تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825810956




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مهدويّت در شعر حافظ


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مهدويّت در شعر حافظ
مهدويّت در شعر حافظ نويسنده: سادات حسيني گذرى بر زندگى حافظ شيرازى شمس الدين محمد شيرازى متخلص به حافظ و ملقب به لسان الغيب، يكى از پر رمز و رازترين شاعران جهان است. نام پدرش بهاءالدين مى¬باشد كه بازرگانى مى¬كرده و مادرش اهل كازرون شيراز بوده است. تاريخ تولد او را بعضيها سال 792 هـ ق و برخى بين سالهاى 730 – 720 هـ ق ثبت كرده¬اند كه اوايل قرن 8 هجرى بوده است. بعد از مرگ پدرش، برادرانش كه هر كدام بزرگتر از او بودند، به سويى روانه شدند و شمس الدين با مادرش در شيراز ماند و روزگار آنها در تهيدستى مى¬گذشت. همين كه به سن جوانى رسيد، در نانوايى به خميرگيرى مشغول شد، تا آنكه عشق به تحصيل كمالات او را به مكتب خانه كشاند. تحصيل علوم و كمالات را در زادگاه خود كسب كرد و مجالس درس علماء و فضلاى بزرگ شهر خود را درك نمود. او قرآن كريم را از حفظ كرده بود و بنابر تصريح صاحبان نظر، تخلص حافظ نيز از همين امر نشأت گرفته است.عشقت رسد به فرياد ورخود به سان حافظ قــرآن زبـر بخـوانى در چهـارده روايـتحافظ در سن 38 سالگى همسر خويش را از دست داد. و پس از او بار ديگر زمانه نامهربانى خود را به او نمايان ساخت و اين بار فرزندش را از او گرفت. وفات حافظ را بين سالهاى 775 تا 785 هـ ق نوشته¬اند.[1]عشق در بيان حافظشعر حافظ امتيازات زيادى دارد. از جمله روح عشق و اميدوارى است كه در ديوان او موج مى¬زند. وقتى كه مى-گويد: «مژده ¬اى دل كه مسيحا نفسى مى¬آيد» يا «يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور»، در دل خواننده روح اميد و عشق و شور و شوق مى¬دمد و در عين حال ملاحت بيان حافظ جاى خود را دارد.حافظ درباره عشق الهى كه موضوع غزلهاى عرفانى اوست، صحبت مى¬كند. در مورد عشق انسانى هم وقتى از معشوقان جسمانى و مادى صحبت مى¬كند، خاطر نشان مى¬كند كه عشق وى همچون امرى است كه به يك سابقه ازلى ارتباط دارد. در غزلهاى عرفانى حافظ، عشق مجازى همچون پرده¬اى به نظر مى-آيد كه عشق الهى در وراى آن پنهان است. درد عشقى كشيده¬ام كه مپرسزهر هجرى كشيده¬ام كه مپرسگشته¬ام در جهان و آخر كاردلبرى برگـزيده¬ام كه مپـرسآنچنـان در هواى خـاك درش مى¬رود آب ديـده¬ام كه مپرسمن به گوش خوداز دهانش دوشسخنـانى شنيـده¬ام كه مپرسهمچو حافظ غريب در ره عشقبه مقامى رسيده¬ام كه مپرس[2] محبوب حافظ كيست؟ دلبر حافظ معصوم است كه همه عالم نسبت به پارسايى، عفاف و عصمت او اذعان دارند. در اين راستا حافظ از ميان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به محبوب عصر خود، يعنى حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ نظر داشته است. البته حافظ درباره حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ غزل گفته است نه قصيده، ولى سخن در اينجاست كه تقريباً كمتر غزلى است كه بيتى يا ابياتى از آن مناسب با وصف حال امام غائب از انظار نباشد. سرانجام با آتش شعله ور عشق محبوب دو عالم، به ديدار حضرت حق شتافته است. دست از طلب نـدارم تا كـام من بـرآيديا تن رسد به جانان يا جان زتن برآيدبگشاى تربتـم را بعـد از وفات و بنگركـز آتـش درونم دود از كفـن بـرآيد[3] نام حضرت مهدى عليه السلام در شعر حافظحافظ نام حضرت را صريحاً در اشعارش برده و از ظهور او و نابودى «دجال»؛ مظهر ريا و تزوير و بدى و پليدى سخن گفته است. كجاسـت صـوفى دجـال فعل ملحـد شكلبگو بسوز كه «مهدى» دين پناه رسيد[4] غيبت امام زمان عليه السلام از مسائلى كه در شعر حافظ مطرح شده، غيبت امام عصر ـ عليه السلام ـ است. ديگر ز شاخ سرو سهى بلبل صبورگلبانگ زد كه چشم بد از روى گل به دوراى گل به شكر آنكه تويى پادشاه حسنبا بلبلان بيدل شيدا مكن غروراز دست غيبت تو شكايت نمى¬کنمتا نيست غيبتى نبود لذت حضورگر ديگران به عيش و طرب خرم¬اند و شادما را غم نگار بود مايه سرورحافظ شكايت از «غم هجران» چه مى¬كنىدر هجر وصل باشد و در ظلمت است نور[5] گرچه در اشعار فوق اظهار مى¬دارد كه از غيبت شكايت نمى¬كنم، ولى گاه آتش سوزان هجر و دورى آنچنان در وجودش شعله¬ور مى¬شود كه به ناچار غيبت و هجران يار را به زبان مى¬آورد و اظهار مى¬كند كه به هر وسيله و به صد جادو از خدا مى¬خواهيم كه دوران غيبت او را به سر آورد و ظهور او نزديك گردد.اى غايب از نظر به خدا مى¬سپارمتجانم بسوختى و به جان دوست دارمت تا دامن كفن نكشم زير پاى خاكباور مكن كه دست زدامن بدارمت[6]* * *حسب حالي ننوشتيم و شد ايّامي چندمحرمي کو که فرستم به تو پيغامي چندما بدان مقصد عالى نتوانيم رسيدهم مگر پيش نهد لطف شما گامى چند[7] حافظ و انتظارحافظ در ابياتي از يار سفر کرده سخن مي¬گويد و به غيبت صاحب الامر ـ عليه السلام ـ اشاره مي¬کند و شب و روز در انتظار به سر مي¬برد.فکر بلبل همه آن است که گل شد يارشگل در انديشه که چون عشوه کند در کارشدلربايي همه آن نيست که عاشق بکشندخواجه آن است که باشد غم خدمتکارشبلبل از فيض گل آموخت سخن ورنه نبوداين همه قول و غزل تعبيه در منقارشآن سفر کرده که صد قافله دل همره اوستهر کجا هست خدايا به سلامت دارش[8]حافظ در ابيات فوق به مناجات با حضرت حق پرداخته و از مقام ربوبي مي¬خواهد که امام زمان ـ عليه السلام ـ را در پناه خود حفظ کند و او را در نهايت سلامت نگاه دارد و در جاي ديگري بيان مي¬کند:اي صبا سوختگان بر سر ره «منتظرند»گر از آن يافر سفر کرده پيامي داري[9]حافظ در انتظار محبوب خود لحظه شماري مي¬کند و اشک مي-ريزد و در اشک غسل مي¬کند. براي ديدار محبوب دست به دعا برمي¬دارد، و در مناجات خود از حضرت حق ديدار يار طلب مي¬کند.يا رب سببي ساز که يارم به سلامتباز آيد و برهاندم از بند ملامت[10] تشرف خدمت ولى عصر عليه السلامبعد از غيبت كبرى هزاران نفر از اقشار گوناگون در طلب گوهر وصل، ترك تعلقات نموده و در نهايت به فيض زيارت آن حضرت نائل گشته و مى¬شوند؛ ولى حافظ اجازه بازگو كردن ديدار خود را نداشته و مى¬بايست آتش اين عشق را چون رازى سر به مهر حفظ كند.مصلحت نيست كه از پرده برون افتد رازور نه در مجلس رندان خبرى نيست كه نيست[11]* * *حديث دوست نگويم مگر به حضرت دوستكه آشنا سخن آشنا نگه دارد[12]وصال حضرت كار آسانى نبود؛ زيرا محبوب عالى مقام است و به سادگى نمى¬توان به قرب او دست يافت. اما حافظ خستگىناپذير است و دست از جستجو برنمى¬دارد. او بدون لحظهاى درنگ همواره منزل به منزل در طلب دوست لحظه¬هاى عمر را سپرى مى¬كند و نشان استراحت گاه محبوب را از باد صبا و نسيم سحر جويا مى¬شود.اى نسيم سحر آرامگه يار كجاستمنزل آن مه عاشق كش عيّار كجاست؟[13]و در جاى ديگر مى¬گويد:ز كوى يار بياراى نسيم صبح غبارىكه بوى خون دل ريش از آن تراب شنيدم[14]و سرانجام حافظ شيرازى زيارت جمال باهر النور امام زمان ـ عليه السلام ـ را چنين بيان مى¬كند: در خرابات مغان نور خدا مى¬بينماين عجب بين كه چه نورى ز كجا مى¬بينمجلوه بر من مفروش اى ملك الحاج كه توخانه مى¬بينى و من خانه خدا مى¬بينمخواهم از زلف بتان نافه گشايى كردنفكر دورست همانا كه خطا مى¬بينمو شرايط ديدار و حال خود را چنين توصيف مى¬کند: سوز دل اشك روان آه سحر ناله شباين همه از نظر لطف شما مى¬بينمدوستان عيب نظر بازى حافظ مكنيدكه من او را زمحبان شما مى¬بينم[15] شباهت حضرت مهدى به پيامبرانحافظ اشاراتى درباره شباهت حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ به پيامبران دارد. در اين راستا چند نمونه از ابياتى كه به صورت پراكنده در شعر حافظ آمده است، ذكر مى-كنيم: 1. حضرت سليمان:گرچه شيرين دهنان پادشاهند ولى«او سليمان» زمانست كه خاتم با اوست[16] 2. حضرت عيسى:مژده ¬اى دل كه «مسيحا» نفسى مى¬آيدكه از انفاس خوشش بوى كسى مى¬آيد[17]* * *از روان بخشى «عيسى» نزنم پيش تو دمزانكه در روح فزايى چو لبت ماهر نيست[18] 3 . حضرت يوسف:«يوسف» گم گشته باز آيد به كنعان غم مخوركلبه احزان شود روزى گلستان غم مخور[19]* * *حافظ مكن انديشه كه آن «يوسف» مه رويباز آيد و از كلبه احزان به در آيى[20]* * *گفتند خلايق كه تويى «يوسف ثانى»چون نيك بديدم به حقيقت برسيدم[21] سيماي ظاهري حضرت مهدي عليه السلاممهدى صاحب الزمان ـ عليه السلام ـ از معدود انسانهايى است كه از نهايت زيبايى صورت و اندام برخوردار است. تا آنجا كه پيامبر ـ صلى الله عليه و آله ـ درباره او فرموده است: «مهدى طاووس اهل بهشت است كه هاله¬اى از نور او را احاطه كرده است.»[22] در اشعار حافظ نيز ابياتى مشاهده مى¬شود كه وى در آنها به سيما و جمال يار پرداخته است. نظير دوست نديدم اگر چه از مه و مهرنهادم آينه¬ها در مقابل رخ دوست[23]* * *به حُسن و خلق و وفا کس به يار ما نرسدتو را درين سخن انكار كار ما نرسداگر چه حسن فروشان به جلوه آمده¬اندكسى «به حسن» و «ملاحت» به يار ما نرسدهزار نقد به بازار كاينات آرنديكى به سكه صاحب عيار ما نرسدهزار نقش برآيد زكلك صنع و يكىبه «دلپذيرى نقش نگار» ما نرسد[24]اميرمؤمنان على ـ عليه السلام ـ فرمود: «مهدى چهره¬اى زيبا و موهايى جاذب دارد كه بر شانه¬هايش فرو ريخته و درخشندگى چهره¬اش بر مشكى محاسن شريفش غلبه مى-كند.»[25]خواجه شيراز در ابياتى درباره ظاهر و قامت يار خود مى¬گويد: ننگرد ديگر به سرو اندر چمنهر كه ديد آن «سرو سيم اندام» را[26]* * *گلعذارى زگلستان جهان ما را بسزين چمن سايه آن «سرو روان» ما را بس[27] امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «مهدى ـ عليه السلام ـ راست قامت است ولى نه در حد دراز ، چهار شانه است و سينه فراخ و پيشانى باز دارد.»[28]وجود خال در چهره محبوب از ديگر علايمى است كه حافظ به عنوان نشانى از سيماى نگار خود از آن ياد مى¬كند و در ابياتى چنين بيان مى¬دارد: «خال مشكين» كه بر آن عارض گندمگون استسرّ آن دانه كه شد رهزن آدم با اوست[29]* * *اى «روى ماه منظر» تو نو بهار حسن«خال» و خط تو مركز حسن و مدار حسن[30]* * *بر آن چشم سيه صد آفرين بادكه در عاشق كشى سحر آفرين است[31] و در حديثى از على ـ عليه السلام ـ چنين مى¬خوانيم: «مهدى ـ عليه السلام ـ ديدگاني مشكى، موهايى پرپشت، چهره¬اى چون ماه تابان و خالى بر گونه راست دارد.»[32]بشارت آمدنهنگام ظهور حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ با اينكه قرنها از غيبت كبرى گذشته است، ايشان به صورت جوان ظاهر مى-شوند و گذشت زمان، اندام زيباى او را پير و فرسوده نمى¬كند. امام صادق ـ عليه السلام ـ مى¬فرمايند: «از امتحانات بزرگ خداوندى است كه صاحب ما به صورت جوانى ظاهر مى¬شود در حالى كه آنها او را پيرى كهنسال تصور مى-كنند.»[33]حافظ شيرازى نيز با اشاره به جوانى حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ در زمان ظهور در غزلى چنين مى¬گويد: ساقيا بيا كه يار ز رخ پرده برگرفتكار چراغ خلوتيان باز در گرفتآن شمع سر گرفته دگر چهره برفروختوين «پير سالخورده جوانى» زسر گرفتبار غمى كه خاطر ما خسته كرده بودعيسى دمى خدا بفرستاد و برگرفتزين قصه هفت گنبد افلاك پر صدا استكوته نظر ببين كه سخن مختصر گرفت[34] و با ظهور حضرت مهدى ـ عليه السلام ـ درد و رنج از جهان رخت برمى¬بندد و شادى و نشاط جايگزين اندوه و تشويش مى¬شود. در آن هنگام حيات و زندگى راستين به زمين و اهل زمين باز مى¬گردد و عالم پير و فرسوده نيز جوان و تازه خواهد شد.نفس باد صبا مشك فشان خواهد شدعالم پير دگر باره جوان خواهد شدارغوان جام حقيقى به سخن خواهد دادچشم «نرگس» به «شقايق» نگران خواهد شد[35] و در اواخر اين غزل مطرح مى¬كند كه روزى غم هجران عاشقان حضرت و درد هجر پايان مى¬پذيرد و عاشقان پس از تحمل اندوه و فراق از شدت رنجى كه از بابت دورى محبوب كشيده¬اند، بى¬اختيار تا بارگاه دوست فغان كنان پيش مى-روند.اين تطاول كه كشيد از غم هجران بلبلتا سراپرده گل نعره زنان خواهد شدماه شعبان منه از دست قدح كاين خورشيداز نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد[36]و مراد از خورشيد، حضرت ولى عصر ـ عليه السلام ـ است كه روزى ظهور خواهد كرد. پی نوشت:[1]. برگرفته از ليلا صوفى، زندگينامه شعراى ايرانى، بخش زندگى حافظ.[2]. ديوان و فالنامه حافظ شيرازى، تنظيم واحد تحقيقاتى انتشارات گلها، ناشر: انتشارات گلپا، دوم، 1383، ص 277.[3]. همان، ص 240.[4]. همان، ص 249.[5]. همان، ص 261.[6]. همان، ص 98.[7]. همانع ص 189.[8] . همان، ص284.[9] . همان، ص454.[10] . همان، ص 96.[11] . همان، ص 80.[12]. همان، ص 129.[13]. همان، ص 26.[14]. همان، ص 329.[15]. همان، ص 363.[16] ـ همان، ص 64.[17]. همان، ص 240.[18]. همان، ص 77.[19]. همان، ص 262.[20]. همان، ص 500.[21]. همان، ص 337.[22]. صافى گلپايگانى، منتخب الاثر، ص 147.[23]. فالنامه و ديوان حافظ شيرازى، همان، ص65.[24]. همان، ص 163.[25]. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 36.[26]. ديوان و فالنامه حافظ، ص15.[27]. همان، ص275.[28]. بحارالانوار، ج 51، ص3.[29]. همان، ص 64.[30]. همان، ص5.[31]. همان، ص[32]. بحار الانوار، ج 52، ص 51.[33]. همان، ج 52، ص 287.[34]. ديوان و فالنامه حافظ، ص 93.[35]. همان، ص 171.[36]. همان.منبع:، ش70منبع:ماهنامه مبلغان
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 609]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن