واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آزادى در فقه سياسى شيعه
قبل از پرداختن به مفهوم آزادى در فقه سياسى و براى روشن شدن مفهوم آن بايد به يك سوال مهم پاسخ داد .اين سوال كه تاكنون كمتر مطرح شده است و به تناسب آن پاسخهايى اجمالى نيز دريافت نموده است, عبارتست از: چرا آزادى در فقه سياسى شيعه مطرح نشده است؟ علل عدم طرح مفهوم آزادى در فقه سياسى شيعه چيست؟در پاسخ به اين سوال, دو فرضيه عمده قابل طرح است:فرضيه اول: عدم طرح مفهوم و مسإله آزادى در فقه سياسى شيعه, به معناى نفى آن در فقه است. به عبارت ديگر علت اصلى عدم طرح مفهوم آزادى در فقه سياسى شيعه, اين است كه اساسا آزادى در اين فقه نفى شده است و با آن برخورد سلبى شده است. فقه سياسى شيعه با توجه به توان وظرفيت,مبانى و پيش فرضهايى كه دارد امكان طرح مسإله آزادى و پاسخ به آن را ندارد.فرضيه دوم: عدم طرح مفهوم و مسإله آزادى در فقه سياسى به معناى ابتناى فقه بر آزادى است و به عبارت ديگر علت اساسى عدم طرح مفهوم و مسإله آزادى در فقه سياسى شيعه, اين است كه آزادى به عنوان يك پيش فرض اساسى در فقه تلقى و اخذ شده است. از اين رو, آزادى در فقه سياسى شيعه يكى از مفروضات است نه يكى از مباحث آن.نگارنده فرضيه دوم را, فرضيه مختار خود دانسته تلاش مى كند ضمن اثبات فرضيه دوم, فرضيه اول (رقيب) را ابطال نمايد. بر اين اساس به علل اساسى عدم طرح آزادى در فقه سياسى شيعه مى پردازيم و با اتخاذ ديدگاه دوم به علل مهم آن اشاره مى كنيم. علل اساسى عدم طرح آزادى در فقه سياسى شيعههمانگونه كه در تبيين اجمالى فرضيه دوم آمد , علت اساسى عدم طرح آزادى در فقه سياسى, ((مفروض)) گرفتن آن در فقه است. در تبيين تفصيلى اين نكته از دو دليل عمده زير مى توان بهره جست:1ـ طرح مفهوم و مسإله آزادى در علم كلام توسط فقها ومتكلمين در قالب مباحثى از قبيل طلب و اراده, جبر و اختيار و مفروض گرفتن آن در فقهملاحظه تاريخ تفكر اسلامى به طور عام و تاريخ فقاهت و اجتهاد در مذهب شيعه, بيانگر اين نكته اساسى است كه بسيارى از فقهاى بزرگ, از علماى برجسته علم كلام هم بوده اند و يا حداقل آشنايى كامل با مباحث كلامى داشته اند.شيخ طوسى, خواجه نصيرالدين طوسى , علامه حلى و بسيارى از علماى شيعه از زمره دسته اول محسوب مى شوند كه خود در مسائل كلامى صاحب نظر بوده اند. اساسا باتوجه به اينكه بر اساس معتقدات شيعه, تحقيق و تفحص در مسائل اعتقادى بر هر فردى لازم و ضرورى است, هر مجتهد وفقيهى طبعا تلاش مى كرده است به مسائل كلامى توجه زيادى نموده در بسيارى از اوقات در آن علم نيز صاحب نظر گردد.به هرحال, فقها درگير مسائل كلامى نيز بوده اند و با نحوه طرح و استدلال بر آن مسائل آشنا بوده اند.يكى از مباحث بسيار مهمى كه در علم كلام بطور گسترده و مفصل مطرح شده بحث ((طلب و اراده)) و (( جبر و اختيار)) است. علاوه بر علم كلام, اين مباحث در فلسفه و ساير شاخه هاى علمى و معرفت نيز به طور مبسوط مطرح گرديده اند. استاد شهيد مطهرى دراين باره مى نويسد:((اين مسإله (جبر واختيار) را علاوه بر فلاسفه, روان شناسان و علماى اخلاق و متكلمين و فقها و علماى حقوق نيز از جنبه هاى مختلف مورد توجه و تحقيق قرار داده اند زيرا اين مبحث از آن جهت كه مرتبط به كيفيت صدور افعال انسان از انسان و طرز انجام يافتن مقدمات ذهنى و نفسانى افعال و حركات انسان است مربوط به روان شناسى است و از آن جهت كه هريك از جبر و اختيار بنابر بعضى توهمات عبارت است از ضرورت و لاضرورت افعال انسان در نظام كلى وجود با علم اعلى و فلسفه كلى ارتباط پيدا مى كند و از آن جهت كه با نحوه تعلق علم ذات بارى و اراده ذات بارى به افعال انسان رابطه دارد با علم كلام و قسمت ((الهيات)) فلسفه پيوستگى دارد و از آن جهت كه بنابر جبر,موضوع تشريع و تقنين و تكليف و مسووليت و پاداش و كيفر (الهى يابشرى) منتفى مى شود با فقه وحقوق سرو كار پيدا مى كند و از آن جهت كه اين موضوع با موضوع شريعت و طينت و اخلاق غير قابل تغيير, بستگى دارد با علم اخلاق وابستگى دارد)).(1)بنابراين مسإله جبر و اختيار در علوم مختلف مورد توجه قرار گرفته است. فقها در فقه, فلاسفه در فلسفه و متكلمين در كلام و... از زواياى خاصى به اين مسإله پرداخته اند. به رغم تنوع مباحث و آرا در اين باره, بحث اساسى در مسإله جبر و اختيار اين است كه حدود آزادى انسان در عمل و رفتار خود چيست؟ آيا انسان در اعمال و رفتار خويش آزاد است يا خير؟ و سوالاتى از اين قبيل.بنابراين مى توان گفت : اولا" مسإله آزادى در قالب جبر و اختيار در شاخه هاى علمى و معرفت دينى از جمله علم كلام وفلسفه اسلامى مطرح گرديد سپس به عنوان اصل موضوعى در فقه پذيرفته شده است و ثانيا, از جنبه هاى خاص مورد توجه فقها, در علم فقه و حقوق قرار گرفته است و از اين رو مى توان گفت كه به هرحال فقه آزادى را نه تنها نفى و انكار نكرده است بلكه در قالب مباحث مختلفى به آن پرداخته است.منصور ميراحمدىتنظیم:امید واضحی آشتیانی_حوزه علمیه تبیانمنابع و پى نوشتها:1ـ مطهرى, مرتضى, مجموعه آثار, ج6, كتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم, قم: انتشارت صدرا, چاپ سوم, 1374, ص607.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 582]