تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836194355
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) نويسنده: دکتر حاکم قاسمی براساس تعریفی که در این مقاله از فرهنگ ارائه شد، فرهنگ مجموعه بههمپیوستهای از اجزا و مقولههای غیرمادی و غیرملموس است که با هم کل واحدی را تشکیل میدهند. این کل واحد، اگرچه در زندگی امروز افراد هر جامعه صورتبندی خود را نشان میدهد، هم پایی در گذشته و هم دستی در آینده دارد. ارتباط آن با گذشته از طریق اجزای ثابت فرهنگ، و پیوند آن با آینده به وسیله اجزای پویا و انطباقپذیر فرهنگ برقرار میشود. از این رو هدایت افراد و ماهیت زندگی آنها هم تحتتأثیر گذشته است و هم آنکه در صورتبندی آینده فرهنگ جامعه موثر میباشد و تحول و دگرگونی فرهنگی را موجب میشود. با این تعریف مهندسی فرهنگی بدین معناست که نقشهای از فرهنگ جامعه را طراحی و ترسیم کنیم، اجزای آن (چه اجزای ثابت و چه اجزای تغییرپذیر) را از هم بازشناسیم و از جایگاه هر یک از این اجزا در کلّیت فرهنگ تعریفی دقیق و روشن به دست دهیم. به علاوه عوامل مؤثر در اجزای فرهنگ یا کلیّت آن را تعریف کنیم و میزان تأثیرگذاری هر یک از این عوامل و میزان تأثیرپذیری هریک از اجزای فرهنگ را تا حد امکان مشخص نماییم. گام بعدی آن است که با استفاده از مجموعه ابزارهای مادی و معنوی عوامل موثر در اجزا یا کلیّت، فرهنگ را به گونهای تحتتأثیر قرار دهیم و به وسیله آن بکوشیم تا اجزای فرهنگ به گونهای چیده شود که کلیّت، فرهنگ ترکیب و صورتی منطبق بر نقشه ترسیمشده به خود بگیرد. با توجه به اینکه فرهنگ دو بخش ثابت و پایدار، و پویا و در حال تغییر دارد، در نقشه ترسیمشده فرهنگی نیز بخشهای ثابت و تغییرناپذیر و بخشهای تغییرپذیر و تحولگرا پیشبینی شده است. در مهندسی فرهنگی بناست ضمن حفظ بخشهای ثابت و تغییرناپذیر، تغییر و دگرگونی بخشهای تغییرپذیر و پویا به گونهای مدیریت و هدایت شود که از یک طرف امکان منطبق شدن بر شرایط جدیدی که در زندگی به وجود میآید فراهم شود و از سوی دیگر این تغییر و دگرگونی به گونهای پیش رود که به بخشهای ثابت آسیبی وارد نشود. ازاینرو مهندسی فرهنگی فعالیتی نیست که از نقطهای آغاز شود و در نقطهای به پایان برسد، بلکه فعالیتی است مستمر که باید همواره امتداد داشته باشد. ● جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی با توجه به ماهیت فرهنگی مهندسی فرهنگی، سازمانها و نهادهای فرهنگی در پیشبرد آن تأثیر عمده و اساسی دارند. در این میان سهم رسانهها، به ویژه رسانۀ صدا و سیما، با توجه به ویژگیها، کارکردها و تأثیراتشان بیشتر به نظر میرسد. دربارۀ جایگاه صدا و سیما در مهندسی فرهنگی دو دیدگاه وجود دارد: اول؛ دیدگاهی که فعالیت این رسانه را مساوی و عین مهندسی فرهنگی میداند، و دوم؛ دیدگاهی که صدا و سیما را کارگزار و عامل در مهندسی فرهنگی میشناسد. دیدگاه اول از نظریات کسانی چون مک لوهان درباره وسایل ارتباط جمعی ریشه میگیرد. مک لوهان برعکس کسانی که بین پیام و وسیله ارسال پیام تمایز و تفکیک قائلاند، به چنین تفکیکی اعتقادی ندارد. به نظر او رسانهها، به عنوان ابزارها و فنآوری نوینی که در اختیار بشر قرار گرفتهاند، همراه خود فرهنگ و تحولات اجتماعی را نیز به بار میآورند. با این دید است که جمله معروف «رسانه همان پیام است» را عنوان کرده و تمایز و تفکیک بین پیام و رسانه را منتفی دانسته است.[۱۱] با این دیدگاه، وقتی از نسبت بین رسانه و مهندسی فرهنگی بحث به میان میآید، ورود رسانه به عرصه زندگی افراد بشر به خودی خود تغییر و تحول فرهنگی را به همراه میآورد و نمیتوان از اجبارهای ناشی از ورود فنآوری رسانهای گریخت و به صورت ارادی تصمیم به مهندسی فرهنگی گرفت. علاوه بر این رسانه فعالیتی کاملا فرهنگی دارد و این فعالیت با طراحی و هدفمندی انجام میشود. از سوی دیگر تمام سازمانها و نهادها که به صورت محدود یا گسترده فعالیت فرهنگی دارند مستقیم یا غیرمستقیم با رسانه ارتباط مییابند و برای کامل کردن کار خود و به ثمر نشاندن آن به همکاری رسانه نیازمندند. رسانۀ صدا و سیما هم به صورت مستقیم و برای عمل براساس رسالت و مسئولیتی که بر عهده دارد کار فرهنگی میکند و هم به صورت غیرمستقیم با توجه به مسئولیتی که برای کامل کردن فعالیت دیگر سازمانها و نهادها دارد فعالیت فرهنگی انجام میدهد. بدینمعنا صدا و سیما در یک جا به صورت مستقل و مستقیم و در جایی دیگر به صورت مکمل و غیرمستقیم در حوزه فرهنگ فعالیت میکند و بر آن تأثیر میگذارد. از آنجا که تمام این فعالیتها سازمانیافته و هدفمندند و با هدف تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه انجام میشوند، فعالیت این رسانه مترادف و مساوی با مهندسی فرهنگی معرفی میشود. دیدگاه دوم معتقد به آن است که اگرچه کار رسانه تماماً فرهنگی است و به صورت سازمانیافته و هدفمند برای تأثیرگذاری بر فرهنگ جامعه انجام میشود، رسانه به مثابه یک مجری و کارگزار عمل میکند و تنها مجرایی برای انتقال فرهنگ به حساب میآید. این نظر از دیدگاهی ریشه میگیرد که بین رسانه و پیامی که از طریق آن منتقل میشود تفکیک قائل است. براساس این دیدگاه رسانه ابزار است و محتوای آن را پیامی مشخص میسازد که از طریق آن منتقل میشود. این پیام، که مستقل از خود رسانه است، میتواند بر فرهنگ مردم تأثیر بگذارد و آن را دچار تغییر و تحول سازد. خود رسانه به خودی خود و جدا از پیامی که از مجرای آن منتقل میشود تأثیری ندارد؛ چنانکه احداث یک ایستگاه تلویزیونی یا رادیویی فقط در صورتی که به کار گرفته شود و پیامی به وسیلۀ آن منتقل شود میتواند گذرا باشد، در غیر این صورت تأثیری به بار نخواهد آمد.[۱۲] در مهندسی فرهنگی نیز رسانه آنچه را در سطحی کلان و خارج از محدوده عمل و حوزه فعالیت رسانه نظریهپردازی و طراحی شده است عملیاتی و اجرا میکند. بنابراین در این اقدام، رسانه مجری و کارگزار به حساب میآید و فعالیت آن نه مساوی با مهندسی فرهنگی بلکه فقط دربرگیرنده بخشی از مقوله مهندسی فرهنگی، آن هم در مرحله عمل و اجراست. البته این بخش از فعالیت بسیار مهم است و که اگر نادیده گرفته شود یا حاشیهای و فرعی تلقی شود، اساسا تحقق اهداف مهندسی فرهنگی دشوار میگردد. ویژگیهایی که مهندسی فرهنگی از یکسو و رسانه از سوی دیگر دارد دیدگاه دوم را تایید میکند. اول آنکه مهندسی فرهنگی فعالیتی است که از حوزه نظر و طراحی شروع، و به حوزه عمل کشیده میشود. طرح نظریه فرهنگی و طراحی فرهنگ مطلوب براساس آن، با هدف مهندسی کردن فرهنگ جامعه، خارج از مسئولیتهای صدا و سیما است. نظریهپردازی بر عهده نخبگان فکری و فرهنگی جامعه قرار دارد و طراحی فرهنگ براساس این نظریهها نیز در نهادهای تصمیمگیر و برنامهریز انجام میشود. صدا و سیما نیز ممکن است در این زمینه وظایفی داشته باشد، اما همۀ آن را بر عهده ندارد. دوم آنکه مهندسی فرهنگی یک جریان و برنامه مستمر است که گذشته، حال و آینده را در بر میگیرد. اما رسانهها به شدت در قید زمان حاضر هستند و میکوشند تا به اقتضائات و نیازهای زمانی پاسخ گویند که در آن به سر میبرند، بنابراین در بحث مهندسی فرهنگی فقط با بخشی که با زمان حاضر مرتبط است پیوند میخورد و همراه میگردد. نکته سوم این است که رسانهها به شدت تحتتأثیر تحولات اجتماعی هستند و برای آنکه از این تحولات عقب نمانند و در مواجهه با گرایشات غالب بر جامعه به حاشیه رانده نشوند با آنها همراه میشوند، ازاینرو تأثیرپذیری آنها بسیار زیاد است. این در حالی است که مهندسی فرهنگی طراحی و برنامهریزی برای