تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860602053
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: ويژگي هاي حاكم در فقه سياسي شيعه refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
ويژگي هاي حاكم در فقه سياسي شيعه
واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: ويژگي هاي حاكم در فقه سياسي شيعه
در جايي ديگر در وصف كسي كه مي خواهد امر الهي را در جامعه برپا سازد و حاكم بر امور جامعه گردد، چنين فرموده است: «لايقيم امر الله سبحانه الا من لايصانع و لايضارع و لايتبع المطامع». (نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 110) امر و قانون خدا را برپا نمي دارد مگر كسي كه اهل سازش و چاپلوسي نيست، اظهار ذلت و خواري نمي كند و از مطامع اين و آن پيروي نمي نمايد.
بديهي است فرمانروايي و ولايت بر جان، مال و ناموس مسلمانان با تملق گويي و اهل مجامله و مدارا بودن، احساس و اظهار ذلت و خواري كردن و پيرو مطامع شيطاني سايرين بودن سازگاري ندارد. بلكه نيازمند قاطعيت، صراحت، صداقت و عزت نفس است. پرهيز از خودبيني و خودپسندي نيز از ديگر صفات واليان و كارگزاران حكومتي است كه به آن تصريح شده است. داشتن مقام حكومتي و قرار گرفتن در جايگاه امر و نهي و عزل و نصب، زمينه ساز قوت گرفتن خوي عجيب و خودبيني در انسان است، عجب و خودبيني از اخلاق شيطان است كه اگر با آن مبارزه نشود به فساد و انحراف در عمل منتهي مي گردد. به بيان مولا امير المومنين(ع) اگر چنين خوي ناپسندي در يكي از متوليان حكومت پديد آيد، بايد ناچيزي مقام خود را در برابر مقام و عظمت الهي در نظر آورد و از اين دام شيطاني رها گردد: «و اذا احدث لك ما انت فيه من سلطانك ابهه او مخيله، فانظر الي عظم ملك الله فوقك و قدرته منك علي ما لاتقدر عليه من نفسك...» هر گاه مقام وموقعيتي كه داري در درون تو ابهتي ايجاد كرد و خيال برتر بيني در تو راه يافت و به بزرگي فرمانروايي خدا كه برتر از توست بنگر و قدرت او را برآنچه تو توانايي نداري مورد توجه قرار بده.
خوشنام بودن در بين مردم و نداشتن سو»سابقه، خصوصا شريك و همكار ستمگران نبودن، از ديگر ويژگي هايي است كه امام علي عليه السلا م آن را براي متوليان حكومت لا زم مي داند. آن حضرت در نامه به مالك اشتر، افزون بر طرح اصل مطلب، به آثار و نتايج آن نيز اشاره كرده است:
«ان شر وزرائك من كان للا شرار قبلك وزيرا و من شركهم في الا ثام فلا يكونن لك بطانه; فانهم اعوان الا ثمه و اخوان الظلمه و انت واجد منهم خير الخلف ممن له مثل آرائهم و نفاذهم وليس عليه مثل آصارهم و اوزارهم و آثامهم ممن لم يعاون ظالما علي ظلمه و لا اثما علي اثمه اولا ئك اخف عليك موونه واحسن لك معونه» بدترين وزيران تو كسي است كه پيش از تو، وزير بدكاران بوده و در گناهان آنان شركت داشته باشد. پس مبادا چنين افرادي، محرم راز تو باشند. زيرا كه آنان، ياوران گناهكاران و ياري دهندگان ستمكارانند. تو بايد جانشيناني بهتر از آنان داشته باشي كه قدرت فكري و اجرايي امثال آنان را داشته، اما گناهان و كردار زشت آنان را نداشته باشند، كساني كه ستمكاري را بر ستمي ياري نكرده و گناهكاري را در گناهي كمك نرسانده باشند، هزينه اين گونه افراد بر تو سبك تر و سودمندي و ياريشان بهتر است.»
