تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بى نيازى و عزّت به هر طرف مى گردند و چون به جايگاه توكل دست يافتند در آنجا قرار مى گ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836491695




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

(1)فرزند جبهه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فرزند جبههزندگی نامعه شهید محمد آرمان
دفاع مقدس
 محمد آرمان اواخر مردادماه سال 1343 در شهرستان جیرفت (کرمان) به دنیا آمد. پدرش كارگر ساده شهرداری بود كه با روزی دو تومان حقوق زندگی سختی را می گذراند. محمد سومین فرزند این خانواده تهیدست و متدین بود. او دو سال بیشتر نداشت كه پدر به خاطر بدهكاری مجبور به فروش خانه شد و به روستای زادگاهش دشتكوچ آمد. او هنوز دوران تحصیل ابتدایی را در جیرفت به پایان نبرده بود كه سایه پدر برای همیشه از روی سرش رخت بربست.او كار را با تحصیل گره زده بود تا نان آور كوچكی برای خانواده اش باشد. او نوجوان بود كه شور شیرین انقلاب در رگ شهرها و روستاها جاری شد. محمد كه در آرزوی چنین روزهایی بود، تمام تلاش و قدرت خود را در مبارزه با سلسله پادشاهی پهلوی گذاشت. وقتی چراغ پر نور انقلاب بر بام ایران زمین روشن شد، محمد به یكی از آرزوهایش رسیده بود. او در سال اول دبیرستان بود كه تانك‌ها و هواپیماهای عراقی، زمین و آسمان ایران ما را آلوده كردند. آن روزها محمد به سرعت خود را به خطوط نبرد رساند. تدبیر، كارآیی و اقتدار او در انجام مأموریت های جنگ، از این نیروی ساده بسیجی فرمانده ای لایق ساخت كه پیچیده ترین مسایل جنگ را با درایت و دلسوزی باز می‌كرد. به همین خاطر مهندسی جنگ لشكر 41 ثارالله به واسطه فرماندهی مانند او خالق دلاوری های به یادماندنی است.محمد به سرعت خود را به خطوط نبرد رساند. تدبیر، كارآیی و اقتدار او در انجام مأموریت های جنگ، از این نیروی ساده بسیجی فرمانده ای لایق ساخت كه پیچیده ترین مسایل جنگ را با درایت و دلسوزی باز می‌كرد.تلاطم آب‌های جزیره مجنون آخرین گهواره این فرزند جنگ است. او در لابه لای گلبرگ‌های شقایق آرام گرفت تا فرشته ها تصویر او را در آیینه آسمان تماشا كنند.  و اکنون مزارش در جیرفت مامن و ماوای عاشقان است . سردار شهید محمّد آرمان ، به روایت همسرهنوز مدت زیادی از ازدواج‏مان نگذشته بود که به شدت مجروح شد و به پشت جبهه برگشت. پدرم می‏گوید: ساعت دو شب بود که دیدم یک نفر در منزل را می‏کوبد. وقتی در را باز کردم، دیدم یک لند کروز سپاه جلوی در ایستاده است. محمّد جلوی ماشین نشسته بود. با دلهره گفتم: چی شده؟!راننده گفت: چیزی نیست! محمّد ترکش خورده است! پدرم و راننده کمک کردند و او را آوردند خانه.در آن حال، دایم زیر لب صلوات می‏فرستاد و ذکر می‏خواند. روحیه‏ی قوی و شجاعانه‏ای داشت. یکی، دو روز بعد، یکی از زن‏های فامیل برای ملاقات محمّد آمده بود. او با دیدن سر و صورت باند پیچی شده‏ی محمّد، دلش به شدت گرفت و موقعی که می‏خواست پیشانی محمّد را ببوسد اشک‏هایش روی صورت محمّد ریخت. محمّد بیدار شد و گفت: سلام بی‏بی! پیرزن در حالی که می‏گریست گفت: کاکا! تو خیلی زخمی هستی! جای سالم برای خودت نگذاشتی.
گل رز
محمّد خنده‏ای کرد و گفت: بی‏بی جان؛ مرا می‏بایست توی پلاستیک می‏آوردند- یعنی شهید می‏شدم- حالا هم که خودم آمده‏ام، ناراحت هستی؟! پیرزن، دوباره پیشانی‏اش را بوسید و گفت: بیا و مدتی از جبهه دست بکش تا حالت کاملاً خوب شود.محمّد گفت: محال است بی‏بی. تا به آرزویم نرسم، جبهه را ترک نمی‏کنم.یکی دیگر از بستگان هم که به ملاقات او آمده بودند، اظهار ناراحتی می‏کرد و اشک می‏ریخت. محمّد برای آنکه او را از آن حالت خارج کند، با شوخی گفت: حالا ناراحت نباش. وقتی شهید شدم می‏گویم که یک قالی نفیس به تو بدهند که اینقدر آه و زاری نکنی!آن روزها دایم می‏خندید. او به ترکش‏هایی که بدنش را سوراخ سوراخ کرده بودند، می‏خندید، او ترکش‏ها را به مسخره گرفته بود.محمّد خنده‏ای کرد و گفت: بی‏بی جان؛ مرا می‏بایست توی پلاستیک می‏آوردند- یعنی شهید می‏شدم- حالا هم که خودم آمده‏ام، ناراحت هستی؟! پیرزن، دوباره پیشانی‏اش را بوسید و گفت: بیا و مدتی از جبهه دست بکش تا حالت کاملاً خوب شود.محمّد گفت: محال است بی‏بی. تا به آرزویم نرسم، جبهه را ترک نمی‏کنم.با وجودی که نمی‏توانست درست بنشیند، به حالت نشسته نمازش را می‏خواند. کتاب‏های مذهبی مطالعه می‏کرد و زیارت عاشورا می‏خواند.هنوز مدتی نگذشته بود و زخم‏هایش درست و حسابی خوب نشده بود که دلش هوای جبهه کرد. هر چه به او اصرار کردند که یک مدت دیگر بماند، قبول نکرد پدرم به او گفت: خانمت حامله است. حالا که به جبهه می‏روی در فکر اینها هم باش. اینها را از یاد نبر.خونسرد و آرام جواب داد: رفتن دست خودم است؛ امّا آمدن دست خداست؛ سعی می‏کنم زود به زود بیایم.هنوز مدتی نگذشته بود که مجدداً مجروح شد و او را به عقب آوردند. به اصرار دوستانش مسئولیت خدمات کشاورزی به او پیشنهاد شد. خیلی اصرار می‏کردند؛ اما محمّد قبول نمی‏کرد. با وجود همه‏ی اصرارها، از پذیرفتن مسئولیت و ماندن در پشت جبهه امتناع می‏کرد. وقتی برادرش برای چندمین بار اصرار کرد، چون برای او احترام خاصی قائل بود، سکوت کرد و چیزی نگفت. او هم رفت و برایش حکم مسئولیت زد و یک سری کتاب‏های تشکیلاتی در اختیار او قرار دادند تا مطالعه کند و بعد در سمت مسئول خدمات شهرستان مشغول به کار شود.هیچ میل و رغبتی به این کار نشان نمی‏داد روزی به من گفت: بالاخره ما بچه‏های جنگیم. در جنگ بزرگ شده‏ایم. حالا چون برادرم اصرار می‏کند، من حرفی ندارم؛ ولی اول بروم پیش آقای جهانگیری مسئول جهاد که به هر حال در مسائل انقلابی و کشوری یک مقدار درکش بیشتراست هر چه ایشان بگوید من قبول می‏کنم و دیگر حرفی نیست.
سلاح جنگی
برادر محمّد رفت و با ایشان صحبت کرد. ایشان هم گفته بود:محمّد جزء ستون‏های اصلی جبهه است. نیروهای فعال جبهه و جنگ است. حیف است که از این همه تجربه‏ای که در طی سال‏ها به دست آورده است، در جنگ استفاده نشود؛ در جنگ نبودن محمّد یک زیان است.بالاخره هم محمّد آب پاکی را روی دست‏مان ریخت و گفت: ما برای این کارها ساخته نشده‏ایم.بالافاصله راهی جبهه‏ها شد.وقتی مسئول خدمات شد، من خیالم کمی راحت بود. پیش خودم فکر کردم حداقل چند صباحی از جبهه دست می‏کشد و کنار خانواده‏اش می‏ماند تا حالش خوب شود. خیلی خوشحال بودم. حضور محمّد برای همه‏ی خانواده آرامشی عجیب ایجاد می‏کرد.محمّد جزء ستون‏های اصلی جبهه است. نیروهای فعال جبهه و جنگ است. حیف است که از این همه تجربه‏ای که در طی سال‏ها به دست آورده است، در جنگ استفاده نشود؛ در جنگ نبودن محمّد یک زیان است.اما بین محمّد و برادرش کرامت، اختلاف ایجاد شده بود. محمّد قصد رفتن داشت و کرامت از او می‏خواست مدتی را پشت جبهه فعالیت کند. یک شب دیدم آمد و گوشه‏ی اتاق نشست. احساس کردم چون از جبهه دور است دلش تنگ شده است؛ اما به روی خودم نیاوردم.گفتم: چطوری؟ چکار می‏کنی. از کارت راضی هستی.بدون مقدمه گفت: فردا عازم اهواز هستم.بند دلم پاره شد گفتم: چی؟گفت: هیچی! می‏روم جبهه!گفتم: چرا؟ اینجا را چکار می‏کنی؟گفت: اینجا را می‏دهم به کسانی که لایقش باشند! من فرزند جبهه هستم و باید بروم.                                                                                                                                ادامه دارد... .منابع :ماهنامه شمیم عشقسایت صبح  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 222]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن