واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آبادان؛ ریشه در تاریخ نويسنده:عبدالکاظم گل آوری نام «عبادان» ماخوذ از اسم (عباد بن حصین) است که بنای شهر را به او نسبت داده اند. عبادان، ماخوذ شده از نام عباد بن حصین، با پسوند «ان» است که مردم بصره برای ساختن اسامی اماکن به اسم علمی که شهر منسوب بدان بوده اضافه می کردند، مانند سلیمانان، که منسوب به سلیمان است.● موقعیت جغرافیایی آبادان جزیره آبادان، در ۳۰ درجه و ۲۲ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۱۵ دقیقه طول شرقی در گوشه شمال غربی خلیج فارس، مابین مصب رود بهمنشیر و اروندرود واقع است. از شمال به رود کارون و از شرق به رود بهمنشیر و از غرب به اروندرود و از جنوب به خلیج فارس محدود می شود. حداکثر طول جزیره ۴۶ کیلومتر و عرض آن در نقاط مختلف متفاوت و میان ۳ تا ۲۰ کیلومتر است و از راه آبی بهمنشیر و اروندرود با خلیج فارس ارتباط دارد. حداکثر ارتفاع آن از سطح دریا ۳ متر است. آب و هوای آن گرم و مرطوب و در منطقه معتدله قرار دارد. ● نام گذاری آبادان نام «عبادان» ماخوذ از اسم (عباد بن حصین) است که بنای شهر را به او نسبت داده اند. عبادان، ماخوذ شده از نام عباد بن حصین، با پسوند «ان» است که مردم بصره برای ساختن اسامی اماکن به اسم علمی که شهر منسوب بدان بوده اضافه می کردند، مانند سلیمانان، که منسوب به سلیمان است. در ارتباط با نام گذاری آبادان نظر دکتر بهرام فره وشی به حقیقت نزدیکتر است: واژه «عبادان» که در نظر اول یک واژه عربی پنداشته می شود، فقط چهره عربی به خود گرفته است و این همچون وجوه تسمیه برخی دیگر از شهرهای ایران از فقه اللغه عامیانه برمی خیزد و پایه ای سخت نااستوار دارد. شکل کهن این نام «اپاتان OPATAN» است و این واژه از ریشه عبد، عابد و عباد نیست، این ترکیب پهلوی از سه جز ساخته شده است: O-PAT-AN، جزٌ نخست O به معنی آب است، PAT از ریشه پاییدن و AN پسوند نسبت است و «اپاتان» به معنی جایی است که در آنجا از آب دریا و رود، پاسبانی کنند و آن را می پایند و گفته ابن حوقل و اصطخری نیز گواه این معنی است. ● اهمیت جغرافیایی آبادان بنا به گفته مورخان آبادان به دلیل وضعیت جغرافیایی، نقش مهمی در پاسداری و نگهبانی دریا داشته است. ناصر خسرو قبادیانی در این باره می نویسد: عبادان بر کنار دریا نهاده است، جانب جنوبی عبادان، خود دریای محیط است … گروهی از عبادان حصیر خریدند و گروهی چیزی خوردنی خریدند. ناصر خسرو می گوید: در آنجا برج های بلندی در دهانه دریا قرار داشته که بر فراز آن برای راهنمایی کشتی ها چراغ در آبگینه می افروخته اند تا باد نتواند خاموش کند. ابن حوقل، سیاح و جهانگرد و جغرافی دان عرب (قرن چهارم) می گوید: خشبات، جایی معروف در نزدیکی عبادان است که در آن چهارچوبی و در بالای آن دیده بانی نصب شده و نگهبان به هنگام شب در آنجا آتشی برای راهنمایی کشتی ها می افروزد تا جای ورود به دجله معلوم گردد و هرگاه کشتی ها راه گم کنند، ممکن است به سبب کم عمقی آب، در هم شکسته شوند. مطالب بالا، مهر تاییدی است بر نظرات دکتر بهرام فره وشی. به استناد این دو کتاب معتبر و گفته صاحبان جهانگرد آنها، آبادان (عبادان) ریشه در تاریخ گذشته دارد و نباید این تصور در افکار ما ایجاد شود که تاسیس پالایشگاه و صدور نفت خام از این بندر، باعث