واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
علل ترس در کودکان نويسنده:حسين زارع اينکه چرا کودکان مىترسند مورد توجه بسيارى از صاحبنظران رشد کودک و روانشناسان بوده است. برخى از محققان عوامل زيستى را به عنوان علت برخى از ترسها عنوان کردهاند و برخى ديگر عوامل روانشناختي، عوامل خانوادگى و ساير عوامل را مطرح کردهاند. در برخى اوقات ترسى که کودک از خود نشان مىدهد به يک نياز روانى ارتباط دارد. مثلا کودکى که ترس از مدرسه را نشان مىدهد ممکن است از لحاظ روانى وابستگى زيادى به پدر يا مادر خود داشته باشد و ترس او در واقع ريشه در اين وابستگى او دارد. گاهى اوقات يک تغيير در شيوه زندگى مثل تغيير محل سکونت، جدا شدن از والدين و ... به صورت ترس از تاريکي، ترس از حيوانات و غيره خود را نشان مىدهد. بنابراين مىتوان گفت برخى از ترسهاى مشخص و معين کودک مىتواند ريشههاى روانشناختى داشته باشد و مستقيما با موضوع آن ترس مرتبط نباشد. در برخى اوقات اين خانواده است که مشکل ترس را در کودک به وجود مىآورد. ممکن است کودک ترس از يک مسئله خاصى را در محيط خانواده ياد گرفته باشد. کودکى که نياز به احساس امنيت دارد با مشاهده رفتار و حالات والدين خانواده خود شروع به شناسايى محيطها و موقعيتهاى امن از ناامن مىنمايد. و در اين راستا کاملا متکى بر آنهاست. بنابراين آنچه رفتار مادر نشان مىدهد براى او الگو و اساس رفتارش است. کودک با مشاهده رفتارهاى مختلف مىآموزد که چه چيزى ترسناک است و چه چيزى ترسناک نيست. گاهى اوقات ترس کودک ناشى از شيوههاى زيستى غلط والدين است. والدينى که براى وادار کردن کودک به انجام کارى او را تهديد مىکنند و يا از چيزى مىترسانند. مثلا مادر به کودک خود مىگويد اگر شلوغ کنى مىروم و ديگر بر نمىگردم يا براى وادار کردن او به خوردن دارو او را از آمپول مىترساند. فشار روانى که به اين طريق والدين به کودکان خود وارد مىکنند، مىتواند به صورت ترسهاى مختلف خود را بروز دهد. در کودکان ناراحتىها و اضطرابهاى روانى اغلب با مواردى از قبيل ترس و ... مشخص مىشوند. از جمله عوامل ديگر شرايطى است که کودک در محيط پيرامون ممکن است با آنها مواجه شود، مثل ديدن تصادف دو اتومبيل و دزد و ... همين طور است تماشاى فيلمهاى ترسناک و وحشتانگيز که با تاثيرى که روى قدرت تخيل کودک مىگذارد موجب وسعت يافتن اين صحنهها و شاخ و برگ داده شدن آنها در ذهن کودک مىشود و ترس و وحشت زيادى را در کودک ايجاد مىکند.چه نوع ترسها به توجه و درمان نياز دارند؟در وهله اول بايد به سن کودک توجه داشت. برخى از ترسها در سنين خاصى طبيعىتر هستند. بنابراين اگر چنين ترسهايى بيش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نياز دارند. اصولا يک ترس عادى نبايد چنين مدت زمانى طول بکشد و گاه بدون نياز به مداخلات درمانى به تدريج کاهش پيدا کرده و بالاخره از بين مىرود. همين طور براى تشخيص ترسهاى غيرعادى بايد به نوع ترس نيز توجه داشت. هرچند گاهى اوقات کودکان از چيزى مىترسند ولى اين ترس چندان وحشتزا نيست و مشکل خاصى در عملکرد روزانه کودک ايجاد نمىکند و واکنش ترس در او چندان شديد و ناهنجار نيست. اما زمانى که نوع ترس کودک غيرعادى است و نياز به مداخلات درمانى دارد واکنش کودک به عامل ترس بسيار شديد است. کودک بسيار وحشتزده مىشود و رفتارهايى از خود نشان مىدهد که اغلب خارج از کنترل ديگران است.براى درمان ترس در کودکان چه بايد کرد؟روانشناسان براى کاهش ترسهاى کودکان راههاى زيادى را توصيه مىکنند. آنها در وهله اول به والدين توصيه مىکنند که در رفع مشکل کودک عجولانه عمل نکنند. تعجيل و شتابزدگى آنها در کاهش ترس کودک مىتواند به جاى درمان، اضطراب و ترس او را افزايش دهد. اين ترس معمولا به تدريج از بين مىرود و لازم است والدين با خونسردى و آرامش اقدام به کاهش اين ترسها نمايند. توصيه بعدى روانشناسان اين است که هرگز کودکان را به خاطر ترسى که دارند تحقير و سرزنش نکنيم. هرچند دليل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غيرمنطقى و نامعقول به نظر مىرسد اما خود کودک چنين احساسى ندارد و نمىتواند غيرمنطقى بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکى نخواهد کرد. حتى زمانى که کودک تحت نظر يک متخصص يا روانشناس درمان مىشود، اگر عامل اصلى ايجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فايدهاى نخواهد داشت. مثلا زمانى که خود مادر از تاريکى مىترسد، هرچند کودک حمايتها و درمانهايى را از روانشناس و مشاور خود دريافت مىکند، اما الگويى که درخانه از رفتار مادر مىپذيرد الگويى قويتر است که نتايج يک درمان ثمربخش را از بين مىبرد. بنابراين لازم است علل اساسى ترس کشف و مرتفع شوند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 551]