حسيني خاتونآبادي مدرس همين مدرسه سلطاني و .... صاحب نسبِ بزرگوار نبوي، فايز حسب بااعتبار علوي، پشت و پناهِ اهل ايمان، ...
موقوفات ماندگار بانوان از اصفهان عصر صفوی
موقوفات ماندگار بانوان از اصفهان عصر صفوی نويسنده: محمد حسين رياحي* ... نيز در پايان هر وقفنامه، فرد متجاوزرا به لعنت خداوند و نفرين رسول خدا و ائمة اطهار ? .... ق ذکر کرده اند)، احمد بن زين العابدين علوي (وي شاگرد و داماد مير داماد بود)، محمد صادق ... 1111 ق دانسته و نوشته است: «آقا جمال خوانساري مجري صيغة وقف و ناظر امور مدرسه بوده است.
موقوفات ماندگار بانوان از اصفهان عصر صفوی نويسنده: محمد حسين رياحي* ... نيز در پايان هر وقفنامه، فرد متجاوزرا به لعنت خداوند و نفرين رسول خدا و ائمة اطهار ? .... ق ذکر کرده اند)، احمد بن زين العابدين علوي (وي شاگرد و داماد مير داماد بود)، محمد صادق ... 1111 ق دانسته و نوشته است: «آقا جمال خوانساري مجري صيغة وقف و ناظر امور مدرسه بوده است.
-
گوناگون
پربازدیدترینها