معروفیتش شده است. اهمیت سوق الجیشی این شهر بسیار قدیمی است و دارای اعتبار بسیار بوده است. در کتاب حدودالعالم (تالیف ۳۷۲ هـ . ق .) می خوانیم: عبادان، شهرکی است خرد و آبادان بر کناره دریا و همه حصیرهای عباداتی و حصیرهای سامانی از آنجا خیزد و نمک بصره و واسط از آنجاست. بنابراین فعالیت های اقتصادی دستی نیز در این جزیره رونق بسیاز داشته و مازاد محصولات تولیدی توسط سکنه شهر، به خارج صادر شده و این بر رونق و معروفیت آبادان می افزوده است. ناصر خسرو نیز در مورد اهمیت بازرگانی عبادان می گوید: غرض از ساخت خشاب (خشبات)، دو چیز است: ۱) یکی آنکه در این حدود، خاکی گیرنده است و دریا تنگ، چنانکه اگر کشتی بزرگ به آنجا رسد بر زمین نشیند و کس نتواند خلاص کردن و به شب آنجا چراغ سوزند، در آبگینه، چونانکه باد در آن نتواند وزید و مردم از دور ببینند و احتیاط کنند، ۲) دوم آنکه جهت عالم بدانند و اگر دزدی باشد، ببینند و احتیاط کنند و کشتی از آنجا بگردانند. پس آبادان، در نقطه حساس جغرافیایی – بازرگانی خلیج فارس قرار داشته و سرزمینی آباد و مورد توجه بازرگانان و تجار بوده است. ابن بطوطه، سیاح و جهانگرد مراکشی در سفرنامه خود، در مورد آبادان این مطالب را می آورد: عبادان، قریه بزرگی است، معبدها و رباط ها و مساجد متعدد دارد، در ساحل دریا، تکیه ای وجود دارد که آن را به خضر و الیاس علیهما السلام نسبت می دهند و رو به روی تکیه، خانقاهی واقع است. چهار تن درویش با فرزندان خود، خدمت تکیه و خانقاه را بر عهده دارند و گذران آنان از نذوراتی است که از مردم می رسد. این تکیه به نام حضرت خضر زنده علیه السلام، هم اکنون محل زیارت اهالی آبادان می باشد. دیگر جهانگرد معروفی که درباره آبادان یادداشت های ارزنده دارد، ابواسحاق ابراهیم اصطخری است که در کتاب: «مسالک و ممالک» می نویسد: عبادان، حصارکی کوچک و آبادان است بر کرانه دریا و آب دجله آنجا گرد آید و آن رباطی است که در آن پاسبانان بودندی، کی دزدان دریا را نگاه داشتندی و آنجا پیوسته این کار را گروهی مترصد باشند. باید گفت که این جهانگرد در قرن ۷ و ۸ هجری می زیسته و یکی از دقیق ترین سیاحان شناخته شده است. احمدبن یحیی البلاذری درباره آبادان می گوید: عبادان، از آن «حمران بن آبان» مولای عثمان بود که عبدالملک بن مروان به اقطاع به او داده بود. بلاذری در اواخر سده دوم هجری و قرن سوم می زیسته است. زکریا بن محمد بن محمود قزوینی در کتاب خود: «آثار البلاد و اخبار العباد» می نویسد: هرکسی در عبادان است از نذور و خیر و صدقه نکوکاران امرار معاش می کند، مرقد امامزاده ها، خانقاه صوفیان و تکایای درویشان در عبادان، آبادانند، زوار از هر سوی و کنار می آیند. حمدالله مستوفی در کتاب معروف خود، جمله جالبی آورده است: «لیس قریه وراء عبادان» که به صورت ضرب المثل درآمده است. «یاقوت حموی»، نیز اشاره ای به آبادان دارد: من «یاقوت» به سال ۵۹۰ در آنجا (بلجان) بودم، آنجا لنگرگاه و کشتی هایی است که از سرزمین هند کالا می آورند و سپس آنها را از آنجا به شهرکی به نام «محرزه» در جزیره عبادان منتقل می کنند. نام عبادان در کتب دیگر جهانگردان و جغرافی دانان معروف نیز آمده است، از جمله: «ابن خلدون» در مقدمه خود و نیز «ابن رسته» در کتاب الاعلاق النفسیه و …
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 755]