واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سه درس چین به اوباما
"سفر باراك اوباما به چین، همكاری اندك چینیها را در زمینه نگرانیهای مهم دولت آمریكا از مشكلات ارزی گرفته تا برنامه هستهیی ایران عاید وی كرد. این امر نشان دهنده تعادل قدرت متغیر بین این دو كشور است كه طی سه دهه گذشته روابط ناپایداری داشتهاند."به گزارش ایسنا، هفته نامه تایم در گزارشی تحلیلی درمورد سفر اخیر باراك اوباما رییس جمهور آمریكا به چین، نوشته است: هو جینتائو رییس جمهور چین، در جریان سفر اوباما گفت "من به پرزیدنت اوباما تاكید كردم كه با توجه به اختلافات ما، عادی است كه دو طرف در خصوص برخی مسایل اختلاف نظر داشته باشند. آنچه حایز اهمیت است، احترام و در نظر گرفتن منافع حیاتی و نگرانیهای عمده یكدیگر است.به نوشتهی هفته نامه تایم، البته نگرانیهای چین در سالهای اخیر به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. در عین حال، پكن برای ایفای نقش یك ابرقدرت جهانی كه پس از سقوط شوروی سابق در چند دهه قبل جای آن خالی شده، عجلهای ندارد.سه درس مهم از سفر اوباما به چینتایم در ادامه و در تشریح "سه درس از سفر اوباما به چین" آورده است:1- ستاره بخت چین طلوع كرده ولی ستاره آمریكا دچار افول شده است؛ ولی آمریكا "بزرگتر از آن است كه سقوط كند".همانطور كه روزنامه واشنگتن پست به این موضوع اشاره كرد، زمانی كه بیل كلینتون یك دهه قبل به چین سفر كرد، آمریكا بیش از اینكه به چین بدهكار باشد، به اسپانیا بدهكار بود. آمریكای پرزیدنت اوباما حدود 800 میلیارد دلار به چین بدهكار است. اقتصاد چین مجددا در حال جنب و جوش است در حالی كه اقتصاد آمریكا ممكن است سالها راكد باقی بماند. این ركود اقتصادی شدید و ناتوانی آمریكا در تحمیل ارادهی خود در دو جنگ پرهزینه عراق و افغانستان، نفوذ جهانی آمریكا را تضعیف كرده است. امروز، كشورهایی كه نسبت به چین قدرت بسیار كمتری دارند، مرتبا از تبعیت از رهبری واشنگتن سر باز میزنند. آمریكای پرزیدنت اوباما حدود 800 میلیارد دلار به چین بدهكار است. اقتصاد چین مجددا در حال جنب و جوش است در حالی كه اقتصاد آمریكا ممكن است سالها راكد باقی بمانداین هفته نامه آمریكایی میافزاید: بخشی از پیروزی نظام سرمایهداری در دوران جنگ سرد به ظهور مراكز قدرت جدید در اقتصاد جهان نظیر برزیل، روسیه، هند و البته چین انجامیده است. پكن با توجه به سلامت اقتصادی و نفوذ روز افزون خود نه تنها قادر به بیاعتنایی به خواستههای واشنگتن است، بلكه در حال مطرح كردن خواستههای خود از آمریكاییها است كه بیشتر ثروت چین در اقتصاد آن گره خورده است. برای مثال مقامات آمریكایی كه به همراه باراك اوباما سفر میكردند، با سوالات دقیقی درباره این كه آمریكا چگونه قصد دارد هزینههای اصلاحات بهداشتی را بپردازد روبرو شدند؛ در حالی كه چین به طور روزافزونی نگران تورم، كسری بودجه و دورنمای اقتصاد تاریك آمریكا است. بهترین اتفاق برای واشنگتن در رابطه اقتصادیاش با پكن كه 800 میلیارد دلار به آن بدهكار است، این است كه اقتصاد آمریكا برای چین بزرگتر از آنست كه سقوط بكند.تایم میافزاید: در حالی كه آمریكا در حال حاضر به كمك چین در خصوص بسیاری از مشكلات اقتصادی و ژئوپلیتیكی احتیاج دارد، پكن به میزان كمتری وابسته به كمك واشنگتن است. اگر چه از هر گونه اتخاذ سیاست حفاظت از تجارت داخلی در واشنگتن جلوگیری میكند، اما برخی در واشنگتن از اوباما به خاطر احترام بیش از حد به چین و اجازه دادن به چینیها برای برنامهریزی سفرش به منظور جلوگیری از بروز هر گونه دردسر داخلی انتقاد خواهند كرد. این یك تغییر واقعی در تعادل قدرت است كه آمریكا را مجبور كرده رویكرد خود را در قبال چین تغییر دهد.2- چین نمیخواهد جهان را اداره كند، اما منافعی دارد كه با منافع آمریكا متفاوت است.
روسیه ممكن است گرفتار یك بازی شطرنج ژئوپلیتیك با آمریكا با هدف نجات از سقوط خود به عنوان یك ابرقدرت باشد، اما بحث چین فرق میكند. پكن هر گاه كه طرحها و برنامههای آمریكا مغایر با منافع ملیاش باشد، در برابر آنها مقاومت میكند. ایران مثال خوبی در این زمینه است. سرمایهگذاری سنگین پكن در ایران و وابستگی آن به بخش انرژی ایران باعث میشود كه به شدت مخالف تحریم جدی ایران یا استراتژیهایی كه در تهران ناآرامی سیاسی ایجاد میكند، باشد. اوباما با بیان این كه ظهور چین به عنوان یك قدرت بزرگ مسوولیت بزرگتری را برای آن به عنوان شریكی برای آمریكا در كمك به اداره جهان و رفع چالشهای جهانی نظیر تغییرات جوی و ایران به همراه دارد، به چین رفت. مطمئنا اروپا به طور جمعی نسبت به ایدهی متمركز شدن رهبری جهان بین واشنگتن و پكن نگران شده است، اما آنها لازم نیست نگران باشند، زیرا پاسخ چین به اوباما این طور بوده است "اداره جهان كار شما است. ما روی اداره كشور خودمان و تضمین امنیت در حوالی خودمان متمركز هستیم. ما خواستار روابط منظم با شما هستیم، ولی از ما انتظار نداشته باشید كه كاری را كه برای منافع ملیمان مضر است انجام دهیم".تایم نوشته است: صرفنظر از هر توافقی كه بین واشنگتن و مسكو حاصل شده، این سخنان به معنای این است كه هیچ تحریم جدی علیه ایران وجود نخواهد داشت، زیرا منافع ملی چین نیازمند صادرات روز افزون انرژی از ایران به این كشور است.سرمایهگذاری سنگین پكن در ایران و وابستگی آن به بخش انرژی ایران باعث میشود كه به شدت مخالف تحریم جدی ایران یا استراتژیهایی كه در تهران ناآرامی سیاسی ایجاد میكند، باشد3- فرمول شخصی نمیتواند جهان را تغییر دهد.
اعتماد شخصی بین رونالد ریگان رییس جمهور اسبق آمریكا و میخاییل گورباچف رهبر شوروی سابق در بهبود شرایط برای پایان دادن سریع و آرام به جنگ سرد، ضروری بود. بیل كلینتون، جورج بوش و حالا باراك اوباما همگی با امید به بهبود رابطه پردردسر با چین، تلاش كردهاند تا روابطی شخصی با همتایان چینی خود برقرار كنند؛ اما كارآمدی این فرمول شخصی در تعامل با چین به خاطر یك دلیل ساده، محدودیتهای اكیدی دارد؛ در حالی كه رییس جمهور آمریكا به گفته جورج بوش پسر "تعیین كننده" است، همتای چینی وی اینطور نبود. البته رییس جمهور چین یك مقام تشریفاتی نیست، بلكه قدرت اجرایی در پكن یك رهبری جمعی در قالب كمیتهی 9 نفره كمیتهی مركزی حزب كمونیست چین است كه در آن هوجینتائو شخصا بازیگر اصلی است. برخی ناظران میگویند، به همین دلیل است كه چینیها سعی میكنند از نشستهای دو به دو با همتایان آمریكایی خود اجتناب كنند و ترجیح میدهند كه این گفتوگوها با آگاهی كمیتهی مركزی حزب باشد.این هفته نامه در بخش پایانی گزارش تحلیلی خود نوشته است: مشكل تعامل با ساختارهای پیچیدهی رهبری خارجی برای دولت اوباما یك مشكل تكراری است. اوباما اخیرا برای مذاكره دربارهی تحریم علیه ایران با دیمیتری مدودف دیدار كرد ولی تا ولادیمیر پوتین در این نشستها حضور نداشته باشد، هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. كاریزما و جذابیت شخصیتی اوباما ممكن است در تعامل با بسیاری از كشورها یك دارایی ملی باشد، ولی چین الزاما یكی از آن كشورها نیست.تنظیم : سعیدآقازاده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]