بنابراين، يكي از صفات لا زم در حاكمان و زمامداران جامعه اسلا مي، نبود سو»پيشينه آنان است; چه اين كه سو»پيشينه، سبب مي شود تا آنان، فاقد محبوبيت لا زم در ميان مردم باشند و نيز چه بسا عادات و صفات سو»گذشته، به صورت ملكه در آنها رسوخ كرده باشد و با به دست گرفتن مسووليت و قدرت، آن صفات ناشايسته، خود را نشان دهند.
4- عدالت خواهي
عدالت، از واژه هايي است كه در فرهنگ شيعه، تقدس و كاربرد بسياري دارد تا آنجا كه در فقه عمومي و سياسي آن، تصدي مسووليت ها و مناصب اجتماعي و سياسي، مشروط به عادل بودن شده است. مصاديق و كاربردهاي اين عنوان، هر چند در موارد مختلف تفاوت مي كند وليكن ريشه و روح تمامي آنها، يكي است.
در كنار تاكيدات مكرر قرآن كريم و رسول اكرم (ص) به عدل و قسط به ويژه در امور اجتماعي و حكومتي، اميرالمومنين (ع) كه خود شهيد راه عدالت است، رهنمودها و سفارش هاي فراواني درباره عدالت و دادگري بيان كرده تا جايي كه نهج البلا غه را، به حق، «كتاب عدالت» نيز ناميده اند.
آن حضرت، در موارد زيادي اهميت اين اصل را گوشزد كرده و بر آن تاكيد ورزيده است. گزارش تمامي آنها، از اين مختصر خارج است، از اين رو به نقل چند نمونه بسنده مي شود.
در مقام توبيخ و سرزنش كساني كه به او توصيه كرده اند تا جهت استمرار حكومت، از ستم و جور ياري جويد، مي فرمايد:
«اتامروني ان اطلب النصر بالجور فيمن وليت عليه؟ ولله لا اطور به ما سمر سمير و ما ام نجم في السما» نجما» (نهج البلا غه، خطبه 126) آيا مرا به آن مي خوانيد كه براي پيروزي خود، از جور و ستم درباه امت اسلا مي - كه بر آنان ولا يت دارم - بهره جويم؟ به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پي هم طلوع و غروب مي كنند، هرگز چنين كاري نخواهم كرد.
آن حضرت، در ادامه بيان مذكور درباره قبح ظلم و ضرورت رعايت عدالت از سوي تمامي افراد، به ويژه زمامداران و كارگزاران حكومت، مي فرمايد:
«والله لا ن ابيت علي حسك السعدان مسهدا او اجر في الا غلا ل مصفدا، احب الي من ان القي الله و رسوله يوم القيامه ظالما لبعض العباد و غاصبا لشيئي» من الحطام و كيف اظلم احدا لنفس يسرع الي البلي قفولها و يطول في الثري حلولها»
سوگند به خدا! اگر تمام شب را بر روي خارهاي سعدان (خاري سخت گزنده) به سر ببرم و با غل و زنجير به اين سو يا آن سو كشيده شوم، خوش تر دارم تا خدا و پيامبرش را در روز قيامت، در حالي ملا قات كنم كه به بعضي از بندگان ستم و چيزي از اموال عمومي را غصب كرده باشم. چگونه بر كسي ستم كنم، براي نفس خويش كه (جسم آن) به سوي كهنگي و پوسيده شدن پيش مي رود و در خاك زماني طولا ني اقامت كند؟
در جاي ديگر، خطاب به مالك اشتر مي فرمايد:
«ان افضل قره عين الولا ه استقامه العدل في البلا د و ظهور موده الرعيه» بهترين چيزي كه مايه روشني چشم زمامداران و مسوولا ن است، همانا گسترش عدل و داد در شهرها و آشكاري محبت و نيكي به مردم است.
در اهميت عدالت خواهي همين بس كه بسياري از بزرگان و رهبران ديني و در راس آنان امام علي (ع) در راه عدالت به شهادت رسيده اند و از اين رو گفته شده كه: «قتل علي لشده عدله» امام علي (ع) به جهت شدت عدالتش كشته شد.
