واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هر نوع فعاليتي در فرآيند اجراء با احتمال وقوع حادثه با مخاطراتي رو به روست که حاصل آن، مي تواند از تحقق صد در صد خواسته مورد انتظار جلوگيري کند. بنابراين، احتمالي که موجب مي گردد تا بازده مورد نظر حاصل نشود را «ريسک» مي ناميم. اين امر، اشاره به وضعيتي ناخوشايند دارد که ممکن است فرد يا سازمان، در معرض آن قرار گرفته و موجب زيان گردد. اين وضعيت جديد مي تواند يک حادثه ي زبانبار يا يک عمل بازدارنده و يا در بردارنده ي خطر، بي نظمي يا بي ثباتي در مسير فعاليت ها باشد. يکي از ويژگي هاي شخصيتي کارآفرينان، ريسک پذيري (مخاطره پذيري) است. در ذهن خيلي ها، ريسک پذيري، به خطر کردن افراطي تعبير مي شود، در صورتي که کارآفرينان، تمايل به قبول ريسک هاي متوسط و حساب شده دارند. بيشتر افراد تمايل دارند در نگرش خود نسبت به ريسک و خطر کردن، افراط نمايند. فرد محافظه کار، ريسک هاي بسيار کوچک را بر مي گزيند که سود اندک اما مطمئن را به دنبال دارد، شايد به اين دليل که احتمال چنداني نمي رود که مشکلي پيش بيايد و در قبل آن، مورد سرزنش قرار گيرد اما کارآفرينان، حد متوسط را انتخاب مي کنند، به اين معني که ريسک معتدل را ترجيح مي دهند زيرا احساس مي کنند کوشش ها و توانايي هايي شان، در نتيجه و حاصل کار، موثر خواهد افتاد. در ذهن خيلي ها، ريسک پذيري، به خطر کردن افراطي تعبير مي شود، در صورتي که کارآفرينان، تمايل به قبول ريسک هاي متوسط و حساب شده دارند به طور کلي، هر نوع ريسکي، مورد نظر کار آفرينان نيست، بلکه ريسک هاي معقول و حساب شده مدنظر است، يعني کارآفرينان نه تنها ايده ها را به عنوان موقعيت کاري دنبال مي کنند، بلکه خطرات موجود در اين ايده ها را هم محاسبه مي نمايند. خطرات، در قالب شانس يا عدم اطمينان هستند، وقتي کاري پرخطر محسوب مي شود، بدين معني ست که بازدهي آن نامطمئن است. به عبارتي ديگر، شانس شکست در آن کار به اندازه ي شانس موفقيت وجود دارد. وقتي کار آفرين، خطرات يک کار را محاسبه مي کند، شانس موفقيت يا شکست را نيز در نظر مي گيرد که کار را ادامه داده يا از آن صرف نظر کند و وقتي بي توجه به امکان شکست، تصميم به ادامه مي گيرد، با خطر مواجه شده است. کارآفريني به خاطر وجود خطرات پيش بيني نشده در کارآفريني، تنها اشخاص دلير که مبارزات را مي پذيرند، کارآفرين مي شوند. بيشتر مردم از روبه رو شدن با خطر مي ترسند، بنابراين پذيراي هيچ نوع خطري نيستند. اين افراد، در کارهايي که صد در صد موفقيت آميز نباشد، شرکت نمي کنند. کارآفرينان بر خلاف آنان، خطر را مي پذيرند، توجه خود را معطوف شانس موفقيت مي کنند و از شکست، هراسي ندارند. در عين حال، از امکان شکست آگاه بوده و به همين دليل، کار براي شان جذاب تر مي شود. محاسبات و پيش بيني کارآفرينان، اغلب از بروز ريسک هاي غيرضروري جلوگيري مي کند. کارآفرينان به طور کلي 4 نوع ريسک را مي پذيرند: ريسک مالي بيشتر کارآفرينان، سرمايه خود را از محل پس اندازها و اموال شخصي تامين مي کنند و در صورت شکست، آن را از دست مي دهند. کارآفرينان، خطر چنين ورشکستگي را مي پذيرند و بسياري از مردم از آن جا که نمي خواهند و نمي توانند پس انداز، خانه، اموال و حقوق خود را به خطر بيندازند، در تاسيس کسب و کار و پذيرش مخاطرات آن نيز موفق نيستند. ريسک شغلي اين پرسش هميشه مطرح است که اگر کارآفرين در فعاليت اقتصادي خويش شکست بخورد، آيا مي تواند شغلي براي خود پيدا کند يا به شغل پيشين باز گردد؟ چنين پديده اي، بزرگ ترين نگراني مديراني است که مي خواهند يک شغل سازماني مطمئن با حقوق بالا و مزاياي عالي داشته باشند. به طور کلي، هر نوع ريسکي، مورد نظر کار آفرينان نيست، بلکه ريسک هاي معقول و حساب شده مدنظر است، يعني کارآفرينان نه تنها ايده ها را به عنوان موقعيت کاري دنبال مي کنند، بلکه خطرات موجود در اين ايده ها را هم محاسبه مي نمايند ريسک خانوادگي و اجتماعي آغاز کسب و کار کارآفرينانه، زمان و انرژي زيادي مي طلبد در نتيجه اين تعهدات، کارآفرين ممکن است به واسطه ي تلاش عاشقانه ي خود، لطمات خانوادگي و اجتماعي مانند کمبودها و مشکلات ناشي از عدم حضور خود و تأثيرات آن روي نزديکان و عزيزانش را متحمل شود. کارآفريني ريسک رواني شايد بزرگ ترين ريسکي که يک کارآفرين متحمل مي شود، ريسک سلامت روان باشد. ريسک پول، خانه، همسر، فرزند و دوستان را به نوعي مي توان تعديل نمود اما تنش هاي روحي، استرس، اضطراب و ساير عوامل رواني که در نتيجه ي شروع و تداوم فعاليت کار آفرينانه بر کار آفرين عارض مي شود، داراي تأثيرات جبران ناپذيري ست. بنابراين «کارآفريني» مستلزم ريسک بوده و منابع سازمان يا فرد کارآفرين، مدام در خطر باختن قرار دارد و اين زمان- زماني که مقدمه پيروزي هاي بعدي قرار گيرد- جزئي از کارآفريني به حساب مي آيد. سودآوري، به عنوان يکي از نشانه هاي موفقيت افراد و سازمان هاي کارآفرين، از بازده بالا به دست مي آيد. در يک دنياي رقابتي، بازده بالا، مستلزم ريسک بالاست و ريسک پذيري کارآفرين، خطرات شکست هاي احتمالي ست که به شخص قدرت مي دهد تا به فعاليت هاي ريسکي يا بازده بالا بپردازد. ماهنامه شادکامي و موفقيت-
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 444]