واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جامعه شناسی صنعتی نويسنده:علی علی آبادی جامعه شناسی اقتصادی به معنی کاربرد دیدگاه جامعه شناختی – مطالعه « الگو ها و فرایند های روابط اجتماعی انسانی » - برای تبیین پدیده اقتصادی است.تعریف جامعه صنعتی وظیفه جامعه شناسی صنعتی است. جامعه شناسی صنعتی یکی از ابعاد جامعه شناسی اقتصادی است. جامعه شناسی اقتصادی به معنی کاربرد دیدگاه جامعه شناختی – مطالعه « الگو ها و فرایند های روابط اجتماعی انسانی » - برای تبیین پدیده اقتصادی است.به عبارت دیگر، جامعه شناسی صنعتی به مطالعه چگونگی تاثیر تعامل شخصی، روابط و نهادها بر معاملات اقتصادی می پردازد. ▪ همچنانکه در صنعت بزرگ مقیاس مشاهده می شود، تولید کالاهایی که منابع غیر جاندار انرژی و ماشین ها را به کار می گیرند مستلزم موارد ذیل است: ۱) دوره طولانی زندگی ( که وابسته به ماهیت روند های جمعیتی به ویژه الگوهای مرگ و میر است ) ۲) توزیع معینی از مهارت ها ( که بر ماهیت نظام قشربندی تاثیر می گذارد ). ۳) تقسیم فنی کار در محل کار ( که بر مسائل خاص انگیزه، هماهنگی و مدیریت دلالت دارد). ۴) تقسیم فنی کار که متضمن مبادله نیروی کار ( و در نتیجه، بازار های کار) در قبال اجرت پولی و غیر پولی است. ۵) نوعی از سازمان ( برای تخصیص سرمایه و هماهنگ ساختن تولید کالاها ) که اغلب « شرکت چند بخشی» [۱] نامیده می شود. ۶) مجموعه ای از نهاد ها ( برای حمایت از حرکت نیروی کار در نقش های شغلی از طریق آموزش و خوار و بار بازنشستگی ) که اغلب « دولت رفاه » نامیده می شود . ۷) تقسیم جهانی کار که بر اساس آن مناطق از همدیگر متمایز می شوند ( و نقش ها یا موقعیت ها ی خاص اشغال می شوند ) . ▪ با عنایت به تعریف جامعه صنعتی – به عنوان جامعه ای که در آن صنعت بزرگ مقیاس شکل ویژه تولید است – بهتر است که برای موارد ذیل اهمیت قائل شویم: الف) توسعه تاریخی جوامع صنعتی، ب) سازماندهی کار در صنعت ( که بازار کار مبادله می کند ) ۱) چگونه کار اجتماعی سازماندهی و مدیریت می شود؟ عرصه فناورانه: ۲) چه ابزارهایی در دسترس افراد یا جامعه است تا مورد مطالعه قرار گیرد؟ عرصه حقوقی: ۳) چه کسانی مالک ابزارها و به ویژه زمین هستند؟ ج) پیش نیازهای نهادی تولید صنعتی مانند مذهب، خانواده، سازمان ها، سیاست و دولت. ( با این وجود،ما سازماندهی « خارجی » کار را مورد تاکید قرار می دهیم و بسیاری از موضوعات مورد توجه سایر رشته ها را وا می نهیم.) تز اصلی« جامعه صنعتی» ساده است - آنچه که یک جامعه « برای معاش » انجام می دهد ماهیت زندگی اجتماعی را تعیین می کند: « روش های صنعتی تولید و توزیع، ساختارهای اجتماعی مشابهی را ایجاد می کنند. ... از آنجا که تمام کشور های صنعتی باید به مجموعه مشترکی از ضروریات فنی- سازمانی واکنش نشان دهند، در نهایت، فرهنگ ها یا ایدئولوزی ها و نهادهای ملی شان به گونه ای فزاینده یکسان خواهند شد.» ( کلارک کر و همکاران ) « مقررات خاص یا نخستین پیامد های صنعتی شدن را به شرح ذیل می توان انتظار داشت: مقررات مربوط به تعامل کارگران { در محل کار }، تغییرات نظام مند ساختارهای شغلی – صنعتی، رشد بازارهای جهانی کار، تحرک اجتماعی و جغرافیایی آزاد کارگران، رشد دیوانسالاری ها برای کنترل کارگران، شهری شدن،...» ( ویلبرت مور) در حالی که تمام کشورها دقیقا مثل هم به نظر نمی رسند، این تز مدعی است که شرایط مشابه تولید، نتایج اجتماعی مشابهی را ایجاد خواهد کرد ( یا حد اقل باید ایجاد کند ). و گاهی اوقات تمام کشورهای صنعتی علیرغم این که تاریخ، فرهنگ و نهادهای سیاسی بسیار متفاوتی دارند، شرکتهای بزرگ را توسعه می دهند، شهرهای شان ساختار بسیار مشابهی می یابند و حتی نرخ های باروری مشابهی را گسترش می دهند.
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1825]