هدف اساسي يا اساسي ترين حكومت از ديدگاه امام علي عليه السلا م اجراي حق و بسط عدل در جامعه است. نيل به اين هدف در گرو آن است كه تعاليم و احكام اسلا م در جامعه تحقق يابد و نظام اجتماعي برپايه قوانين اسلا مي استوار گردد. عمل به دستورات اسلا م همه آرمان هاي متعالي را در بردارد، اخوت و برادري، مساوات و برادري، قسط و عدل، امنيت و آرامش، رشد و تعالي، عزت و آزادگي، همه و همه در پرتو عمل به احكام و تعاليم اسلا مي به دست خواهد آمد.
بدين جهت امام عليه السلا م درباره اهداف خويش از حكومت مي فرمايد:
«اللهم انك تعلم انه لم يكن الذي كان منا منافسه في سلطان، ولا التماس شي من فضول الحطام، ولكن لنرد المعالم من دينك، و نظهر الا صلا ح في بلا دك، فيامن المظلومون من عبادك، و تقام المعطله من حدودك» (نهج البلا غه، خطبه 131) خدايا تو مي داني كه آن چه ما انجام داديم براي به دست آوردن قدرت و سلطنت و جمعآوري اموال بي ارزش دنيا نبود، بلكه براي آن بود كه نشانه هاي دين تو را باز نماييم و در سرزمين هاي تو اصلا ح را نمايان سازيم، تا بندگان مظلوم تو امنيت يابند و حدود تعطيل شده ات، برپا گردد.»
5- حسن تدبير و مديريت
از ديگر شرايط و صفات ولي فقيه يا حاكم اسلا مي برخورداري از تدبير، عاقبت انديشي و آينده نگري است. اگر فقيهي كه حاكم جامعه اسلا مي است از تدبير برخوردار نباشد و نتواند در زمينه اداره امور جامعه سياستگذاري كند، در مواقع لا زم طرح بدهد و عاقبت انديشي و آينده نگري نمايد، از عهده رهبري يا حكمراني برنخواهد آمد و كشتي جامعه در گرداب حوادث و طوفان ها غرق خواهد گشت.
بديهي است كه لا زمه تدبير و دورانديشي، داشتن بينش صحيح سياسي و اجتماعي است تا مثلا در زمانه كنوني حوادث و رويدادهاي داخلي و جهاني را به خوبي تحليل نمايد و با ترفندهاي مختلف دشمنان داخلي و خارجي نظام اسلا مي برخوردي مناسب داشته باشد. امام جعفر صادق(ع) مي فرمايد: «العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس» كسي كه به زمانه خويش آگاهي دارد اشتباهات بر او هجوم نميآورد.
امام علي(ع) درباره سياستمداري و حسن تدبير حكمرانان، به ويژه در جامعه اسلا مي مي فرمايد: «آفه الزعما ضعف السياسه» (غررالحكم، حكمت شماره 3931) آفت رهبري و مديريت، ناتواني در بينش و روش سياسي است. «حسن السياسه قوام الرعايه» (همان، ش 4818) سياست نيكو، موجب استواري جامعه است. «من حسنت سياسه دامت رياسته» (همان، ش 8438) زمامداري كه سياستش نيكو است، رياستش پيوسته است. «الملك السياسه» (همان، ش 17) فرمانروايي، سياست است.
همچنين مي فرمايد: «سو» التدبير سبب التدمير» (همان، ش 5571) تدبير نادرست، موجب تخريب و نابودي است.
از جمله شرايط ديگر احكام اسلا مي اين است كه مديري توانا و مقتدر باشد و توانايي و قدرت كافي اعم از توانايي هاي جسمي، روحي، قوت اراده و قاطعيت در تصميم گيري و... جهت انجام دادن وظايف سنگين، مسووليت خويش و اداره امور جامعه را داشته باشد. خداوند متعال، در قرآن كريم، يكي از ويژگي هاي لا زم در حكمرانان را، توانايي و قدرت آنان برشمرده است.
قرآن درباره شايستگي هاي حضرت موسي(ع) براي استخدام و قبول مسووليت، از زبان دختران حضرت شعيب، قوت و امانتداري را برشمرده است:
«قالت احداهما يا ابت استجره ان خير من استجرت القوي الا مين» (سوره قصص، آيه 26) يكي از آن دو گفت: «پدرم! او را استخدام كن; زيرا بهترين كسي را كه مي تواني استخدام كني، آن كسي است كه قوي و امين باشد.
در مقام توصيف حضرت لوط(ع) و تبيين ويژگي هاي لا زم رهبري جامعه، قدرت بدني از امتيازات وي به شمار آمده است:
«قال ان الله اصطفا عليكم و زاده بسطه في العلم و الجسم» (سوره بقره، آيه 247) ]پيامبر[ گفت: «خدا، او را بر شما برگزيده و او را در علم و جسم (قدرت)، وسعت بخشيده است.
حضرت امام علي(ع)، خطاب به مالك اشتر براي تعيين مسوولان و كارگزاران مي فرمايد:
«و اجعل لراس كل امر من امورك راسا منهم لا يقهره كبيرها و لا يتشتت عليه كثيرها» براي هر يك از كارهاي حكومتي خود، مدير و رييسي را تعيين كن، مديري را كه داراي دو ويژگي باشد: بزرگي و عظمت كار، او را ناتوان و مغلوب نسازد و زيادي و تراكم كار، رنجورش نكند.
آن حضرت در مقام تبيين اوصاف لا زم رهبران ديني و حاكمان، در خطبه اي چنين فرموده اند:
«ايها الناس ان احق الناس بهذا الا مر اقواهم عليه» (نهج البلا غه، خطبه 173) اي مردم، سزاوارترين اشخاص به خلا فت، آن كسي است كه بر آن ]تحقق اهداف حكومت[، نيرومندتر از ديگران باشد.
آن حضرت، در نامه اي خطاب به محمد ابن ابي بكر، جهت توضيح اين كه چرا او را از استانداري مصر برداشته و استاندار جاي ديگري قرار داده، به اين نكته اشاره فرموده است كه اداره استان مصر، خارج از توان و قدرت او بوده است:
«... اني لم افعل ذالك استبطا» لك في الجهد و لا ازديادا لك في الجد. و لو نزعت ما تحت يدك من سلطانك، لوليتك ما هو ايسر عليك موونه» (نهج البلا غه، نامه 34) ... اين كار را به دليل كند شدن و سهل انگاري ات و يا انتظار كوشش بيشتري از تو انجام ندادم، بلكه اگر تو را]از استانداري مصر[ عزل كردم، حكمران جايي قرار دادم كه اداره آن جا بر تو آسانتر است.
6- شجاعت و استقامت
ولي فقيه و حاكم اسلا مي بايد شخصي شجاع و نترس باشد جز خداوند از هيچ قدرت ديگري هراسي بدل راه ندهد و مرعوب قدرت هاي پوشالي دشمنان نگردد و در صورت حمله به كشور اسلا مي شجاعانه در مقابل مهاجم بايستد و از اسلا م و سرزمين اسلا مي دفاع كند. حاكم شجاع و نترس مي تواند عزت و استعدادهاي دروني جامعه را شكوفا نمايد و كشور و جامعه اي مقتدر و مستقل بسازد.
هيچ نهضتي بدون دشمن و خطر نيست; و بنابر اين، اسلا م كه بنياد آن نهضت در راه عدالت و آزادي است اگر رهبرش ترسو و بزدل باشد و جرات مواجه با دشمنان و دست و پنجه نرم كردن با آنان را نداشته باشد به محض احساس خطر عقب نشيني كند، محكوم به شكست خواهد بود.
پيشرفت و كاميابي يك ملت، مستلزم اين است كه رهبر يا حكمران آن توانايي و نيروي عظيمي از اين دست داشته باشد. يعني ظرفيت روحي بالا يي براي تحمل سختي ها و دشواري ها داشته باشد. خداوند متعال پيامبر گرامي اسلا م صلي الله و آله و سلم را، كه مانند ساير انبياي الهي سلا م الله عليهم اجمعين با شدائد و مشكلا تي مواجه بود كه هر انسان عادي اي را به زانو در مي آورد، مكررا به صبر و استقامت توصيه و امر مي فرمايد:
«فاستقم كما امرت و من معك»(سوره هود، آيه 12) پايدار باش چنان كه فرمانت داده اند و هر كه با تو است]نيز پايدار باشد[.
نقل شده است كه آن حضرت فرمود:
«شيبتني سوره هود لمكان هذه الا يه» اين آيه از سوره هود مرا پير كرد. و در توضيح اين جمله گفته اند كه اين آيه شريفه، هم خود آن حضرت را به استقامت فرمان مي دهد و هم مومنان و پيروان او را، و اين دومي است كه آن حضرت را به تلا ش و كوشش عظيمي و امي داشت و از شدت دشواري گويي او را پيرو ناتوان مي ساخت.
«و اصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم بالغداه و العشي يريدون وجهه»(سوره كهف، آيه 28) با كساني كه پروردگارشان را بامداد و شبانگاه مي خوانند و خشنودي او را مي جويند با شكيبايي همراه باش.
«فاصبر ان و عدالله حق»(سوره مومنون، آيه 77) شكيبا باش كه وعده خداي متعال حق است.
«ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل عليهم الملا ئكه الا تخافوا ولا تحزنوا ابشروا بالجنه التي كنتم توعدون »(سوره فصلت، آيه 30) كساني كه گفتند:«پروردگار ما خداي متعال است» و آن گاه پايداري كردند فرشتگان بر ايشان فرود مي آيند كه بيم مداريد و اندوه مخوريد وبه بهشتي كه وعده تان مي دادند شادمان باشيد.
«فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل»(سوره احقاف،آيه 35) شكيبا باش چنان كه پيامبران اولوالعزم شكيبايي كردند.
«واصبر الحكم ربك فانك باعيننا»(سوره طور، آيه 48) نسبت به دستور پروردگارت شكيبا باش، كه تو دربرابر چشمان مايي.
رهبر يا حكمران، همان گونه كه خودش بايد صبر و استقامت پيشه كند، موظف است كه مردم خود را نيز به شكيبايي و پايداري، دعوت و توصيه وامر كند و دائما به آنان متذكر شود كه شرط غلبه بر شدائد و مشكلا ت، صبر و استقامت است، تا اين روحيه و خصلت در آنان نيز راسخ و ثابت گردد.
«ام حسبتم ان تدخلوا الجنه و لماياتكم مثل الذين خلوا من قبلكم مستهم الباسا» و الضرا» و زلزلوا حتي يقول الرسول والذين آمنوا متي نصرالله الا ان نصرالله قريب»(سوره بقره،آيه 214) آيا مي پنداريد كه به بهشت وارد مي شويد و حال آن كه هنوز نمونه]سختي هاي[ كساني كه پيش از شما در گذشته اند به شما نرسيده است كه تنگدستي و سختي به آنان رسيد و برخود لرزيدند تا آن جا كه پيامبر و كساني كه به وي ايمان آورده بودند مي گفتند:«ياري خداي متعال كي خواهد بود؟» بدانيد كه ياري خداي متعال نزديك است.
بنابه حكم الهي درميان هر گروه آن كس كه، نسبت به سايرين، شكيباتر و پايدارتر باشد داراي امتياز براي تصدي مقام رهبري آنان است:
«وجعلنا منهم ائمه يهدون بامرنا لما صبروا و كانوا باياتنا يوقنون»(سوره سجده، آيه 24) از آنان]بني اسرائيل[ پيشواياني قرار داديم كه چون شكيبايي داشتند و به نشانه هاي ما يقين داشتند به فرمان ما ]مردم را[ هدايت مي كردند.
7- قاطعيت و اراده مستحكم
درست است كه همه افراد حق دارند كه ابراز راي و اظهارنظر كنند، در برنامه ريزي ها و تصميم سازي ها مداخله ومشاركت داشته باشند، از رهبر و حاكمان انتقاد كنند و از آنان سوال و مطالبات خود را بخواهند، ولي پس از آنكه رهبر يا حكمران از همه آرا و نظرات مطلع شد و براساس جمع بندي خود از مجموع نظرات مختلف تصميمي گرفت، هيچ فردي حق مخالفت عملي با تصميم گيري و برنامه ريزي او ندارد. اگر بنا بر اين باشد كه همان گونه كه هر فردي قبل از اتخاذ تصميم حكومت، حق مخالفت نظري دارد بعد از اتخاذ تصميم هم در حين اجرا بتوان با اصل تصميمات متخذه و نه شيوه انجام آنها، مخالفت (قولي يا عملي) كند هرج و مرج به وجود مي آيد و نيروهاي پراكنده، به جاي اينكه همه در يك جهت به كار افتند، گرفتار تعارض و تمانع مي شوند و همديگر را خنثي و بي اثر مي سازند.
به همين جهت خداي متعال بعد از آنكه پيامبرش را به مشاوره با مردم توصيه مي فرمايد از او مي خواهد كه «فاذا عزمت فتوكل علي الله» (سوره آل عمران، آيه 159) چون تصميم گرفتي و عزم كردي بر خداي متعال توكل كن.
يعني تصميم گيري با توست، نه با كسي ديگر و وقتي كه تصميم گرفتي قاطعانه به اجرا درآور. بنابراين يكي ديگر از ويژگي هاي ولي فقيه و حاكم اسلا مي قاطعيت در اجراي احكام و فرامين الهي است. رهبر يا حكمران هر گاه تكليفي را تشخيص داد و امري را به مصلحت نظام اسلا مي دانست بايد براي انجام آن تصميم جدي بگيرد و بر اجراي آن پافشاري كند و هياهوي ناآگاهان و تهديد و تطميع دشمنان در تصميم او خللي ايجاد نكند. اگر رهبر جامعه اسلا مي داراي قاطعيت و ثبات نظر نباشد ترديدها و لا قيدي ها در جامعه رسوخ مي كند و اجراي احكام اسلا مي به ضعف يا تعطيلي كشانده خواهد شد.
از جمله ويژگي هاي لا زم و ضروري در حاكمان و زمامداران جوامع اسلا مي، قاطعيت در مقام تصميم گيري و اجراست. نقش و تاثير جدي بودن مسوولا ن جامعه در تمام ايام، به ويژه در شرايط بحراني و متقابلا آفات و ضررهاي شك و دو دلي آنان، بركسي پوشيده نيست.امام علي (ع) درباره عزم و اراده پيامبران به عنوان الگوهاي رهبري و حكمراني مي فرمايد:
«ولكن الله سبحانه، جعل رسله اولي قوه في عزائمهم و ضعفه فيما تري الا عين في حالا تهم مع قناعه تملا القلوب و العيون غني» (نهج البلا غه، خطبه 192) خداوند، پيامبران را با عزم و اراده اي قوي، گرچه با ظاهري ساده و فقير، مبعوث كرد، با قناعتي كه دل ها و چشم ها را با بي نيازي پر سازد.
آن حضرت، در مقام توصيف مالك اشتر، به عنوان يك مدير شايسته، يكي از ويژگي هاي برتر او را «قاطعيت و قدرت تصميم گيري» بر مي شمارد:
«فقد بعثت اليكم عبدا من عبادالله لا ينام ايام الخوف و لا ينكل عن الا عدا» ساعات الروع، اشد علي الفجار من حريق النار» (نهج البلا غه، نامه 38) بنده اي از بندگان خدا را به سوي شما فرستادم كه در روزهاي وحشت نمي خوابد و در لحظه هاي ترس از دشمن روي نمي گرداند و بر بدكاران، از شعله هاي آتش تندتر است.
لا زم به يادآوري است كه كلمه «قاطعيت» از ريشه «قطع» به معناي «بريدن و جدا كردن» است و انتخاب چنين واژه اي، از آن رو است كه افراد قاطع، با تصميمات به موقع و بي تزلزل مشكلا ت را قطع مي كنند و مي برند و گره ها را مي گشايند. اما متاسفانه، برداشت غلط، سبب شده كه برخي، هرگونه بي گدار به آب زدن و بي دقتي و تصميم هاي عجولا نه را قاطعيت بنامند.
يكي از ويژگي هاي مهم حاكم اسلا مي عدم مسامحه در رعايت عملي اهداف و اصول اساسي نظام اسلا مي است. در واقع اهداف نهايي و اصول تغييرناپذير دين الهي، فلسفه وجودي نظام حكومتي مبتني بر دين را مي سازند، يعني اگر قصد تحقق اين اهداف و اصول در ميان نباشد حكومت هيچ مطلوبيتي نخواهد داشت. بنابراين، اين اهداف و اصول هرگز و در هيچ اوضاع و احوالي نبايد مورد غفلت، بي توجهي و چشم پوشي واقع گردند ورهبر يا زمامدار جامعه بايد درباره آنها قاطع و سازش ناپذير بماند و رعايت كامل و دقيق آنها را در مقام عمل، واجب و ضروري بداند و در آن شك و شبهه روا ندارد.
البته اتخاذ تاكتيك ها و شيوه هاي متناسب با اوضاع و احوال متفاوت نبايستي هرگز به مفهوم فدا كردن اهداف يا اصول اساسي نظام باشد. كتاب، سنت و تاريخ به خوبي شاهد قاطعيت و نرمش ناپذيري پيامبر گرامي اسلا م صلي الله عليه وآله وسلم در حفظ اهداف و اصول نهضت اسلا مي اند. مانند زماني كه اهل طائف به آن حضرت پيشنهاد كردند كه اگر آنان را از نماز سجده و به خاك افتادن در برابر خداي متعال معاف بدارد در ساير امور و شئون تابع وي مي شوند و دينش را به گردن مي گذارند و حتي در جنگ با كفار و مشركين به كمكش مي شتابند و از هيچ كاري دريغ نمي كنند. آن حضرت، از آنجا كه نماز از مهمترين اركان دين مقدس اسلا م است، پيشنهاد مذكور را، كه علي الظاهر براي پيشرفت نهضت اسلا مي سودمند بود، رد كرد و فرمود:«لا خير في دين لا صلوه فيه»(ديني كه نماز ندارد خيري ندارد) آيات 73 تا 75 سوره اسرا» در اين باره است.
همچنين، خداي متعال پيامبرش را فرمان مي دهد كه:
«فلا تطع المكذبين. ودوا لوتدهن فيدهنون»(سوره قلم، آيه 8 و 9) تكذيب كنندگان را فرمان مبر، آرزو دارند كه نرمي كني تا نرمي كنند.
شواهد قرآني، رواني و تاريخي عديده ديگري نيز هست كه دلا لت دارد بر اين كه آن حضرت در برابر فعاليت هاي فراواني كه به قصد كاستن قاطعيت و نرمش ناپذيري او صورت مي پذيرفت ايستادگي مي فرمود و دست از سازش ناپذيري و قاطعيت خود برنمي داشت. و به تعبير قرآن كريم در برابر كفار و دشمنان سرسخت و در قبال مومنان مهربان و آسان گير بود:«اشدا» علي الكفار و رحما» بينهم»
بنابراين رهبر و حاكم اسلا مي بايد نسبت به لغزشها، خطاها و اشتباهات كوچك افراد جامعه اسلا مي سعه صدر و نرم خويي پيشه كند و در اموري كه جز اهداف واصول اساسي دين و نظام حكومت نيست تسامح و مدارا روا دارد. البته سعه صدر وسهل گيري نسبت به نقاط ضعف مردم منافاتي با تعليم و تربيت و اصلا ح جامعه ندارد; و رهبر موظف است كه اين هر دو شيوه را همزمان و به صورت مكمل ديگري انجام دهد. خداي متعال خطاب به پيامبر گرامي اسلا م صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:
«فبما رحمه من الله لنت لهم و لو كنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولك فاعف عنهم و استغفر لهم»(سوره آل عمران، آيه 159) به سبب مرحمت خداوند با آنان نرم]خو[ شدي; واگر تند خو و سخت دل مي بودي از پيرامونت پراكنده مي شدند. از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه.
همچنين، پروردگار به آن حضرت فرمان مي دهد كه مومنان را طرد نكند:
«ولا تطرد الذين يدعون ربهم بالغداه و العشي يريدون وجه ما عليك من حسابهم من شي» و ما من حسابك عليهم من شي» فتطردهم فتكون من الظا لمين»(سوره انعام، آيه 52) كساني را كه بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را مي خوانند و رضاي او را مي خواهند از خود مران; بر عهده تو چيزي از حساب آنان نيست و چيزي از حساب تو بر عهده آنان نيست كه برانيشان و از ستمگران شوي.
چهارشنبه 3 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 823]
-
گوناگون
پربازدیدترینها