تأثیرگذاری بر تحولات است و مهندسی با اتکا به طرحی کلان، سازمانیافته و هدفمند انجام میشود و به پیش میرود، ازاینرو فعالیتی فعالانه برای تأثیرگذاری بر تحولات اجتماعی و فرهنگی به حساب میآید، حال آنکه رسانهها تحت تأثیر تحولات اجتماعیاند و بیشتر واکنشی عمل میکنند و عکسالعملی در برابر امر واقعشده میباشند. نکته چهارم آن است که طرح کلان مهندسی فرهنگی اساسا نمیتواند به وسیله یک نهاد یا سازمان انجام شود، بلکه فعالیتی جمعی است و فقط با مشارکت جمعی مجموعهای از نهادهای موثر بر فرهنگ جامعه باید اجرا گردد. ازاینرو رسانهها به هر میزان هم که در فرهنگ تأثیر داشته باشند، نمیتوان فعالیت آنها را مترادف و مساوی با مهندسی فرهنگی دانست. در واقع رسانهها بخشی از این حرکت جمعی را بر عهده دارند و به پیشبرد آن کمک میرسانند. ● کارکردهای رسانه در مهندسی فرهنگی اگر بنا به تعریف فوق رسانه صدا و سیما را عامل و کارگزار طرح مهندسی فرهنگی بدانیم، باید آن را فراگیرترین و گستردهترین نهاد موثر در عملیاتی کردن طرح مهندسی فرهنگی شناخت. این رسانه کارکردهایی دارد که براساس آنها میتواند در اجرای مهندسی فرهنگی آنچنان موثر عمل نماید که جانشین دیگری برای آن متصور نیست. ازاینروست که امروزه هر طرح فرهنگی حتی اگر سازمانها و نهادهای دیگر متولی اجرای آن باشند برای عملیاتی شدن به رسانه صدا و سیما نیاز دارد. کارکردهای صدا و سیما را که به این رسانه در مقوله مهندسی فرهنگی اهمیت به سزایی میبخشد میتوان به شرح زیر خلاصه کرد: ۱) کارکرد آموزشی: یکی از کارکردهای مهم رسانهها کارکرد آموزشی آنهاست. صدا و سیما در کنار کارکردهای متعددی چون اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و کارکردهای تفریحی و سرگرمی، کارکرد آموزشی نیز دارد. با توجه به ویژگیهای این رسانه که پیام از طریق آن به سهولت در گسترهای وسیع و به افراد فراوانی انتقال مییابد، در جوامع مختلف سعی شده است از آن برای آموزشهای همگانی و سراسری استفاده شود. از طریق صدا و سیما میتوان افراد مختلف از قشرها و طبقات گوناگون را تحت آموزش قرار داد و پیامی را به آنها منتقل ساخت. بنابراین در جوامع مختلف تلاش میشود از این امکان برای اهداف آموزشی کلان به خوبی و در سطحی وسیع استفاده شود. در مهندسی فرهنگی نیز یکی از ضرورتها آموزش افراد جامعه است. آموزش یکی از راههایی است که از طریق آن میتوان افراد جامعه را با یک اصل یا ارزش فرهنگی آشنا ساخت و با آموختن آن به دیگران امکان استقرار آن را در جامعه فراهم کرد. در مهندسی فرهنگی اگر بناست بخشی از فرهنگ اصلاح شود، فرهنگی ایجاد یا حذف گردد، آموزش افراد جامعه مهمترین ابزار و امکان است. در صورتی که آموزش اتفاق نیفتد، امکان مهندسی فرهنگی نیز به وجود نخواهد آمد. ازاینروست که در مهندسی فرهنگی به شدت به آموزش افراد جامعه نیازمندیم. از طریق آموزش هم میتوان بخشهای ثابت فرهنگ را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرد و از این طریق امکان تداوم فرهنگی را فراهم آورد، و هم میتوان بخشهای جدیدی را که به خاطر پویایی فرهنگ به آن اضافه میشود به افراد جامعه آموزش داد و بدینطریق زمینهای را فراهم نمود که این بخشهای جدید به جزئی از فرهنگ تبدیل شود. در شرایطی که آموزش یکی از ضروریات در اجرای مهندسی فرهنگی است سازمانها و نهادها و مجموعه ابزارهایی که امکان آموزش را فراهم میکنند اهمیت بسیار مییابند. لذا صدا و سیما، که وسیلهای برای آموزش افراد جامعه در سطحی وسیع و گسترده به حساب میآید، جایگاه ویژهای در مقوله مهندسی فرهنگی مییابد. این رسانه با اهمیتی که در آموزش افراد جامعه دارد میتواند امکان اجرا شدن طرحهای در نظر گرفتهشده در مهندسی فرهنگی را فراهم سازد. ۲) کارکرد توزیعی: یکی از کارکردهای صدا و سیما کارکرد توزیع ارزشهای فرهنگی در سطح جامعه است. این رسانه با برنامههای متنوع خود و پخش آنها به صورت گسترده و سراسری این امکان را دارد که فرهنگ و ارزشهای فرهنگی را در سطح جامعه و در بین همه افراد جامعه توزیع و ترویج نماید. در مهندسی فرهنگی یکی از ضرورتها آن است که ارزشهای فرهنگی که بر اثر پویایی فرهنگ و در مواجهه با اوضاع جدید ظهور میکنند و اراده بر تقویت و ترویج آنهاست، در سطح جامعه توزیع شود؛ به گونهای که همه افراد جامعه امکان آشنایی و پذیرش آن را داشته باشند. با توزیع یک ارزش فرهنگی این امکان فراهم میگردد که تکتک افراد جامعه خود را با آن ارزش فرهنگی منطبق سازند. با توجه به ضرورت توزیع ارزشهای فرهنگی در امر مهندسی فرهنگی، صدا و سیما و دیگر رسانههایی که میتوانند به توزیع ارزشهای فرهنگی کمک کنند اهمیت و جایگاه بسزایی مییابند. صدا و سیما، با توجه به کارکرد توزیعی خود، میتواند در مقوله مهندسی فرهنگی، ارزشهای ایجادشده را ترویج کند و امکان پیوند خوردن همه افراد جامعه با این ارزشهای فرهنگی را فراهم نماید و از این طریق به تحقق اهداف مهندسی فرهنگی کمک کند. ۳) کارکرد تعمیم و یکپارچهسازی: در مهندسی فرهنگی یکی از نیازها تعمیم دادن ارزشهای فرهنگی و عمومی کردن آنهاست. اگر در مقولۀ مهندسی فرهنگی ارزشی ایجاد یا جابهجا شود، برای آنکه ارزش خلقشده یا جابهجاشده به عنوان بخشی از فرهنگ پذیرفته شود، ضمن توزیع آن ضرورت دارد که عمومی شود و همۀ افراد جامعه آن را بپذیرند. در این صورت است که یک ارزش میتواند به عنوان ارزشی فرهنگی شناخته و تثبیت شود. در صورتی که ارزشی عمومیت پیدا نکند و در درون جامعه سراسری نشود، امکان تبدیل شدن آن به ارزشی فرهنگی فراهم نمیشود. در امر مهندسی فرهنگی بهشدت به ابزارهایی نیاز است که بتوانند در عمومی کردن ارزشهای ایجادشده مؤثر واقع شوند. یکی از این ابزارها رسانۀ صدا و سیما است. این دو رسانه با پخش برنامههای خود میتوانند ارزشهای مدنظر را در سراسر جامعه عمومیت بخشند؛ به گونهای که همۀ افراد جامعه آن ارزشها را بپذیرند و به عنوان بخشی از فرهنگ قبول نمایند. ازاینرو صدا و سیما در عمومی کردن ارزشهای فرهنگی که در مسیر مهندسی فرهنگی ایجاد میشوند تأثیر بسزایی دارد. مهمترین پیامد عمومی شدن یک ارزش فرهنگی و تبدیل شدن آن به بخشی از فرهنگ یک جامعه یکپارچهسازی و ایجاد انسجام فرهنگی و اجتماعی در جامعه است. زمانی که یک ارزش فرهنگی عمومیت پیدا کرد و در بین همه افراد جامعه پذیرفته شد، به بخشی از فرهنگ آن جامعه تبدیل میشود. در این صورت همه افراد جامعه که آن ارزش فرهنگی را پذیرفتهاند منطبق بر ارزشهای واحدی عمل و زندگی میکنند. این امر پیوندی معنوی و نامحسوس در بین افراد جامعه ایجاد میکند و باعث هویت جمعی و در نتیجه یکپارچگی و انسجام فرهنگی و اجتماعی ایجاد میشود. رسانۀ صدا و سیما با عمومیت دادن به یک ارزش فرهنگی تأثیر بسیاری در ایجاد انسجام و یکپارچگی فرهنگی برجای میگذارد و موجب میشود مهندسی فرهنگی امکان دست یافتن به اهداف خود را بیابد. ۴) کارکرد برجستهسازی: یکی از ویژگیهای صدا و سیما آن است که میتواند با تمرکز بر روی یک موضوع آن را به موضوع در خور توجه و اغماضناپذیر تبدیل کند. با توجه به این ویژگی، رسانۀ یادشده میتواند با تمرکز بر روی یک ارزش فرهنگی آن را به ارزشی اغماضناپذیر تبدیل نماید. ازاینرو این توان را دارد که ارزشی را در نزد مردم جامعه به ارزشی معتبر تبدیل کند. در جریان مهندسی فرهنگی، با توجه به پویایی و تغییرپذیری فرهنگی، بخشی از تلاشها بر روی این مسأله متمرکز است که در مسیر این تغییر و تحول بعضی از ارزشها مورد پذیرش مردم واقع شود و در عین حال از پذیرفته شدن بعضی از ارزشها جلوگیری شود. در این زمینه صدا و سیما سهم بسزایی دارد. این رسانه با تمرکز بر روی یک ارزش یا تحول فرهنگی و اهمیت بخشیدن به آن، توجه مردم را به سوی آن جلب میکند. پس از جلب توجه نیز با تأکید بر اهمیت، آثار و پیامدهای آن، افراد جامعه را به سمت پذیرفتن آن تحول و ارزش ایجادشده تشویق و ترغیب مینماید. در نتیجه این تشویق و ترغیب است که ارزشهای ایجادشده را مردم میپذیرند و این ارزشها به بخشی از فرهنگ جامعه تبدیل میشود. ۵) کارکرد پالایشی: در مسیر مهندسی فرهنگی ممکن است بخشی از فرهنگ یا بعضی از ارزشهای فرهنگی تایید گردند، اما بخشی از فرهنگ یا بعضی از ارزشهای فرهنگی بیاعتبار و نامناسب معرفی شوند. در این صورت در مسیر مهندسی فرهنگی ممکن است بخشی از فرهنگ حمایت شود تا تقویت گردد، اما از بخش دیگر نه تنها حمایت نشود، بلکه برای تخریب و از بین بردن آن نیز تلاش شود. در چنین شرایطی لازم است آن بخش از فرهنگ که از آن حمایت میشود به مردم جامعه معرفی، و با بزرگنمایی و اهمیتبخشیدن به آن در جهت تقویت و استقرار آن اقدام گردد، ولی آن بخش که مورد حمایت نیست به حاشیه رانده شود و نادیده گرفته شود تا از ذهنها پاک و فراموش گردد. در این مسیر درواقع نوعی پالایش فرهنگی انجام میگردد. در پالایش فرهنگی نیز رسانه صدا و سیما بسیار موثر است. این رسانه با تبلیغ و ترویج ارزشهای مورد حمایت، آنها را عمومی و به عنوان فرهنگ عمومی تثبیت میکنند. حال آنکه ارزشهای نامقبول را یا مسکوت میگذارد تا به فراموشی سپرده شود یا با مذمت کردن آنها از اینکه مردم اقبالی به آنها نشان دهند جلوگیری میکند و در نتیجه از تثبیت و تداوم آنها در جامعه ممانعت مینماید. با گزینش و پالایشی که در نتیجۀ عملکرد رسانهها و در چارچوب طرح مهندسی فرهنگی انجام میشود این امکان به وجود میآید که امر مهندسی با قدرت پیش رود تا اهداف خود را تحقق بخشد. ۶) کارکرد در روند جامعهپذیری و فرهنگپذیری: امروزه رسانهها یکی از ابزارهایی هستند که بسیار از آنها استفاده میشود. بهویژه تلویزیون به عضوی از خانه و حتی جزئی از کار و زندگی روزانه مردم تبدیل شده است. در چنین وضعیتی بخش مهمی از اوقات مردم، بهویژه جوانان و نوجوانان، را رسانه تلویزیون پر میکند. رسانه ضمن آنکه اوقات مردم را پر میکند به مرجعی مورد اطمینان برای به دست آوردن اطلاعات و آگاهی و تشخیص خوب از بد تبدیل شده است؛ به گونهای که مخاطبان، به ویژه جوانان و نوجوانان، هر آنچه را از صدا و سیما پخش میشود موضوعی معتبر قلمداد میکنند. ازاینرو این رسانه به ابزاری تاثیرگذار بر خلقیات و رفتار افراد تبدیل شده است. با توجه به چنین جایگاهی، رسانهها اهمیت بسزایی در روند جامعهپذیری و فرهنگپذیری افراد جامعه یافتهاند. رسانهها با پر کردن اوقات مردم و پخش برنامههای مختلف، مستقیم یا غیرمستقیم افراد را تحت تاثیر قرار میدهند و افکار، اندیشهها و رفتارهای آنها را شکل میدهند. بنابراین در فرهنگپذیری افراد جامعه، رسانهها تأثیر فراوانی داشته و به این روند جهت دادهاند. در مهندسی فرهنگی آنچه به عنوان فرهنگ مطلوب به مردم معرفی میشود، در مسیر فرهنگپذیری افراد جامعه است که به فرهنگ عام تبدیل میشود. رسانهها، با توجه به تاثیر خود در روند فرهنگپذیری افراد، میتوانند فرهنگ مهندسیشده را در روند فرهنگپذیری افراد جامعه وارد کنند و آنها را به سمت پذیرش این فرهنگ سوق دهند. در نتیجه افراد با پذیرش فرهنگی که رسانهها ترویج میکنند استقرار و تثبیت فرهنگ مهندسیشده را به عنوان فرهنگ جامعه عملی میسازند. فرهنگ مهندسیشده، اگر نتواند در روند فرهنگپذیری افراد جامعه وارد شود، عملا از تبدیل شدن به فرهنگ مسلط جامعه باز میماند، اما با ورود به روند فرهنگپذیری افراد، امکان تبدیل شدن به فرهنگ غالب و مسلط را مییابند. برای دستیابی به چنین وضعیتی در روند مهندسی فرهنگی به شدت به رسانهها به مثابه ابزار و وسیلهای که در روند فرهنگپذیری افراد جامعه تأثیرگذارند نیازمندیم. با توجه به کارکرد رسانهها در روند فرهنگپذیری افراد میتوان با استفاده از آنها فرهنگ مهندسیشده را به افراد عرضه کرد و با وارد کردن آن در روند فرهنگپذیری افراد جامعه، آن را به تدریج به فرهنگ مسلط و غالب تبدیل نمود. ● نتیجه: در بررسی رابطه بین مهندسی فرهنگی و رسانهها، آنچه مشخص میباشد این است که رسانهها واسط بین مردم و طراحان مهندسی فرهنگیاند. طراحان مهندسی فرهنگی طراحی نقشه کلان فرهنگی را برعهده دارند، اما برای عملیاتی و اجرایی شدن این طرح کلان فرهنگی در سطح جامعه بهشدت به ابزارهای واسط و رابط بین خود و مردم نیازمندند. رسانۀ صدا و سیما یکی از این ابزارهاست. از طریق صدا و سیما آنچه طراحی شده است به درون اجتماع راه مییابد. رسانهها با آموزش، توزیع و تعمیم ارزشهای فرهنگی، از یکسو، و پالایش فرهنگ جامعه، از سوی دیگر، امکان اجرای طرحهای کلان مهندسی فرهنگی را در جامعه فراهم میسازند. بنابراین رسانهها، اگرچه خود طراح روند مهندسی فرهنگی نیستند، آنچنان سهم بزرگ و مهمی در عملی شدن این جریان دارند که اساساً تحقق اهداف مهندسی فرهنگی بدون آنها ناممکن است. از طرف دیگر اگر کارکرد رسانهها به درستی در مسیر مهندسی فرهنگی تعریف نشود و جایگاه مناسب و شایستهای برای آن در طراحی کلان فرهنگی در نظر گرفته نشود و در نتیجه بین رسانهها و جریان مهندسی فرهنگی ناهماهنگی یا تعارض و تضاد وجود داشته باشد، دستیابی به اهداف مهندسی فرهنگی مقدور نخواهد شد. ازاینروست که ضمن آنکه باید به رسانهها به گونۀ ابزاری مهم برای عملی کردن مهندسی فرهنگی توجه شود، لازم است در طرح کلان فرهنگی نیز جایگاه آن به طور دقیق و با در نظر گرفتن ویژگیهای آنها تعریف شود تا هم از روی دادن تناقضها جلوگیری شود و هم از تواناییهای رسانهها به مثابه وسیله و ابزاری موثر در مهندسی فرهنگی به خوبی استفاده گردد.پینوشتها[۱]ــ علیرضا شایانمهر، دایرۀالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، کتاب اول، تهران، سازمان انتشارات کیهان، ۱۳۷۷، ص۴۰۰[۲]ــ محمود روحالامینی، زمینه فرهنگشناسی، تهران، عطار، ۱۳۷۲، ص۱۸[۳]- Mathew Arnolds, Culture and Anarchy, Ed. J. Dover Wilson, Cambridge University Press, ۱۹۶۳, P. ۶به نقل از: احمد نقیبزاده، تأثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۸۱، ص۱۷[۴]ــ جوزف روسک و رولند وارن، مقدمهای بر جامعهشناسی، ترجمه بهروز نبوی و احمد کریمی، تهران، موسسه عالی حسابداری، ۱۳۵۰، ص۹[۵]ــ منوچهر محسنی، جامعهشناسی پزشکی، تهران، طهوری، ۱۳۶۵، ص۱۱۷[۶]ــ علیرضا شایانمهر، همان، ص ۴۰۱[۷]ــ آگ برن نیمکف، زمینه جامعهشناسی، ترجمه امیرحسین آریانپور، تهران، ۱۳۴۹، ص۱۲۰[۸]ــ جورج ریترز، نظریههای جامعهشناسی، ترجمه احمدرضا عزویزاد، تهران، موسسه انتشارات جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۳، ص۱۶۱[۹]ــ مایکل مولکی، علم و جامعهشناسی معرفت، ترجمه حسین کچوئیان، تهران، نشر نی، ۱۳۷۶، ص۴۴۵[۱۰]ــ احمد نقیبزاده، همان، ص۱۷[۱۱]ــ عبدالرضا شاهمحمدی، «جایگاه رسانه و فرهنگ در فرایند جهانی شدن»، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال ۱۱، ش ۳۷ (بهار ۱۳۸۳)، صص۱۶ــ۱۴[۱۲]ــ همان، صص ۱۸ــ۱۶
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 608]
صفحات پیشنهادی
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2)
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) نويسنده: دکتر حاکم قاسمی براساس تعریفی که در این مقاله از فرهنگ ارائه شد، فرهنگ مجموعه بههمپیوستهای از اجزا و مقولههای غیرمادی و ...
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) نويسنده: دکتر حاکم قاسمی براساس تعریفی که در این مقاله از فرهنگ ارائه شد، فرهنگ مجموعه بههمپیوستهای از اجزا و مقولههای غیرمادی و ...
نتيجه مهندسي فرهنگي
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) در مهندسی فرهنگی بناست ضمن حفظ بخشهای ثابت و تغییرناپذیر، تغییر و .... و باعث هویت جمعی و در نتیجه یکپارچگی و انسجام ...
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) در مهندسی فرهنگی بناست ضمن حفظ بخشهای ثابت و تغییرناپذیر، تغییر و .... و باعث هویت جمعی و در نتیجه یکپارچگی و انسجام ...
جایگاه مناسب تلویزیون
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) دربارۀ جایگاه صدا و سیما در مهندسی فرهنگی دو دیدگاه وجود دارد: اول؛ دیدگاهی که ... تأثیری ندارد؛ چنانکه احداث یک ایستگاه تلویزیونی ...
جایگاه رسانه در مهندسی فرهنگی(2) دربارۀ جایگاه صدا و سیما در مهندسی فرهنگی دو دیدگاه وجود دارد: اول؛ دیدگاهی که ... تأثیری ندارد؛ چنانکه احداث یک ایستگاه تلویزیونی ...
وزير ارشاد: تعامل رسانه ها و ايرانيان امري ضروري است
به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، سيدمحمد حسيني روز شنبه در همايش نقش رسانه ها ... وجود دارد و نيز نقشي كه در ارتقاي جايگاه ايراني دارند، نقش بسيار ارزشمندي را در .... 2 آگوست 2008 – . ... لزوم ايجاد مهندسي فرهنگي در اين عرصه امري مهم و ضروري است.
به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، سيدمحمد حسيني روز شنبه در همايش نقش رسانه ها ... وجود دارد و نيز نقشي كه در ارتقاي جايگاه ايراني دارند، نقش بسيار ارزشمندي را در .... 2 آگوست 2008 – . ... لزوم ايجاد مهندسي فرهنگي در اين عرصه امري مهم و ضروري است.
اخلاق مهندسي
اخلاق مهندسي-با توسعه و ظهور طبقه جديد كارشناسان و مهندسان حرفهاي و با گسترش آموزش ... همايش بررسي جايگاه اخلاق حرفهاي در حوزه مهندسي در قزوين برگزار ميشود-همايش بررسي ... مهندسی فرهنگی (2)-مهندسی فرهنگی (2)اخلاق و زندگی مهندسی فرهنگی (1) بنا نداریم در ... وزارت بهداشت آمار اعلام شده شيوع وبا در برخي رسانه ها را تكذيب كرد ...
اخلاق مهندسي-با توسعه و ظهور طبقه جديد كارشناسان و مهندسان حرفهاي و با گسترش آموزش ... همايش بررسي جايگاه اخلاق حرفهاي در حوزه مهندسي در قزوين برگزار ميشود-همايش بررسي ... مهندسی فرهنگی (2)-مهندسی فرهنگی (2)اخلاق و زندگی مهندسی فرهنگی (1) بنا نداریم در ... وزارت بهداشت آمار اعلام شده شيوع وبا در برخي رسانه ها را تكذيب كرد ...
نخستين كتاب مهندسي فرهنگي در يزد چاپ شد
نخستين كتاب مهندسي فرهنگي در يزد چاپ شد-مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي ... ماه سال جاري خبر داد و خواستار حمايت مسئولين در اجراي اين برنامه ها شد. ك/2 1968 ... به گزارش ايسنا، كتاب اثري است انتقادي كه به تبيين نسبت بين فرهنگ و رسانه ميپردازد. ... درس ديني، نقش و جايگاه دين در مهندسي فرهنگي كشور، احياء جايگاه تربيتي معلمان ...
نخستين كتاب مهندسي فرهنگي در يزد چاپ شد-مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي ... ماه سال جاري خبر داد و خواستار حمايت مسئولين در اجراي اين برنامه ها شد. ك/2 1968 ... به گزارش ايسنا، كتاب اثري است انتقادي كه به تبيين نسبت بين فرهنگ و رسانه ميپردازد. ... درس ديني، نقش و جايگاه دين در مهندسي فرهنگي كشور، احياء جايگاه تربيتي معلمان ...
مهندسي فرهنگي؛ راهكار مقابله با تهاجم فرهنگي
مهندسي فرهنگي؛ راهكار مقابله با تهاجم فرهنگي-مهندسي فرهنگي؛ راهكار مقابله با تهاجم ... [2]بدينترتيب فرهنگ استعماري كوشيده است در زمينههاي تمدن، جامعهشناسي و .... در پرتو چينش مناسب و تعيين جايگاه صحيح تمامي ابعاد و ويژگيهاي فرهنگي جامعه ماست ... فرهنگي خود در سطوح مختلف؛ تأثير بسزاي رسانه ملي در تحقق مهندسي فرهنگي؛ ...
مهندسي فرهنگي؛ راهكار مقابله با تهاجم فرهنگي-مهندسي فرهنگي؛ راهكار مقابله با تهاجم ... [2]بدينترتيب فرهنگ استعماري كوشيده است در زمينههاي تمدن، جامعهشناسي و .... در پرتو چينش مناسب و تعيين جايگاه صحيح تمامي ابعاد و ويژگيهاي فرهنگي جامعه ماست ... فرهنگي خود در سطوح مختلف؛ تأثير بسزاي رسانه ملي در تحقق مهندسي فرهنگي؛ ...
رسانه های فرهنگی و اهداف پیش رو
رسانه های فرهنگی و اهداف پیش رو رسانهها بر بستری فعالیت میکنند که از فرهنگ رایج ... بنابراین به شدت از فرهنگ رایج در جامعهای که در آن فعالیت میکنند تأثیر ... در پایان با سخنی از مقام معظم رهبری پیرامون رسانه و جایگاه آن به این مطلب پایان می ... رسانه در مهندسی فرهنگی:دکتر حاکم قاسمیدرآمدی بر تعامل دین و رسانه:عبدالرسول علم ...
رسانه های فرهنگی و اهداف پیش رو رسانهها بر بستری فعالیت میکنند که از فرهنگ رایج ... بنابراین به شدت از فرهنگ رایج در جامعهای که در آن فعالیت میکنند تأثیر ... در پایان با سخنی از مقام معظم رهبری پیرامون رسانه و جایگاه آن به این مطلب پایان می ... رسانه در مهندسی فرهنگی:دکتر حاکم قاسمیدرآمدی بر تعامل دین و رسانه:عبدالرسول علم ...
مهندسي فرهنگي «از تئوري تا عمل»
مهندسي فرهنگي «از تئوري تا عمل» نويسنده: موظف رستمي در اين مقال سعي بر آن داريم تا ضمن بررسي جايگاه مهندسي فرهنگي در كلام و انديشه نظريه پرداز و تئورسين اين ايده .... 2 شايد به دليل وجود نگراني از چنين فرصت سوزيهايي بود كه رهبر معظم انقلاب ... عمومي و نيز رسانه هاي ارتباط جمعي مي توانند ايفاء نمايند و نيز نقش فراگيري را ...
مهندسي فرهنگي «از تئوري تا عمل» نويسنده: موظف رستمي در اين مقال سعي بر آن داريم تا ضمن بررسي جايگاه مهندسي فرهنگي در كلام و انديشه نظريه پرداز و تئورسين اين ايده .... 2 شايد به دليل وجود نگراني از چنين فرصت سوزيهايي بود كه رهبر معظم انقلاب ... عمومي و نيز رسانه هاي ارتباط جمعي مي توانند ايفاء نمايند و نيز نقش فراگيري را ...
رسانه ملي مي تواند مرکز هدايت فکري جامعه باشد
ايشان در اين ديدار جايگاه رسانه ملي و بخصوص بخش «هنرهاي نمايشي و فيلم. ... اجتماعي – فرهنگي و سياسي را در زندگي مردم جاري سازد که اين جايگاه بسيار مهم، ... با جنگ نرم دشمن دارد و بر همين اساس، رسانه ملي مهندسي و مديريت پيام در برنامه هاي مختلف از ... 20 سريال با موضوع انقلاب اسلامي توليد و پخش شده که 2 برابر توليد تمامي سالهاي ...
ايشان در اين ديدار جايگاه رسانه ملي و بخصوص بخش «هنرهاي نمايشي و فيلم. ... اجتماعي – فرهنگي و سياسي را در زندگي مردم جاري سازد که اين جايگاه بسيار مهم، ... با جنگ نرم دشمن دارد و بر همين اساس، رسانه ملي مهندسي و مديريت پيام در برنامه هاي مختلف از ... 20 سريال با موضوع انقلاب اسلامي توليد و پخش شده که 2 برابر توليد تمامي سالهاي ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها